eitaa logo
رسانه مردم
132 دنبال‌کننده
8.5هزار عکس
6.9هزار ویدیو
21 فایل
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ انتقاد و پیشنهاد @ahmad_m313 @shahadat_114
مشاهده در ایتا
دانلود
👈شاید یک سال بزرگ‌تر از ایشان باشم و چه بسا همسن باشیم.به هر حال این مسایل چندان مهم نیست.ایشان در زمینه‌های مختلف از ما بالاترند و سن در توانایی‌ها،تجربیات،فهم و ملاک نیست.ما در میدان جنگ با هم رفیق شدیم و کسانی که در سختی‌ها با هم رفیق می‌شوند،ارتباطاتشان محکم‌تر و پایدارتر از افرادی است که در شهر یا محله‌ای با هم آشنا و رفیق می‌شوند.البته از افرادی هستم که به سردار سلیمانی به عنوان فرمانده‌ای که الحمدلله هم در دوره دفاع مقدس موفق بودند و هم بعد در مأموریت‌های داخل و خارج از کشور توفیق داشتند،ارادت دارم.قاآنی سال ۲۰۱۲ میلادی توسط آمریکا جزء افراد تحریم شده قرار گرفت.وی سال ۹۳ در تشریح وضعیت منطقه خاورمیانه و تعادل قدرت در آن گفت:آمریکا و اسراییل کوچک‌تر از آن هستند که خود را همتراز با قدرت نظامی ایران بدانند؛این قدرت اکنون خود را در کنار مردم مظلوم فلسطین و غزه در قالب موشک و سلاح به منصه ظهور رسانیده است. در سال ۹۶ کمک به مسلمانان را هدف جمهوری اسلامی دانست و گفت:ما وقتی برای دفاع از مسلمانان کشورهای اسلامی گام برداشتیم،هدفمان انجام وظیفه الهی بود و اولین نتیجه اش متوجه خود نظام شد.به برکت دستگیری از مسلمانان خداوند خطراتی را از این کشور دفع کرد و باعث شد تا ایران به یک مرکز امنیت و ایجاد امنیت برای دیگر کشورها تبدیل شود.وی همچنین درباره زیاده خواهی های آمریکا در منطقه خاورمیانه می گوید:پایه‌گذاری تمام امور،از دوران دفاع مقدس صورت گرفت و اگر جمهوری اسلامی نبود،آمریکا تمام منطقه را به آتش کشیده بود.
👈پس از اشاره به این حادثه در کتاب «ماموریت برای وطنم» عنوان کرد: «پدرم بدوا به‌رفع زنان اقدام کرد و در اثر تشویق و تحریض وی در سال 1309 نخستین بار بعضی از بانوان طبقه اول در خانه‌های خود و مجالس مهمانی به لباس زنان اروپایی در آمدند و عده کمی هم جرأت کرده، بدون حجاب در خیابان‌ها ظاهر می‌شدند. در سال 1313 آموزگاران و دختران دانش‌آموز از داشتن حجاب ممنوع شدند و افسران ارتش با زنانی‌که حجاب داشتند راه نمی‌رفتند.»رضاشاه پس از سفر به ترکیه در سال 1313 و تحت تاثیر اقدامات آتاتورک، ممنوعیت حجاب در مدرسه‌های دخترانه پخش شد و قانونی در این راستا تصویب شد. رضاشاه پس از سفر، به مستشارالدوله صادق، سفیر کبیر ایران در ترکیه گفت: «هنوز عقب هستیم و فوراً باید با تمام قوا به پیشرفت سریع مردم خصوصاً زنان اقدام کنیم.» صدرالاشرف نیز در خاطرات خود از تأثیر سفر بر رضاشاه یاد کرده و نوشته است: «رضاشاه پس از مسافرت به ترکیه در اغلب اوقات ضمن اشاره به پیشرفت سریع ترکیه، از رفع حجاب زن‌ها و آزادی آنان صحبت و تشویق می‌کرد.»در سال‌های 1313 و 1314، اقدامات تبلیغاتی به منظور آماده ساختن افکار عمومی برای کشف حجاب انجام گرفت. جشن‌ها و مجالس سخنرانی متعددی در این زمینه در تهران و دیگر شهر‌ها برپا شد.کانون بانوان در سال 1314 تحت نظارت وزارت معارف و به ریاست شمس پهلوی تأسیس شد. در این کانون، ‌اشخاصی نظیر صدیقه دولت‌آبادی، فاطمه سیاح، بدرالملوک بامداد، هاجر تربیت، فخرالزمان غفاری بایندر و پری حسام شهیدی فعالیت داشتند.این کانون موظف بود مجالس مختلف سخنرانی برگزار کرده و از دعوت کند تا برای حضار راجع به مقام زن و مرد سخنرانی کنند. در تعقیب این سیاست به وزارت معارف دستور داده شد که در مدارس کشور مجالس جشن و سرور و خطابه با روی باز و بدون حجاب برگزار شود و نیز تصمیم گرفته شد مدارس ابتدایی تا سال چهارم به صورت توسط زنان اداره شود. در نشریات نیز مقالاتی در انتقاد از حجاب به چاپ رسید.در آغاز سال 1314 یکی از گام‌های اصلی رضاشاه برای کشف حجاب از آغاز شد. در جشنی با حضور علی‌اصغر حکمت، وزیر معارف در مدرسه شاهپور شیراز برگزار شد. "عده‎ای از دختران جوان بر روی سن ظاهر گشته، به ناگاه برقع از روی بر گرفتند و با چهره‎ای باز و گیسوانی نمایان، پایکوبی را آغاز کردند."متدینین شیراز چنین ننگی را برنتابیدند، فردای آن روز در مسجد وکیل شیراز اجتماعی با محوریت روحانی مبارز آیت‌الله سید حسام‎الدین فال‌اسیری برگزار شد و خواستار مواظبت مردم در برابر توطئه‌ها شد.این دعوت مردم به حضور در صحنه منجر به دستگیری و حبس سریع وی شد.روحانیون حوزه علمیه در برابر این حادثه، تجمعی اعتراضی در منزل آیت‌الله شیخ یونس اردبیلی در برابر اقدام‌های انجام شده بر علیه برگزار کردند.حاصل این تجمع، درخواست از آیت‌الله حاج آقا حسین قمی، از مراجع وقت که سابقه زعامت حوزه علمیه خراسان را داشتند بود تا جهت گفتگوی مستقیم با رضا شاه به تهران عزیمت کنند.وی پس از عزیمت به تهران در حرم حضرت عبدالعظیم حسنی بازداشت و ممنوع الملاقات شد. واکنش تند رضاشاه در برابر خیرخواهی روحانیت، موجب تجمعی از روحانیان معترض در شد. از تهران به شهربانی مشهد دستور رسید که وعاظ معروف زودتر دستگیر شوند. علما تصمیم گرفتند به شاه تلگراف فرستاده و او را از این کار باز دارند.هشت نفر از علما، صبح روز جمعه 20 تیر 1314 این تلگراف را امضا کردند. این تجمع با حدود یکصد نفر کشته و زخمی توسط قزاق‌ها، وارد مرحله جدیدی شد. مردم به مقاومت ادامه دادند و نظامیان عقب‌نشینی کردند. مردم از اطراف به مسجد گوهرشاد آمده و برای متحصنین غذا آوردند، زنان با علم کردن چادری در وسط مسجد، به نهضت پیوستند. نواب احتشام رضوی برای زنان سخنرانی کرد. شعارها در این تجمع به صراحت بر علیه حجاب‌زدایی و تغییر لباس بود و شعارهایی نیز بر ضد سلطنت داده شد.در این مرحله رضاشاه شخصا دستور قتل عام مسجدنشینان را صادر کرد. 21 تیرماه با استقرار نظامیان در نقاط حساس و در مرکز تجمع مردم، مسلسل‌ها بر نقاط مشرف بر تجمع مردم نصب شد. نیمه شب مسلسل‌ها با هدف تصرف مسجد به کار افتاد. عده کشته‌شدگان بین 2 تا 5 هزار نفر و دستگیرشدگان 1500 نفر برآورد شده است. نقل موجود حکایت از حمل جنازه‌ها و زخمی‌ها با 56 کامیون و دفن آن‌ها دارد.
👈حسن پور،احمد بهرامی،رمضانپور و درويشی به اعتصاب غذا دست زدند و در مسجد به بست نشستند.سپس در ساعت يک بعد ازظهر به طرف روستای مجاور راهپيمايی کردند و نسبت به برنامه ها و عملکرد های دولت اعتراض کردند. آنها پس از تجمع در آن روستا و سخنرانی حجت الاسلام بهاری به ولشکلا بازگشتند.با پيروزی انقلاب اسلامی،درویشی به عضويت کميته انقلاب اسلامی در آمد.با گذشت پنج ماه از پيروزی انقلاب به استخدام رسمی آمد.پس از عضويت در سپاه مسئوليت اسلحه خانه سپاه را به عهده گرفت و با شرکت در آموزش نظامی با فنون نظامی آشنا شد.سپس دوره آموزش تکاوری را در مريوان گذراند.پس از اتمام آموزش در واحد عمليات ساری به خدمت مشغول شد.در همين سال ازدواج کرد.چند روز پس از ازدواج با شروع درگيری عوامل ضد انقلاب در گنبد به اين منطقه اعزام شد و يک هفته در آنجا بود.پس از بازگشت به ساری در واحد عمليات سپاه ساری مشغول به کار شد.در نخستين مأموريت يک ماهه که با ماه رمضان مقارن بود در شهرهای مهاباد،سقز و اروميه برای سرکوبی ضد انقلابيون به فعاليت پرداخت.فرماندهی گروه مزبور را که دويست و پنجاه و پنج نفر بودند شهیددکتر مصطفی چمران به عهده داشت که در پاوه در محاصره ضد انقلاب قرار گرفتند.درگيری پاوه با پيام حضرت امام خمينی و حمايت نيروهای نظامی با پيروزی نيروهای انقلاب در تابستان 58 خاتمه يافت.او پس از اتمام مأموريت به ساری بازگشت و چندی بعد مسئوليت روابط عمومی سپاه پاسداران سورک را به عهده گرفت و حدود شش ماه در اين مسئوليت باقی مانده و پس از آن دوباره به ساری برگشت و مسئوليت واحد آموزش نظامی سپاه ساری را به مدت يک ماه به عهده گرفت و به آموزش نظامی نيروهای بسيج و ديگر گروههای مقاومت در پادگان شهيد يداللّه زاده گهرباران پرداخت.در اين مدت پنج ماهه کلاسهای و اسلحه شناسی مختلف تشکيل می داد.در اين زمان عناصر ضد انقلاب در شهرها و مناطق گوناگون کشور،دست به اقدامات ضد انقلابی می زدند.بنابراين علی اکبر در بيشتر اين درگيريها در مناطق شمال کشور شرکت می کرد از جمله در درگيری مجدد شهر گنبد و قائمشهر در زمستان 58 حضور داشت.همچنين به مدت يک هفته به همراه شهيد تورانی به عنوان يکی از محافظان شهید محمدعلی رجايی رئيس جمهور وقت مشغول بود.سپس به مدت يک ماه در چالوس به آموزش نيروهای بسيجی پرداخت و در اوايل نيمه دوم سال 60 به منطقة جنوب کشور اعزام شد.در جاده آبادان ـ ماهشهر مأموريت يافت و در عمليات ثامن الائمه مدت سه ماه در اين منطقه بود و عملاً فرماندهی تيپ تازه تأسيس کربلا را به عهده داشت.با پايان يافتن مأموريت در مناطق عملياتی جنوب،به ساری مراجعت کرد و از آنجا عازم مريوان شد و فرماندهی نُهصد نفر از نيروهای نظامی را به مدت دو ماه به عهده گرفت.در اين زمان همسر و فرزند درويشی با مشکلات اقتصادی مواجه بودند و در منزلی استيجاری در ساری سکونت داشتند.همسرش بنا به توصيه علی اکبر برخی مواقع به روستا رفته و در کارهای منزل و کشاورزی به مادرش کمک می کرد.او انگيزه خود از رفتن به جبهه را ،نابودی ابر قدرتهای جهان و ملت عنوان می کرد.در روزهايی که به مرخصی می آمد،علاوه بر تشکيل کلاس آموزش اسلحه،تعدادی از بانوان را نيز برای امدادگری با خود به کردستان می برد.تنها فرزندش حسين در سال 60 به دنيا آمد.درباره او به همسرش گفته بود:بايد فرزند ما در خط امام باشد،همچنين وصيت کرده بود بعد از من،حسين را به حوزه بفرستيد تا تحصيل علوم اسلامی کرده و مبلغ اسلام شود.علی اکبر دوست داشت به تحصيل علوم دينی بپردازد و به تلاوت قرآن و مطالعه اهميت می داد.علاقه زيادی به ديدار امام خمينی داشت و در آخرين مرخصی که به ساری آمده بود به اتفاق همسرش با امام خمينی(ره)ديدار کردند.درويشی سپس داوطلبانه رهسپار اهواز گرديد و پس از نوزده روز حضور در يک منطقة عملياتی شناسايی که همرزمش حسن پور در آن به شهادت رسيد،جانشينی فرماندهی تيپ تازه تاسيس کربلا را به مدت يک ماه به دوش گرفت.سپس از 10 اسفند 60 تا 10 خرداد 61 جانشين فرمانده تيپ مزبور بود.پس از بازگشت از منطقه عملياتی به عنوان مسئول بسيج سپاه ساری مشغول به کار شد اما در تاريخ پنجم تيرماه 61 بار ديگر به اهواز رفت و فرماندهی يکی از گردانهای تيپ کربلا را به عهده گرفت.در عمليات رمضان در منطقه شلمچه نامه ای نوشت و روی سينه دوست شهيدش گذاشت و سپس به برادر خانم خود ـ علی اکبر حسينی ـ گفت:اگر شهيد شدم جسمم را به عقب برگردان.من در اين عمليات دو الی سه روز ديگر شهيد می شوم.سرانجام طبق پيش بينی،علی اکبر در 23 تير ماه 61 که مصادف با روز بيست و سوم ماه مبارک رمضان بود در حالی که فرماندهی یک گردان از نيروهای تيپ کربلا را به عهده داشت بر اثر اصابت ترکش کاتيوشا در شلمچه به رسيد.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🇮🇷حتما ✅ ❤️مقام معظم رهبری قهرمان رو معرفی میکند. قهرمان یعنی این👆 📣حتما برای دیگران هم بفرستید✅
👈او به محض فارغ التحصیلی به عنوان پژوهشگر در مراکز مهم تحقیقاتی و علمی کشور مشغول به کار شد.در عرصه ای که فعالیت داشت،توانایی فراوانی داشت و نبوغ و تلاش خود را در مسیر خدمت به وطن خویش قرارداد.در همان نخستین سال شروع به کار،در آزمون کارشناسی ارشد سال 78 در دانشگاه دولتی ارومیه پذیرفته و مشغول به ادامه تحصیل در دوره کارشناسی ارشد شد.وی در تیر سال 79 نمود و صاحب یک فرزند دختر به اسم آرمیتا گردید که قبل از 5 سالگی و در برابر دیده گانش شاهد پرپر شدن پدر عزیزش بود.شهید گرانقدر در طول خدمت پربار خود چندین مقاله در حوزه تخصصی خود نگاشت و بسیاری ازطرح های تحقیقاتی را رهبری و اجرا نمود.در پی همین فعالیت های علمی از دانشگاه های متعدد اروپایی جهت ادامه تحصیل و فعالیت پژوهشی از وی دعوت به عمل آمد.این دانشمند به رغم همه این فرصت ها به واسطه عشق به این آب وخاک و روحیات خاص خود که همیشه خود را نمونه یک ایرانی وطن پرست می دانست،به همه آنها گفت.اوضمن تدریس و انجام فعالیت های تحقیقاتی و مسئول اجرای بسیاری از طرح های تحقیقاتی در دانشگاه های تهران،شهید بهشتی و خواجه نصیرالدین طوسی،بود در 34 سالگی معاونت انژری اتمی ایران را به عهده داشت.تخصص اصلی وی،بررسی سیستم انفجار در کلاهک های هسته ای بود.لازم به توضیح است شهید رضایی نژاد با قبولی در تمام مراحل آزمون دکترا سال 90در دانشگاه خواجه نصرالدین طوسی پذیرفته شد،اما با تأسف بسیار فرصت به پایان رساندن این مقطع تحصیلی نشد و در تاریخ اول مرداد 1390 توسط سرویس جاسوسی اسرائیل (موساد) به رسید.
🇮🇷 در هفتم فروردین ماه سال 1347 در روستای کره شال خدابنده دیده به جهان گشود.با فرا رسیدن زمان تحصیل راهی دبستان شد و به فراگیری علم و دانش پرداخت و در زیر سایه تربیت پدر و مادری نیکوسرشت با سیره ائمه اطهار علیهم السلام آشنا شد و در کنار پدر برای تامین معیشت زندگی به کشاورزی روی آورد.وی همواره یار و حامی خانواده بود و به انجام تکالیف شرعی تأکید بسیار داشت.به عنوان کمیته انقلاب اسلامی در زمان جنگ تحمیلی در جبهه کردستان حضور یافت و سرانجام در 3 مرداد ماه سال 1367 در منطقه بانه،خداوند نور ازلی را در چهره اش آشکار ساخت.پیکر مطهرش در منطقه جاوید اثر گشت اما یاد و نامش برای همیشه تاریخ در دلها ماندگار شد.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🇮🇷👆 ❤️حضرت آیت الله خامنه ای رهبر عزیز ایران قهرمان رو معرفی میکند👆 🔸قهرمانی که خود من حقیر خیلی دوست داشتم حداقل یک بار با این بزرگوار نماز جماعت رو تجربه کنم و الان حسرت میخورم که نتوانستم برای یک بار به ایشان نماز را اقتدا کنم.
🇮🇷 اکبر محمدی شهید دفاع مقدس بیستم آبان ۱۳۴۷، در تهران چشم به جهان گشود. پدرش، کارگر بود.اکبر خیلی آرام بود و به شدت اهل بود.پای ثابت و بسیج محله بود.تا پایان سوم راهنمایی درس خواند. به عنوان در جبهه حضور یافت. پنجم مرداد ۱۳۶۷، در اسلام آباد غرب بر اثر اصابت ترکش به (صورت، سر و پا) به رسید. مزار او در بهشت زهرای تهران واقع است. 🌿برای شادی روح این شهید بزرگوار بخوانیم رَحِم الله مَن یَقراءُ الفاتحۀَ مَعَ الصَّلوات🌹
👈عده‌ای از مردم باور نمی‌کردند و این هشدار من را به شوخی می‌گرفتند طوری که ناچار شدم علاوه بر فریاد زدن‌ مداوم، با پرتاب به سمت زمین و ایجاد سر و صدا،افراد بیشتری را از خطر باخبر کنم.یک پژو پارس با پنج شش جوان را دیدم که دور هم نشسته بودند. داد زدم از اینجا بروید،الان می آید. گفتند مسخره نکن.... سیل به ۲۰۰ متری آن‌ها رسیده بود و با من سرِ راست یا دروغ بودن سیل چانه می‌زدند.دیدم بلند نمی‌شوند،با سنگ شیشه ماشین‌شان را شکستم! آن‌ها هم سربالایی را دنبالم کردند و وقتی بالا آمدند،با چشم خودشان سیل را دیدند. همان‌جا مرا در آغوش گرفتند و بوسیدند که جانشان را دادم افرادی که خطر را باور کردند،سریع بستر رودخانه را ترک و خودرویشان را جابه‌جا کردند اما اگر همه خطر را می‌کردند،تعداد می‌شد.۳خودرویی که فیلم‌های آنها منتشر شده و آنها را در حال حرکت در کنار رودخانه نشان می‌دهد متعلق به افرادی است که باورشان نمی‌شد سیل آمده است. در ادامه می‌گوید: وقتی به حاضران در امامزاده سیل را خبر دادم،حدود ۱۵دقیقه بعد سیل به آنجا رسید و افراد زمان داشتند تا خودشان را نجات دهند اما برخی از آنها به خاطر آفتابی بودن هوا باورشان ‌نشد که سیل در راه است.با این حال می‌کنم که توانستم با این کار جان چند نفر را نجات دهم.
🇮🇷 در دی سال ۶۶ در روستای دروان کرج به دنیا آمد.او از نیروهای سپاه بود که به صورت داوطلبانه برای دفاع از حرم (س)به سوریه رفت و در روز دهم مرداد ماه سال ۹۵ در حماء به رسید. پیکر مطهرش در گلزار شهدای کرج آرمیده است. از شهید محمود نریمانی یک فرزند به نام محمدهادی به یادگار مانده است.همسر شهیدنریمانی از او تعریف می کند:همیشه به من و خواهرانش می‌گفت اگر من شهید شدم دوست ندارم صدای گریه و زاری‌تان را بشنود، به همین خاطر هرطور هستید در تنهایی‌ها غم خود را خالی کنید.محمود عاشق ائمه اطهار علی الخصوص حضرت زینب(س) بود و نمی توانست تعدی و ظلم به ساحت ایشان و شیعیان را ببیند و خاموش باشد،بنابراین عاشقانه و غیرتمندانه از فانی ها دل کند و ابدی شد.محمود همیشه وقتی از او تعریف می کردم،می گفت هرگز از من تعریف نکنید،من در این حد که شما می گویید نیستم.همیشه از می گفت و آنان را بندگان خوب خدا می دانست.انگار برات شهادتش را از (ع) گرفته بود، وقتی هم شهید شد مانند ابوالفضل العباس نه چشمی داشت و نه دستی. در آخرین پیامش به دوستش گفته بود که در مراسم تشییع جنازه‌اش روضه حضرت عباس (ع) بخوانند...
هدایت شده از حرف مردم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🇮🇷حتما ✅ ❤️مقام معظم رهبری قهرمان رو معرفی میکند. 🌼قهرمان یعنی این👆 📣حتما برای دیگران هم بفرستید✅ ❤️برای فرج و سلامتی عج صلوات🌼 ☘️اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج به حق حضرت زینب کبری (س)💐
هدایت شده از دفاع از حق
👈پس از اشاره به این حادثه در کتاب «ماموریت برای وطنم» عنوان کرد: «پدرم بدوا به‌رفع زنان اقدام کرد و در اثر تشویق و تحریض وی در سال 1309 نخستین بار بعضی از بانوان طبقه اول در خانه‌های خود و مجالس مهمانی به لباس زنان اروپایی در آمدند و عده کمی هم جرأت کرده، بدون حجاب در خیابان‌ها ظاهر می‌شدند. در سال 1313 آموزگاران و دختران دانش‌آموز از داشتن حجاب ممنوع شدند و افسران ارتش با زنانی‌که حجاب داشتند راه نمی‌رفتند.»رضاشاه پس از سفر به ترکیه در سال 1313 و تحت تاثیر اقدامات آتاتورک، ممنوعیت حجاب در مدرسه‌های دخترانه پخش شد و قانونی در این راستا تصویب شد. رضاشاه پس از سفر، به مستشارالدوله صادق، سفیر کبیر ایران در ترکیه گفت: «هنوز عقب هستیم و فوراً باید با تمام قوا به پیشرفت سریع مردم خصوصاً زنان اقدام کنیم.» صدرالاشرف نیز در خاطرات خود از تأثیر سفر بر رضاشاه یاد کرده و نوشته است: «رضاشاه پس از مسافرت به ترکیه در اغلب اوقات ضمن اشاره به پیشرفت سریع ترکیه، از رفع حجاب زن‌ها و آزادی آنان صحبت و تشویق می‌کرد.»در سال‌های 1313 و 1314، اقدامات تبلیغاتی به منظور آماده ساختن افکار عمومی برای کشف حجاب انجام گرفت. جشن‌ها و مجالس سخنرانی متعددی در این زمینه در تهران و دیگر شهر‌ها برپا شد.کانون بانوان در سال 1314 تحت نظارت وزارت معارف و به ریاست شمس پهلوی تأسیس شد. در این کانون، ‌اشخاصی نظیر صدیقه دولت‌آبادی، فاطمه سیاح، بدرالملوک بامداد، هاجر تربیت، فخرالزمان غفاری بایندر و پری حسام شهیدی فعالیت داشتند.این کانون موظف بود مجالس مختلف سخنرانی برگزار کرده و از دعوت کند تا برای حضار راجع به مقام زن و مرد سخنرانی کنند. در تعقیب این سیاست به وزارت معارف دستور داده شد که در مدارس کشور مجالس جشن و سرور و خطابه با روی باز و بدون حجاب برگزار شود و نیز تصمیم گرفته شد مدارس ابتدایی تا سال چهارم به صورت توسط زنان اداره شود. در نشریات نیز مقالاتی در انتقاد از حجاب به چاپ رسید.در آغاز سال 1314 یکی از گام‌های اصلی رضاشاه برای کشف حجاب از آغاز شد. در جشنی با حضور علی‌اصغر حکمت، وزیر معارف در مدرسه شاهپور شیراز برگزار شد. "عده‎ای از دختران جوان بر روی سن ظاهر گشته، به ناگاه برقع از روی بر گرفتند و با چهره‎ای باز و گیسوانی نمایان، پایکوبی را آغاز کردند."متدینین شیراز چنین ننگی را برنتابیدند، فردای آن روز در مسجد وکیل شیراز اجتماعی با محوریت روحانی مبارز آیت‌الله سید حسام‎الدین فال‌اسیری برگزار شد و خواستار مواظبت مردم در برابر توطئه‌ها شد.این دعوت مردم به حضور در صحنه منجر به دستگیری و حبس سریع وی شد.روحانیون حوزه علمیه در برابر این حادثه، تجمعی اعتراضی در منزل آیت‌الله شیخ یونس اردبیلی در برابر اقدام‌های انجام شده بر علیه برگزار کردند.حاصل این تجمع، درخواست از آیت‌الله حاج آقا حسین قمی، از مراجع وقت که سابقه زعامت حوزه علمیه خراسان را داشتند بود تا جهت گفتگوی مستقیم با رضا شاه به تهران عزیمت کنند.وی پس از عزیمت به تهران در حرم حضرت عبدالعظیم حسنی بازداشت و ممنوع الملاقات شد. واکنش تند رضاشاه در برابر خیرخواهی روحانیت، موجب تجمعی از روحانیان معترض در شد. از تهران به شهربانی مشهد دستور رسید که وعاظ معروف زودتر دستگیر شوند. علما تصمیم گرفتند به شاه تلگراف فرستاده و او را از این کار باز دارند.هشت نفر از علما، صبح روز جمعه 20 تیر 1314 این تلگراف را امضا کردند. این تجمع با حدود یکصد نفر کشته و زخمی توسط قزاق‌ها، وارد مرحله جدیدی شد. مردم به مقاومت ادامه دادند و نظامیان عقب‌نشینی کردند. مردم از اطراف به مسجد گوهرشاد آمده و برای متحصنین غذا آوردند، زنان با علم کردن چادری در وسط مسجد، به نهضت پیوستند. نواب احتشام رضوی برای زنان سخنرانی کرد. شعارها در این تجمع به صراحت بر علیه حجاب‌زدایی و تغییر لباس بود و شعارهایی نیز بر ضد سلطنت داده شد.در این مرحله رضاشاه شخصا دستور قتل عام مسجدنشینان را صادر کرد. 21 تیرماه با استقرار نظامیان در نقاط حساس و در مرکز تجمع مردم، مسلسل‌ها بر نقاط مشرف بر تجمع مردم نصب شد. نیمه شب مسلسل‌ها با هدف تصرف مسجد به کار افتاد. عده کشته‌شدگان بین 2 تا 5 هزار نفر و دستگیرشدگان 1500 نفر برآورد شده است. نقل موجود حکایت از حمل جنازه‌ها و زخمی‌ها با 56 کامیون و دفن آن‌ها دارد.