eitaa logo
دفاع مقدس
3.6هزار دنبال‌کننده
14.9هزار عکس
9.8هزار ویدیو
809 فایل
🇮🇷کانال دفاع مقدس🇮🇷 روایتگر رویدادهای جنگ تحمیلی و حال و هوای رزمندگان جبهه ها #دهه۶۰ #کپی_آزاد 〰〰〰 اینجا سخن از من و ما نیست،سخن از مردانی ست که عاشورا را بازیافته،سراسر از ذکر «یا لیتنا کنا معک» لبریز بوده و بال در بال ملائک بسوی کربلا رهسپار شدند
مشاهده در ایتا
دانلود
26.54M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💢 📽 برشی بسیار دیدنی و خاطره برانگیز از مستند با گفتاری زیبا و شنیدنی از سید شهیدان اهل قلم 🎙 : یوسف نیز در میان حلقه‌ای از مجاهدان راه خدا شمعی بود كه می‌درخشید و نور عشق می‌پاشید. صدای زیبا و مردانه‌اش كه حسن خود را مدیون ذاكری ابا عبدالله الحسین(ع) بود، در دل‌ها نفوذ می‌كرد و عاشقان كربلا را پیشاپیش به كربلا می‌برد. زنگار قلب‌ها با گریه شسته می‌شد و با اشك بیرون می‌آمد و دل‌ها آیینه‌وار مجلای نور حق می‌شد و از طریق حب به دیار قرب می‌رفت و دیار قرب هم كه می‌دانی، كربلاست... ... دیوانه ام دیوانه روی حسینم پروانه ام پروانه کوی حسینم یوسف نیز در میان این عزیزان بود و به همراه آنان به سوی خط می‌رفت، اما صدای دلنشین و كربلایی او در باطن كوه و دشت و سنگ و گیاه باقی می‌ماند تا به صداقت و خلوص او در پیشگاه آفریدگار متعال شهادت دهد. همه‌ی آفرینش لوح محفوظی است كه تاریخ بر آن ثبت می‌گردد تا آن روز كه زبان خاك به حدیث شهادت گشوده گردد و اخبار غیب برملا شود...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢 📽 فیلمی بسیار دیدنی و خاطره برانگیز از و حال و هوای رزمندگان اسلام در محورهای عملیاتی با نوحه ای شنیدنی از مداح باصفای جبهه ها 🎙بشتابید انصار حسین ، از پی دیدار حسین راهیان کرببلا ، عازم دربار حسین رو سوی میدان نبرد ، صف به صف مردان خدا سرخوشان باده ی نور ، طالبان جام بلا پر زنان سوی حرم ، خامس اصحاب کسا طائران قدسی عشق ، راهی گلزار حسین رهبر دین شیر خمین ، بر دلیران داده پیام هان بسیجی های غیور ، آمده است هنگام قیام سر به سر شیران شجاع ، تابع فرمان امام گفته با لبیک بلند ، پاسخ گفتار حسین هان مسلمانان دلیر ، نبود دیگر جای درنگ واجب است بر پیر و جوان ، شرکت اندر جبهه ی جنگ جملگی آماده شوید ، بوسه زنید قنداق تفنگ بر عدو سازید و عیان ، شیوه ی پیکار حسین...
📊 🗓 ۱ مرداد ۱۳۶۷ عملیات لبیک یا خمینی (ره)
🌷در تاریخ اول مرداد ١٣٦٧ ، در جاده اهواز – خرمشهر كه عراقی‌ها آن‌جا را گرفته بودند با تیپ الزهرا، از لشكر ده سید‌الشهدا درگیر می‌شوند و دامنه این درگیری به حدی شدید بوده كه عبارت تن برابر تانك در این‌جا مصداق علنی پیدا می‌كند، آن‌هم در صبح روز عید قربان! 🌷قضیه از این قرار است كه آن روز در حدود ٣٠ رزمنده، سوار بار كامیونی می‌شوند، به قصد جاده اهواز - خرمشهر، كه تیر مستقیم تانك بعثی‌ها كه تا آن‌جا هم راه پیدا كرده بودند به وسط كامیون، اصابت می‌كند و خیلی از بچه‌ها زخمی می‌شوند ولی فقط ٥ سید شهید می‌شوند. 🌷این از نظر من نكته‌ عجیبی است به خصوص وقتی در میان این رزمنده‌ها كسی مثل محسن اسحاقی هم بوده كه ده‌ها تركش می‌خورد اما به شهادت نمی‌رسد، گو این‌كه فقط شهادت در تقدیر تمام ساداتی بوده كه در آن كامیون نشسته بودند، آن‌هم به تعداد ٥ نفر! 🌷نام این شهدای خمسه سادات كوثر: سیدعلیرضا جوزى، سیدداود طباطبایى، سیدصاحب محمدى، سیدمهدی موسوی و سیدحسین حسینی است. 🌷پیکرهای مطهرشان از سر تا کمر چون اجداد طاهرینشان در کربلا بی‌سر و دست، به گونه‌ای قطعه قطعه می‌شود که قابل شناسایی و تفکیک نبودند؛ به همین دلیل پس از عقب‌نشینی دشمن، قطعات مطهر پیکر این پنج شهید توسط دیگر همرزمان در همان محل شهادت به خاک گرم و خونین خوزستان سپرده می‌شود. 🌷با اتمام جنگ و بازگشت اهالی بومی منطقه که در پی اتفاقاتی با توسل به این قبر مطهر (واقع در سه راه كوشك _ خرمشهر) حاجت می‌گرفتند، بنا به درخواست اهالی از مسئولان منطقه، هویت این قبور مطهر مشخص شد و در سال ۷۶ با اصرارهایی مبنی بر ساخت مقبره با همت خانواده معظم شهدا و جمعی از همرزمان، بقعه کنونی که دارای پنج ستون است احداث شد. این بقعه در میان اهالی منطقه کوشک به بقعه فاطمیه(س) نام گرفته است و زیارتگاه خیل عظیمی از اهالی است.
۱ مرداد ۱۳۶۷-سالروز شهادت شهید جواد رسولی 🌴 اهل نمازشب بودند و قبل از دیگران از خواب بلند میشدند. ▫️ در ادب و افتادگی زبانزد بودند. ا▫️🌱▫️🌱▫️🌱▫️🌱▫️🌱▫️ 🌱 رزمنده، ذاکر اهل بیت، مداح و معاون گردان در لشگر 10 سیدالشهدا(ع)، شهید جواد رسولی🌷 متولد: 20 شهریور 1344 از همان کودکی عاشق مسجد و هیئت بود. آخر هم اهل بیت(ع) شد. نماز اول وقتش ترک نمی شد. همیشه به خود عطر می زد و خیلی هم خوش تیپ بود. از سال 1360 به عضویت سپاه پاسداران درآمد. تا آنجایی که می شد در اکثر عملیات ها حضور داشت. او مداح گردان (ع) بود . همیشه می گفت: تا جنگ هست، جبهه هم هست. تا جبهه هست، منم در جبهه هستم. تا اینکه در 1 مرداد ماه 1367 در جنگ تن به تن با سربازان رژیم بعثی در جاده اهواز خرمشهر در حالیکه معاون (ع) از لشگر ده سیدالشهداء(ع) را به عهده داشت به شهادت رسید🕊🕊 ------------------------------------------- 💠 کانال دفاع مقدس اینجا بیت شهداست☝️
61c19ab83af818a561cabd60_-8257922617808086244.mp3
13.02M
⏳دوران 🌴🌴🌴 عزاداری و مرثیه‌سرایی رزمنده های گردان در لشگر سیدالشهدا(ع) 📢 | مداحی رزمنده شهید جواد رسولی دست جفای حرمله یارب قلم شود از تیغ او شهادت اصغر رغم شود صیاد سنگدل که دو دستش بریده باد راضی چرا به کشتن صید حرم شود گیرم حسین کشته شود ز انتقام بدر اصغر چه کرده تا که بر او این ستم شود ا------------------------------------------- 🌱 کانال دفاع مقدس را به دوستان خود معرفی کنید اینجا بیت شهداست☝️
در کنار مزار فرمانده شهید گردان قمر بنی هاشم(ع) کاشان : گلزار شهدای دارالسلام -تابستان 1362 ایستاده از سمت چپ، ، فرمانده گردان قمربنی هاشم(ع) — او نیز شش ماه بعد به شهادت می رسد برادر جانباز 70 درصد سید شهاب بصام تبار برادر ابوطالبی -------------------------------------------
📷 تصویر سمت چپ: در کنار مزار فرمانده شهید گردان قمر بنی هاشم(ع) کاشان : گلزار شهدای دارالسلام -تابستان 1362 ایستاده از سمت چپ، ، فرمانده گردان قمربنی هاشم(ع) — او نیز شش ماه بعد در عملیات خیبر به شهادت می رسد برادر جانباز 70 درصد سید شهاب بصام تبار برادر ابوطالبی ---‐---------------------------------- ↶【به ما بپیوندید 】↷ ┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄ http://eitaa.com/DefaeMoqaddas ✅ مرجع‌نشرآثارشـ‌هدا و دفاع‌مقدس
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 فیلم //:مراسم صبحگاه نیروهای لشکر ۱۰ سیدالشهدا(ع) در اردوگاه کوثر 🌴 قبل از عملیات کربلای پنج 🎙 با مداحی شهید جواد رسولی دوران جنگ تحمیلی ┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄ روایتگر رویدادهای جنگ .... و حال و هوای رزمندگان جبهه ها
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌴 به یاد شهدا 🚩 به یاد فداییان حضرت زهرا {سلام اللّه علیها} 🌷شهدایی که در فیلم دیده می شود: - شهید حاج محمد ابراهیم همت - شهید حاج احمد کاظمی - شهید سید محسن صفوی - شهید حاج حسین خرازی - شهید محمود کاوه - شهید حاج عبداللّه رودکی - شهید علی اکبر حاجی پور - شهید بهمن نجفی - شهید محمد رضا کارور - شهید مرتضی جاویدی - شهید منصور حاج امینی - شهید مرتضی(میثم) شکوری - پهلوان شهید سعید طوقانی - شهید نادر مهدوی - شهید حسین نوروزی - شهید عیسی کره ای - شهید جواد رسولی - شهید محسن دین شعاری ┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄
🌷 🕊🕊 یکم مرداد ۱۳۶۷ - سالروز شهادت حاج سعید تراب 🌿 فرمانده گردان امام حسن(ع) - لشگر سیدالشهداء (ع) ↶【به ما بپیوندید 】↷ ┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄ http://eitaa.com/DefaeMoqaddas ✅ مرجع‌نشرآثارشـ‌هدا و دفاع‌مقدس 🌱 نشر مطالب، صدقه جاریه است🌱
🚩 به یاد علمدار "یک دست" گردان امام‌حسن (ع) سهمیه‌ی حاج سعید از عملیات الی بیت المقدس ،دست راستی بود که از پیکر افتاد.. در جبهه شاخص شناسایی حاج سعید آستین خالیش بود و در عملیات‌هـا همه حیران بودند که این رزمنده تک‌دست چگونه با تیربار و آرپی‌ جی به دشمن حمله می‌کند!! مگر با یک دست و آن هم دست چپ می‌توان قلب دشمن را نشانه رفت .... 🌷شهید حاج سعید تراب🌷 فرمانده گردان امام‌حسن(ع) لشکر۱۰ سیدالشهداء شهادت: ۱۳۶۷/۵/۱ ،جاده اهواز_خرمشهر ↶【به ما بپیوندید 】↷ ┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄ http://eitaa.com/DefaeMoqaddas ✅ مرجع‌نشرآثارشـ‌هدا و دفاع‌مقدس 🌱 نشر مطالب، صدقه جاریه است🌱
💠 روایتی از آخرین روزهای جنگ 🌷 شهادت حاج سعید تراب 31 تیرماه سال 67 بود که دشمن بعثی به جهت اشغال اهواز و خرمشهر با ستونی از ادوات رزهی به سمت جاده اهواز و خرمشهر یورش برد. لشگر سیدالشهداء(ع) ماموریت پیدا کرد که با تیپ حضرت زهرا (س) دشمن را در سه راهی کوشک سرکوب کند و گردان امام حسین (ع) اولین گردانی بود که ساعت 5 صبح روز اول مرداد 67 خود را به محل درگیری رساند و طی درگیری سختی توانست ستون زرهی دشمن را متفرق کند و با تعقیب دشمن از سه راهی کوشک به طرف خرمشهر به نبرد با دشمن پرداخت. طرح دشمن این بود که بخش اعظم توان رزهی، برای تصرف اهواز به کار گرفته شود و از مسیر جاده اهواز خرمشهر به پیشروی به سوی اهواز ادامه داد و گردان امام حسن (ع) به فرماندهی حاج سعید تراب مامور شد جلوی دشمن را سد کند و رزمندگان این گردان بعد از پادگان حمید و بر روی جاده اهواز خرمشهر در حوالی ظهر با دشمن درگیر شدند. آفتاب در وسط آسمان بود و گرمای بیش از ینجاه درجه. درگیری بر روی زمین داغ و تعقیب و گریز. فاصله بچه ها با دشمن چند متری بیشتر نبود به طوری که منافقین همراه دشمن بعثی با بلندگو از بچه های گردان امام حسن(ع) می خواستند که تسلیم شوند. آنقدر درگیری نزدیک بود که کار به پرتاب نارنجک کشید. تا اینکه سعید تراب با قبضه آربی چی از خاکریز بالا رفت و تانک دشمن را مورد هدف قرار داد و فریاد میزد دشمن را به کناره جاده بکشانید و خودش هم با بخشی از بچه های گردانش به سمت راست جاده حرکت کردند. تعدادی تانک و نفربر دشمن هم به دنبال آنها تغیر مسیر دادند. سعید و یارانش توانستند دشمن را قبل از سه راه جفیر معطل کنند تا نیروی کمکی برسد. ساعت یک بعد از ظهر روز عرفه بود که تانکها و نفربرهای زرهی که تیربارهای سنگین بر روی آن نصب بود سعید و یارانش را به محاصره خود درآوردند و به آنها حمله کردند و عده ای از آنها به شهادت رسیده و تعدادی را نیز اسیر کردند. سعید نیز جزء شهدای این نبرد نابرابر بود. گردان امام حسن (ع) توانست دشمنی که قصد داشت قبل از ظهر به اهواز برسد تا ساعت 3 بعد از ظهر بین سه راه جفیر تا سه راهی صاحب الزمان در جاده اهواز-خرمشهر مشغول کند. تا اینکه سایر گردانهای لشگر ده و سایر یگان ها و جوانان اهواز هم به کمک آمدند و ورق برگشت و دشمن پا به فرار گذاشت. کسی از سرنوشت بچه های گردان امام حسن و حاج سعید خبر نداشت تا اینکه آنها را در بین خاکریزهای قرارگاه مهندسی ارتش بعد از پادگان حمید پیدا کردند. پیکر بی جان علمدار بی دست گردان امام حسن(ع) در حالی پیدا شد که آثار شکنجه بر بدنش پیدا بود و دشمن کینه توز به تلافی مقاومت سعید و یارانش صورت این جانباز شهید را با ضربات لگد و شلیک گلوله خرد کرده بود و اینگونه حماسه عاشورایی رزمندگان گردان امام حسن (ع) در روز عرفه و شب عید قربان در تاریخ به ثبت رسید و پیکر مطهر سردار جانباز شهید حاج سعید تراب در قطعه 29 گلزارشهدای بهشت زهرا مهمان خاک شد و فرزندان خردسالش سلمان و سجاد را برای همیشه تنها گذاشت. ✍️ راوی: ↶【به ما بپیوندید 】↷ ┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄ http://eitaa.com/DefaeMoqaddas ✅ مرجع‌نشرآثارشـ‌هدا و دفاع‌مقدس 🌱 نشر مطالب، صدقه جاریه است🌱
اول مرداد ۱۳۳۸ -- سالروز ولادت محسن دین شعاری, جانشین واحد تخریب لشگر ۲۷ محمدرسول الله ﷺ 🌷شهادت: سال ۶۶ 🔴 در حین خنثی سازی مین ضد تانک در منطقه سردشت 🌴مزار مطهر شهید: تهران ▫️ قطعه ۲۹، ردیف ۳، شماره ۹ ▫️ا▫️ا▫️ا▫️ا▫️ا▫️ا▫️ا▫️ا▫️ 🌱 متولد: ۱۳۳۸ -- (محله درخونگاه - تهران) در کوچه پس کوچه های تو در توی این محله قدیمی، کودکی رشد و نمو یافت که بعدها در سنین جوانی، معبرهای مین را برای راهیابی رزمنده ها به خطوط مقدم دشمن، می گشود. او در دوران نهضت، از جمله جوانان پرشور و فعال بود و در ماه های پیش از پیروزی انقلاب، به همراه برادر خود در پزشکی قانونی به تلاش شبانه روزی در جهت شناسایی و جابه جایی پیکر مطهر شهدا می پرداخت. بعد از پیروزی، پیرو درخواست امام مبنی بر بازگشت سربازان، خود را به محل خدمتش معرفی نمود. او در پادگان، برای سربازان برنامه شناخت ایدئولوژی گذاشته بود و به آگاهی بخشی افرادی که در انجام واجبات دچار سستی شده بودند، کمک می کرد. سال ۶۰ وارد سپاه شد و در سلک تخریبچی های لشکر ۲۷ درآمد. سال ۶۳ به خانه خدا مشرف شد. برای بار دوم نیز در سال ۶۶ ؛ عازم این سفر معنوی بود که به دلیل مسئولیت های سنگینی که در جبهه به عهده داشت، منصرف شد . . . و در همین ایام بود آسمانی شد🕊🕊 🌴عملیات های طریق القدس و کربلای یک، شاهد حضور دلاور مردی های این سردار رشید و گشاده رو بود.
درکِ زَهـۜـرا شهید می‌خواهد مادرِ ما شهید پرور بود ... السلام‌علیک یافاطمة‌الزهرا شهید حاج‌محسن دین شعاری فرمانده تخریب لشکر27 ↶【به ما بپیوندید 】↷ ┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄ http://eitaa.com/DefaeMoqaddas ✅ مرجع‌نشرآثارشـ‌هدا و دفاع‌مقدس
وصیت نامه شهید حاج محسن دین شعاری بسم رب الشهدا و الصديقين السلام عليک يا اباعبدالله و علي‌الارواح التي حلت بفنائک عليک مني سلام‌الله ابداً ما بقيت و بقي‌اليل و النهار و لا جعله الله آخر العهد مني لزيارتکم، السلام علي الحسين و علي علي‌بن‌الحسين و ……. با سلام و درود به رهبر کبير انقلاب اسلامي ايران و تمامي شهداي اسلام و امت شهيدپرور ايران و با سلام به خانواده محترم و درود و رحمت به روح پدر و مادرم. شهادت يعني انتقال يافتن از زندگي مادي به زندگي معنوي و الهي و شهادت در مکتب اسلام يک مسأله انتخابي است که انسان کامل با تمام آگاهي آن را انتخاب مي‌کند و با شهادت خويش شمع راه انسان‌هاي پاک و نوراني مي‌شود . من با انتخاب آگاهانه راه شهيدان را تا رسيدن به ساحل سعادت ادامه خواهم داد؛ اگر لياقت شهادت داشته باشم .بنابراين من راهم را انتخاب کرده ام .اميدوارم که شما هم ‌خط مرا (ولايت فقيه و برگزيدن راه شهادت) را انتخاب کنيد. برادران در زماني که اسلام در خطر است همانطوريکه امام عزيز قلب تپنده امت فرمود‌ : به کسانيکه توانايي داشته باشند واجب مي‌شود که براي پاسداري از حريم اسلام و قرآن به مقابله با دشمن برخيزند و مواظب باشيد که اين جنايتکاران هر روز براي نابودي جمهوري اسلامي ايران نقشه مي‌کشند .اما شما همانطوريکه تا به حال نقشه آنها را با اتکال به الله نقش بر آب کرده ایيد؛ حالا هم هوشيار باشيد که انشا‌الله کاري از دستشان ساخته نيست. اما نگذاريد ريشه بگيرند و چند جمله از جملات گهربار امام امت و مسئولين کشور که مي‌فرمايند بايد فراموش نکنيم که در جنگ با آمريکا هستيم و ما متکي به خدا هستيم و با اتکال به خدا از هيچ ابرقدرتي ترسي نداريم و ما مثل امام حسين (ع) در جنگ وارد شويم و مثل حسين (ع) بايد به شهادت برسيم و تا آنجايي در خاک عراق پيش مي‌رويم که خواسته‌هايمان را بگيريم و هرگز زير بار ذلت نخواهيم رفت. هيهات من الذله. در آخر از رزمندگان مي‌خواهم که جبهه را گرم نگاه داشته و گوش به فرمان رهبر و تا آخرين نفس استقامت کنيد که الان استقامت لازم است. در آخر وصاياي شخصي من….. وسايل نظامي من از قبيل لباس و غيره را بعد از شهادتم کسي که از خانواده به منطقه مي‌رود استفاده کند در غير اين صورت به مراکز سپاه تحويل دهيد. مقدار پولي هست براي کفن و دفن که انشا‌الله لازم نمي‌شود؛ چون آرزويم اين است که در صحنه نبرد تکه تکه شوم تا در روز قيامت در پيش سالار شهيدان اباعبدالله و ساير شهدا سرافکنده نباشم….. درمراسم عزاداري من روضه بي‌بي حضرت زهرا (س) خوانده شود چون من از داشتن مادر و پدر محروم بوده‌ام. در آخر از همه خواهران و برادران و آشنايان مي‌خواهم که اگر از من بدي ديده‌اند حلال کنند برادران از استغفار و دعا دور نشويد (دعاي کميل و نماز جمعه) که بهترين درمان براي تسکين دردها است.امام را تنها نگذاريد که او حسين زمان است و هرکس او را تنها گذارد؛ امام زمان را تنها گذاشته است. محسن دین شعاری
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞 نماهنگ تخریبچی برگرد 🎤 با نوای زیبای حاج صادق آهنگران ا⚪️🔹⚪️🔹⚪️🔹⚪️ 🌷 یادبود سردار شهید حاج محسن دین شعاری 🌿 علمدار دلاور گردان تخریب لشکر۲۷محمدرسول اللهﷺ ۱ مرداد ۱۳۳۸ -- سالروز ولادت محسن دین شعاری, جانشین واحد تخریب لشگر ۲۷ محمدرسول الله ﷺ 🌷شهادت : ۱۵ مرداد ۶۶ -- عملیات نصر ۷ در حین خنثی سازی مین ضد تانک در منطقه سردشت ا🌿▫️🌿▫️🌿▫️🌿▫️🌿▫️🌿▫️🌿 شراب عشق را جز در نبرد نمی دهند ولاجرم مستان می الست را بایددر جبهه هایافت و شهید مصداق اکمل مستان بحق پیوسته است کانال دفاع مقدس
😊 از شهید حاج محسن دین شعاری 🍁 پاییز سال ۱۳۶۵ نیروهای لشکر ۲۷ در «اردوگاه کرخه» مستقر بودند. محل استقرار بچه های گردان تخریب با اردوگاه، مقداری فاصله داشت. یک روز می خواستم به آنجا بروم تا به چند نفر از بچه محل هایمان سر بزنم. کنار جاده خاکی ایستادم. اتوبوسی از سمت تدارکات و خدمات که حمام هم آنجا بود، آمد. دست بلند کردم و ایستاد. گفتم: برادر کجا می روید؟ گفت: میریم صفا... کوچه وفا... پلاکش هزار... اهلشی بیا بالا...! — جا خوردم. از این لات بازی ها در جبهه ندیده بودم!! به اجبار سوار شدم. غیر از او و راننده، کسی دیگری توی ماشین نبود. به چشم های او که نگاه کردم، احساس کردم خیلی آشناست. هر چه فکر کردم نتوانستم او را به یاد بیاورم. اتوبوس در دست اندازهای جاده شنی، بالا و پایین می شد و او می خندید و با همان لفظ حرف می زد! وقتی دید بدجوری نگاهش می کنم، با خنده گفت: مشتی، ما رو نشناختی؟ گفتم: نه. گفت: بابا منم، حاج محسن. گفتم: حاج محسن! فهمید هنوز نشناختمش، گفت: منم گفتم: جل الخالق! به حق چیزهای ندیده! معاون گردان تخریب، آن هم با این قیافه! پس آن همه ریش حنایی چی شد؟! او را اولین بار اوایل سال ۱۳۶۴ در گردان تخریب با همان ریش بلند دیده بودم. هر موقع برای دیدن دوستانم می رفتم، او را هم می دیدم و سلام و علیک داشتم. دین شعاری برخلاف قیافه اش با آن تیپ و ریشش که بعضی ها فکر می کردند خشن و باجذبه است، خیلی آدم خوش مشربی بود. چون فضای گردان باز و اردوگاهی بود و ساختمان نداشت، وقتی در چادر می نشستی همه را می دیدی که چه کسی می رود یا می آید. دین شعاری آدم فعال و پر جنب و جوشی بود و همیشه در مقر دیده می شد. او کسی نبود که در چادر بنشیند و فرماندهی کند. همیشه بین بچه ها بود و به خصوص با آن قیافه، بین همه شاخص بود. هر وقت آنجا می رفتم با اینکه من جزو آن گردان نبودم، اصلاً انگار نه انگار، برخوردش خیلی عادی بود. از همان جا قیافه و آن ریش بلندش در ذهنم مانده بود. (راوی: حمید داودآبادی) 🥀شهید حاج محسن دین شعاری، معاون گردان تخریب لشکر حضرت رسول (ص) که در پانزدهم مردادماه سال ۶۶ مطابق با عید سعید قربان به هنگام خنثی سازی مین ضد تانک در سردشت به شهادت رسید. پیکر مطهرش در قطعه ۲۹ بهشت زهرا(س) آرام گرفته است.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞 با شهید حاج محسن دین شعاری 🌱 از ولادت در درخونگاه تا شهادت در 🌷 ↶【به ما بپیوندید 】↷ ┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄ http://eitaa.com/DefaeMoqaddas ✅ مرجع‌نشرآثارشـ‌هدا و دفاع‌مقدس
❇️حاج محسن یه سوت داشت همیشه گردنش بود؛ تو اردوگاه صبح ها برای نماز صبح میامد دم چادر ها و شروع میکرد به سوت زدن و این شعر معروف را برای بچه ها میخواند : "صبح که سحر می کند خدا نظر می کند بنده چقدر بی حیاست خواب سحر می کند." شهید محسن دین شعاری، جانشین تخریب لشگر ۲۷ محمد رسول الله (,ص) 📡کانال دفاع مقدس
1 - سید محمدرضا دستواره 2 - حاج محسن دین شعاری
شهید محسن دین شعاری، معاون گردان تخریب در حال مشایعت بچه هایی که عازم خط مقدم اند. این عکس این طرف کانال ماهی گرفته شده و کانال پرورش ماهی و سیم خاردار و نبشی و موانع داخل آن مشخص است. خط مقدم آن طرف کانال بود. تویوتا وانت های تخریب (در این عکس نشان داده شده) و اسماعیل اصغری راننده یکی از این ماشین های پر از مواد منفجره بود که هنگام حمل مهمات به خط به شهادت رسید. کمی جلوتر دست چپ جاده خاکی پر حادثه روی کانال ماهی بود. محل انفجار ماشین و شهادت اسماعیل. عراق پشت خط خود دکل های بلندی به اسم دکل رازیت داشت که تحرکات ما را با سیستمی مخابراتی کنترل می کرد. با بزرگ کردن عکس دو تا از این دکل ها دیده می شود. تصویر دکل ها بر روی آب کانال ماهی افتاده است. سه راه شهادت تقریبا منتها الیه این عکس در گوشه بالا و سمت راست عکس است. عرض کانال ماهی حدود ۸۰۰ متر بود و جاده خاکی روی کانال ماهی وقتی به آنطرف می رسید تبدیل به سه راه می شد به اسم سه راه شهادت. شش هزار قبضه توپ و خمپاره عراق فقط برای این نقطه (سه راه شهادت) آتش می ریخت.(طبق اسناد مرکز تحقیات سپاه - کتاب از فاو تا شلمچه) این عکس در آرامش قبل از طوفان شلمچه هست .
💠 ماجرای دزد قالیچه و علی اکبر ابوترابی (سید و رهبر معنوی آزادگان سرفراز در زندانهای رژیم بعث عراق) ▫️نجف بودیم. صدای «آی دزد آی دزد» که بلند شد، رفتم داخل کوچه. دزدی قالیچه ای از منزل سید علی اکبر زیر بغل داشت که به تور مردم افتاد. مرحوم ابوترابی با عجله خود را کوچه رساند. دست سارق را گرفت و گفت: آقا جان! چرا بدون خوردن صبحانه رفتی؟! به آن افراد هم گفت: این شخص مهمان ماست و من خودم قالیچه را به او دادم. کاری به او نداشته باشید. با هم به منزل آمدند. سارق شرمنده نشسته بود و منتظر بود که آقای ابوترابی تحویل پلیسش دهد. همسر سید، صبحانه ای از بهترین سر شیرهای نجف تهیه کرده بود. اما خبری از پلیس نبود. موقع رفتن, آقای ابوترابی قالیچه را زد زیر بغلش، قبول نمی کرد. گفت: اگر نبری همسایه ها می فهمند، شما صاحب این قالیچه نبوده ای. با شرمندگی قالیچه را برد. صبح روز بعد با گریه و شرمندگی آمده بود در خانه سید. توبه کرده بود. می گفت: شما هدایتم کردید. می خواهم دستم را بگیرید. (راوی: اسماعیل یعقوبی قزوینی) منبع: کتاب «فرزند ابوتراب (ع)»؛ برگ هایی از زندگی مرحوم سید علی اکبر ابوترابی، پدید آورنده: مؤسسه فرهنگی خاکریز ایمان و اندیشه، ناشر: خیزش نو، نوبت چاپ: اول-۱۳۹۵؛ صفحه ۳-۲٫ ↶【به ما بپیوندید 】↷ ┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄ ✅ مرجع‌نشرآثارشـ‌هدا و دفاع‌مقدس