من از آن ࢪوز ڪھ در ݕند ٺو ام..
آزادݥـ 🙃❤️
🦋https://eitaa.com/joinchat/2403205244Cc0685e024d🦋
#پࢪوفایݪچادرے🦋
#ݕانوےچادࢪے🦋
هدایت شده از بیتاب
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
داغدارِ رحلتِ ابنِ رضا، یابنالحسن
میشود در کودکی صاحب عزا ؛ یابنالحسن
هشتم ماه ربیع گویا محرم میرسد
شد عزای باب مظلوم شما؛ یابنالحسن
#کبری_رحمتی
#بیتاب
تسلای دل غمدیدهی مهدی(عج) صلوات🥀💔🖤💔🥀
هدایت شده از . حَنیفـھ☁️ .
آنچہ دࢪ ڪاناݪ 『 دُخــٺـَࢪاݩِمَہدَۆے³¹³ 』گذݜٺ...♥️🖇
دمٺون حیدࢪے🌙💛
ݜبٺون فاطمے🌿💚
یا حق🌹❤️
هدایت شده از گانــدو↫ⓖⓐⓝⓓⓞⓞ
سلامدوستجانم🤤 اومدمتوروبهصلواتدعوتکنم توهماگردوستداشتیاینوبرایبقیهدوستات بفرست😊 تابریمدلآسیدمهدیمونروشادکنیموآقابرامون دعاکنهツ ♥صلواتبفرستمومن😉🙈 بعدازشھادتعلیخوابشرودیدم!🥺 بهمگفت:اگهمیدونستمایندنیابهخاطر صلواتاینهمهثوابوپاداشمیدن😍✌️ حالاحالاهاآرزویشهادتنمیکردم! میموندمتویدنیاوصلواتمیفرستادم.. 💚شهید_علی_موحددوست💚 . .مگههمیشهبایدمناسبتیباشهکهبهخاطر امامزمان(عج)صلواتبفرستیم همینجوریدلیخواستیمهدیهکنیمصلواتبه آقامونامامزمان💖 بزرگوارانیکهتمایلبهشرکتدرتقدیمصلواتبه محضرامامزمان(عج)دارندتعدادصلواتخودرا درلینکزیراعلامفرمایند❤️ ⇩⇩⇩⇩⇩⇩⇩⇩⇩
https://EitaaBot.ir/counter/mcp
😁انتشارشهمخیلیثوابدارهها😁 ♡حداقلواسهیکیبفرسترفیقمهربونم♡
💖✨💖✨💖✨
✨💖✨💖✨
💖✨💖✨
✨💖✨
💖✨
✨
#دو_مدافع
#پارت_بیست_و_سوم
با صداے سجادے از خاطراتم اومدم بیرون...
_خانم محمدے
بہ خودم اومدم با تعجب داشت نگام میکرد😳
نگاهش کردم تا چشمام بہ چشماش افتاد نگاهشو دزدید سرشو انداخت پایین و گفت:
_گوش دادید بہ حرفام؟
خجالت زده گفتم:
_راستش نہ تا یہ جاهاییشو گوش دادم اما...
لبخند زد و گفت:
_خب ایرادے نداره تا کجا گوش دادید؟☺️
باصدایے کہ انگار از تہ چاه میومد همونطور کہ سرم پایین بود گفتم:
_داشتید میگفتید نمیتونستم نسبت بہ شما بے تفاوت باشم.
پوووفے کرد و آهے از تہ دل کشید و ادامہ داد:
_بلہ نمیتونستم نسبت بہ شما بے تفاوت باشم خیلے خودمو کنترل میکردم.
خانم محمدے
این شهید شماست دیگہ؟
یعنے منظورم اینہ کہ هر هفتہ میاید سر این قبر؟🤔
سرمو بہ نشانہ ے تایید تکون دادم.
با دست بہ چند تا قبر اونطرف تر اشاره کرد و گفت:
_اونم شهید منہ منم هر هفتہ میام پیشش.
اتفاقا هر هفتہ هم شما رو میبینم چند بار خواستم بیام جلو و باهاتون حرف بزنم اما نشد.🤦🏻♂
هفتہ ے پیش میدونستم کہ بخاطر خواستگارے چهارشنبہ میاید منم اومدم حتے اومدم جلو کہ باهاتون صحبت کنم اما شما تا متوجہ شدید یکے داره میاد سمتتون رفتید.🚶🏻♀
خانم محمدے شما هر چیزے کہ من از همسر آیندم انتظار دارم رو دارید تا اینجا متوجہ شدم اعتقادات و عقیدمون هم بہ هم میخوره ما باهم میتونیم زیر سایہ ے امام زمان خوشبخت باشیم.😍❤️
البتہ اگہ شما هم قبول کنید...🙃
خیلے داشت تند میرفت.😐
خندم گرفت و گفتم:
_اجازه بدید آقاے سجادے شما براے خودتون بریدید و دوختید من هنوز جواب خیلے از سوالاتمو نگرفتم علاوه بر اون شما از کجا میدونید من چیز هایے کہ شما میخواید رو دارم همیشہ اون چیزے کہ فکر میکنید و میبینید درست نیست.🤷🏻♀
جدا از اون من هم براے خودم معیار هایے دارم از کجا میدونید شما همشو دارید؟🤨
اخم هاش رفت تو هم و با ناراحتے گفت:
_معذرت میخوام اسماء خانم.😞
اولین بار بود کہ اسممو صدا میکرد.
یجورے شدم.
انگار اولین بار بود کہ صداشو میشنیدم.
لپام قرمز شد از خجالت سرمو انداختم پایین. حالا خوبہ قربون صدقم نرفتہ بود عجب بی جنبہ اے بودماااا🤣
متوجہ حالتے کہ بهم دست داده بود شد و پرسید:
_چیزے شده؟🤔
خودمو کنترل کردم کہ صدام نلرزه و گفتم:
_نہ چیزے نشده.🙂
دستشو گذاشت رو دهنش کہ معلوم نشہ داره میخنده و گفت:
خب تا الان من حرف زدم حالا شما بگید.😁
سرفہ اے کردم تا اومدم حرف بزنم گوشیم زنگ خورد...📱
کاملا فراموش کرده بودم مامان زنگ زده بود.
گوشے هنوز دست سجادے بود. گوشے رو گرفت طرفم. گوشے رو ازش گرفتم جواب دادم.
مامان اجازه نداد حرف بزنم.😑
_الو، اسماء؟ معلوم هست کجایے؟ چرا جواب نمیدے؟ نمیگے نگران میشم؟ چرا انقد تو بے فکرے؟😤
انقدر بلند حرف میزد کہ سجادے صداشو میشنید...😐
بلند شدم رفتم اونور تر.🚶🏻♀
_سلام مامان جان ببخشید دستم بند بود نمیتونستم جواب بدم آنتن هم نداشتم.
_مگہ کجایےکہ آنتن ندارے؟🤨
_بهشت زهرا.🙂
_چے؟ بهشت زهرا چیکار میکنے؟ برداشتت بردتت اونجا چیکار؟😟
اومدم جواب بدم کہ آنتن رفت و قطع شد.
#کپیباذکرصلواتمانعیندارد
#خانم_علی_آبادی
#ادمین_یا_صاحب_الزمان 😊☺️
💖✨💖✨💖✨
✨💖✨💖✨
💖✨💖✨
✨💖✨
💖✨
✨
#دو_مدافع
#پارت_بیست_و_یکم
پیرزن اونجا افتاده بود...
با زهرا دوییدیم سمتش، هر چقدر صداش میکردیم جواب نمیداد، اعصابم خورد شده بود گریہ میکردم و بلند بلند صداش میکردم اما جواب نمیداد، تموم کرده بود.😭
مامور آمبولانس اومد سمتمون و گفت:
_خانم ایشون تموم کردن، چیکار میکنید؟
نسبتے با شما دارن؟!🤔
زهرا جواب داد:
_نسبتے ندارم
بلند شدم با صداے بلند کہ عصبانیتم قاطیش بود از آدمايے کہ اطرافمون بودن علت ایـن اتفاقو میپرسیدم.
یہ عده میگفتن کہ گرما زده شده یہ عده میگفتن زیر دست و پا مونده و...
هرکی یہ چیزی میگفت، کلافہ شده بودم.
یہ نفر اومد دستشو گذاشت رو شونم و صدام کرد:
_خانم؟!
برگشتم یہ خانم میان سال محجبہ بود کہ چهره ے مهربونے هم داشت ازم پرسید:
_این خانم باهاتون نسبتے دارن؟🧐
گفتم:
_نه چطور؟🤷🏻♀
گفت:
_من شما رو دیدم کہ کنارشون وایساده بودید و حرف میزدید بعد از رفتن شما این پیرزن از جاش بلند شد، در حالے کہ لبخند بہ لب داشت بہ سمت جمعیت میدویید فریاد میزد و میگفت بالاخره اومدے؟!محمد جان اومدے؟!😍
بعد قاطے جمعیت شد و زیر دست و پا موند. من دوییدم طرفش کہ نزارم بره اما بهش نرسیدم و این اتفاق افتاد.
متاسفم واقعا...😞
اشک از چشام جارے شد رفتم سمت پیرزن هنوز قاب عکس تو بغلش بود قاب عکس و برداشتم پشتش نوشتہ بود "محمد جعفرے"
یاد حرفاش افتادم پس واقعا پسرش اومد دنبالش و اونو برد پیش خودش.
آمبولانس پیرزن رو برد قاب عکس دست مـن موند حال بدے داشتم وقتے برگشتم خونہ هوا تاریک شده بود.🌃
تو خونہ همش یاد اتفاق امروز میوفتادم و اشک میریختم،قاب عکس رو همراه خودم آوردم خونہ شیشش شکستہ بود داشتم عکس و از داخل قاب در میوردم کہ متوجہ شدم یہ کاغذ پشتشہ.🗒
کاغذ رو برداشتم یہ نامہ بود:
🍃🌹یاهو🌹🍃
_مادر عزیز تر از جانم سلام🖐🏻
مرا ببخش کہ بدون اجازه ے شما بہ جبهہ آمدم. فرمان امام بود و من مجبور بودم از طرفے چطور میتوانستم ببینم دشمن جلوے چشمانم بہ خاک وطنم تجاوز کرده و بہ نوامیس کشورم چشم دارد.😞
اگر من بہ جبهه نمیرفتم در قیامت چگونہ جواب مادرم حضرت زهرا را میدادم چگونہ در چشمان مولایم سید و الشهدا نگاه میکردم.😔
مطمعنم خداوند بہ شما و پدر جان صبر دورے و شهادت من را خواهد داد.👌🏻
مادر جان بعد از من بہ جوانان کشور بگو کہ محمد براے حفظ عزت کشور جنگید بگو قرمزي خون و خود را داد تا سیاهے چادر هایشان حفظ شود.🖤
مادر جان براے شهادتم دعا کن...🥀
میگویند دعاے مادر در حق فرزندش میگیرد.👌🏻
حلالم کـن...🙏🏻
پسر خطا کارت "محمد جعفری"
با خوندن نامہ از گذشتم شرمنده شدم تازه داشتم مفهوم چادرے کہ روسرمہ رو درک میکردم طرز فکرم کاملا عوض شده بود دیگه اسماء قبلے نبودم بہ قول مامان داشتم بزرگ میشدم.🙃
از طرفے هم جدیدا همش برام خواستگار میومد در حالے کہ مـن اصلا بہ فکر ازدواج نبودم و هنوز زمان میخواستم کہ خودمو پیدا کنم و بہ ثبات کامل برسم.🤦🏻♀
اون سال کنکور دادم با ایـن کہ همیشہ آرزوم بود مهندسے برق قبول شم ولے عمران قبول شدم چاره اے نبود باید میرفتم...🚶🏻♀
#کپیباذکرصلواتمانعیندارد
#خانم_علی_آبادی
#ادمین_یا_صاحب_الزمان 😊☺️
هدایت شده از گانــدو↫ⓖⓐⓝⓓⓞⓞ
#امام_زمان
آقا نخون نخون که اگه خوندی مجبوری باید کپی کنی منم خوندم مجبور شدم کپی کنم
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
نخوووون😒
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
عجب آدمی هستی تو دیگه 😂😂.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
خیلی دلت میخواد بخونی باشه
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
برو پایین 👇🏻
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
آره برو 👇🏻
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
👇🏻اینم مطلب 👇🏻
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
برچهره دل ربای مهدی (عج) صلوات💚💚
اگه این پیامو تو گروه یا کانال دیگه نذاری تا آخر عمر مدیونی 😍😍😍😍😍
واسه گل روی امام زمان بفرست !!!
─━━━━━━⊱✿⊰━━━━━━─
مدافعان چادر⇇⇩❦✿
♡ ∩_∩
@bdkvdkd
https://www.aparat.com/v/bX0Pa/
سریالزخم😍🌸
خیلیجذاب!😃
خانومپلیسایآیندهحتماببینید☺️🌸
#یازینب
هدایت شده از قلب سبزم💚
چطوریگناهنکنیم؟!
-قدماول🌻:
هروقتکهفکرگناهاومدتوسرت...↯
¹•شیطانرولعنتکن!
²•یهصلواتبفرست!
³•بگواستغفرالله
-قدمدوم🌻:
اگردیدیبازمولکننیست...↯
¹•برویهوضوبگیر!
²•دورکعتنمازبخون!
''تو۹۹درصدمواقعجوابمیده!
کافیهفقطیهبازامتحانکنید''
●•قانوندلمونازامروز↯
موقعگناه،اگردیدیهیچجورهنمیتونی
جلویشیطانوبگیری!
اولدورکعتنمازمیخونی
بعدهرگناهیخواستیانجاممیدی...!
''مطمئنباشاینجوریخداکمکتمیکنهدیگه
سمتاونگناهنمیری...''
˼دخترانچادرۍ˹ | ˼ᴄʜᴀᴅʀɪɪɪ˹
هدایت شده از 🌸 دختــران چــادری 🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴🎥 تا حالا به #چادر اینجوری نگاه کردی؟
📌 نگاه به چادر با زاویه دید متفاوت
🆔 @Clad_girls