eitaa logo
امام شناسی
370 دنبال‌کننده
532 عکس
187 ویدیو
2 فایل
ارتباط با ادمین @BehnazEmam نشانی صفحه اینستاگرام https://www.instagram.com/imamology.info/
مشاهده در ایتا
دانلود
⏳ زمان: 20 روز بعد از عاشورای سال 61 هجری قمری 🏘 مکان: شام (دمشق) (روشنگری) 🌵🌵🌵🌵🌵🌵🌵🌵🌵 ◾️ حضرت سجاد علیه السلام آنقدر به این حماسه مفاخره آمیز ادامه داد تا اینکه صدای مردم به ضجه و بلند شد. چون ترسید مبادا فتنه بپا شود لذا دستور داد تا مؤذن شروع به کرد و سخن امام سجاد را قطع نمود. ▫️ وقتی مؤذن گفت: اللَّهُ أَکْبَرُ اللَّهُ أَکْبَرُ ▫️ حضرت سجاد فرمود: چیزی از بزرگتر نیست. ▫️ هنگامی که مؤذن گفت: أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ ▫️ علی بن الحسین فرمود: مو، پوست، گوشت و خون من به یگانگی خدا می دهند. ▫️ موقعی که گفت: أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللَّهِ ▫️ در این حال امام سجّاد علیه السلام عمامه خویش را از سر برداشت و خطاب به مؤذّن گفت: تو را به حقّ ساکت باش تا من سخنی بگویم. آنگاه از بالای منبر خطاب به یزید فرمودند: ◾️ ای یزید! این پیغمبر، من است و یا جد تو؟ اگر گویی جد من است، همه می دانند که می گویی، و اگر جد من است پس چرا پدر مرا از روی ستم کشتی و مال او را تاراج کردی و او را به اسارت گرفتی؟! حضرت این جملات را گفت و دست برد و گریبان چاک زد و گریست و گفت: ◾️ به خدا سوگند اگر در کسی باشد که جدش رسول خداست، آن منم، پس چرا این مرد، پدرم را کشت و ما را مانند رومیان کرد؟! آنگاه فرمود: ای یزید! این جنایت را مرتکب شدی و باز می گویی: محمد رسول خداست؟! و روی به قبله می ایستی؟! وای بر تو! در روز جد و پدر من در آن روز دشمن تو هستند. ◾️ در این هنگام یزید فریاد زد که مؤذن اقامه بگوید! و آنگاه در میان مردم هیاهویی برخاست، بعضی نماز گزاردند و گروهی نخوانده پراکنده شدند. 🔻 ادامه دارد... 🔻 📚 بحارالانوار /ج45 / ص137-140