فکر میکنم ادمین کانال قبلا رضایت خودشون رو در این مورد اعلام کردن
#نظرات_شما
#همراه_گاندو
@GandoNottostop
『حـَلـٓیڣؖ❥』
؟؟؟ #شینا #نظرات_شما #همراه_گاندو @GandoNottostop
طرفدار پیدا کردم چقدر😐😂
#شینا
『حـَلـٓیڣؖ❥』
رضایت شما خوشنودی ماست 😍 متشکرم از ادمین #سرباز_مهدی_عج که این رمان زیبا رو ارسال میکنن و همه ادمی
خوشحالم که رمانم مورد پسند شما قرار گرفته 🌻💕✨
#سرباز_مهدی_عج
دوستان باید یه موضوعی رو بگم
نوشتن ۴ پارت در روز واقعا سخته و من نمیرسم بنویسم 😞.
میدونم که درکتون زیاده و ممنون ازتون .😉✨
ولی از این به بعد روزی ۱ تا ۲ پارت داریم.❤️
دوست دارم بیشتر بزارم ولی بخدا نمی تونم .🌻
『حـَلـٓیڣؖ❥』
😐😂😂 #نظرات_شما #همراه_گاندو @GandoNottostop
😂❤️ من اینو زنده میخوام
#فرمانده
『حـَلـٓیڣؖ❥』
😶 #نظرات_شما #همراه_گاندو @GandoNottostop
😂❤️ معادله حل میکنی؟؟
#فرمانده
😅🦋پیروزی فولاد خوزستان رو به همه خوزستانی ها و همه طرفداران این تیم تبریک میگم😃🐰
خوش بدرخشید همسایه ها😜😋
ما با خوزستان همسایه ایم🤩❤️
استقلالی ها هم ناراحت باشید😌🔹
ایشالا جام بعدی😄🦋
#فرمانده
سلام گاندوییا😌🕊⭕️
صبحتون گاندویی😂❤️
چه ذوقیم میکنن😂😂😂😂
پ.ن مدیر شوخیش گرفته😐😂
#فرمانده
『حـَلـٓیڣؖ❥』
💕🌸_____
⇨⛓💛⇦
♦️چه کسانی را در گاندو می بینیم ؟
✅ امنیتی ها :
🔸 امیرحسین عبدی : داریوش فرهنگ در این فصل هم مثل فصل اول به شخصیت عبدی رئیس تیم امنیتی جان میبخشد ، این شخصیت فردی مقتدر و هوشمند است که هدایت تیم را در پرونده های مختلف بر عهده دارد
🔸 محمد : این شخصیت را میتوان قهرمان گاندو دانست ، او سرگروه تیم امنیت است که سعی در گره گشایی ، شناسایی و دستگیری جاسوسان دارد ، بازیگر این نقش وحید رهبانی است
🔸 سعید شهریاری : این نقش با بازی پندار اکبری ، جز جوانانی است که در گروه امنیتی زیر نظر محمد فعالیت دارند
🔸 رسول : یکی از مغزهای متفکر تیم امنیتی است که بیشتر به عنوان هکر و متخصص در امور کامپیوتری معرفی می شود ، ایفاگر این نقش مجید نوروزی است
🔸 دکتر شهیدی : بازجو و یکی از شخصیت های مثبت قصه است که در میان امنیتی ها قرار دارد ، خسرو شهراز عهده دار ایفای این نقش است
✅ جاسوس ها :
🔹 محمد علی موسی پور : شهرام قائدی بازیگر این نقش است که آن را به شخصیت محمد علی شعبانی از اعضای تیم مذاکرات هسته ای نسبت میدهند که فردی دو تابعیتی بوده است ، این شخصیت در سریال جاسوس ام آی۶ در وزارت خارجه ایران نشان داده میشود
🔹 ابراهیم شریف : یکی از جاسوس های سازمان اطلاعات مخفی بریتانیا است که در لباس پزشک خود را میان مردم معرفی میکند ، محمد مختاری بازیگر این نقش است
🔹 مایکل هاشمیان : نشان دهنده شخصیت جیسون رضاییان خبرنگار دورگه ایرانی آمریکایی است ، بازیگر این نقش پیام دهکردی است
🔹 مینا نیک پور : سارا منجزی بازیگر این نقش است ، شخصیتی که جزو جاسوسان ام آی ۶ است
🔹 شارلوت : بیاینا محمودی بازیگر نقش شارلوت یکی از جاسوسان بریتانیا و افسر ام آی ۶ است
🔹 سادیا : یکی دیگر از زنانی که در این فصل با جاسوس ها همکاری دارد ، بازیگر این نقش شهرزاد کمال زاده است
🔹 ساعد : امیریل ارجمند ایفاگر این نقش است
🔹محسن کلاهی : این شخصیت جزو آدم های بد قصه است ، بازیگر این نقش شاهد احمدلو است
✅ سایرین :
🔺 عطیه : کارمند وزارت خارجه و همسر محمد و جزو آدم های خوب قصه است ، ایفاگر این نقش سوگل طهماسبی است
🔺 عزیز : نسرین نکیسا بازیگر این نقش است ، عزیز مادر محمد است
بهمن دان ( فرمانده نیروی دریایی ارتش ) ، اشکان دلاوری ( فرشید / عضو تیم امنیتی ) ، علی افشار ( داوود / عضو تیم امنیتی ) ، محمد جواد طاهری ، مهدی عبادتی ، امیر حسین ابراهیمی ، حمید متقی ، مصطفی سلطانی و ...
منابع:
https://eitaa.com/ganndo
📓✨#گُمنـــــــام
█⇦جوانانگاندو💛✨
@GAaNdoOo🦋🌱
---------------------------------------------------------
به ما بپیوندید😎🖤
@GandoNottostop
『حـَلـٓیڣؖ❥』
💕🌸_____ ⇨⛓💛⇦ ♦️چه کسانی را در گاندو می بینیم ؟ ✅ امنیتی ها : 🔸 امیرحسین عبدی : داریوش فرهنگ در ا
داوود رو گذاشتن جزو سایرین😐😂
پسر کارگردان باشی..
تیر بخوری..
دهقان فدا کار بشی😐
بعد فقط بنویسنت جزء سایرین😂
پ.ن من دیگه رد دادم😐😂
#فرمانده
🌳🌳🌳🌳🌳🌳
🌳🌳🌳🌳🌳
🌳🌳🌳🌳
🌳🌳🌳
🌳🌳
🌳
رمان✨امنیتی ✨
#در_قلب_خطر_به_دنبال_امنیت🖇🌻
#پارت_هجدهم
#داوود
رفتیم خونه رو قولنامه کردیم و سند رو زدیم به نام نرگس خانوم .
وسایلی که از قبل آماده کرده بودیم رو داخل خونه چیده بودیم .
خیلی وقت گیر بود .
خسته شده بودم .
ولی چاره ای نبود .
صندلی رو زیر پام گرفتم و رفتم بالا آروم دریچه کولر رو باز کردم و خودمو بالا کشیدمو رفتم داخل .
برای اینکه صدام نیاد هرچی لازم داشتم رو توی گوشیم برای نرگس پیامک میکردم و اونم وقتی میدید اون وسیلا رو برام میاورد .
۳ ساعت بعد :بالاخره تموم شد
چند تا میکروفن کار گذاشتم !
گوشی رو در گوشم زدم و گوش کردم .
هیچ صدایی نبود !
از در به بیرون نگاه کردم ،برقش روشن بود و صدا های خیلی کمی میومد ،خونه بود .
پس چرا ؟
نرگس که دید به هم ریختم گفت
نرگس:چی شده آقا داوود ؟
داوود:صدا نمیاد !
نرگس:حتما یکی از سیم ها قطع شده .
داوود:نه ، همه رو چک کردم .
نرگس:وایسا ببینم ، من توی راهرو شلنگ آب کولر گازی دیدم که وصل بود به خونه بلیک ، یعنی دریچه کولر آبیش رو بسته ، درست نمیگم ؟
داوود:چرااااا به فکر خودم نرسید ؟ واقعا که خیلی زرنگید ، هم خودتون و هم نرجس خانوم .
نرگس:ممنون
داوود:پس اگه اینطوری باشه ، باید از میکروفن قوی تر استفاده کنیم ولی از این قوی تر که دیگه سیگنال نمیده ، باید همونجا باهاش گوش بدی ، منم که نمیتونم ۲۴ ساعته داخل دریچه کولر باشم !
نرگس:راهی نیست؟
داوود:ماموریت امروزمون شکست خورد ، باید فردا بریم سایت و با آقا محمد حرف بزنم .
نرگس:باش، چیزی میخورید بیارم ؟
داوود:فکر میکردم بلد نباشید چیزی درست کنید !
نرگس:در حد تخم مرغ بلدم ولی تخم مرغ که نداریم !
داوود:الان میرم میخرم
نرگس:ممنون
بعدش رفت داخل اتاق ، منم دوباره گوشی رو در گوشم زدم تا اگه چیزی بود بشنوم .
دیگه واقعا بدنم نمیکشید ، تا الان داخل ۱ روز این همه کار نکرده بودم !
نمیدونم چی شد که خوابم برد :(
وقتی بیدار شدم ساعت ۸ شب بود .
وااااای تخم مرغ!
خواستم برم بخرم که نرگس خانوم از آشپز خونه اومد بیرون و گفت
نرگس:..
پ.ن:اولین روز شکست خوردن 🙁
ادامه دارد...🖇🌻
آنچه خواهید خواند:
نمیخواهد بری خودم رفتم
اگه به آقا محمد نگفتم روز اول دختر مردم رو میزاری شام درست کردن !
✨با ما همراه باشید ✨
نویسنده:آ.م
🌳🌳🌳🌳🌳🌳
🌳🌳🌳🌳🌳
🌳🌳🌳🌳
🌳🌳🌳
🌳🌳
🌳
رمان✨امنیتی ✨
#در_قلب_خطر_به_دنبال_امنیت
#پارت_نوزدهم
#داوود
نرگس خانم از آشپز خونه اومد بیرون و گفت
نرگس:خودم رفتم خریدم :/
داوود:واقعا؟
نرگس:آره ، رفتم مرغ و ماهی و میوه و تخم مرغ ، هویج و سیب زمینی و پیاز و لیمو خریدم .
داوود:اون وقت فقط تخم مرغ بود؟
نرگس:ببخشید دیگه ، گفتم روز اول تخم مرغ ندم بخوری ، مرغ درست کردم .
داوود:ممنون ، پول از کجا اوردی ؟
نرگس:کارت تو .
داوود:کارت من !
نرگس:اره :)
داوود:رمزش چی ؟
نرگس:هکش کردم
داوود:از این کارا هم بلدی ؟ پس خیلی خطر داری .
نرگس:درو خونه رو ببند ۱ ساعته باز گذاشتی .
داوود:باش
۱ ساعت بعد
#نرگس
شامش رو براش،گذاشتم روی میز و خودم رفتم توی اتاق و شروع به خوردن کردم .
وقتی تموم شد اومدم بیرون که دیدم اونم شامش رو خورده .
گفت
داوود:ممنون خیلی خوشمزه بود !
نرگس:نوش جان
داوود:بده من خودم جمع میکنم
نرگس:نه
داوود:میگم بده من
ظرف هارو گرفت و برد داخل آشپز خونه و شست
منم نشستم رو صندلیم و سعی کردم اگه بشه دوربینای خونه بلیک رو هک کنم !
دیگه خیلی دیر وقت بود .
ساعت ۲ نصف شب بود .
سیستم امنیتی دوربینا خیلی قوی بود و ۳ ساعت تمام سعی کردم که هکش کنم و نشد !
بلند شدم رفتم تو اتاق دیدم داوود داره نماز میخونه .
پس نماز شب هم میخونه ؟
همینه که آقا محمد خیلی بهش اعتماد داره .
یه پتو و یه بالش برداشتم و رفتم بیرون روی کناپه خوابیدم .
بعد چند دقیقه اومد از اتاق بیرون و گفت
داوود:اینجا جای منه برو تو اتاق روی تخت بخواب
نرگس:نمیخواهم
داوود:عه ، میگم جای منه پاشو برو
نرگس:اههههههههه، بزار ۵ دقیقه استراحت کنم .
بلند شدم و با حرس رفتم تو اتاق و در رو کوبیدم به هم .
ساعت ۵ بود که بیدار شدم .
رفتم وضو گرفتم و نماز خواندم و اومدم دیدم که داره لباس میپوشه .
گفتم
نرگس:کجا ؟
داوود:میخواهم برم اداره تو هم حاضر کن .
رفتم و سریع حاضر کردم و سوار ماشین شدیم و رفتیم اداره .
پ.ن:از اخلاقای داوود خوندن نماز شبه😍
ادامه دارد...🖇🌻
آنچه خواهید خواند:
سعید کار خودته
تموم شد آقا
✨با ما همراه باشید ✨
نویسنده:آ.م