💖✨💖✨💖✨
✨💖✨💖✨
💖✨💖✨
✨💖✨
💖✨
✨
#دو_مدافع
#پارت_هشتادم
سر جام نشستم و گفتم:
_چے اردلان؟
_هیچے میگم میخواے بریم کهف؟
سرمو بہ نشونہ ے تایید تکون دادم.
قبول کردم کہ برم شاید آرامش کهف آرومم میکرد.👌🏻
ممکن هم بود کہ داغون ترم کنہ چون دفعہ ے قبل با علے رفتہ بودم.😞
وارد کهف شدم. هیچ کس نبود رفتم و همونجایے کہ دفعہ ے قبل با علے نشستہ بودیم نشستم.
قلبم کمے آروم شد. اصلا مگہ میشہ بہ شهدا پناه ببرے و کمکت نکنن؟🤷🏻♀
دیگہ اشک نمیریختم ، احساس خوبے داشتم.
چشمامو بستم و زیرلب گفتم:
_خدایا هر چے صلاحہ همون بشہ بہ من کمک کن و صبر بده.🙂
حرفهایے کہ میزدم دست خودم نبود.
مـن اسماء اے کہ انقد علے رو دوست داشت خودش با دست هاے خودش راهیش کرد و الان از خدا صبر و صلاحشو میخواد.
روزها همینطورے پشت سر هم میگذشت.
حوصلہ ے هیچ کارے رو نداشتم اکثرا خونہ بودم حتے پنج شنبہ ها هم نمیرفتم بهشت زهرا.
هر چند روز یکبار علے زنگ میزد بهم اما خیلے کوتاه حرف میزد و قطع میکرد.
روز هایے کہ باهاش حرف میزدم حالم خوب بود اما بعدش دوباره بے و حوصلہ بودم.😞
هرشب راس ساعت ۱۰ روبروے پنجره میشستم و بہ ماه نگاه میکردم. مطمئن بودم کہ علے هم داره نگاه میکنہ و دلش برام تنگ شده.😢💔
~💖~✨~💖~✨~💖~
با صداے گوشیم از خواب بیدار شدم.
دستم رو از پتو آوردم بیرون و دنبال گوشیم میگشتم.📱
زنگ گوشے قطع شد.
از ترس اینکہ نکنہ علے بوده از جام بلند شدم و گوشیمو پیدا کردم.
با چشماے نیمہ بازم قفل گوشے رو باز کردم مریم بود.😪
پوووفے کردم و دوباره روے تخت ولو شدم و پتو رو کشیدم رو سرم. گوشیم دوباره زنگ خورد.📱
با بے حوصلگے برش داشتم و جواب دادم:
_الو
_الو سلام دختر کجایے تو؟ چرا دانشگاه نمیاے؟🤨
_علیک سلام. حال و حوصلہ ندارم مریم.
_وا یعنے چے. مثل این افسرده ها نشستے تو خونہ.😐
_خب حالا کارم داشتے؟
_آره اسماء میخوام ببینمت ، باهات حرف بزنم.
_راجب چے؟
_راجب محسنے ، ازم خاستگارے کرده.😁
خندیدم و گفتم:
_محسنے؟ خوب تو چے گفتے؟
_هیچے، چپ چپ بهش نگاه کردم و گفتم واقعا کہ. بعدشم سریع ازش دور شدم.😁
علے قبلا یہ چیزهایے بهم گفتہ بود ولے فکر نمیکردم جدے باشہ.
_خاک تو سرت مریم بعد از ۱۰۰ سال یہ خاستگار برات اومده اونم پروندیش.😑
خندیدو گفت:
_واقعا کہ حالا کے ببینمت؟
_دیگہ واسہ چے میخواے ببینیم؟ تو کہ پروندیش.🤦🏻♀
_یہ کار دیگہ اے دارم. حالا اگہ مزاحمم بگو.
_من کہ دارم میگم تو بہ خودت نمیگیرے😐
_اِ اسماء
_شوخے کردم بابا ، بعد از ظهر بیا خونمون دیگہ هم زنگ نزن میخوام بخوابم.
_پروووو. باشہ ، پس فعلا.
_فعلا.
#کپیباذکرصلواتمانعیندارد
#خانم_علی_آبادی
#ادمین_یا_صاحب_الزمان 😊☺️