eitaa logo
پیروان امام خامنه ای 🇮🇷
2.2هزار دنبال‌کننده
26هزار عکس
17.1هزار ویدیو
14 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✍️ قسمت_بیست_و_هشتم 💠 شنیدن همین جمله کافی بود تا کاسه دلم ترک بردارد و از رفتن حلیه کنم. در هیاهوی بیمارانی که عازم رفتن شده بودند حلیه کنارم رسید، صورت پژمرده‌اش به زنده ماندن یوسف گل انداخته و من می‌ترسیدم این سفرِ آخرشان باشد که زبانم بند آمد و او مشتاق رفتن بود که یوسف را از آغوش لختم گرفت و با صدایی که از این به لرزه افتاده بود، زمزمه کرد :«نرجس کن بچه‌ام از دستم نره!» 💠 به چشمان زیبایش نگاه می‌کردم، دلم می‌خواست مانعش شوم، اما زبانم نمی‌چرخید و او بی‌خبر از خطری که می‌کرد، پس از روزها به رویم لبخندی زد و نجوا کرد :«عباس به من یه باطری داده بود! گفته بود هر وقت لازم شد این باطری رو بندازم تو گوشی و بهش زنگ بزنم.» و بغض طوری گلویش را گرفت که صدایش میان گریه گم شد :«اما آخر عباس رفت و نتونستم باهاش حرف بزنم!» 💠 رزمنده‌ای با عجله بیماران را به داخل هلی‌کوپتر می‌فرستاد، نگاه من حیران رفتن و ماندن حلیه بود و او می‌خواست آنچه از دستش رفته به من هدیه کند که یوسف را محکم‌تر در آغوش گرفت، میان جمعیت خودش را به سمت هلی‌کوپتر کشید و رو به من خبر داد :«باطری رو گذاشتم تو کمد!» قلب نگاهم از رفتن‌شان می‌تپید و می‌دانستم ماندن‌شان هم یوسف را می‌کُشد که زبانم بند دلم شد و او در برابر چشمانم رفت. 💠 هلی‌کوپتر از زمین جدا شد و ما عزیزان‌مان را بر فراز جهنم به این هلی‌کوپتر سپرده و می‌ترسیدیم شاهد سقوط و سوختن پاره‌های تن‌مان باشیم که یکی از فرماندهان شهر رو به همه صدا رساند :«به خدا کنید! عملیات آزادی شروع شده! چندتا از روستاهای اطراف آزاد شده! به مدد (علیه‌السلام) آزادی آمرلی نزدیکه!» شاید هم می‌خواست با این خبر نه فقط دل ما که سرمان را گرم کند تا چشمان‌مان کمتر دنبال هلی‌کوپتر بدود. 💠 من فقط زیر لب (علیه‌السلام) را صدا می‌زدم که گلوله‌ای به سمت آسمان شلیک نشود تا لحظه‌ای که هلی‌کوپتر در افق نگاهم گم شد و ناگزیر یادگاری‌های برادرم را به سپردم. دلتنگی، گرسنگی، گرما و بیماری جانم را گرفته بود، قدم‌هایم را به سمت خانه می‌کشیدم و هنوز دلم پیش حلیه و یوسف بود که قدمی می‌رفتم و باز سرم را می‌چرخاندم مبادا و سقوطی رخ داده باشد. 💠 در خلوت مسیر خانه، حرف‌های فرمانده در سرم می‌چرخید و به زخم دلم نمک می‌پاشید که رسیدن نیروهای مردمی و شکست در حالی‌که از حیدرم بی‌خبر بودم، عین حسرت بود. به خانه که رسیدم دوباره جای خالی عباس و عمو، در و دیوار دلم را در هم کوبید و دست خودم نبود که باز پلکم شکست و اشکم جاری شد. 💠 نمی‌دانستم وقتی خط حیدر خاموش و خودش عدنان یا است، با هدیه حلیه چه کنم و با این حال بی‌اختیار به سمت کمد رفتم. در کمد را که باز کردم، لباس عروسم خودی نشان داد و دیگر دامادی در میان نبود که همین لباس آتشم زد. از گرما و تب خیس عرق شده بودم و همانجا پای کمد نشستم. 💠 حلیه باطری را کنار موبایلم کف کمد گذاشته بود و گرفتن شماره حیدر و تجربه حس که روزی بهاری‌ترین حال دلم بود، به کام خیالم شیرین آمد که دستم بی‌اختیار به سمت باطری رفت. در تمام لحظاتی که موبایل را روشن می‌کردم، دستانم از تصور صدای حیدر می‌لرزید و چشمانم بی‌اراده می‌بارید. 💠 انگشتم روی اسمش ثابت مانده و همه وجودم دست شده بود تا معجزه‌ای شود و اینهمه خوش‌خیالی تا مغز استخوانم را می‌سوزاند. کلید تماس زیر انگشتم بود، دلم دست به دامن (علیه‌السلام) شد و با رؤیایی دست نیافتنی تماس گرفتم. چند لحظه سکوت و بوق آزادی که قلبم را از جا کَند! 💠 تمام تنم به لرزه افتاده بود، گوشی را با انگشتانم محکم گرفته بودم تا لحظه اجابت این معجزه را از دست ندهم و با شنیدن صدای حیدر نفس‌هایم می‌تپید. فقط بوق آزاد می‌خورد، جان من دیگر به لبم آمده بود و خبری از صدای حیدرم نبود. پرنده احساسم در آسمان پر کشید و تماس بی‌هیچ پاسخی تمام شد که دوباره دلم در قفس دلتنگی به زمین کوبیده شد. 💠 پی در پی شماره می‌گرفتم، با هر بوق آزاد، می‌مُردم و زنده می‌شدم و باورم نمی‌شد شرّ عدنان از سر حیدر کم شده و رها شده باشد. دست و پا زدن در برزخ امید و ناامیدی بلایی سر دلم آورده بود که دیگر کارم از گریه گذشته و به درگاه زار می‌زدم تا دوباره صدای حیدر را بشنوم. بیش از چهل روز بود حرارت احساس حیدر را حس نکرده بودم که دیگر دلم یخ زده و انگشتم روی گوشی می‌لرزید... ادامه_دارد........ ✍️نویسنده: فاطمه_ولی_نژاد
☀️ صـــــــ📿ـــلوات خاصه ی حضرت علی بن موسی الرضا به نيت خشنودي آن حضرت و بر آورده شدن حاجــــــــــات.☀️ ⚜اللهّمَ صَلّ عَلی عَلی بنْ موسَی الرّضا المرتَضی⚜ الامامِ التّقی النّقی ⚜ و حُجَّّتکَ عَلی مَنْ فَوقَ الارْضَ⚜ و مَن تَحتَ الثری⚜ الصّدّیق الشَّهید ⚜صَلَوةَ کثیرَةً تامَةً⚜ زاکیَةً مُتَواصِلةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَه⚜ کافْضَلِ ما صَلّیَتَ‌عَلی‌اَحَدٍ مِنْ اوْلیائِک⚜ َ ✍ترجمه: ☀️خدایا رحمت فرست بر علی بن موسی الرضا☀️ امام با تقوا و پاک ☀️و حجت تو بر هر که روی زمین است ☀️و هر که زیر خاک، ☀️رحمت بسیار و تمام با برکت ☀️و پیوسته و پیاپی و دنبال هم چنان ☀️بهترین رحمتی که بر یکی از اولیائت فرستادی☀️ 💫زیــــ🕌ــــــارتش در دنیا و شفاعتش در عقبی نصیبمان بگردان💫 الهـــــــــــــے آمیݧ التمــــــــــاس دعــــــــــا ✨اݪّلهُمَّ صَݪِّ عَݪے مُحَمَّد وَ آݪِ مُحَمَّد وَ عَجِّݪ فَرَجَهُمْ✨ 📿🕌📿🕌📿🕌📿🕌📿 @Emam_kh
🌸🍃﷽🌸🍃 🔻تنهایِ تنها🔻 ✍ فخر رازی (مفسرّ بزرگ اهل سنّت) درباره آیه ۹۴ سوره انعام می‌نویسد: «اگر روزی در حادثه‌ای، تمامِ آياتِ قرآن از دست برود، بجز اين آيه، همین یک آیه كفايت می‌کند.» 👇👇 🕋 وَ لَقَدْ جِئْتُمُونَا فُرَادَی کَمَا خَلَقْنَاکُمْ أَوَّلَ مَرَّةٍ، وَ تَرَکْتُم مَّا خَوَّلْنَاکُمْ وَرَاءَ ظُهُورِکُمْ (انعام/۹۴) 💢 روز قیامت به انسانها گفته می‌شود: «همه‌ی شما تنها به سوی ما بازگشت نمودید، همانگونه که اوّلین بار شما را آفریدیم. و تمامِ آنچه را به شما بخشیده بودیم، پشت سرتان رها کردید.» البته فخرِ رازی یه خورده اغراق کرده، چون همه‌ی آیاتِ قرآن در جای خودشون مهم هستند، ولی میخواد اهمیّتِ این آیه رو نشون بده.. این آیه واقعاً مهمّه. 🌴 لَقَدْ جِئْتُمُونَا فُرَادَی، کَمَا خَلَقْنَاکُمْ أَوَّلَ مَرَّةٍ. دليل اهميتِ این آيه، در کلمه «فُرادی» است. ☜ شما «تنها» آفریده شدید.. ☜ «تنها» هم پیشِ ما بر می‌گردید.. 🤔 یعنی توجّه داشته باشید که هر چه می‌کنید، خودتون باید مسئولیتش رو به عهده بگیرید: ➖ اگر خوبی‌ای هست، مالِ خودِ شماست، ➖ و اگر بدی‌ای هست، باز هم مالِ شماست. اگر کسی این رو بفهمه، که در عالم «تنها» است، و هیچکس نمی‌تونه کمکی بهش کنه یا زیانی بهش برسونه، منطقِ زندگیش عوض میشه و تمامِ کارهاش درست میشه. ☝️ اگر ما فراموش نکنیم که «تنها» هستیم، و «تنها» به پیشگاهِ الهی میریم، بهتر زندگی می‌کنیم، و دیگه به پشت گرمیِ دیگران کاری رو انجام نمیدیم؛ بلکه به گونه‎ای زندگی می‌کنیم که بتونیم مسئولیتِ تک‌تکِ اعمالمون رو به دوش بکشیم. ما چون باور نداریم که «تنها» هستیم، این همه آلودگی داریم. ما وقتی دست به می‌زنیم، که فکر می‌کنیم آشناها یا دوستان‌مون از ما حمایت می‌کنند. خیلی وقتها فکر نمی‌کنیم که این کاری که انجام میدیم، مسئولیتش فقط به عهده خودِ ماست. ❌باور کنیم که ما «تنها» هستیم.❌ 😔 هیچکس بارِ ما رو به دوش نمیکشه، پس به فکر خودمون باشیم. 🍂اللّهمَّ‌عَجِّلْ‌لِوَلِیِّڪَ‌الفَرَج🍂
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴ذوالنور: می دانستید که طبیعت امریکا و غرب اینطور است یا نمی دانستید؟ ♦️رئیس کمیسیون امنیت ملی مجلس خطاب به ظریف: هرچه بود را یکجا در طبق اخلاص گذاشتید و تحویل دادید، بدون اینکه تضمینی برای وفای به عهد طرف مقابل بگیرید. @Emam_kh
استاد رحيم پورازغدی " در جامعه اي كه زن بدحجاب است مردانش دچار بيماري كج چشمي اند... حجاب امري است مربوط به جامعه، لذا قانون بَردار است؛ در عرصه حقوقي، زن و مرد داريم اما در عرصه عمومي نه زن داريم و نه مرد فقط انسان. زن بودن زن براي عرصه خصوصي است و انسان بودن زن براي عرصه عمومي است." حجاب @Emam_kh
بدانیم "سنگ شکن طبیعی "50 گرم دم گیلاس،50 گرم مغز هسته گیلاس کوبیده شده و 10 گرم رازیانه به مدت 10تا 20 دقیقه در آبجوش دم شود و هر 8 ساعت استفاده شود.(در مصرف آن افراط نکنید)
موتیف برگ مناسب کیف،لباس،پادری،دستگیره.....می باشد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
روشنگری حسن عباسی پیرامون حرکات جریان لیبرال + تمام خواسته‌های رهبری را وتو کردید، هرچه خواستید انجام دادید، حالا که به نتیجه نرسیدید گردن رهبری می‌اندازید؟ @Emam_kh
! 🔴️ ظریف: تاریخ نشان خواهد داد برجام سند افتخار ایران است! آقای ظریف! از خواب بیدار شوید آنهایی که یا در استدلال کم می آورند و یا در اقناع مخاطب، حواله به تاریخ می دهند اما... ...اما تاریخ برجام برای ملت ایران چیزی جز تکرار خاطره های تلخی چون: 👈 تاریخی که از عهدنامه های گلستان و ترکمانچای خوانده اند، 👈 تاریخی که از هبه افغانستان شنیده اند 👈 تاریخی که در آن کوههای آرارات را به ترکیه و قسمتی از شرق را به افغانستان و منطقه راهبردی اروند را به عراق دادند. 👈تاریخی که در آن بحرین را شوهر دادند! و ... 🔺اینها تلخ است، اما اگر از آنها بپرسی اکنون هم استدلال می کنند: 👈اگر عهدنامه گلستان و ترکمانچای نبود روسیه، ایران را به کل می گرفت! 👈اگر افغانستان را نمی دادیم، انگلیس کل جنوب ایران را میگرفت! 👈اگر به دنبال دوستی با همسایگان این مناطق را نمی دادیم دشمن مشترک سوء استفاده می کرد! 👈اگر بحرین را نمی دادیم هم لابد می گویند روی دستمان باد کرده بود و هم انگلیس اذیت میکرد😳 🤚و در حالیکه همه این تاریخ تلخ، اثر به همراه بوده است که مملکت را به برده است و راه گریز را در این ننگ نامه ها دیدند. درست همان کاری که در کردید و هم اکنون با مملکت می کنید، تا آن را مانند سلف خود به سمت پرتگاه ببرید و دیگری به این وطن تحمیل کنید. 🔻پ.ن راستی اردشیر زاهدی که در شوهر دادن بحرین مداخله داشت، از این بابت خود را لعنت می‌کند! و میگوید هم من و هم اعلیحضرت و مشاورانش خیانتکاریم. تو چه خواهی گفت البته در زمانی که دیگر فایده ای ندارد! ✍ محمود_باقری @Emam_kh
❣حضرت (مدظله العالی) 🌹جامعه‌یی که به معتقد است، قوت قلب پیدا می‌کند. ۸۴/۰۶/۲۹ @Emam_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
جالبه بدونید قوه‌ی قضائیه تو یک سال ۵۰ هزار میلیارد تومان به بیت المال برگردونده! والبته جالب‌تره بدونید که دولت تو هفت سال چندین میلیارد دلار گم کرده و چند میلیارد دلار هم غذای سگ و گربه وارد کرده! به قول آقای رئیسی بازم خداروشکر که من رئیس جمهور نشدم وگرنه دلار ۵۰۰۰ تومن میشد 😏 @Emam_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خدایا امشب برای همه دوستان و عزیزانم قلبی نورانی ضمیری آروم لبی خندان خوابی آرام و رستگاری عنایت بفرما دلتون مالامال از امید شبتون نورانی🌸🍃 @Emam_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💖 دوست داشتنَت سحـرخیـزترین حسِ دنیاست ڪہ صبــــح‌ها پیش از باز شدنِ چشم‌هایم در من بیدار می‌شود... 💐💗اللّهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَج💗💐 @Emam_kh
الإمامُ عليٌّ عليه السلام : أربَعةٌ لا قَطعَ علَيهِم : المُختَلِسُ ، والغُلُولُ ، ومَن سَرَقَ مِنَ الغَنيمَةِ ، وسَرِقَةُ الأجيرِ ؛ فإنّها خِيانَةٌ . امام على عليه السلام : چهار نفرند كه دستشان (چنانچه دزدى كنند) قطع نمى شود : اختلاس كننده ، كسى كه خيانت كند ، كسى كه از غنيمت بدزدد، و دزدى اجير ؛ زيرا كار اينها خيانت محسوب مى شود [نه دزدى . پس كيفر ديگرى دارند] . الكافي : 7/226/6 .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سلام🌸🍃 صبح زیباتون بخیر 🌸 روزتان متبرک به نگاه خدا الهی 🌸 روزی تون افزون وپراز خیروبرکت باشه تنتون سالم روزتون پر از شورونشاط🌸🍃 @Emam_kh
کردن 📖خداوند در آیه ۵۵ سوره ذاریات فرمود: 🕋 وَ ذَکِّرْ فَإِنَّ الذِّکْري‏ تَنْفَعُ الْمُؤْمِنينَ ⚡️ تذکر بده، که پند و تذکر مومنین را فایده بخشد. 🗣 خب، حالا که خدا میگه؛ و روی آدمای مومن اثر میزاره، منم میخوام این نکته رو بهت یادآوری کنم ؛🔔 👇👇👇 ⛔️ وقتی کسی رو میکنی، یعنی یادت رفته که اونو اینطوری خلقش کرده؛↶ 🕋 هوَ الَّذي يُصَوِّرُکُمْ فِي الْأَرْحامِ کَيْفَ يَشاءُ(آل عمران/۶) ⚡️اوست که شما را در رحم‌ها(یِ مادران) به هر گونه که میخواهد تصویر می کند. 👆 با ، در واقع داری از خدا ایراد میگیری !!! 😱 ✅ راستی، اینم یادت نره که خداوند فرمود؛👇 🕋...عَسى أَنْ يَكُونُوا خَيْراً مِنْهُم...(حجرات/۱۱) ⚡️ شاید اونهایی که مسخره‌شون میکنید، از شما بهتر باشند. 🔚 پس رو برای همیشه بزار کنار.❌✋
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
برجام رو تحریف نکنید اقای ظریف! اون روزی که نامه می‌نوشتید به اروپایی‌ها و از نقض برجام گلایه میکردید یادتون رفته!؟ حالا میاد تو مجلس میگه برجام سند افتخاره! @Emam_kh
💢 با ۲۰۰ امضای نمایندگان مردم 🔸شما را به خدا نگذارید به سرنوشت ۵ سوال مجلس دهم مبتلا شود. 🔸در مجلس دهم رفوزه شد، ولی اقدامی صورت نگرفت! 🔸نمایندگان عزیز! آیا فکر کرده اید اگر در پاسخ رفوزه شد، قرار است چه اقدامی بکنید؟ @Emam_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‼️تکلیف قضای نماز و روزه پدر بعد از فوت پسر بزرگ 🔷س 4187: آیا اگر پسر بزرگ که قضای نماز پدر بر عهده اوست، فوت نماید، انجام آن‌ها بر ذمّه وارث پسر بزرگ است یا این‌که به پسر بعدیِ پدر (برادرِ پسر بزرگ) منتقل می شود؟ ✅ج: قضای نماز و روزه پدر که بر پسر بزرگ واجب است، با فوت وی پس از فوت پدرش، بر پسر و یا برادر او واجب نمی شود. @Emam_kh
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺 بسم الله الرحمن الرحیم 🌷 آیات65و66سوره بقره 🔹 وَلَقَدْ عَلِمْتُمُ الَّذِينَ اعْتَدَوْاْ مِنْكُم فِى السَّبْتِ فَقُلْنَا لَهُمْ كُونُواْ قِرَدَةً خَاسِئِينَ(65) 🍀 ترجمه:قطعاً شما از كسانى از خودتان كه در روز شنبه، نافرمانى كردند آگاه شدید، ما به آنان گفتیم: به شكل بوزینه هاى رانده شده در آیید 🔹فجعلنها نکالا لما بین یدیهما و ما خلفها و موعظة للمتقين(66) 🍀 ترجمه:پس ما آن را عبرتی برای حاضران معاصر و نسل های بعدشان و پندی برای پرهیزکاران قرار دادیم. 🌸 به بنی اسرائیل فرمان داد که روز شنبه کار نکنند کار آنها صید ماهی بود خداوند می خواست بنی اسرائیل را امتحان کند خداوند ماهی های فراوانی فرستاد آن قدر ماهی بود که در روزهای گذشته این همه ماهی نبود حرص و طمع بنی اسرائیل سبب شد که دوباره مثل گذشته از فرمان خدا اطاعت نکنند بنی اسرائیل تورهای بلندی را پهن کردند یا دریچه حوضچه ها را باز کردند تا ماهی ها در آن شود و صبح یکشنبه آن ماهی ها را بردارند.این آیات65و66سوره بقره خطاب به یهود زمان پیامبر اسلام است که می فرماید (قطعا شما از کسانی از خودتان که در روز شنبه نافرمانی کردند آگاهید:ولقد علمتم الذین اعتدوا منکم في السبت) 🌸السبت یعنی که در دین یهود تعطیلی روز شنبه بود.انسان با انجام دادن گناه کم کم به حیوانیت نزدیک می شود(فقلنا لهم کونوا قردة خاسئين:پس ما به آنان گفتیم به شکل بوزینه(میمون های) رانده شده در آیید) ، افراد حیله گر را به صورت بوزینه در آورد تا درس عبرتى براى دیگران باشد و همچنین پندی برای پرهیزکاران باشد(فجعلنها نکالا لما بین یدیهما و ما خلفهما و موعظة للمتقين:پس ما آن را عبرتی برای حاضران معاصر و نسل های بعدشان و پندی برای پرهیزکاران قرار دادیم)مسخ چهره، یكى از عذابهاى الهى و تحقّق قهر خداوندى است.خاسئین از ماده خسأ به معنى طرد نمودن است. برخى در تفسیر خود،منظور از بوزینه شدن را یك تشبیه دانسته اند. 🔹 پيام های آیات65و66سوره بقره 🔹 ✅ از دانستنى هاى تاریخ، باید گرفت. ✅ کسى كه حكم خدا را نسخ كند، خود را مسخ كرده است. تغییر وتحریف چهره دین، تغییر چهره انسانیّت را بدنبال دارد. ✅حیوانات، از رحمتِ خداوند دور نیستند، ولى حیوان شدن انسان، نشانه ى قهر و طرد الهى است. تفسیر_یک_دقیقه_ای_قرآن
🔻تیک_عصبی_شدید 🌕⓵بادام درختی روزی چهارده عدد 🌕⓶دمکرده اسطوخودوس وسنبل الطیب شبی یک لیوان با عسل (یا ۱۹ قطره لاویگل به همراه آب و عسل خورده شود). 🌕⓷استشمام عطر محمدی درحال خواب 🌕⓸روغن مالی ملاج سر با روغن کنجد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این هم برای کسانی که از حاج قاسم استفاده می‌کنند تا بگویند ایشان موافق برجام بودند! @Emam_kh
🔴واکنش رئیس دستگاه قضا به گزارش‌های مطرح شده در جلسه شورای عالی قوه قضائیه درخصوص کوتاهی برخی مسئولان در انجام وظایف قانونی خود در حادثه مرکزپزشکی سینا و حادثه نطنز 🔹سیاست قطعی دستگاه قضایی پیگیری و مواخذه مسئولی است که به وظایف خود عمل نکرده است. 🔹به سازمان قضایی نیرو‌های مسلح، سازمان بازرسی و دادستانی گفته ام که طبق قانون باید مدیرانی که به مسولیت خود عمل نکرده اند را مواخذه کنند. 🔹گاهی ترک فعل‌ها از انجام برخی اقدامان پر ضررتر است؛ عدم مدیریت بازار و نوسان قیمت‌ها مردم را آزرده کرده است و برای ایجاد ثبات در بازار نیاز به کارجهادی و طرح جامع اقتصادی داریم. 🔹بی انضباطی مالی به کشور آسیب می‌زند؛ نباید منابع کشور در اختیار افراد بی صلاحیتی قرار بگیرد که به تعهدات خود عمل نمی‌کنند. 🔹هم به تخلفات ارزی صادرکنندگان و واردکنندگان متخلف باید رسیدگی شود هم نام آن‌ها باید افشا شود. @Emam_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📣📣📣📣📣 🔥 مصاحبه صریح و جنجالی استاد اخلاق تهران آیت الله وفسی 📍با موضوع👇🏻👇🏻 ⚠️ @Emam_kh
✍️ قسمت_بیست_و_نهم 💠 در تمام این مدت منتظر بودم و حالا خطش روشن بود که چشیدن صدایش آتشم می‌زد. باطری نیمه بود و نباید این فرصت را از دست می‌دادم که پیامی فرستادم :«حیدر! تو رو خدا جواب بده!» پیام رفت و دلم از خیال پاسخ حیدر از حال رفت. 💠 صبر کردن برایم سخت شده بود و نمی‌توانستم در پاسخ پیام بمانم که دوباره تماس گرفتم. مقابل چشمانم درصد باطری کمتر می‌شد و این جان من بود که تمام می‌شد و با هر نفس به التماس می‌کردم امیدم را از من نگیرد. یک دستم به تمنا گوشی را کنار صورتم نگه داشته بود، با دست دیگرم لباس عروسم را کنار زدم و چوب لباسی بعدی با کت و شلوار مشکی دامادی حیدر در چشمم نشست. 💠 یکبار برای امتحان پوشیده و هنوز عطرش به یادگار مانده بود که دوباره مست محبتش شدم. بوق آزاد در گوشم، انتظار احساس حیدر و اشتیاق که بی‌اختیار صورتم را سمت لباسش کشید. سرم را در آغوش کتش تکیه دادم و از حسرت حضورش، دامن آتش گرفت که گوشی را روی زمین انداختم، با هر دو دست کتش را کشیدم و خودم را در آغوش جای خالی‌اش رها کردم تا ضجه‌های بی‌کسی‌ام را کسی نشنود. 💠 دیگر تب و تشنگی از یادم رفته و پنهان از چشم همه، از هر آنچه بر دلم سنگینی می‌کرد به خدا شکایت می‌کردم؛ از پدر و مادر جوانم به دست تا عباس و عمو که مظلومانه در برابر چشمانم پَرپَر شدند، از یوسف و حلیه که از حال‌شان بی‌خبر بودم و از همه سخت‌تر این برزخ بی‌خبری از عشقم! قبل از خبر ، خطش خاموش شد و حالا نمی‌دانستم چرا پاسخ دل بی‌قرارم را نمی‌دهد. در عوض خوب جواب جان به لب رسیده ما را می‌داد و برای‌مان سنگ تمام می‌گذاشت که نیمه‌شب با طوفان توپ و خمپاره به جان‌مان افتاد. 💠 اگر قرار بود این خمپاره‌ها جانم را بگیرد، دوست داشتم قبل از مردن نغمه را بشنوم که پنهان از چشم بقیه در اتاق با حیدر تماس گرفتم، اما قسمت نبود این قلب غمزده قرار بگیرد. دیگر این صدای بوق داشت جانم را می‌گرفت و سقوط نفسم را خفه کرد. دیوار اتاق به‌شدت لرزید، طوری‌که شکاف خورد و روی سر و صورتم خاک و گچ پاشید. 💠 با سر زانو وحشتزده از دیوار فاصله می‌گرفتم و زن‌عمو نگران حالم خودش را به اتاق رساند. ظاهراً خمپاره‌ای خانه همسایه را با خاک یکی کرده و این فقط گرد و غبارش بود که خانه ما را پُر کرد. ناله‌ای از حیاط کناری شنیده می‌شد، زن‌عمو پابرهنه از اتاق بیرون دوید تا کمک‌شان کند و من تا خواستم بلند شوم صدای پیامک گوشی دلم را به زمین کوبید. 💠 نگاهم پیش از دستم به سمت گوشی کشیده شد، قلبم به انتظار خبری از افتاد و با چشمان پریشانم دیدم حیدر پیامی فرستاده است. نبض نفس‌هایم به تندی می‌زد و دستانم طوری می‌لرزید که باز کردن پیامش جانم را گرفت و او تنها یک جمله نوشته بود :«نرجس نمی‌تونم جواب بدم.» 💠 نه فقط دست و دلم که نگاهم می‌لرزید و هنوز گیج پیامش بودم که پیامی دیگر رسید :«می‌تونی کمکم کنی نرجس؟» ناله همسایه و همهمه مردم گوشم را کر کرده و باورم نمی‌شد حیدر هنوز نفس می‌کشد و حالا از من کمک می‌خواهد که با همه احساس پریشانی‌ام به سمتش پَر کشیدم :«جانم؟» 💠 حدود هشتاد روز بود نگاه را ندیده بودم، چهل شب بیشتر می‌شد که لحن گرمش را نشنیده بودم و اشتیاقم برای چشیدن این فرصت در یک جمله جا نمی‌شد که با کلماتم به نفس نفس افتادم :«حیدر حالت خوبه؟ کجایی؟ چرا تلفن رو جواب نمیدی؟» انگشتانم برای نوشتن روی گوشی می‌دوید و چشمانم از شدت اشتیاق طوری می‌بارید که نگاهم از آب پُر شده و به سختی می‌دیدم. 💠 دیگر همه رنج‌ها فراموشم شده و فقط می‌خواستم با همه هستی‌ام به فدای حیدر شوم که پیام داد :«من خودم رو تا نزدیک رسوندم، ولی دیگه نمی‌تونم!» نگاهم تا آخر پیامش نرسیده، دلم برای رفتن سینه سپر کرد و او بلافاصله نوشت :«نرجس! من فقط به تو اعتماد دارم! خیلی‌ها رو خریده.» 💠 پیامش دلم را خالی کرد و جان حیدرم در میان بود که مردانه پاسخ دادم :«من میام حیدر! فقط بگو کجایی؟» که صدای زهرا دلم را از هوای حیدر بیرون کشید :«یه ساعت تا مونده، نمی‌خوابی؟» نمی‌خواستم نگران‌شان کنم که گوشی را میان مشتم پنهان کردم، با پشت دستم اشکم را پاک کردم و پیش از آنکه حرفی بزنم دوباره گوشی در دستم لرزید. 💠 دلم پیش اضطرار حیدر بود، باید زودتر پیامش را می‌خواندم و زهرا تازه می‌خواست درددل کند که به در تکیه زد و زمزمه کرد :«امّ جعفر و بچه‌اش شدن!»... ادامه_دارد...... ✍️نویسنده: فاطمه_ولی_نژاد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☀️ صـــــــ📿ـــلوات خاصه ی حضرت علی بن موسی الرضا به نيت خشنودي آن حضرت و بر آورده شدن حاجــــــــــات.☀️ ⚜اللهّمَ صَلّ عَلی عَلی بنْ موسَی الرّضا المرتَضی⚜ الامامِ التّقی النّقی ⚜ و حُجَّّتکَ عَلی مَنْ فَوقَ الارْضَ⚜ و مَن تَحتَ الثری⚜ الصّدّیق الشَّهید ⚜صَلَوةَ کثیرَةً تامَةً⚜ زاکیَةً مُتَواصِلةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَه⚜ کافْضَلِ ما صَلّیَتَ‌عَلی‌اَحَدٍ مِنْ اوْلیائِک⚜ َ ✍ترجمه: ☀️خدایا رحمت فرست بر علی بن موسی الرضا☀️ امام با تقوا و پاک ☀️و حجت تو بر هر که روی زمین است ☀️و هر که زیر خاک، ☀️رحمت بسیار و تمام با برکت ☀️و پیوسته و پیاپی و دنبال هم چنان ☀️بهترین رحمتی که بر یکی از اولیائت فرستادی☀️ 💫زیــــ🕌ــــــارتش در دنیا و شفاعتش در عقبی نصیبمان بگردان💫 الهـــــــــــــے آمیݧ التمــــــــــاس دعــــــــــا ✨اݪّلهُمَّ صَݪِّ عَݪے مُحَمَّد وَ آݪِ مُحَمَّد وَ عَجِّݪ فَرَجَهُمْ✨ 📿🕌📿🕌📿🕌📿🕌📿 @Emam_kh