eitaa logo
هیئت مجازی 🚩
3.9هزار دنبال‌کننده
6.8هزار عکس
2.7هزار ویدیو
415 فایل
ˇ﷽ شبیھ بوی گُـل است این‌جا؛ براے پروانگےهاے تو در مسیرِ او...🦋 💚˹ از ؏ـشق بخوان @ASHEGHANEH_HALAL ˼ ‌ ‌‌🛤˹ پل ارتباطے @Khadem_Daricheh ˼ 💌˹ تبادلات و تبلیغ @Daricheh_Ad ˼ . . شما براے ما نعمتید...😌🌱
مشاهده در ایتا
دانلود
𐇻🦋𐇻 “خدایا شکرت برایِ همه چیزایی که قدرشو نمیدونمو نمیگیریشون ازم :)” ꩜ 🚩پاتوق‌بچه‌حزب‌اللهیا ╰─ @Heiyat_Majazi 𐇻🦋𐇻
𐇻🌱𐇻 اگه قرار بود همیشه توی هیاهوی شهرها غرق باشیم و هیچ جوره نمی‌تونستیم از طبیعت زیبا لذت ببریم، چی‌کار می‌کردیم؟ :) -‌ خدایا، شکرت به خاطر لحظاتی که می‌تونیم در آغوش طبیعت قدم بزنیم، به چَه‌چَه پرنده‌ها گوش کنیم و از دیدن زیبایی‌های دنیای اطراف حَظ ببریم🌸🌱 رو می‌شنویم... 📬- @Khadem_Daricheh 🪴- Eitaa.com/Heiyat_Majazi 𐇻🌱𐇻
نماهنگ روزگار بی کسی.mp3
4.48M
𐇻🎧𐇻 کی بی اجازه اومده تو خونه مون قدم زده خیر نبینه اونی که زندگیمونو به هم زده 🪴- Eitaa.com/Heiyat_Majazi 𐇻🎧𐇻
aviny-21 (1).mp3
2.97M
𐇻🪖𐇻 چه می جویی عشق؟ همین جاست... 🌱 🪴- Eitaa.com/Heiyat_Majazi 𐇻🪖𐇻
𐇻📚𐇻 ⊹قسمت :21 كتم رو برداشتم كه برم خونه ... يكي از پشت سر صدام كرد ... - منديپ ... برو پيش رئيس ... كارت داره ... از در كه رفتم داخل، اخم هاش تو هم بود ... تا چشمش بهم افتاد ناراحتيش به خشم تبديل شد. ديگه واقعا نمي دونم بايد با تو چي كار كنم ... كي مي خواي از اين كارها دست برداري؟ ... فكر كردي تا كجا مي تونم به خاطر تو جلوي واحد تحقيقات داخلي بايستم؟ ... روز پيچيده و خسته كننده من ... حالا هم بايد فريادهاي رئيسم تموم مي شد ... پشت سر هم سرم داد مي كشيد ... و من اين بار، حتي علتش رو نمي دونستم ... چند دقيقه ... بي وقفه ... - چرا ساكتي؟ ... - روز پر استرسي داشتي سروان؟ چشم هاش رو نازك كرد و زل رد بهم ... توي نگاهش خشم و نااميدي با استيصال بهم گره خورده بود ... نفس عميقي كشيد ... - تو حتي نمي دوني دارم در مورد چي حرف ميزنم ... مگه نه؟ ... و اين بار با ياس بيشتري فرياد زد ... - تو ديگه حتي نمي دوني دارم واسه چي سرت داد ميزنم... كلافه شده بودم ... - خوب معلومه نمي دونم ... از در كه اومدم تو فقط داري داد ميزني بدون اينكه بگي ماجرا چيه ... وقتي نميگي من از كجا بايد بفهمم جريان از چه قراره ... و اين بار تحقيقات داخلي به چي گير داده؟ ... سر مانيتور رو چرخوند سمتم ... - به اين ... دكمه پخش رو زد . .. و نشست روي صندليش ... صدا از توي گلوم در نمي اومد ... حالا مي فهميدم چرا صبح، چشمم رو توي بازداشتگاه باز كرده بودم ... نشستم روي صندلي و زل زدم بهش ... - چيزي نمي خواي بگي؟ ... مثلا اينكه چي شد كه چنين اتفاقي افتاد؟ ... جز تكان دادن سرم چيزي نداشتم .. . يعني چيزي يادم نمي اومد كه بتونم بگم ... - فكر مي كني تا كي اداره پليس مي تونه پشت تو بايسته؟... تو سه نفر رو توي بار لت و پار كردي و اصلا هم يادت نمياد چرا باهاشون درگير شدي ... هر بار داره اوضاعت از قبل بدتر ميشه ... اگر همين طوري ادامه بدي مجبور ميشم معلقت كنم ... كم يا زياد ... تو دائم مستي ... حتي توي اداره مي خوري ... گاهي اوقات اصلا نمي فهمم چطور هنوز مغزت نگنديده و بوي تعفنش از وسط جمجمه ات نمياد يا اين شرايط رو درست مي كني ... يا اين آخرين باريه كه اداره پشت كثافت كاري هات مي ايسته و ازت دفاع مي كنه ... اين ديگه آخر خطه. سر مانيتور رو چرخوند سمتم ⊹کتاب‌ :مردی درآئینه ⊹نویسنده :طاها ایمانی 🪴- Eitaa.com/Heiyat_Majazi 𐇻📚𐇻
𐇻⏰𐇻 حجت الاسلام : اگر یکدفعه به یاد میتی افتادید بدونید داره به شما التماس میکنه که براش دعا کنید... 🪴- Eitaa.com/Heiyat_Majazi 𐇻⏰𐇻
𐇻🕯𐇻 √ ای خاک بر سر دنیایی که علی و فاطمه درِ خانه ات را بزنند و چیزی بخواهند و تو ناز کنی! ای خاک بر سر دنیایی که علی و فاطمه و بچه‌هایش به سمت تو قدم بردارند و توی دلت بگویی: ‌« ای بابا، چرتمان را پراند! چیزی نشده که. خلیفه نشده‌ای، صبر کن سِنَت بالاتر برود، پخته تر شوی، نوبت توهم ‌می‌رسد! » ای خاک بر سر دنیایی که علی بیاید تورا شاهد بخواهد و تو بگویی نه! 📚 ‹ 🖤 ›↝ ‹ 🚩 ›↝ ꩜ 🚩پاتوق‌بچه‌حزب‌اللهیا ╰─ @Heiyat_Majazi 𐇻🕯𐇻
𐇻💌𐇻 پناه،همانند صخره ای که دریا را در آغوشِ خود نگه داشته که سیاهی های دنیا به او آسیبی نرساند و قلب پاک و آبیِ اورا آلوده نسازد ، آری خدا این گونه از بندگانش محافظت می کند ؛ فقط کافی است چشمانت را ببندی و زندگی را به‌ او بسپاری که ببینی چگونه برایت طوفان به پا میکند!💙🦋 ﴿ سورۀ کهف ، آیۀ 27 ﴾🌧 🪴- Eitaa.com/Heiyat_Majazi 𐇻💌𐇻
𐇻🪞𐇻 ‌به‌قول‌رفیقمون ‏مذهبی‌وغیرمذهبی‌نداره !!😌 آدم بایدبرای‌خودش‌ارزش‌قائل‌باشه...😉 هرچیزی‌رونبینه؛ هرچیزی‌روگوش‌نده ...:))) 🪴- Eitaa.com/Heiyat_Majazi 𐇻🪞𐇻
𐇻📖𐇻 سلـام و نور ✨' بریم سراغ معرفی یك‌کتاب جذاب که جلدِکتاب به تنهایی جذب کننده‌ست 😅🌼' • کتاب ناگفته‌های صورتی • کتاب «ناگفته‌های صورتی» روایت ظلم‌تاریخی به زنان براساس تحقیق و پژوهش اندیشکده راهبردی سعداء است. • در دوره‌ای که جهان غرب داعیه حمایت از حقوق زنان دارد و با از جنبش‌های به اصطلاح آزادی زنان حمایت می‌کند یک مرور کوتاه بر تاریخ جهان و جوامع غربی بر همگان اثبات خواهد نمود که هیچ آیینی به قدر اسلام به حقوق زنان احترام نگذاشته است و در برابر فرهنگ‌هایی که زن در ردیف وسایل و جهاز زندگی می‌دانستند دین ختم المرسلین برای تمام زنان جهان معتقد به آزادی و برابری با مردان شد و آن‌ها را ریحانه‌های خلقت دانست که شایسته برخورد و رفتاری محترمانه هستند ☺️🌱' 🪴- Eitaa.com/Heiyat_Majazi 𐇻📖𐇻
𐇻🌙𐇻 آیت اللّٰه عبدالقائم شوشتری(ره): از علامه سیدابوالحسن حافظیان(ره) سؤال کردم آیا ملاقاتِ امام زمان (عج) ممکن است؟! فرمودند: بله! ولی باید قبلش گرد و غبار نفس را فرو نشاند .. 🪴- Eitaa.com/Heiyat_Majazi 𐇻🌙𐇻
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
𐇻📲𐇻 ˊˋ ˊˋ زهرا... انا علی ...😔😭 یا امیر المومنین.... ◠ Eitaa.com/Heiyat_Majazi ◡ 𐇻📲𐇻
𐇻🩺𐇻 💬 اگر همسر بهانه گیر دارید🤔 ⚠️بدترین روش برخورد با همسر بهانه‌جو مقابله به مثل است که پیش پا افتاده‌ترین رویه برای مدیریت معضل و نارسایی رفتاری محسوب می‌شود.🥺😢 📍مقابله به مثل اقدامی مخرب است که باعث تیره‌تر شدن رفتارها و ارتباطات می‌شود.‼️ 🪴- Eitaa.com/Heiyat_Majazi 𐇻🩺𐇻
𐇻🎐𐇻 امام باقر(؏) مےفرمایند: «ما عبد الله بشےء من التحمید افضل من تسبیح فاطمہ علیهاالسلام … خداوند در حمد و ستایش به چیزے برتر از تسبیح فاطمه علیها السلام عبادت نشدہ اسـت .»💚🌱 🪴- Eitaa.com/Heiyat_Majazi 𐇻🎐𐇻
𐇻🦋𐇻 “گاهـی انـسان نـیاز دارد⚡️ فـرو بریـزد😔 تا یک قـوی‌تر از خودش😎 بنـا کند . . . 🌱 ” ꩜ 🚩پاتوق‌بچه‌حزب‌اللهیا ╰─ @Heiyat_Majazi 𐇻🦋𐇻
𐇻🕯𐇻 √ اللَّهُمَّ استَعمِلْنِی لِمَا خَلَقْتَنِی‌لَهُ.. خدایا مرا خرج کاری که مرا برای آن آفریدی..! ‹ 🖤 ›↝ ‹ 🚩 ›↝ ꩜ 🚩پاتوق‌بچه‌حزب‌اللهیا ╰─ @Heiyat_Majazi 𐇻🕯𐇻
𐇻🌱𐇻 خدایا، شکرت به‌خاطر سلامتی‌مون، برای خانواده‌ای که همیشه کنارمونن و برای دوست‌هایی که در سختی‌ها و خوشی‌ها، ما رو فراموش نمی‌کنن :)🤍 رو می‌شنویم... 📬- @Khadem_Daricheh 🪴- Eitaa.com/Heiyat_Majazi 𐇻🌱𐇻
نماهنگ دیگه تموم شد.mp3
4.8M
𐇻🎧𐇻 فاطمه جان! رنجی نیست اگر زمین را از تو بگیرند، آسمان زیرِ پای توست...🕊 -استاد صفایی حائری(ره) 🪴- Eitaa.com/Heiyat_Majazi 𐇻🎧𐇻
𐇻🪖𐇻 با خداۍ خود پیمان بستم تا آخـریـن قطره خون، در راهِ حفظ و حراست این انقلاب الهے یڪ آن آرام و قرار نگیرم. 🪴- Eitaa.com/Heiyat_Majazi 𐇻🪖𐇻
𐇻📚𐇻 ⊹قسمت :22 چراغ رو هم روشن نكردم ... فضاي خونه از نور بيرون، اونقدر روشن بود كه بتونم جلوي پام رو ببينم ... كتم رو پرت كردم يه گوشه و ... بدون عوض كردن لباسم ... همون طوري روي تخت ولو شدم ... چقدر همه جا ساكت بود ... موبايلم رو از توي جيب شلوارم در آوردم ... براي چند لحظه به صفحه اش خيره شدم ... ساعت 10:26 شب ... بوق هاي آزاد ....و بعد تلفنش رو خاموش كرد ... چقدر خونه بدون آنجلا ساكت بود ... انگار يه چيز بزرگي كم داشت ... دقيقا از روزي كه برگشتم ... و اون، با گذاشتن يه يادداشت ساده ... به زندگي چند ساله مون خاتمه داده بود ... "ديگه نمي تونم اين وضع رو تحمل كنم ... دنبالم نگرد ... خداحافظ توماس" ... چشم هام رو بستم هر چند با همه وجود دلم مي خواست برم بار ... يا حتي شده چند تا بطري از مغازه بخرم ... اما رئيس تهديدم كرد اگر يه بار ديگه توي اون وضع پام رو بزارم توي اداره ... معلق ميشم ... و دوباره بايد برم پيش روان شناس پليس ... براي من دومي از اولي هم وحشتناك تر بود ... يه ساعت ديگه هم توي همون وضع ... مغزم بيخيال نمي شد ... هنوز داشت روي تمام حرف ها و اتفاقات اون روز كار مي كرد ... بدجور كلافه شده بودم ... - تو يه عوضي هستي توماس ... يه عوضي تمام عيار ... عوضي صفت پدرم بود ... كلمه اي كه سال ها به جاي كلمه پدر، ازش استفاده مي كردم ... خودخواه ... مستبد ... خودراي ... ديكتاتور ... عوضي ... هيچ وقت باهام مثل بچه اش برخورد نكرد ... هميشه واسش يه زيردست بودم ... زيردستي كه چون كوچك تر و ضعيف تر بود، حق كوچك ترين اظهار نظري رو نداشت ... هميشه بايد توي هر چيزي فقط اطاعت مي كرد ... - بله قربان ... و اين دو كلمه، تنها كلماتي بود كه سال ها در جواب تك تك فرمان هاش از دهنم خارج مي شد ... بله قربان ... امشب، كوين اين كلمه رو توي روي خودم بهم گفت ... عوضي ... حداقل ... من هنوز از اون بهتر بودم ... هيچ وقت، هيچ كس جرات نكرد اين رو توي صورتش بهش بگه ... اونقدر از اون بهتر بودم كه آنجلا ... زماني ولم كرد كه پاي يه بچه وسط نبود ... نه مثل مادرم كه با وجود داشتن من ... بدون بچه اش از اون خونه فرار كرد. باورم نمي شد ... ديگه كار از مرور حوادث اون روز و قتل كريس تادئو گذشته بود ... مغزم داشت خاطرات كودكيم رو هم مرور مي كرد ... موبايلم بي وقفه زنگ مي زد ... صداش بدجور توي گوشم مي پيچيد ... و يكي پشت سر هم تكانم مي داد ... چشم هام باز نمي شد ... اين بار به جاي سلول ... گوشه خيابون كنار سطل هاي آشغال افتاده بودم ⊹کتاب‌ :مردی درآئینه ⊹نویسنده :طاها ایمانی 🪴- Eitaa.com/Heiyat_Majazi 𐇻📚𐇻
هیچ‌وقت برای توبه دیر نیست. حتی در هنگام گناه👌... ╰─ @Heiyat_Majazi |꩜ 🚩تکیه مجازی
𐇻⏰𐇻 +مولا یه جایی‌ تو خطبه‌شون‌ فرمودند: اندوهِ‌من‌درفقدان‌ِفاطمه همیشگی‌است‌و‌از‌این‌پس، هرشب‌ِمن‌تاسحربه‌بیداری خواهدگذشت. 🪴- Eitaa.com/Heiyat_Majazi 𐇻⏰𐇻
𐇻💌𐇻 بگو:« پروردگارا، من به هر خیری که به سویم بفرستی ،سخت محتاجم!💛» ﴿ سورۀ قصص، آیۀ 24 ﴾✨ 🪴- Eitaa.com/Heiyat_Majazi 𐇻💌𐇻
𐇻🪞𐇻 زندگـے‌شبیہ‌‌اون‌نوارِ‌ضربان‌قلبیہ‌ڪہ اگہ‌پَستـے‌و‌بلندۍ‌نداشتہ‌باشہ،، یہ‌نوار‌صافہ‌ڪہ‌نشون‌میده‌تو‌مُردۍ💔 قدر‌پَستـے‌بلندۍ‌هایِ‌زندگیتون‌رو بدونید:)🌱🌸 🪴- Eitaa.com/Heiyat_Majazi 𐇻🪞𐇻