🌱🌹🌱
🌹🌱
🌱
#بیانیه_گام_دوم
#قسمت_چهارم
انقلاب اسلامی همچون پدیدهای زنده و بااراده، همواره دارای انعطاف و آمادهی تصحیح خطاهای خویش است، امّا تجدیدنظرپذیر و اهل انفعال نیست. به نقدها حسّاسیّت مثبت نشان میدهد و آن را نعمت خدا و هشدار به صاحبان حرفهای بیعمل میشمارد، امّا به هیچ بهانهای از ارزشهایش که بحمدالله با ایمان دینی مردم آمیخته است، فاصله نمیگیرد. انقلاب اسلامی پس از نظامسازی، به رکود و خموشی دچار نشده و نمیشود و میان جوشش انقلابی و نظم سیاسی و اجتماعی تضاد و ناسازگاری نمیبیند، بلکه از نظریّهی نظام انقلابی تا ابد دفاع میکند.
🌱
🌹🌱
🌱🌹🌱
#رهبر_انقلاب 🎤
#سیر_مطالعاتی 📚
#با_هم_قوی_میشویم 💪
#رسانه_شمایید 📱
#شهیدعشق ❤️🌱
🆔 @hajammar313 🔷🔸
این یک ایمیل از طرف خداست:
امروز صبح ک از خواب بیدار شدی؛نگاهت می کردم ؛وامیدوار بودم ک بامن حرف بزنی ؛حتی برای چند کلمه ؛نظرم را بپرسی یا برای اتفاق خوبی ک دیروز در زندگی ات افتاد از من تشکر کنی .اما متوجه شدم ک خیلی مشغولی ،مشغول انتخاب لباسی ک می خواستی بپوشی.
وقتی داشتی این طرف و آن طرف می دویدی تا حاظر شوی فکر می کردم چند دقیقع وقت داری ک بایستی و ب من بگوویی:سلام !،اما توخیلی مشغول بودی .
یک بار مجبور شدی منتظر بشوی وبرای مدت یک ربع ،کاری نداشتی جز آنکه روی یک صندلی بنشینی .بعد دیدمت ک از جا پریدی.خیال کردم می خواهی بامن صحبت کنی ،اما ب طرف تلفن دویدی وبه دوستت تلفن کردی تا از آخرین شایعات با خبر شوی.
تمام روز با صبوری منتظرت بودم.با آن همه کارهای مختلف گمان میکنم ک اصلا وقت نداشتی با من حرف بزنی .متوجه شدم قبل از نهار مدام دور و برت رو نگاه می کنی،شاید چون خجالت میکشیدی ک با من حرف بزنی ،سرت را ب سوی من خم نکردی
تو به خانه رفتی وبه نظر میرسید ک هنوز خیلی کارها برای انجام دادن داری.بعداز انجام دادن چندکار،تلویزیون را روشن کردی نمی دانم تلویزیون را دوست داری یا نه؟
درآن چیزهای زیادی نشان می دهند وتوهروز مدت زیادی از روزت را جلوی آن می گذرانی ،درحالی ک درباره هیچ چیز فکر نمی کنی وفقط از برنامه هایش لذت می بری .
باز هم صبورانه انتظارت راکشیدم وتو درحالی ک تلویزیون را نگاه می کردی ،شام خوردی وباز هم با من صحبت نکردی .
موقع خواب فکر میکنم خیلی خسته بودی .بعداز آنکه به اعضای خانواده ات شب ب خیر گفتی به رختخواب رفتی وفورا به خواب رفتی.اشکالی ندارد.احتمالا متوجه نشدی که من همیشه در کنارت بودم واینهمه کارهای خوب و حلال را کمک کردم انجام دهی .
من صبورم ،بیش از آنچه توفکرش را می کنی،حتی دلم میخواهد یادت بدهم ک توبا دیگران صبور باشی.من آنقدر دوستت دارم ک هروز منتظرت هستم.منتظر یک سر تکان دادن ،دعا ،فکر ،یا گوشه ای از قلبت ک متشکر باشد.
خیلی سخت است ک یک مکالمه یک طرفه داشته باشی، خوب،من باز هم منتظرت هسم ،سراسر پرازعشق تو.
ب امید آنکه شایدامروز کمی هم به من وقت بدهی.
آیا وقت داری ک این را برای کسه دیگری هم بفرستی؟اگر نه، عیبی ندارد می فهمم! اما هنوز دوستت دارم
#شهیدعشق❤️🌱
@Hajammar313
ای روشنای خانه امید، ای #شهید
ای معنی حماسه جاوید، ای #شهید
چشم ستارگان فلک از تو روشن است
ای برتر از سراچه خورشید ای #شهید
#شهید_محمدحسین_محمدخانی
#چهارمین_روز_عاشقی
#شهیدعشق ❤️🌱
🆔 @hajammar313 🔷🔸
📚 #زنان_عنکبوتی
❤️ #قسمت_سی_ششم
اگر دختر خودش بود و این طور رفتار می کردند برای چهارتا عکس و چندرغاز پول،باز هم در اتاقش را می بست. اما فقط نفس عمیقی کشید و گفت:
-کار بالاتر از صدتا زن و ده تا مرده! در عرصه جامعه دارن گسست بدی بین خانواده ایجاد می کنن. کمترینش بلاییه که دارن سر زن میارن جلوی دوربینا و توی فضای مجازی! زن رو در حد یه کالا پایین میارن! تو خودت راضی می شی که زن و دختر نازت این مدل از خودشون عکس بذارن؟
چشمان مرد از این حرف سینا جمع شد. دهانش که باز شده بود تا حرفی بزند همان طور باز ماند...نه رد داد نه تایید. مات گوش می داد. سینا از همین حال مرد استفاده کرد و گفت:
-فردا موقع نماز بهت می گم که باید چه کار کنی!
مرد لب گزید. تردید نه فقط در حرکاتش که در تمام جانش جریان داشت. خودش مدتی بود که متوجه رفتارهای غیرمتعارف بین اساتید و دخترهای مجموعه شده بود. حتی دخترهای جدیدی که به دنبال شهرت سراغ موسسه آمده بودند و بعد از مدتی تمام حیا و شخصیت شان خرد می شد را می دید؛ اما ترجیح داده بود که در اتاقش را ببندد و به این فکر کند که هیچ کس نمی تواند کسی را به کاری وادار کند. حتما خودشان دلشان این بردگی را می خواهد پس کاری از دستش ساخته نیست. اما الآن می دید که...
سینا نگذاشت که بیشتر از این غیبتش در موسسه طول بکشد. بلند شد:
-من و شما هم دیگه رو نه می شناسیم و نه حرفی شنیدی! عادی برخورد کن. الآن هم از مغازه رو به رو برای دخترت یه عروسک بخر که طولانی شدن رفت وآمد امروزت توجیه داشته باشه!
سینا زودتر از مرد عرض خیابان را رد کرد و به چشمان او که بی اراده دنبالش می آمد توجهی نکرد. باید کمی زمان داده می شد تا بتواند آنچه در موسسه دیده و ندیده گرفته بود و حالا داشت برایش تحلیل می شد را بازخوانی کند.
حالا راه رفتن مرد تا موسسه مثل کسی بود که پتک خورده باشد توی سرش. هوش و حواسش همراهیش نمی کرد. دنیا را رنگ دیگر می دید. کور و کر نبود اما این قدر فروغ با او محترمانه برخورد می کرد و این قدر حقوق خوبی می دادند و امکانات فراهم بود که ترجیح داده بود چشم ببندد و کارش را انجام بدهد. تا فردا وقت داشت جواب بدهد. جواب چه را؟ چه می شد؟ چه می کرد؟ عرض خیابان را بی احتیاط رد کرد، عروسکی را در بهت خرید و مثل هر روز مقابل دکه روزنامه فروشی نایستاد.
سینا تا وقتی که مرد وارد خانه نشد با امیر تماسی نگرفت. مرد چند دقیقه پشت درایستاد و یکی دو بار تمام کوچه را با نگاهش بالا و پایین کرد، با تامل زنگ را زد. طوری نگاه به ساختمان و در و دیوار می کرد که انگار بار اولش است این جا می آید. گوشیش که زنگ خورد طول کشید تا صدایش را شنید و وقتی سینا را ته کوچه دید که با موبایل اشاره می کند، بالاخره از سستی درآمد و وصل کرد و صدای سینا را شنید:
-قرارمون توی مسجد نیست. خودم تماس می گیرم.
🕸🕸🕸🕸🕸ادامه دارد🕸🕸🕸🕸🕸
#نرجس_شکوریان_فرد
⭕️کپی، فوروارد حرام⭕️
#شهیدعشق❤️🌱
🆔 @hajammar313 🔷🔸
❤️🍃❤️🍃 *﷽*
🍃❤️🍃
❤️🍃
🍃
#در_مکتب_حاج_قاسم
#قسمت_چهارم
خداوندا! ای قادر عزیز وای رحمان رزّاق، پیشانی شکر شرم بر آستانت میسایم که مرا در مسیر فاطمه اطهر و فرزندانش در مذهب تشیّع عطر حقیقی اسلام قرار دادی و مرا از اشک بر فرزندان علی بن ابیطالب و فاطمه اطهر بهرهمند نمودی؛ چه نعمت عظمایی که بالاترین و ارزشمندترین نعمتهایت است؛ نعمتی که در آن نور است، معنویت، بیقراری که در درون خود بالاترین قرارها را دارد، غمی که آرامش و معنویت دارد.
#وصیت_نامه
🍃
🍃❤️
🍃❤️🍃
🍃❤️🍃❤️
#شهیدعشق❤️🌱
🆔 @hajammar313 🔷🔸
❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
از پشت تریبون دلم عشق چنین گفت:
محبوب تو
«آقا»ست❤️
جمیل است🌹
ملیح است …🌷
اعضای وجودم همه فریاد کشیدند:
احسنت!
صحیح است✌️
صحیح است ✌️
صحیح است…✌️
#شهیدعشق ❤️🌱
🆔 @hajammar313 🔷🔸
@ostad_shojaeسحرنامه-۵.mp3
زمان:
حجم:
8.78M
#سحرنامه ۵
فراز پنجم از دعای ابوحمزه ثمالی
و ما أنا یا ربِّ و ما خطری
هبنی بِفضْلِک و تصدّق علیَّ بعفوک
من که باشـــم ...
که بخواهی، نبخشی اَم ؟ ...
#شهیدعشق❤️🌱
🆔 @hajammar313 🔷🔸
صهـبا03 - طرح کلی اندیشۀ اسلامی در قرآن - ایمان از روی آگاهی.mp3
زمان:
حجم:
14.22M
🔊 طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن
استاد سید علی حسینی خامنهای
📖 جلسۀ سوم: ایمان از روی آگاهی
🗓 شنبه ۳۰ شهریور ۱۳۵۳ شمسی، ۴ رمضان المبارک ۱۳۹۴ قمری
#شهیدعشق ❤️🌱
🆔 @hajammar313 🔷🔸
دعای روز پنجم ماه مبارک رمضان:
«اللَّهُمَّ اجْعَلْنِی فِیهِ مِنَ الْمُسْتَغْفِرِینَ وَ اجْعَلْنِی فِیهِ مِنْ عِبَادِکَ الصَّالِحِینَ الْقَانِتِینَ وَ اجْعَلْنِی فِیهِ مِنْ أَوْلِیَائِکَ الْمُقَرَّبِینَ بِرَأْفَتِکَ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ»
خدایا قرار ده مرا در این ماه از آمرزش جویان، و از بندگان شایسته فرمانبردار، و از اولیای مقرّبت، به رأفتت ای مهربان ترین مهربانان!
#شهیدعشق❤️🌱
🆔 @hajammar313 🔷🔸
صهـبا04 - طرح کلی اندیشۀ اسلامی در قرآن - ایمان زاینده و همراه با تعهدات عملی.mp3
زمان:
حجم:
14.79M
🔊 طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن
استاد سید علی حسینی خامنهای
📖 جلسۀ چهارم: ایمان زاینده و همراه با تعهدات عملی
🗓 یکشنبه ۳۱ شهریور ۱۳۵۳ شمسی، ۵ رمضان المبارک ۱۳۹۴ قمری
#شهیدعشق ❤️🌱
🆔 @hajammar313 🔷🔸