𐇻⏰𐇻 #وقت_بندگی ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌#پیامبراکرم‌(ص) : هرگاه خداوند بنده ای را دوست بدارد، (به آزمایش ها) مبتلایش می‌کند! پس اگر صبر‌ کرد، او را برمی‌گزیند؛ و‌اگر راضی به‌ رضای خدا گشت، او را ویژه خود می‌ گرداند. 🪴- Eitaa.com/Heiyat_Majazi 𐇻⏰𐇻

𐇻💌𐇻 #ازخالق_به‌مخلوق شمارا با این صوت به آرامشے از جنس بوییدن خاکِ باران خورده،دعوت میکنم : ‹ می‌گویند: «ما از نمازگزاران نبودیم ⁴³ مسکینی را طعام نمے‌ دادیم؛ ⁴⁴🕊 پیوسته با اهل باطل همنشین بودیم⁴⁵ همواره روز جزا را انکار مے‌کردیم ⁴⁶ تا زمانی که مرگ ما فرا رسید!⁴⁷» ﴿ سورۀ مُدثِر ﴾🤍 . #چند_ثانیه_آرامش_باخدا 🎧 🪴- Eitaa.com/Heiyat_Majazi 𐇻💌𐇻

𐇻🪞𐇻 #دل_آرا به خودتان مراجعه کنید؛ اگر هنوز در دلت🫀ان به حضرت زهرا (علیهالسلام) محبت دارید؛ بدانید که از چشم خدا نیوفتاده اید . . .!♥️😊 🪴- Eitaa.com/Heiyat_Majazi 𐇻🪞𐇻

𐇻🩺𐇻 #خانواده_درمانے 🍃🌸وظایف همسری و مادری زنان در مباحث حقوق خانواده🖇 💕 واژه‌ی زیبای «مادر»، زیبنده و شایسته هر زنی نيست؛ چرا که بنيان مادری با دو مؤلفه «مادر شدن» و «مادری کردن»؛ یعنی فرزندآوری و فرزندپروری، معنا پيدا می‌کند؛🌻 زیرا تمام فيوضات الهی از مسير نفس مادر به کودک می‌رسد. این مقامی که خداوند برای مادر و زن قائل است، هرگز برای مرد نيست.🪴 💕 اینکه خدای سبحان نام مادر را در کنار نام خود می‌برد، برای این است آن ها مجرای فيض خالقيّت‌اند.🦋✨ به عبارت دیگر، هستی انسان‌ها در رَحِم🤰 و آغوش🤱 تربيت مادر، تصویرگری می‌شود و شکل می‌گيرد. 💕 قرآن کریم می‌فرماید: فَإِنَّا خَلَقْناکُمْ مِنْ تُرابٍ ثُمَّ مِنْ نُطْفَهٍ ثُمَّ مِنْ عَلَقَهٍ ثُمَّ مِنْ مُضْغَهٍ مُخَلَّقَهٍ وَ غَيْرِ مُخَلَّقَهٍ لِنُبَيِّنَ لَکُمْ وَ نُقِرُّ فِی الْأَرْحامِ ما نَشاءُ إِلى أَجَلٍ مُسَمًّى ثُمَّ نُخْرِجُکُمْ طِفْالً ثُمَّ لِتَبْلُغُوا أَشُدَّکُم * ما شما را نخست از خاک آفریدیم آن‌گاه از آب نطفه، آن‌گاه از خون بسته، آن‌گاه از پاره‌ای گوشت با آفرینشی تمام و ناتمام، تا ( در این انتقال و تحولات قدرت خود را ) بر شما آشکار سازیم و ( از نطفه‌ها ) آنچه را مشيّت ما تعلق گيرد در رحم‌ها قرار می‌بخشيم تا به وقتی معين، آن‌گاه شما را به صورت طفلی (چون گوهر از صدف رحم) بيرون آریم تا (زیست کرده) سپس به حد بلوغ و رشد خود برسید.🌾 * #سبک_زندگی_درست #مادرانه 🪴- Eitaa.com/Heiyat_Majazi 𐇻🩺𐇻

𐇻🎐𐇻 #طواف_دل میان‌این‌همہ‌نوکر‌به‌فکرمن‌هم‌باش..؛ منےکه‌ازهمہ‌جز‌تو،عجیب‌خستہ‌شدم❤️‍🩹 #چهارشنبه‌هاےامام‌رضایے #صل‌الله‌علیک‌یا‌ثامن‌الحجج 🪴- Eitaa.com/Heiyat_Majazi 𐇻🎐𐇻

𐇻🦋𐇻 #هویجوری “ اگه داری اینو میخونی، لطفاً امروز با خودت خوب رفتار کن، تو فقط یه دونه از خودت داری :)💚 ” ꩜ 🚩پاتوق‌بچه‌حزب‌اللهیا ╰─ @Heiyat_Majazi 𐇻🦋𐇻

خدایا به دلمون عقل بده و به عقلمون دل نده... ꩜ 🚩خیمه‌گاه‌مجازے ╰─ @Heiyat_Majazi

𐇻🎧𐇻 #نغمه_بهشتی فقط امـام رضاست دواے دردم مث کـبوتـرا دورش میگردم🕊دنیاے منه امام رضا بـزرگ تر از درداے منه #چهارشنبه_هاے_امام_رضایے 🪴- Eitaa.com/Heiyat_Majazi 𐇻🎧𐇻

𐇻🪖𐇻 #شـب‌هاے_بلھ‌‌برون امام صحبتی دارند که آن را نوشته‌ام و همیشه آن را توی جیب خودم دارم : هر کس که بیشتر برای خدا کار کرد بیشتر باید فحش بشنود. و شما پاسدارها، چون بیشتر برای خدا کار کردید، بیشتر فحش شنیدید و می‌شنوید. ما باید برای فحش شنیدن ساخته بشویم؛ برای تحمّل تهمت و افتراء و دروغ ؛ چون ما اگر تحمّل نکنیم ، باید میدان را خالی کنیم ... #شهید_محمدابراهیم_همت 🪴- Eitaa.com/Heiyat_Majazi 𐇻🪖𐇻

𐇻📚𐇻 #قصّه_بشنو ⊹قسمت :30 فايل رو پاك كردم ... و گوشي كريس رو برداشتم ... حق با اوبران بود ... هيچ چيزي يا سرنخي توش نبود ... و اون شماره هاي اعتباري هم كه چند بار باهاش تماس گرفته بودن ... عين قبل، همه شون خاموش بود ... تماس هاي پشت سر هم ... هرچند، مشخص بود به هيچ كدوم شون جواب نداده ... نه حداقل با تلفن خودش ... گوشي رو گذاشتم روي ميز ... و چند لحظه بهش خيره شدم ... اما حسي آرامم نمي گذاشت ... دوباره برش داشتم و براي بار دوم، دقيق تر همه اش رو زير و رو كردم ... باز هم هيچي نبود ... قبل از اينكه قطعا گوشي رو براي بايگاني پرونده بفرستم ... تصميم گرفتم فايل هاي صوتي رو باز كنم ... هدست رو از سيستم جدا كردم و وصل كردم بهش ... و اولين فايل رو اجرا كردم ... صداي عجيبي ... فضاي بين گوشي هاي هدست رو پر كرد ... انگار زمان متوقف شده بود ... همه چيز از حركت ايستاد ... همه چيز ... حتي شماره نفس هاي من ... ضربان قلبم هر لحظه تندتر مي شد ... با سرعتي كه انگار ... داشت با فشار سختي دنده هام رو مي شكست و از ميان سينه ام خارج مي شد ... حس مي كردم از اون زمان و مكان كنده شدم ... اون اداره ... اتاق ... ديوارها ... و هيچ چيز وجود نداشت ... اوبران كه به اتاق برگشت ... صورتم خيس از اشك بود و به سختي نفس مي كشيدم ... و من ... مفهوم هيچ يك از اون كلمات رو نمي فهميدم. با وحشت به سمتم دويد و گوشي رو از روي گوشم برداشت ... دكمه هاي بالاي پيراهنم رو باز كرد و چند ضربه به شونه ام ... پشت سر هم مي گفت ... - نفس بكش ... نفس بكش ... اما قدرتي براي اين كار نداشتم ... سريع زير بغلم رو گرفت و برد توي دستشويي ... چند بار پشت سر هم آب سرد به صورتم پاشيد ... بالاخره نفس عميقي از ميان سينه ام بلند شد ... مثل آدمي كه در حال خفه شدن ب... ار سنگيني از روي وجودش برداشته باشن ... نفس هاي عميق و سرفه هاي پي در پي ... لويد با وحشت بهم نگاه مي كرد ... - حالت خوبه توماس؟ ... خوبي؟ ... دستم رو خيس كردم و كشيدم دور گلوم ... نفس هام آرام تر شده بود ... با سر جواب سوالش رو تاييد كردم ... نفس مي كشيدم ... اما حالتي كه در درونم بود ... عجيب تر از چيزي بود كه قابل تصور باشه. ⊹کتاب‌ :مردی درآئینه ⊹نویسنده :طاها ایمانی 🪴- Eitaa.com/Heiyat_Majazi 𐇻📚𐇻

𐇻⏰𐇻 #وقت_بندگی ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ کاش اینقدر که بخاطر مشکلات دنیا ناراحت میشیم، واسه گناهانمون هم ناراحت می شدیم..! 🪴- Eitaa.com/Heiyat_Majazi 𐇻⏰𐇻

نماز شب؛ نابود کننده و کفاره گناهان روز است. ꩜ 🚩خیمه‌گاه‌مجازے ╰─ @Heiyat_Majazi