【• #حرفاے_خودمـونے🗣 •】
😍🍃
میـــگــــن؛
همش دنبال ایننباش ،
ڪه چے ثوابـــ داره...!😍
اول دنبال این باش؛ چی گناه داره....
تا بویِ گناه رو نشناسی؛🤧😷
کیسهی ثوابهات #سوراخمیمونه... 😔
#استادشجاعی...🌱
.
.
از اینجآ صآف بـرو ٺو بغـل خـدا😍👇
[•❣🍃•] @Heiyat_Majazi
【• #منبر_مجازے☺️ •】
.
.
😇| امام جواد علیهالسلام:
🙂| با ارزش ترين اعمال شيعيان ما
انتـظار فـرج است..
📚| منتخب الأثر، ص۲۲۳
.
.
یـه حبـه مـوعــظـهِ شیریـن
👇🏻
[•📿🍃•] @Heiyat_Majazi
Daro nadaram hosein.wav
440.5K
【• #ڪد_عاشقے☎️ •】
.
.
💞🍃 ایل و تبارم
هرچی که دارم
دار و ندارم
فدات #حسین . . .
همــراه اول ⬅️
ارسال کد 68945 به شماره ۸۹۸۹
ایراݩــسل⬅️
ارسال کد 4418350 بہ شماره۷۵۷۵
رایتــل⬅️
ارسال کد on4006153 بہ شماره ۲۰۳۰
.
.
پـیشوازِ صـداتـو خوشگل ڪن😃👇
[•📱🍃•] @heiyat_majazi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
[• #مغزبانے😎 ]
🎥 قمار شهرداری
علیه جان مردم😒
😳 نرخ مرگ و میر #ڪرونا
۳ برابر شده اما شهرداری تهران
حاضر نیست طرح ترافیڪ رو لغو ڪنه!
#ڪپے⛔️
#بازنشر ≈ #صدقهجاریه🍃
جوان حزب اللهے بصیر باشیم 👇
[•📡•] @Heiyat_Majazi
🕊🍃
[• #شـبهاے_بلھبرون🌙 •]
.
.
•/• [ شهادت ]🕊
مزد ڪسانے استــ🌱
ڪہ در راه خدا➜
پرڪارند😎
#آرزوۍ_دیرینه💔
.
.
🌷سربازِ آقا
نمےمـــونھ تــــــــا
ظهور رو ببینھ!
بلڪھ|شهید| مےشھ
تـ⇜ـا ظهور نزدیڪ شھ
@heiyat_majazi
🍃🕊
Clip-Panahian-ZendeghiSakhatMishavad-64k.mp3
2.4M
【• #نوحه_خونے🎤 •】
.
.
🎵 زندگیهامون سخت میشه؛ اگر ...
#استاد_پناهیان
.
.
متـفاوت بشنـویـد🙃👇
[•🍃🎧•] @Heiyat_Majazi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
{• #تولدے_دوباره🌱 •}
.
.
هر ڪس ؏ـاشق خدا
بشھ خدا ؏ـاشقش میشھ:)
خوبے چادر بھ خودشه، نھ اینڪه
آدما رو مثل همدیگه میڪنه♡
#مُحبشدۍمحبوبمیشے🙃
.
.
•⏱• اولِ راهیآ؛
اینجا تپشے از نو 👇
[°•💓•°] @heiyat_majazi
هیئت مجازی 🚩
【• #قصه_دلبرے📚 •】 #پسرک_فلافل_فروش #قسمت_شصت_دوم ....با توجه به اينكه كارت اقامت اوهنوز هماهنگ نش
【• #قصه_دلبرے📚 •】
#پسرک_فلافل_فروش
#قسمت_شصت_سوم
حدود پنجاه سال اختلاف سني داشتيم.
اما رفاقت من با هادي حتي همين
حالا كه شهيد شده بسيار زياداست
روزي نيست كه من و خانواده ام براي
هادي فاتحه نخوانيم.
از بس كه اين جوان در حق ما وبيشترخانواده هاي اين
محل احسان كرد.
من كنار مسجد هندي مغازه دارم.
رفاقت ما از آنجا آغاز شد كه ميديدم
يك جوان در انتهاي مسجدمشغول عبادت
و سجده شده وچفيه اي روي
سرش مي كشد!
موقعي كه نماز آغاز مي شد،
اين جوان بلند مي شد و به صف جماعت ملحق مي شد.
نمازهاي اين جوان هم بسيارعارفانه بود.
چند بار او را ديدم.
فهميدم از طلبه هاي با اخلاص نجف است.
يك باره با هم مواجه شديم و من سلام كردم.
موقعي كه مي خواستم اين جوان خيلي با ادب جواب داد.
روز بعد دوباره سلام و عليك كرديم.
يكي دو روز بعد ايشان را دوباره ديدم.
فهميدم ايراني است.
گفتم:
چطوريد، اسم شما چيست؟اينجا چه كار ميكنيد؟
نگاهي به چهره ي من انداخت وگفت:
يك بنده ي خدا هستم كه مي خوام
در كنار اميرالمؤمنين درس بخوانم.
كمي به من برخورد. او جواب درستي به من نداد، گفتم
🗣راوی:حاج باقر شیرازی
📚برگرفته از کتاب شهید هادی ذوالفقاری
✍ ادامه دارد ...
✍🏻شهـید محمد هادی ذوالفقاری
#سفربـهدنیایےمملوازدلـدادگے😍✋
🌹
🌿
🍃 @heiyat_majazi
💐🍃🌿🌹🍃🌼
هیئت مجازی 🚩
【• #قصه_دلبرے📚 •】 #پسرک_فلافل_فروش #قسمت_شصت_سوم حدود پنجاه سال اختلاف سني داشتيم. اما رفاقت من
【• #قصه_دلبرے📚 •】
#پسرک_فلافل_فروش
#قسمت_شصت_چهارم
من هم مثل شما ايراني هستم،
اهل شيراز و پدرم از علماي اين شهربوده
مي خواستم با شما كه هموطن من هستي آشنا بشم.
لبخندي زد و گفت:
من رو ابراهيم صدا كنيد.
تو اين شهر هم مشغول درس هستم. بعد خداحافظي كرد و رفت.
اين اولين ديدار ما بود.
شايد خيلي برخورد جالبي نبود اما بعدها آنقدررابطه ي ما نزديك شد كه آقا هادي رازهايش را به من مي گفت.
مدتي بعد به مغازه ي ما رفت و آمد پيدا كرد.
دوستانش مي گفتند
اين جوان طلبه ي سخت كوشي است، اماشهريه نمي گيرد.
يك بار گفتم: آخه براي چي شهريه نميگيری
گفت: من هنوز به اون درجه نرسيدم كه از پول امام زمان (عج)استفاده كنم.
گفتم: خب خرجي چي كار ميكني
خنديد و گفت: مي گذرونيم...
یك روز هادي آمد و گفت:
اگه كسي كار لوله كشي داشت بگو من انجام ميدم
بدون هزينه. فقط تو روزهاي آخر هفته.
گفتم: مگه بلدي!؟ گفت: ياد گرفتم
وسايل لازم براي اين كار رو هم تهيه كردم. فقط پول لوله را بايدبپردازند.
گفتم: خيلي خوبه، براي اولين كار بيا خونه ي ما!ساعتي بعد هادي با يك گاري آمد!
وسايل لوله كشي را با خودش آورده بود. خوب يادم هست كه چهار شب در منزل ما كار كرد و كار لوله كشي براي آشپزخانه و حمام را به پايان رساند.
در اين مدت جز چند ليوان آب
هيچ چيزي نخورد.
هر چه به او اصرار كرديم بي فايده بود.
البته بيشتر مواقع روزه بود.
اما هادي يا همان كه ما او را به اسم ابراهيم مي شناختيم
هيچ مزدي براي لوله كشي خانه ي مردم
نجف نمي گرفت و هيچ چيزي هم در منزل آنها نمیخورد
📚برگرفته از کتاب شهید هادی ذوالفقاری
✍ ادامه دارد ...
✍🏻شهـید محمد هادی ذوالفقاری
#سفربـهدنیایےمملوازدلـدادگے😍✋
🌹
🌿
🍃 @heiyat_majazi
💐🍃🌿🌹🍃🌼
هیئت مجازی 🚩
یاحسین..💔 #محمد_حسین_پويانفر
دلـ♡ـم هواے تو ڪرده
بگو چه چاره ڪنم؟:)
【• #وقت_بندگے💕 •】
.
.
#نمازشب در روایات:
امام باقر (ع) ميفرمايد:
هيچ قطرهای نيست که نزد
خدای عزوجل محبوبتر باشد
از قطره اشک در ظلمت شب که
از خوف خدا باشد و جز برای او
منظوری نباشد.
#نمازشب
#اهلدلاالتماسدعا
#دعامونکنید...
#التماسدعاۍشهـادت
.
.
سیم دلتو ــوصل ڪن😌👇
[•🍃🌙•] @heiyat_majazi
【• #حرفاے_خودمـونے🗣 •】
😍🍃
من فقط بہ یہ نفر احتیاج دارمــ❣
ڪه هرگز از من دستــ نمےڪشه❣
فقط یک نفر ....❣
خوشحالمــ ڪه دارمتــ.......
خداے بےهمتای من😍💕❣💕
.
از اینجآ صآف بـرو ٺو بغـل خـدا😍👇
[•❣🍃•] @Heiyat_Majazi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
【• #خانمےڪه_شماباشے 👒•】
.
.
پروانـ🦋ـه ڪاغذے↯
نشانگذار ڪتـ📖ـاب
⇦ویژه ڪتابخوناا😌
⇦و ڪتاب نخونآاا🤨
#خلاقبآشبآنو
#ڪتابلازمھحیات🙈
.
.
یہ عالمہ نڪتہ ،جانمونے😍👇
[•🌻🍃•] @heiyat_majazi
【• #منبر_مجازے☺️ •】
.
.
😇|• امام علی علیهالسلام:
✋|• هر كه در توانگرى و تهيدستى
ميان رو باشد، براى [مقابله
با]حوادث روزگار آماده شده
است.
📚|• تصنیف غررالحکم و دررالکلم،
ص۳۵۴، ح۸۰۷۰
.
.
یـه حبـه مـوعــظـهِ شیریـن😉👇
[•📿🍃•] @Heiyat_Majazi
【• #ڪلید_زندگے🔑 •】
🍃بسمـ الله الرحمنـ الرحیمـ🍃
🙂 میگن چهارتا چیز هست که تو
هر کسی وجود داشته باشه خدا
براش تو بهشت یه خونه میسازه.
😜 من بگم؟ من بگم؟
کسی که به یتیمی پناه بده
به ضعیف رحم کنه.
با پدر و مادرش مهربون باشه،
و......
😅 اخریش یادم رفت
📕|• #مفاتیح_الحیاة. ص: ۴۰۰
#آیتالله_جوادی_آملی.
.
.
نڪتہ ـهای نابِـــ👌 زندگے بـا😌👇
[°☀️°] @Heiyat_Majazi
【• #رزق_معنوے •】
.
.
+⚠️
.
.
#سخنی_درست..🍃
#بحث_سیزدهم😉
و ..😄
#بحث_چهاردهم😁↓↓
دوپرسش، دوپاسخ^↓🥰
#پرسش..↓
..🌈.. چرا خدا میفرماید:
انفاق کنید من عوض آن را میدهم
( جبران میکنم ) ..
اما گاهی عوضش را نمیدهد!!؟😐
#پاسخ..°↓
..🍃..چون در انفاق ما،
اشکال و ایرادی بوده و
مورد قبول درگاه حق..
قرار نگرفته و الا خداوند
خلف وعده یا خلاف وعده
و قول خود عمل نمیکند؛..
..🦋.. ان الله لایخلف المیعاد..
منبع:📱
قرآن، سوره نساء
#پرسش..↓
..🌸.. چرا خداوند میفرماید :
لایسئل عما یفعل !!..
یعنی: خدا هرکاری که بکند
کسی حق سوال و مواخذه ندارد!
#پاسخ..↓
..❣.. زیرا از کسی سوال و مواخذه
میکنند که خلاف قانون عمل کند!
با اینکه خداوند فوق قانون و نظام
این عالم است و عمل میکند..
..🌿.. و از کسی سوال و مواخذه میکنند
که مالک و صاحب و سازنده کار نیست!
با اینکه خدا مالک و صاحب جمیع اشیاء
و امور است ...
..🎆.. پس کسی حق ندارد!..
به امور و حکمت و کارهای خدا خرده بگیرد
یا سوال و مواخذه کند...
چرا که علم ما ب قدرت و دانش
و حکمت خدا نمیرسد...
..🤞🏻.. پس ..
سکوت لدفا👌🏻😁
..📱..منبع:
المیزان..
#فرهنگ_توحیدی..✌️🏻
#کپی_آزآد..😉
#اللهم_عجلالولیکالفرج..👌🏻
#نذر_فرج «↑»
#صلواتمفرستادیدمتگرم😉
.
.
+⚠️
↫ #التماستفڪر✋🏻
.
.
| #تقبلالله
#دلتو_بهخدا_بسپار|💚
#حرفاےدرگوشے😌☝️
@heiyat_majazi
•🍃•☝️•
CQACAgQAAx0CVBp6RAACAnVfEQ3r6gUQ1-e4TFs5NQZjeTqTewACmgcAArEbUFCMH_T3od6lQBoE.mp3
3.67M
【• #نوحه_خونے🎤 •】
.
.
به عشق ارباب بگو بسم الله
#السلامعلیکیااباعبداللهالحسین
#سید_مجید_بنیفاطمه
.
.
متـفاوت بشنـویـد🙃👇
[•🍃🎧•] @Heiyat_Majazi
.
.
درحسرتٺوخوݩشدچشمنگارها
اےانتظارآخرِچشمانتظارها💔
#اللهمعجللولیکالفرج
.
.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
[• #خانواده_درمانے💚 •]
.
.
| همسرانِ فضایے🛸 |
میگہ:↯
نون و ماستو خونہ تو بخوره😋
ڪبابو از خونہ باباش بیارھ😂
#خوشمانآمــد🙊💓
#ولےخوشبحالِمردامیشها:\
.
.
نڪات تربیتے خانوادگے😌👇
[•👨👩👧👦•] @heiyat_majazi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
{• #تولدے_دوباره🌱 •}
.
.
یه وقتایے یه چیزایے آدم
رو زمینگیر میکنه..💔
سام درخشانے:
یه وقتایی یه چیزایے
آدم رو زمینگیر میکنه.
اینجاست که هرکسے حتے
اونایی ڪه وانمود میڪنند
اعتقادے ندارن، دنبال یه چیز بےنهایت میگردند تا بهش چنــگ
بزنند و به آرامش برسند:)
نیاز به منجے چیزیه که توے تمام
لحظات سخت احساس میشه🙂
#یاصاحبالزمان♡
.
.
•⏱• اولِ راهیآ؛
اینجا تپشے از نو 👇
[°•💓•°] @heiyat_majazi
هیئت مجازی 🚩
【• #قصه_دلبرے📚 •】 #پسرک_فلافل_فروش #قسمت_شصت_چهارم من هم مثل شما ايراني هستم، اهل شيراز و پدرم ا
【• #قصه_دلبرے📚 •】
#پسرک_فلافل_فروش
#قسمت_شصت_پنجم
دوستي من با هادي ادامه داشت. زماني كه هادي در منزل ما كار مي كرد او
را بهتر شناختم.
بسيار فعال و با ايمان بود. حتي يك بار نديدم كه در منزل ما سرش را بالا
بياورد.
چند بار خانم من، كه جاي مادرهادي بود، برايش آب آورد. هادي فقط
زمين را نگاه مي كرد و سرش را بالا نمي گرفت.
من همان زمان به دوستانم گفتم:من به اين جوان تهراني بيشتر ازچشمان
خودم اطمينان دارم.
بعد از آن، با معرفي بنده، منزل چند تن از طلبه ها را لوله كشي كرد. كار لوله كشي آب در مسجد را هم تكميل كرد.
من و هادي خيلي رفيق شده بوديم.
ديگر خيلي از حرفهايش را به من
مي زد.
يك بار بحث خواستگاري پيش آمد.
رفته بود منزل يكي از سادات علوي.
آنجا خواسته بود كه همسرآينده اش پوشيه بزند.
ظاهراً سر همين موضوع
جواب رد شنيده بود.
جاي ديگري صحبت كرد.
قرار بودبارديگر با آمدن پدرش به خواستگاري
برود كه ديگر نشد.
🗣راوی حاج باقر شیرازی
📚برگرفته از کتاب شهید هادی ذوالفقاری
✍ ادامه دارد ..
✍🏻شهـید محمد هادی ذوالفقاری
#سفربـهدنیایےمملوازدلـدادگے😍✋
🌹
🌿
🍃 @heiyat_majazi
💐🍃🌿🌹🍃🌼
هیئت مجازی 🚩
【• #قصه_دلبرے📚 •】 #پسرک_فلافل_فروش #قسمت_شصت_پنجم دوستي من با هادي ادامه داشت. زماني كه هادي در م
【• #قصه_دلبرے📚 •】
#پسرک_فلافل_فروش
#قسمت_شصت_ششم
اين اواخر ديگر در مغازه ي ما چاي هم مي خورد! اين يعني خيلي به مااطمينان پيدا كرده بود.
يك بار با او بحث كردم كه چرا براي كار لوله كشي پول نمي گيري؟ خب نصف قيمت ديگران بگير. تو هم خرج داري و...
هادي خنديد و گفت: خدا خودش ميرسونه.
دوباره سرش داد زدم و گفتم: يعني چي خدا خودش مي رسونه
بعد با لحني تندگفتم: ما هم بچه آخوند هستيم و اين روايتهاراشنيده ايم.
اما آدم بايد براي كار و زندگي اش برنامه ريزي كنه، تو پسفردا مي خواي زن
بگيري و...
هادي دوباره لبخند زد و گفت: آدم براي رضاي خدا بايد كار كنه، اوستا
كريم هم هواي ما رو داره، هر وقت احتياج داشتيم برامون مي فرسته.
من فقط نگاهش مي كردم. يعني اينكه حرفت را قبول ندارم. هادي هم مثل
هميشه فقط مي خنديد
بعد مكثي كرد و ماجراي عجيبي را برايم تعريف کرد. باور کنيد هر زمان
ياد اين ماجرا مي افتم حال و روز من عوض مي شود.
آن شب هادي گفت: شيخ باقر، يه شب تو همين نجف مشكل مالي پيدا
كردم و خيلي به پول احتياج داشتم.
آخر شب مثل هميشه رفتم توي حرم و مشغول زيارت شدم. اصلا هم حرفي درباره ي پول با مولا اميرالمؤمنين نزدم.
همين كه به ضريح چسبيده بودم، يه آقايي به سر شانه ي من زدوگفت:آقا
اين پاكت مال شماست.
برگشتم و ديدم يك آقاي روحاني پشت سر من ايستاده. او رانميشناختم.
بعد هم بي اختيار پاكت را گرفتم.
هادي مکثي کرد و ادامه داد: بعد از زيارت راهي منزل شدم.
پاكت را بازكردم. با تعجب ديدم مقدار زيادي پول نقد داخل آن پاكت است
هادي دوباره به من نگاه كرد وگفت: شيخ باقر، همه چيز زندگي من و
شمادست خداست.
من براي اين مردم ضعيف، ولي باايمان كار مي كنم. خدا هم هر وقت احتياج داشته باشم برام مي ذاره تو پاكت و مي فرسته
خيره شدم توي صورتش. من ميخواستم او را نصيحت كنم،امااوواقعيت
اسلام را به من ياد داد.
واقعاً توكل عجيبي داشت. او براي رضاي خدا كار كرد. خدا هم جواب اعمال خالص او را به خوبي داد.
بعدها شنيدم که همه از اين خصلت هادي تعريف مي کردند. اينکه
کارهايش را خالصانه براي خدا انجام مي داد.
يعني براي حل مشکل مردم کار
مي کرد اما براي انجام کار پولي نمي گرفت.
🗣راوی:حاج باقر شیرازی
📚برگرفته از کتاب شهید هادی ذوالفقاری
✍ ادامه دارد ...
✍🏻شهـیدمحمد هادی ذوالفقاری
#سفربـهدنیایےمملوازدلـدادگے😍✋
🌹
🌿
🍃 @heiyat_majazi
💐🍃🌿🌹🍃🌼