💠 دو شهید
▫️▫️همنام، همسن، هممحله ای
... و هردو فرمانده گردان حضرت قاسم(ع)
🌷شهید "مرتضی زارع دولابی"
در سال ۱۳۳۷ در محله دولاب تهران چشم به جهان گشود.
🌷شهید "مرتضی حمزه دولابی"
در سال ۱۳۳۷ در محله دولاب تهران چشم به جهان گشود.
⚪️ مرتضی زارع دولابی
فرمانده گردان حضرت قاسم(ع)
لشگر ۱۰ حضرت سیدالشهدا (ع)
🕊🕊 شهادت: ۱۲ مرداد ۱۳۶۲ — عملیات والفجر ۲ - منطقه حاج عمران- بر روی قله ۲۵۱۹
⚪️ مرتضی حمزه دولابی
فرمانده گردان حضرت قاسم (ع)
لشکر ۱۰ حضرت سید الشهدا (ع)
🕊🕊شهادت: ۸ اسفند ۱۳۶۲ — عملیات خیبر- جزیره مجنون
آنها هر دو در اوایل و اواخر سال ۶۲ ، فرمانده گردان حضرت قاسم (ع) - لشگر ۱۰ بودند . . .
اما تفاوتشان در اینست که شهید حمزه دولابی، تا کنون مفقود الاثر و گمنام بوده
... و شهید زارع دولابی ، آرمیده در بهشت زهرا (س) تهران است: قطعه ۲۸، ردیف ۱۳۴، شماره ۱۱
#کانال_دفاع_مقدس
دفاع مقدس
💠 دو شهید ▫️▫️همنام، همسن، هممحله ای ... و هردو فرمانده گردان حضرت قاسم(ع) 🌷شهید "مرتضی زارع دو
🌷 ۱۲ مرداد ۱۳۶۲ - سالروز شهادت سردار رشید مرتضی زارع
از شهدای محله دولاب
ا🌱▫️🌱▫️🌱▫️🌱▫️🌱
می گفت:
"بسیجی از مسجد به جبهه آوردن هنر نیست،
از کوچه و خیابان به جبهه آوردن هنر است"
فرمانده بامرام و دلاور
ا🇮🇷 گردان حضرت قاسم علیه السلام
⚪️ معروف به گردان لوتیها -- { #اخراجی_ها }
ا🇮🇷 تیپ ۱۰ سید الشهدا علیه السلام
🌱 ولادت - ۱۳۳۷/۵/۱ ، جنوب شهر تهران
🕊شهادت: ۱۳۶۲/۵/۱۲ ، حاج عمران (منطقه شمال غرب)، عملیات والفجر ۲
💠 مزار: تهران – بهشت زهرا(س) – قطعه ۲۸ ردیف ۱۳۴ شماره ۱۱
کانال #دفاع_مقدس
دفاع مقدس
🌷 ۱۲ مرداد ۱۳۶۲ - سالروز شهادت سردار رشید مرتضی زارع از شهدای محله دولاب ا🌱▫️🌱▫️🌱▫️🌱▫️🌱 می گفت: "
🌷 شهید مرتضی زارع دولابی
🌱 در سال ۱۳۳۷ در محله دولاب تهران چشم به جهان گشود. محلهاے كہ عطر و بوے شهادت «نواب صفوی» و مبارزات «آيتالله سعيدی» در آن پيچيده بود. وی در چنین محیط مذهبی رشد یافت. از همان کودکی شوق و رغبت زیادی نسبت به فراگیری علوم قرآنی و کتب مذهبی از خود نشان می داد و همراه پدر به مسجد و مجالس مذهبی می رفت.
مرتضی تحصیلات ابتدایی اش را در مدرسه مساوات و راهنمایی را در مدرسه مترجم الدوله گذراند. پس از دو سال تحصیل در مقطع راهنمایی، درس را رها کرد و به کار آزاد پرداخت و در کنار آن معلومات خود را نیز با مطالعه آثار بزرگان مبارزه و شرح حال ایشان روز به روز افزون مےساخت.
وی مدتی در مغازه عمویش مشغول به کار شد. از آن پس، به رانندگی کامیون و حمل بار به شهرستان روی آورد.
فعالیت سیاسی مرتضی از سال ۵۶ آغاز شد و با شروع انقلاب، گسترش یافت. اعلامیه توزیع می کرد و در مجالس سخنرانان برجسته حضور می یافت. چندین بار نیز توسط عوامل ساواک مورد ضرب و شتم قرار گرفت.
او یکبار حین فعالیت و مبارزه در خیابان پیروزی توسط ساواک دستگیر شد و دو هفته زیر کتک و شکنجه تاب آورد و دم برنیاورد. بعد از آن، نه تنها دست از مبارزه و فعالیت برنداشت، بلکه مصمم تر از گذشته به به راه خود ادامه می داد. وی همراه مردم انقلابی در تسخیر و تصرف پادگان های ۲۱ حمزه، قصرفیروزه و تسلیحات شرکت کرد.
با ورود جضرت امام به میهن، مرتضی در گروه انتظاماتی، به سرپرستی حجّت الاسلام سید حسین سعیدی (فرزند شهید آیت الله سعیدی) به انتظام امور استقبال بزرگ پرداخت.
مرتضی در اردیبهشت ۵۸ برای همکاری به کمیته مرکزی واقع در خیابان تنکابن دعوت شد و مدتی در آنجا به خدمت صادقانه پرداخت.
در همان سال، به عضویت سپاه در آمد و بمنظور مقابله با ضد انقلاب، همراه گردان ۲ سپاه به پاوه اعزام شد. او در منطقه باینگان دوشادوش دیگر رزمندگان با ضدانقلاب مسلح جنگید و سپس برای رویارویی با مزدوران استکبار راهی سنندج و منطقه آذربایجان غربی (نقده) شد.
با شروع جنگ تحمیلی، به جبهه جنوب رفت. مدتی در سوسنگرد و پس از آن در منطقه آبادان با صدامیان جنگید. او در میدان هفت تیر آبادان، هنگام درگیری با نیروهای دشمن، از ناحیه کمر مجروح شد. پس از بهبودی نسبی، به سر پل ذهاب رفت و در منطقه سرابگرم هنگاه عزیمت به خط مقدم، بر اثر واژگونی خودرو به شدت آسیب دید.
برای مداوا و درمان به تهران آمد.. بعد از بهبودی، با بانویی از محله دولاب ازدواج می کند و یک ماه پس از آن مجدداً راهی جبهه شدد.
در این زمان با توجه به تجربیات جنگی اش، فرماندهی گردان بلال را به او پیشنهاد کردند، اما او نپذیرفت.
در عملیات فتح المبین از ناحیه دست مجروح شد اما باز هم جبهه را رها نکرد.
پس از پایان عملیّات بیت المقدس، همراه با قوای محمد رسول الله(ص) تحت فرماندهی حاج احمد متوسلیان به منظور کمک به مردم مظلوم لبنان، مقابله با رژیم صهیونیستی و دفع تجاوز اسرائیل غاصب، عازم سوریه و لبنان اعزام شد. در پی نظر حضرت امام مبنی بر اولویت جنگ در مرزهای کشورمان در برابر رژیم صدام، نیروها با ایران بازگشتند، در عین حال تعدادی در لبنان ماندند که همین آغازی شد برای آموزش جوانان لبنانی و جرقه ای برای شکل گیری حزب الله. شهید زارع مدتی در آن دیار خدمت نمود و سپس به کشور بازگشت که این بار مصادف با عملیّات مسلم بن عقیل بود که توانست خود را به موقع به منطقه سومار رسانده و در عملیات شرکت کند. (پاییز 1361)
او در عملیّات والفجر مقدماتی(زمستان 61) فرماندهی گردان حضرت قاسم(ع) از تیپ سیدالشهدا (ع) را بر عهده داشت. پس از آن، با همین مسئوولیت در عملیات والفجر یک شرکت جست و این بار از ناحیه پشت ترکش خورد که در پی آن، مدت دو ماه در بیمارستان بستری شد.
پس از بهبودی نسبی، برای عملیّات والفجر ۲ عازم منطقه شمالغرب شد. گردان حضرت قاسم(ع) در این عملیات برای تصرف قله استراتژیک ۲۵۱۹ حماسه ها آفریدکه در طی آن، فرمانده به سختی مجروح شد اما خم به ابرو نیاورد تا نیروهایش روحیه خود را از دست ندهند!! مرتضی که از درد به خود می پیچید، کشان کشان خود را از قله به پایین رساند تا نیروها را هدایت کند، اما تن مجروحش دیگر تحمل نداشت و در ۱۲ مرداد ۶۲ به یاران شهیدش پیوست🌷
او همواره در برای دیدار محبوب، لحظه شماری می کرد و سرانجام این پرستوے مهاجر در منطقه حاجعمران پر کشید🕊🕊 و توانست پرچم سرخ شهادت را عاشقانہ بر فراز قله ۲۵۱۹ برافراشته سازد...🚩🚩
👇👇
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷 ۱۲ مرداد ۱۳۶۲ - سالروز شهادت سردار رشید مرتضی زارع
از شهدای محله دولاب
ا🌱▫️🌱▫️🌱▫️🌱▫️🌱
می گفت:
"بسیجی از مسجد به جبهه آوردن هنر نیست،
از کوچه و خیابان به جبهه آوردن هنر است"
فرمانده بامرام و دلاور
ا🇮🇷 گردان حضرت قاسم علیه السلام
⚪️ معروف به گردان لوتیها -- { #اخراجی_ها }
ا🇮🇷 تیپ ۱۰ سید الشهدا علیه السلام
🌱 ولادت - ۱۳۳۷/۵/۱ ، جنوب شهر تهران
🕊شهادت: ۱۳۶۲/۵/۱۲ ، حاج عمران (منطقه شمال غرب)، عملیات والفجر ۲
💠 مزار: تهران – بهشت زهرا(س) – قطعه ۲۸ ردیف ۱۳۴ شماره ۱۱
کانال #دفاع_مقدس
💕 به عشق شهدای پایین شهر تهران
⚪️ نمی دانم پایین شهر تهران چه ویژگی دارد که از قدیم الایام آدم های نترس و شجاع زیاد دارد
حال اگر قدرت ایمان هم به این شجاعت اضافه شود
اسطوره هایی را می سازد که خودشان به تنهایی ابرقدرت هستند
برای یادآوری بد نیست هر از چند گاهی این اسم ها و محله ها را مرور کنیم تا یادمان نرود از پایین شهر تهران یلانی آمدند که در دنیا همتا و نمونه نداشتند:
سید مجتبی نواب صفوی (خانی آباد)
مصطفی چمران (سرپولک بازار)
حاج احمد متوسلیان (مولوی)
حسن باقری (م خراسان)
محسن وزوایی (نظام آباد)
حمیدرضا نظام (نظام آباد)
محمودرضا عندالله (نظام آباد)
حسن تهرانی مقدم (سرچشمه)
حاج حسین اسکندرلو (افسریه)
ابراهیم هادی (شهباز)
علی خرمدل (شهباز)
حسین طاهری (شوش)
سید ابوالفضل کاظمی (شوش)
اصغر وصالی (دولاب)
جواد صراف (دولاب)
مرتضی حمزه دولابی (دولاب)
برادران دستواره (علی آباد)
برادران ارسنجانی (بیسیم)
داوود عابدی (نازی آباد)
داوود کریمی (نازی آباد)
عیسی کره ای (نازی آباد)
احمد بابایی (نازی آباد)
کاظم رستگار (شاه عبدالعظیم)
مجید رمضان (شاه عبدالعظیم)
داوود حیدری (خ هاشمی)
بهمن نجفی (جوادیه)
محسن دین شعاری (درخونگاه)
سید محسن هرندی (دروازه غار)
عباس هادیان (گمرک)
مهدی حصیریان (پامنار)
امیرحسین و مجید خدمت (اتابک)
علی اصغر آل آقا (سیروس)
اسم ها و محله ها خیلی بیش از اینهاست
پایین شهر تهران فقط یک قلمش
گردان میثم بود که آوازه اش جهانی شد...
سلام و درود خدا بر رزمندگان دلاور گردان میثم
🍀 ایتا
http://eitaa.com/DefaeMoqaddas
🌱 نشر مطالب، صدقه جاریه است🌱
"از باب استعاره نیست اگر عاشورا را قلب تاریخ گفته اند.
زمان هرسال در محرم تجدید می شود و حیات انسان هر بار در سیدالشهدا. نه این حیات دنیایی، که جانوران نیز از آن برخوردارند.
حیاتی که در خور انسان است،حیات طیبه،حیاتی آن سان که امام داشت، زیستی آن سان که امام زیست."
🌷 شهید سید مرتضی آوینی
ا◽️🌴◽️🌴◽️🌴◽️🌴◽️🌴◽️🌴◽️
☝️📸 عزاداری رزمندگان لشگر ٢٧ حضرت محمد رسول الله (ص)
دوکوهه-حسینیه شهید همت - سال ۱٣۶٣
سید مرتضی آوینی: کل ارض کربلا و کل یوم عاشورا یعنی چه؟
🌷شهید سید مرتضی آوینی در کتاب #فتح_خون می نویسد:
✍️ «ای دل، نیک بنگر که زبان رمز، چه رازی را با تو می گوید: کلّ ارض کربلا و کلّ یوم عاشورا. یعنی اگر چه قبله در کعبه است، اما فاینما تولوّ فثمّ وجه الله. یعنی هر جا که پیکر صدپاره تو بر زمین افتد، آنجا کربلاست؛ نه به اعتبار لفظ و استعاره، که در حقیقت. و هر گاه که علم قیام تو بلند شود عاشوراست؛ باز هم نه به اعتبار لفظ و استعاره.
کربلا آمیزه کرب است و بلا ... و بلا افق طلعت شمس اشتیاق است. و آن تشنگی که کربلاییان کشیده اند، تشنگیِ راز است. و اگر کربلاییان تا اوج آن تشنگی - که می دانی - نرسند، چگونه جانشان سرچشمه رحیق مختوم بهشت شود؟ آن شراب طهور که شنیده ای بهشتیان را می خورانند، میکده اش کربلاست و خراباتیانش این مستانند که اینچنین بی سر و دست و پا افتاده اند. آن شراب طهور را که شنیده ای، تنها تشنگان راز را می نوشانند و ساقی اش حسین است؛ حسین از دست یار می نوشد و ما از دست حسین.»
#بخوانید
🔴 ما از #انحراف میترسیم !!
💠 فرازی از وصیت نامه شهید غلامعلی پیچک:
جنازه مرا بر روی مینها بیندازید که منافقین فکر نکنند ما در راه خدا از جنازهمان دریغ داریم. مسئولیت ما، مسئولیت تاریخ است.
بگذارید بگویند حکومت دیگری بعد از حکومت علی (ع) بود به اسم حکومت خمینی که با هیچ ناحقی نساخت، تا سرنگون شد. ما از سرنگونی نمیترسیم، "از انحراف میترسیم"
▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️
✍پ.ن:
دیروز، رئیس جمهور، احکام انتصاب برخی را امضاء نمود که عملکرد گذشته این افراد، دغدغه های جدی را در بین دلسوزان کشور ایجاد کرده است. این در حالی ست که رهبر انقلاب پیش از این، توصیه کرده بودند از مسئولین و کارگزارانی در عرصه مدیریت کلان استفاده نمایید که کوچکترین زاویه ای با نظام نداشته باشند؟؟
بکارگیری افرادی که چشم به آنسوی مرزها داشته و دلباخته غرب می باشند، چیزی جز خسران و آسیب به منافع ملی در پی ندارد!!
⚪️. اتفاقا دیروز (۱۱ مرداد) سالروز اعدام آیت الله شیخ فضل الله نوری هم بود، همو که در برابر غربزدگان خودفروخته موضع گرفته و نقشه های شوم آنان را برباد می ساخت. او بالای دار رفت، ولی تن به سازش نداد. انحرافی که در جریان مشروطه شکل گرفت، منتج به این شد که رضاخان قلدر و رژیم منحوس بر سر کار آمده و کشور، ده ها سال به قهقرا رانده شد .
⛔️ #مراقب_نفوذی_ها_باشیم
💠 #مقابله_با_انحراف ، دغدغه اصلی شهدا بود .
⚪️ آنها جان عزیز خود را ندادند که عده ای سر کار آمده و کشور را تقدیم بیگانگان کنند!!
┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄
✅ مرجعنشرآثارشـهدا و دفاعمقدس
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 داستان زندگی شیخ شهید آیت الله #فضل_الله_نوری، عالمی که در برابر انحراف زمانه ایستاد
♨️تصویر پیکر شیخ فضل الله بالای چوبه دار یک معنا دارد:
▫️گاهی فضا را آنقدر غبار آلود میکنند که مردم یک شهر رضایت میدهند عالمشان را بالای دار ببینند.
و تاریخ تکرار شدنی است...
🏴 ١١ مرداد سالروز شهادت آیت الله العظمی شیخ فضل الله نوری
دفاع مقدس
🎥 داستان زندگی شیخ شهید آیت الله #فضل_الله_نوری، عالمی که در برابر انحراف زمانه ایستاد ♨️تصویر پیک
⏳١١ مرداد ١٢٨٨ در تقویم شهادت شیخ رحمة الله عليه
🏴 دستگیری شیخ فضل اللّه نوری، محاکمه و اعدام او
▪️بعد از فتح تهران، مخالفان شیخ فرصت را غنیمت شمرده، واهمه خود از روشنگری های شیخ را در میان سردمداران حاکم مطرح ساختند.
▪️در منزل سپهدار تصمیم به اعدام شیخ گرفته شد. یپرم خان بر جنایت اصرار داشت و سپهدار راضی بود و سردار اسعد هم سکوت کرد. روز یازدهم رجب ١٣٢٧ ق هشتاد نفر از مجاهدان مسلح ارمنی به منزل شیخ هجوم بردند و خانه را محاصره کرده، پشت بام ها را اشغال کردند.
➖ شهادت
▪️نادعلی، پیشکار مخصوص شیخ، می گوید: در میان شیون و زاری و ناله اهل خانه، یوسف خان ارمنی دست شیخ را گرفته، کشان کشان بیرون آورد و درون درشکه انداخت و فرمان حرکت داد. سواران مجاهد دور درشکه را گرفته و یکسره شیخ را به اداره نظمیه در میدان توپخانه بردند و در ضلع شرقی عمارت نظمیه زندانی کردند.
▪️بعد ازظهر سیزده رجب، شیخ را برای محاکمه به عمارت گلستان بردند و در تالار آن، شیخ ابراهیم زنجانی شروع به محاکمه کرد.
▪️جالب اینجاست كه وقتی محاكمه صورت می گرفت، در بیرون مشغول آماده سازی جایگاه اعدام وی بودند. هنگامی كه می خواستند او را برای اعدام ببرند، اجازه ی خواندن نماز عصر را به وی ندادند و ایشان را به سوی جایگاه اعدام راهنمایی كردند. وقتی به در نظیمه رسید رو به آسمان كرد و گفت: افوّض امری الی الله ان الله بصیر بالعبادو حدود یك ساعت و نیم به غروب روز سیزده رجب ١٣٢٧ قمری بود. وقتی به پایه ی دار نزدیك شد، برگشت و مستخدم خود را صدا زد و مهرهای خود را به او داد تا خرد كند، مبادا بعد از او به دست دشمنانش بیفتد و برای او پرونده سازی كنند. پس از آن عصا و عبایش را به میان جمعیت انداخت و روی چهارپایه رفت و قریب ده دقیقه برای مردم صحبت كرد و فرمود:
▪️خدایا، تو خودت شاهد باش كه من آنچه را كه باید بگویم به این مردم گفتم خدایا تو خودت شاهد باش كه من برای این مردم به قرآن تو قسم یاد كردم، گفتند قوطی سیگارش بود.
▪️خدایا تو خودت شاهد باش كه در این دم آخر باز هم به این مردم می گویم كه مؤسس این اساس لامذهبین هستند كه مردم را فریب داده اند این اساس مخالف اسلام است. محاكمه ی من و شما مردم بماند پیش پیغمبر محمد بن عبدالله(صل علیه وآله). آن گاه عمامه را از سر برداشته و فرمود: از سر من این عمامه را برداشتند، از سر همه بر خواهند داشت.
▪️در آستانه ی اعدام یكی از رجال وقت با عجله برای او پیغام آورد كه شما این مشروطه را امضا كنید و خود را از كشتن برهانید و او در جواب فرمود:
▪️دیشب رسول خدا را در خواب دیدم، فرمودند: فردا شب مهمان منی. من چنین امضایی نخواهم كرد.
▪️طناب دار به گردن وی انداخته شد و لحظاتی بعد پیكر بی جان وی برفراز دار باقی مانده بود. دسته موزیك شروع به نواختن كرد و مردم از جمله پسر شیخ كف می زدند و شادی می كردند و چه بی احترامی هایی كه به جنازه ی شیخ نكردند. پس از این که آقا، جان تسلیم کرد، دسته موزیک نظمیه پای دار آمد و همان جا وسط حلقه شروع کرد به زدن. مجاهدین با تفنگهایشان همین طور می رقصیدند. شنیدم که بعضی ها می گفتند: "شیخ فضله به درک رفت!" از بالای ایوان نظمیه یک کسی فریاد کشید و به مردم گفت: "همچنین دست بزنید که صدایش توی سفارت به گوشش برسه!" یعنی به گوش محمدعلی شاه.
▪️در اثر تلاطم و طوفان که دائماً جسد را بالای دار تکان می داد، یک مرتبه طناب از گردن آقا پاره شد و نعش به زمین افتاد!
▪️جنازه را آوردند توی حیاط نظمیه-همه می خواستند خود را به جنازه برسانند؛ دور نعش را گرفتند؛ آن قدر با قنداقه تفنگ و لگد به نعش آقا زدند که خونابه از سر و صورت و دماغ و دهنش روی گونه ها و محاسنش سرازیر شد. هر که هرچه در دست داشت می زد؛ آنهایی که دستشان به نعش نمی رسید، تف می انداختند.
▪️یک مرتبه دیدم یک نفر از سران تفنگداران، مرد تنومند و چهارشانه ای بود، وارد حیاط نظمیه شد. جلو آمد و بالای جنازه ایستاد، این بی حیا به جنازه آقا...
▪️سپس یک مردی با لباس مشکی وارد شد، عصا به دست، مقابل سر آقا ایستاد؛ با عصا چادر نماز را از روی آقا پس زد و همین طور که تماشا می کرد فحش نثار آقا می کرد. این شخص شارژدافر سفارت عثمانی بود؛ او هم رفت!...
ت┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄
دفاع مقدس
⏳١١ مرداد ١٢٨٨ در تقویم شهادت شیخ رحمة الله عليه 🏴 دستگیری شیخ فضل اللّه نوری، محاکمه و اعدام او
🔹 به شیخ گفتند به یکی از سفارتخانه های انگلیس یا روسیه پناهنده شوید،
گفت: نه !!
گفتند حداقل پرچم روس یا انگلیس را بزنید سر در خانه تان برای حفظ جانتان.
گفت: نه، "آیا رواست كه من پس از هفتاد سال كه محاسنم را برای اسلام سفید كردهام حالا بیایم و زیر پرچم بیگانه بروم!"
⏳١١ مرداد ١٢٨٨ ه.ش - سالروز شهادت آيت الله"شيخ فضل الله نوري"
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#ورزش_در_جبهه
#فوتبال و جنگ 💥
⚽️ توپ و توپخانه
🏁 تور و دروازه 🥅
#سرطلایی_ها
#پاطلایی_ها
🏆 #قهرمانان_دهه۶۰ 🥇
ت┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄
☀️ قهرمان شهید مهدی رضایی مجد
🌷بالاترین مدال تقوا میرسد به شهید مهدی رضایی مجد، کاپیتان تیم ملی جوانان... کسی که یک قدم تا صعود و جهانی شدنش فاصله نبود، اما توپ و دروازه را وِل کرد و تفنگ در دست گرفت. ای شهید! تو پرسپولیس را رها کردی و شدی اهل کربلایِ پنجی.... تو آنقدر عاشق بودی که حتی درخشش قراردادهای میلیونی نتوانست تو را جذب کند. تو مدال خونین حسینی(ع) را بر گردنت انداختی. از زمین دل کندی و عاشق آسمان شدی و قید شهرت زمینی را زدی و به خمینی، دل دادی... تو خنکی هوای ساحل و دریا و قدم زدن را بی خیال شدی و رفتی زیر آفــــتاب جانسوز، تا به جای قدم زدن بر روی خاک های سرخ سوزان دویدی تا که، شرمنده پدر و مادر شهدا نباشی...
🌴 به یاد شهید مهدی رضایی مجد، کاپیتان اسبق تیم ملی جوانان ایران
┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄
✅ مرجعنشرآثارشـهدا و دفاعمقدس
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#قهرمانان_خونین_بال
🔻ما که تمامی اخبار فوتبال را دنبال میکنیم آیا میدانیم:
⁉️ ماجرای تنها مسابقهی فوتبال جهان که بمباران شد!
⚽️ ماجرای تنها مسابقه فوتبالی که در دنیا مورد حمله هوایی قرار گرفت و #پانزده_نفر از بازیکنان، تماشاچیان و داور آن به شهادت رسیدند. حادثهای که در سال ۶۵ با حمله جنگندههای صدام به یک زمین فوتبال در چوار ایلام رقم خورد و خیلیها از آن بی خبر هستند.
🔴 اقدام جنایتکارانه صدام -- دوران جنگ تحمیلی // دهه ۶۰
┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄
🌱 نشر مطالب، صدقه جاریه است
فوتبالیستی که فرمانده گردان توپخانه شد❗️
🌷شهید حسن غازی
⚽️ او که از توپ فوتبال شروع کرد
.... تا رسید به توپخانه 💥
... و سپس 🚀🚀
همرزم و همراه شهید حسن تهرانی مقدم؛
#پدر_موشکی_ایران
▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️
✍پ.ن: ورزشکار متعهد، می شود مجاهد فی سبیل الله
به قول شهید مرتضی آوینی:
ورزشکاری که با توپ بیشتر از قرآن آشنا باشد، زندگی را باخته است!
دفاع مقدس
فوتبالیستی که فرمانده گردان توپخانه شد❗️ 🌷شهید حسن غازی ⚽️ او که از توپ فوتبال شروع کرد .... تا رسی
🌱 "حسن غازی" متولد ۱۳۳۸ - اصفهان -- در سن ۱۶ سالگی به عنوان کاپيتان تيم فوتبال جوانان سپاهان بسيار خوش درخشيد و در مسابقات قهرمانی کشور به عنوان ورزشکاری خوش اخلاق و مستعد مطرح گرديد که با شرايط فنی و تکنيکی بالايی که داشت به تيم ملی جوانان کشور دعوت شد.
در دانشکده پزشکی دانشگاه اصفهان داروسازی قبول شد، همان زمان تيم منتخب اصفهان هم قرار بود در جام قدس شرکت کند، به تيم ملی هم راه پيدا کرده بود اما به خاطر شروع جنگ و اينکه هدفش حضور در جبهه ها بود در هيچ کدام شرکت نکرد.
⚪️ پزشکی را رها کرد و امدادگر شد!! امدادگری را هم رها کرد و معلم شد!! در مدارس کردستان درس دين میداد و میگفت: اينجا يک مبلغ دينی که فکر مردم را درمان کند بيشتر نياز است تا اين که جسم مردم را..
▫️زمستان ۱۳۶۰ عازم جبهه های جنوب شد. در تیپ تازه تأسیس امام حسین (ع) بسیجی بود. و در عملیات فتح المبین شرکت کرد. بعد ازاین عملیات و بنا به درخواست سید حبیب الله اعتصامی، فرمانده توپخانه امام حسین(ع) به توپخانه رفت. در عملیات فتح المبین، بیت المقدس و رمضان خدمت در توپخانه از او فرماندهای مجرب و متخصص و کارآمد ساخت. قبل از عملیات محرم فرماندهی گردان توپخانه ۱۳۰م.م جوادالائمه(ع) را به او سپردند. سپس با افزایش یگانهای رزمی ، فرماندهان توپخانه سپاه تشکیل گروههای توپخانه را در دستور کار قرار دادند و حسن بهترین گزینه برای این کار بود که او گروه۶۱ محرم را تشکیل داد چند ماه ادارهاش کرد و در عملیات والفجرمقدماتی و والفجر۱ به کارش گرفت. مدیریت موفق او موجب شد که مأموریت تشکیل دومین گروه توپخانه سپاه را هم به او سپردند. حسن هم برای انهدام قوای دشمن متجاوز و پاک سازی کامل خاک ایران، گروه ۱۵ خرداد توپخانه سپاه را راه انداخت و در مدتی کوتاه آنرا به بالاترین توان و ظرفیت ممکن رسانید. که هم اکنون نیز این دو گروه از یگان های کارآمد توپخانهی نیروی زمینی سپاه اند.
🕊🕊نحوه شهادت:
صبح روز ۱۳۶۲/۱۲/۱۱حسن وارد مقر گروه ۱۵ خرداد در منطقه طلائیه شده و بسرعت استحمام میكند، لباس سبز و زیبای پاسداری را برتن كرده و سر خود را میتراشد. همه بچه ها تعجب كردند چون حسن هیچ وقت لباس سبز پاسداری به تن نمیكرد. میگفت من لایق این لباس نیستم اما گویا به او گفته بودند اینك لایق پرواز شده ای برخیز و به میعادگاه بیا ...
دقایقی بعد حسن در خط مقدم طلائیه در منطقه عملیاتی خیبر است. برای آزمایش موشک بههمراه سردار شهید حسن طهرانی مقدم، سردار سید حبیب الله اعتصامی و سردار محمد آقایی به خط مقدم طلائیه میروند، که در محاصره دشمن بعثی قرار میگیرند. سردار غازی و سردار اعتصامی همپای بسیجیان عاشق ساعتها میجنگند و نهایتاً حسن غازی هدف تیر مستقیم تانک دشمن قرار گرفته و به درجه شهادت میرسد و سردار اعتصامی بدرجه جانبازی مفتخر میگردد، سردار مقدم و سردار آقایی هم بلطف حضرت حق سالم به عقب برمیگردند.
▪️در اثر پیشروی دشمن و شدت آتش، رزمندگان در خط موفق به تخلیه تعدادی از شهدا نمیشوند و پیكر مطهر حسن غازی یکی از معماران اصلی سامانه موشکی ایران هم در معراجگاهش در طلائیه میماند و هیچ چیز از او به عقب برنمیگردد. درست همانگونه كه خودش از خدایش خواسته بود …
#سردار_آتش
#جاویدالاثر_حسن_غازی
┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄
✅ مرجعنشرآثارشـهدا و دفاعمقدس
دفاع مقدس
فوتبالیستی که فرمانده گردان توپخانه شد❗️ 🌷شهید حسن غازی ⚽️ او که از توپ فوتبال شروع کرد .... تا رسی
mojim-03.mp3
564.3K
گفتار ملکوتی شهید آوینی:
شهید ربیعنتاج اگرچه تلمیذ الهیات بود و خاك ذوقش نیز بارور شعر، اما توانسته بود كه اینهمه را با ورزش جمع آورد و حق این است كه اهل ورزش نجمِ این سخن حكیمانهی او را بر تارك همهی ورزشگاهها بیاویزند كه: «ورزشكاری كه با توپ بیشتر از قرآن آشنا باشد زندگی را باخته است.»
مصلای نماز جمعهی فریدونكنار همواره در هوای آزاد تكبیرهای بلند و حماسهی دریایی اشعار رزمی او نفس ميكشید، اما اكنون نه تنها هنوز طنین دلنشین صدای مهربان او را گم نكرده است بلكه در پیوند با روح بلند او به ذِروهی عرش آویخته و مرتبهای علوی یافته است.
سایهی عنایت شهید سید علياصغر ربیعنتاج، اكنون پناه امنی است كه محبان و پیوستگان او را از آتش دور ميدارد و این معنای شفاعت شهید است. آن روز كه همهی پیوندها جز پیوند محبت گسیخته ميشود، خوشا به حال بچههای گروه سرود كوثر و بچههای پایگاه مقاومت شهدای گمنام. محبت راستین آنان به شهید عزیزشان رشتهی شفاعت است.
دفاع مقدس
🌱 "حسن غازی" متولد ۱۳۳۸ - اصفهان -- در سن ۱۶ سالگی به عنوان کاپيتان تيم فوتبال جوانان سپاهان بسيار خ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شهید حسن غازی
بنیانگذار و فرمانده توپخانه ۱۵ خرداد
کاپیتان باشگاه سپاهان در دهه ۶۰
دوران دفاع مقدس