eitaa logo
دفاع مقدس
3.7هزار دنبال‌کننده
15.7هزار عکس
10.2هزار ویدیو
840 فایل
🇮🇷کانال دفاع مقدس🇮🇷 روایتگر رویدادهای جنگ تحمیلی و حال و هوای رزمندگان جبهه ها #دهه۶۰ #کپی_آزاد 〰〰〰 اینجا سخن از من و ما نیست،سخن از مردانی ست که عاشورا را بازیافته،سراسر از ذکر «یا لیتنا کنا معک» لبریز بوده و بال در بال ملائک بسوی کربلا رهسپار شدند
مشاهده در ایتا
دانلود
خاطرات رحیم صفوی👇 در سال ۱۳۶۳، آقای رفیق‌دوست (وزیر وقت سپاه) و بنده به سوریه و لیبی رفتیم. رئیس‌جمهور آنزمان، حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، گفتند: اگر بتوانید چند موشک از آن‌ها بگیرید و بیاورید که ما جواب موشک‌های عراق را بدهیم،خوب است ما پیش حافظ اسد، رئیس‌جمهور سوریه، رفتیم و من روی نقشه عملیات بیت‌المقدس که باخودم برده بودم،یک ساعت برای اوتوضیح دادم. او هم سؤال‌های تخصصی ودقیق نظامی می‌پرسید؛ مثلاً می‌گفت: اینجا لشکر چندم عراق مستقر بود؟شما چطور ارتش عراق را محاصره کردید؟ هرسؤالی که می‌پرسید، من بخوبی جواب می‌دادم. آن موقع هم یک لباس ساده پاسداری تنمان بود.حافظ اسد نگاهی به من کرد و گفت: در کدام دانشگاه نظامی آموزش‌دیده‌اید؟ گفتیم در دانشگاه جنگ آموزش‌دیده‌ایم؛ دانشگاه عملی وقتی رفیق‌دوست گفت:تعدادی موشک بما بدهید،اسد با برخوردی صمیمی گفت: شوروی‌ها از ما تعهد گرفته‌ان که موشک‌هایمان را بکشور ثالث ندهیم.ما بشما آموزش می‌دهیم ما حسن طهرانی مقدم و ۲۳نفر از نیروهای مستعد توپخانه سپاه را بسوریه فرستادیم تا آموزش موشکی ببینند. از سوریه هم به لیبی رفتیم و با معمر قذافی و سرگرد جلود، معاون ، ملاقات کردیم قذافی قبول کرد که بیست تا سی فروند موشک و دو سایت پرتاب موشک به ایران بدهد. وقتی موشک‌های اسکاد بی وارد ایران شد،آیت‌الله خامنه‌ای فرمودند: دو فروند موشک را باز کنید و شروع به نمونه‌سازی از روی آنها بکنید.همین پایه صنایع موشکی سپاه شد که الآن خودکفا شده است دشمنان ما از این قدرت بسیار وحشت دارند.چون همه پایگاه‌های نظامی آنها در برد موشکی نیروی هوافضای سپاه قرار دارند
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 موشن گرافیک به سوی قدس 🔹به یاد پدر موشکی ایران و آن زمانی که نغمه ی «وَمَا رَمَیْتَ إِذْ رَمَیْتَ» بر زبانش برای نابودی دشمن جاری شد… 🌹پ.ن: ۲۱ آبان، سالروز شهادت شهید حسن طهرانی مقدم ┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄
هر صبح باید به شیرینی آغاز شود شبیه لبخند شما ... ┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄ ▪️ ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas ✅ مرجع‌نشرآثارشـ‌هدا و دفاع‌مقدس 🌱 نشر مطالب، صدقه جاریه است🌱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 خاطره آیت الله جوادی آملی از جبهه ☀️ نقل خاطره از جوان بسیجی که در تابستان سوزان خوزستان، وارسی می کرد که باد گرم از کدام جهت می آید تا صورت خود را در برابر آن قرار دهد که در نتیجه مانع برخورد هوای داغ به صورت روحانی میهمان شود. ┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄ ✅ مرجع‌نشرآثارشـ‌هدا و دفاع‌مقدس 🌱 نشر مطالب، صدقه جاریه است🌱
دفاع مقدس
🎥 خاطره آیت الله جوادی آملی از جبهه ☀️ نقل خاطره از جوان بسیجی که در تابستان سوزان خوزستان، وارسی
‼️ روزی که آیت‌الله جوادی آملی خاک بر سر ریخت! ▫️در دوران ، روزی حضرت آیت‌الله جوادی آملی به جبهه مشرف شده بود تا با رزمندگان بسیجی دیداری داشته باشند. در میان رزمندگان، یک نوجوان بسیجی باصفایی بود که حدود ۱۴ سال داشت که اتفاق جالب و تکان دهنده‌ای را برای آیت‌الله رقم زد. پایین ارتفاع چشمه‌ای بود و باران گلوله از سوی عراقی‌ها می‌بارید؛ بر همین اساس فرمانده‌ها گفته بودند، برای وضو هم به آنجا نروید. بالا بنشینید و همانجا تیمم کنید. آیت‌الله جوادی آملی که وارد منطقه شده بود آن نوجوان ۱۴ ساله داشت به سمت چشمه می‌رفت تا وضو بگیرد! بچه‌ها، فریاد می‌زدند؛ نرو خطرناکه ولی او گوش نمی‌کرد. بچه‌ها آخر سر متوسل شدن به این عالم وارسته یعنی حضرت آیت‌الله جوادی آملی که آقا جان؛ شما یه کاری بکنید. آقا نوجوان را صدا کردند که عزیزم کجا می‌روی؟ گفت؛ میروم پایین وضو بگیرم. ایشان گفتند پسر عزیزم! پایین خطرناک است. فرمانده‌ها گفته‌اند می‌توانید تیمم کنید لذا شما تکلیفی ندارید و نماز با تیمم کافی است. نوجوان بسیجی نگاهی بسیار زیبا به چشمان مبارک این عارف بزرگوار کرد و لبخندی زد و گفت؛ حاج آقا بگذارید نماز آخرم را با حال بخونم. رفت وضو گرفت و نماز باحالی خواند. دقایقی بعد قرار بود عده‌ای از بسیجی‌ها برند جلو و با عراقیا درگیر بشند. اتفاقا یکی از آنها همین نوجوان ۱۴ ساله بود. یکی دو ساعت بعد آیت‌الله جوادی را صدا کردند و گفتند حاج آقا بیاید پایین ارتفاع. ایشان رفت پایین! جنازه‌ای آوردند؛ آقای جوادی آملی بالاسر جنازه نشستند، دیدند همان نوجوان با همان لبخند زیبا پرکشیده و به سوی حق شتافته است. آیت الله جوادی آملی کنار جنازه‌ آن بسیجی و روی خاک نشستند، عمامه خود را از سر برداشتند و خاک بر سر مبارکشان ریختند و گفتند: جوادی، فلسفه بخوان! جوادی، عرفان بخوان! امام به اینها چی یاد داد که به ما یاد نداد؟! من به او می‌گویم نرو ولی او می گوید بگذار نماز آخرم را با حال بخونم! تو از کجا می‌دانستی که این نماز، نماز آخر توست؟! ┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄ ✅ مرجع‌نشرآثارشـ‌هدا و دفاع‌مقدس 🌱 نشر مطالب، صدقه جاریه است🌱
ستارگان آسمان گمنامی شهدای اطلاعات و عملیات لشگر ۱۰ حضرت سیدالشهدا {علیه السلام} کربلایی ها از راست = "شهید احمد رضا عراقی" شهادت = عملیات کربلای ۸ "شهید ناصر دوّاری" مجروحیت = عملیات کربلای ۲ شهادت = حدود یک ماه بعد "شهید مهدی خسرونژاد" شهادت = عملیات کربلای ۵ "شهید عیسی کره ای" شهادت = عملیات کربلای ۴ "شهید غلامرضا کیانپور" شهادت = عملیات کربلای ۵ عکس مربوط به عیادت رزمندگان واحد اطلاعات و عملیات لشگر ۱۰ حضرت سیدالشهدا {علیه السلام} از شهید ناصر دواری است که مدتی بعد از این عکس به مقام شهادت رسید کمتر از چند ماه بعد همرزمانی نیز که به عیادت او آمده بودند شهید شدند و به دیدارش شتافتند و جمعشان در بهشت دوباره جمع شد روحمان با یادشان شاد ┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄ ▪️ ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas ✅ مرجع‌نشرآثارشـ‌هدا و دفاع‌مقدس 🌱 نشر مطالب، صدقه جاریه است🌱
کاش آن روزگاران گم نمی شد هوای خوب باران گم نمی شد صفای جبهه ها می ماند ای کاش صدای پای یاران گم نمی شد به نام خدا، صبحتون زیبا، یاد کنیم از شهدا 🌹 این عکس: ۱-شهیدحسن آهی ۲-شهیدمحمد شریفی ۳-شهید ابوالحسن شکری حیدری ۴-شهید حسین منتظر ۵--شهید احمدملانیا ۶-شهید رمضان یحیی زاده ۷-شهید قربانعلی شاه بابازاده ۸-شهید عباسعلی فرجی نیا ۹-شهید حسین مهدیزاده ۱۰-شهید احمدعلی طالبیان ۱۱-شهید مجیدعلیپور ۱۲-شهید جعفرعلیپور ✍️این عکس در دانشگاه علوم پزشکی بابل (قصر سابق) که محل سابق بسیج مقاومت مردمی شهرستان و محل اعزام بسیجیان برای جبهه های نبرد حق علیه باطل بوده گرفته شده است. 🔹این نیروهای بسیجی برای اعزام به منطقه عملیاتی گیلانغرب و برای عملیات مطلع الفجر در آبان سال ۱۳۶۰ اعزام شده اند. ┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄ ▪️ ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas ✅ مرجع‌نشرآثارشـ‌هدا و دفاع‌مقدس 🌱 نشر مطالب، صدقه جاریه است🌱
🌿 رفاقت هایی از جنس صداقت و صمیمیت 🌱 ┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄ ▪️ ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas ✅ مرجع‌نشرآثارشـ‌هدا و دفاع‌مقدس 🌱 نشر مطالب، صدقه جاریه است🌱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎙شهید حسن باقری : در همه حال باید بدانیم که بدهکار خدائیم ┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄ ▪️ ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas ✅ مرجع‌نشرآثارشـ‌هدا و دفاع‌مقدس 🌱 نشر مطالب، صدقه جاریه است🌱
🌷شهید اسماعیل محمدی كریمی 📷 نفر اول-ایستاده از راست متولد: آبان ماه ۱۳۴۳ --- شهرستان بابل 🌱 در دامان پدر و مادری مهربان در طبیعت زیبای «کریم‌کلا» پرورش یافت. بعد از طی دوره دبستان در زادگاهش، راهی مدرسه راهنمائی و دبیرستان در بابل شد. هم‌زمان با شکل گیری انقلاب بجریان نهضت پیوست. در مرداد ۶۲ بعضویت سپاه درآمد. او خدماتش را با تعهد بیشتر در راستای حراست از دستاوردهای انقلاب به کار گرفت. سال ۶۴ بنا بتکلیف به سپاه فیروزکوه منتقل شد. سال ۶۵ عازم بانه کردستان شد که در جریان عملیات علیه متجاوزین عراقی، دچار عارضه شیمیائی شد.             وی بار دیگر در سال ۱۳۶۷ در جبهه جنوب، دچار عارضه شیمیایی شد، ولی این بار شدت جراحات، منجر به شهادت او در بیمارستان شهید بهشتی اندیمشک شد. دوران جنگ تحمیلی ┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄ ▪️ ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas ✅ مرجع‌نشرآثارشـ‌هدا و دفاع‌مقدس 🌱 نشر مطالب، صدقه جاریه است🌱
📷سمت راست: حمیدرضا لطیفی آزاد جانباز تخریبچی لشگر ۱۰ سیدالشهدا(ع) و ۲۷ محمد رسول الله(ص) که آبانماه ۱۴۰۱ در حین خدمت در مطب دندانپزشکی دچار عارضه قلبی شد و غریبانه پرکشید. او تابستان ۶۲ پا به جبهه گذاشت و تا پایان جنگ، سنگر دفاع را ترک نکرد. وی بارها تا مرز شهادت پیش رفت ولی تقدیر این بود که بماند و در سنگر علم به مردم دیار خود خدمت نماید. دکتر لطفی آزاد اهل خیر و دستگیری از محرومین بود و مردم پیشوا ورامین همواره از او به نیکی یاد می کنند. خدایش بیامرزد و با هم‌رزمان شهیدش محشور نماید🤲 ┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄ ▪️ ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas ✅ مرجع‌نشرآثارشـ‌هدا و دفاع‌مقدس 🌱 نشر مطالب، صدقه جاریه است🌱
🌿 می داشت کاش حوصله یک نگاه ِ دور شوقی که می بَرد به تماشای او مرا . . . 🌷به یاد دلداده گمنام شهید محمد مرادی گرکانی از شهدای محله ۱۷ شهریور تهران خیابان شکوفه  مسئول اطلاعات عملیات تیپ یکم عمار لشکر ۲۷ محمد رسول الله (ص) شهادت: آبان ۱۳۶۲ عملیات خونین والفجر ۴ رجعت پیکر مطهر: سال ۱۳۷۲ ┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄ 🌴 روایتگر رویدادهای جنگ تحمیلی .... و حال و هوای رزمندگان جبهه ها ▪️ ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas ✅ مرجع‌نشرآثارشـ‌هدا و دفاع‌مقدس 🌱 نشر مطالب، صدقه جاریه است🌱
آبان ۱۳۶۲ -- شهادت جواد افراسیابی چهارمین شهید از یک خانواده، که علمدار جبهه ها نام گرفت و از فرماندهان جنگ بود. خانواده افراسیابی، پنج برادر شهید و دو جانباز سرفراز تقدیم اسلام نمود 🎞👆شهید جواد افراسیابی در کنار شهید والامقام ابراهیم هادی ┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄ ▪️ ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas ✅ مرجع‌نشرآثارشـ‌هدا و دفاع‌مقدس 🌱 نشر مطالب، صدقه جاریه است🌱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💎 السَّلامُ عَلَيكُم يا أولِياءَ اللهِ وأحِبّاءَهُ، السَّلامُ عَلَيكُم يا أصفِياءَ اللهِ وأوِدّاءَهُ، السَّلامُ عَلَيكُم يا أنصارَ دينِ اللهِ، السَّلامُ عَلَيكُم يا أنصارَ رَسُولِ اللهِ، السَّلامُ عَلَيكُم يا أنصارَ أميرِ المُؤمِنينَ، السَّلامُ عَلَيكُم يا أنصارَ فاطِمَةَ سَيِّدَةِ نِساءِ العالَمينَ، السَّلامُ عَلَيكُم يا أنصارَ أَبي مُحَمَّد الحَسَنِ بنِ عَلِيِّ الوَلِيِّ النّاصِحِ، السَّلامُ عَلَيكُم يا أنصارَ أبي عَبدِ اللهِ، بِأبي أنتُم وَأُمّي طِبتُم وَطابَتِ الأرضُ الَّتي فيها دُفِنتُم وَفُزتُم فَوزاً عَظيماً، فَيا لَيتَني كُنتُ مَعَكُم فَأفُوزَ مَعَكُم . 🌴 🌷💕 ┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄ 🌴 روایتگر رویدادهای جنگ تحمیلی .... و حال و هوای رزمندگان جبهه ها
ساحلِ دلت را به خدا بسپار ؛ خودش قایقی می فرستد که تو را به مقصد رساند .... ┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄ ▪️ ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas ✅ مرجع‌نشرآثارشـ‌هدا و دفاع‌مقدس 🌱 نشر مطالب، صدقه جاریه است🌱
💠 خاطره ای از 🌷اسیری که شهید شد‼️ 🔹نزدیک ارتفاعات بودیم.با رضا گودینی و جواد افراسیابی و بقیه به سرعت می دویدم. ▫️یکدفعه یک جیپ عراقی از پشت تپه خارج شد و به سمت ما آمد!فرصت تصمیم گیری نداشتیم.به سمت جیپ شلیک کردیم. ▪️لحظاتی بعد بالای سر جنازه های عراقی رفتیم.دو افسر عراقی کشته شده بودند.یکی از آنها هم تیر خورده بود. 🔺اما هنوز زنده بود.خواستم با شلیک گلوله ای او را بزنم.اما ابراهیم هادی مانع شد.با تعجب گفت: چه می کنی؟! ─ بعد ادامه داد او الان اسیر است. ماحق کشتن او را نداریم. ▪️بعد هم کار عجیبی کرد! شنیده بودم ابراهیم قهرمان کشتی بوده و بدنش خیلی قوی است اما نمی دانستم تا این حد! سرباز عراقی را روی دوش خود قرار داد. بعد به همراه هم از کوهستان عبور کردیم. 🔹در راه زخم های او را بست. اسیر عراقی موقع نماز صبح با ما نماز جماعت خواند. ▫️بعد شروع به صحبت کرد: من ابوجعفر بی سیم چی قرارگاه لشگر چهارم عراق، شیعه و ساکن کربلا هستم و ... 🔹صبح به گیلان غرب رسیدیم. چند روزی ابوجعفر پیش ما بود. ابراهیم مانند یک دوست با او برخورد می کرد. ▫️با ما هم غذا بود و ... بعد هم او را بردند. فراموش نمی کنم. ابوجعفر گریه می کرد.می گفت: خواهش می کنم مرا نبرید! می خواهم بمانم و کنار شما با بعثی ها بجنگم! مدتی بعد از فرماندهی سپاه آمدند و از ابراهیم تشکر کردند. اطلاعاتی که این اسیر عراقی به آنها داده بود بسیار با ارزشمند و مهم بود. ▪️سال بعد خبر رسید که بچه ها ابوجعفر را در تیپ بدر دیده اند. او همراه تعدادی دیگر از اسرا به جبهه آمده بود تا با بعثی ها بجنگند! بعد از عملیات به سمت مقر تیپ بدر رفتیم. گفتم: اگر شد ابوجعفر را به گروه خودمان بیاوریم. قبل از ورود به مقر عکس شهدا را به روی دیوار نگاه می کردیم. ▫️دقایقی بعد قبل از اینکه وارد ساختمان شویم برگشتیم! در میان تصاویر شهدای آخرین عملیات ، ابوجعفر را دیدم. 🌷او هم به جرگه شهدای گمنام پیوسته است. ┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄ ▪️ ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas ✅ مرجع‌نشرآثارشـ‌هدا و دفاع‌مقدس 🌱 نشر مطالب، صدقه جاریه است🌱
از نیل رد شده‌ای و به ساحل رسیده‌ای! ما غرق در هوائیم دعا کن برای ما ... حسن وکیل‌زاده : ┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄ ▪️ ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas ✅ مرجع‌نشرآثارشـ‌هدا و دفاع‌مقدس 🌱 نشر مطالب، صدقه جاریه است🌱
🌱 آبان‌ماه ۱۳۴۱ --- ولادت شهید بهرام کیانی درونکلا 🕊🕊 شهادت :. پاییز ۶۲ -- منطقه عملیاتی مریوان 🌿 عملیات والفجر ۴ 💠 آرمیده در گلزار شهدای درونکلای غربی بابل-مازندران 📄 فرازی از وصیت شهید: 🌴 پروردگارا! مرا از سه چیز نگهدار: وسواس شیطانی هوای نفسانی غرور و نادانی خانواده شهدا یادتان نرود که امام فرمودند خانواده شهدا چشم و چراغ ملتند، حتماً به آنها سر بزنید. شما ای خواهرانم! سیاهی چادرتان از سرخی خون من کوبنده تر است. را حفظ کنید. ⚪️ شما ملت ایران! جنگیدن با صدام هدف نیست، جنگیدن با صدام جزئی از هدف است، اگر که ما تمام صدامیان را از ریشه برداریم و به جای آن عدل و داد و مساوات و حکومت اسلامی را برقرار کنیم، آن وقت به هدف خود رسیده ایم. برادران انجمن اسلامی درونکلای غربی!! سفارش می کنم که حرف های امام ... طلاست، کر شود آن گوش که نشنود و بشکند دستی که نخواهد آن ها را جامۀ عمل بپوشاند ... نگذارید منافقین، ظالمین، سرمایه داران، فئودال ها و کمونیست ها در انجمن نفوذ کنند و از اسم انجمن سوءاستفاده نمایند، از شما می خواهم جلوی آن ها را بگیرید.... دوران جنگ تحمیلی ┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄ ▪️ ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas ✅ مرجع‌نشرآثارشـ‌هدا و دفاع‌مقدس 🌱 نشر مطالب، صدقه جاریه است🌱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌 چه بازی رو جدی گرفتیم.. ◇ بعضی ها یه چیز هایی خرج این مسافرخونه میکنن که میشه باهاش بهشت رو خرید!! 🎞 ┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄ ▪️ ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas ✅ مرجع‌نشرآثارشـ‌هدا و دفاع‌مقدس 🌱 نشر مطالب، صدقه جاریه است🌱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دفاع مقدس
یک فنجان کتاب☕📖 برشی از کتاب من میترا نیستم روایت زندگی شهید زینب کمایی روایت اول: کبری طالب‌نژاد(
یک فنجان کتاب☕📖 برشی از کتاب من میترا نیستم روایت زندگی شهید زینب کمایی روایت اول: کبری طالب‌نژاد(مادر شهید) قسمت چهل و یکم: نفهمیدم چند دقیقه یا چند ساعت خوابیدم، ولی در خواب احساس درد و سنگینی داشتم. روز دوم عید سال ۱۳۶۱ بود، اما چه عیدی! زینب راست گفت که عید نداریم، از خواب که بیدار شدم، سرم سنگین بود و تیر میکشید. توی هال و پذیرایی قدم زدم. گلخانه پر از گلدانهای گل بود، گلدانهایی که همیشه دل من را شاد میکرد و غم دوری بچه هایم را که در جبهه بودند تسکین میداد اما آن روز گلهای گلخانه هم مثل من غمگین و افسرده بودند. وحشت گم شدن دخترم حادثه ای نبود که فراموش شود اول وحشت جنگ و حالا وحشتی بزرگتر از آن. احساس میکردم که گم شدن زینب من را از پا درآورده است. معنی صبر را فراموش کرده بودم. پیش از جنگ با یک حقوق کارگری خوش بودیم. همین که هفت تا بچه ام و شوهرم در کنارم بودند و شبها سرمان جفت سر هم بود راضی بودم، همه خوشبختی من تماشای بزرگ شدن بچه هایم بود. لعنت به صدام که خانه ما را خراب و آواره مان کرد و باعث شد که بچه هایم از من دور شوند. روز دوم گم شدن زینب، دیگر چاره ای نداشتم باید به کلانتری میرفتم. با مادرم به کلانتری شاهین شهر رفتیم و ماجرای گم شدن زینب را اطلاع دادیم، آنها من را پیش رئیس آگاهی فرستادند. آقای عرب رئیس آگاهی بود وقتی همه ماجرا را تعریف کردم آقای عرب چند دقیقه سکوت کرد و بعد طوری که من وحشت نکنم گفت: مجبورم موضوعی رو به شما بگم، همه خانواده شما اهل جبهه و جنگ هستید و زینب هم دختر محجبه و فعاليه احتمال داره دست منافقین تو کار باشه. تو سال گذشته موارد زیادی رو داشتیم که شرایط شما رو داشتن و هدف منافقین قرار گرفتن. من تا آن لحظه جرأت فکر کردن به چنین چیزی را نداشتم با اعتراض گفتم مگه دختر من چند سالشه یا چه کاره ست که منافقين دنبالش باشن؟ اون یه دختر چهارده ساله ست که کلاس اول دبیرستان درس میخونه کاره ای نیست آزارشم به کسی نمیرسه. رئیس آگاهی گفت: من از خدا میخوام اشتباه کرده باشم اما با شرایط فعلی امکان این موضوع هست. آقای عرب پرونده ای تشکیل داد و لیست اسامی همه دوستان و آشنایان و جاهایی که رفته و نرفته بودیم را از ما گرفت. او به من قول داد که با تمام توانش دنبال زینب بگردد. ادامه دارد... ┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄ ▪️ ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas ✅ مرجع‌نشرآثارشـ‌هدا و دفاع‌مقدس