eitaa logo
محمد ایمانی l مصاف عقل و جهل
5.7هزار دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
112 ویدیو
5 فایل
تحلیل ها و نقد های سیاسی، فرهنگی و اقتصادی
مشاهده در ایتا
دانلود
معیارها و کمیت‌های مهم در ارزیابی میزان مشارکت - ۱ میزان مشارکت در انتخابات اخیر، نیازمند بحث منطقی و مستدل است. هر انتخاباتی، دو وجه دارد: رای دهندگان و رای ندادگان. نتیجه انتخابات، بر اساس رای‌های اخذ شده، معلوم می‌شود؛ اینکه منتخبان، چه میزان رای و چند درصد آرا را حائز شده‌اند و رقبا، چه قدر رای کسب کرده‌اند؟ وجه دوم، که معمولا در همه کشورها محل ابهام است، رای ندادن بخشی از واجدان حق رای به علل متعدد است. اگر وجه اول انتخابات، روشن است، وجه دوم، در تاریکی قرار دارد و کسی نمی‌تواند رای ندادگان را مصادره به مطلوب خود کند. 1- اولا باید میان افرادی که «نتوانسته‌اند رای بدهند»، با افرادی که «نخواسته‌اند رای بدهند»، تفاوت قائل شد. افراد معتنابهی هستند که مایلند رای بدهند اما امکان رای دادن برایشان فراهم نمی‌شود. مثلا آقای وهاب‌زاده مشاور وزیر بهداشت گفته است «گروه‌های حساس، بیماران و سالمندان، جمعیتی حدود 10 میلیون نفر را تشکیل می‌دهند که بسیاری از آنها به‌ خاطر نگرانی از کرونا نتوانستند در انتخابات شرکت کنند». این 10 میلیون نفر، بیش از یک ششم (17 درصد) کل واجدان حق رای را شامل می‌شود. کارشناسان جهانی معتقدند موضوع نگرانی از کرونا، موجب کاهش مشارکت 10 تا 20 درصدی در انتخابات کشورهای مختلف طی دو سال اخیر شده است. نظرسنجی‌های مختلف در کشور ما هم قبل از انتخابات نشان می‌داد که به احتمال قوی، نگرانی از کرونا، موجب کاهش 10- 11 درصدی نرخ مشارکت خواهد شد. مانع بعدی مشارکت، اختلال‌های جدی در چند ساعت اولیه روز رای‌گیری (بعضا تا ساعت 11 صبح) در شماری از حوزه‌های رای‌گیری است که گزارش‌های متعددی در این باره منتشر شده است. موضوع سوم، حضور 3 میلیون و 500 هزار شهروند ایرانی واجد حق رای (6 درصد کل واجدان حق رای)، در کشورهای مختلف است که طبیعتا آمار آنها به عنوان بخشی از 59 میلیون ایرانی واجد حق رای لحاظ شده، اما در همه کشور‌ها به یک اندازه دسترسی و امکان رای دادن ندارند. در برخی کشورها (مثل کانادا) که اصلا امکان اخذ رای فراهم نبوده، و در برخی مناطق، مستلزم مسافرت 10– 12 ساعته بوده است. در برخی کشورهای اروپایی و آمریکا نیز که با حمایت یا تغافل مسئولان امنیتی این کشورها، گروهک‌های وحشی تروریستی اقدام به حمله و ضرب و شتم رای دهندگان می‌کرده‌اند و تصاویر برخی از این تعرض‌ها منتشر هم شده است. 2- ثانیا درباره افرادی که به علل مختلف «نخواسته‌اند رای بدهند»، نمی‌توان ذهن خوانی و ادعای بی‌سند مطرح کرد و کسانی که عمدا چنین کاری بکنند، در واقع مرتکب «رای دزدی» (نظر دزدی/ تصمیم دزدی) می‌شوند. در همه کشور‌ها، 15 تا 30 درصد شهروندان در هر صورت، به انتخابات اهمیت نمی‌دهند و در قطبی‌ترین و هیجانی‌ترین شرایط اجتماعی و سیاسی هم میل به مشارکت ندارند؛ بی‌آنکه الزاما سیاسی و تحریمی باشند. قابل توجه است: در انتخابات اخیر آمریکا که در داغ‌ترین وضعیت سیاسی و شرایطی به شدت قطبی شده برگزار شد، حدود 62 درصد مردم شرکت کردند اما 38 درصد رای ندادند. در انتخابات سال 88 ایران نیز که داغ‌ترین انتخابات بود و مشارکت به 85 درصد رسید، باز هم 15 درصد مشارکت نداشتند. در سیزده دوره انتخابات ریاست حمهوری ایران، میزان مشارکت به ترتیب: 67، 64، 74، 54، 54، 50، 79، 67، 62، 85، 72، 73 و 49 درصد بوده است. نکته مهم بعدی این است که «رای ندادن افراد» (به علت نتوانستن یا حتی نخواستن) را نمی‌توان در خدمت مثلا «تحریم کنندگان» مصادره و تفسیر کرد. کجا ثابت شده که کسانی که نخواسته‌اند رای بدهند یا میل به مشارکت نداشته اند، از تحریم کنندگان تبعیت کرده‌اند؟! با کدام سند و مدرک و دلیل و برهان منطقی؟! آرای باطله نیز همین گونه است. باید معلوم شود چند درصد آرای باطله به قصد «باطله» بوده، و چند درصد در اثر‌اشتباه رای‌دهنده و کوتاهی متصدیان صندوق. مثلا در تهران، برگزاری همزمان چهار انتخابات (ریاست‌جمهوری، شورای شهر، مجلس، و خبرگان) و اینکه رای‌دهنده باید نام 26 نفر را در چهار برگ رای می‌نوشت و در چهار صندوق کنار هم می‌انداخت، برای برخی افراد مشکل ساز شده بود. همین طور است خط خوردگی محتمل برخی برگه‌ها، یا ناقص و یا‌اشتباه و مغلوط نوشتن نام نامزد مورد نظر. البته مثلا رای‌دهنده‌ای هم بوده که به جای نوشتن نام نامزد، نوشته «من همسر می‌خواهم»!. کجای این رای نادرست و امثال آن، قابل مصادره به تحریم است؟ فرد اگر می‌خواست تحریم کند که رای نمی‌داد. بنابراین رندان سیاسی چگونه آراء باطله (غیر صحیح) را به نام تحریم مصادره می‌کنند؟! مجموعه آرای باطله (فارغ از خطا و قصور یا تعمد رای‌دهنده و یا رای گیرندگان)، متعلق به کسانی است که مشخصا تحریم انتخابات را پس زده، و رای داده‌اند. 🔻ادامه دارد🔻 @IMANI_mohammad
معیارها و کمیت‌های مهم در ارزیابی میزان مشارکت - ۲ 3- ثالثا باید تفاوت و بعضا حتی تعارض میان «خطا در رای دادن (یا رای ندادن)»، با «گلایه‌مند و منتقد بودن»، «مخالف بودن»، و «معارض بودن» را دید و این طیف‌های متنوع را سهوا یا عمدا با دیگری خلط نکرد که این کار، رهزن منطق و درک درست است. با جرئت می‌توان گفت گلایه مند‌ترین و منتقد‌ترین افراد نسبت به سوء عملکرد برخی دستگاه‌ها، اتفاقا موافق‌ترین طیف‌ها در میان مردم نسبت به جمهوری اسلامی هستند که حاضرند جان خود را برای نظام و کشور فدا کنند و در عمل هم جان فشانی کرده‌اند. به عبارت دیگر، صرف انتقاد و گلایه و حتی اعتراض داشتن، مرز مشارکت و عدم مشارکت در انتخابات نیست. همچنان‌که هر منتقد یا معترضی، معارض و تحریم‌چی نیست. نکته مهم در این میان که یک علت عمده کاهش مشارکت می‌باشد، نارضایتی از شرایط دشوار اقتصادی و بر عکس از آب درآمدن وعده‌های دولت است. این واقعیت، یک علت عمده دلخوری و نارضایتی طبقات ضعیف جامعه و افول میزان مشارکت بوده است. اما منطقا از این دلخوری به حق (واحیانا تصمیم نادرست رای ندادن) هم نمی‌توان همراهی با «انگیزه مسموم» جبهه معارض انقلاب را اسنتتاج کرد. 4- بی‌انصاف‌ترین و غرض‌ورز‌ترین تحلیل‌گران در این میان، طیفی است که یک سر آن به جریان براندازی و تحریم در خارج از کشور می‌رسد و یک سر دیگر آن، در رقابت انتخاباتی حضور جدی -و بد اخلاقانه- داشت. طیف مدعی اصلاحات و اعتدال، با کارنامه خود در دولت، بیشترین ضربه را به امید و اعتماد مردم زد، و با ادبیات سیاه خود، به این دلسردی شدت بخشید. اما با این همه، پس از ناکامی سنگین در انتخابات، به جای اینکه ابطال دعاوی خود را بپذیرد، رندانه جا خالی داد و مدعی «آرای باطله و رای ندادگان» شد! اما با کدام وکالت؟ چند نفر از «رای ندادگان» یا آنها که رای شان به علل مختلف «رای صحیح» محسوب نشده، به خاتمی و دار و دسته‌اش، یا رئیس‌و اعضای حلقه انحرافی، و یا گروهک‌های ورشکسته وکالت داده‌اند که سخنگوی شان باشند و یا رفتار انتخاباتی شان را مصادره به مطلوب کنند؟! چند درصد؟ کجا و کی؟ اگر وکالت نداده اند، تحلیل‌های مغرضانه، کلاهبرداری رسمی است. مشخصا درباره خاتمی و اصلاح‌طلبان طلبکار، باید تاکید کرد که «رای دادگان و رای ندادگان»، فارغ از علت رفتار شان، یکصدا و همدل، از روی نعش «این طیف» عبور کردند. خاتمی و 16 حزب اصلاح‌طلب به همراه صد‌ها چهره سیاسی و نشریه و سایت و کانال، در این انتخابات از آقای همتی و «لیست جمهور» (برای شورای شهر) حمایت کردند، در حالی که قبل از آن، مردم را از آقای رئیسی می‌ترساندند و مدعی بودند باید مقابل مهندسی انتخابات ایستاد. آنها در مناظرات هم به هر بد اخلاقی ممکن دست یازیدند. اما نتیجه هفت هشت ماه دروغ گویی پر حجم و از پشت رسانه‌های ضد انقلاب چه بود؟ آقای رئیسی برابر ائتلاف خاتمی 18 میلیون رای آورد؛ اما رای آقای همتی به سه میلیون رای نرسید؛ 6 برابر! از زاویه نگاه دیگر، 95 درصد کل واجدان حق رای، و 72 درصد رای دهندگان، مطلقا به دعاوی دروغ خاتمی و اعوان و انصارش بی‌محلی کردند. در انتخابات شورای شهر تهران نیز، نفر اول لیست مورد حمایت خاتمی 32 هزار رای کسب کرد که یک فاجعه و سرشکستگی تمام عیار برای اوست. این در حالی بود که جماعت لاف‌زن، هشت سال مدعی بودند مردم، پشت قباله خاتمی و جبهه اصلاحات‌اند، و رای 4 درصدی روحانی با حمایت خاتمی به بالای 50 درصد رسیده است. آنها هشت سال لاف زدند و همزمان مردم را در بدیهیئت معیشت، گرفتار رنج و ناتوانی کردند؛ ضربه‌ای که آرزوی بر زمین مانده دشمنان خبیث بود. این جماعت اگر صداقت داشتند، باید قبل و بعد از انتخابات به خاطر کارنامه مدیریتی مصیبت‌بار خود، از مردم و نظام عذرخواهی کنند، نه اینکه با ادبیات کینه‌توزانه دشمن سخن بگویند. اتهام مشابهی متوجه دست‌اندرکاران حلقه انحرافی است که دولت دهم را گرفتار حاشیه کردند و به جای مقابله هوشمندانه با تحریم‌های دشمن، درگیری و تنش را به داخل کشاندند و عملا، جاده صف کن طیف ‌اشرافی غربگرا برای بازگشت به دولت در سال 92 شدند. حکایت افراطیون مدعی اصلاحات و «حلقه انحرافی» حکایت همان ضرب‌المثل است که «خود می‌کشند و خود تعزیه می‌دارند»! 🔻این یادداشت در روزنامه کیهان منتشر شده است🔻 @IMANI_mohammad
سوء مدیریت و تورم 43 درصد چگونه به مشارکت مردم آسیب زد؟ 🔹آقای روحانی ضمن انکار تاثیر سوء مدیریت دولت در کاهش میزان مشارکت انتخاباتی گفت: " دلیل مشارکت 48 درصدی از نظر من روشن است. بیخودی نگوئیم بخاطر معیشت، مردم نیامدند. من علت را می دانم، اما نمی خواهم اشاره کنم.". ♦️این اظهارات عجیب "آقای تورم ساز" در حالی است که بنابر اعلام مرکز آمار، نرخ تورم سالانه خرداد ماه، به 43 درصد رسید. این رقم، یک رکورد بی سابقه در دو دهه گذشته است و نسبت به همین ماه قبل، 2 درصد افزایش نشان می‌دهد. نرخ تورم نقطه‌ای هم در خرداد ماه به عدد 47/6 درصد رسید. 🔹مرور نتایج نظرسنجی های مراکز دولتی هم ادعای روحانی را رد می کند. بر اساس نظرسنجی "ایسپا" که اواخر شهریور 99 منتشر شد، "69 درصد مردم معتقد بودند وضع اقتصادی، پنج سال قبل (پیش از برجام) بهتر بود و وضع زندگی در این مدت بدتر شده. فقط 12 درصد گفته‌ بودند وضع شان بهتر شده است". ♦️"87 درصد مردم خواستار نظارت دولت بر قیمت‌ها بودند"؛ چیزی که خلاف آن در این 9 ماه اتفاق افتاد و دولت در سه ماه گذشته استارت زننده چند باره گرانی ها در اقلام اساسی بود . 🔹در همان نظرسنجی، 53 درصد مردم، علت اصلی مشکلات را ناکارآمدی برخی مدیران و 22 درصد هم تحریم‌ها عنوان کرده، و 25 درصد هم دلایل دیگر را برشمرده‌ بودند. 55 درصد معتقد بودند دولت توانمندی‌های زیادی در کمک به بهبود وضع زندگی مردم دارد. همچنین 80 درصد معتقدند دولت باید در حد زیاد برای رونق کسب و کار دخالت و نظارت کند». ♦️همچنین بر اساس نتایج نظرسنجی اواخر اردیبهشت ماه امسال که توسط خبرگزاری دولتی ایرنا انجام شد و آقای رئیسی، در میان 13 نامزد محتمل، محبوب‌ترین فرد بود، مردم «مهم‌‌ترین ویژگی‌‌های رئیس‌‌جمهور آینده» را به ‌ترتیب، «مردمی بودن، داشتن سابقه اجرایی قوی، داشتن برنامه و داشتن روحیه ضدفساد» دانستند . بیشترین تعداد شرکت‌‌کنندگان در نظرسنجی، از رئیس‌‌جمهور آینده انتظار داشتند وضعیت اقتصادی و معیشتی را بهبود بخشد. 🔹متاسفانه دولت ظرف سه ماه گذشته به جای این که به بازار ثبات بخشد و نشاط و امید و میل به مشارکت را در مردم را افزایش دهد، به تزریق سیستماتیک گرانی به بازار و تشدید دومینوی نورم اصرار داشت و همزمان، آقای روحانی با ادبیاتی که اعصاب مردم را بیشتر خورد می کرد، دستور می داد دستگاه های دولتی دیگر تا پایان دولت، کالایی را گران نکنند! @IMANI_mohammad
اتفاق مهم ♦️"ساخت درونی قدرت"، مقدمه قدرتمندی هر کشور است. 🔹"انسجام در حاکمیت"، ویژگی مشترک کشورهایی است که فارغ از مدل حکومتی، قدرتمند و پیشرفته شده اند. ♦️همدلی و هماهنگی دولت جدید با مجلس و قوه قضائیه می تواند از استهلاک ظرفیت ها بکاهد و مطالبه مردم و رهبری درباره "ایران قوی" را عملی کند. 🔹این، اتفاق بسیار مهم و مبارکی است؛ باید قدر شمرد و از مکاید شیاطین برای رخنه در همدلی پدید آمده غافل نشد. @IMANI_mohammad
. بادکنک ترکید ♦️اگر یک فلش بک بزنیم به سه ماه قبل ، به نظر می رسد بخت با برخی سیاسیون همسو با ائتلاف صلاحات و اعتدال یار بود که به دلایل مختلف، جزو نامزد هایی نهایی انتخابات نبودند. 🔹مشخصا باید از ظریف، جهانگیری، سید حسن خمینی و لاریجانی نام برد. البته آنها با صراحت یا تلویحا، در کنار خاتمی و 16 گروه اصلاح طلب، از همتی حمایت کردند، اما توانستندفقط ۲.۴۴۳.۳۸۷ رأی (حدود 8 درصد کل آراء ماخوذه) از مردم بگیرند . ♦️بخت ظریف و سید حسن بلند بود که طعمه فضا سازی های موهوم نشدند. البته با هماهنگی سران جبهه اصلاحات، اعلام شد "ظریف، معاون اولی همتی را پذیرفته"، تا شوکی برای جهش رای اصلاح طلبان باشد. اما نشد. 🔹قاطبه مردم حاضر نشدند بعد از یک تجربه تلخ هشت ساله، دولت ائتلافی را تمدید کنند. این پایان قدیس سازی موهوم از برخی چهره ها هم بود. ♦️اصلاح طلبان درباره مقبولیت خود، سال ها در بادکنک تبلیغات دمیده و آن را که تهی از معنا بودند فربه کرده بودند. آن بادکنک 28 خرداد ترکید. @IMANI_mohammad
. می شود با تو دل به دریا زد... ♦️از ۲۰۰ کشور دنیا، تنها ده یازده کشور، به طور جدی بر سر تولید واکسن کرونا با یکدیگر رقابت می کنند و ایران با افتخار تمام، یکی از این کشور های پیشتاز است. 🔹هم اکنون در کشور ما، هشت واکسن در مراحل مختلف تولید یا آزمایش هایی قرار دارند. این موفقیت بزرگ در تولید واکسن یک بیماری نو ظهور و خطرناک در حالی است که آمریکا و غرب، از هیچ تحریمی حتی در حوزه دارو دریغ نکردند. ♦️واکسن "تولید ایران" که امروز به رهبر انقلاب تزریق شد، حاصل همت نخبگان جوان ایرانی و نمادی درخشان از مهار تحریم ها، بلکه تبدیل تهدید به فرصت خلاقیت است. اکنون ایران یکی از چند کشور سرآمد در تولید واکسن کروناست. 🔹کاش این جرئت و همت جاری در جان جوانان نخبه ، در رگ های برخی مدیران بی اعتماد به توانمدنی ملت اهم جاری می شد. و بزودی با تشکیل دوت جدید، جاری می شود، ان شاء الله. ♦️جرئت شکست مرز های دانش و فناوری و قدرت را امام خمینی (ره) و امام خامنه ای عزیز، به جوانان نخبه دادند. 🔹"شاید از حادثه می ترسیدیم- تو به ما جرأت طوفان دادی". @IMANI_mohammad
واقعیت مذاکرات وین و اطلاعات گمراه کننده روحانی 🔹چرا شش دور مذاکرات برای احیای برجام به بن بست خورده است؟ واقعیت ها از بی صداقتی آمریکا حکایت می کند؛ اما متاسفانه آقای روحانی، روایتی تحریف آمیز ارائه می کند. ♦️او طی چند ماه اخیر بارها ادعا کرده بیل به کمر تحریم ها خورده و تحریم ها برداشته شده است(!) و ضمنا یکی در میان، حل نشدن مسئله را به مانع تراشی در داخل نسبت داده است! 🔹او اخیرا گفت "اگر به آقای عراقچی اختیار بدهیم، همین امروز می‌ رود و توافق را نهایی می‌ کند" و "اگر بروکراسی پارلمانی (مجلس) نبود، تحریم تمام شده بود. خداوند ما را از شر بروکراسی نجات دهد". ♦️این سخنان در حالی است که مصوبه مجلس، با نظارت و تایید شورای عالی امنیت ملی بوده و تضمینی برای لغو تحریم هاست. اما در عین حال باید پرسید روحانی دقیقا اختیار چه کاری را می خواهد؟ 🔹مرور مواضع مقامات آمریکایی نشان می دهد که دولت ناقض برجام، نه این توافق را محترم و معتبر می شمارد، نه می خواهد همه تحریم های پسا برجامی را لغو کند، و نه حتی تضمین می دهد که دوباره عهد شکنی نکند. بلکه فقط می خواهند مجوز بازگشت به برجام و دسترسی به مکانیسم ماشه را به دست آورد! ♦️وزیر خارجه آمریکا دیروز ضمن شرط گذاری گفت: "اختلافات با ایران درباره شرایط بازگشت به تعهدات همچنان پا برجاست. زمانی به توافق می‌رسیم که ایران به تعهدات خود عمل کند"! 🔹همزمان، وزارت خارجه آمریکا اعلام کرد: "واشنگتن نمی‌ تواند هیچ تضمینی برای خارج نشدن دوباره از برجام پس از احیای آن به ایران بدهد. در مذاکرات، موضوعات اساسی مانند گام‌های هسته‌ای، تحریم‌ها، توالی زمانی گام‌ها همچنان باقی مانده‌اند". ♦️سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا نیز ضمن رد اظهارات رئیس دفتر روحانی درباره لغو 1400 تحریم، به مجله فوربز گفت "هیئت مذاکره کننده آمریکا با لغو تحریم های دولت ترامپ در زمینه، بیمه، نفت و صنعت کشتیرانی و برخی افراد ایرانی موافقت نکرده است". 🔹همچنین بلینکن چند هفته قبل گفته بود "برجام، به شکل کنونی قابل بازگشت نیست. (!!) با ایران، شامل مواردی بود که این کشور را بیش از پیش به قدرت هسته‌ ای نزدیک کرد؛ از این رو باید تلاش کنیم برخی مفاد آن را تغییر دهیم. ما به دنبال یک توافق قوی تر و طولانی تر هستیم. این توافق باید شامل بند‌هایی باشد که برخی فعالیت‌ های هسته‌ای ایران تا سال ۲۰۲۵ متوقف شود"! ♦️در حالی که آمریکا نه حاضر است تحریم های اصلی را لغو کند و نه تضمین روشن بدهد، چرا روحانی اصرار دارد اطلاعات گمراه کننده بدهد ؟! به نظر او، چرا آمریکا حاضر نیست تضمین بدهد که دوباره عهد شکنی نکند؟ و با این وجود، چرا باید به مکانیسم ماشه (بازگرداندن تحریم های سازمان ملل) دسترسی پیدا کند؟! @IMANI_mohammad
سنگ پای سازمانی اصل! ♦️تاج زاده توییت زده: "بقای دولت کنونی افغانستان در مقایسه با دولت طالبان به سود مردم آن کشور است. با امنیت و منافع ملی ما نیز سازگارتر است. باوجود این تندروهای وطنی به استقبال حاکمیت طالبان رفته‌اند. چرا؟". 🔹حالا خوبه هم حزبی های همین آقا در سازمان مجاهدین (انقلاب)، به هنگام حمله آمریکا به افغانستان بیانیه دادند و مدعی شدند که ایران باید کنار طالبان، با آمریکا وارد جنگ شود! همین ها هنگام حمله آمریکا به عراق هم می گفتند صدام خالد بن ولید است و باید کشور را در حمایت از او وارد جنگ با آمریکا کرد! یعنی یادش رفته یا خودش را به خواب زده؟! ♦️با مزه این که به قول حجاریان، همه اعضای سازمان، به خاطر زیادی جمعیت، در یک فولکس قورباغه ای جا می شدند و همین ها -چه آن روز و چه امروز- از طرف مردم حرف می زنند @IMANI_mohammad
🔹دولت چگونه می‌تواند پیشران پیشرفت شود؟ ♦️یادداشت روز کیهان: https://kayhan.ir/ @IMANI_mohammad
درس های ۳ دولت برای رئیسی -۱ دولت چگونه می‌تواند پیشران پیشرفت شود؟ 1- دوره خدمتگزاری رئیس‌جمهور منتخب، جناب آقای رئیسی، از اواسط مردادماه آغاز می‌شود و پس از آن، نوبت معرفی اعضای کابینه است. بر این اساس، یک ماه پیش رو، دوره‌ای طلایی در انتخاب همکاران و ریل‌گذاری دولت است. رئیس‌جمهور اگرچه جایگاه ممتازی در نظام سیاسی و مدیریتی دارد، اما این ترکیب «تیم دولت» است که جهت‌گیری و میزان پیشبرد برنامه‌های او را مشخص می‌کند. 2- مهندسی ارکان دولت، منطقا متوقف به نقشه و برنامه‌ای است که رئیس‌جمهور در پی آن است. به عبارت دیگر، تدوین نقشه کلان دولت، مقدم بر انتخاب وزرا و معاونین است. این برنامه و اولویت‌های آن است که تعیین می‌کند راس هر وزارت و معاونتی، چه کسی قرار بگیرد؟ لزوم برنامه، ضمنا به ما می‌گوید که اعضای کابینه نه به شکل منفرد و جزیره‌ای، بلکه باید در قالب یک تیم چیده شوند. شرط حضور در دولت، کاربلدی و امانتداری و پاکدستی است. اما یک ویژگی لازم دیگر، روحیه فعالیت تیمی است. نداشتن اخلاق کار تیمی در کنار خلأ برنامه یا ضعف فرماندهی رئیس‌جمهور، موجب واگرایی و گسست در دولت‌های مختلف طی سه دهه اخیر شد. 3- تیم دولت، برای حل چالش‌های بزرگ اقتصادی باید همدل و هماهنگ باشد. در غیر این صورت، دستگاه‌ها، رفتار جزیره‌ای خواهند داشت و احیانا دچار تعارض و تناقض می‌شوند. بازخوانی برخی عبرت‌های تاریخی، به درک موضوع کمک می‌کند. دولت مدعی اصلاحات چنان دچار کج کارکردی شد که مردم در انتخابات سال 84 به همه نامزد‌های این طیف (هاشمی، معین، کروبی و مهرعلیزاده) «نه» قاطع گفتند. علت نارضایتی مردم، اولا انحراف گفتمانی دولت، و ثانیا آشفتگی ستاد اقتصادی آن بود. فقط چهار سال زمان برد تا طرح ساماندهی اقتصادی روی کاغذ بیاید! پس از آن هم درگیری در داخل دولت ادامه داشت. 4- عملکرد ناهماهنگ دولت خاتمی چنان بحران‌ساز شد که بارها مورد نکوهش اعضا یا متحدانش قرار گرفت. رسول منتجب‌نیا عضو مجمع روحانیون، تیرماه 1380 گفت: «مجموعه کابینه آقای خاتمی با طرح ساماندهی اقتصادی هماهنگ نبود. این مدیران به سیاست تعدیل اقتصادی معتقد بودند. دستگاه‌های زیرمجموعه، موجب نابسامانی اقتصادی شدند که امروز بر جامعه حاکم است». محمد عطریانفر عضو مرکزیت کارگزاران، 13 بهمن 1379 تاکید کرد: «تابل قبول نیست که بعد از سه سال و نیم، تازه شاهد بروز اختلاف میان دو نظریه اقتصادی یک کابینه مشترک باشیم. تیم اقتصادی خاتمی آلیاژی و شکننده است و آزمون و خطای زیادی داشته. به خاطر این ناهمگونی، نمی‌توان کاری کرد». 5- محمد سلامتی دبیرکل سازمان مجاهدین انقلاب هم 30 بهمن 1379 اظهار داشت: «تیم اقتصادی دولت، تیم متجانسی نبود که بتواند مسائل را به طور هماهنگ پیگیری کند. کسانی که در دولت سابق (سازندگی) تفکر سیاست تعدیل اقتصادی را تعقیب می‌کردند، با بن‌بست مواجه شدند و در دولت خاتمی هم قطعا ناموفق عمل کردند و برای اقتصاد کشور مشکل ایجاد کردند». عیسی کلانتری وزیر کشاورزی هم که پس از ادغام این وزارت در «جهاد کشاورزی» کنار رفت، شهریور 1380 گفت: «مشکل اصلی در سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی است. تا اینها سر کار هستند وضع بهتر از این نمی‌شود. سرمایه‌گذاری کشاورزی با سالانه 2 درصد کاهش مواجه است. تفکر دولت این نبوده که با رونق کشاورزی به کشور کمک کند. تا آمدیم از کشاورز حمایت کنیم، انبوه محصولات به داخل سرازیر شد». عبدالعلی‌زاده وزیر مسکن نیز 25 تیر 1380 گفت: «مدیران دولتی، هیچ ریسکی را قبول نمی‌کنند و اگر کار را خراب کنند، مجازات نمی‌شوند. مدیران بخش خصوصی، با ندانم‌کاری مدیران دولتی، با ورشکستگی رو به رو می‌شوند. این سخنان، اعتراف من است» و حسین نمازی وزیر اقتصاد، شهریور 1380 تاکید می‌کرد: «سیاست تعدیل اقتصادی باعث گرانی شد». 6- ناهماهنگی و تعارض و ناکارآمدی، تا پایان دولت خاتمی ادامه یافت؛ چنانکه او پس از هفت سال سردرگمی، در تاریخ 2 اردیبهشت 83، طهماسب مظاهری و محمد ستاری‌فر (وزیر اقتصاد، و رئیس ‌سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی) را یک‌جا برکنار کرد و گفت: «هر دو كمك‌هاي شاياني را به خصوص در تدوين طرح ساماندهي اقتصادي انجام دادند. اما در تعامل با يكديگر جرقه‌هايي مي‌زدند كه باعث ناهماهنگي مي‌شد. ما با بررسي‌هايي كه انجام داديم، به منشوري مكتوب رسيديم كه بازهم اين دو دستگاه به هر دليل به يكديگر چفت نشدند و من توفيق ايجاد تفاهم و هماهنگي را ميان آنها نداشتم. يك‌سال و نيم از دولت باقی مانده. در اين مدت، كار تازه‌اي را نمي‌توانيم انجام دهيم، تنها در چارچوب برنامه سوم حركت مي‌كنيم و در اين مدت هماهنگي در ميان اعضاي دولت بسيار مهم است». ♦️ادامه دارد♦️ @IMANI_mohammad
درس های ۳ دولت برای رئیسی -۲ دولت چگونه می‌تواند پیشران پیشرفت شود؟ 7- دولت نهم که به جای دولت اصلاحات سر کار آمد، انصافا خدمات کم‌نظیری را در حوزه حمایت از محرومان، کاهش شکاف طبقاتی، گسترش شرکای اقتصادی کشور، حمایت از تولید داخلی، حمایت از پیشران‌هایی مثل بخش مسکن انجام داد. این دولت و دولت بعدی، در عین حال در حوزه برنامه‌ریزی کلان، «طرح تحول اقتصادی» را در هفت بند شامل «هدفمندی یارانه‌ها، گمرک، مالیات، نظام بانکی، نظام توزیع، بهره‌وری، و تقویت پول ملی» مد نظر داشت. اما در عمل، اغلب این هفت محور اجرایی نشد و هدفمند کردن یارانه‌ها نیز به شکل ناقص به اجرا در آمد. تحریم‌ها حتما، یک دلیل مضیقه برای این دولت و دولت پس از آن (روحانی) بود، اما می‌توان ادعا کرد در کنار روحیات خاص رئیس ‌دولت، ناهماهنگی و تعارض میان اعضای تیم اقتصادی هم مشکل‌ساز شد. از یکطرف، همگرایی مجلس و دولت، به واگرایی و تعارض انجامید؛ و از طرف دیگر، اختلاف در درون دولت شکل گرفت. به نحوی که با جدایی و استعفا، برکناری و یا استیضاح وزیران اقتصاد (دانش جعفری)، صنایع (طهماسبی)، راه و ترابری (بهبهانی)، رفاه و کار (کاظمی- شیخ الاسلامی)، تعاون (ناظمی اردکانی) و... مواجه شدیم؛ و اینها غیر از اختلافات در حوزه‌های سیاسی و فرهنگی بود. 8- اما در دولت روحانی، شاهد تعارض‌های شدید میان «سازمان برنامه و بودجه، بانک مرکزی، و وزارت اقتصاد»، «وزارت صمت و وزارت نفت»، «نفت و نیرو»، «صمت و جهاد کشاورزی»، «وزارت اقتصاد با راه و شهر سازی»، «راه ‌وشهرسازی و بانک مرکزی» و... در زمینه سیاست‌های مالی، پولی، بانکی، بورس، ارز، گمرک، تنظیم بازار، حمایت از تولید، مبارزه با قاچاق، شناسایی خانه‌های خالی، اخذ مالیالت و... بوده‌ایم. تیم اقتصادی، درباره انواعی از مسائل مثل انبساطی یا انقباضی بودن سیاست پولی، کاهش یا افزایش نرخ سود بانکی، و نحوه مدیریت بازار ارز اتفاق نظر نداشت و تصمیم‌های متناقض و ناپایدار را تجربه کرد. این آشفتگی ستادی و فرماندهی موجب شد دولت، با وجود اختیارات فراوان، کارنامه نامطلوبی را بر جا بگذارد. در همین چند ماه اخیر شاهد دستورهای پیاپی رئیس‌جمهور مبنی بر توقف گرانی، و از آن طرف، دستور دستگاه‌های دولتی برای گرانی رسمی بودیم. این وضعیت، تورم حداقل 43 درصدی را به یادگار گذاشت؛ هر چند که برخی محافل همسو با دولت، رقم تورم را تا 50 درصد ارزیابی می‌کنند. در همین دولت بود که عزل وزیران اقتصاد و صمت، و رئیس‌بانک مرکزی اتفاق افتاد و این غیر از وزرایی بود که با استیضاح مجلس همسو (دهم) کنار گذاشته شدند. ناهماهنگی‌ها آن قدر بی‌سابقه بود که چهار وزیر، در میانه سال 94، نامه ‌ای هشدار آمیز به روحانی نوشتند و درباره رکود و تعطیلی اقتصاد هشدار دادند. ظرف چند ماه اخیر هم شاهد مجادلات میان رئیس‌سازمان برنامه و بودجه، وزیر اقتصاد و رئیس‌کل بانک مرکزی درباره مقصر بدهی‌های چند صد هزار میلیارد تومانی دولت بودیم. 9- تیم اقتصادی دولت، به بن‌بست خورد؛ چون فاقد برنامه درونزا و دچار روز مرگی و تعلیق و انتظار بود. نتیجه به قدری تاسف بار است که آقای علی صوفی وزیر دولت اصلاحات و مشاور خاتمی، به خبرگزاری ایلنا می‌گوید: «دولت آقای روحانی ارز را رها کرده بود و ارز برای خودش جولان می‌داد، به خاطر داشته باشید از سال ۹۶ به این طرف این ارز بود که در کشور همه چیز را تعیین می‌کرد... مشاوران آقای روحانی و تیم اقتصادی وی، نئولیبرال بود و رهاسازی ارز را به اجرا گذاشتند و تعادل در اقتصاد کشور به هم خورد، به طوری که با قضایایی مانند انتخابات آمریکا و صحبت‌های یک سناتور، نرخ ارز تحت تاثیر قرار می‌‌گرفت و عملاً در جاهایی حتی اقدامات دولت کارساز نبود. وزارتخانه‌های اقتصادی مانند صمت و کار و رفاه، و سازمان برنامه و بودجه و بانک مرکزی، بسیار مهم و تأثیرگذار هستند که باید با هم هماهنگ و یکدست باشند و از یک مکتب اقتصادی متعادل بومی استفاده کنند. بهتر است اقتصاد از دست نئولیبرال‌‌ها خارج شود و یک هماهنگی در دستگاه‌‌های ذی صلاح به وجود بیاید». @IMANI_mohammad
انتخابات حماسه است شکست پروژه ویرانی ایران 🔹بی صداقی و مسئولیت ناپذیری، به شاخصه مهم برخی مدعیان "اصلاحات و اعتدال" تبدیل شده است. آنها روی عدم مشارکت ۵۱ درصدی در انتخابات و نیز ۳.۷ میلیون رای باطله مانور می دهند تا حماسه دشمن شکن انتخابات را کم فروغ کنند. این آخرین خدمتی است که قبل از تحویل دادن دولت، به دشمن می کنند. ♦️قبلا درباره میزان مشارکت، یادداشت مفصل و مستندی را با عنوان "معیار ها و کمیت‌ های مهم در ارزیابی میزان مشارکت" منتشر کرده ام. 🔹اولا این جماعت، در انتخابات نامزد داشتند، دسته جمعی هم حمایت کردند و از تخریب رقیب با انواع تهمت و ترور شخصیت دریغ نکردند؛ اما بیش از ۲.۴ میلیون رای (۷ درصد کل آراء ماخوذه و ۴ درصد کل واجدان حق رای) کسب نکردند. ♦️ثانیا درباره افرادی که به علل مختلف «نخواسته‌اند رای بدهند»، نمی‌توان ذهن خوانی و ادعای بی‌سند مطرح کرد و کسانی که عمدا چنین کاری بکنند، در واقع مرتکب «رای دزدی» (نظر دزدی/ تصمیم دزدی) می‌شوند. در همه کشور‌ها، 15 تا 30 درصد شهروندان در هر صورت، به انتخابات اهمیت نمی‌دهند. 🔹ثالثا باید همه قصور و تقصیر ها و اختلال و اخلال هایی را که روز رای گیری در برخی شعب اخذ رای داخل کشور و همچنین برخی کشورهای غربی انجام شد، مد نظر داشت ♦️رابعا کارشناسان جهانی معتقدند موضوع نگرانی از کرونا، موجب کاهش مشارکت 10 تا 20 درصدی در انتخابات کشورهای مختلف طی دو سال اخیر شده است. نظرسنجی‌ها در کشور ما هم قبل از انتخابات نشان می‌داد که نگرانی از کرونا، موجب کاهش 10- 11 درصدی نرخ مشارکت خواهد شد. 🔹 اما از همه اینها مهم تر و موضوع محوری در کاهش مشارکت، نارضایتی از شرایط دشوار اقتصادی و بر عکس از آب درآمدن وعده‌های دولت است. این واقعیت، یک علت عمده دلخوری و نارضایتی طبقات ضعیف جامعه و افول میزان مشارکت بوده است. ♦️این سوء مدیریت عجیب، دقیقا پر کننده پازل و نقشه ای است که دشمن برای ایران داشت و ائتلاف اشرافی مدعی اعتدال و اصلاحات، در این میان در نقش پادوی میدانی غرب عمل کرد. 🔹روح الله زم، مدیر کانال آمدنیوز، رابط سرویس های جاسوسی غرب با برخی از همین مدعیان اعتدال و اصلاحات بود و در انتخابات چهار سال قبل، تمام قد در خدمت پروژه ویرانگر آنها قرار داشت. او در گفت و گو با یکی از فعالان ضد انقلاب، نقشه کلی غرب را این گونه بازگو کرد: 🔻«ما در انتخابات 96 تحلیل داشتیم. این جور نبود که راه بیفتیم و بگوییم اصلاح‌‌ طلبیم، یا عاشق روحانی هستیم. ما، داشت. آیا اگر رئیسی یا قالیباف سر کار بود، این مشکلاتی که در کشور وجود دارد، الان بود؟ این تظاهراتی که ایجاد شد، آیا بود؟ 🔻ما بر اساس به این نتیجه رسیدیم که باید برویم پشت سر فردی مثل روحانی. الان هم از کاری که در انتخابات کردیم، دفاع می‌کنم. چون با تحلیل این کار را کردیم. کشور باید به نقطه جوش می‌‌ رسید و اگر آدمی مثل رئیسی یا قالیباف سر کار می‌‌ آمد، کار به نقطه جوش نمی‌‌رسید». 🔹طبق این نقشه، ایران باید در اثر سوء مدیریت منفجر و منهدم می شد و چیزی از امید ملت ایران باقی نمی ماند. انتخابات اخیر با وجود آن نقشه بزرگ و خیانت های انجام شده، یک حماسه بزرگ و دشمن شکن است. ♦️در این میان، روی کار آمدن رئیس جمهوری که کارآمدی اش مایه نگرانی دشمن بوده، می تواند سرآغاز احیای دوباره امید و اعتماد و نشاط در ملت بزرگ ایران باشد. @IMANI_mohammad
انتخابات حماسه بود خام خون‌آشامان نشوید https://eitaa.com/IMANI_mohammad/2951 @IMANI_mohammad
معیارها و کمیت‌های مهم در ارزیابی میزان مشارکت https://eitaa.com/IMANI_mohammad/2958 @IMANI_mohammad
ماجرای آسمان عراق؛ بایدن از ترامپ بپرسد ♦️جو بایدن 78 ساله، متهم است به این که هوش و حافظه درستی ندارد. او با صدور دستور حمله هوایی به مواضع "گروه های مقاومت مردمی ضد تروریسم" در مرز عراق و سوریه، پا روی پوست موز گذاشت. 🔹بایدن قرار بود خبط و خطاهای ترامپ را تکرار نکند و اصلا بخشی از رای او به این خاطر بود که تلاش شد وی نماد عقلانیت، در قیاس با حماقت ترامپ باشد. ♦️مرز سوریه و عراق، منقطه استراتژیکی است که با وجود کارشکنی نیروهای آمریکایی آزاد شد و ضمن قطع ارتباط گروه های تروریستی، کریدور اتصال تهران تا دمشق و بیروت و مدیترانه را فراهم کرد. 🔹در حمله جنگنده هاى نظامى آمريكايى به سه نقطه مرزبانى متعلق به نيروهاى كتائب سيد الشهداء و كتائب حزب الله، 4 عضو بسیج مردمی به شهادت رسيدند. ♦️پس از این حمله، جو بایدن در دیدار با رئیس رژیم صهیونیستی گفت "حمایت من از اسرائیل آهنین است. من دستور حملات هوایی برای هدف قرار دادن پایگاه‌های شبه‌نظامیان تحت حمایت ایران را صادر کردم". 🔹نیروهای مقاومت در اولین واکنش به این جنایت، پایگاه آمریکا در شرق سوریه (دیرالزور) را مورد حمله قرار دادند. بنا بر اعلام خبرگزاری اسپوتنیک، دست کم 7 نظامی آمریکایی مجروح شدند. ♦️قطعا این پیش درآمد انتقام بزرگ تر است. رویداد مهم این است که مقاومت اعلام کرده از این پس آسمان عراق برای هیچ هواپیمای نظامی آمریکا امن نخواهد بود. 🔹احتمالا حافظه بایدن یاری نمی کند که چرا سفر ترامپ به عراق چند بار به تعویق افتاد؟ و چرا دی ماه 97 هم که توانست برای سه ساعت به عراق سفر کند، دزدکی رفت و هواپیمای چراغ خاموش او به جای بغداد، در پایگاه نظامی عین الاسد فرود آمد؟ ♦️ترامپ، بعدها درباره این ماجرای تلخ گفت "هنگام فرود آمدن، تمام چراغ‌های هواپیما را به دلایل امنیتی خاموش کردند. فکر کنید! ما هفت تریلیون دلار در خاورمیانه خرج کردیم و نمی‌ توانیم با چراغ‌های روش واردش شویم! چقدر بد است". 🔹ترامپ نوبت بعد گفت: "خیلی غم انگیز است که هفت تریلیون دلار هزینه کنی، اما برای رفتن به آنجا ناچار باشی سفرت را تا این حد فوق العاده سرّی نگه داری و هواپیما‌ها و بزرگترین تجهیزات (اسکورت) دور و برت باشند و هر کاری بکنی تا سالم به مقصد برسی. در این سفر نگران ریاست جمهوری و ملانیا بودم". ♦️این گزارش، مربوط به سه سال قبل است. اما حالا خط قرمز برداشته شده و بسیج مردمی علام کرده با انهدام هواپیماهای نظامی، از اشغالگران انتقام خواهد گرفت. 🔹اگر مقاومت مظلوم و محصور یمن می تواند پیشرفته ترین پهپاد های آمریکا را ساقط کند، حتما مقاومت عراق که حالا یک ارتش کامل است، قادر است هواپیما های اشغالگران را رصد کند و هدف قرار دهد. ♦️زمانی که ایران، هواپیمای جاسوسی فوق‌مدرن «گلوبال‌‌ هاوک» ارتش آمریکا را به‌‌خاطر تجاوز به حریم هوایی خویش ساقط کرد، همزمان می‌‌ توانست هواپیمای نظامی سرنشین‌ دار را ساقط کند. 🔹 ترامپ آن زمان به خبرنگاران گفت «در جریان حادثه پنج‌‌شنبه گذشته که ایران به یک پهپاد آمریکایی در دریای عمان شلیک کرد، یک هواپیما با ۳۸ سرنشین نیز در تیررس بوده، اما آنها تصمیم گرفتند به آن شلیک نکنند. ما بابت اینکه به هواپیمای سرنشین‌دار ما شلیک نکردند، از آنها متشکریم». ♦️امروز توانمندی های نظامی در سراسر جبهه مقاومت ارتقاء یافته و همرسانی و هم افزایی می شود. چنان که آنتونی بلینکن، به نمایندگان کنگره گفت "ارزیابی ما نشان می دهد اکثر موشک‌هایی که حماس به اسرائیل شلیک کرد، در غزه ساخته می‌شوند، هر چند پشتیبانی ایران قابل توجیه نیست". 🔹حالا آمریکایی ها هر لحظه باید منتظر اسقاط هواپیماهای نظامی پیشرفته خود در آسمان عراق باشند. @IMANI_mohammad
ارزیابی میزان مشارکت فانتزی یا با متغیر های واقعی؟ -۱ 🔹میزان مشارکت در انتخابات را باید بر اساس "متغیر های واقعی" سنجید و نه در خلاء و به شکل فانتزی. باید دید انتخابات اخیر در چه شرایطی برگزار شد؟ برنامه دشمن چه بود؟ و مدیریت دولت مستقر چه تاثیری بر نشاط یا دلسردی مردم داشت؟ و عدم احراز صلاحیت برخی نامزد ها چه قدر می توانسته موثر باشد؟ ♦️یک مدل ارزیابی، مقایسه اصل برگزاری توام با امنیت و آرامش انتخابات، در مقایسه با هدفگذاری عملیات یک دهه ای دشمن است. برنامه جبهه دشمن، ویرانی و انهدام ایران با فشار بیرونی و داخلی (نفوذ و اختلال) بوده است. 🔹این همان است که اکبر گنجی اصلاح طلب فراری، اواخر اسفند 98 درباره اش فاش کرد: «ما کارمندان دولت‌‌‌ های راست افراطی، از طریق کرونا هراسی، ایران و ایرانیان را نابود خواهیم کرد. ما کارمند رسمی ‌‌بخش پروپاگاندای ‌‌ترامپ، جانسون، نتانیاهو و سعودی هستیم. وظیفه ما وحشت‌ افکنی است تا با فروپاشاندن سازمان اجتماعی، مردم را به خشونت جمعی بکشانیم.گمان باطل نکنید که ما «مخالف سیاسی» و «مدافع حقوق بشر» هستیم. ما تشنه مرگ و خون مردم ایرانیم. کاری را که شدید‌ ترین تحریم‌‌ ها نتوانست انجام دهد، ما موظفیم انجام دهیم». ♦️این همان پروژه ای است که مدیر کانال آمدنیوز درباره اش گفت: «در انتخابات 96 این جور نبود که راه بیفتیم و بگوییم اصلاح‌‌ طلبیم، یا عاشق روحانی هستیم. مجموعه ما در انتخابات داشت. آیا اگر رئیسی یا قالیباف سر کار بود، این مشکلاتی که در کشور وجود دارد، و این تظاهراتی که ایجاد شد، آیا بود؟ما بر اساس به این نتیجه رسیدیم که باید برویم پشت سر فردی مثل روحانی. کشور باید به نقطه جوش می‌‌ رسید و اگر آدمی مثل رئیسی یا قالیباف سر کار می‌‌ آمد، کار به نقطه جوش نمی‌‌رسید». 🔹نکته دوم، که متاسفانه با نقشه دشمن همپوشانی داشت، عملکرد مایوس کننده بلکه به ستوه آورنده دولت مستقر است. این دلزدگی وقتی به لحاظ تاریخی با نابسامانی دو سال آخر دولت احمدی نژاد جمع شد، تصویری نا امید کننده را در ذهن بخشی از مردم پدید می آورد؛ مبنی بر این که آمدن و رفتن دولت ها، تاثیری در بهبود شرایط معیشتی ندارد و انتخابات، فایده مند نیست. 🔹همینجا ضرورت دارد اظهارات علی شکوری راد (از افراطیون مدعی اصلاحات ) را مرور کنیم که پس از شوک گران کردن سه برابری بنزین و التهابات ناشی از آن، با وقاحت گفت: ♦️«اعتراضات اخیر، موجب ریزش رای اصلاح‌ طلب‌ها نشده یا اگر شده خیلی کمتر از میزانی است که از رای اصول گراها ریزش کرده. اعتراضات معمولا در حواشی شهرهای بزرگ و مناطقی که مردم از برخورداری مالی کمتری بهره‌مند هستند، اتفاق افتاد. مردم اینجا ها همان‌طور که نماز می‌ خوانند و روزه می‌ گیرند، می‌‌آ مدند و رای می‌‌دادند. اینها الان آسیب ‌دیده‌اند. بنابراین برخلاف دوره‌های قبل که کاهش مشارکت، بیشتر به ضرر اصلاح‌طلب‌ها بود، این بار کاهش رای، بیشتر در اردوگاه اصولگرایان اتفاق افتاده است». 💢ادامه دارد💢 @IMANI_mohammad
ارزیابی میزان مشارکت فانتزی یا با متغیر های واقعی؟ -۲ 🔹یک واقعیت مهم دیگر که در ارزیابی میزان مشارکت، عمدا یا سهوا مغفول می ماند، توجه نکردن به "جمعیت واقعی رای دهندگان" در دنیا و کشورمان، در مقایسه با "جمعیت واجد حق رای" است. ♦️در همه کشور‌ها، 15 تا 30 درصد شهروندان در هر صورت، به انتخابات اهمیت نمی‌دهند و در قطبی‌ترین و هیجانی‌ترین شرایط اجتماعی و سیاسی هم میل به مشارکت ندارند؛ بی‌آنکه الزاما سیاسی و تحریمی باشند. 🔹در انتخابات اخیر آمریکا که در داغ‌ ترین وضعیت سیاسی و شرایطی به شدت قطبی شده برگزار شد، حدود 62 درصد مردم شرکت کردند و 38 درصد رای ندادند. در سیزده دوره انتخابات ریاست حمهوری ایران نیز، میزان مشارکت به ترتیب: 67، 64، 74، 54، 54، 50، 79، 67، 62، 85، 72، 73 و 49 درصد بوده است. ♦️به عبارت دیگر، متوسط مشارکت در دوازده دوره انتخابات گذشته -بدون احتساب حجم تبلیغات رسانه های اردوگاه دروغ و سوء مدیریت دولت فعلی- 66.7 درصد بوده و مشارکت فعلی، 18 درصد کمتر از متوسط 12 دوره قبلی است. اگر هم با دو انتخابات ریاست جمهوری قبلی مقایسه کنیم، کاهش مشارکت 23 درصد بوده است. 🔹بنابراین ارزیابی واقعی، مقایسه میزان مشارکت فعلی با متوسط 12 دوره یا دو دوره قبلی است و نه 100 درصد واجدان حق رای که به طور متوسط، 20 تا 30 درصد آنها "هرگز" یا "غالبا"، میلی به شرکت در هیچ انتخاباتی در دنیا و کشور ما ندارند. 🔹اگر رقم 18 یا 23 درصد را میزان واقعی کاهش مشارکت بدانیم، متغیر های زیر در آن موثر بوده است: 🔻نگرانی از کرونا که در انتخابات کشورهای مهم 11 تا 20 درصد موثر بوده است. آقای وهاب‌زاده مشاور وزیر بهداشت می‌گوید «گروه‌های حساس، بیماران و سالمندان، جمعیتی حدود 10 میلیون نفر را تشکیل می‌دهند که بسیاری از آنها به‌ خاطر نگرانی از کرونا نتوانستند در انتخابات شرکت کنند. 🔻سوء عملکرد بی سابقه دولت مستقر. در نظرسنجی شهریور سال گذشته ایسپا، 69 درصد مردم گفته بودند وضعیت اقتصادی شان به نسبت پنج سال قبل (پیش از برجام) بدتر شده و فقط 12 درصد معتقد بودند وضع شان بهتر شده است. در هشت ماه بعدی تا انتخابات هم بی تدبیری دولت، بیشتر و مشکلات معیشتی، افزونتر شده بود. 🔻فضا سازی مسموم شبکه رسانه ای وابسته به ناتوی اطلاعاتی و فرهنگی (ویرانی طلبان ایران). 🔻اخلال و اختلال های پدید آمده در روز رای گیری در داخل و خارج کشور. 🔻عدم احراز صلاحیت برخی نامزدها، که شاید می توانست چند درصد مشارکت را افزایش دهد، یا دست کم، بهانه را از دست بهانه جویان بگیرد؛ بهانه جویانی که عملکرد آنها در دولت روحانی و احمدی نژاد (دو سه سال آخر)، یکی از دلایل کاهش کارآمدی دولت و یاس مردم بوده است. 🔹مشخصا درباره فضا سازی مسموم برخی از مدعیان اصلاح طلبی که در دولت ائتلافی روحانی حضور داشتند، باید یادآور شد که این ائتلاف و رئیس آنها (خاتمی) در انتخابات نامزد داشتند، اما بیش از ۲.۴ میلیون رای (۷ درصد کل آراء ماخوذه و ۴ درصد کل واجدان حق رای) کسب نکردند. @IMANI_mohammad
خدمت ندانسته یونسی به رژیم درمانده اسرائیل وزیر اطلاعات دولت خاتمی گفت: نفوذ موساد در بخش‌های مختلف کشور به حدی است که جا دارد همه مسئولین جمهوری اسلامی، برای جان خودشان نگران باشند. علی یونسی در گفت‌و‌گو با جماران اظهار داشت: از نفوذ سرویس‌های اطلاعاتی و مخصوصاًًًً اسرائیل غفلت شد. ۱۰ سال اخیر متأسفانه نفوذ موساد در بخش‌های مختلف کشور به حدی است که جا دارد همه مسئولین جمهوری اسلامی برای جان خودشان نگران باشند. متأسفانه سازمان‌های امنیتی و اطلاعاتی به جای اینکه آنها را شناسایی کنند، به جان خودی‌ها افتاده‌اند. وی می‌افزاید: برای من به‌عنوان فردی که مدتی در وزارت اطلاعات کار کرده‌ام بسیار دردآور هست. در زمان ما و قبل از ما چنین نفوذهایی وجود نداشت و آنچه که می‌گفتند کار اسرائیل است ثابت شد که نبود. ولی بعد از ما به دلیل رقابت سرویس‌های اطلاعاتی، موازی‌کاری که در وزارت اطلاعات رخ داد و سازمان‌های جدیدی که در مقابل وزارت اطلاعات ایجاد شد، وزارت اطلاعات را تضعیف کردند. یونسی گفت: آن سازمان‌های جدید و موازی وزارت اطلاعات به جای اینکه با نفوذ مبارزه کنند، مشغول کنترل و مبارزه با خودی‌ها شدند. میدان برای نفوذ سرویس‌های جاسوسی دنیا باز شد و امروز ما حق داریم برای همه جا و هر اتفاقی که رخ بدهد نگران باشیم. درباره اظهارات آقای یونسی گفتنی است؛ اولا اینکه ایشان- ولو با ادبیات مغلوط- اذهان را متوجه موضوع «نفوذ» کرده، مغتنم است. یونسی عضو طیفی است که بخش‌هایی از آنها به مدت بیست سال، موضوع توطئه و نفوذ را انکار کرده یا آدرس غلط درباره آن داده‌اند. ثانیا، طبق نظر آقای یونسی اسرائیل بایستی در موقعیت دشمن جایابی شود. اینجا هم اغلب مدعیان اصلاح‌طلبی و سران آن (از جمله خاتمی ‌و موسوی)، کارنامه مردودی دارند. آنها در فتنه آمریکایی- انگلیسی سال 88 تا جایی پیش رفتند که در روز قدس، دودستگی ایجاد کردند. آن روز، شعار القاشده وزارت خارجه اسرائیل، از سوی فتنه‌گران تکرار شد: «نه غزه، نه لبنان». به‌نظر آقای یونسی، این خیانت بزرگ اگر نفوذ در میان برخی مدعیان سابق انقلابیگری و خط امام نیست، پس چیست؟ ضمنا باید یادآوری کرد آقای «ک» (از گردانندگان اتاق فکر فتنه سبز در لندن) سفری مخفیانه به سرزمین‌های‌‌ اشغالی داشت. خیانت فعالان فتنه سبز به حدی بی‌سابقه و چشمگیر بود که بارها از سوی سران رژیم صهیونیستی مورد تمجید واقع شدند. فتنه 88، دومین خیانت این طیف نفوذزده، پس از خیانت سال 78 بود و جالب اینکه در همان دوره نیز روزنامه خرداد وابسته به اولین وزیر کشور دولت اصلاحات، سنگ اسرائیل را به سینه زد و از جمله به این دلیل محاکمه شد. ثالثا در فتنه قتل‌های زنجیره‌ای، چند منتقد نجیب نظام به قتل رسیدند و فضای تبلیغاتی مسمومی ‌به راه افتاد. یکی از قربانیان این جنایت مشکوک، مرحوم دکتر مجید شریف، مترجم کتاب روشنگرانه و ضد صهیونیستی پروفسور روژه گارودی با نام «اسطوره‌های بنیانگذار سیاست اسرائیل- تاریخ یک ارتداد» بود. آقای یونسی که پس از کناره‌گیری وزیر وقت، وزیر اطلاعات شد، آیا بررسی مستقلی انجام داد که چرا باید مترجم کتاب ضد صهیونیستی در تهران ‌‌ترور شود؟ نکته قابل تأمل اینکه سایت وزارت خارجه رژیم صهیونیستی، دوازده سال بعد از این جنایت، در سال 89 نوشت: «دشمنان اسرائیل فقط روح‌الله خمینی و مذهبی‌ها نیستند حتی در میان کمونیست‌ها و برخی ملی- مذهبی‌ها هم می‌توان چنین دشمنانی را پیدا کرد. گارودی که از سران حزب کمونیست فرانسه بود، مسلمان و مرید خمینی شد و نامش را از «روژه» به «رجاء» تغییر داد. او به‌خاطر این کتاب، در فرانسه محکوم شد.‌ ترجمه مجید شریف از این کتاب، هیچ‌گاه از سوی روشنفکران حکومتی مورد نقد و نکوهش قرار نگرفت». این جنایت در دولت خاتمی ‌اتفاق افتاد، اما نفوذی‌های مدعی اصلاح‌طلبی، فاز دوم عملیات را با حمله به نظام و انقلاب کلید زدند، بی‌آنکه امثال آقای یونسی شهامت به خرج بدهد و بپرسد یا بگوید که چه کسانی مثلا از مترجم کتاب ضد صهیونیستی گارودی کینه به دل داشتند و چرا او را کشتند و خونش را به گردن جمهوری اسلامی انداختند؟ @IMANI_mohammad 👇👇👇
رابعا آقای یونسی با القای دوگانگی میان وزارت اطلاعات و اطلاعات سپاه و دخیل دانستن آن در غفلت از نفوذ، آدرس غلط می‌دهد. او لابد اطلاع دارد که اطلاعات سپاه دوشادوش سربازان گمنام امام زمان (عج) در وزارت اطلاعات، با شبکه‌های نفوذ پیچیده‌ای برخورد کرده که متأسفانه یک سر آن در برخی مراکز حساس دولتی بود. چند نمونه از این نفوذ‌ها، شبکه آمدنیوز، گاندوها و همچنین شبکه نفوذی بود که به بهانه محیط زیست و با میانداری معاون فراری سازمان محیط زیست تشکیل شده بود. برخی از این شبکه به صهیونیست‌ها وصل بودند. متأسفانه آقای یونسی به جای مقامات میزبان عناصر نفوذی، سازمان اطلاعاتی قدرتمند و کاربلدی را که دست سرویس‌های جاسوسی را کوتاه کرده، متهم می‌کند و خود این کار، شک‌برانگیز است. آیا او می‌داند و عمدا آدرس گمراه‌کننده می‌دهد؟ یا نمی‌داند و با واسطه، بازیچه عملیات روانی دشمن شده است؟ خامسا رژیم صهیونیستی در بدترین و ضعیف‌ترین دوره عمر نامشروع خویش به سر می‌برد و در داخل و خارج با بحران‌های عمیق دست و پنجه نرم می‌کند. آشوب سیاسی و اجتماعی که موجب برکناری نتانیاهو شد، تشدید خرابکاری‌ها و انفجار در مراکز حیاتی این رژیم، و حملات موشکی بی‌سابقه مقاومت فلسطین، بخشی از این گرفتاری‌هاست. به همین دلیل هم مقامات سیاسی و امنیتی اسرائیل، بنا را بر بلوف و بزرگ‌نمایی درباره تحرکات ضدایرانی گذاشته‌اند؛ و حال آنکه آنها حداکثر، بخشی از ناتوی اطلاعاتی (شامل سیا، ‌ام‌آی‌سیکس و برخی سرویس‌های دیگر اروپایی) محسوب می‌شوند. در عین حال، همین سه سال قبل بود که صهیونیست‌ها اعلام کردند گونن سِگِو، وزیر اسبق انرژی و امور زیربنایی در دولت اسرائیل، سال‌ها جاسوس ایران بوده و به همین اتهام به 11 سال زندان محکوم شد. بنابراین ضمن مبارزه قاطع با سرپنجه‌های نفوذ، باید دقت داشت که اسیر عملیات روانی دشمن درمانده نشد. روزنامه کیهان @IMANI_mohammad
کدام سرباز ایرانی رامسفلد را به زانو درآورد؟ ♦️دونالد رامسفلد، وزیر دفاع اسبق آمریکا، در سن ۸۸ سالگی درگذشت. او به عنوان نماد دوره اقتدار گرایی آمریکا، سال ها قبل از این که بمیرد، به واسطه نابودی پروژه اش، نابود شد. 🔹رامسفلد از ۱۹۷۵ تا ۱۹۷۷ در دولت جرالد فورد، و از ژانویه ۲۰۰۱ تا دسامبر ۲۰۰۶ در دوره جورج بوش، وزارت دفاع آمریکا را بر عهده داشت. دوره اخیر وزارت وی، دوره ای است که از پروژه "قرن جدید َآمریکایی" رونمایی شد. ♦️نو محافظه کاران آمریکایی، سه سال قبل از پایان هزاره دوم و قرن بیستم میلادی، پروژه"قرن جدید َآمریکایی" را تدوین کردند که مطابق آن، آمریکا رسما کدخدای دنیا می شد و خاورمیانه را پشت قباله خود می زد. 🔹بهانه این اتفاق، حملات یازده سپتامبر بود. آمریکا به بهانه این حمله تروریستی، ابتدا در سال ۲۰۰۱ به افغانستان (همسایه شرقی ایران) و دو سال بعد به عراق (همسایه غربی ایران) حمله کرد و ظرف دو سال، این دو کشور را به اشغال خود درآورد. همزمان، صهیونیست ها مرتکب حمله به لبنان و غزه شدند. ♦️رامسفلد، از طراحان دو حمله جنایتکارانه به افغانستان و عراق است. هر چند بهانه حملات، سرکوب طالبان و القاعده و حامی آن (صدام) معرفی شد؛ اما هدف نهایی، ایران بود. مقامات آمریکایی، مدعی "جنگ جهانی چهارم" بودند و بیست کشور اسلامی را در فهرست حمله قرار داده بودند. 🔹جالب این که همین آقای رامسفلد دسامبر ۱۹۸۳ (آذر ۶۱) به عنوان نماینده ویژه ریگان، با صدام در بغداد ملاقات کرده و بدین ترتیب، فصل تازه ای از روابط دوجانبه با محوریت جنایت علیه ایران آغاز شده بود. ♦️در حالی که روشنفکرانی مانند فوکویاما سعی داشتنند با تئوری "پایان تاریخ"، لیبرال دموکراسی را قله تمدن معرفی کنند، اما دوره بوش- رامسفلد، یکی از سیاه ترین دوره ها از نظر جنایت و نقض حقوق بشر است. 🔹این دوره، مقارن جنایت های کم نظیر در افغانستان و عراق و انتشار تصاویر شکنجه های منزجر کننده در ابوغریب و گوانتانامو بود. سنای آمریکا سال ۲۰۰۸، رامسفلد را مسئول نقض حقوق بشر در زندان‌های خارجی آمریکا دانست. ♦️هدف نهایی جنگ، نابودی ایران در دوره ای بود که طیف غربگرای مدعی اصلاح طلبی، بر دولت و مجلس حاکم بودند و پالس های تسلیم و همکاری می فرستادند. فتنه سال 78 یکی از خیانت های غربگرایان در آستانه همین دوره است. 🔹اما سرانجام پروژه قرن جدید، با سرشکستگی و تحقیر و زوال سلطه آمریکا در غرب آسیا به ویژه عراق همراه شد. شکست آمریکا و اسرائیل در چهار جنگ، سرفصل تازه ای در اقتدار محور مقاومت، از ایران و عراق و سوریه تا لبنان و فلسطین بود. ♦️جنگ مغلوبه شد، چون یک فرمانده میدانی شجاع و مدبر به نام سلیمانی و همرزمان او در منطقه، در برابر یاغیگری آمریکا و اسرائیل قد علم کردند.؛ ژنرالی که با افتخار، خود را "سرباز آیت الله خامنه ای" می نامید. 🔹مقاومت انقلابی، هفت دولت آمریکا را به هزیمت کشاند و پروژه مشترکی را که دولت های کارتر، ریگان، بوش پدر، کلینتون، بوش پسر، اوباما و ترامپ دنبالش بودند، نابود کرد؛ ♦️تا آنجا که ترامپ گفت "هفت هزار میلیارد دلار در جنگ های خاورمیانه هزینه کردیم اما رئیس جمهور آمریکا وقتی می خواهد به عراق سفر کند، باید شبانه و با هواپیمای چراغ خاموش (آن هم به پایگاه نظامی عین الاسد و نه بغداد) سفر کند. این غم انگیز است". @IMANI_mohammad
🔹چشم‌انداز هماهنگی‌۳ قوه ♦️یادداشت روز کیهان: https://kayhan.ir/ @IMANI_mohammad
چشم‌انداز هماهنگی‌۳ قوه - ۱ 1- با انتخابات اخیر، فرصت کم‌نظیری برای هماهنگی دولت، مجلس و دستگاه قضایی پدید آمده است. باید این فرصت ذی‌قیمت را مغتنم شمرد. نعمت‌ها در معرض فساد و زوال هستند، مگر اینکه حق آنها به جا آورده شود. امیر مومنان (ع) فرمود: «اِنَّ لِلهِ فِی کُلِّ نِعْمَهًْ حَقّاً، فَمَنْ أَدَّاهُ زَادَهُ مِنَها، وَمَنْ قَصَّرَ عَنْهُ خَاطَرَ بِزَوَالِ نِعْمَتِهًْ. برای خداوند در هر نعمتى، حقى است. پس هر کس حق آن را ادا کند، آن نعمت بر او افزون شود و کسى که کوتاهى نماید، نعمت را در خطر زوال قرار دهد». به جا آوردن حق «همسویی شدن سه قوه»، همدلی و هم‌افزایی بی‌دریغ در خدمت به مردم، و شتاب بخشیدن به پویش پیشرفت و عدالت است. 2- آینده‌های دور، به مراتب نزدیک‌تر از آن چیزی است که تصور می‌کنیم. امروز، آینده‌ای است که زمانی دور می‌پنداشتیم. و دیروز، آینده رفته است. چشم بر هم بزنیم - و عمر باقی باشد- دوره چهارساله دولت جدید هم سپری می‌شود و آثار فعالیت آن باقی می‌ماند. زمان، درنگ ندارد و معطل هیچ کس نمی‌شود. حرکت و صیرورت، قاعده زندگی است و حتی آنها هم که هدف و برنامه نداشته باشند، با موج زمان، رانده می‌شوند. آینده‌نگری، پیش‌بینی و برنامه‌ریزی، پیش‌نیاز هر حرکت جمعی است. راهبردنگاری کشور، در قالب تبیین «گام دوم انقلاب»، ابلاغ سند چشم‌انداز بیست‌ساله و اسناد و نقشه راه‌های تعریف‌شده در ذیل آن انجام شده است. اینک در چهار ساله پایانی چشم‌انداز بیست‌ساله، ضرورت دارد قوای سه‌گانه و «مجمع» بررسی کنند که چه میزان از این سند اجرایی شد (بلکه حتی از اهداف ترسیم‌شده جلو‌تر هستیم؟)، چقدر اجرایی نشد؟ علل توفیق و عدم توفیق در هر یک از حوزه‌های مد نظر چه بود؟ و کاستی‌ها و انحرافات از این سند را چگونه باید جبران کرد؟ 3- بر اساس سند چشم‌انداز بنا بوده ایران، «کشوری توسعه‌یافته با جایگاه اول اقتصادی، علمی و فناوری در سطح منطقه با هویت اسلامی و انقلابی، الهام‌‌بخش در جهان اسلام و با تعامل سازنده و موثر در روابط بین‌الملل» باشد. در 16 سال گذشته، دو رئیس‌جمهور و چهار دولت متفاوت سر کار آمدند که حاصل جمع عملکرد آنها (به علاوه عملکرد مجالس هفتم تا یازدهم، قوه قضائیه تحت ریاست سه رئیس، و سایر دستگاه‌ها) کارنامه‌ای متنوع از موفقیت‌ها و ناکامی‌ها را به دست می‌دهد. در این 16 سال سپری شده، برخی مدیران جان گرامی خود هم را پای آرمان‌ها گذاشتند و بنابراین اکنون در حوزه ماموریت آنها، به مراتب جلوتر از موقعیت‌های پیش‌بینی شده در چشم‌انداز بیست‌ساله هستیم. برخی پیشرفت‌های علمی و فنی و اقتدار منطقه‌ای چنان چشمگیر است که بارها در گزارش نهادهای آمریکایی، توانمندی‌های ارتقایافته ایران در کنار دو کشور (تهدید) بزرگ، یعنی چین و روسیه، رتبه‌بندی شده است. 4- اما در همین دوره، برخی متولیان نه تنها منطق ایثار شهیدانی مثل سلیمانی، همدانی، طهرانی‌مقدم، فخری‌زاده و مجید شهریاری را پیشه نکردند، بلکه به روش مستاثران (خودخواهانه و خودکامانه و از سر شهوت و غضب باطل) با سیاست و مدیریت برخورد نمودند و برخی ابعاد پیشرفت را متوقف کردند، یا حتی عقبگرد زدند. مشخصا برخی مدیران ارشد در دهه اخیر که دهه تشدید دشمنی‌های غرب برای متوقف کردن جهش پیشرفت‌های ایران بود، غیرمسئولانه رفتار کردند. نه پیش‌بینی درستی کردند، نه تدابیر درستی به کار بستند و نه اجازه دادند جبهه داخلی در برابر صف دشمن، منسجم شود. تعامل مثبت و سازنده قوا را به درگیری و تنش‌های زیانبار تبدیل کردند و ناامیدی و یأس را به بدنه جامعه تزریق نمودند. به ویژه در این چند سال اخیر که تولید تنش در درون حاکمیت و اعتماد یکسویه به دشمن در سیاست خارجی، عادت برخی مدیران شد و اثر فرساینده خود بر اقتدار ملی را گذاشت. 💢ادامه دارد💢 @IMANI_mohammad
چشم‌انداز هماهنگی‌۳ قوه - ۲ 5- فارغ از مدل نظام‌های حکومتی در دنیا، یکپارچگی حاکمیت، حرف اول را در موفقیت نظام‌های سیاسی می‌زند. مع‌الاسف ما، از ابتدای انقلاب تا امروز در برخی مقاطع، با نقشه دوگانه‌سازی و ایجاد انشقاق در حاکمیت مواجه بوده‌ایم. از چالش‌های مربوط به دولت موقت و دولت بنی‌صدر که بگذریم، برخی رویکرد‌های دولت سازندگی، با گفتمان انقلاب زاویه پیدا کرد و از متن این زاویه، دولت معارضه‌جویی سر کار آمد که برخی حامیان و متولیان آن اصالتا بر حاکمیت دوگانه اصرار داشتند. قفل کردن کارها، انحراف گفتمانی، کنار زدن اولویت‌ها و ترجیح حاشیه‌سازی، برنامه‌ریزی مغایر با آرمان‌ها، درگیری‌های فزاینده درون حاکمیت، ناراضی کردن مردم و بسترسازی برای التهابات تند سیاسی، نتیجه چنین مدیریتی بود. با روی کار آمدن دولت بعدی (احمدی‌نژاد)، بسیاری از این انحرافات به مدت دو سه سال کمرنگ شد و به همین دلیل موفقیت‌های بزرگی در حوزه اقتصاد و عدالت و سیاست خارجی پدید آمد. اما به ویژه پس از تشکیل دولت دهم، برخی از اصطکاک‌ها میان قوا مجددا احیا شد. در دولت یازدهم و دوازدهم نیز متاسفانه شاهد احیای نقشه حاکمیت دوگانه توسط برخی عناصر نفوذزده و بی‌تقوا بودیم که هرچه به دشمن عهدشکن اعتماد کردند و معطل توافق باطل‌شده ماندند، در سیاست داخلی، درگیری و قفل‌شدگی امور را مهندسی کردند. اجمالا مرور تعاملات مجالس ششم تا یازدهم، با دولت‌های هفتم تا دوازدهم، نشان می‌دهد که اگر در برخی مقاطع، تعامل دولت و مجلس در خدمت هم‌افزایی و تقویت اقتدار ملی بوده، در برخی مقاطع دیگر، شکل فرسایشی به خود گرفته است. براساس این تجربه تاریخی، سزاوار است که از همین حالا برای همدلی مجلس و دولت جدید زمینه‌سازی شود. بدون کار فراکسیونی قوی در درون مجلس، و تعامل معقول میان دولت و مجلس، کار دست اغیار و لابیست‌ها یا تفرقه‌اندازان می‌افتد. 6- یک اولویت بر زمین مانده در مقیاس کار هماهنگ سه قوه، سیاست‌های کلی «اقتصاد مقاومتی» است که بهمن‌ماه 92 از سوی رهبر انقلاب به سه قوه و مجمع تشخیص مصلحت نظام ابلاغ شد. این سیاست‌ها، علاج بسیاری از مشکلات مزمن اقتصادی است، اما متاسفانه در برخی بند‌های مهم، وجهه همت قرار نگرفته یا حتی عکس آن عمل شده است. برخی عناوین این سیاست‌های راهبردی مهم به این شرح است: - تأمین شرایط و فعال ‌سازی کلیه امکانات و منابع به منظور توسعه کارآفرینی. - محور قرار دادن رشد بهره‌‌وری در اقتصاد... - استفاده از ظرفیت اجرای هدفمند‌سازی یارانه‌‌ها در جهت افزایش تولید،‌اشتغال و بهره‌وری، و ارتقای شاخص‌‌های عدالت اجتماعی. - افزایش تولید داخلی نهاده‌ها و کالاهای اساسی (به‌ویژه در اقلام وارداتی)... - تأمین امنیت غذا و درمان و ایجاد ذخایر راهبردی با تأکید بر افزایش کمی و کیفی تولید. - اصلاح و تقویت همه‌‌جانبه نظام مالی کشور. - حمایت همه‌جانبه‌ از صادرات کالاها و خدمات... - توسعه حوزه عمل مناطق آزاد به منظور انتقال فناوری‌‌های پیشرفته، گسترش و تسهیل تولید، صادرات کالا و خدمات و تأمین نیازهای ضروری و منابع مالی از خارج. - مقابله با ضربه‌پذیری درآمد حاصل از صادرات نفت و گاز... - افزایش ارزش افزوده از طریق تکمیل زنجیره ارزش صنعت نفت و گاز، توسعه تولید کالاهای دارای بازدهی بهینه و بالا بردن صادرات برق و محصولات پتروشیمی و فرآورده‌‌های نفتی. - صرفه‌جویی در هزینه‌‌های عمومی کشور با تأکید بر تحول اساسی در ساختارها و منطقی‌سازی اندازه‌ دولت. - افزایش سالانه‌ سهم صندوق توسعه ملی از منابع حاصل از صادرات نفت و گاز تا قطع وابستگی بودجه به نفت. - شفاف‌‌سازی اقتصاد و سالم‌‌سازی آن و جلوگیری از فعالیت‌‌ها و زمینه‌‌های فسادزا در حوزه‌‌های پولی، تجاری، ارزی و... - شفاف و روان ‌سازی نظام توزیع و قیمت‌‌گذاری و روزآمدسازی شیوه‌‌های نظارت بر بازار. 💢ادامه دارد💢 @IMANI_mohammad