eitaa logo
📚 داستان های آموزنده 📚
69.2هزار دنبال‌کننده
8هزار عکس
2.6هزار ویدیو
67 فایل
﷽ 🔹تبادل و تبلیغ ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹اگر تکیه گاهت خدا بود آرام خواهی بود...🌹 🎙استاد پناهیان ✾📚 @Dastan 📚✾
همواره این قانون جهان هستی را بدان، که هر هدفی را تو باور کنی، جستجو کنی و به آن عشق بورزی. آن هدف، هم تو را جستجو می کند، و به سوی تو می‌آید در نهایت شما به هم می‌رسید. 🔵با خود تکرار کنید 🔷 آینده متعلق به کسانیست که شایسته آن هستند. خوب شو، بهتر شو، بهترین باش. 🔷نعمت و وفور خداوندی، بیشتر از نیاز انسانهاست. 💚خداوندا سپاسگزارم 💚 ✾📚 @Dastan 📚✾
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸 ســ🥰✋ـلام صبحتون بخیر🌸🍃 سرآغاز صبح قلبی که امواجـش روی 🌸🍃 فرستنده های آسمانی تنظیم شده باشد🌸🍃 همیشه موسیقی زیبـای پرستش از آن شنیده می شود🌸🍃 دوستـان قلبتون آسمانی و شـروع صبحتون پُـر بـرکت🌸🍃 ✾📚 @Dastan 📚✾
⚡️🔆⚡️🔆⚡️🔆⚡️🔆⚡️ 🔆صفت برادران 🪴«محمد بن عجلان» گوید: خدمت امام صادق علیه‌السلام بودم که مردی آمد و سلام کرد. حضرت از او پرسید: «حال برادرانت که از آن‌ها جدا شدی چطور بود؟» 🪴او ستایش نیکو و مدح بسیار نمود. امام فرمود: «ثروتمندان فقراء را عیادت می‌کنند؟» 🪴گفتم: «خیلی کم.» فرمود: «دیدار و احوالپرسی ثروتمندان از فقراء چگونه است؟» عرض کردم: اندک 🪴فرمود: «دستگیری توانگران از بینوایان چگونه است؟» 🪴 عرض کردم: شما اخلاق و صفاتی را ذکر می‌کنید که در میان مردم ما کمیاب است، فرمود: «چگونه اینان خود را شیعه می‌دانند (که نسبت برادری میان پول‌داران با فقراء وجود ندارد).» 📚اصول کافی، ج 2، باب حق المؤمن علی اخیه، ج 10 ✾📚 @Dastan 📚✾
🍃✨🍃✨🍃✨🍃 🔆امتحان دوست نمایی 🍂شمش تبریزی گفت: «فرق است میان نوری که با اندک امتحان، آن نور تیره شود. آن را بنگر که نور ایمان از رویش صاف از نفاق فرو می‌آید نه آن نور که به هیچ امتحانی ظلمت شود یا کم شود. 🍂مرا یکی دوست‌نمای بود. مریدی دعوی کردی، می‌گفت: مرا یک جان است نمی‌دانم که در قالب توست یا در قالب من. 🍃به امتحان روزی گفتم: تو را مالی هست، مرا زنی باجمال بخواه! اگر سیصد خواهند تو چهارصد بده! برجایش خشک شد.» 📚مقالات شمس، ص 136 ✾📚 @Dastan 📚✾
💐💐💐💐💐💐 🔆صحیفه و تولد فرزندان 🌾ابی بصیر گفت: «روزی خدمت امام صادق علیه السّلام نشسته بودم، ناگاه فرمود: «آیا امام خود را می‌شناسی؟» 🌾گفتم: «بلی! شمایید و می‌خواهم چیزی عطا کنید تا ایمان و یقین من زیاد شود.» 🌾فرمود: «چون به کوفه روی، خدا فرزندی به نام عیسی به تو عطا کرده، بعد از او محمد و بعد از ایشان، دو دختر به تو خواهد داد. نام پسران تو نزد ما در صحیفه‌ی جامعه، با نام‌های شیعیان و نام‌های پدران و مادران و اجداد، آنچه متولّد می‌شوند تا روز قیامت نوشته شده است.» 🌾 بعد صحیفه را بیرون آورد که زرد رنگ بود و جمیع اسماء در آن درج بود.» 📚کشف الغمه، ج 2، ص 420 ✾📚 @Dastan 📚✾
💌 هیچ وقت برای خدا تعیین تکلیف نکنید. چه بسا خدا، خیر بیشتری رو براتون بخواد و شما با اصرار و دعا مانع بشید. خیلی‌ها به داشته‌هاشون، راضی نیستن، همیشه ناراحتن، غر میزنن، بداخلاقن، هم زندگی رو برای خودشون تلخ میکنند هم برای عزیزانشون.. 💚اما از این قشنگتر چی در دنیا هست که، خدا، خالق جهان با این عظمت و شکوه، همیشه کنارته، ابرقدرت جهان، چشم ازت برنمیداره، این قشنگ نیست؟؟ این کمه؟ واقعا نمیشه باهش شاد بود؟؟ 💚دعا کن از خدا بخواه اما اگه داد یا نداد، رابطتتو، با خدا، خراب نکن، چون اون چیزایی میدونه که تو هیچ وقت شاید متوجه نشی ...🌸🍃 🤍خوبه انسان تو مشکلات و سختی‌ها، بی ادب نباشه و با خدا همیشه رفیق باشه. شاید بزرگترین هنر انسان هم همینه که تو امتحان و شرایط سخت از ادب و اخلاق با مردم و دوستی با خدا، جدا نشه. ✾📚 @Dastan 📚✾
شهیدانه ⚡️⚡️داستانی از شهید غلامعلی پیچک 🥀یه پسر بچه بود به نام غلامعلی پیچک که بعدها شد فرمانده عملیات غرب کشور و طوری شهید شد که برایش دو مزار درست کردند مامانش از بقالی سر کوچه برایش بستنی خرید. پسربچه بستنی را تو آستینش قایم کرد آورد خونه.مامانش میگفت وقتی رسیدیم خونه رو کرد بهم وگفت: مامان بستنی آب شد ولی دل بچه های تو کوچه آب نشد. 🥀حالا آدمهای این مملکت بعضی هامون به جایی رسیدیم که عکس خانه ها .نوشیدنی ها و لحظه لحظه سفره مهمانی و سفره یلدا ومیوه های نوبرمون رو می فرستیم اینیستا و.... برامون فرقی نمی کنه مخاطبمون داره یا نداره .گرسنه ست یاسیره .... 🇮🇷 منبع : کتاب فاتحان قله های عاشقی ناصر کاوه🇮🇷 ✾📚 @Dastan 📚✾
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠حکایتی از بابارکن الدین از زبان حجت الاسلام فرحزاد ✾📚 @Dastan 📚✾
🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂 🔆دریا و شاه‌باز 🦋چون سلطان محمد خدابنده، سلطانیه را تمام کرد، فضلا و علما را بر سفره‌ای برای اطعام دعوت کرد. شیخ صفی‌الدین اردبیلی (جد سلاطین صفوی) و شیخ علاءالدوله سمنانی در دو طرف سلطان نشستند. شیخ صفی از غذای سفره نخورد و شیخ علاءالدوله خورد. 🦋سلطان پرسید: «اگر غذای ما حرام است چرا شما نخوردید و علاءالدوله خورد؟» 🦋فرمود: «شیخ علاءالدوله مانند بحرند و بحر به ملاقات هیچ‌چیز، از دریایی نمی‌افتد.» شیخ علاءالدوله هم فرمود: 🦋«شیخ صفی‌الدین به‌منزله‌ی شاه‌بازند و شاه‌باز، هر طعمه میل نمی‌فرماید.» 📚(مقدمه‌ای بر مبانی عرفان، ص 171) ✾📚 @Dastan 📚✾
🌼🔅🌼🔅🌼🔅🌼 🔆نقاب گول زننده 💥مردی در جستجوی دو خری از قبیله‌اش که گم شده بود به راه افتاد. در راه زنی نقاب‌دار دید و به هوس اینکه زیر نقاب صورتش زیباست، از پی زن رفت و خران را از یاد برد. 💥زن ناگاه، نقاب را از چهره برگرفت و دهن را گشود و چهره‌ی زشت خود را نشان داد. مرد باز به یاد خران گم شده افتاد و روان شد. عرب این قضیه را به مثل تبدیل کرده و گفت: «دهان تو، مرا به یاد دو خر گم‌شده‌ی دودمانم انداخت.» 📚کشکول شیخ بهایی، ص 561 ✾📚 @Dastan 📚✾