eitaa logo
📚 داستان های آموزنده 📚
68.7هزار دنبال‌کننده
8.1هزار عکس
2.7هزار ویدیو
67 فایل
﷽ 🔹تبادل و تبلیغ ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر
مشاهده در ایتا
دانلود
‌ 📚 🌷عقابی بر بچه گوسفند حمله آورد و او را به چنگال صید کرده و ربود. 🌷کلاغی که شوق تقلید داشت، این احوال را دید. خواست که زور خود بر گوسفندی بیازماید ولیکن پنجه‌اش در پشم گوسفند چنان اسیر ماند که بیچاره خود را از آن خلاص دادن نتوانست. 🌷شبان آمد و او را اسیر یافته، بگرفت و به خانه برد تا از بهر بازیچه به فرزندان خود دهد. 🌷چون فرزندان شبان کلاغ را دیدند، از پدر خود پرسیدند که این پرنده چه نام دارد؟ 🌷راعی گفت این پرنده‌ایست که پیش از یک ساعت خود را عقاب تصور کرده بود، اکنون خوب دانسته باشد که کلاغ بیشه است حماقت‌ پیشه. 🌷آدمی را باید که در کاری که مافوقِ استطاعت او باشد قدم ننهد و اگر نهد، هم از سرانجام آن نومید شود و هم مصدر تضحیک ابنای روزگار. •✾📚 @Dastan 📚✾•
📚 📝 كَر و عيادت مريض مرد كَري بود كه ميخواست به عيادت همساية مريضش برود. با خود گفت: من كَر هستم. چگونه حرف بيمار را بشنوم و با او سخن بگويم؟ او مريض است و صدايش ضعيف هم هست. وقتي ببينم لبهايش تكان ميخورد. ميفهمم كه مثل خود من احوالپرسي ميكند. كر در ذهن خود, يك گفتگو آماده كرد. اينگونه: من ميگويم: حالت چطور است؟ او خواهد گفت(مثلاً): خوبم شكر خدا بهترم. من ميگويم: خدا را شكر چه خوردهاي؟ او خواهد گفت(مثلاً): شوربا, يا سوپ يا دارو. من ميگويم: نوش جان باشد. پزشك تو كيست؟ او خواهد گفت: فلان حكيم. من ميگويم: قدم او مبارك است. همة بيماران را درمان ميكند. ما او را ميشناسيم. طبيب توانايي است. كر پس از اينكه اين پرسش و پاسخ را در ذهن خود آماده كرد. به عيادت همسايه رفت. و كنار بستر مريض نشست. پرسيد: حالت چطور است؟ بيمار گفت: از درد ميميرم. كَر گفت: خدا را شكر. مريض بسيار بدحال شد. گفت اين مرد دشمن من است. كَر گفت: چه ميخوري؟ بيمار گفت: زهرِ مار , كَر گفت: نوش جان باد. بيمار عصباني شد. كر پرسيد پزشكت كيست. بيمار گفت: عزراييل(1). كر گفت: قدم او مبارك است. حال بيمار خراب شد, كر از خانه همسايه بيرون آمد و خوشحال بود كه عيادت خوبي از مريض به عمل آورده است. بيمار ناله ميكرد كه اين همسايه دشمن جان من است و دوستي آنها پايان يافت. از قيـاسي(2) كه بـكرد آن كَـر گـزين صحبت ده ساله باطل شد بدين اول آنـكَس كـاين قيـاسكـها نـمود پـيش انـوار خـدا ابـليس بـود گفت نار از خاك بي شك بهتر است من زنـار(3) و او خاك اكـدًر(4) است 🔹بسياري از مردم ميپندارند خدا را ستايش ميكنند, اما در واقع گناه ميكنند. گمان ميكنند راه درست ميروند. اما مثل اين كَر راه خلاف ميروند. •✾📚 @Dastan 📚✾•
📚 جغد نزد خدا شکایت برد : انسانها آواز مرا دوست ندارند !! خداوند به جغد گفت : آوازهای تو بوی دل کندن می دهد و آدم ها عاشق دل بستن اند ...! دل بستن به هرچیز کوچک و بزرگ ؛ تو مرغ تماشا و اندیشه ای ! و آنکه می بیند و می اندیشد ، به هیچ چیز دل نمیبندد ... دل نبستن سخت ترین و قشنگترین کار دنیاست ..! اما تو بخوان .... و همیشه بخوان ... که آواز تو حقیقت است و طعم حقیقت تلخ . ✾📚 @Dastan 📚✾