eitaa logo
『حـَلـٓیڣؖ❥』
299 دنبال‌کننده
6.4هزار عکس
2هزار ویدیو
46 فایل
﷽ ‌‌ و قسم به دست علمداری ات...❗ • • • که تا پای جان .. پای پیمان خواهیم ماند..✋🌲 • • • حلیف ...👀🕊🖇 مقری به وسعت پیمان با علمدار حرم جمهوری اسلامی🍀 • • • • •کپی؟! •با ذکر صلوات برای ظهور آقا امام زمان •از تمام مطالب کاملا آزاد..🙂✅ • • • • • •
مشاهده در ایتا
دانلود
『حـَلـٓیڣؖ❥』
به نام خدا😊🦋 #رمان_پرواز_تا_امنیت #پارت_صد_و_بیست_و_پنج #رسول پاشدم لنگ لنگ به سمت پروژوکتور رفتم.
به نام خدا🕊🖤 وارد مهمونی شدم... خیلی استرس داشتم... از مواجه با رئوف یکم می ترسیدم... آخه... اون یه جاسوس حرفه ای و کار کشته بود... اما نباید اعتماد به نفس خودم رو از دست میدادم... نفس عمیقی کشیدم و وارد شدم... فک میکردم الان انواع لوستر و نور های تزئینی باید باشه... اما وارد که شدم برق از چشمام پرید... هیچ نوری نبود .. برق های خاموش... و رقص نور .. همرا ها با آهنگ ملایم و کلی آدم که با دیدن من هیچ واکنشی نشون ندادن... هعی.... حتی از دیدنشون هم حالم بهم میخورد... خیلی آروم گفتم < آقا رسول شما از ریز دوربین دیدی دارین ؟؟؟ $ لطفا اگر امکان داره پرنور ترین جای خونه بشینید.... و اینکه... آقا محمد سفارش کرد که سعی کنید به رئوف و افرادی که باهاشون گرم میگیره بیشتر آشنا بشید... < چشم... یعنی... یعنی سعی میکنم... $ وای‌.... خانم مهرابی اینطوری که من دارم میبینم شما آمادگی ندارید‌..... اعتماد به نفستون رو از دست ندید... چرا اینقدر با تردید حرف میزنید؟؟؟؟ الان مه چی به شما بستگی داره.... خواهش میکنم یکم فکر کنید.... با این کار یه زمان تمام زحمات تیم رو به باد میدین... < چشم..چشم.. ویشکا به استقبالم اومد.. ~ اوووو... هعی خدا... بچه ها.... ببینید کی اومده .. مهمون ویژه مون رسید😁 < س.. سلام.. اجازه نداد حرف بزنم.. دستم رو کشید به طرف چند تا خانم برد... سعی کردم عین خودشون باشم. < سللام.. خوشبختم.... او.. مای گاد. تبریک میگم واقعا رفیقای جذابی داری😀
🙂🙃🙂🙃🙂🙃🙂🙃 به نظرم این دو پارت قشنگ بود😃
عسگری ترین بهار😂😂😂
🌹لبیک یا حسین❤️ دنبال متن ، عکس ، فیلم و رمان حجابی؟ یا دنبال آموزش قرآنی؟ منم دنبال اینا بودم اینقدر گشتم و پیدا نکردم دیگه کم کم داشتم نا امید میشدم تا اینکه این کانال و دیدم اینقدر خوبه فعالیت هاش حرف نداره مطمئن باش بری توش دیگه دوست نداری از کانالش بیای بیرون😍😁❤️ ❤️👑°•♡[ @HEJABFATEMI13 ]☆•°👑❤️
هدایت شده از #جوانان _گاندو
🐊 شارلوت والرِ گاندو ۲ کیست؟! شارلوت، افسر اطلاعاتی انگلیس (۳۲ساله) با نام مستعار لوتی بود که در پوشش بخش سیاسی سفارت انگلیس در شهریور ۹۴ وارد ایران شد. او دارای سطح اطلاعاتی بالا بود به طوری که سفیر انگلیس در تهران و هیچ کدام از اعضای سفارت حق پرس‌وجو از اقدامات وی را نداشتند و به طور مستقل وارد عمل می‌شد. اهانت به سایر دیپلمات ها و معطل نمودن آنها در امور دیپلماتیک، از شاخصه های رفتاری اوست. لوتی با دیپلمات کشورهای مصر، پاکستان، کویت، گرجستان، آلمان، فرانسه ارتباط داشت و شبکه جمع آوری گسترده اطلاعات را از دیپلمات‌های سایر کشورها فراهم کرده بود. شارلوت علاوه بر ایران، تمرکز ویژه ای بر حوزه یمن، سوریه و نقش ایران در این کشورها داشت و محل جلسات هماهنگی را در سفارت انگلیس و عموما با حضور دیپلمات های فرانسوی برگزار می‌کرد. شارلوت در انتخابات سال ۹۴ ایران به صورت مخفیانه اقدام به فیلمبردای از مجموعه های حساس کشور کرده بود. وی همچنین در زمان حضور خود در ایران به طور جدی پیگیر بورسیه چونینگ (برای جذب نخبگان ایرانی توسط سرویس انگلیس) بود. ✍️علی قلهکی پ.ن: صفحه دوم رو هم ببینید خوشبختانه فصل دوم سریال جاسوسای خارجی رو با اسم خودشون نام میبره امیدوارم فصل سوم جاسوسای داخلی هم با اسم خودشون نام ببره :) پ.ن۲:نویسنده عزیز خودشو کشت بگه این کایلی مور گیلبرت نیست این پست هم جهت اثباتش😂 . . @javanan_gando
پست جدید اشکان دلاوری
پست مجید نوروزی
استوری پندار اکبری
استوری اشکان دلاوری
『حـَلـٓیڣؖ❥』
پست جدید اشکان دلاوری #سرباز_مهدی_عج
من امشب ندیدم.. با این عکس های شما از فکر فک نکنم خواب برم😂 پ.ن شوخی کردم☺️🕊 شبتون خوش🐰🖤
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
استوری جدید علی افشار اشکان میگه می خواهم برم متهم رو بگیرم 😐بعد دستش رو به نشانه یا علی بالا میبره و از دیوار خونه مردم بالا میکشه😂اون طرف هم علی داره با تلفن حرف میزنه میگه الوووووووو اون ۱۰۰تومان زد یا نع ؟🤨😅😂
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آزار و اذیت به سبک رسول 😂 میگه خیلی حیف شدا!یه وجب بالا تر بود ساف تو پیشونیت بود 😁😂 تازه سعید هرچی آبمیوه تو سایت بوده رو خورده 😜 فکر نکنم سعید خورده باشه ها چون فقط فرشید داشت آبمیوه میخورد 😐 رسولم که جنتلمن سریع ۵ تا آبمیوه دیگه سفارش داد 👌😂 محمد هم از همه بهتر رسول رو ادب کرد تا دیگه پر رو نشه 👏😉 در نهایت هم نخود نخود هرکه رود خانه خود به جز رسول بد بخت که باید گذارش بنویسه 😢 بریم بخوابیم وقت کائنات رو نگیریم 😂😂
شب مون رو با یه جمله انگیزشی به پایان می رسونیم .🌸🌸🌸 《ساحل دلت رو بسپر به خدا ...✨🏝》 《خودش قشنگ ترین قایق رو برات میفرسته...🌻🌳💕❤️🖇》 🌼🌹🌼🌹🌼🌹🌼🌹🌼🌹🌼🌹🌼🌹🌼🌹 ☆☆شبتون خوش☆☆
سلام بر همه عزیزان 😉 صبحتون به خیر و با یاد خدا 🌻 انشالله هر جا که هستید سلامت و تن درست باشید 💕 جمله انگیزشی امروز: ✨خدایا بدون ذکر جزئیات شکر ✨
🌳خوب خوب خوب 🌳 ✨به وقت رمان ✨ 💕آماده باشید برای ۲ پارت امروز 💕
آغاز پارت گذاری 👇🖇❤️:
🌳🌳🌳🌳🌳🌳 🌳🌳🌳🌳🌳 🌳🌳🌳🌳 🌳🌳🌳 🌳🌳 🌳 رمان✨امنیتی ✨ از صندلی پایین اومدم و گفتم مشکل از اینجا نیست ! بلیک:واقعا؟ نرگس:تنها جایی که ممکنه باشه مدار ما هست . رسول:اره ، مشکل از مدار شماست . داوود:آقا ترو خدا زود تر درستش کن . رسول:چشم بلیک:اسم شما چیه خانوم ؟ نرگس:من نرگس هستم و شما ؟ بلیک:من از خارج اومدم و اسمم بلیکه . نرگس:به به خوشبختم ! بلیک:منم همینطور . نرگس:ازدواج نکردی ؟ بلیک:نه ، ولی شما کردی ، چون این آقا گفت که اگه برق بره می ترسی پس شوهرته. نرگس:بعله بلیک:چند سالته ؟ نرگس:۲۹ سال بلیک:اصلا بهت نمیاد ! خیلی خوب موندی ! نرگس:ممنون شما چند سالتونه ؟ بلیک:۳۲ سال نرگس:عه وا چرا ازدواج نکردی ؟ دختر به این خوبی ؟ ولی شما هم خوب موندی ها ! بلیک:ممنون ، دوست ندارم ازدواج کنم . رسول :درست شد! داوود:ممنون ، دیگه خراب نمیشه که ؟ رسول:نع ، درست درست. بلیک:ممنون ، با اجازه من برم کار دارم ، نرگس جان خدا حافظ عزیزم . نرگس:به سلامت گلم ، خدا حافظ . داوود:آقا بیا بریم خونه یه آبمیوه بخور رسول:نه ممنون داوود:میگم بیا بریم خوووونهههه یه آبمیوه بخور خسته شدی . رسول:زحمت افتادی ، ببخشید ترو خدا ، با اجازه . رفتم داخل و روی کاناپه نشستم . نرگس خانوم یه لیوان شربت آورد . داوود:... پ.ن:دوستی بلیک و نرگس ادامه دارد...🖇🌻 آنچه خواهید خواند : رسول خوب خوب؟ عه داداش مگه چیه ؟ یه دوربین کوچولو ! ✨با ما همراه باشید ✨ نویسنده:آ.م
🌳🌳🌳🌳🌳🌳 🌳🌳🌳🌳🌳 🌳🌳🌳🌳 🌳🌳🌳 🌳🌳 🌳 رمان ✨امنیتی ✨ داوود گفت داوود:رسول خوب وصل کردی دیگه ؟ رسول:آره داوود:رسول خوب خوب ؟ رسول:عه داداش مگه چیه ؟یه دوبین کوچولو! داوود:شربتت رو بخور شربتم رو تا آخر خوردم و تشکر کردم . داوود:پاشو بریم اداره رسول:ها ! عقل کل دختره ما رو با هم ببینه خوب میفهمه که ! داوود:تو اول میری چند دقیقه بعد منم میام . خدا حافظی کردم و رفتم سایت . اونجا از داخل دوربینا دیدم که داوود از خونه اومد بیرون ، داشت میومد سایت . ۵ روز بعد خیلی دلتنگ نیما و نرجس بودم ! آقا علی تمام حرف های بلیک رو رمز گشایی کرده بود و اینطور که معلوم بود درباره یک ماموریت داخل کردستان بود . تلفنم زنگ خورد با دیدن اسم آقا محمد سریع جواب دادم . نرگس:الو محمد:سلام دخترم، خوبی ؟ نرگس:ممنون آقا شما خوبید؟ محمد:ممنون ، ببین الان داوود میاد اونجا ، آماده باش با هم بیاید اداره . نرگس:چشم محمد:کاری نداری نرگس:نه ، یا علی یه لباس طوسی ست با کتونیم و یه روسری سفید و مشکی با شلوار لی پوشیدم . چادر عربیم رو سرم کردم و رفتم دم در وایسادم . آقا داوود که اومد سوار شدم و رفتیم اداره . اونجا اولین کاری که کردم پریدم بغل نرجس ، خواهر گلم خیلی دلم براش تنگ شده بود . نرجس:فدات بشم من نرگس:خدا نکنه چه خبر ، از نیما خبری نداری ؟ نرجس:دو سه بار رفتم خونه پیشش ولی نه زیاد وقت نکردم . نرگس:آقا محمد کجاست؟ نرجس:توی اتاقش منتظره که بریم و جلسه رو شروع کنه نرگس:خوب بدو بریم رفتیم دم در اتاق و در زدیم و وارد شدیم . پ.ن:پارت بعد قراره بیشتر نزدیک بشیم به بلیک 😉 ادامه دارد...🖇🌻 آنچه خواهید خواند: آقا من بلد نیستم ! قراره با بچه های گروه آقای جمالی همکاری کنیم . ✨با ما همراه باشید ✨ نویسنده:آ.م
💕🌻پایان پارت گذاری 🌻💕
راستی دوستان اگه تا فردا بشیم۴۷۰چهار پارت میزارم .👏😉 اینم بگم پارت های بعدی خیلی خفنه 😜 منتظریم 😍💕😍💕😍💕
استوری اشکان دلاوری پ.ن: خدا رحمتش کنه آدم خوبی بود @GandoNottostop
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اولین پست خانم ستاره سادات قطبی کپشن پست : اینم ما در برنامه ی خندوانه...۰ پ.ن: حضور ایشون و همسرشون آقای شهرام شکیبا در برنامه خندوانه @GandoNottostop