چقدر این اذان و من دوست دارم 🥺🥺
سلام رفقا طاعات وعباداتتون قبول حق
از امروز دوشنبه تا ۱۸ خرداد که شهادت امام جواد میتونید چله ذکر یا جواد الائمه ادرکنی روبردارید
این ذکر و هر روز ۱۰۰ مرتبه بخونید
دعا گوی بچه های کانال دلدادگان حسینی هم باشید 😍😍😊😊
۶۹ روز مانده کمر خم بشود
۶۹ روز تا عاشق ز زمین کم بشود
۶۹ روز میدان بلا در راه است ؛
۶۹ روز تا شروع ماه عاشقی❤️🩹..
۶۹ روز مانده محرم بشود ..
آخی آخی 😭
گامبرداشـتندرجادهٔعشق
هزينهمیخواهد؛هزینههاییکه
انسانراعاشقوبعدشهیدمیڪند..!🍃
شهيدمهدیباکری
#شهیدانہ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
لباسایخاکیتو بردار بیار ...🥲
نماهنگ پریشونم.mp3
3.03M
پریشونم
یه جورایی من شبیه مجنونم
من از کی عاشق شدم نمیدونم
بدون تو زندگی نمیتونم
حسین جونم
🎙 #حسین_ستوده
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤️ مجری تلویزیون یعنی این!
افتخارش نوکری زائران امام رضا است
نه عکس های دریده با دختران و زنان
بی حیا یا حمایت از فتنه گران ...
#امام_رضا
#مهدوی_ارفع
#سمت_خدا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
~[﷽]~
دلم یک دنیـا میخـواهد
شبیه دنیای تو❤️🍃
که همه چیـزش بـوی خـدا بدهد...(:
#شهید_ابراهیم_هادی🍀
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ویدئوی صحبت های محسن افشانی:)
❀﴾ دلــدادگـــــٰــان حسینــی ﴿❀
ویدئوی صحبت های محسن افشانی:)
بالاخره آدم شد 😎😎😎🇮🇷🇮🇷✌✌✌
سلام رفقا به وقت قرار شبانه
یادی از شهدا
سڪوت را بہ حرف زدن ترجیح دهید ، قبل از گفتن حرفـے با خود فڪر ڪنید ڪـہ آیا ضرورت دارد یا خیر
چہ بسا حرف ها و سخنانـے بہ زبان آوردیم و بہ دروغ و غیبت ختم شد!
#شهید_هادی_ذوالفقاری
مثل جهاد؛
به وقتش اسلحه دست بگیر
به وقتش دوربینِ رسانه ..!
#شهیدجهادمغنیه
برای انجام کاری به لپتاپش نیاز داشتم.
بین کار، چشمم به پوشهای خورد که نامش باعث تعجبم شد:«عشق من». . . !
کنجکاو شدم و با خودم فکر میکردم
که چه کسی میتواند عشق عباس باشد. . .! از سر کنجکاوی برادرانه،
پوشه را باز کردم. . .
حجم زیادی از عکسها و فیلمهای حضرت آقا را در آن پوشه گردآوری کرده بود. . . :)))؟
خودم در رایانه شخصیام، فیلمها و عکسهای حضرت آقا را در پوشهای به نام «رهبری» ذخیره کرده بودم..،
اما او رهبری را جور دیگری خطاب کرده بود و این نشان ارادتش بود و برای من درسآموز. . . :)))
#حضرت_آقا | #شهیدانہ
هـے شُهدا از اون بالا بالا ها واسہ ما پا در میونـے مۍڪنند ؛ هـے ما از این پایین پایینا با گناه خرابش مۍڪنیم!
میگم بس نیست؟!
ڪاش بگردیم خودمون رو پیدا ڪنیم!(:
#شهیدانہ
امام حسین علیهالسلام:
کارخوبیکهانجامدادهاید
اماآنراباسرعتوشتاب
واشتیاقانجامندادهاید،
آنعملتانرا،اصلابهحسابنیاورید..
- استادپناهیان
#حدیث_گرافی
ایستادهایمتاثابتڪنیم
یگانہراهماادامهمقاومٺ
دراینجنگاست...
پیروزیحقیقۍبیهیچشڪ
وتردیدۍازآنماسٺ... :)✌️🏻
#امامموسیصدر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
قبر اصلی ارباب بی کفن ابا عبدالله الحسین (ع)
دلت شکست و اشکی آمد به چشمانت مرا هم دعا کن
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فرهنگ غلط غرب وحشی
شب و روز باید مقابله کنیم 😡
سلام بر مهدی✨️🌿
روز من با سلام بر تو آغاز می شود❤
#اللهمعجللولیکالفرج
شهیدی که حاجت روا میکند
شهید علی اکبر نظری
#سلامبـــَرشُهَـدآ...
شهید علیاکبر نظریثابت سال 1344 در شهر مقدس قم به دنیا آمد. 15 ساله بود که عازم جبهه شد. در نخستین اعزام رسمی به عنوان نیروی سپاه، جذب واحد اطلاعات عملیات تیپ 17 علیبنابیطالب(ع) شد. با سرعت مراحل پیشرفت را طی کرد و در عملیات خیبر با انتخاب و اصرار شهید مهدی زینالدین به عنوان جانشین اطلاعات عملیات لشکر 17 علیبنابیطالب(ع) مشغول کار شد؛ این مسئولیت در سن 19 سالگی به او واگذار شد. مجموعه لیاقتها و استعدادهای کمنظیر و شخصیت استوار و قویاش در کنار معنویت و پارسایی عجیب او، باعث شده بود علیاکبر جوان یکی از فرماندهان برجسته، زیرک، سریعالفکر و برنامهریز لشکر 17 به شمار آید. سرانجام این روح پرتلاطم در سن 22 سالگی و در شب شانزدهم اسفند 1364 در منطقه عمومی فاو در حین اجرای عملیات والفجر8 از کالبد مطهرش پرواز کرد.جسم پاکش در گلزار علیبن جعفر قم در قطعه 9 ردیف سه شماره 345 درست در جایی که چند روز قبل از شهادت خود آن را به مادر و همسرش نشان داده بود گمنام و بینشان آرمید. آنچه در پی میآید گوشهای از کرامات مزار شهید نظری است که از زبان پدر و مادر او نقل شده است؛ شهیدی که به یکی از کسانی که خوابش را دیده بود این طور میگوید: «توی دنیا فامیلی من نظری ثابت بود اما در این دنیا علوی صدایم میکنند».
مقام والای شهید نظری و شفای یک مادر شهید
پدر شهید علیاکبر نظری ثابت نقل میکند به گلزار شهدا که رسیدم دیدم خانم مسنّی دارد سنگ قبر فرزندم را میشوید. بالای سرش رسیدم گفتم: «خانم شما این شهید را میشناسید؟ گفت: تا یک هفته پیش او را نمیشناختم. گفتم: پس چی شد که شناختید؟ در پاسخ گفت: من خودم سیدهام و مادر شهید هستم. فرزندم در ردیف دوم پیش پای شهید زینالدین مدفون است. بیماری لاعلاجی گرفتم و مدتها دنبال مداوا بودم. هرکاری کردم خوب نمیشدم؛ خیلی ناراحت بودم. از خدا خواستم تا حداقل خواب فرزند شهیدم را ببینم. وقتی به خوابم آمد، به پسرم گله کردم که مگر تو شهید نیستی؟ من مادرت هستم و سیدهام! کاری بکن و از خدا بخواه شفا بگیرم. پسرم گفت: برو سر قبر علیاکبر. گفتم: کجاست تا پیدا کنم؟ گفت: عصر پنجشنبه پدرش میآید سر قبرش، بگرد پیدا میکنی. چند بار آمدم تا پیدا کردم. به شهید شما متوسل شدم و شفا گرفتم. بار دیگر از خدا خواستم تا خواب پسرم را ببینم. به خوابم آمد. از او پرسیدم: چرا مرا به آن شهید حواله دادی؟ گفت: در این عالم شهداء درجه و جایگاههای متفاوتی دارند. هرکسی در دنیا اخلاص و تلاش بیشتری داشته در اینجا درجه و مقام بالاتری دارد. به همین خاطر شما را به شهید علیاکبر نظری ارجاع دادم.
مادر شهید نظری میگوید: سر مزارش نشسته و توی حال خودم بودم. جوانی با ظاهری خیلی شیک و امروزی آمد نشست کنار سنگ مزار فرزندم و شروع کرد به فاتحه خواندن! پرسید شما که هستید؟ گفتم مادر شهید هستم؛ کاری داشتید؟ گفت: من مشکلی داشتم که این شهید برایم حل کرد. گفتم: چطور مادر؟ گفت: هفته پیش به گلزار آمدم دیدم آقایی با عکس شهید اینجا نشسته است. من اصلاً علاقه و اعتقادی به شهدا، گلزار و این مسائل نداشتم. با خودم گفتم اگر این شهید مشکل مرا حل کند پس معلوم است شهیدان حساب و کتابی دارند. همان شب شهید شما با همان لباس رزم و پوتین به خوابم آمد و رو به من کرد و گفت: «چون به شهداء توسل کردی آمدم تا مشکل تو را حل کنم. برو خیالت راحت باشد که مشکل تو کاملاً حل شده و دیگر هیچ غصهای نخور.»فردای آن روز مشکلم حل شد. از آن روز تا به حال هر بار که به گلزار بیایم بر سر مزار پسر شما می آیم
#شهیدانه