کانال رسمی استاد حسن عباسی
🔰 طرح امام علی (ع) ❓حکمت حق و فلسفهی راستی چیست؟ ❓امامِ 《عدل》 به چه معناست؟ ❓تحقق عدالت در جامعه،
💠 طرح امام علی(ع) در جامعهسازی دینی
🔰 انسان، جسم و هیبت مشخصی دارد؛ رشد و تغییرات جسمی او قابل پیشبینی و اندازهگیریست، اما پیچیدگی و دشواری 《انسانسازی》 که هدف اصلی انبیاء و اولیاء الهی نیز هست، اینجاست که انسان مدام در حال تغییر و دگرگونیست و بسیاری از ابعاد روحانی او از جمله هدایت او به دست خداست. و از همین رو، طرحریزی برای ساختن محیط و جامعهای که پرورش انسانهای طراز در آن امکانپذیر شود، زنده و پویا و بسیار پیچیده است.
💠 جامعهسازی برای یک زندگی
👈 زندگیای که حیات نباتی، حیات نفسانی، حیات عاطفی، حیات عقلانی و حیات ملکوتی انسان را دربرگیرد، از چه خطکش و معیار و میزانی تبعیت میکند؟ در چنین شرایطی، 《حق》 چیست، کیست و کجاست؟
🔸 رسول اکرم(ص) فرمود: «عَلِيٌّ مَعَ الْحَقِّ وَالْحَقُّ مَعَ عَلِيٍّ»
✅ علی(ع) در حق ممزوج شد؛ با حق و به حق بود، پس حق نیز با او ممزوج میشود.
🔸موسی(ص) پیامبر شریعت بود؛
🔸عیسی(ص) پیامبر طریقت،
🔸محمد (ص) پیامبر حقیقت.
🔶 بعد از ختم نبوت، امامت با علی(ع) آغاز شد؛ چراکه طرح نهایی برای پیشبرد اهداف الهی با نزول قرآن کریم، کامل شد؛ قرآنی که #فرقان است و جایگاه حق و باطل را روشن کرده است. حال دیگر نیاز به معمارانیست که این طرح نهایی برای بشر را بر روی زمین پیاده کنند. یعنی واقعیت را با حقیقت منطبق کنند. معنای روایت «عَلِيٌّ مَعَ الْحَقِّ وَالْحَقُّ مَعَ عَلِيٍّ» چنین است.
💠 امامِ عدالت
❇️ حق، جاییست؛ #عدل یعنی آنکه بپذیریم هر چیزی باید سر جای خود قرار بگیرد؛ #جعل یعنی هر چیزی را بر جای خود قرار داده و نظم دهیم که امام علی(ع) فرمود: «اوصیکُم بِتَقْوَی اللّه وَ نَظمِ اَمْرِکُم» و حُسن زمانیست که هر چیزی یا کسی را بر سر جای خود ببینیم.
✅ اگر #علی(ع) با حق است و حق با علی، به این معناست که او بر سر جای خود ایستاده است؛ پذیرفته که هر چیزی باید سر جای خود قرار گیرد و در عمل نیز چنین میکند چرا که جز رضای خدا به چیزی نمیاندیشد؛ پس هر چیزی را هم بر سر جای خود میبیند. علی(ع) و ائمهی پس از او، میراثدار همهی انبیاء الهیاند؛ و عدل، جعل و حُسن را در خود صورت دادند.
🔶 جلسه ۱۳۳ کرسی نظریهپردازی کلبه کرامت با موضوع «طرح علی(ع)» که مرداد ۸۷ برگزار شده را ببینیم:
👈 سایت کلبه کرامت| آپارات| یوتیوب
استاد حسن عباسی
💠 @Hasanabbasi_ir
هدایت شده از در محضر آیتالله میرباقری
⚡️بنياميه جلوی معرفی #شرک را گرفتند تا بتوانند شرک را به اسم #توحيد به مردم تحمیل کنند.
⚡️ اگر انسان، دستگاه #جُور را نشناسد، نمیتواند #عدل را به پا کند؛ چون ممکن است جور را با عدل اشتباه بگیرد.
⚡️ #شفافيت و #نقد _ اگر در ذیل اندیشه اسلامی انجام شود، نه ذیل ادبیات مارکسیستی و غربی _ به تحقق عدالت کمک میکند.
💠 استاد سید محمدمهدی میرباقری:
«ما که ميخواهيم عدالت به پا کنيم، بايد بفهميم جور و ظلم چيست؟ اگر ظلم و جور را نشناسيم، نميتوانيم دنبال عدالت باشيم. امام صادق(ع) در روایتی فرمودند بنياميه مانع معرفي توحيد نشدند، بلکه جلوی معرفي شرک را گرفتند تا مردم شرک را نشاسند. نظامي که بنیامیه به پا ميکند، مشرکانه است و خودش محور شرک است؛ این نظام را به اسم توحيد، به مردم قالب میکنند.
اگر انسان، جور را نشناسد، نمیتواند عدل را به پا کند. اگر کسي خيال کرد عدالت سوسياليستي، عدالت است، ديگر چه ظلمي بدتر از اين ميتواند انجام بدهد؟ یا اگر کسي خيال کند میتواند ذيل نظريۀ اجتماعي غرب و ذیل نظریۀ بازار، عدالت ایجاد کند و بعد بخواهد با ایجاد شفافيت ذیل این نظریات، عدالت درست کند، مبتلا به ظلم میشود. مقصود این نیست که شفافيت را دنبال نکنيم؛ شفافيت به عدالت کمک ميکند؛ اما شفافيتی که در دستگاه نبياکرم (ص) واقع میشود، اقتضائات و مناسک و شريعت خودش را دارد. برخی خيال ميکنند صرف نقد به عدالت منتهی میشود؛ البته در ادبيات مارکسيستي اینگونه است، کسی که نقد میکند، آنتيتزي است که جبراً به يک سنتز ميرسد، یعنی نقد، به تحقق سنتز کمک ميکند. ولي در دستگاه نبياکرم (ص) که اینچنین نیست؛ اگر جهتگيري انسان در نقد، جهتگيري حقی نباشد، يعني اگر انسان در جهت پرستش خدای متعال نقد نکند، خودش به عامل ضد عدالت تبدیل میشود.
الگوهاي توسعۀ مدرن، محور جور در عالم هستند و عالم را از جور پر کردهاند ـ «كَمَا مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْراً» ـ بهخصوص که این الگوها در شکل اخير، توسعۀ پايدار را در مقياس جهاني دنبال میکنند و باز بهخصوص که نظام سلطه در حال تبدیل توسعه به حکمراني مجازي است. لذا اين توسعه، ضد عدالت است. ساختارهايي که ذيل این توسعه برای تحقق عدالت شکل گرفتهاند، اصل در جور هستند و جور را محقق میکنند، چون ساختارهای تکامل نفسانيت هستند؛ يعني ترازوها، جائرانه هستند. در این نظام، آن نفسهايي که غليظترند، بقيه را تحت سلطۀ خودشان درميآورند؛ کمااينکه این اتفاق افتاده است و مردم را اینگونه فریب دادهاند که نظام سلطه، نظام طولي بود، اما نظام بازار، نظام عرضي است؛ در حالی که در نظام بازار، تسلط نفوس خبيثه از نظام سلطۀ قديم بیشتر است؛ يعني بردهداري مدرن پيچيدهتر از بردهداري قديم است. امروزه تسلط نظام سلطه و نفوس خبیثه ـ از ثروتمندان و قدرتمندان بزرگ روي صحنه تا ثروتمندان و امپراطوريهاي بزرگ پشت صحنه ـ سلطهشان بر جهان بيشتر از بردهدارهاي قديم است و بيش از گذشته مردم را ميدوشند! اينها داراييهاي انسان را به فعلیت رسانده و آن را تبدیل به ثروت کرده و مصادره ميکنند؛ حتی عواطف انسان یا جاذبههاي وجودی بانوان را به فعليت رسانده، و به اسم کرامت، عدالت و آزادي، مصادره میکنند.
بنابراین ما برای برپایی عدالت، بايد جور را بشناسيم، بهخصوص جورِ تاريخي و اجتماعي. جور، يک نظام تاريخي دارد که بر محور اولياء طاغوت و مستکبرين است. اين فراعنه، يک نظام تاريخيِ استکبار برپا کردهاند. ما باید این نظام جائرانۀ تاريخي را بشناسيم. همچنین باید نظام اجتماعي جور و اضلاع مختلفش را در مقياس جهاني بشناسيم. اين نظام جائرانۀ جهانی، هم بُعد فرهنگي دارد، هم بُعد اقتصادي و هم بُعد سياسي. همۀ این ابعاد، جائرانه است. محور این ظلم، استکبار بر خداي متعال است؛ هروقت استکبار بر خداي متعال شکل گرفت، ظلم به مخلوقات هم شکل ميگيرد. نمیتوان بر خدا استکبار کرد و در عین حال به مخلوق او، محبت کرد؛ کسي که زير بار خدا نميرود، زير بار مخلوقات هم نميرود؛ کسي که حاضر نيست ذيل خدای متعال که واجد همۀ اسماء حسناست، قرار بگيرد، ذيل مخلوق هم قرار نمیگیرد؛ این یک توهم است که گمان کنیم انسانی که بر خدا استکبار میکند، به دیگران فکر میکند. ما باید اين جورِ گسترده را که يک دستگاه جهانی است و شکل جديد آن، شامل کل تمدن جديد غرب میشود، بشناسیم. جور يعني عدل و ظلمِ به هم آميخته؛ و همين آمیختگی، کار را سخت ميکند؛ «فَلَوْ أَنَّ الْبَاطِلَ خَلَصَ مِنْ مِزَاجِ الْحَقِ لَمْ يَخْفَ عَلَى الْمُرْتَادِينَ»؛ اگر باطل از آميختگي با حق جدا شود و شفاف عرضه شود، کساني که دنبال حق هستند ترديد نميکنند. وقتي حق و باطل آمیخته ميشود، کار، دشوار ميشود. اين نظام جائرانۀ جهانی، اصليترين حجاب عدالت است؛ بنابراین بايد آن را کنار بزنيم.»
🔗 https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3239
☑️ @mirbaqeri_ir
✅ نقطه عطف بشریت
💬 آیت الله جوادی آملی
🔸 طبیعت را با فطرت نباید اشتباه كرد؛ طبیعت اختلاف پذیر است، فطرت سالم است و اختلاف پذیر نیست. فطرت فراطبیعت است، مربوط به جان آدم است، مربوط به روح آدم است. #انسانیت_انسان در شرق و غرب یكسان است، در شمال و جنوب یكسان است. فطرت یكسان است، می تواند منبع #اصول_مشترك باشد و آن اصول مشترك می تواند مبدأ و ریشه برای مواد مشترك باشد. الآن شما می بینید كشتن مردم بی گناه فلسطین را عدل می دانند، نه اینكه ظلم بدانند و بگویند ما ظالم و رهزنیم، این را عدل می دانند و این را به محاكم قانونی می برند! [آنها] تفسیر عدل را كه از عقل نمی گیرند، از فطرت نمی گیرند، از وحی نمی گیرند، [بلكه] از خواسته برخاسته از جهلشان می گیرند، از خواسته سیاسی خودشان می گیرند، اینها منبع اساسی ندارند، وقتی منبع نداشتند این اصول ارزشی بی منبع می شود. این اصولی كه فعلاً در رسانه های بین المللی رایج است، همه اینها مورد احترام ماست، ولی باید از یك منبعی گرفت؛ مبارزه با تروریسم، حقوق بشر، مساوات، مواسات، عدالت، آزادی، استقلال اینها همه #اصول_ارزشی است؛ امّا وقتی بخواهید تفسیر بكنید می بینید او عدل را طوری تفسیر می كند كه صهیونیست می شود عادل، فلسطینی مظلوم می شود ظالم! تروریست را طرزی معنا می كنند كه فلسطینی مدافع می شود تروریست و صهیونیست مهاجم اشغالگر می شود عادل! العدل ما هو؟ العقل ما هو؟ حریت ما هی؟ امنیت ما هی؟ اینها را باید از #منبع_مشترك گرفت، اینها چون منبع مشترك ندارند حقوق مشترك هم نخواهند داشت. مبانی مشترك كه نبود حقوق مشتركی هم ندارند.
🔸 علی بن ابی طالب (سلام الله علیه) عدل را به استناد وحی الهی تفسیر كرده است، عقل را مشابه همان عدل تفسیر كرد، قهراً این معانی نزدیك هم می شوند؛ یعنی عدل، عقل، حق، صدق، حُسن و حَسن اینها یكسان خواهند بود؛ ظلم، باطل، كذب، منكر، قبیح، جهل اینها هم كنار هم قرار می گیرند. هر كاری كه #معماری شده باشد عدل است و عقل، هر كاری كه معماری نشده باشد ظلم است و قبیح. تعبیر قرآن كریم این است كه اینها ﴿فَهُمْ فِی أَمْرٍ مَرِیجٍ﴾[1]، اینها در #هرج_و_مرج زندگی می كنند؛ یعنی چیزی را در جای خود قرار نمی دهند. اگر اصول از یك منابع گرفته نشود، میشود هرج و مرج. وجود مبارك امیر بیان علی بن ابیطالب (سلام الله علیه) همین معنا را به عنوان پوستین وارونه معرفی كرد فرمود: اینها اسلام را یا آن معارف را وارونه پوشیدند: «لُبِسَ الإِسْلاَمُ لُبْسَ الْفَرْوِ مَقْلُوباً»؛[2] یعنی پوستین وارونه.
🔸 انبیا (سلام الله علیهم) آمدند تا هم #عدل را تفسیر كنند تبیین كنند بعد اجرا كنند، #عقل را تفسیر كنند تبیین كنند بعد اجرا كنند، #حق را تفسیر كنند تبیین كنند بعد اجرا كنند، #صدق را تفسیر كنند تبیین كنند بعد اجرا كنند، #حسن را تفسیر كنند تبیین كنند بعد اجرا كنند. سالیان متمادی زحمت انبیا (علیهمالسلام) این بود كه بگویند عدالت یعنی چه. وجود مبارك رسول گرامی آن طوری كه در سورهٴ «شوریٰ» آمده است فرمود: ﴿وَ أُمِرتُ لِأَعدِلَ بَینَكُمُ﴾[3] من مأموریت یافتم كه عدالت را اجرا كنم همه بشر #مأمور_اجرای_عدل هستند.
🔸 پیام نهضت حسینی (سلام الله علیه) این است كه ﴿وَ أُمِرتُ لِأَعدِلَ بَینَكُمُ﴾، نهضت آن حضرت از اینجا شروع شده كه فرمود: «أ لاَ تَرَونَ أنَّ الحَقَّ لا یعمَلُ بهِ ، و أنَّ الباطِلَ لا یتَناهى عَنهُ»[4] مگر نمی بینید به حق عمل نمی شود؟ مگر نمی بینید از باطل صرف نظر نمی شود؟ مگر نمی بینید عدل دفن شده؟ مگر نمی بینید ظلم حاكم است؟ من مأمورم كه عدل را معنا كنم و احیا كنم، مأمورم كه حق را معنا كنم و احیا كنم.
🔸 آنهایی كه مأموریت ویژه دارند نقطه عطفی در تاریخ ایجاد می كنند. این #نقطه_عطف یعنی ورق را بر می گردانند؛ عده ای كه بیراهه می روند را منعطف می كنند [و] سر راه می آورند. وجود مبارك ولی عصر #نقطه_عطف_جهان_بشریت و تاریخ است. تعبیر نورانی علی بن ابی طالب (سلام الله علیه) دربارهٴ ظهور امام زمان (ارواحنا فداه) این است كه «یَعْطِفُ الْهَوى عَلَى الْهُدَى، إذَا عَطَفُوا الْهُدَى عَلَى الْهَوَى»؛[5] فرمود وقتی ولی عصر (ارواحنا فداه) ظهور كرد آن #نقطه_عطف_تاریخ است؛ یعنی اوراق را بر می گرداند جامعه ای كه بیراهه رفتند و هوامدار شدند آنها را #هدایت_محور می كند آنها را بر می گرداند. جامعه آمدند هدایت را بر هوا و هوس منعطف كردند، ولی ولیّ عصر (ارواحنا فداه) كه ظهور می كند هوای مردم را منعطف می كند به #هدایت_الهی.
[1]. سوره ق، آیه 5 .
[2]. نهج البلاغه ، خطبه 108 .
[3]. سوره شوریٰ، آیه 15.
[4]. تحف العقول، ص245.
[5]. نهجالبلاغه، خطبه 138.
استاد حسن عباسی
💠 @Hasanabbasi_ir