ایما | شخصیت شناسی انیاگرام
• داستان عاقبت پارت شصت و هشتم: این دو دریای متلاطم مدام به سمت هم موج برمیداشتند به این امید که ی
• داستان عاقبت
پارت شصت و نهم: شارلوت با اشتیاق فراوان از این پیشنهاد استقبال کرد.
آقای دونالد آیپد سفیدش را از روی میز مقابل برداشت و روشن کرد. صفحههای پاورپوینتی را بارگزاری کرد و مقابل شارلوت گرفت.
تصویری که در نگاه اول دیده میشد، یک ساعت هوشمند بود. شارلوت با کنجکاوی بیشتری آقای دونالد را نگاه کرد. ایشان هم گلویش را صاف کرد و رو به او گفت:«شرکت ما قصد داره ساعت مچی هوشمند ویژهای برای ورزشکاران ارائه کنه. آپشنای خاصی برای این ساعت مدنظرمون هست که به تفصیل تو صفحات بعد آوردم.»
سپس پاورپوینت را ورق زد. در هر صفحه یک ویژگی و توضیحات و فوایدش ذکر شده بود. شارلوت خلاقیت آنها برای این محصول را بسیار تحسین کرد! وقتی کامل توضیحات را خواند، از آقای دونالد پرسید چه کمکی از دستش برمیآید؟
@Eema_Ennea | #ادمین_تأویل
ایما | شخصیت شناسی انیاگرام
• داستان عاقبت پارت شصت و نهم: شارلوت با اشتیاق فراوان از این پیشنهاد استقبال کرد. آقای دونالد آیپ
• داستان عاقبت
پارت هفتادم: آقای دونالد گلویش را صاف کرد و با مهربانی گفت:«مشخصه! شرکت شما در حوزه ریز قطعات الکترونیکی کار میکنه و پایهٔ کار این ساعتم همینه! بهترین خدمات رو در بهینهترین حجم ارائه کنه.»
ابروهای شارلوت از شنیدن این درخواست بالا پرید! لبهایش را به هم فشرد و باز پایش را روی پای دیگرش گرداند. لبخندی زد و با کمی تردید گفت:«عالیه اما.. واقعا پیچیده است!»
آقای دونالد لبخندی رندانه زد و گفت:«برای همین داخل نامهام گفتم همه بهم میگفتن افراد خیلی بهتر دیگهای هم هستن که اینکارو انجام بدن! اما من به اونا چی گفتم؟»
شارلوت تلاش کرد سطرهای نامه را به خاطر بیاورد. ناگهان لبخند عمیقی بر لبش نقش بست و آرام گفت:«گفتید که به توانایی من ایمان دارید!»
@Eema_Ennea | #ادمین_تأویل
ایما | شخصیت شناسی انیاگرام
• داستان عاقبت پارت هفتادم: آقای دونالد گلویش را صاف کرد و با مهربانی گفت:«مشخصه! شرکت شما در حوزه
• داستان عاقبت
پارت هفتاد و یکم: آقای دونالد حرف او را با لبخندی پدرانه و حرکت سر تایید کرد.
شارلوت سرش را پایین انداخت. لبهایش را به هم فشرد و کمی چانهاش را خاراند. چند ثانیه بعد، ابرویی بالا انداخت و سرش را بالا آورد. با چهرهای کاملا مصمم گفت:«میشه. قطعا میشه! فقط ما به زمان نیاز داریم. خصوصا چون داریم برای شرکت مهمی مثل شرکت شما کار میکنیم، برام حائز اهمیته که قطعات در بهترین حالت خودشون باشن!»
آقای دونالد خندید و دستش را سمت او دراز کرد. هر دو دست یکدیگر را به سفتی فشردند و او گفت:«پس بهزودی جلسهای تشکیل میدم که در اون متخصصان و کارشناسان شرکت ما و شما، با هم کامل دربارهٔ همه چیز صحبت کنن. تا قبل از اون جلسه هم لزومی نداره با سرمایهگزاران شرکتت چیزی رو مطرح کنی!»
@Eema_Ennea | #ادمین_تأویل
ایما | شخصیت شناسی انیاگرام
• داستان عاقبت پارت هفتاد و یکم: آقای دونالد حرف او را با لبخندی پدرانه و حرکت سر تایید کرد. شارلو
• داستان عاقبت
پارت هفتاد و دوم: شارلوت با اطمینان سری تکان داد. بعد از کمی صحبت دیگر پیرامون بحث پیشپرداخت و سود وَ عمر و اعتبار قرداد و...، بالاخره از آقای دونالد خداحافظی کرد و خارج شد.
میخواست هرچه سریعتر به خانه برود. دوش آب گرم بگیرد و حسابی برای خودش آواز شاد بخواند! از شوق و اضطراب، سر از پا نمیشناخت اما همچنان تلاش میکرد موقر رفتار کند و عادی به نظر برسد.
در خیابان، وقتی به یک چراغ قرمز بدقلق رسید، بعد از دو ساعت گوشیاش را برداشت و از حالت پرواز خارج کرد. با دیدن سه تماس بیپاسخ از مدیسون، تازه به خاطر آورد که فراموش کرده جلسه امروز را با او هماهنگ کند!
@Eema_Ennea | #ادمین_تأویل
ایما | شخصیت شناسی انیاگرام
• داستان عاقبت پارت هفتاد و دوم: شارلوت با اطمینان سری تکان داد. بعد از کمی صحبت دیگر پیرامون بحث پ
• داستان عاقبت
پارت هفتاد و سوم: فورا تماس گرفت. صدای مدیسون از اسپیکر در تمام ماشین پیچید:«هیچ معلومه کجایی تو دختر؟»
شارلوت خندهای کرد:«سلام عزیزم! واقعا عذر میخوام امروز برنامههام کمی متفاوت پیش رفت! تا ساعت دوازده خودم رو به شرکت میرسونم»
- تا ساعت دوازده؟ اونوقت این میشه کمی؟ حالا کجا بودی که کِیفت اینقدر کوکه؟
شارلوت قهقههای زد.
- اینقدر خوشحال بودنم واضحه؟ حتما اومدم برات تعریف میکنم! فعلا...
سپس از او خداحافظی و با خنده، دنده ماشین را عوض کرد که حرکت کند.
@Eema_Ennea | #ادمین_تأویل
ایما | شخصیت شناسی انیاگرام
• افراد #Type3 تو محل کار چطورین؟🔭 بخش ششم: تیپ سهها تو همهی حرفهها، از موسیقی بگیر تا حوزههای
• افراد #Type3 تو محل کار چطورین؟🚦
بخش هفتم: وقتی تیپ سهها سالمن، افرادی پرجذبه، مفید و کاری، رهبرهای واقعی و جزئینگر و سازندههای خارقالعاده و سزاوار تحسینی هستن، اما با همهی اینا مثل هر تیپ دیگهای، اگه تیپ سهها بالغ و پخته و باتجربه نباشن به مشکلات بزرگی برخورد میکنن.😵💫
@Eema_ennea | #ادمین_می
ایما | شخصیت شناسی انیاگرام
افراد تیپ چهار در حالت های روانی مختلف به چه شکلی دیده میشن؟ • حد وسط سلامتی #type4🔍 بخش اول: این
افراد تیپ چهار در حالت های روانی مختلف به چه شکلی دیده میشن؟
• حد وسط سلامتی #type4🔍
بخش دوم: اونا همه چیز رو درونشون نگه میدارن و شخصاً خودشون مسئول کارها میشن. به طور کلی اونها درونگرا، حساس، خجالتی و خودآگاه هستن؛ اما قادر به عملکرد بی برنامه و یهویی نیستن. 👀✨
@Eema_Ennea | #ادمین_مانیا
• احساس متفاوت بودن #type4✨
پارت یک: با توجه به تمایل تیپ چهارها به سازگاری با جمع، شما احتمالاً فکر میکنین اونا تلاش میکنن که شبیه به دیگران باشن و بیشتر همرنگ جماعت بشن، اما این آخرین خواستهی اوناست. نیاز تایپهای چهار اینه که ویژه و منحصر به فرد دیده بشن.🌱
@Eema_ennea | #ادمین_لیلا