eitaa logo
داستان راستان🇵🇸🇮🇷
35.5هزار دنبال‌کننده
38.4هزار عکس
34.9هزار ویدیو
372 فایل
تقدیم به روح پاک و مطهر متفکر شهید استاد مرتضی مطهری‏‏‏‏‏‏‏‏ تبلیغات‌ ارزان با بازدهی عالی :👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/1735000081Ce431fec0ab
مشاهده در ایتا
دانلود
༻﷽༺ ✨❤️ آتش گرفتہ دل، ز هواے تو دارد بهانہ ے باصفاے تو دواے زخم دلم یڪ اسٺ جان مےدهم بہ خاطر تو •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🌷 ♦️تا قلب من از غم تو ردّے دارد دریاچہ ے اشڪ جزر و مدّے دارد ♦️جان مےدهم آخر از حَرَمٺ صبر من حدّے دارد ❤️ 🌸 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
❣ از اشعار امیرالمومنین علی علیه السلام: كُنَّا كَزَوْجِ حَمَامَةٍ فِي أَيْكَةٍ مُتَمَتِّعِينَ بِصِحَّةٍ وَ شَبَابٍ‏ دَخَلَ الزَّمَانُ بِنَا وَ فَرَّقَ بَيْنَنَا إِنَّ الزَّمَانَ مُفَرِّقُ الْأَحْبَاب‏ ما دو کبوتر در چمنزار بودیم، بهره‌مند از سلامتی و جوانی، روزگار آمد و بین ما جدایی انداخت، روزگار، کارش جدایی انداختن بین عاشقان است. 📚 دیوان امیرالمومنین علیه السلام، ص86 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
4.73M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
﷽ ❀ همچو باران زا ، در دلـدارم با ، بےبهانہ در شگفٺ خواهدماند ، ‌هاے آینده از محزون، هاے بسیارم •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
📌ملاقات با امام زمان (عج) (ره) از قول پدرش نقل مي كند كه مي گفت: در زمان ما شخص و به نام (ره) بود كه پياده به رفته بود، و بين مردم مشهور شده بود كه او دارد - يعني چندين را در يك لحظه طي مي كرده - در يكي از سال ها او به آمد. من باخبر شدم و به ديدارش رفتم. پس از احوالپرسي از وي پرسيدم: - آيا شما داريد؟ در بين ما چنين شهرت يافته است؟ در جواب گفت: در يكي از سالها با به خانه خدا مي رفتم به محلي رسيديم، كه آنجا با هفت يا نه منزل (بيش از پنجاه فرسخ) راه بود. من به علتي از عقب مانده و كم كم به طور كلي از آن جدا شدم. و جاده اصلي را و بودم. چنان بر من غالب شد كه از زندگي گشتم. چند بار فرياد زدم: - ! ! (امام زمان)! ما را به جاده فرما! ناگاه از دور ديدم و به فكر فرو رفتم! پس از مدت كوتاهي آن شبح در كنارم حاضر شد. ديدم گندم گون و زيبا است كه لباس تميزي به تن كرده و را دارد. بر شتري سوار بود و ظرف آبي همراه خود داشت. به او سلام كردم، جواب سلام مرا داد و پرسيد: - تشنه هستي؟ - آري! ظرف آب را به من داد و از آن آب نوشيدم. سپس گفت: - مي خواهي به برسي؟ مرا بر پشت سر خود شتر كرد و به حركت كرديم. عادت من اين بود كه هر روز دعاي را مي خواندم. مشغول خواندن آن شدم. در بعضي از جمله ها آن شخص ايراد مي گرفت و مي گفت: چنين بخوان! چيزي نگذشت كه از من پرسيد: - اينجا را مي شناسي؟ نگاه كردم، ديدم در هستم. امر كردند: - پياده شو! وقتي پياده شدم، او بازگشت و از نظرم ناپديد شد. در اين وقت فهميدم كه او (عج) بوده است. از او و از اينكه او را نشناختم شدم. بعد از گذشت ، ما به رسيد. ، چون از ماندن من شده بودند، يكباره مرا در ديدند و از اين رو، بين مردم مشهور شدم كه من (طي الارض) دارم. (ره) در پايان اظهار مي كند كه پدرم گفت: را نزد وي خواندم و آن را كردم، كه او به من اجازه نقل و آن را داد. 🌜❉↝ ✿ ↜❉🌛 بحارالانوار، ج 52، ص 175 🔹🔸🔷 🔶 🔵 🔶 🔷🔸🔹 ⛅ألـلَّـهُـمَــ عَـجِّـلْ لِـوَلـیِـکْ ألْـفَـرَج⛅ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
1.13M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
من‌ازت‌خاطره‌دارم‌،عزیزم خاطره‌چیز‌کمی‌نیست کربلا مدد •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
964.8K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
آقای امام حسین هوای قلب های خسته ی مارو داشته باش:) •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•