eitaa logo
هیئت مجازی 🚩
4هزار دنبال‌کننده
6.6هزار عکس
2.6هزار ویدیو
415 فایل
ˇ﷽ شبیھ بوی گُـل است این‌جا؛ براے پروانگےهاے تو در مسیرِ او...🦋 💚˹ از ؏ـشق بخوان @ASHEGHANEH_HALAL ˼ ‌ ‌‌🛤˹ پل ارتباطے @Khadem_Daricheh ˼ 💌˹ تبادلات و تبلیغ @Daricheh_Ad ˼ . . شما براے ما نعمتید...😌🌱
مشاهده در ایتا
دانلود
°| (111) 😊✋ |° °براے 🌊 °امروز و فردا نڪـن‼️ °| از کجا معلوم /° این نَفَسے ڪہ الان میڪشي🌪 °\ جزو نَفَس هاےِ نباشہ⁉️ /° خیلیا بـےخیال بودن😞 °| و یهو غافلگیر شدن💔 📮| 💝 😞 . . . ••✾🕊خــدا رو احساس ڪن👇🕊✾•• 🍃:🌸| @Heiyat_Majazi
° (ع)☀️📖 [13] ° 🍃🌸🍃🌸🍃 📌•|٦٦ مورد در رابطه با الزمان از 🔅به نام خدا🔅 : ☀️بخش اول: 🍂 1.مردان 👱و زنان 👱♀شبیه یکدیگر میشوند در 👕 و 💄 🍂 2. مردان و زنان لباس 👗 و میپوشند😫 🍂 3. ⚔ بین مردم عادی میشود😩 🍂 4.شعار کهنه می شود😑 🍂 5. به افراد 😤. احترام می گذارند 😕 🍂 6. را و می کنند و می گویند به تو چه ربطی دارد😡 🍂 7. در امور و از مال کم 💶هم دریغ 👊می کنند و خرج نمی کنند😫 🍂 8. و 😍 عزیز می شوند😕 🍂 9. آلات 🎸🎺🎹🎼موسیقی در 🕌 و روی می شود 🙁😳 🍂 10. صف های نماز مردم نشانه می شود😱 🍂11. قرآن 📖را می شمارند و نمی شناسند مگر با صدای آواز 🎤و غناك🎼🎹 🍂 12. مردم از 👳فرار میکنند🏃🏃 🍂 13. مردم می شوند و از دنیا می روند⚰ 🍂 14. افراد نادان🤓😟 را به دست می گیرند😶 🍂 15 . 😍😘 از بین می رود و جایش را به ☠می دهد😫 🍂 16. افراد 👺 و 👿 زیاد میشوند 🍂 17. بازارها به هم می شوند یعنی بازار تجارت و کسب می شوند😏 🍂 18. تار 🎸و تنبور🎻 و نی را نیکو میشمارند و 🎤🎹 همه جا ظاهر می شوند 🍂 19. فقرا خود را به 💵 می فروشند 🍂 20. مردم برای شدن 😎 می زنند و دارند😱 🍂 21. اطاعت بی چون و چرای 👨 از 👰زیاد می شوند😞 🍂 22.پدرو مادر را و می کنند😡😡 🍃🌸🍃 باعلے تاخــ💚ـدا؛ پاے حــرفـ مولاتـ بشینــ😍👇 |•✍•| @heiyat_majazi
° (ع)☀️📖 [16] ° 🍃🌸🍃🌸🍃 • 📌٦٦ مورد در رابطه با الزمان از 🔅به نام خداے علے🔅 🌺🌺: ☀️بخش سوم: 🍂🍂مال💵 حلال💚 می شوند. کم فروشی ⚖ می شود ازدواج با و با صورت میگیرد و عادی می شود فساد می شود 😤 🍂🍂بیت المال 💰وسیله 😎 می شودمسکرات🍾 و نوشیدنی های 🍺حرام می شوند مال ترک می شوند همانند آن .صاحبان مال و ثروت بزرگ🕶 می شوند😱 🍂🍂 مردم قبور محل قرار می دهند هیچ چیز بهتر از در آن زمان نمی باشد زبان 💙 و 💚 کم است مردم شده و از اهل تقلید می کنند😔 🍂🍂 موسیقی🎼 مطرب💃 رواج می یابد و معمول می شود وکسی آن را نمی کند شرب خمرو می خوارگی می کنند .زنان فرزندان خود را 💃 و 🗣تربیت می کنند 💔زیاد می شود صورت مردم 🤗 اما دلهایشان 👹 است حرف حق را می کنند😳 🍂🍂 در ها هر کاری بخواهند می کنند از گناه 👿. فساد . ساز🎻. آواز🎤 و...... از مردم جدا شوی تو را می کنند بالا رفتن ⬆️ در آن زمان عادی می شود شنیدن 👂آیات قرآن📖 می شود😡 التماس دعا 🌺🍃🌺🍃🌺 باعلے تاخــ💚ـدا؛ پاے حــرفـ مولاتـ بشینــ😍👇 |•✍•| @heiyat_majazi
🍃🌸🍃 🌸🍃 🍃 •°| (3) 📚 |•° رمان : قسمت افسوس..افسوس که فرصت ها رو از دست داده بودم..نه تنها فرصت برای به موقع مادر شدن رو از دست داده بودم ،بلکه دچار خطا شده بودم و دیگه هیچ جایی تو دل کیوان نداشتم..!برای آخرین بار رفتم سراغ کیوان... باهاش حرف زدم.. گفتم منو ببخش!😢 اینهمه گناه میکنیم خدا ما رو میبخشه و به رومون نمیاره... حالا من فقط یکبار ☝️خطا کردم! نمیگم خطام کوچیک بوده نه..!! اما قول دادم که تکرارش نکنم...همون یه بارم باور کن هیچ حسی از جانب من در کار نبود.. ببخش کیوان..! دلم تنگ شده برا صدات.. دلم تنگ شده برا شنیدن🎼 اسمم از روی لبات.. دلم تنگ شده برای جان گفتنات.. دلم برات تنگ شده کیوان😣 تروخدا ببخش.. کیوان سکوت کرد🤐 و لام تا کام حرفی نزددیگه طاقت این بی محلی و سکوت رو نداشتم. گفتم پس حالا که نمیبخشی طلاقم بده. من دیگه این وضع رو نمیتونم تحمل کنم.. گفت طلاق میخوای؟! باشه...فردا میرم دادگاه تقاضای طلاق میدم📋فقط تا روز جدایی حق نداری به کسی چیزی بگی.. خیره شدم به گلای قالی...اشک از چشمام سرازیر شد و گفتم باشه!😓 نمیدونستم چی توی سرش میگذره! میخواست منو بترسونه یا جدی جدی دیگه میخواست طلاق بده!!! بالاخره تقاضای طلاق داد.. یه پامون تو دادگاه ⚖بود و یه پامون تو خونه...از ترس اون به هیچکس چیزی نگفتم. بالاخره روز موعود فرا رسید.. لباسامو توی چمدون👝 آماده کرده بودم که بعد محضر برگردم بردارم و برم خونه پدری.. رفتیم محضر.. بزور دو تا شاهد پیدا کردیم نشستیم تا نوبتمون بشه دل توی دلم نبود.. رنگ به رخ نداشتم!! همش با خودم میگفتم کاشکی همه چی یه خواب😴 باشه...و از خواب بیدار بشم.. اما خوابی وجود نداشت بعد یکسال تاوان گندی رو که زده بودم باید پس میدادم و آبروم جلوی خانواده ها میرفت.. اسممونو صدا زدن،رفتیم تو🚶♂🚶♀ نشستیم روی صندلی کنار هم. اول اسم منو صدا زدن. چشمهام بارونی شد و روی گونه ها غلتید؛دستام میلرزید😣 به هر جون کندن که بود امضاء ✍کردم و برگشتم سر جام نشستم... حس خفگی بهم دست داده بود..دلم مرگ میخواست!چه راحت زندگیمو باخته بودم.. چه راحت از کسی که دوسش داشتم جدا شدم..همش با خودم میگفتم خدایا من که بهت قول دادم.. من که به عهدم وفا کردم...پس چرا کمکم نکردی...چرا به دل کیوان نداختی منو ببخشه..پس کو رحمانیتت☹️..کو بزرگیت..پس کجایی خداااا...صدای دل شکستــ💔م رو چرا نشنیدی خدا..!!! نوبت کیوان شد.. رفت که امضا بزنه.. لرزش دستاشو حس میکردم خودکارو گ🖊رفت دستش،برد سمت دفتـ📖ــر..! یه نگاه به من.. یه نگاه به دفتر.. یه دفعه خودکار رو گذاشت روی میز... ازش پرسیدن _چی شد؟! امضا کنید لطفا! +نمیتونم.. _مگه شما نمیخواستی همسرتو طلاق بدی؟ +چرا.. _خب پس امضا کن دیگه برادر من!😕 +نمیتونم..! _چرا آقای محترم؟ +چون دوسش دارم..می بخشمش.. زل زد تو چشمام و گفت: وقتی خدا گفته "باز آ باز آ هر آنچه هستی باز آ گر کافر و گبر و بت پرستی باز آ که این درگه ما درگه نومیدی نیست صد بار گر توبه شکستی باز آ " پس من چه کارم🏻♂ می بخشمش🙂 پایان 🍃 بھ قلم: 🌸کپے با ذڪر منبع و نام نویسنده بلامانع است...🍃 🌹| @Heiyat_Majazi 🍃 🌸🍃 🍃🌸🍃
[• 👳🏻•]‍ ‍ ⁉️ مفہــوم چیست❓ به بخش پایانے هر مجموعہ گفته می شود.  و  در لغت بر وقت کم یا زیاد اطـلاق می‌شود. و مقصـود از آن در این جا⬅️ روزگار و عمرجہـــان است. به معناے بخش پایانی حیات دنیا است. اصطلاحے است که در فرهنگ اغلب ادیان بزرگ به چشم مے خورد و در ادیان ابراهیمی، از برجستگی و اهمیت ویژه‌اے برخوردار است. این اصـطـلاح معمولا به روزگار پایانے دنیا و رویدادهایے گفته می‌شود که ممکن است در این بخش از زندگے دنیوی به وقوع پیوندد. ادیان بزرگ درباره آن پیشگویی‌هایی کرده ‌اند؛ براے مثال در «انجیل» آمده است : (... و این را بدان که اوقات صـعـب در زمان آخر خواهد رسید، زیرا که خواهـنـد بود مـردم  ♦️خود دوست و زرپرست و مغرور ومتکبر و کفرگو و نافرمان والدین و حق ناشناس و بی دین، و بی الفت و بی وفا و خبث کننده و بی پرهیز و بی حلم و با خوبان بی اعتنا، و خائن و کم حوصله و عبوس کننده و عیش را بر خدا ترجیح می‌دهند.) ✨زمانہ ما کمے زیاد نیست⁉️🤔 ❤️ 🙏 . . .‌ . ⛔️ 🍃 هیچ شبهـه‌اےبے پاسخ نمونده😉👇 [•📖•] @Heiyat_Majazi