هدایت شده از شعر و کودکی
#شعر_و_کودکی
مولا جان...
نگذارید باغ ها خراب بشود...
غلامرضا. 7 ساله
@sherokoodaki
هدایت شده از شعر و کودکی
#شعر_و_کودکی
مامان ماسکمو بده بزنم به دهنم.
ولی بینی مو نمی ذارم زیرش. چون اگه بینی مو بذارم اون زیر دیگه نفسم کشیده نمیشه
محمد امین/ سه ساله
@sherokoodaki
هدایت شده از شعر و کودکی
#شعر_و_کودکی
عکس آقای احمدی نژاد با اون خانم بی حجاب را در دبی دیده با تعجب میگه:
مامان این خانمه حجاب نداره ولی ماسک داره!
حانیه ۵ ساله
@sherokoodaki
هدایت شده از شعر و کودکی
#شعر_و_کودکی
سِلِپیتی (سلبریتی) یه جور مریضیه
فاطمه رقیه/ 4 ساله
@sherokoodaki
هدایت شده از شعر و کودکی
#شعر_و_کودکی
کسی که خونه ش نزدیک حرم نباشه تنهاست
پسر/شش ساله
@sherokoodaki
هدایت شده از شعر و کودکی
#شعر_و_کودکی
مامان وقتی دستمو میگیری
یه احساس خوبی میاد تو ذهنم
انرژی های خوب میاد توی بدن من
انرژی های بدِ من میاد پیش تو
تو عصبانی میشی
من خوشحال میشم.
ریحانه/5ساله
@sherokoodaki
هدایت شده از شعر و کودکی
#شعر_و_کودکی
مامان دوست دارم یه دختری مثل خودم به دنیا بیارم... فقط اسمشو باید یه چیز دیگه بذارم...
حانیه/ 5 سال و ده ماهه
@sherokoodaki
هدایت شده از شعر و کودکی
#شعر_و_کودکی
وقتی صدای آقا(اشاره به رهبری) رو می شنوم مغزم گُل گُلی می شه
زینب صفری/ ۵ سال و نیمه
@sherokoodaki
هدایت شده از شعر و کودکی
#شعر_و_کودکی
مهربانی یک دست است که یک سینی شربت دارد
ملیسا رحمانی/ 8 ساله
@sherokoodaki
هدایت شده از شعر و کودکی
#شعر_و_کودکی
وقتی شیطان به حضرت آدم سجده نکرد، خدا از بهشت انداختش بیرون، بعدش اونم زد تو کار خلاف
امیرعلی/شش ساله
@sherokoodaki
هدایت شده از شعر و کودکی
#شعر_و_کودکی
مامان! وقتی توی روضه گریه می کنی چشمات یه جور قشنگی می شه صورتت سفید سفید می شه انگار روشن می شه. بعد اشکات می ریزه روی صورتت. صورتت بوی خوب می گیره.
پسر/شش ساله
@sherokoodaki
هدایت شده از شعر و کودکی
#شعر_و_کودکی
چرا هیچ امامی پیش ما نیست؟
مطهره/ چهار ساله
@sherokoodaki
هدایت شده از شعر و کودکی
#شعر_و_کودکی
مامان زنگ زدم به حرم امام حسین (۱۶۴۰)... دو تا چیز ازش خواستم... اول یه بچه دیگه به ما بده( بچه چهارم)... دوم اینکه بتونیم بریم اربعین... تا وقتی رفتیم اربعین اونجا چیزای مهمتر رو ازش بخوام...
آقا محمدهادی ۹ ساله از قم
@sherokoodaki
هدایت شده از شعر و کودکی
#شعر_و_کودکی
مامان نبودی،یه مهمون داشتیما
کفشدوزک تو موهام اومده بود
فک کرده بود یه جنگل داره
امیرحافظ/ هفت سالگی
@sherokoodaki
هدایت شده از شعر و کودکی
#شعر_و_کودکی
من هرشب به مهربونیای امام زمان تو روزای ظهور فکر می کنم
مطهره/ شش ساله
@sherokoodaki
هدایت شده از شعر و کودکی
#شعر_و_کودکی
در حین پخش مناظره انتخاباتی:
مامان پس چرا نمی جنگن با هم؟
پس شمشیراشون کو؟
حسین/ چهار ساله
@sherokoodaki
هدایت شده از شعر و کودکی
#شعر_و_کودکی
بابا؟
هنوزم جنگِ امام حسین با آدم بدا هست؟
پسر/ 5 ساله
@sherokoodaki
هدایت شده از شعر و کودکی
#شعر_و_کودکی
توی کربلا یه در هست که از اونجا می شه رفت توی بهشت
فاطمه/شش و نیم ساله
@sherokoodaki
هدایت شده از شعر و کودکی
#شعر_و_کودکی
- مامان زمان شما برق بود؟
سید علی/ پنج ساله
@sherokoodaki
هدایت شده از شعر و کودکی
#شعر_و_کودکی
محمد حسین در حال گریه:
مامان من که اینقدر خوبم چرا فقط بوی امام زمان رو توی مسجد و حرمها می فهمم ؟ چرا نمی بینمش؟
دیگه چی کار باید بکنم که ببینمش ؟ دلم براش تنگ شده.
محمدحسین/ ۸ ساله
@sherokoodaki
هدایت شده از شعر و کودکی
#شعر_و_کودکی
من میخوام مثل سید حسن یه قهرمان بشم
حتی میخوام وقتی بزرگ شدم دنیا رو تبدیل به بهشت کنم، که دیگه آدم خوبا برای بهشت رفتن از اینجا نرن :)
حلما/ هفت ساله
@sherokoodaki
هدایت شده از شعر و کودکی
#شعر_و_کودکی
+ بابا تا حالا چند تا فلسطینی تو غزه شهید شدن؟
- حدود ۴۳هزار تا.
+ بابا اگه خون همهشون رو تو یه تفنگ بریزند، اون قدر زیاده که اگه یه بار باهاش به اسرائیل شلیک کنن، نابود میشه.
حسین/ شش ساله
@sherokoodaki
هدایت شده از شعر و کودکی
#شعر_و_کودکی
در حالی که لباسشو شبیه چفیه به صورتش بسته و چوب پرچمشو دست گرفته و آماده پرتاب کردنشه، روی صندلی نشسته و از سمت راستش به من نگاه می کنه و می گه:
+ بابا فکر کنم دیگه منم می تونم برم فلسطین با اسرائیلیا بجنگم.
- چرا؟
+ چون رئیسشون (شهید سنوار) فقط با یه چفیه و چوب، اسرائیلیا رو شکست داد.
حسین/ شش ساله
@sherokoodaki
هدایت شده از شعر و کودکی
#شعر_و_کودکی
دوباره یک لحظه،
غم و حسرت و دلتنگیِ داغها و فقدانهای اخیر به قلبم هجوم میآورد... و همینطور که در آشپزخانه... سرگردان... اینطرف و آنطرف میروم و ظرفهای شسته شده را جا میدهم، بلندبلند با خودم حدیث نفس میکنم و با اهالی خانه دردِ دل:
- آه از دنیایی که دیگر یحیی سنوار ندارد... سید حسن نصرالله ندارد... اسماعیل هنیه ندارد... آقای رئیسی را ندارد... حاج قاسم را ندارد...
این جمله را تمام کرده نکرده، دوباره آهی میکشم...
یکدفعه صدایش به جملهی معترضهای با هیجان و عتاب، از روی مبل بلند میشود:
+ مامااااان!!! از همه مهمتر! این دنیا هنوز حضرت آقا را دارد!
حسین/ شش ساله
@sherokoodaki
هدایت شده از شعر و کودکی
#شعر_و_کودکی
مامان!
دزدا فقط تو اسرائیل زندگی می کنن؟
مهدی/ سه ساله
@sherokoodaki