وقتی عکسها سخن میگویند..
بماند به یادگار..
۱۴۰۳/۱۱/۲۲
✍Dr_zdp53
8c226031ebcf86fdc6437773f5fa7b55.mpga
8.56M
🌱
بسم الله الرحمن الرحیم
مهندسی فکر
استاد شجاعی
#صوت_سی_ام
#مهندسی_فکر
#عاشقانه_های_کلامی_اعتقادی
☺️🦋🌺
https://eitaa.com/Dr_zdp53_Theology
هدایت شده از عاشقانههای کلامی_اعتقادی
بسمالله النور النور
"پدرکشتگی"
با کسی پدرکشتگی ندارم، اما چه کنم که تاریخ لحظهای ما را رها نمیکند و تاراجش بر زندگی و حتی نفسی که میکشیم چنگ انداخته است. سیاستها و سیاستمدارانی که الان هفت کفن پوساندهاند ولی تاثیر سیاستورزیشان هنوز هم راه نفس ما را بسته و بغض بر گلویمان نشانده است.
"ما ایرانیها یک لوله هنگ هم نمیتوانیم بسازیم. چه طور می خواهید نفت را ملی کنید؟ بگذارید نفت، دست انگلیسیها باشد. هر چه میگویند گوش کنید. این چه کاری است که شما می کنید؟" شنیدن این کلمات از زبان رزمآرا نخستوزیر محمدرضا پهلوی در سال ۱۳۲۹ نشانی همین ذلتها و خفتهاست.
اما گمان نکنید این اول ماجرا بوده باشد! نه! اگر باز عقبتر برویم، میشود همان موقعهایی که عروس سرمایهدار و زیبای خاورمیانه، ایران را، بین دو داماد تقسیم کردند. پدرکشتگی هم از اینجا شروع شد که همسایه بالایی از یک طرف و غارتگر هندوستان و سرزمین سرخپوستان، از طرف دیگر روز روشن با هم معاهده بستند تا در مکیدن خون و سرمایههای ایران شریک شوند.
امضای قرارداد سنپترزبورگ در سال ۱۹۰۷ و تقسیم منافع ایران بین دو قدرت روسیه و بریتانیا (۱۲۸۶ ش) در دوره پادشاهی دو سال و هفت ماهه محمدعلی شاه قاجار شاید رسما همان خشت اولی بوده باشد که تا امروز روابطمان را با اجنبیها به چالش کشیده باشد.
خب ظاهرا باز هم باید عقبتر برویم، ماجرا عمیقتر از این قراردادهای ظاهری است، حضرت تاریخ قصد چرخاندن ما را در صفحاتش، قصد گرفتن وقت یا شاید هم دادن فرصت تفکر به ما را دارد، پس کمی باید چرخ دندههای ذهنم را به کمک بگیرم تا همراهیام کنند؛
نزدیکی ایران به مرزهای هندوستان، مستعمره فوق ثروتمند بریتانیا و موقعیت ژئوپلتیکی ایران در دسترسی روسیه به آبهای آزاد از یک سو و استقرار چاههای نفت و گاز در ایران و کشورهای عربی جنوب و غربِ ایران، منطقه خاورمیانه را در نگاه کشورهای قدرتمند عصر قاجار، به لقمهای چرب و نرم و بیصاحب تبدیل کرد و همین مسئله باعث شد روسیه و بریتانیا در اتحادی مکتوب دست سایر قدرتهای آن روزگار از جمله آلمان، اتریش، ایتالیا و دانمارک را از کشورهای نفتخیز قطع کنند و آرام آرام خود را به دربار شاهان قاجار به خصوص از بعد از دوره مظفرالدین شاه نزدیک و نزدیکتر کنند.
در این میان موقعیت همسایه شمالی ایران بهتر از رقیب اروپاییاش بود. روسها که با نفوذ به دربار فتحعلی شاه قاجار، پدر مظفرالدین شاه جایگاه سیاسی ویژهای در دربار سلطان پیدا کرده بودند، امتیاز آموزش و پرورش محمدعلی میرزا، ولیعهد مظفرالدین شاه را هم تصاحب کردند و آموزگاری روسی به نام سرگئی مارکوویچ شابشال ملقب به ادیبالسلطان را به تربیت محمدعلی گماردند. نتیجه آموزشهای شابشال، دامن زدن به خلق و خوی منزوی، خشن و بدبینانه محمدعلی علیه مردم و آب و خاکش انجامید.
جانم برایتان نه! بگذارید باز تاریخ بگوید که البته جواب یاوههای رزمآرا همان سه گلولهی خلیل طهماسبی از جمعیت فدائیان اسلام بود که در ۱۶ اسفند ۱۳۲۹ بر دهانش نشست.
برگردیم! اما جذابیت ایران، آب گلآلود و درگیریهای نرم و سخت مصدق پرچمدار نهضت ملی نفت، با شاه سابق و پسر و وزیر انگلیسیاش، یعنی رضاشاه و سپس محمدرضا و رزمآرا، پای داماد سومی را به ایران باز کرد.
بریتانیای کبیر، انگلیس صغیر را _که الان برای خودش رستم یا آمریکایی شده بود_ و از سال ۱۲۳۵ پایش به ایران باز شده بود، واسطه کرد تا با دولت دوم دکتر مصدق مذاکره کند.
اما آمریکا برای شکستن انحصار انگلیس پیر، تا سال ۱۳۳۱ از ملی شدن نفت ایران و دولت مصدق حمایت کرد ولی با عمیق شدن نهضت ملی شدن صنعت نفت ایران به دلیل هراس از سلطه کمونیسم شوروی در ایران، از انگلستان حمایت کرد و با آنان به توافق رسید. حاصل این توافق، کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ و سرنگونی دولت مصدق و انعقاد قرارداد کنسرسیوم با محمدرضا شاه پهلوی بود.
بر اساس خاطرات سیاسمتداران آمریکاییِ عصر پهلوی، تعداد مستشاران آمریکایی در تهران در دی ۱۳۳۰ کمتر از ۱۰ نفر بود، این تعداد در آبان ۱۳۳۲ و بعد از سقوط دولت دوم دکتر مصدق به ۱۳۳ نفر، در سال ۱۳۴۹ به ۸۰۰۰ نفر و تا سال ۱۳۵۷ به بیش از ۵۰ هزار نفر افزایش یافت.
ایران عزیز ما همچنان بین اجنبیها دست به دست میچرخید تا بالاخره آمریکا پای بقیه اجانب را از ایران برید و خودش شد تنها داماد سرخانهی ایران. آه! که چه قدم شوم و سنگینی داشت این مهمان ناخواندهی بدفرجام که کنگر خورد و لنگر انداخت، تا امروز که رسما حدود ۷۰ سال از آن روزها میگذرد، هنوز حق آب و گل و ارث پدرش را از مردم و خاک و آب ما میخواهد و به کمتر از نقش پدرخواندگی هم راضی نیست.
بعضی جملات را با قلم نه! که با خون باید نوشت؛ هنوز هم شبیه کلمات رزمآرا از دهان عدهای بیرون میآید که تاریخ را خوب نخوانده یا نفهمیدهاند.
◀️ادامه دارد
#انفجارنور
#خونقلم
✍@Dr_zdp53
۱۴۰۳/۱۱/۲۰
هدایت شده از عاشقانههای کلامی_اعتقادی
بسم النور النور
پدرکشتگی(۲)
بعضی جملات را با قلم که نه! با خون باید نوشت. سیاستهایی که باعث میشود از یک سوراخ دوبار، که چه عرض کنم، چندبار گزیده شویم.
همان سیاستی که لحظهای نگرانیاش مرا رها نمیکند، به شما سیاستمداران امروز ایران عزیز، دلسوزانه توصیه میکند حتی بدون احتساب جنایتهای پدر پیرش بریتانیای کبیر، اگر قصد جبران ۷۰ سال خون ریختهشدهی میلیونها ایرانی بیگناه، میلیارددلارها سرمایه و ثروت، میلیارد میلیارد پول نفت، معدن و سرزمینمان را دارد، حداقل قبل از حاضر شدن پای میز مذاکرهی این دیپلماتهای به ظاهر اتوکشیده و در باطن گرگصفت، چند پیش شرط مقتدرانه، مثل برداشتن بیقید و شرط همهی تحریمها، بازگرداندن اموال و سرمایههای بلوکه شده ایران در اقصانقاط جهان، جبران خسارت جنگ تحمیلی، پرداخت دیهی تمامی شهدای انقلاب و جنگ تحمیلی، پرداخت غرامت مالی و انسانی بمبارانهای شیمیایی، جبران خسارت ویروس کوید ۱۹ به تمام ایرانیان متضرر جانی و اقتصادی و شهادت ابومهدی و حاج قاسم... آه! آه! بگذریم، که دیگر اشک مجال نمیدهد و شمردن این جنایتها، خون تشکیلاتی فدائیان اسلام را در رگهایم به جوش میآورد. به این مسئله فکر میکنم واقعا چه چیزی جز نابودی دولت استعمارگر آمریکا تنها جبران گوشهی کوچکی از خیانتها و جنایتهای او علیه ایران، که نه بلکه بشریت است؟؟
آه! آه! یاد بشریت افتادم، ذهنم سراغ ویتنام، فیلیپین، بومیان سرخپوست که به گفتهی دیوید ای استنفورد: در کتاب هولوکاست آمریکایی: ۱۰۰ میلیون نفر از بومیان نیمکره غربی زمین به دست اروپاییها و فرزندان آنها طی ۵ قرن کشته شدهاند.
۱۲ و نیم میلیون نفر به عنوان برده آفریقایی، به آمریکا بردند و در طی ۴ سال (۱۸۶۱_۱۸۶۵) ۷۵۰ هزار نفر در خود آمریکا از این بردگان کشته شدند.
در فیلیپین، ۲۰ هزار فیلیپینی و ۲۰۰هزار غیرنظامی از جنگ آمریکا و قحطی مردند. در هیروشیما و ناکازاکی، ۲۰۰ هزار نفر در یک روز، در ویتنام، ۲ میلیون غیرنظامی، ۱ میلیون و ۸۰۰ هزار در جریان جنگ، ۴۰۰ هزار نفر در اثر حمله شیمیایی، در عراق، ۵ هزار غیرنظامی و ۱ میلیون بخاطر آشوب داخلی، در ایران به جز کشتههای سالهای حکومت پهلوی، شهدای دفاع مقدس، حدود ۲۰۰ هزار نفر، در افغانستان: ۲۴۰ هزار نفر و بیش از ۷۱ هزار غیر نظامی، انگلیس (جد آمریکا) ۱۰۰ سال در هند، ۴۰ سال در ایران و قحطی و مرگ ۹ میلیون نفر ایرانی..
از قلمم خون میچکد و برای نوشتن از فلسطین و ۷۰ سال کشتارش دیگر طاقت ندارد، یمن! لبنان! آه غزه!..
یادآوری دستان آمریکا در آستین اسرائیل، چهره و خندهی زیبای سید حسن نصرالله، یحیی سنوار و شهادت اسماعیل هنیه روز روشن، در مقابل چشم دنیا، در مهمترین مراسم یک کشور، مقابل دیدگان خیسم، توان نوشتن را از من سلب کرده.
حتی اگر برادرم مسعود را بیخیال شوم، خیلی از پدرکشتگیها در قالب تحریمها باقی میماند که حتی نتوان به نشستن سر یک میز با شیطان بزرگ فکر کرد. دیو آمریکایی که مهمترین مانع ظهور امام عصر و زمانمان ارواحنا فداه است و باید نابود شود تا فرشته درآید، به امید آن روز نورانی که طلیعه آیهی شریفهی "وَأَشْرَقَتِ الْأَرْضُ بِنُورِ رَبِّهَا وَوُضِعَ الْكِتَابُ وَجِيءَ بِالنَّبِيِّينَ وَالشُّهَدَاءِ وَقُضِيَ بَيْنَهُمْ بِالْحَقِّ وَهُمْ لَا يُظْلَمُونَ" باشد.
#انفجارنور
#مقاومت
#تمدن_اسلامی
#جهادتبیین
#خون_قلم
#مذاکرهیسیاه
☘پیشکش نگاه صاحب انقلاب اسلامی ایران مهدی صاحب الزمان روحی فداه،
✍دکتر زهرا دلاوری پاریزی
@Dr_zdp53
1403\11\22
https://eitaa.com/Dr_zdp53_Theology
یارفیق
"مثبت شادواره"
همهی حرکتها عطر و طعم دارند؛ وقتی از پندار و نیت نیک سرچشمه بگیرد، نتیجهاش میوهی مطبوع و نیک است.
آنچه کمتر در حرکات سازمانی دیده میشود دغدغهی ارتقاء فرهنگ انسانی و چیزی که بیشتر به چشم میخورد، گزارش و پرکردن رزومه و ارتقاء جایگاه سازمانی است.
در میانهی چنین میدانی یک حرکت خوشبو و خوش طعم مثل شادواره از آسمان شهر قم طلوع کرد و مثل ستارهای درخشید،
نمیتوانم آمار کمّی ارائه کنم، بگویم چند نفر، که قطعا قابل احصاست، اما میتوانم کیفیت مرغوب را با شواهدی ارائه کنم.
وسط هیاهو، خنده، نشاط، شادابی، هیجان و بازی کودکان شهرمان که پدرومادرها را هم به وجد آورده بود، یک گوشهی دنج به نام پاتوق دخترانه توجه را جلب میکرد، هدفش چه بود، چرایی و چگونگی تولدش بماند، اما رونقش قطعا از خوشفکری و تلاش و همراهی مسئولان سازمان فرهنگی هنری شهرداری قم بود.
پاتوقِ بانوانی از جنس مدافعان حرم، برای در آغوش گرفتن روح فرزندان عزیز شهر قم، که با همه توان، شبانهروز، مجازی و حضوری، سرما و گرما، خستگیناپذیر حاضر در میدان گفتگوهای گرم و صمیمی بودند.
حس خوب این گفتگوها در قالب دلنوشتههای همهی مراجعان و عکسها و تصاویر گرم و زیبا قابل استحصاست.
شاید کمتر کسی برای زحمات و دغدغهمندی مسئولان متعهد تره خورد کند یا قلمفرسایی کند، اما به عنوان کسی که صحنههای زیبای زیادی در این بزم صمیمی دیدم، بر خود واجب دانستم قلمم را به ستایش از همهی بانیان و همراهان این حرکت نورانی وادارم؛ چراکه:
"من لم یشکر المخلوق لم یشکرالخالق"
✍دکتر زهرا دلاوری پاریزی استاد حوزه و عضو هیات علمی دانشگاه
◀️گزارش تصویری
✅نشست تخصصی اندیشکده قدر با محوریت بررسی "چالشها، آسیبها و فرصت های اشتغال زنان، چالشها و فرصتها
با ارائه اساتید:
🎙دکتر معصومه ظهیری
🔸دبیر ستاد راهبری زن وخانواده، عضو شورای تخصصی حوزوی شورایعالی انقلاب فرهنگی و استاد حوزه و دانشگاه
🎙جناب آقای دکتر فرح بخش
🔸معاون اجتماعی فرهنگی استان
🎙جناب آقای دکتر یاری پور
🔸رئیس اداره مطالعات و برآورد اجتماعی
🎙آقای رحیمی دستجردی
🔸رئیس اداره مشاوره و مددکاری آرامش معاونت اجتماعی
🎙سرکار خانم نیکنام
🔸مشاور امور بانوان فرماندهی انتظامی استان
🎙خانم دکتر رحیمی
🔸مشاور خانواده
🎙سرهنگ عبدالرضایی
🔸رئیس اداره آموزش و مشارکت عمومی معاونت اجتماعی
دبیر علمی:
دکتر زهرا دلاوری پاریزی
پنجشنبه: ۱۴۰۳/۱۱/۱۸
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
👇👇👇
لینک خبر خبرگزاری حوزه:
https://hawzahnews.com/xdrT7
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
https://eitaa.com/qadrtt