eitaa logo
حرف آخر • حکایت و پند •
77.1هزار دنبال‌کننده
5.4هزار عکس
2هزار ویدیو
0 فایل
تابع قوانین جمهوری اسلامی ایران 🇮🇷 -سخنان پر مفهوم بزرگان ایران و جهان -حکایت های جالب و آموزنده تعرفه تبلیغات 👇 https://eitaa.com/joinchat/1314784094C8c098d28af
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مراقب باش چیزی را که دوست داری بدست بیاوری وگرنه مجبور می شوی آنچه را که بدست آورده ای دوست بداری @Harf_Akhaar
- میگفت.. خدایاشڪرت‌بخاطرِگریه‌کردن.. که‌وقتی‌دِلِمون‌پُره، سجـاده‌روپَهن‌میکنیم‌‌وبااشڪ‌باهات‌‌ حرف‌میزنیم‌وعجیب‌سَبُک‌وآروم میشیم:)🌱 ‹🤍🌼› @Harf_Akhaar
🌱🌱🌱 آدمی که روزهاست در انتظار تو مانده بی کس نیست! دور و برش پر است از آدم هایی، که شاید خیلی بهتر از تو راه و رسم عاشقی را بلد باشند منتظرت مانده چون وفادار است وفادار به آدمی، که با تمام خوب و بدش روزی انتخاب دلش بوده…! نمیدانم اسمش چیست شجاعت… یا حماقت… اما بعضی ها عجیب، به انتخاب های دلشان پایبندند… ‹‹🤍🌼›› @Harf_Akhaar
برای رویا پردازی وقت بگذارید، زیرا سرچشمه شادیست...🌱 برای زندگی کردن وقت بگذارید زیرا زمان به سرعت میگذرد و هرگز باز نمیگردد ماموریت ما در زندگی بدون مشکل زیستن نیست با انگیزه زیستن است...🤍🌼 @Harf_Akhaar
مهم‌ نیست چه شکلی هستی، مهربونی تو رو به دوست داشتنی‌ترین آدم دنیا تبدیل میکنه...🤍🌼 @Harf_Akhaar
🌱🌱🌱 قاپ کسی را دزدیدن! در مواردی به کار می‌رود که کسی را به لطایف‌الحیل تحت تاثیر قرار دهند و آنچنان نظر مساعدش را به خود جلب کنند که: "هر چه از او بخواهند بکند و هرحرفی به او بگویند باور نماید و مخصوصا در مورد دوم بیشتر موقع استعمال دارد." قاپ به معنی استخوانی خرد در پاچه گوسفند و غیره آمده که با آن قاپ بازی می‌کنند. قاپ بازی به این ترتیب است که مقداری قاپ معمولی را در وسط دایره‌ای به شکل افقی می‌چینند. هر یک از بازیکنان یک شاه‌قاپ در میان دو انگشت دست دارند و در خارج دایره و پشت سر هم با شاه‌قاپها به قاپ‌های وسط دایره می‌زنند. هر کس توانست قاپ‌های بیشتری را بزند و از دایره خارج کند برنده شناخته می‌شود. شاه‌قاپ بزرگتر از قاپ‌های معمولی است و برای آنکه سنگین باشد معمولا قسمت مقعر و فرورفته آن را که جیک می‌گویند با سرب پر می‌کنند و یا به طور کلی آن‌را سوراخ کرده درونش را سرب می‌ریزند تا به علت ثقل و سنگینی بتواند قاپها را از وسط دایره خارج کند. این عمل را بار زدن قاپ و آن قاپ را قاپ پر یا قاپ بارزده می‌گویند. پیداست هرکس قاپش از نظر سنگینی خوشدست‌تر و آماده‌تر باشد در بازی موفق‌تر است. در بازی‌های دیگر هم بعضی‌ها با قاپ‌های مخصوص خودشان که قبلا آن را پر کرده‌اند بازی می‌کنند تا هر نقشی را که بخواهند بر زمین بنشیند. این قاپ‌ها در نزد اهل فن خیلی قیمت دارد و اگراین قاپ‌ها دزدیده شود سارق و رباینده آن هر چه از صاحب قاپ بخواهد ناچار است تمکین کند تا قاپش را پس بگیرد. اصطلاح قاپ کسی را دزدیدن اشاره به این موضوع دارد. ‹🤍🌼› @Harf_Akhaar
‹🤍🌼› صبر آدما رو امتحان نکنین؛ خط‌کش تا یه حدی خم میشه؛ یهو میشکنه!🌱 @Harf_Akhaar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌱در این شب زیبـا 🌼آرزویم این است که 🌱صفحه غم و اندوه 🌼در دفتر زندگیتان 🌱همیشه سفید بماند... 🌼اوقاتتون به وقت مهربانی 🌱لبخندتون بـه رنگ عــشق 🌼شبتون پر از آرامش 🌱و در پناه خداوند مهربان @Harf_Akhaar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
صبح است ، بیا زعشق سرشار شویم ... 🌱 مانند درخت ِ مملو از بار شویم ... 🌱 خورشید شویم و نورها افشانیم ... 🌱 با خلق گرفتار زجان ، یار شویم ... 🌱 صبح شما سرشاراز امید ... 🤍🌼 @Harf_Akhaar
✍امام رضا علیه السلام: کسی که دنیا را برای دین یا دین خود را برای دنیا ترک کند از ما نیست. یا علی بن موسی الرضا🖤 @Harf_Akhaar
خطرناک ترین جمله دنیا چیست؟ گفته می‌شود خطرناک‌ترین جمله این است: «من همینم که هستم.» در این جمله کوتاه می‌توانیم غرور، لجاجت، خودرایی، خودخواهی، درجا زدن و به‌تدریج راندن آدم‌ها از اطراف خود را حس کنیم پس مراقب باشیم ، هر روز فرصتی هست برای یه قدم بهتر شدن. با تغییرات کوچک روز بروز حالمون بهتر میشه. ‹🤍🌼› @Harf_Akhaar
🌱 می گویند: در قدیم الایام که برق نبود، از چراغ روغنی استفاده می‌کردند. در آن زمان‌ها در خانه‌ها حمام نبود. مجبور بودند از حمام‌های عمومی استفاده کنند. یکی از این آدم‌های خسیس سحر از خواب بیدار شد. دید احتیاج به حمام دارد. چراغ روغنی را روشن کرد تا بقچه حمام و لباس را بردارد و به طرف حمام برود. حمام از خانه آن‌ها دور بود. مدت زیادی پیاده رفت تا به حمام رسید. نزدیک حمام که رسید یادش افتاد که چراغ روغنی را خاموش نکرده است. دید تا بخواهد برود حمام و برگردد یک ساعت طول می‌کشد و مالش تلف می‌شود. خلاصه با زحمت بسیاری برگشت تا چراغ را خاموش کند و دوباره به حمام برگردد. وقتی وارد خانه شد، خانمش گفت: چرا زود برگشتی؟ مرد گفت: تو نمی فهمی. چراغ روشن مانده بود. آمدم چراغ را خاموش کنم و برگردم. همسرش گفت: تو فکر نکردی، در این رفت و برگشت کف گیوه هایت ساییده می‌شود؟ مرد گفت: تو نمی فهمی. من فکر این راه هم کردم. وقتی میخواستم برگردم، کفش هایم را در آوردم و با پای برهنه برگشتم تا کف گیوه هایم ساییده نشود. آدم‌های خسیس بدترین آدم‌ها هستند. یعنی خودشان و خانواده شان را زجر می‌دهند مبادا چیزی از مالشان کم شود. انسان‌های لئیم و پست، خود و اطرافیانشان را فدای مالشان می‌کنند. حاضرند مالشان بماند، ولی خودشان و اطرافیانشان از بین بروند. ‹🤍🌼› @Harf_Akhaar
در زندگی، اشک هایت را پاک نکن... افرادی را پاک کن، که باعث اشک ریختن تو می شوند... ‹‹🤍🌼›› @Harf_Akhaar
‏شهر از بالا زیباست و آدم ها از دور جذاب! لطفا فاصله مناسب رو حفظ کنید تا قشنگ بمونین! ‹🤍🌼› @Harf_Akhaar
🌼شتر را به نمد داغ می‌کنند 🌱شتری از صاحب خود به شتری دیگر شکایت کرد که همواره بارهای گران بر پشت من می‌گذارد و مرا طاقت تحمل آن نیست. شتر پرسید: بار او چه چیز است که از حمل آن عاجزی؟ گفت: اغلب اوقات نمک است. گفت: اگر در راه جوی آبی باشد، یکی دو مرتبه در آن جوی آب بخواب تا نمک‌ها آب شود و بار تو سبک گردد و نقصان به صاحب تو رسد تا بعد از این تو را رنجه ندارد. شتر به سخن ناصح عمل کرد. صاحب شتر دریافت که خوابیدن شتر در میان آب، به سبب ضعف و بی‌قوتی نیست، بلکه از روی حیله است. پس این بار نمد بارش کرد. شتر ساده‌لوح به طریق معهود، در میان آب خوابید، ولی بارش دو چندان شد. صاحب شتر به زجر ، بلندش کرد و شتر از بیم چوب، دیگر هرگز در میان آب نخوابید و این مثل ساخته شد که :شتر را به نمد داغ می‌کنند.🌱 نیرنگ و فریب ، سرانجامی جز شکست ندارد @Harf_Akhaar
🌱من زخم‌های بی‌نظیری به تن دارم اما تو مهربان‌ترین‌شان بودی... عمیق‌ترین‌شان ،عزیزترین‌شان بعد از تو آدم‌ها  تنها خراش‌های کوچکی بودند بر پوستم  که هیچ‌کدام‌شان  به‌پای تو به قلبم نرسیدند 🌱بعد از تو آدم‌ها  تنها خراش‌های کوچکی بودند که تو را از یادم ببرند، اما نبردند  تو بعد از هر زخم تازه‌ای دوباره باز می‌گردی  و هربار عزیزتر از پیش هربار عمیق‌تر...! ‹‹🤍🌼›› @Harf_Akhaar
همه چیز در زندگی تکراری می شود بـه جز مـهربـانی ... 🌱 نحوه تکلم انسانها بیانگر نحوه تفکر آنهاست مثبت بیندیشیم و مثبت بگوییم تا انرژی مثبت خـود را بـه دیگران منتقل کنیـم....🤍🌼 @Harf_Akhaar
🌱🌱🌱 حاج‌آقا‌پناهیان‌ : "آقا‌امام‌زمان‌صبح‌به‌‌عشق‌شما چشم‌با‌زمی‌کند‌.. این‌عشق‌فهمیدنی‌نیست..! بعد‌ما‌صبح‌که‌چشم‌باز‌میکنیم‌، به‌جای‌عرض‌ارادت‌به‌آقا ‌گوشی‌هامونو‌برسی‌میکنیم..!🖤🌼" @Harf_Akhaar
تـا شمیـمِ نفست را ، نفـسی تـازه زدم🤍🌼 عشق را بـا طپـشِ قلبِ تـو، اندازه زدم 🤍🌼 🌼🤍 نـاگهـان آمـدی از عطـرِ تنـت لـرزیدم مثـلِ یک زلـزلـه ای لرزه به شیرازه زدم طرحِ اندامِ تـورا دیدم و همچون پَـرگار🤍🌼 چرخشی را متـوالی بـه همین بازه زدم 🤍🌼 🌼🤍 تا به آغوشِ تو یک لحظه رسیدم، گویی پـرچـمِ فتـحِ خـودم را، سـرِ دروازه زدم دستِ‌معمارِ‌ اَزل‌دربدنت‌مشهود است🤍🌼 شرمسارم‌که‌چرادست‌به‌این سازه زدم 🤍🌼 🌼🤍 عشقِ تو معجزه ای بود، که من عشقم را گِره ای سخت بـه این عشقِ پُرآوازه زدم چند صباحیست‌که‌ازعشقِ‌تو سرگردانم🤍🌼 عفو کن! حرفِ دلم را بـه تو من تازه زد 🤍🌼 ‌‌‍‌‍ 🌼🤍 @Harf_Akhaar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌱به هرچه توجه کنی آن را به زندگی خویش دعوت کرده‌ای… مراقب میهمانان همیشگی فکرت باش!🌱 @Harf_Akhaar
🌼 میدونید چرا سختی کشیدن های ما و کارهای خوبمون موجب رشد ما نمیشه؟ 🌼 چون خودمون رو در حالت مساوی با خدا میدونیم و میگیم خب خدایا من و تو الان نه طلبکاریم و نه بدهکار! الان من یه نماز میخونم و یه مقدار از تو طلبکار میشم که یادت باشه برام حسابش کنی!🤓 از این سختی و عبادت هیچی در نمیاد! بله خدا به خاطر مهربانیش یه ثوابی میده. ولی تهش موجب رشد روحی ما نمیشه. آخرش هم همینی میشیم که هستیم!!!🙃 @Harf_Akhaar
🌱گویند: شبی ابراهیم ادهم همه تاج و تخت و پادشاهی‌اش را برای رسیدن به خدا از دست داد و درویشی بیابان‌نشین شد. تابستانی روزی گرم به میدان شهر رفت تا او را شاید کسی برای لقمه‌ای نان به کارگری برد. 🌱آنقدر گرسنگی بر تن خود داده بود که بسیار لاغر و نحیف شده بود و کسی او را برای کارگری هم نمی‌برد. جوانی دلش به حال او سوخت او را با خود به مزرعه‌اش برد و بیل به دستش داد تا زمین را شخم زند، ابراهیم از فرط گرسنگی و ضعف زمین خورد ولی از خدای خود شرم کرد که لقمه‌ای نان از او بخواهد. جوان گرسنگی او را چون دید، لقمه‌ای نان به او داد و چون ابراهیم قوّت گرفت به سرعت کار کرد. 🌱نزدیک غروب، جوان دستمزد او حاضر کرد اما ابراهیم نگرفت و گفت: دستمزد من لقمه‌ای نان بود که خوردم و تا دو روز مرا سرپا نگه می‌دارد. جوان گفت: با این حال نحیف در شگفتم در حسرت این باغ من نیستی؟ 🌱ابراهیم گفت: به یاد داری بیست سال پیش این باغ را چه کسی به تو هدیه داد؟ آن کس امیر لشگر من و تو سرباز او بودی و این باغ یکی از ده‌ها هزار باغ‌های ابراهیم ادهم بود و من ابراهیم ادهم هستم. 🌱بدان! زمانی پادشاهی داشتم ولی خدا را نداشتم، هر چه سرزمین فتح می‌کردم سیر نمی‌شدم چون می‌دانستم برای من نیست و روزی کسی که مرا سرنگون می‌کند همه آن‌ها را از من خواهد گرفت. نفس‌ام هرگز سیر نمی‌شد. 🌱اکنون که همه باغ و ملک و تاج و تخت را رها کرده‌ام و خدا را یافته‌ام، هر باغ و کوهی را که می‌نگرم آن را از آنِ خود می‌دانم. 🌱بدان! هر کس خدا را داشته باشد هر چه خدا هم دارد از برایِ اوست و هر کس خدا را در زندگی‌اش ندارد، اگر دنیا را هم فتح کند سوزنی از آن، مال او نیست. ‹🤍🌼› @Harf_Akhaar