eitaa logo
حرف آخر • حکایت و پند •
77.1هزار دنبال‌کننده
5.3هزار عکس
2هزار ویدیو
0 فایل
تابع قوانین جمهوری اسلامی ایران 🇮🇷 -سخنان پر مفهوم بزرگان ایران و جهان -حکایت های جالب و آموزنده تعرفه تبلیغات 👇 https://eitaa.com/joinchat/1314784094C8c098d28af
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دیگر نه بن بست باد و نه بلندای دیوار بی سوال... من ، همین من ساده... باور کن ؛ برای یک بار برخاستن هزار هزار بار فرو افتاده ام...! ‹🤍🌼› @Harf_Akhaar
ضرب المثل اشک تمساح میریزد قدیم معتقد بودند كه غذا و خوراك تمساح به وسیله اشك چشم تامین می شود. بدین طریق كه هنگام گرسنگی به ساحل می رود و مانند جسد بی جانی ساعت ها متمادی بر روی شكم دراز می كشد. در این موقع اشك لزج و مسموم كننده ای از چشمانش خارج می شود كه حیوانات و حشرات هوایی به طمع تغذیه بر روی آن می نشینند. پیداست كه سموم اشك تمساح آنها را از پای در می آورد. فرضا نیمه جان هم بشنود و قصد فرار كنند به علت لزج بودن اشك تمساح نمی توانند از آن دام گسترده نجات یابند. خلاصه هربار كه مقدار كافی حیوان وحشره در دام اشك تمساح افتند، تمساح پوزه ای جنبانیده به یك حمله آنها را بلع می كند و مجددا برای شكار كردن طعمه های دیگر اشك می ریزد. @Harf_Akhaar
نگران فاصله رویا هایت و حقیقت اکنونت نباش. اگر میتوانی چیزی را تصور کنی، آن را به دست خواهی آورد. ‹🤍🌼› @Harf_Akhaar
زندگی‌تان را مصرف کنید! بله درست متوجه شدید! ما همه مصرف کننده‌ايم، پس «زندگی تان را مصرف کنید.» شما یک شیشه عطر را تا آخرین قطره مصرف می کنید. چرا؟ چون ارزشمند است. زندگی خیلی ارزشمندتر از این حرف هاست. تلاش کنید زندگی تان را تا جای ممکن مصرف کنید. فرصت زندگی، مصرف زندگی هیچ فرصتی از زندگی را برای « زندگی کردن » از دست ندهید. منظور این نیست که فقط کار کنید یا مال اندوزی کنید، نه! منظور این است که لحظه لحظه زندگی را لمس کنید. از زندگی تان زباله در نیاورید، تا آنجا که جا دارد، مصرف کنید. تمام استعدادهایی را که دارید، مصرف کنید و نگذارید استعدادها، توانایی و پتانسیل تان هدر برود. ‹🤍🌼› @Harf_Akhaar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
در این ویران سرای درد و ماتم خدا یا زندگی را زیرو رو کن دمی بردار چشم از هستی خود کمی با بنده هایت گفتگو کن...🌱 @Harf_Akhaar
🌱🌱🌱🌱 🌱🌼🤍 🌱🤍 🌱 گاهی اوقات تو زندگی باید روزهای سختی رو هم تجربه کنیم برای اینکه بدونیم کی خانوادمونه،کی دوستمونه و از کی باید رد شد و گذشت....! ـ🌱 ـ🌱🤍 ـ🌱🌼🤍 ـ🌱🌱🌱🌱 @Harf_Akhaar
•🌱•🌱•🌱• خودکشی در هرکس منحصر به خودشه! یکی دیگه شیک‌ نمی‌پوشه، یکی دیگه آرزویی نمی‌کنه، یکی دیگه به تحصیل ادامه نمیده، یکی دیگه به خودش نمی‌رسه، یکی محبت نمی‌کنه، یکی دیگه محبت نمی‌پذیره. و این‌گونه است که اکثر آدم‌ها در سی سالگی می‌میرند و در هشتاد سالگی دفن می‌شوند. ‹🤍🌼› @Harf_Akhaar
خدایی که آسمان را بدون ستون برافراشت قادر است تمام بارهایی را که به قلوب شما سنگینی می‌کند از دوش شما بردارد.🌱 @Harf_Akhaar
پشت تمام آرزوهاي تو خدا ايستاده همان خدایی که آفتاب گردان را می گرداند ... كافيست به حكمتش ايمان داشته باشي و از عمق وجودت صدایش کنی ...🌱 ‹🤍🌼› @Harf_Akhaar
اگر از خودخواهی کسی به تنگ آمده ای،او را خوار مساز بهترین راه آن است که چند روزی رهایش کنی ... گاهی شاپرکی را از تار عنکبوت میگیری تا خیلی آرام رهایش کنی ، شاپرک میان دستانت له میشود ... نیت تو کجا و سرنوشت کجا !! هنگامی که افسرده ای ، بدان جایی در اعماق وجودت ، حضور " خدا " را فراموش کرده ای ... لحظه ها تنها مهاجرانی هستندکه هرگز بر نمی گردند هرگز ! ﮔﻼﯾﻪ ﻫﺎ ﻋﯿﺒﯽ ﻧﺪﺍﺭد ... اما ﮐﻨﺎﯾﻪ ﻫﺎ ﻭﯾﺮﺍﻥ میکند ! ‹🤍🌼› @Harf_Akhaar
🌱یکی از غذاخوری های بین راه بر سر در ورودی با خط درشت نوشته بود: شما در این مکان غذا میل بفرمایید، ما پول آن را از نوه شما دریافت خواهیم کرد. راننده ای با خواندن این تابلو اتومبیلش را فوراً پارک کرد و وارد شد و ناهار مفصلی سفارش داد و نوش جان کرد. بعد از خوردن غذا سرش را پایین انداخت که بیرون برود، ولی دیدکه خدمتگزار با صورتحسابی بلند بالا جلویش سبز شده است. 🌱با تعجب گفت: مگر شما ننوشته اید که پول غذا را از نوه من خواهید گرفت؟! خدمتگزار با لبخند جواب داد: چرا قربان، ما پول غذای امروز شما را از نوه تان خواهیم گرفت، 🌱ولی این صورتحساب مال مرحوم پدربزرگ شماست. 🤍🌼:)))) @Harf_Akhaar
🌱در این شب زیبا و پر ستاره 🌱 دعایتان میکنیم به خیر 🌱نگاهتان میکنیم به پاکی 🌱یادتان میکنیم به خوبی 🌱هر کجا هستید 🌱بهترین‌ها رو برایتان آرزو داریم شب بخیر...🌙🤍 @Harf_Akhaar
🤍وقتی همه چیز 🌼تیره و تار به نظر میرسه 🤍خدا رو با این اسم صدا کن: 🌼 یـا نـور کـل نـور 🤍برای امروزتون 🌼بهترین اتفاقات رو آرزو میکنم صبحتون منور به نورخدا...🌱 @Harf_Akhaar
🌱🌱🌱 امام علی علیه السلام: چه بگویم از سرایی که ابتدایش سختی‌، و سرانجامش نیستی‌ است. در حلالش حساب و در حرامش کیفر است. ثروتمندش دچار فتنه و آزمایش و تهیدستش گرفتار اندوه است. آن که در طلبش کوشید به آن دست نیافت، و آن که زحمتی‌ نکشید خود به او روی‌ نمود. هر که به دیده عبرت به آن نگریست او را بینا کرد، و هر کس به چشم خریداری‌ به آن نظر نمود او را به نابینایی‌ دچار ساخت. ‹🤍🌼› @Harf_Akhaar
‹🌼🤍› شاه اسماعیل صفوی ، علاقه شدید به صوفی گری داشت و برای زیارت مزار شمس به شهر خوی* زیاد سفر می کرد. طوری که 40 روز در کنار منار شمس در خوی، چله گرفت و شکار کرد و با شاخ های قوچ، مناری بر مزار او ساخت. روزی شاه اسماعیل، با لباس مبدل سوار اسب در خوی بر مزرعه گندمی رفت. صاحب مزرعه ، سر بالا گرفت و گفت: ای مرد مواظب باش مزرعه مرا نابودی کردی. شاه چون نزدیک رسید، از اسب پایین آمد و گفت: چقدر به این مزرعه هزینه کرده ای؟ کشاورز گفت: 5 سکه اشرفی. شاه پرسید: چقدر انتظار برداشت وفروش محصول داری؟ گفت: 50 سکه اشرفی طلا. شاه دست در جوال اسب کرد و 50 اشرفی داد و گفت: برو و کار نکن. مرد از این حرکت شناخت او شاه است. به دنبالش راه افتاد. شاه به مزرعه دیگری رفت اما نگذاشت اطرافیان با او وارد مزرعه شوند و با اسب روی گندم زار حرکت کرد، اما صاحب مزرعه سر هم بالا نیاورد و چیزی نگفت.سلامی داد و گفت: چقدر هزینه این مزرعه کرده ای؟ گفت : 5 سکه اشرفی. گفت: چقدر انتظار برداشت داری؟ گفت: 200 سکه اشرفی طلا. شاه دست در خورجین کرده و 200 سکه داد. کشاورز اولی ناراحت شد و گفت: من ندانستم شما سلطان اسماعیل هستید و گرنه بی ادبی نمی کردم. به من نیز کاش این اندازه محبت می کردید . شاه اسماعیل گفت: این مرد بر عکس تو صبور بود و هم خوش گمان. وقتی مرا با اسب بر روی گندم های خود دید، خودش فهمید، کسی که با اسب بر روی گندم زار حرکت می کند یا شرور است یا مومن. چون نگاه کرد دید من شرور نیستم پس صبر کرد و دنبال حکمت این کار من بود. پس اگر بدانیم که خدا هم می بیند و مومن است در برابر مشکلات و تلخی ها صبر می کنیم. ناصبری ما از ناشناختن خداست. دوم این که این مرد به کرم من امید داشت و خوش بین بود و مرا به چشم مردی توانگر دید .با این که 50 سکه ارزش محصول او بود ولی 4 برابر گفت و من دانسته قبول کردم چون سزای خوش بینی به سلطان ، دریافت پاداش نیک است. ولی تو خوش بین نبودی و مرا به چشم گدا و ناتوان دیدی. سزای مزد تو هم آن است که در قلب خود داشتی. پس بدانیم که به خدا نیز هر اندازه در چشم توانگر و کریم نگاه کنیم همان اندازه از سفره و خوان کرمش بهره مند خواهیم شد. و سزای خوش بینی به خدا نیز ، قابل توصیف نیست. ای مرد بدان بهشت را ندیده باید خرید. @Harf_Akhaar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‹🤍🌼› و تو باید یک نفر را داشته باشی که آرامِ جانِ بی‌قرارت باشد. به وقتِ خوب نبودنِ احوالاتت دانه دانه دلتنگی‌هایت را از شانه‌هایِ سنگینت بردارد. تا آرامشِ روحِ متلاشی شده‌ات شود. و تو باید به دور از هیاهویِ شهر یکی را کنجِ دلِ زندگی‌ات داشته باشی که به دل و دوست داشتنش تکیه کنی، کسی که دوست داشتنش به این راحتی‌ها تمام نشود. که اگر پیشَش هر کسی باشی و در هر لباس و موقعیتی، امنیتِ بودنش گرمایِ مطبوعی زیرِ پوستِ زندگی‌ات ببخشد. کسی که برایت با همه ی آنهایی که دیده‌ای فرق کند ... مثلِ روح و جانت تمام و کمال دوستش داشته باشی. و تو این یک نفر را از همه یِ این دنیا و آدمهایش طلبکاری...🌱 @Harf_Akhaar
ﺩﻧﯿﺎﯼ ﻋﺠﯿﺒﯽ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ! ﺑﺮﺍﯼ ﺩﺭﻭﻍ ﻫﺎﯾﻤﺎﻥ، ﺧﺪﺍ ﺭﺍ ﻗﺴﻢ ﻣﯿﺨﻮﺭﯾﻢ... ﻭ ﺑﻪ ﺣﺮﻑ ﺭﺍست ﮐﻪ ﻣﯿﺮﺳﯿﻢ، ﻣﯽ ﺷﻮﺩ ﺟﺎﻥ ﺗﻮ... ‹🌼🤍› @Harf_Akhaar
یه قسمتی توی مغز هست به اسم wise mind که اگه به کارش بگیریم خیلی خوشبخت‌تریم ‏قسمتی که بهمون یاد میده «توو زندگیت آدما باید باشن، اما محتاج به حضورشون نباشی» ‏سخته، ولی راز خوشبختی همینه...🌱 @Harf_Akhaar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‹🤍🌼› وقتی خدا نقاشی میکند:)))) فتبارک الله احسن الخالقین...🌱 @Harf_Akhaar
✍در روزگار قديم در شهر ري خياطي بود كه دكانش سر راه گورستان بود . وقتي كسي ميمرد و او را به گورستان مي بردند از جلوي دكان خياط مي گذشتند . يك روز خياط فكر كرد كه هر ماه تعداد مردگان را بشمارد و چون سواد نداشت كوزه اي به ديوار آويزان كرد و يك مشت سنگ ريزه پهلوي آن گذاشت . هر وقت از جلوي دكانش جنازه اي را به گورستان مي بردند يك سنگ داخل كوزه مي انداخت و آخر ماه كوزه را خالي مي كرد و سنگها را مي شمرد . كم كم بقيه دوستانش اين موضوع را فهميدند و برايشان يك سرگرمي شده بود و هر وقت خياط را مي ديدند از او مي پرسيدند چه خبر ؟ خياط مي گفت امروزسه نفر تو كوزه افتادند . روزها گذشت و خياط هم مرد . يك روز مردي كه از فوت خياط اطلاعي نداشت به دكان او رفت و مغازه را بسته يافت . ازهمسايگان پرسيد : خياط كجاست ؟ همسايه به او گفت : ‌خياط هم در كوزه افتاد . و اين حرف ضرب المثل شده و وقتي كسي به يك بلائي دچار مي شود كه پيش از آن درباره حرف مي زده ، مي گويند :” خياط در كوزه افتاد ” . @Harf_Akhaar
‹🤍🌼› اگر برای بدست آوردن پول مجبوری دروغ بگوئی و فریبکاری کنی، تهیدست بمان !🌱 اگر برای بدست آوردن جاه و مقامی باید چاپلوسی کنی و تملّق بگویی، از آن چشم بپوش !🌱 اگر برای آنکه مشهور شوی، مجبور می شوی مانند دیگران خیانت کنی، در گمنامی زندگی کن !🌱 بگذار دیگران پیش چشم تو با دروغ و فریب ثروتمند شوند ، با تملّق و چاپلوسی شغل های بزرگي را به دست آورند و با خیانت و نادرستی شهرت پیدا کنند، تو گمنام و تهیـدست و قانع باش !🌱 زیرا اگر چنین کنی تو سرمایه ای را که آنها از دست داده اند، به دست آورده ای...🌱 و آن "شرافت" است...🌱 ‌‌ @Harf_Akhaar
در کتاب" درود بر خودم" نوشته شده که دکتر دانیال میگوید : در هجده سالگی , نگران تفکر دیگران در مورد خودتان هستید . وقتی چهل ساله میشوید , اهمیتی نمی دهید که دیگران در مورد شما چه فکر میکنند . و زمانی که شصت ساله میشوید , پی میبرید که اصلا هیچکس در مورد شما فکر نمیکرده وای که چه آسان هدر میدهیم عمر خویش را فقط برای دیگران و طرز فکرشان تا فرصت زندگی داری جانانه زندگی کن...🌱 ‹🤍🌼› @Harf_Akhaar