پسری، دختری را که قرار بود تمام زندگی اش شود برای اولین بار به کافی شاپ دعوت کرد، تا به او اعلام کند که قصد ازدواج با او را دارد.
در حال نشستن پشت میز پسر سفارش قهوه داد.
سپس رو به پیشخدمت کرد و گفت لطفا نمک هم بیاور!!!!
اسم نمک که آمد تمام افراد حاضر یک مرتبه به پسر خیره شدند.
پسر نمک را در قهوه ریخت و آرام خورد، دختر با تعجب گفت: قهوه شور میخوری؟
پسر جواب داد: بچه که بودم خانه مان کنار دریا بود، در ماسه ها بازی میکردم و طعم شور دریا را میچشیدم!!!
حالا دلتنگ خانه ی کودکی شده ام، قهوه شور مرا یاد کودکی ام می اندازد.
ازدواج انجام شد و چهل سال تمام هر وقت دختر قهوه درست میکرد، داخل فنجان شوهرش نمک میریخت.
پس از چهل سال عاشقونه زندگی کردن، مرد فوت کرد و نامه ای خطاب به همسرش برجای گذاشت:
"همسر عزیزم ببخش که چهل سال تمام به تو حقیقت را نگفتم، آن روز آنقدر از دیدنت خوشحال و هیجان زده شده بودم که به اشتباه به جای شکر درخواست نمک کردم، چهل سال تمام قهوه شور خوردم و نتوانستم به تو بگویم، بدترین چیز در دنیا قهوه شور است!!!
#داستانهای_آموزنده
•✾📚 @Dastan 📚✾•
🌹#با_شهدا|شهید مصطفی ردانیپور
✍️ عروسی
▫️آقا مصطفی وقتی میخواست برای عروسیاش کارت دعوت بنویسه، برای اهل بیت علیهم السلام هم کارت فرستاد. یه کارت دعوت نوشت برای امام رضا علیه السلام، مشهد. یه کارت برای امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف، جمکران. یه کارت هم به نیت دعوت کردن حضرت زهرا سلام الله علیها نوشت و انداخت توی ضریح حضرت معصومه سلام الله علیها... قبل از عروسی حضرت زهرا سلام الله علیها اومدند به خوابش و فرمودند: چرا دعوت شما رو رد کنیم؟ چرا به عروسی شما نیاییم؟ کی بهتر از شما؟ ببین همه اومدیم. شما عزیز ما هستی...
📚 یادگاران ۸ کتاب ردانیپور، صفحه ۸۴
#یاد_شهدا_صلوات 🌷
#داستانهای_آموزنده
•✾📚 @Dastan 📚✾•
📚داستان خالد بن سنان
خالد بن سنان عرب بادیه نشین بود، او از قبیله بنی عیصی بود. این پیامبر الهی دعوت خود را با معجزه آغاز نمود. کاری را که ابراهیم کرد اولین معجزه ایشان بود، یعنی غوطه ور شدن در آتش و صدمه ندیدن در آن. او صد و بیست و سه هزار و نهصد و نود و نهمین پیامبر بود.
در آن زمان بادی سوزان بنام «نارالحرتین نارالحرثان» سالی یک بار می وزید و همه چیز را نابود می کرد. مردم از خالد خواستند تا آتش را از آنان دور کند و در عوض آنها به خالد ایمان می آورند.
روز موعود فرا رسید، خالد به اذن خداوند مسیر باد را عوض کرد و با خود به درون غاری برد. در این هنگام چون بازگشت خالد طول کشید مردم فکر کردند که خالد در آتش سوخته است. ولی لحظه ای بعد حضرت بدون کوچک ترین آسیبی از میان آتش بیرون آمد اما مردم به این معجزه راضی نشده و او را ساحر خواندند. و به قول خود عمل نکرده و ایمان نیاوردند.
بعد از مدتی دعوت مردم به خدا پرستی به مردم خبر داد که ای مردم! من در فلان روز خواهم مُرد. بعد از چند روز بر سر مزار من آیید و مرا از قبر بیرون بکشید و از نفس من هرچه می خواهید بپرسید تا جواب شما را بدهم تا حقیقت را که از آن دوری می کردید ببینید و بفهمید.
هنگامی که خالد را به خاک سپردند، مردم بر سر مزار او جمع شدند و کاری را که حضرت گفته بود انجام دادند ولی باز به آن حضرت ایمان نیاوردند و به راه کفر خویش ادامه دادند.
#داستانهای_آموزنده
•✾📚 @Dastan 📚✾•
در ٤٠ سالگی افراد با تحصیلات کم و زیاد مثل همند (حتی افراد با تحصیلات کمتر پول بیشتری در می آورند)؛
در ٥٠ سالگی زشت و زیبا مثل همند (مهم نیست چقدر زیبا باشین. توی این سن چروک ها و لک هاي تیره رو نمیشه مخفی کرد)؛
در ٦٠ سالگی مقام بالا و پایین مثل همند (بعد از بازنشستگی حتی یه پادو هم از نگاه کردن به رییسش اجتناب می کنه)؛
در ٧٠ سالگی خونهی بزرگ و کوچک مثل همند (تحلیل مفاصل، سختی حرکت، فقط یه محیط کوچیک برای نشستن لازمه)؛
در ٨٠ سالگی پول داشتن و نداشتن مثل همند (حتی موقعی که بخواین پول خرج کنین نمی دونین کجا خرجش کنین)؛
در ٩٠ سالگی خواب و بیداری مثل همند (بعد از بیداری نمیدونين چیکار كنين)؛
👈 زندگی رو آسون بگیرین. هیچ معمایی نیست که بخواید حلش کنین.
در طولانی مدت همه ی ما مثل همیم.
پس تمام فشارهای زندگی رو فراموش کن و ازش لذت ببر ...!
#داستانهای_آموزنده
•✾📚 @Dastan 📚✾•
✨﷽✨
🌼لذات هفتگانه دنیا
✍️ روزي جابر بن عبداللّه انصاري خدمت امام علي عليه السلام بود و آه عميقي كشيد . امام فرمود : گوئي براي دنيا ، اينگونه نفس عميق و آه طولاني كشيدي ؟ جابر عرض كرد : آري بياد روزگار و دنيا افتادم و از ته قلبم آه كشيدم .
امام فرمود : اي جابر ، تمام لذتها و عيشها و خوشيهاي دنيا در هفت چيز است : خوردنيها و آشاميدنيها و شنيدنيها و بوئیدنیها و آميزش جنسي و سواري و لباس اما لذيذترين خوردني عسل است كه آب دهان حشره اي به نام زنبور است . گواراترين نوشيدني ها آب است كه در همه جا فراوان است. بهترين شنيدني ها غناء و ترنم است كه آن هم گناه است. لذيذترين بوئيدني ها بوي مشك است كه آن خون خشك و خورده شده از ناف يك حيوان (آهو) توليد مي شود. عاليترين آميزش ، با همسران است و آن هم نزديك شدن دو محل ادرار است . بهترين مركب سواري اسب است كه آن هم (گاهي ) كشنده است . بهترين لباس ابريشم است كه از كرم ابريشم به دست مي آيد . دنيائي كه لذيذترين متاعش اين طور باشد انسان خردمند براي آن آه عميق نمي كشد .
💥جابر گويد : فَوَاللهِ ما خَطَرَتِ الدُنیا بَعْدَها عَلی قَلبی .سوگند به خدا بعد از اين موعظه دنيا در قلبم راه نيافت .
📚حکایت های شنیدنی ج ۳ص۸۹. میزان الحکمه، ج۴، ص۱۷۱۴، بحارالانوار، ج۷۸، ص۱۱
#داستانهای_آموزنده
•✾📚 @Dastan 📚✾•
*🌹 نماز شب🌹*
سعی کنید نماز شبتون ترک نشه.فقط 11 دقیقه وقت می بره.
🌷 نماز شبو تو سه زمان می تونی بخونی: 👇
1⃣ بعد از نماز عشاء
2⃣ بعد از نیمه شب
3⃣ از صبح تا شب،به نیت قضا
⬅ بهترین زمان برای خوندن نمازشب، یک ساعت قبل از اذان صبحه. ولی اگر در بهترین زمان نتونستی بخونی،توی دو زمان دیگه بخون،ولی ترکش نکن.
*🌷چه جوری نماز شب بخونیم؟*
🌗 4 تا دو رکعت به نیت نماز شب.
🌗 2 رکعت به نیت نماز شفع
🌗 یک رکعت به نیت نماز وتر
➕ جمعا میشه 11 رکعت.
❌ نماز شبو طولانی نخون، بخصوص اگر نیمه شب می خوای بخونی. اینجوری خسته میشی، اونوقت شیطون دیگه نمیذاره بخونی.
✅ توی نماز شب، فقط حمد بخون، سوره لازم نداره.
*✅ قنوت نمی خواد بگیری در قنوت نماز وتر هم لازم نیست به چهل تا مومن دعا کنی. لازم نیست سیصد تا استغفار بگی، بلکه سه بار تسبیح ( تسبیحات اربعه) گفتن کافیه.*
✅ فضیلت نمازهای شفع و وتر بیشتر از هشت رکعتیه که به نیت نماز شب خوانده میشه. می تونید فقط به نماز شفع و وتر اکتفا کنید و هشت رکعت نماز شبو نخونید.
✅ اگر وقت برای نماز شب، کم باشه می تونید فقط نماز وتر بخونید.
✅ لازم نیست یازده رکعتو یه بار بخونی تا خسته بشی، بینشون فاصله بده. همانطور که پیامبر با فاصله نماز شب می خواند.
✅ مثلا دو رکعت ساعت 9 شب بخون، دو رکعت ساعت 9:30، دو رکعت ساعت 10، .... و به همین ترتیب. با فاصله خواندن فضیلتش بیشتره.
*✅ اگر نتونستی بعد از نماز عشا، یا نیمه شب بخونی، از صبح تا شب، وقت داری قضاشو بخونی.*
✅ امام صادق علیه السلام از قول رسول خدا، نقل می کند:
*🌷 (إِنَّ اللَّهَ یُبَاهِی بِالْعَبْدِ یَقْضِی صَلَاةَ اللَّیْلِ بِالنَّهَارِ یَقُولُ یَا مَلَائِكَتِیَ انْظُرُوا إِلَى عَبْدِی كَیْفَ یَقْضِی مَا لَمْ أَفْتَرِضْهُ عَلَیْهِ أُشْهِدُكُمْ أَنِّی قَدْ غَفَرْتُ لَه) 🌷*
🍃 خداوند به بنده ای که نماز شب را در روز قضا می کند، مباهت می کند و می فرماید:
*🌹" ای فرشتگان من! این بنده ی من، چیزی را که بر او واجب نکرده ام، قضا می کند. گواه باشید که من او را آمرزیدم.🌹*
*✅ نماز نافله رو بدون مهر، بدون رکوع و سجود، بدون قنوت، و حتی در حال راه رفتن میشه خوند.*
✅ اگر وقت نداشتی، قضای نماز شبت رو توی خیابون بخون، توی کلاس، توی محل کارت بخون.کافیه نیت کنی، حمدو بخونی، بعد با اشاره رکوع و سجودو بجا بیاری.
⬅⬅ ببین، دیگه بهونه نیار. خدا اینقدر این نمازو آسون کرده که من و تو بهونه ای برای نخوندنش نداشته باشیم.
🌸 میگیم ما اینجوری به دلمون نمی چسبه..... اینا وسوسه های شیطونه!!! خدا قبول داره، اونوقت شیطون نمیذاره. هر جور تونستی نماز شبتو بخون، خدا زود راضی میشه.
🌻 فعلا نماز شبتونو به همین آسونی شروع کنید، بعد کم کم عشقتون به این عبادت اینقدر زیاد میشه که مثل بسیاری از بزرگان، از این نماز، دل نمی کنید.
*🌹التماس دعای فرج🌹*
*🌹 تعجیل در فرج و سلامتی امام زمان صلوات🌹*
*🌹اللهم صل علی محمد و آل محمد وعجل فرجهم🌹*
#داستانهای_آموزنده
•✾📚 @Dastan 📚✾•
#استقبال_عشایر_از_خلبان_حقشناس
🌷عملیات خیبر به گونهای بود که با استانداردهای پروازی همخوانی نداشت و در هیچ کجای دنیا خلبانان زبده جهانی هرگز کارهایی را که هوانیروز در آن عملیات انجام داد، انجام نداده است و در هیچ کتابی حتی به صورت حکایت و داستان و افسانه چنین حرکتهایی بازگویی نشده است.
🌷ما در این عملیات شبانه روز پرواز میکردیم و در مدت سه روز توانستیم یگانهای زیادی از نیروهای خودی را «هلی برن» (جا به جا) کنیم. فداکاری و ایثار سربازان امام زمان (ع) در این عملیات همیشه خواهد ماند و اگر صدها کتاب در اینباره نوشته شود باز هم کم است. به غیر از نیروهای مسلح که درگیر جنگ بودند مردم غیرنظامی نیز با ما همدل بودند، چرا که کمکهای مردمی در تمام جبههها جلوهگر بود و به غیر از آن هر جا هر کسی کمکی میتوانست بکند انجام میداد.
🌷در این عملیات بود که در حین یک پرواز، من دچار نقص فنی شده و مجبور شدم در نزدیکی چادرهای عشایر فرود بیایم بلافاصله عشایر به طرف بالگرد ما آمده و وقتی فهمیدند ما نیروهای ایرانی هستیم شروع به پذیرایی از ما کردند و هر چه دوغ و ماست و کره و نان محلی داشتند برای ما آوردند و به گرمی از ما استقبال کردند.
🌷ما تا آمدن بالگرد ۲۰۶ که تیم فنی را میآورد ساعتی مهمان آن عشایر بودیم. وقتی بالگرد تعمیر و آماده پرواز شد با تمام وجود از عشایر تشکر کردیم و در حالیکه از شوق، اشک در چشمانمان حلقه زده بود به آنها گفتیم که: «شما با این پذیرایی خود خستگی چند روزه عملیات خیبر را از تن ما زدودید.»
راوی: سرهنگ خلبان علیرضا حقشناس
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
#داستانهای_آموزنده
•✾📚 @Dastan 📚✾•
#داستان:
نقل است: روزی حضرت علی (ع) نزد اصحاب خود فرمودند:
من دلم خیلی بحال ابوذر غفاری می سوزد خدا رحمتش کند.
اصحاب پرسیدند چطور ؟
مولا فرمودند:
آن شبی که به دستور عثمان ماموران جهت بیعت گرفتن از ابوذر برای عثمان به خانه ی او رفتند چهار کیسه ی اشرفی به ابوذر دادند تا با عثمان بیعت کند.
ابوذر خشمگین شد و به مامورین فرمود:
شما دو توهین به من کردید؛ اول آنکه فکر کردید من علی فروشم و آمدید من را بخرید .
و دوم ، بی انصاف ها آیا ارزش علی چهار کیسه اشرفی است؟
شما با این چهار کیسه اشرفی می خواهید من علی فروش شوم؟
تمام ثروت های دنیا را که جمع کنی با یک تار موی علی عوض نمی کنم.
آنها را بیرون کرد و درب را محکم بست...
مولا گریه می کردند و می فرمودند:
به خدایی که جان علی در دست اوست قسم، آن شبی که ابوذر درب خانه را به روی سربازان عثمانی محکم بست، سه شبانه روز بود او و خانواده اش هیچ نخورده بودند...۱✅
۱-کافی💠
#داستانهای_آموزنده
•✾📚 @Dastan 📚✾•