eitaa logo
『حـَلـٓیڣؖ❥』
277 دنبال‌کننده
6.4هزار عکس
2هزار ویدیو
46 فایل
﷽ ‌‌ و قسم به دست علمداری ات...❗ • • • که تا پای جان .. پای پیمان خواهیم ماند..✋🌲 • • • حلیف ...👀🕊🖇 مقری به وسعت پیمان با علمدار حرم جمهوری اسلامی🍀 • • • • •کپی؟! •با ذکر صلوات برای ظهور آقا امام زمان •از تمام مطالب کاملا آزاد..🙂✅ • • • • • •
مشاهده در ایتا
دانلود
✨پایان پارت گذاری ✨
✨🌸فال گاندویی🌸✨ ✨🌸با توجه به رنگ لباست🌸✨ سفید=وحید رهبانی قرمز=مجید نوروزی آبی=اشکان دلاوری مشکی=پندار اکبری سبز=علی افشار سایر=ستاره قطبی ✨✨با توجه به شهری که زندگی میکنی✨✨ تهران= توی نانوایی مشهد=توی چرخ فلک 😂 قم=توی پارک اصفهان=پاساژ سایر=توی قایق 😐 🍀با توجه به ماه تولد دوست صمیمیت🍀 ☘فروردین☘=باهات شوخی میکنه ☘اردیبهشت☘=تهدیدت میکنه😐 ☘خرداد☘=بهت چشمک میزنه😂 🌷تیر🌷= اداتو در میاره😄 🌷مرداد🌷= باهات بازی میکنه 🌷شهریور🌷= ازت سوالای عجیب میپرسه 🍁مهر🍁= برات جوکای بی مزه میگه😂 🍁آبان🍁= میخندونتت😂 🍁آذر🍁= بهت میگه خیلی مُنگُلی😐😂 ⛄️دی⛄️= میترسونتت ⛄️بهمن⛄️= بهت میگه لباست خوشگله ⛄️اسفند⛄️=باهات عکس میگره
در ناشناس بگین چی برای شما در امد.
رها بانو خواهر رسول هست اول رمان گفته شد.
『حـَلـٓیڣؖ❥』
#سرباز_مهدی عج
چشم این چند روز سرم خیلی شلوغ بوده ، همش مشغول کارای عزاداری بودم. از این به بعد بیشتر میشه 😊✨🌸🌾
☝️☝️
به نام خدا🖤🕊 وارد خونم شدم... لباسام رو عوض کردم... خواستم برم اشپزخونه ... که یهو از ترس جیغ کشیدم ◇ چته؟ @ ترسوندیم شری جون... چرا نگفتی اینجایی؟؟ ◇ چه خبر؟؟؟.. دوتا لیوان آوردم... چهره آویزونم خبر از نتیجه کار میداد... ◇ چیه؟؟ تو که واسه رو به رو شدن با اون پسره لح لح میزدی.. میگفتی میخوای بچزونیش.. حالا چرا کشتیات غرق شده؟؟ @ هعی.... باورت نمیشه چقدر محکمه.. اصلا وا نمیده... هر جور که فکرش رو بکنی من باهاش تا کردم‌‌... مهربون بودم... اخم کردم... داد زدم... مسخرش کردم.. جوک تعریف کردم.. ولی خیلی سخت... اصلا نمیشه بهش نزدیک شد‌.. خعلی رو مخ‌.. خعلی... ازین بچه مثبتای .... ایش... ◇ اینجوری که تو میگی پس معلومه هیچی گیرت نیومده... @ نوچ.. ◇ تعقیبش کردی؟؟ کجا رفت،؟؟ @ شری جون .. مث اینکه متوجه نیستیا... یه ادم معمولی نیست... که... توی هزارتا پاساژ و اینجا و اونجا رفت... آخر سرم غیب شد... ◇ پس همه حرفات فقط رجز بود؟؟ هع... از همون اولم میدونستم آخر سر مجبور میشم همون کار جنیفر رو بکنم... @ شری دیوونه شدی؟؟؟ اون راکس عقلش کمه.. حالیش نیس... تو دیگه چرا؟؟؟ ◇ تو که نتونستی هیچ غلطی بکنی .. میگی من چی کار کنم؟؟؟؟؟؟؟؟؟ @ من که کاره ای نیستم... هرچی تو بگی من پایم.. ولی شری خیلی مسخرس... امکان نداره یه مامور امنیتی یا همون اطلاعاتی درقبال پول اطلاعاتی به ما بده.. ◇ اول تشویش... بعد تحدید!! @ من نمیدونم ... ولی به نظر من علیرضا راست میگه... تو زیادی تو نقشت فرو رفتی... شری خودت باش.. میفهمی...؟؟ ◇ تو لازم نکرده منو درس بدی... @ من‌خیلی خستم... میخوابم... هرچی بخوای تو یخچال هست... شب بیدارم کن... ‌................... چند ساعت بعد... ساعت ۱۰ شب بود... تا شام خوردیم یک ساعت طول کشید... شهرزاد گوشیم رو آورد... ◇ بگیر زنگ بزن... @ واسه چی شری؟؟؟ ◇ مگه نگفتی ۳روز دیگه ماشینا امادس... زنگ بزن برا دوروز دیگه قرار بزار... زودم قطع کن... @ اوکی... زنگ زدم به رسول... خیلی تند حرف زدم و قطع کردم.. ◇ هیچ حرف اضافه ای نمیزنی تا خودم بگم.. خودم بت میگم چی بگی... یه چک سفید امضا کرد داد بهم... ◇ اینو بده بهش... بگو هرچی که دوست داره بنویسه... اگه پرسید چرا... حووو‌... بعدا میگم.. @ شری.. حالا کجا میری این موقع شب.. ◇ میرم خونه..‌ راحت ترم ... شب به خیر @ بای🖤