#قلم_نوجوان
سالهاست آدمها نمیتوانند رفاقت ما را باور کنند.
میگویند: «مگر تو #عقل نیستی؟ آخر عقل را چه به #عشق؟ در #قلب ما یا جای توست یا جای او؛ چرا اینقدر اصرار داری هردو شما را با هم قبول کنیم؟...!»
اما ایکاش میدانستند عقل بدون عشق، توهّم و خیالی بیش نیست و عشق بدون عقل، چیزی جز احساسات کوتاه و گذرا.
برخلاف تصور آنها، رفاقت ما، حکایت پیچکهای چندین و چندساله است؛ از همانها که دلبرانه حلقه میزنند، بالا میروند و یکدیگر را در آغوش میگیرند. اما اگر پیوندهای میان دستانشان را قطع کنی، پیچک زیبا در کسری از ثانیه سقوط میکند و برگهای سبز و زیبایش، آرامآرام غمگین و پژمرده میشوند.
سکوت خونین #کربلا در غروب روز دهم ثابت کرد: کافی است من و عشق در کنار هم باشیم. آنوقت است که دلدادگی، نوزاد و نوجوان و جوان و پیر نمیشناسد.
من و عشق، نابترین لحظاتِ با هم بودن را، در کربلای حسین(علیهالسلام) تجربه کردیم؛ در کنار مسافران نینوا و با آن کاروانیان که تمام همّ و غمشان، دلنگرانیهای حسین(علیهالسلام) بود و فدای آن یگانهلیلای دو عالم شدند. همانها که خوب میدانستند عشق، میوه و ثمر درخت عقل است و بیصبرانه برای در آغوش گرفتن معبود، جام «أحلَی مِن العَسل» طلب کردند.
امروز نیز هرکس هردو ما را در قلبش جای دهد، بیشک عاقلانه و عاشقانه، مجنون حضرت دوست میشود و به آستان #سعادت میرسد.
#عنصر_عشق
#محرم
#عاشورا
🌐 Saehat.ir
📱 @Lotfiiazar
🌅 #راه_روشن
امام جعفرصادق(علیهالسلام) میفرمایند:
«خَفِّفُوا الدَّيْنَ فَإِنَّ فِي خِفَّةِ الدَّيْنِ زِيَادَةَ الْعُمُرِ»
بدهی خود را کم کنید، زیرا سبکی قرض، عمر را زياد میکند.
وسائلالشيعة، جلد ۵، صفحۀ ۶۱
🌐 Saehat.ir
📱 @Lotfiiazar
قدر من، عالم اسماست
خودم میدانم
و خدا
با همهٔ اسمائش
به خریداریِ این
بیسروپا آمده است!
اگر عاشق باشم
یک «بلی»ٰ میگویم در قبال اسماء
قابلیت دارم
جلوهٔ کامل انسان باشم
بیبدیلم اگر از بادهٔ اسماء الهی نوشم
و به لطف ربّم
میتوانم ز جمادی و نباتی گذرم
رتبهٔ عالم حیوانی را
پشت سر بگذارم
و فراتر روم از مرتبۀ نورانی
فوق دنیای #ملائک بپرم
بیتوقف بروم تا به خدا
نیست دنیا حدّم
حدّ من لایتناهی است
پر از #معرفت است
امتیازم این است به #ولایت برسم
دست در دست ولی بگذارم
بروم تا ابدیت، به لقاءِ الله
نیست دنیا جایم
دو سه روزی اما
میهمانش هستم
تا درونش به ربوبیت و عرفان برسم
من هم انسان بشوم
گذرم از جلوات غضب و شهوت و وهم
گذرم از حجب نور و خدایی بشوم
و نه مغرور عبادات و علومم گردم
میروم تا به سراپردهٔ عقل
که ندارد ظلمت
از بلندای زمان میگذرم
فوق ادراک و تصور تا نور
تا ته کوچهٔ عرفان و سرور
میروم تا به خدا تا خود عشق
برگرفته از بحث #عرفان_نفس
🌐 Saehat.ir
📱 @Lotfiiazar
امان از وقتی که نظرامون یکی نباشه! اون موقعه که سروکلّهٔ #تفرقه و جدایی پیدا میشه.
مامان بزرگ همیشه میگه: از کوزه همان برون تراود که در اوست.
میگه: ما همهمون مثل کوزهایم. تو باور و اعتقاد یکسانیم، مسلمونیم؛ ولی رفتارمون، اخلاقمون باهم فرق میکنه؛ چون هر کدوممون بر اساس نظر خودمون اعتقادی داریم؛ حالا اگه یکی بخواد برخلاف نظر ما کاری کنه و حرفی بزنه باهاش به مشکل برمیخوریم.
برگرفته از بحث #ریشههای_بنیادین_اخلاق
🌐 Saehat.ir
📱 @Lotfiiazar
مدت زیادی داروهای سنتی و گیاهی مصرف کرده بود؛ کلی کتاب خونده بود برای آشنا شدن با مزاجها؛ به همهجور دکتر سنتی هم مراجعه کرده بود.
یه روز که داشت گیاهایی رو با هم قاطی میکرد و تندتند توضیح میداد این دمنوش باعث رفع چه مشکلی میشه و اگر رفع نشه، چه مشکلاتی پیش میاد، یهویی پریدم وسط حرفش و گفتم: تو این همه اطلاعات جمع کردی برای مداوای جسمت، برای مداوای #نفس آدما هم درمانی داری؟
گفت: وا، مگه نفس ما چِشه؟ مشکلی نداره که!
گفتم: یعنی ما عصبانی نمیشیم؟ حسودی نمیکنیم؟ کینهٔ کسی رو به دل نمیگیریم؟ چشم و همچشمی نمیکنیم؟
دیدم سکوت کرده و کارش رو انجام میده. دیگه چیزی نگفتم.
برگرفته از بحث #ریشههای_بنیادین_اخلاق
🌐 Saehat.ir
📱 @Lotfiiazar