معلم_فراری_زندگینامه_شهید_محمد_ابراهمم.pdf
456.4K
📗 کتاب
🔹 معلم فراری
( زندگینامه و مبارزات شهید حاج همت )
قصه فرماندهان
🔹بمناسبت سالروز شهادت شهید حاج محمدابراهیم همت — ۱۷ اسفند سال ۶۲ عملیات خیبر _ فرمانده پر افتخار لشگر ۲۷ حضرت رسول( ص )
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞 شهید حاج قاسم سلیمانی از شهید همت می گوید ...
🌷 همت، ترک یک موتور ناشناس شهید شد...
او اکنون بر جان ها حکومت می کند
┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄
http://eitaa.com/DefaeMoqaddas
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷 ۱۷ اسفند سال ۶۲ - سالروز شهادت ابراهیم همت _ فرمانده پر افتخار لشگر ۲۷ حضرت رسول (ص)
ا🌱🌷🌱🌷🌱🌷🌱
من هرگز اجازه نمی دهم که صدای حاج همت در درونم گم شود این سردار خیبر قلعه قلب مرا نیز هم فتح کرده است (شهید آوینی)
┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄
http://eitaa.com/DefaeMoqaddas
هدایت شده از امیرحسین ثابتی
ان شاءالله امشب میهمان برنامه جهان آرا هستم و درباره انتخابات مجلس دوازدهم نکاتی را بیان خواهم کرد.
ساعت ۲۲
شبکه افق
دفاع مقدس
⚪️ ناخنِ انگشتِ کوچکِ تو....‼️
🔹در عملیات فتح المبین، با گوشهای خودم جمله به یاد ماندنی شهید بزرگوار ابراهیم #همت را نسبت به "حاج احمد متوسلیان" (فرمانده تیپ حضرت رسول-ص) شنیدم؛ که با قلبی مالامال از عشق می گفت:
💠 من ناخن انگشت کوچیکه حاج احمد متوسلیان هم نمیشوم!!
(راوی: رزمنده، علی چرخکار)
ا🌱🌴🌱🌴🌱🌴🌱🌴🌱
شهید همت با آن عظمتش به متوسلیان ارادت می ورزید❤️
متوسلیان هم که تحت امر شهید بروجردی بود و مرید او محسوب می شد💕
بروجردی هم که خود عاشق امام و رهبر بود💚
🌱کلُّهُم نور عَلی نور
🌴 . . . و این تنها #ولایت است که در طول تاریخ شیعه، سلسله جنبان کاروان عشق و شهادت🌷جهاد و ايثار 🌴و شور و دلدادگی💕 بوده است . . .
▫️ کانال "دفاع مقدس" 🕊🕊
▪️ایتا
http://eitaa.com/DefaeMoqaddas
دفاع مقدس
⚪️ ناخنِ انگشتِ کوچکِ تو....‼️ 🔹در عملیات فتح المبین، با گوشهای خودم جمله به یاد ماندنی شهید بزرگو
❤️ غرق در بوسه 💕
🌸 ريخته بودند دور و برش و سر و صورت و بازوهاش رو ميبوسيدند. هر كار ميكردي، نميتوانستي حاجي را از دستشان خلاص كني. انگار دخيل بسته باشند، ول كن نبودند.بارها شده بود حاجي، توي هجوم محبت بچهها صدمه ديده بود؛ زير چشمش كبود شده بود،حتي يك بار انگشتش شكسته بود
🍀سوار ماشين كه ميشد،لپهايش سرخ شده بود؛ اینقدركه بچهها لپهاش رو برداشته بودند براي تبرّك! بايد با فوت و فن براي سخنراني ميآورديم و ميبرديمش
➖ خب،حالا قِصِر در رفت! يواشكي آوردنش! وقتي خواست بره چي؟
🌼 بين بچهها نشسته بودم و ميشنيدم چي پچ پچ ميكنند. داشتند خط و نشان ميكشيدند. حاجي را يواشكي آورده بوديم و توي چادر قايمش كرده بوديم.بعد كه همه جمع شدند، حاجي براي سخنراني آمد
بعد از اتمام صحبتهاش سريع سوار ماشين كرديمش.تا چند صد متر، ده بيست نفري به ماشين آويزان بودند.آخر سر مجبور شديم بايستيم و حاجي بياد پايين
🌷یاد سردار بیسر ((حاج محمد ابراهیم همت)) به خیر باد!
👇👇👇
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 فیلم | خاطره ای کوتاه و شنیدنی از شهید همت از زبان سید محمد مجتهدی، فرمانده وقت گردان حمزه
🌷 ۱۷ اسفند سال ۶۲ - سالروز شهادت سردار خیبر، محمدابراهیم همت _ فرمانده پر افتخار لشگر ۲۷ محمد رسول الله (ص)
┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄
من هرگز نمی گذارم ، صدای حاج همت در درونم گم شود....
این سردار بزرگ خیبر، قلعه ی قلب مرا نیز فتح کرده است...
راوی روایت فتح
شهید سید مرتضی آوینی
▪️ایتا
http://eitaa.com/DefaeMoqaddas
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💕 #فرمانده_جانها
📽 سخنان بسیار زیبا و شنیدنی فرمانده خاکی و بی ادعای جبهه ها ، سردار شهید #حاج_ابراهیم_همت فرمانده دلاور لشگر ۲۷ محمد رسول الله (ص) در جمع رزمندگان اسلام بعد از عملیات والفجر چهار
🌸 روحش شاد و یادش گرامی
🇮🇷 ۱۷ اسفندماه ۱۳۶۲ ، سالروز شهادت سردار شهید #حاج_ابراهیم_همت فرمانده دلاور لشگر ۲۷ محمد رسول الله (ص) گرامی باد.
👌بسیار عالی و شنیدنی ، تماشای این فیلم زیبا را از دست ندهید.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌 ماجرای خداحافظی شهید همت با همسرش در آخرین دیدار
🔷️ همسر شهید همت درباره آخرین دیدار و خداحافظی با شهید همت می گوید: آن شب بریدن حاجی را دیدم. برخورد سرد او گویای همه چیز بود. به خودم لرزیدم، یک لحظه احساس کردم نکند آخرین شب دیدارمان باشد.
◇ حاجی گفته بود که صبح روز بعد ماشین جلوی منزل باشد. کمی زودتر بلند شد و خود را آماده کرد؛ اما ماشین نیامد.
◇ ساعت ۷ راننده بدون ماشین آمد و گفت: "ماشین دچار نقص فنی شده!" حاجی تا ساعت ۹ صبح در خانه ماند. دو ساعت تمام بی آنکه چیزی بگوید .
◇ قطرات پیوسته اشکی را که از گونه هایش جاری بود، دیدم. ماشین که از راه رسید حاجی آماده حرکت بود.
◇ وقت خداحافظی سرش را پایین انداخت و گفت: "خدا رو شکر ماشین دیر اومد و تونستم بیشتر پیش شما باشم! ... خب دیگه ما رفتیم. اگر ما رو ندیدی حلالمون کن."
◇ معنی حرفهای او را کاملا میدانستم. با اینحال گفتم: امکان نداره که شهید بشی.
◇ پرسید: "چطور مگه؟"
◇ گفتم: "باور نمیکنم خداوند در یک لحظه همه چیز بنده اش را از او بگیرد... "
◇◇ وقتی صدای حرکت ماشین به گوشم رسید، احساس از دست دادن او در قلبم قوت گرفت.
شهادت ۱۷ اسفند ۱۳۶۲
عملیات خیبر - جزیره مجنون
#شهید_محمدابراهیم_همت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💕 #یاد_یاران
📽 آلبومی بسیار دیدنی از عکس های زیبا و خاطره برانگیز رزمندگان و فرماندهان شهید #استان_زنجان در دوران دفاع مقدس با نوحه ای شنیدنی از مداح باصفای جبهه ها #حاج_صادق_آهنگران
🎙یادی که در دلها هرگز نمی میرد
یاد شهیدان است
شوری که در دلها پایان نمی گیرد
یاد شهیدان است
نام شهیدان در این عالم هستی
پاینده می ماند
ایثارشان همچون سرچشمه ای
پاک و زاینده می ماند
میراث جانبازی در نشر فرهنگ
آینده می ماند
بر درک و مفهوم انگیزه شأن
خلقی مبهوت و حیران است
از جوشش خون این عاشقان
خون در رگها به جوش آید
فریاد پیروزی با گرمی خون ایشان
به گوش آید
با یاد ایثار و جانبازی آنها
دل در خروش آید
کاین گونه جانبازی زاینده ی
عزم آزاد مردان است...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 #طلائیه
📽 تصاویری بسیار زیبا و دیدنی از یادمان طلائیه ، یادآور ایثارها و شهامت رزمندگان اسلام در عملیات غرورآفرین #خیبر با گفتارهایی شنیدنی از سید اهل قلم #شهید_مرتضی_آوینی
دفاع مقدس
⏳۱۶ اسفند ۱۳۶۳ - بمباران هوایی پادگان ابوذر توسط دژخیمان ارتش بعث عراق نزدیک ترین پادگان نظامی به م
۱۶ اسفند (۱۳۶۳) سالروز عاشورای ایران و شهادت ۱۲۵۳ تن از نیروهای اسلام در پادگان ابوذر سرپل ذهاب در نتیجه بمباران سنگین جنگندههای بعثی گرامی باد.
🌷شهید آوینی: «ما از مرگ نمی ترسیم که مرگ ما شهادت است و شهادت حیات عندالرب، عقل های محجور و آیینه های قیراندود فطرت بشر غربی چگونه خواهند توانست که معنای حیات عندالرب را دریابند؟ حیات عندالرب نقطه پایانی معراج بشریت است که به آن جز با شهادت دست نمی توان یافت.»
#دوکوهه_غرب
دفاع مقدس
.
پادگان ابوذر جلوه استقامت غرب کشور است
۱۶ اسفند در سرپل ذهاب شاید ماندگارترین روز در اذهان مردم از دوران ۸ساله دفاع مقدس باشد روزی که هواپیماهای رژیم بعث عراق چهار مرحله برفراز آسمان پادگان ابوذرش و مناطق اطراف آن به پرواز درآمده و آنرا بمباران هوایی کردند.
پادگان ابوذر یک پادگان استراتژیک در طول دفاع مقدس بود . جایی که رزمندگان جبهه شمالغرب ، غرب و حتی جبهه میانی برای اعزام و آماده سازی جهت عملیاتهای مهم جنگ تحمیلی در آن به دور هم جمع می شدند و برای عملیات آمادگی لازم را کسب می کردند. در ۱۶ اسفند سال ۱۳۶۳ بیش از ۱۸ هزار نیروی رزمنده ارتشی ، سپاهی و بسیجی به پادگان ابوذر آمده بودند تا در یک تک ایذایی علیه دشمن در جبهه غرب کشور شرکت کنند . این تک ایذایی قرار بود که با عملیات بدر در جبهه جنوب بصورت همزمان برگزار شود که دشمن از تمرکز کامل بر جبهه جنوب بازداشته شود و در واقع می توان گفت برای فریب دشمن و تقسیم تمرکز نیرو و تجهیزات دشمن بر دونقطه ، کاهش قدرت دشمن در جبهه جنوب دربرابر نیروهای عمل کننده عملیات بدر و بالابردن درصد موفقیت و پیروزی رزمندگان در عملیات بدر بود. این حضور گسترده نیروها از طریق ستون پنجم دشمن لو می رود و دشمن با هواپیماهای جنگی خود در یک روز چهارمرحله بمباران هوایی پادگان و نقاط اطراف آنرا انجام می دهد. بیش از یک هزار و ۲۰۰ شهید در یک روز از نیروهای رزمنده ارتشی ، سپاهی و بسیجی و حتی مردم عادی منطقه از یک سو نشانگر سنگینی بمباران هوایی آنروز و از سوی دیگر موید اهمیت بمباران هوایی این پادگان برای دشمن است .
به گواه شاهدان عینی در پادگان ابوذر حمام خون به راه می افتد. نقطه به نقطه پادگان پیکر مطهر شهیدی یافت می شود و می توان گفت که جای جای این پادگان مزین به خون مقدس شهدا می باشد. ناله زنان و کودکان قلعه شاهینی از صدای غرش هواپیماهای بعثی و فرود موشکهای سنگین هنوز هم به گوش می رسد . خانواده هایی که در اثر این بمباران هوایی تعداد اعضای آنها کم شد و چه بسیار سفره هایی که رنگ خون گرفت . کمتر کسی در قلعه شاهین پیدا می شود که این حادثه تلخ را به یاد نداشته باشد و در اذهان مردمان این دیار حک شده است.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰پاسخ زیبای یک رزمنده به دوستش که به او میگوید:
✍ اسمت را روی جیبت ننویس، گلوله میخورد، پاک میشود ...
دوران جنگ تحمیلی
┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄
http://eitaa.com/DefaeMoqaddas
دفاع مقدس
حلالم کن فرمانده!
۴۰ سال از اولین باری که دیدمت می گذرد
ولی هنوز، داغی جانسوز در سینه دارم
از دست تو!
رژه روز ۲۲ بهمن ۱۳۶۲ در میدان آزادی تهران
طرح اعزام نیروی
#لبیک_یا_خمینی
شما به عنوان فرمانده گردان معرفی شدید
ولی من و بچه محل هایم از تهراننو، با پررویی و مسخره بازی، تا توانستیم شرّبازی درآوردیم.
آنقدر بی حیا و بی ملاحظه بودیم که همه چیز را وارونه دیدیم و از آن بدتر، وارونه جلوه دادیم.
وقتی فهمیدیم شما سه نفره به جبهه آمده اید،
پدر پیرت، برادرت و خودت،
تازه مسخره بازیمان شروع شد.
تا یکی از ما را بخاطر تمرّد و حرف نشنوی، دستور سینه خیز می دادی، با تمسخر می گفتیم:
برادر فرمانده، چرا پارتی بازی می کنید؟ خب پدر و برادر خودتون رو هم سینه خیز ببرید!
ای وای
جوانی بودم ۱۸ ساله، مغرور، پررو، جسور و ...
و تا دلت بخواهد، کله پوکم، بوی قورمه سبزی می داد و متاسفانه هنوز هم می دهد!
اصلا به خودم اجازه نمی دادم فکر کنم تو، چقدر ایثار و فداکاری داری که همراه پدر و برادرت به جبهه آمده ای!
و در عملیات، اگر یکی از آنها جلویت شهید یا مجروح شود بخصوص پدر پیرت، تو چه خواهی کرد؟!
دست آخر هم با لجبازی، به بهانه شهادت دوستانمان علی مشاعی، حسین نصرتی و نادر محمدی، تنهایت گذاشتیم.
و لعنت بر من و ما، که به سادگی جیم شدیم و رفتیم عقب
پشت به دشمن، رو به میهن، رفتیم تهران
تا مثلا مراسم تشییع پیکر دوستانمان باشکوه و عظمت برگزار شود و پشتجبهه ضعیف نشود
که امام، تنها نماند!
و تو با گردان، زدی به خط دشمن در طلاییه
و شهیدان:
مصطفی حیدرنیا،مظفر نجفعلی،حسن اسماعیلی،سعید فتحی،محسن کلهر،مجید ثروتی،محسن اگاهی،شیخ الاسلامی،حسن خلج،عباس فراهانی و...
در خط طلاییه ماندند و سالها بعد درست ایامی که ما دیگر فکر تقویت پشتجبهه نبودیم، بلکه در اندیشه تقویت زندگی مادی و دنیایی خود بودیم، پیکر استخوانیشان برای شرمنده کردن ما، بازآمد.
اگرچه ۴۰ سال از آن نافرمانی می گذرد که می شود گذاشت به پای شرّوشور جوانی، ولی من، تا ابد هم که بگذرد، می گذارم به حساب کمکاری خودم، جاخالی دادن در فرصت و زمان لازم و با شرمندگی و خجالت همیشگی، فرار از مسئولیت و جنگ!
نمی دانم خدا به حرمت ماه ها و سالهای بعد که به جبهه رفتم و کارهایی که کردمو تیر و ترکش هایی که خالصانه بر بدن نوش جان کردم، با منچه خواهد کرد!
ولیامروز، ملتمسانه از تو شهید عزیز فرمانده دلیرم #فرامرز_ملایری
درخواست دارم:
چشم به امید شفاعتت ندارم
التماس دعا ازت ندارم
فقط
حلالم کن
از من بگذر
بعد ۴۰ سال
تو همچنان استوار بر راه خویش مانده ای
و من، جز تمرّد، سرپیچی و سرکش، چیزی ندارم
و تو، همچنان داری محاکمه ام می کنی!
چون تو فرمانده ام بودی و من نیروی زیردستت که تمرّد کردم
و بعید می دانم به سادگی قابل گذشت و جبران باشد!
اللهم اجعل عواقب امورنا خیرا
(حمید داودآبادی)
▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️
۱۷ اسفند ۱۳۶۵ -- سالروز شهادت فرمانده دلیر، فرامرز ملایری
🌴 عملیات کربلای پنج -- #شلمچه
▫️«همیشه با وضو باشید ،
▪️قرآن بخوانید .
▫️حجاب ها را از قلب خود بردارید تا با عالم غیب ارتباط داشته باشید و اسرار غیبی را بدانید و ببینید ،
▪️نگاه های خود را کنترل کنید تا بتوانید حسین و ائمه شهداء را ببینید و زیارت کنید .
▫️بینی خود را از بوهای حرام نگه دارید تا بوی حسین ( ع ) و عشق را بشنوید
...
▪️ و با زبان خود غیبت نکنید و تهمت نزنید تا بتوانید با مولایتان صحبت کنید»
📙برگرفته از کتاب: بی خیال (خاطرات شهید علی حیدری)