eitaa logo
داستان راستان🇵🇸
28.2هزار دنبال‌کننده
34.5هزار عکس
28.5هزار ویدیو
325 فایل
تقدیم به روح پاک و مطهر متفکر شهید استاد مرتضی مطهری‏‏‏‏‏‏‏‏ تبلیغات‌ ارزان با بازدهی عالی :👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/1735000081Ce431fec0ab
مشاهده در ایتا
دانلود
✅عزرائیل رفیقت می شود! ✍خدا رحمت کند استاد اخلاق آیت الله حق شناس رحمه الله علیه را، می فرمودند:«تو نمازت را اول وقت بخوان، اگر حاجتت روا نشد آب دهان بیانداز در صورت من!» برنامه ی زندگی ات را طوری تنظیم کن که مهمترین اولویت کارهایت نمازت باشد که در روایات آمده است سخت نخواهد گرفت قابض الارواح هنگامه ی قبضِ روح از کسی که نمازش را در اول وقت بجا می آورد و خودش ذکرِ شهادتین را به او تلقین خواهد کرد. 💥نمازت را به نماز عاشقانه ی امام زمانت گره بزن. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸سلام دوستان 🌺دوشنبه تون زیبا 🌸امروز از خدا 🌺برای تک تکون 🌸بهترین هارو میخوام 🌺بهترین لحظه ها 🌸بهترین فرصت ها 🌺بهترین موفقیت ها 🌸بهترین پیشرفت هاو 🌺ازهمه مهم تر 🌸بهترین احوال را 🌺ان شاء الله
✦✦🔹✦✦🔹✦✦🔹✦✦ 🍒آموزنده 👈در سر انسان چهار نوع مایع،تولید مے شود: 👇👇 🍒آب دهان👈که شیرین است و به خاطر وجود آن،آب و غذا براے انسان گوارا مے باشد 🍒آب بینی👈که چسبنده است تا از فرو رفتن گرد و غبار در بینی جلوگیرے کند 🍒آب چشم👈که شور است و از خشک شدن چشم جلوگیرے میکند 🍒و آب گوشها👈که تلخ است و گوش ها را از حشرات حفاظت می نماید. ﴿ وَفِي أَنفُسِكُمْ ۚ أَفَلَا تُبْصِرُونَ ﴾ 🍃🌹الذاريات (21) 🌹🍃 ⭐️و در وجودتان نشانه هاے خداست،آیا نمے بینید؟⭐️ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
‍ پلک شهریور نیمه باز بود که به گشودی. سومِ شهریور 1321، در شهری به همسایگی امامِ مهربانی ها، . نامت را گذاشتند و این سرآغازی شد برای درک بازی هایت. به گمانم تمام احوالاتِ خوبت در سایه سارِ نامِ بلندت، بهتر لمس میشود. همیشه مراقب نگاهت بودی و این کاری کرد که در روزهای نبودنت، کسی نگاه به ندوزد، حتی زمانی که دیوار خانه ریخته بود!! و چه است شهری که مردانش، و سربه زیر باشد. کمی با ما راه بیا، برایمان بگو چه کردی؟ چه گفتی؟ چه خواستی؟ که اجابتش هم صحبتی با حضرت مادر شد؟! بعید میدانم کسی از راه گشایی مادر بی خبر باشد؟! در آن وهم انگیز، میان تلّ های خاکی، با دلی مضطر سر بر گذاشتی و ندا از به گوشَت رسید که از این سو بروید. تو خاصی...! یعنی باید بود که خواهری چون زینب(س)، خود برای بیاید. مگر غیر از این است که فرمود: ما کسانی که برادرمان را می‌کنند تنها نمی‌گذاریم؟ به گمــــانم باید برای پی بردن به رازت، پی به ارتباطت با حسین(ع) برد. تو عجین شده با این خانواده ای. مورد عنایت همچو مادر بی سبب نیست چندین سال هیچ نشانی از تو نداشتیم. رفته رفته شبیه معشوق می‌شود و تو چه خوب شکل مادر شدی. سال‌ها گمنامی و بی‌نشانی... و در آخر سهم ما از تو، یک ، صفحاتی و بادگیری که جسمت را به آغوش داشته. سال‌هاست ، به پاس 25 سال میزبانی از جسمِ نازنینت سرشار از عطر و بوی توست. کمی با ما راه بیا‌‌.، دعایمان کن عبدِ حسین شویم؛ جان برکف برای (ع) و در آخر سر بر دامان حسین چشم از این عالم ببندیم. رسم عاشقی را خوب بلدی، دعا کن گرد قدم‌هایت بر سر و روی ما هم بنشیند. ♥️ السلام علی الحسین♥️ ✍🏻زهرا قائمی عبدالحسین_برونسی 📆 تاریخ تولد: 3شهریور 1321 تربت حیدریه 📆 تاریخ شهادت: 23 اسفند 1363 عملیات بدر 🗺محل دفن: بهشت رضا 🌷🕊 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
چیزے که نمیتوانے در قیامت از آن دفاع کنے : نه ببین... نه بنویس... نه بشنو...‌ نه بگو ... •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
قدم هایی برای خودسازی یاران امام زمان (عج) ✅قدم اول: نماز اول وقت ✅قدم دوم:احترام به پدرومادر ✅قدم سوم:قرائت دعای عهد ✅قدم چهارم: صبر در تمام امور ✅قدم پنجم:وفای به عهدبا امام زمان(عج) ✅قدم ششم:قرائت روزانه قرآن همراه بامعنی ✅قدم هفتم:جلوگیری ازپرخوری وپرخوابی و راحت طلبی ✅قدم هشتم: پرداخت روزانه صدقه ✅قدم نهم:غیبت نکردن ✅قدم دهم:فرو بردن خشم ✅قدم یازدهم:ترک حسادت و تکبر ✅قدم دوازدهم:ترک دروغ ✅قدم سیزدهم:کنترل چشم و زبان ✅قدم چهاردهم:دائم الوضو •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
استادپناهیان‌ میگفت: ↓🌱 چراخودت‌رورهانمیکنے؟ دادبزنی‌ازامام‌حسین‌بخوای؟ برو‌درخونہ‌اباعبدالله‌منتش‌روبڪش دورش‌بگرد.. مناجات‌‌ڪن‌باامام‌حسین! بگوامام‌حسینم‌من‌باتوآغاز‌کردم، ولم‌نکنی... دیگه‌نمیکشم‌ادامہ‌بدم متوقف‌شدم...💔!' امام‌حسین‌بازم‌دستت‌رومیگیره‌فقط بخواه‌ازش...(: «ع»🌱 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
اگر غدیر فراموش نمیشد..؛ نه مادری لایِ در میموند، نه امام حسینی گودال میرفت، نه دختری یتیم میشد، نه خواهری اسیر..!(: +غدیر رو دریابیم! •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
⛔️ ورود امام زمان ممنوع!!! 🎆 شوخی نبود که، شب بود! همان شبی که هزار شب نمی‌شود. همان شبی که همه به هم محرمند. همان شبی که وقتی عروس بله می‌گوید به تمامی مردان داخل تالار محرم می‌شود... 👈 همان شبی که فراموش می‌شود «عالَم محضر خداست». آهان یادم آمد! این تالار محضر خدا نیست. تا می‌توانید معصیت کنید! همان شبی که داماد هم آرایش می‌کند... 🚫 همه و همه آمدند اما ای کاش امام زمانمان هم می آمد، حق پدری دارد بر ما. مگر می‌شود او نباشد؟! عروس برایش کارت دعوت نفرستاده بود، اما آقا آمده بود... به تالار که رسید سر در تالار نوشته بودند: «ورود امام زمان ممنوع!!!» 🔰 دورترها ایستاد و گفت: «دخترم عروسیت مبارک ولی... ای کاش کاری می‌کردی تا من هم می‌توانستم بیایم... مگر می‌شود شب عروسی دختر، پدر نیاید؟! من آمدم اما...» 🔆 گوشه‌ای نشست و برای خوشبختی دخترش دعا کرد... چه ظالمانه یادمان می‌رود که هستی. ما که روزیمان را از سفرهٔ تو می‌بریم و می‌خوریم اما با شیطان می‌پریم و می‌گردیم... می‌دانم گناه هم که می‌کنیم باز دلت نمی‌آید نیمه‌شب در نماز دعایمان نکنی... 🔺 اشتباه می‌کنند. این روزها نه مانتوهای تنگ و جلو باز مُد است، نه ساپورت‌های رنگارنگ، نه انواع شلوارهای پاره و مدل‌های موی غربی و نه روابط نامشروع و دزدی. این روزها فقط «درآوردن اشک مهدی فاطمه» مُد شده... 🏮 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
. 💕چه زیبا ميشد اين دنيا 🕊اگر شاه و گدا کم 💕بود 🕊 اگر بر زخم هر 💕قلبي 🕊 همان اندازه مرهم 💕بود 🕊چه زيبا ميشد 💕اين دنيا 🕊اگر دستي 💕بگيرد دست 🕊اگر قدري 💕محبت را.. 🕊به ناف 💕زندگاني بست 🕊چه زيبا 💕ميشد اين دنيا 🕊کمي هم با 💕وفا باشيم 🕊 نباشد 💕روزگاري که... 🕊نمک بر زخم 💕هم پاشيم 🕊چه زيبا 💕ميشد اين دنيا 🕊 نيايد اشک 💕محرومي 🕊زمين و آسمان 💕لرزد 🕊 ز آه و درد 💕مظلومي 🕊چه زيبا ميشد اين 💕دنيا 🕊شود کينه ز دلها گم 💕 اگر بشکستن پيمان 🕊 نگردد عادت مردم •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🎴 دانستنیهای_جالب ♦️گوسفند ضریب هوشی بالایی دارد بطوریکه میتواند بعد از 2سال چوپان و گله ی خود را شناسایی کند. ♦️ﻣﯿﻤﻮﻥ‌ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺍﺯ ﺗﺼﻤﯿﻤﺎﺕ ﻧﺎﺩﺭﺳﺖ ﻭ ﺑﺪﯼ ﮐﻪ ﻣﯽ‌ﮔﯿﺮد، ﭘﺸﯿﻤﺎﻥ ﻣﯽ‌ﺷﻮد. ♦️نور خورشید در شرایط عادی تا عمق 1000 متری در آب نفوذ میکند. ♦️سرخپوست ها برای سمی کردن نیزه های خود از قورباغه ی نیزه سمی آبی استفاده میکردند. ♦️صدایی بلند تر از زمانیکه یک سفینه به فضا پرتاب میشود در جهان وجود ندارد. ♦️طبق قوانین فلوریدا میتوان شیشه ماشین پارک شده را بخاطر رهایی حیوان خانگی درون ماشین از گرما، شکست. ♦️عقاب میتواند از طبقه پنجم یک ساختمان، یک مورچه روی زمین را ببیند. ♦️غرق شدن در آب شور بیشتر از غرق شدن در آب معمولی طول میکشد. ♦️کشیدن مسواک خشک روی دندان قبل از استفاده از خمیردندان، جرم دندان و خونریزی لثه را 50٪ کاهش میدهد. ♦️شرکت نوکیا، زمانی سازنده و تولید کننده دستمال توالت بود و با همین محصول شناخته میشد. ♦️دوقلوها بدلیل ارتباط اجتماعی قوی تر، نسبت به افراد دیگر عمر طولانتری دارند. ♦️اگر قطر تار عنکبوت اندازه یک مداد باشد، میتواند وزن یک هواپیمای بویینگ را تحمل کند. ♦️بیشتر دیکشنری آکسفورد توسط قاتلی که در یک بیمارستان روانی بستری بود نگاشته شده است. ♦️اولین سرماخوردگی از شتر به انسان منتقل شد. ♦️کسانی که خواب کافی ندارند، تمایل بیشتری به خیانت کردن، دروغ گفتن و دزدی کردن دارند •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🔴میزان اهمیت نمازصبح! 🌷از امام صادق(علیه السلام) پرسیدند:که چرا کسانی که در آخر الزمان زندگی می کنند رزق و روزیشان تنگ است⁉️ فرمودند : به این دلیل که غالبا نمازهایشان قضا است. ✅ مردی به خدمت امام صادق(علیه السلام) آمد و عرضه داشت : من مرتکب گناهی شده ام. امام فرمود :خدا می بخشد. آن شخص عرضه داشت :گناهی که مرتکب شده ام خیلی بزرگ است. امام فرمود: اگر به اندازه ی کوه باشد خدا می بخشد. 💠آن شخص عرضه داشت: گناهی که مرتکب شده ام خیلی بزرگتر است. امام فرمود : مگر چه گناهی مرتکب شده ای؟ وآن شخص به شرح ماجرا پرداخت. ☀️پس از اتمام سخن امام رو به آن مرد کرد و فرمود: خدا می بخشد، من ترسیدم که را قضا کرده باشی! ✅همچنین مرحوم آیت الله حاج شیخ حسنعلی اصفهانی (معروف به نخودکی) در وصیت خود به فرزندش می گوید: 💥اگر آدمی چهل روز به ریاضت و عبادت بپردازد ولی یک بار از او فوت شود، نتیجه آن چهل روز عبادت بی ارزش (نابود) خواهد شد... 📒وسایل شیعه/ج3/ص156 📗بحار/ج8/ص73 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🌸🍃🌸🍃 با خود مهربان باشيم خودمان را همان گونه كه هستيم بپذيريم و دوست بداريم به خودمان احترام بگذاريم به هيچ دليلي خودمان را سرزنش نكنيم. خودمهرباني به ما عزت نفس مي دهد. خودمهرباني ما را موفق مي كند. اگر با خودمان مهربان باشيم، مي توانيم با ديگران هم مهربان شويم. محبت به خود، ما را براي ديگران هم مهربان مي كند. مهربان كه باشيم، وجودمان همه عشق است و خير و نيكي. مهربان كه باشيم زيبا مي شويم و جذب مي كنيم. با مهرباني نيكي ها را جذب مي كنيم. با مهرباني اميد مي دهيم. با مهرباني عزيز خدا مي شويم و چقدر عزيز خدا بودن خوب است... •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🌸🍃🌸🍃 خدا چند گناه را به سختي مي بخشد كه يكي از آنها آبرو بردن است. حدیثی از امام باقر(علیه السلام) است که حضرت می‌فرمایند : کسی که از ریختن آبرو و حیثیت مردم چشم‌پوشی کرده و آبروی آن‌ها را نریزد، خداوند در روز قیامت از گناهان او صرف‌نظر خواهد كرد. روایت داریم که می‌فرماید اغلب جهنمی‌ها، جهنمی زبان هستند! فکر نکنید همه شراب می‌خورند و از دیوار مردم بالا می‌روند. یک مشت مؤمن مقدس را می‌آورند جهنم به سبب اينكه آبرو مي برده اند! اسلام می‌خواهد آبروی فرد حفظ شود. استاد فاطمی نیا •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃 ✍خاطره ای شنیدنی از آیت الله وحید خراسانی ✅ "در زمان میرزای شیرازی طلبه ای با لباس کهنه بر درخانه اش آمد و گفت میرزا را کاردارم مردم گفتند میرزا بر مجتهدین وقت ندارد آن موقع تو آمده ای و میگویی میرزا را کار دارم؟ گفت عیبی ندارد من میروم اما به میرزا بگویید فلانی آمده بود خبر به میرزای شیرازی رسید، ناگهان میرزا سرو پای برهنه دوید و طلبه را درآغوش گرفت .دفتردار میرزا تعجب کرد. وقتی آن طلبه رفت، میرزا گفت: دوست داشتم ثواب این همه مجتهد که تربیت کردم برای این طلبه باشد و ارزش یک کارش را به من بدهد، گفتند میرزا کار این طلبه مگر چه بوده ؟ میرزا گفت: این طلبه به یکی از دهات های سنی نشین رفت و گفت بچه هایتان را بیاورید قرآن یاد می دهم بدون پول سنی ها گفتند خوب است بدون پول است این طلبه از اول که قران یاد این بچه ها می داد بذر محبت امیرالمؤمنین را دردل این بچه ها کاشت این ها بزرگ که شدند شیعه شدند و پدرانشان را از مذهب باطل به مذهب حق راهنمایی کردند دیری نگذشت که این دهات تماما شیعه شد ✅ این طلبه 15سال شب ها بردر خانه ها می رفت و یواشکی نانی که آن ها بیرون می انداختند را می خورد 15سال اینگونه زحمت کشید تا توانست یک روستا را شیعه کند ." 📚 مصباح الهدی، آیت الله وحید خراسانی •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
✨﷽✨ ✅از بزرگی پرسيدند ✍شگفت انگيز ترين رفتار انسان چيست؟ پاسخ داد : از كودكى خسته مى شود، براى بزرگ شدن عجله مى كند و سپس دلتنگ دوران كودكى خود مى شود . ابتدا براى كسب مال و ثروت از سلامتى خود مايه مى گذارد سپس براى باز پس گرفتن سلامتى از دست رفته پول خود را خرج مى كند. طورى زندگى مى كند كه انگار هرگز نخواهد مرد، و بعد طورى مى ميرد كه انگار هرگز زندگى نكرده است . آنقدر به آينده فكر مى كند كه متوجه از دست رفتن امروز خود نيست ، در حالى كه زندگى گذشته يا آينده نيست، زندگى همين حالاست.! •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃 ✅وقتی گیلاس با بند باریکش به درخت متصل است همه عوامل در جهت رشدش در تلاشند.. ▫️باد باعث طراوتش میشود ▫️آب باعث رشدش میشود ▫️و آفتاب پختگی و کمال میبخشد ✍اما به محض پاره شدن آن بند و جدا شدن از درخت، ▫️آب باعث گندیدگی ▫️باد باعث پلاسیدگی ▫️و آفتاب باعث پوسیدگی و ازبین رفتن طراوتش میشود.. 👈بنده بودن یعنی همین، یعنی بند به خدا بودن، که اگر این بند پاره شد، دیگر همه عوامل در نابودی ما مؤثر خواهد بود. 🌸پول ، قدرت، شهرت، زیبایی….تا بند به خداییم برای رشد ما، مفید و بسیار هم خوب است اما به محض جدا شدن بند بندگی، همه آن عوامل باعث تباهی و فساد ما می شود. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🖇 روزی مردی با مشاهده آگهی شرکت مایکروسافت برای استخدام یک سرایداربه آنجا رفت. در راه به امیدیافتن یک شغل خوب کمی خرید کرد.در اتاق مدیر همه چیز داشت به خوبی پیش میرفت تا اینکه مدیر گفت: اکنون ایمیلتان را بدهید تا ضوابط کاریتان رابرایتان ارسال کن. 〽️ مرد گفت: من ایمیل ندارم.مدیر گفت: شما میخواهید در شرکت مایکروسافت کار کنید ولی ایمیل ندارید.متاسفم من برای شما کاری ندارم. 〽️ مرد ناراحت از شرکت بیرون آمد وچیزهایی که خریده بود را در همان حوالی به عابران فروخت و سودی هم عایدش شد. ◇ از فردای آن روز مرد از حوالی خانه خودخرید میکرد و در بالای شهرمیفروخت و با سود حاصل خریدهای بعدی اش را بیشتر کرد. تا جایی که کارش گرفت. مغازه زد و کم کم واردتجارت های بزرگ و صادرات شد. ◇ یک روز که با مدیر یک شرکت بزرگ درحال بستن قرداد به صورت تلفنی بود،مدیر آن شرکت گفت: ایمیلتان رابدهید تا مدارک را برایتان ارسال کنم.مرد گفت: ایمیل ندارم. ❗️ مدیر آن شرکت گفت: شما با این همه توان تجاری اگر ایمیل داشتین دیگه چی میشدین. مرد گفت: احتمالآ سرایدارشرکت مایکروسافت بودم.! ❗️ گاهی نداشته های ما به نفع ماست •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• ✍پیرمردی که‌ شغلش ‌دامداری‌ بود‌، نقل‌ میکرد:‌‌‌‌‌ ✅گرگی در اتاقکی در آغل گوسفندان ما زائیده بود و سه چهار توله داشت و اوایل کار به طور مخفیانه مرتب به آنجا رفت و آمد می کرد و به بچه هایش میرسید ، چون ‌آسیبی ‌به‌ گوسفندان‌ نمیرساند‌ وبخاطر ترحم‌ به‌ این ‌حیوان‌‌‌‌‌‌‌‌‌ و بچه‌هایش‌، او را بیرون ‌نکردیم‌، ولی ‌کاملا ا‌و را زیر نظر‌ داشتم‌. ⇦این‌ ماده‌ گرگ ‌به ‌شکار میرفت‌ و هر بار مرغی‌، خرگوشی ‌، بره‌ای شکار میکرد و برای ‌مصرف ‌خود و بچه‌هایش ‌می آورد‌. اما با اینکه ‌رفت ‌آمد ‌او از آغل‌ گوسفندان ‌بود، هرگز متعرض‌گوسفندان ‌ما نمیشد‌. ما دقیقا آمار گوسفندان ‌و‌بره های‌ آنها ‌را داشتیم‌ وکاملا" مواظب‌ بودیم‌، بچه‌ها تقریبا‌ بزرگ ‌شده‌‌‌‌ بودند. یک‌بار و در غیاب ‌ماده ‌گرگ ‌که ‌برای ‌شکار رفته‌ بود، بچه‌های ‌او‌‌ یکی ‌از ‌بره‌ها را کشتند! ⇦ما صبرکردیم، ببینیم ‌چه ‌اتفاقی‌ خواهد افتاد‌؛ وقتی ‌ماده ‌گرگ ‌برگشت ‌و این ‌منظره ‌را دید، به ‌بچه‌هایش ‌حمله‌ور شد؛ آنها ‌را گاز می گرفت و میزد ‌و بچه‌ها ‌سر و صدا و جیغ ‌میکشیدند ‌و پس ‌از آن ‌نیز ‌همان‌ روز ‌آنها را برداشت‌‌ و از ‌آغل ‌ما رفت‌. روز بعد، با کمال ‌تعجب ‌دیدیم، گرگ، یک ‌بره‌ ای شکار کرده و آن‌ را نکشته ‌و زنده ‌آن‌ را از دیوار‌ آغل ‌گوسفندان ‌انداخت ‌رفت‌.» ⇦این ‌یک ‌گرگ ‌است‌ و با سه‌ خصلت‌: درندگی وحشی‌بودن‌ وحیوانیت‌شناخته‌میشود‌ اما میفهمد، هرگاه ‌داخل ‌زندگی ‌کسی‌ شد و کسی ‌به ‌او ‌پناه‌ داد و احسان‌کرد به‌ او خیانت ‌نکند ‌و اگر‌ ضرری‌ به ‌او زد ‌جبران نماید 🌷هر ذاتی رو میشه درست کرد،جز ذات خراب.!! •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🕊 جناب ابراهیم ادهم گفت: وقتی غلامی خریدم گفتم: چه نامی؟ گفت: تا چه خوانی... گفتم: چه خوری؟ گفت: تا چه دهی... گفتم: چه پوشی؟ گفت: تا چه پوشانی... گفتم: چه کنی؟ گفت: تا چه فرمایی... گفتم: چه خواهی؟ گفت: بنده را با خواست چه کار است! پس با خود گفتم: ای مسکین! تو در همه عمر خدای را همچنین بنده بوده‌ای؟ بندگی بیاموز...!! حضرت عطار نیشابوری می فرمایند: نگویمت که چنین باش یا چنان با ما تو پادشاهی و با بنده هرچه خواهی کن •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
✍هیچ چیزی را بی جـواب نگذار ⇜جـواب سـلام را باسلام بده ⇜جـواب تشکر را با تواضع ⇜جـواب کینــه را با گذشت ⇜جـواب بی مهـری را با محبت ⇜جـواب دروغ را با راستۍ ⇜جـواب دشمنی را با دوستۍ ⇜جـواب خشــم را به صبورۍ ⇜جـواب سـرد را به گرمۍ ⇜جـواب نامـردی را با مردانگی ⇜جـواب پشـت کار را با تشویق ⇜جـواب بی ادب را با سڪوت ⇜جـواب نگاه مهـــربان را با لبخند ⇜جـواب لبخنـد را با خنده ⇜جـواب دل مـــرده را با امید ⇜جـواب منتظـر را با نوید ⇜جـواب گنـاه را با بخشش 🌷هیچ وقت هیچ چیز و هیچ ڪس را 🌷بی جواب نگذار، مطمئن باش هر جوابی بدهی 🌷یک روزی، یک جوری، یڪ جایی 🌷به تو باز گردد... ‌‌【اَلّلهُمَّ‌ صَلِّ‌ عَلی‌ مُحَمَّدٍ وَ‌ آلِ‌ مُحَمَّدٍ】 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
💠گویند زنی زیبا و پاک سرشت به نزد حضرت موسی عليه‌السلام، كليم‌الله، آمد و به او گفت: «ای پیامبر خدا، برای من دعا کن و از خداوند بخواه که به من فرزندی صالح عطا کند تا قلبم را شاد کند.» 🦋حضرت موسی عليه‌السلام دعا کرد که خداوند به او فرزندی عطا کند. پس ندا آمد: «ای موسی، من او را عقیم و نازا آفریدم.» 💠حضرت موسی عليه‌السلام به زن گفت: «پروردگار می‌فرمایند که تو را نازا آفریده است.» 🦋پس زن رفت و بعد از یک سال بازگشت و گفت: «ای نبی خدا، برای من نزد پروردگار دعا کن تا به من فرزندی صالح عطا کند.» بار دیگر حضرت موسی دعا کرد که خداوند به او فرزندی ببخشد. دوباره ندا آمد: «من او را عقیم و نازا بیافریدم.» 🦋موسی به زن گفت: «خداوند عزوجل می‌فرماید تو را نازا بیافریده.» بعد از یک سال، حضرت موسی همان زن را دید در حالی که فرزندی در آغوش داشت. ✅از زن پرسید: «این نوزاد کیست؟» زن جواب داد: «فرزند من است.» ❤️پس موسی عليه السلام با خداوند صحبت کرد و گفت: «بارالها، چگونه این زن فرزندی دارد در حالی که تو او را عقیم و نازا آفریدی؟!» 🔅🌿پس خداوند عزوجل فرمود: «ای موسی هر بار که گفتم «عقیم»، او مرا «رحیم» می‌خواند. پس رحمتم بر قدر و سرنوشت پیشی گرفت •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🌸🍃🌸🍃 آیت الله بهجت(ره) : در تهران استاد روحانی ای بود که لُمْعَتَیْن را تدریس می کرد، مطّلع شد که گاهی از یکی از طلّاب و شاگردانش که از لحاظ درس خیلی عالی نبود، کارهایی نسبتاً خارق العاده دیده و شنیده می شود. روزی چاقوی استاد (در زمان گذشته وسیله نوشتن قلم نی بود، و نویسندگان چاقوی کوچک ظریفی برای درست کردن قلم به همراه داشتند) که خیلی به آن علاقه داشت، گم می شود و وی هر چه می گردد آن را پیدا نمی کند و به تصور آنکه بچّه هایش برداشته و از بین برده اند نسبت به بچه ها و خانواده عصبانی می شود، مدتی بدین منوال می گذرد و چاقو پیدا نمی شود. و عصبانیت آقا نیز تمام نمی شود. روزی آن شاگرد بعد از درس ابتداءً به استاد می گوید: «آقا، چاقویتان را در جیب جلیقه کهنه خود گذاشته اید و فراموش کرده اید، بچه ها چه گناهی دارند.» آقا یادش می آید و تعجّب می کند که آن طلبه چگونه از آن اطلاع داشته است. از اینجا دیگر یقین می کند که او با (اولیای خدا) سر و کار دارد، روزی به او می گوید: بعد از درس با شما کاری دارم. چون خلوت می شود می گوید: آقای عزیز، مسلّم است که شما با جایی ارتباط دارید، به من بگویید خدمت آقا امام زمان(عج) مشرف می شوید؟ استاد اصرار می کند و شاگرد ناچار می شود جریان تشرّف خود خدمت آقا را به او بگوید. استاد می گوید: عزیزم، این بار وقتی مشرّف شدید، سلام بنده را برسانید و بگویید: اگر صلاح می دانند چند دقیقه ای اجازه تشرّف به حقیر بدهند. مدتی می گذرد و آقای طلبه چیزی نمی گوید و آقای استاد هم از ترس اینکه نکند جواب، منفی باشد جرأت نمی کند از او سؤال کند ولی به جهت طولانی شدن مدّت، صبر آقا تمام می شود و روزی به وی می گوید: آقای عزیز، از عرض پیام من خبری نشد؟ می بیند که وی (به اصطلاح) این پا و آن پا می کند. آقا می گوید: عزیزم، خجالت نکش آنچه فرموده اند به حقیر بگویید چون شما قاصد پیام بودی (وَ ما عَلَی الرَّسُولِ إِلَّاالْبَلاغُ الْمُبینُ؛ سوره نور، آیه 54، و سوره عنکبوت، آیه 18. 🔘آن طلبه با نهایت ناراحتی می گوید آقا فرمود: لازم نیست ما چند دقیقه به شما وقتِ ملاقات بدهیم، شما تهذیب نفس کنید من خودم نزد شما می آیم. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•