eitaa logo
حرف آخر • حکایت و پند •
77هزار دنبال‌کننده
5.4هزار عکس
2.1هزار ویدیو
0 فایل
تابع قوانین جمهوری اسلامی ایران 🇮🇷 -سخنان پر مفهوم بزرگان ایران و جهان -حکایت های جالب و آموزنده تعرفه تبلیغات 👇 https://eitaa.com/joinchat/1314784094C8c098d28af
مشاهده در ایتا
دانلود
. مادر! بهشت من همه آغوش گرم توست گویی ســرم هنـــوز بـــه بالیـن نـــرم توست مادر! حيات باتو بهشت‌اسـت و خرّم اسـت ور بی تو بود، هر دو جهانــش جهنّم اسـت امروز هستی‌ام بـه اميد دعـــــای توست فـــردا كليــد بــاغ بهشتـم رضــای توست 🌱روز_مادر_مبارک 🌱 @Harf_Akhaar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🚨خاله زنک بازی و دخالت در امور خونه ابهت مرد رو می‌شکنه! ❌و نق‌نق و لوس‌بازی و غرغر ابهت زن رو! 🌱استاد شجاعی 🌱 ‌‎‎‌‎‎‎‌‎‌‎‎‌‎‎‎‌@Harf_Akhaar
بيست سال ديگه بيشتر براى كارهايى كه نكردى ناراحت ميشى تا كارهايى كه كردى . بگرد ، روياپردازى كن. @Harf_Akhaar
📗بانوی عارفه  ▪️رابعه عدویه از بانوان سعادتمندی است که بر اثر انجام کارهای نیک و تلاش در مسیر سعادت نام نیکو از خود به یادگار گذاشته و در عرفان و سلوک به مقاماتی نائل آمده است . ▫️روزی جمعی از مردم بصره بر در خانه عدویه رفتند و گفتند : ای رابعه مردان را سه فضیلت است که زنان را نیست ،  ۱)آن که مردان عقل کامل دارند و زنان ناقص العقلند و دلیل بر نقصان عقل انهات این که گواهی دو زن برابر گواهی یک مرد است  ۲) انکه زنان ناقص الدین هستند زیرا در هر ماه چند روز از نماز و روزه می مانند ۳) هرگز زنی به مقام نبوت نرسیده است .  رابعه گفت : اگر گفتار شما درست باشد زنان را نیز سه فضیلت است که مردان را نیست .  ۱)ان که در میان انها مخنث نیست ( مرد بی غیرت )  ۲)همه انبیاء و صدیقان و شهیدان و صالحان در دامن زنان پرورش یافته اند و در کنار ایشان بزرگ شده اند. ۳)انکه هیچ زنی ادعای خدائی نکرده است و این جرات و بی ادبی در طول تاریخ به خداوند از مردان سر زده است. @Harf_Akhaar
ذهنتان را در انتظار شکست نگذارید وقتی شما در ابتدای کار به شکست فکر می‌کنید، در طول مسیر به دنبال نشانه‌های شکست هستید و با یک رکود یا فروش پایین و ... با خود می‌گویید این همان شکست است و تسلیم این شکست می‌شوید؛ اما اگر از ابتدا به موفقیت فکر کنید این نشانه ها برایتان نمادی از شکست نیست، تنها به عنوان مانع کوچکی به آن ها نگاه می‌کنید که برای رسیدن به موفقیت باید از آن بگذرید. @Harf_Akhaar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌱🌱🌱 در گوشه‌ای پیرمردی ساده بر روی صندلی چوبی نشسته است. دستانش پر از تکه‌های نان است که آرام و با دقت خورد می‌کند. گنجشک‌ها یکی پس از دیگری با جسارت نزدیک می‌شوند، گویی می‌دانند که این دستان مهربان هیچ تهدیدی برایشان ندارد. یکی روی پایش می‌نشیند، دیگری بر روی دست‌هایش و چند تای دیگر کنارش. پیرمرد آرام آن‌ها را می‌نگرد، انگار که این لحظه‌های ساده و پر از زندگی، گنجی بی‌پایان برای روحش است. @Harf_Akhaar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
امیر المومنین حضرت علی علیه السلام میفرمایند : زنان نزد شما امانت های خداوند هستند آزارشان نرسانید و به آنها سخت نگیرید 🤍🤍🤍🤍🤍 @Harf_Akhaar
🤍🌼🤍🌼🤍🌼 ♡ ▫️جوانی که با وقاحت با خانمی حرف می زد .....!!! سوار مینی بوس شده بودم و چشمم به جوانی افتاد که تقریبا شانزده سال داشت ..او با گوشی با خانمی حرف می زد و کلمات بسیار زشتی را جلوی مسافران بکار می برد که خشم همه را بر انگیخته بود ... ▪️راحت و بدون هیچ شرم و حیایی به آن خانم اظهار محبت می کرد و‌می گفت : دوستت دارم .. عزیز منی ..فدایت شوم ..عمر و روحمی دستانت را می بوسم ...نور چشمانم ... کلمات خجالت باری که با تبسم و بدون حیا می گفت .... آنطرف پیرزنی بود که باشنیدن این کلمات استغفرالله می گفت .. ومن نزدیک آن جوان بودم و سعی می کردم به او بفهمانم که حداقل صدایش را پایین آورد ..اما او راحت بود و احساس خوشبختی در چهره اش نمایان بود .. ▫️و‌کاری به این نداشت که در اطرافش همه ناراحت و عصبانی هستند .. وقتی جوان مکالمه اش تمام شد در اثنای خداحافظی گفت : خدا حفظت کند مادر جان .. عزیز دلم .. برام دعا کن که به سلامتی برگردم دعای تو رفیق راهم باشد ...پیشانی و پاهایت را می بوسم ... ▪️کلمات آخرش صاعقه برسر همه ما بود که فکر می کردیم داشت با دختری حرف می زد اما او با مادرش صحبت می کرد !! همه خجالت زده شدیم از سوءبرداشتمان ..اماپیر زنی که فقط استغفرالله می گفت اشکهایش می لغزید از شوق اینکه این پسر جوان چگونه به مادرش با کلمات محبت آمیز نیکی می کند ...و جلو آمد پیشانی جوان را بوسید .. کسی دیگر گفت : تو دو درس بزرگ و گرانبها به همه مادادی .. جوان گفت : چه درسی ؟ ▫️درس گرانبها و منحصر بفردی که کمیاب شده و آن نیکی به پدر و مادر است و درس دیگر اینکه گمان بد نسبت به مردم نداشته باشیم .. ودر حالی اشکهایش از چشمانش سرازیر می شد او نیز پیشانی جوان را بوسید... ▪️خداوند احوال همه مارا اصلاح کند ... کم نیستند کسانی که بارها قضاوت نادرست درباره دیگران می کنند ولی حتی حاضر به عذر خواهی نیستند اما حاضرند این لکه تهمت روی پرونده اعمالشان باقی بماند ..نزد احکم الحاکمین ... 🌱ندانسته قضاوت نکنیم🌱 @Harf_Akhaar
هدف از زندگی فقط شاد بودن نیست، بلکه مفید بودن، شرافتمند بودن، دلسوز و غمخوار بودن است. تفاوت دارد كه فقط زندگی کرده ای .... یا خیلی خوب زندگی کرده ای. 🌱"رالف امرسون"🌱 ‌@Harf_Akhaar
Be so busy improving yourself that you have no time to criticize others ‎به قدرى مشغول پيشرفت دادن خودت باش كه هيچ فرصتى براى انتقاداز ديگران نداشته باشی @Harf_Akhaar
📗حکایت همسر نیکو ✍️زنی بود که بیشتر وقتها همسرش در مسافرت بود. این زن همیشه بخاطر همسرش و بخاطر فرزندانش می ترسید که دچار فتنه نشوند. روزی همسرش به پیشش آمد وبه او گفت که هر بار ،در طی سفر ، حالتی به من دست می دهد که برایم عجیب است؛ انگار که چیزی مرا از انجام دادن کار حرام  باز می دارد. حال چه این کار حرام، یک نگاه کردن باشد یا تلفن کردن باشد و یا چیزهای دیگر…. و در روز دیگری پسر بزرگش به پیشش آمد و از مادرش پرسید: مادرم چه دعایی برایم می کنی؟!!!! من هنگامی که با دوستانم به کنار مدارس دخترانه میرویم؛ قلبم حالت گرفتگی دارد. پس از آنجا بر می گردم… دوستانم شماره تلفن دخترها را به من می دهند. و هنگامی که به آنها زنگ می زنم باز همان حالت گرفتگی در من بوجود می آید، تا وقتی که تلفن راقطع کنم و سر جایم بنشینم و حتی وقتی که بر روی اینترنت هستم ، چیزی مرا از انجام دادن حرام باز می دارد؛ حتی اگر یک نظر کردن به عکسی باشد… پس زن آنها را با خبر کرد به این که بعد از هر نماز این دعا را میخوانده: « ﺍﻟﻠﻬﻢ ﺇﻧﻲ ﺃﺳﺘﻮﺩﻋﻚ ﺩﻳﻨﻲ ﻭﺍﻣﺎﻧﺘﻲ ﻭ ﺫﺭﻳﺘﻲ ﻭ ﺯﻭﺟﻲ ﻭ ﻗﻠﺒﻲ ﻭ ﻗﻠﺐ ﺫﺭﻳﺘﻲ ﻭ ﻗﻠﺐ ﺯﻭﺟﻲ ﻭ ﺳﻤﻌﻬﻢ  ﻭ ﺟﻤﻴﻊ ﺟﻮﺍﺭﺣﻬﻢ » (خداوندا همانا من دینم و امانت هایم و فرزندانم و همسرم و قلبم و قلب فرزندانم و قلب همسرم و گوشهایشان را و چشم هایشان را و تمام اعضای بدنشان را در دست تو یا الله، به امانت می گذارم که نگهدارشان باشی ) @Harf_Akhaar
یک نفس با ما نشستی خانه بوی گل گرفت خانه ات آباد کاین ویرانه بوی گل گرفت🌱 از پریشان گویی ام دیدی پریشان خاطرم زلف خود را شانه کردی شانه بوی گل گرفت🌱 پرتو رنگ رخت با آن گل افشانی که داشت در زیارتگاه دل پروانه بوی گل گرفت🌱 لعل گلرنگ تو را تا ساغر و مِی بوسه زد ساقی اندیشه ام ، پیمانه بوی گل گرفت🌱 عشق بارید و جنون گل کرد و افسون خیمه زد تا به صحرای جنون افسانه بوی گل گرفت🌱 از شمیم شعر شورانگیز  آتش ، عاشقان ساقی و ساغر، مِی و میخانه بوی گل گرفت🌱 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‎‌‌‎‌‌‎‌ @Harf_Akhaar
📗داستانک روز مادر بود. چند ماهی می شد که پدرش اجازه ی دیدار مادرش را به او نمی داد ولی این بار او می خواست به هر نحوی که شده مادرش را ببیند. به بهانه ی سردرد از کلاس درس بیرون آمد به حیاط مدرسه نگاهی انداخت هیچ کس را ندید از سرایدار مدرسه نیز خبری نبود با قدم های آهسته به در حیاط نزدیک شد در را باز کرد و از مدرسه خارج شد. به سرعت دوید بی آنکه به پشت سر خود نگاهی بیاندازد. کم کم با دور شدن از مدرسه قدم هایش را آهسته تر کرد. در مقابل خود مغازه هایی را می دید که برایش آشنا بودند این مغازه ها را قبلا بارها دیده بود. در هنگام گذر از مغازه ای بود که ویترین مغازه گل فروشی نظر او را به خود جلب کرد در مقابل آن ایستاد و به گل های زیبای پشت ویترین نگاه انداخت به جیب های خود دستی زد تا گلی را به مناسبت روز مادر برای مادرش بخرد اما چیزی نیافت. تازه یادش آمد که پول هایش را در کیفش جا گذاشته دیگر نتوانست تحمل کند چشمانش پر از اشک شده بود بر روی پله های در ورودی گل فروشی نشست و شروع به گریه کرد. گل فروش که صدای او را شنیده بود بیرون آمد دست او را گرفت و به داخل مغازه برد. او را بر روی چهارپایه ی کوتاهی نشاند. پسرک هنوز سرش را پایین نگه داشته بود و داشت گریه می کرد. گل فروش سرش را بالا آورد و با دستمال اشکهایش را پاک کرد. علت گریه را از او پرسید پسرک که دیگر نمی توانست طاقت بیاورد همه چیز را به او گفت. گل فروش با شنیدن سخنان او خوشحال شد زیرا که از عشق فرزند به مادر آگاه بود بنابراین رو به پسرک کرد و گفت که می تواند هر گلی را که می خواهد برای تقدیم به مادرش بگیرد. پسرک که از شنیدن این حرف خوشحال شده بود و به اطراف خود نگاهی عمیق تر انداخت تا آن موقع این همه گل به این زیبایی یکجا ندیده بود از چهارپایه پایین آمد و به گل های اطراف خود نگاهی انداخت. شاخه گل سرخی را با ساقه ی بلند در میان آنها دید آن را برداشت و با تشکر از گل فروش به سرعت به طرف مادرش دوید به آنجا رسید هنوز خورشید غروب نکرده بود خاک ها را با آستین های لباسش کنار زد و گل سرخی را که از گل فروش گرفته بود را بر روی قبر زیبای مادرش قرار داد. @Harf_Akhaar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چارلی چاپلین خاطره ای از مادرش می‌گوید که اندازه بمب اتم تاثیرگذار است! @Harf_Akhaar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دربهترین شرایط و قشنگ ترین روزها هم، همیشه یه چیزی هست بزنه تو ذوقت. مثل نخ کش شدن لباسی که دوسش داری وسط مهمونی ... زندگی همینه همیشه یه چیزی هست که دلتو نخ کش کنه. شاید همیشه باید یه قیچی همراهمون باشه که جای فکر کردن بهش، نخشو بچینیم و بقیه ی مهمونی رو با حال بد سپری نکنیم :) خدایا بیاموز به ما که لحظه ها در گذرند! بیاموز به ما که هیچ حالتی "پایدار نیست" که می گذرد! اگر "در سختی هستیم" اگر دلتنگیم و در تمام این لحظه ها تو در کنار مایی! @Harf_Akhaar
‏عاشِقِ کَسی باش که از دیوونه بازیات لذت میبَره نَه احمَقی که مَجبورِت کُنه مُدام عادی باشی! @Harf_Akhaar
🌱داستانی آموزنده و زیبا حتماً بخوانید🌱 ✍️حکایت کنند مرد عیال واری به خاطر نداری سه شب گرسنه سر بر بالین گذاشت. همسرش او را تحریک کرد به دریا برود، شاید خداوند چیزی نصیبش گرداند. مرد تور ماهیگری را برداشت و به دریا زد تا نزدیکی غروب تور را به دریا می انداخت و جمع میکرد ولی چیزی به تورش نیفتاد. قبل از بازگشت به خانه برای آخرین بار تورش را جمع کرد و یک ماهی خیلی بزرگ به تورش افتاد. او خیلی خوشحال شد و تمام رنجهای آن روز را از یاد برد. او زن وفرزندش را تصور میکرد که چگونه از دیدن این ماهی بزرگ غافلگیر می شوند؟ همانطور که در سبزه زارهای خیالش گشت و گزاری میکرد، پادشاهی نیز در همان حوالی مشغول گردش بود. پادشاه رشته ی خیالش را پاره کرد و پرسید در دستت چیست؟ او به پادشاه گفت که خداوند این ماهی را به تورم انداخته است، پادشاه آن ماهی را به زور از او گرفت و در مقابل هیچ چیز به او نداد و حتی از او تشکر هم نکرد. او سرافکنده به خانه بازگشت چشمانش پر از اشک و زبانش بند آمده بود. پادشاه با غرور تمام به کاخ بازگشت و جلو ملکه خود میبالید که چنین صیدی نموده است. همانطور که ماهی را به ملکه نشان میداد، خاری به انگشتش فرو رفت،درد شدیدی در دستش احساس کرد سپس دستش ورم کرد و از شدت درد نمیتوانست بخوابد... پزشکان کاخ جمع شدند و قطع انگشت پادشاه پیشنهاد نمودند، پادشاه موافقت نکرد و درد تمام دست تا مچ و سپس تا بازو را فرا گرفت و چند روز به همین منوال سپری گشت. پزشکان قطع دست از بازو را پیشنهاد کردند و پادشاه بعداز ازدیاد درد موافقت کرد. وقتی دستش را بریدند از نظر جسمی احساس آرامش کرد ولی بیماری دیگری به جانش افتاد... پادشاه مبتلا به بیماری روانی شده بود و مستشارانش گفتند که او به کسی ظلمی نموده است که این چنین گرفتار شده است. پادشاه بلافاصله به یاد مرد ماهیگیر افتاد و دستور داد هر چه زودتر نزدش بیاورند. بعد از جستجو در شهر ماهیگیر فقیر را پیدا کردند و او با لباس کهنه و قیافه ی شکسته بر پادشاه وارد شد. پادشاه به او گفت: -آیا مرا میشناسی...!؟ -آری تو همان کسی هستی که آن ماهی بزرگ از من گرفتی. -میخواهم مرا حلال کنی. -تو را حلال کردم. -می خواهم بدانم بدون هیچ واهمه ای به من بگویی که وقتی ماهی را از تو گرفتم، چه گفتی ؟؟؟ گفت به آسمان نگاه کردم و گفتم : پروردگارا... او قدرتش را به من نشان داد، تو هم قدرتت را به او نشان بده! این داستان تاریخی یکی از زیباترین سلاحهای روی زمین را به ما معرفی میکند، این سلاح سلاح دعا است...💯 بترس از ناله مظلومی که جز خدا یار و مددکاری ندارد @Harf_Akhaar
مخفیانه ملک بخر  مخفیانه خونه بساز اما جشن افتتاحیه رو با سر و صدا برگزار کن مخفیانه سرقرار برو در خلوت خواستگاری کن اما در حضور جمعیت ازدواج کن اجازه بده دشمنات فقط واقعیت تو رو ببینند و تفکرت را نبینند وگرنه برنامه هات به هم میریزه در بازی شطرنج تو صحبت نمیکنی تو فقط عمل میکنی . تنها زمانی در بازی شطرنج صحبت میکنی که بگی مات زندگی مثل شطرنجه در سکوت عمل کن هرگز نیت خودت رو نشون نده . فقط به دستیابی ادامه بده چون دستاوردهای تو مات تو هستند. 🌱🌱🌱 @Harf_Akhaar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴به نیت حضرت زهرا (س) شیعیان بی‌پناه سوریه را تنها نگذاریم 🔸هزاران شیعه سوریه برای اسکان، تغذیه و ضروریات نیاز فوری دارند؛ یاعلی بگید و کمک کنید 🔸 کمک‌های خود به مردم لبنان و سوریه و امور اجتماعی مربوطه را به شماره کارت زیر واریز کنید👇👇 🔻
6037997750004344
بنام: «جبهه جهانی شباب المقاومة» کانال رسمی شباب المقاومة👇 https://eitaa.com/joinchat/3545694224Ccf85b685fb
حرف آخر • حکایت و پند •
🔴به نیت حضرت زهرا (س) شیعیان بی‌پناه سوریه را تنها نگذاریم 🔸هزاران شیعه سوریه برای اسکان، تغذیه و ض
انشاالله دعای مادرمون حضرت زهرا(س) پست سر همه کمک کنندگان خواهد بود؛مجموعه " شباب‌المقاومة" که مورد تایید ما میباشد؛ مطمئن ترین راه ارتباطی برای رساندن کمک های نقدی شما میباشد
آیانام من هم در دفتر هست دختری به میز پدرش نزدیک می‌شود و کنار آن می‌ایستد. پدر به سختی گرم کار و زیر و رو کردن انبوهی کاغذ و نوشتن چیزهایی در سررسید است و اصلاً متوجه دخترش نمی‌شود تا این که دختر می‌گوید: پدر چه می‌کنی؟ و پدر پاسخ می‌دهد: چیزی نیست، مشغول ترتیب دادن برنامه‌هایم هستم، این‌ها نام افراد مهمی است که باید با آن‌ها ملاقات کنم. دختر پس از کمی تأمل می‌پرسد: پدر، آیا نام من هم در دفتر هست؟… یکی از روان‌شناسان می‌گوید: پیش از ازدواج، شش نظریه برای بزرگ کردن بچه داشتم، اکنون شش بچه دارم با هیچ نظریه‌ای.“ @Harf_Akhaar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تاثیر کلمات در مبتلا شدن به افسردگی 👉 دکتر عزیزی کلمات تو، سرنوشت تو را به وجود می آورند. اندیشه های تو زندگی ات را می سازند و آنچه که به خود می گویی؛ از زندگی ات می شنوی؛ از کلامت بر تو حٌکم می شود. تو همانی می شوی که می اندیشی مراقب گفتگوهای درونی خود باشیم، که کائنات آنها رو می شنود و پاسخ می دهد. ما خالق دنیای خویش هستیم با فکر زیبا زندگی زیباخلق کنیم با عشق با مهربانی. دوست خوبم زیبا فکر کن و دریا دل باش ببخش و ازاد باش رها باش به عزیزات محبت کن ببوس بخند هدیه بده اون عشقی که میبخشی هزاران برابر به خودت بر میگرده شک نکن نگو چرا همش من ... 🌱بگو من منبع عشق جوشانم 🌱 ‎‎‌‌‎‎@Harf_Akhaar
گوته می گوید: اگر ثروتمند نیستی مهم نیست، بسیاری از مردم ثروتمند نیستند اگر سالم نیستی، هستند افرادی که با معلولیت و بیماری زندگی می کنند اگر زیبا نیستی برخورد درست با زشتی هم وجود دارد اگر جوان نیستی، همه با چهره پیری مواجه می شوند اگر تحصیلات عالی نداری با کمی سواد هم می توان زندگی کرد اگر قدرت سیاسی و مقام نداری، مشاغل مهم متعلق به معدودی انسان هاست اما، اگر «عزت نفس نداری»، هیچ نداری ... ‎‎‌@Harf_Akhaar