👤🔆 مناظره ای در حضور حضرت صادق علیه السلام 🔆🗣
✍ ﻛﻠﻴﻨﻰ ﻭ ﺷﻴﺦ ﻃﺒﺮﺳﻰ ﺭﻭﺍﻳﺖ ﻛﺮﺩﻩ ﺍﻧﺪ ﺍﺯ ﻳﻮﻧﺲ ﺑﻦ ﻳﻌﻘﻮﺏ ﻛﻪ:
🔰 ﻣﺮﺩﻯ ﺍﺯ اهل ﺷﺎﻡ ﺑﻪ ﺧﺪﻣﺖ #امام_صادق ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ ﺁﻣﺪ ﻭ ﮔﻔﺖ: ﻣﻦ ﻣﺮﺩﻯ ﺻﺎﺣﺐ ﻋﻠﻢِ ﻛﻠﺎﻡ ﻭ ﻋﻠﻢِ ﻓﻘﻪ ﻭ ﻋﻠﻢِ ﻓﺮﺍﻳﺾ ﻭ ﻣﻴﺮﺍﺙ ﻫﺴﺘﻢ ، ﺁﻣﺪﻩ ﺍﻡ ﺑﺎ ﺍﺻﺤﺎﺏ ﺗﻮ #مناظره ﻭ ﻣﺒﺎﺣﺜﻪ ﻛﻨﻢ.
⚪️ ﺣﻀﺮﺕ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﻛﻠﺎﻡ ﺗﻮ ﺍﺯ ﻛﻠﺎﻡ ﺭﺳﻮﻝ ﺧﺪﺍﺳﺖ ﻳﺎ ﺍﺯ ﭘﻴﺶ ﺧﻮﺩ ﻣﻰ ﮔﻮﺋﻰ؟
▫️ ﮔﻔﺖ: ﺑﻌﻀﻰ ﺍﺯ ﻛﻠﺎﻡ ﺁﻥ ﺣﻀﺮﺕ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺑﻌﻀﻰ ﺭﺍ ﺍﺯ ﭘﻴﺶ ﺧﻮﺩ ﻣﻰ ﮔﻮﻳﻢ.
⚪️ ﺣﻀﺮﺕ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﭘﺲ ﺗﻮ ﺷﺮﻳﻚ ﺣﻀﺮﺕ ﺭﺳﻮﻝ ﻫﺴﺘﻰ؟
▫️ ﮔﻔﺖ: ﻧﻪ.
⚪️ ﮔﻔﺖ: ﭘﺲ #وحی ﺭﺍ ﺍﺯ ﺧﺪﺍ ﺷﻨﻴﺪﻩ ﺍﻯ ﻛﻪ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺧﺒﺮ ﺩﺍﺩﻩ ﺍﺳﺖ ﺑﻪ ﺍﺣﻜﺎﻡ ﺧﻮﺩ؟
▫️ ﮔﻔﺖ: ﻧﻪ.
⚪️ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﭘﺲ ﺍﻃﺎﻋﺖ ﺗﻮ ﻭﺍﺟﺐ ﺍﺳﺖ ﭼﻨﺎﻧﭽﻪ ﺍﻃﺎﻋﺖ #رسول_خدا صلی الله علیه و آله و سلم ﻭﺍﺟﺐ ﺍﺳﺖ؟
▫️ ﮔﻔﺖ: ﻧﻪ.
‼️ ﻳﻮﻧﺲ ﮔﻔﺖ: ﭘﺲ ﺣﻀﺮﺕ ﺑﻪ ﺟﺎﻧﺐ ﻣﻦ ﻣﻠﺘﻔﺖ ﺷﺪ ﻭ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﺍﻯ یونس! ﺍﻳﻦ ﻣﺮﺩ ﭘﻴﺶ ﺍﺯ ﺁﻧﻜﻪ ﺳﺨﻦ ﺑﮕﻮﻳﺪ ﻛﻠﺎﻡ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﺎﻃﻞ ﻛﺮﺩ ﺯﻳﺮﺍ ﻛﻪ ﻛﺴﻰ ﻛﻪ ﻭﺣﻰ ﺍﻟﻬﻰ ﺑﻪ ﺍﻭ ﻧﺮﺳﺪ ﻭ ﺧﺪﺍ ﺍﻭ ﺭﺍ ﻭﺍﺟﺐ ﺍﻟﺎﻃﺎﻋﻪ ﻧﻜﺮﺩﻩ ﺑﺎﺷﺪ ﺳﺨﻦ ﮔﻔﺘﻦ ﺍﻭ ﺩﺭ ﺍﻣﻮﺭ #دین ﺑﺎﻃﻞ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺑﻮﺩ، ﺑﻠﻜﻪ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺷﺮﻳﻚ ﺧﺪﺍ ﮔﺮﺩﺍﻧﻴﺪﻩ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺑﻮﺩ.
⭕️💢⭕️💢⭕️💢⭕️💢⭕️
🔰 ﭘﺲ ﻫﺸﺎﻡ ﺑﻦ ﺍﻟﺤﻜﻢ ﻛﻪ ﺍﺯ ﻣﺘﻜﻠّﻤﺎﻥ ﺍﺻﺤﺎﺏ ﺁﻥ ﺣﻀﺮﺕ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺩﺭ ﻧﻬﺎﻳﺖ ﻓﻀﻞ ﻭ #علم ﻭ ﻓﻄﺎﻧﺖ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺩﺭ ﺁﻥ ﻭﻗﺖ ﺧﻄﺶ ﺗﺎﺯﻩ ﺩﻣﻴﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﺩﺍﺧﻞ ﻣﺠﻠﺲ ﺷﺪ، ﺣﻀﺮﺕ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺗﻌﻈﻴﻢ ﻓﺮﻣﻮﺩ ﻭ ﺟﺎﺋﻰ ﺍﺯ ﺑﺮﺍﻯ ﺍﻭ ﮔﺸﻮﺩ ﻭ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﺗﻮ ﻳﺎﺭﻯ ﻛﻨﻨﺪﻩ ﻣﺎﺋﻰ ﺑﻪ ﺩﻝ ﻭ ﺯﺑﺎﻥ ﻭ ﺩﺳﺖ. ﭘﺲ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺁﻧﻜﻪ ﺟﻤﻌﻰ ﺍﺯ ﺍﺻﺤﺎﺏ ﺁﻥ ﺣﻀﺮﺕ ﺑﺎ ﺍﻭ ﺳﺨﻦ ﮔﻔﺘﻨﺪ ﻭ ﺑﺮ ﺍﻭ غالب ﺷﺪﻧﺪ ﺣﻀﺮﺕ ﺑﻪ ﺷﺎﻣﻰ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﺑﺎ ﺍﻳﻦ ﭘﺴﺮ ﻣﻨﺎﻇﺮﻩ ﻛﻦ؛ ﻳﻌﻨﻰ ﺑﺎ ﻫﺸﺎﻡ.
🔹 ﭘﺲ ﺷﺎﻣﻰ ﮔﻔﺖ: ﻳﺎ هشام! ﺑﺎ ﻣﻦ ﮔﻔﺘﮕﻮ ﻛﻦ ﺩﺭ ﺑﺎﺏ #امامت ﺍﻳﻦ ﻣﺮﺩ.
🔵 ﻫﺸﺎﻡ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﺳﺨﻦ ﺑﻰ ﺍﺩﺑﺎﻧﻪ ﺍﻭ ﺩﺭ ﻏﻀﺐ ﺷﺪﻩ ﮔﻔﺖ: ﺍﻯ ﻣﺮﺩ! ﺁﻳﺎ ﺧﺪﺍ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﻣﺮﺩﻡ ﻣﻬﺮﺑﺎﻧﺘﺮ ﺍﺳﺖ ﻳﺎ ﻣﺮﺩﻡ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﺧﻮﺩ؟
🔹 ﮔﻔﺖ: ﺑﻠﻜﻪ #خدا ﻣﻬﺮﺑﺎﻧﺘﺮ ﺍﺳﺖ.
🔵 ﻫﺸﺎﻡ ﮔﻔﺖ: ﺑﻪ ﻣﻬﺮﺑﺎﻧﻰ ﺧﻮﺩ ﭼﻪ ﻛﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﻣﺮﺩﻡ؟
🔹 ﺷﺎﻣﻰ ﮔﻔﺖ: ﺍﺯ ﺑﺮﺍﻯ ﺍﻳﺸﺎﻥ ﺣﺠﺘﻰ ﻭ ﺭﺍﻫﻨﻤﺎﺋﻰ ﺍﻗﺎﻣﺖ ﻛﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﭘﺮﺍﻛﻨﺪﻩ ﻧﺸﻮﻧﺪ ﻭ ﺍﺧﺘﻠﺎﻑ ﺩﺭ ﻣﻴﺎﻥ ﺍﻳﺸﺎﻥ ﺑﻬﻢ ﻧﺮﺳﺪ ﻭ ﺍﻣﻮﺭ ﺍﻳﺸﺎﻥ ﺭﺍ ﻣﻨﻈّﻢ ﮔﺮﺩﺍﻧﺪ، ﻭ ﺧﺒﺮ ﺩﻫﺪ ﺍﻳﺸﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻓﺮﺍﻳﺾ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭ ﺍﻳﺸﺎﻥ.
🔵 ﻫﺸﺎﻡ ﮔﻔﺖ: ﺁﻥ ﻣﺮﺩ ﻛﻴﺴﺖ؟
🔹 ﮔﻔﺖ: ﺭﺳﻮﻝ ﺧﺪﺍ ﺻﻠّﻰ ﺍﻟﻠّﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﻭ ﺳﻠّﻢ.
🔵 ﻫﺸﺎﻡ ﮔﻔﺖ: ﭘﺲ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺭﺳﻮﻝ ﺧﺪﺍ ﺻﻠّﻰ ﺍﻟﻠّﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﻭ ﺳﻠّﻢ ﻛﻰ ﺑﻮﺩ؟
🔹 ﮔﻔﺖ: #کتاب_خدا ﻭ ﺳﻨّﺖ ﺭﺳﻮﻝ ﺧﺪﺍ ﺻﻠّﻰ ﺍﻟﻠّﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﻭ ﺳﻠّﻢ.
🔵 ﻫﺸﺎﻡ ﮔﻔﺖ: ﺁﻳﺎ ﻛﺘﺎﺏ ﻭ ﺳﻨّﺖ ﺑﻪ ﻣﺎ ﻧﻔﻌﻰ ﺑﺨﺸﻴﺪﻩ ﺍﺳﺖ ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺩﺭ ﺁﻧﻜﻪ ﺍﺧﺘﻠﺎﻑ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻣﺎ ﺑﺮﻃﺮﻑ ﻛﻨﺪ؟
🔹 ﮔﻔﺖ: ﺑﻠﻰ.
🔵 ﻫﺸﺎﻡ ﮔﻔﺖ: ﭘﺲ ﭼﺮﺍ ﻣﺎ ﻭ ﺗﻮ ﺍﺧﺘﻠﺎﻑ ﺩﺍﺭﻳﻢ ﻭ ﺍﺯ ﺟﻬﺖ ﺍﻳﻦ ﺍﺧﺘﻠﺎﻑ ﺗﻮ ﺍﺯ ﺷﺎﻡ به سوی ﻣﺎ ﺁﻣﺪﻩ ﺍﻯ ﻛﻪ ﻣﻨﺎﻇﺮﻩ ﻛﻨﻰ؟
🔹 ﭘﺲ ﺷﺎﻣﻰ ﺳﺎﻛﺖ ﺷﺪ ﻭ ﺟﻮﺍﺏ ﻧﺘﻮﺍﻧﺴﺖ ﺩﺍﺩ.
🔵🔸🔶🔸🔹🔷🔹🔸🔶🔸🔵
❓ﭘﺲ ﺣﻀﺮﺕ ﺑﻪ ﺷﺎﻣﻰ ﻓﺮﻣﻮﺩ ﻛﻪ: ﭼﺮﺍ #سخن ﻧﻤﻰ ﮔﻮﺋﻰ؟
❗️ﺷﺎﻣﻰ ﮔﻔﺖ: ﺍﮔﺮ ﮔﻮﻳﻢ ﻛﻪ ﺍﺧﺘﻠﺎﻑ ﻧﺪﺍﺭﻳﻢ، #دروغ ﮔﻔﺘﻪ ﺍﻡ؛ ﻭ ﺍﮔﺮ ﮔﻮﻳﻢ ﻛﻪ ﻛﺘﺎﺏ ﻭ ﺳﻨّﺖ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺭﺟﻮﻉ ﺑﻪ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﻓﻊ ﺍﺧﺘﻠﺎﻑ ﺍﺯ ﻣﺎ ﻣﻰ ﻛﻨﻨﺪ، ﻏﻠﻂ ﮔﻔﺘﻪ ﺍﻡ ﺯﻳﺮﺍ ﻛﻪ ﺍﺣﺘﻤﺎﻝ ﻭﺟﻮﻩ ﺑﺴﻴﺎﺭ ﺩﺍﺭﺩ ﻭ ﻫﺮ ﻛﺲ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﻣﻄﺎﺑﻖ ﻣﻄﻠﺐ ﺧﻮﺩ ﻋﻤﻞ ﻣﻰ ﻛﻨﺪ؛ ﻭ ﺍﮔﺮ ﮔﻮﻳﻢ ﻛﻪ #اختلاف ﺩﺍﺭﻳﻢ ﻭ ﻫﺮ ﺩﻭ ﺑﺮﺣﻘّﻴﻢ ﭘﺲ ﻛﺘﺎﺏ ﻭ ﺳﻨّﺖ ﺑﻪ ﻣﺎ ﻧﻔﻌﻰ ﻧﺒﺨﺸﻴﺪﻩ ﺍﺳﺖ، ﺍﻣّﺎ ﻣﻦ ﻧﻴﺰ ﻣﻰ ﺗﻮﺍﻧﻢ ﻫﻤﻴﻦ ﺳﺨﻦ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺑﺮﮔﺮﺩﺍﻧﻢ.
🔰 ﺣﻀﺮﺕ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﺑﺮﮔﺮﺩﺍﻥ ﺗﺎ ﺟﻮﺍﺑﺶ ﺭﺍ ﺑﺸﻨﻮﻯ.
❓ﺷﺎﻣﻰ ﮔﻔﺖ: ﺧﺪﺍ ﻣﻬﺮﺑﺎﻧﺘﺮ ﺍﺳﺖ ﺑﻪ #خلق ﻳﺎ ﺧﻮﺩ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﺧﻮﺩ ﻣﻬﺮﺑﺎﻧﺘﺮﻧﺪ؟
❗️ﻫﺸﺎﻡ ﮔﻔﺖ: ﺧﺪﺍ ﻣﻬﺮﺑﺎﻧﺘﺮ ﺍﺳﺖ.
❓ﺷﺎﻣﻰ ﮔﻔﺖ: ﺁﻳﺎ ﻛﺴﻰ ﺭﺍ ﺑﺎﺯﺩﺍﺷﺘﻪ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺍﺧﺘﻠﺎﻑ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺍﻳﺸﺎﻥ ﺑﺮﻃﺮﻑ ﻛﻨﺪ ﻭ ﺍﻣﻮﺭ ﺍﻳﺸﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺍﺻﻠﺎﺡ ﺁﻭﺭﺩ ﻭ #حق ﻭ ﺑﺎﻃﻞ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﻯ ﺍﻳﺸﺎﻥ ﺗﻤﻴﺰ ﺩﻫﺪ؟
❗️ﻫﺸﺎﻡ ﮔﻔﺖ: ﺯﻣﺎﻥ ﺣﻀﺮﺕ ﺭﺳﻮﻝ ﺻﻠّﻰ ﺍﻟﻠّﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﻭ ﺳﻠّﻢ ﺭﺍ ﻣﻰ ﮔﻮﺋﻰ ﻳﺎ ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺭﺍ؟
❓ﺷﺎﻣﻰ ﮔﻔﺖ: ﺩﺭ ﺯﻣﺎﻥ ﺣﻀﺮﺕ ﺭﺳﻮﻝ ﺻﻠّﻰ ﺍﻟﻠّﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﻭ ﺳﻠّﻢ ﺁﻥ ﺣﻀﺮﺕ ﺑﻮﺩ، ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺑﮕﻮ ﻛﻴﺴﺖ؟
❗️ﻫﺸﺎﻡ ﮔﻔﺖ: ﺍﻳﻦ ﺑﺰﺭﮔﻮﺍﺭ ﻛﻪ ﺍﻳﻨﺠﺎ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺍﺯ ﺍﻃﺮﺍﻑ #عالم ﺑﺎﺭ ﻣﻰ ﺑﻨﺪﻧﺪ ﻭ ﺑﺴﻮﻯ ﺍﻭ ﻣﻰ ﺁﻳﻨﺪ ﻭ ﻣﺎ ﺭﺍ ﺧﺒﺮ ﻣﻰ ﺩﻫﺪ ﺑﻪ ﺍﺧﺒﺎﺭ ﺁﺳﻤﺎﻧﻰ ﺑﻪ ﻣﻴﺮﺍﺛﻰ ﻛﻪ ﺍﺯ ﭘﺪﺭ ﻭ ﺟﺪّ ﺧﻮﺩ ﺩﺍﺭﺩ.
❓ﺷﺎﻣﻰ ﮔﻔﺖ: ﺍﺯ ﻛﺠﺎ ﺍﻳﻦ ﺑﺮ ﻣﻦ ﻣﻌﻠﻮﻡ ﺗﻮﺍﻧﺪ ﺷﺪ؟
❗️ﻫﺸﺎﻡ ﮔﻔﺖ: ﺑﭙﺮﺱ ﺍﺯ ﺍﻭ ﻫﺮ ﭼﻪ ﺧﻮﺍﻫﻰ.
🔅 ﺷﺎﻣﻰ ﮔﻔﺖ: ﻋﺬﺭ ﻣﺮﺍ ﻗﻄﻊ ﻛﺮﺩﻯ، ﺍﻛﻨﻮﻥ ﺑﺮ ﻣﻦ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺳﺆﺍﻝ ﻛﻨﻢ.
🔅🔆🔅🌐🔅🔆🔅🌐🔅🔆🔅
🌴 ﺣﻀﺮﺕ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﺍﻯ شامی! ﺗﻮ ﺭﺍ ﺧﺒﺮ ﺩﻫﻢ ﻛﻪ #سفر ﺗﻮ ﭼﮕﻮﻧﻪ ﺑﻮﺩﻩ ﻭ ﺩﺭ ﺭﺍﻩ ﺑﺮ ﺗﻮ ﭼﻪ ﻭﺍﻗﻊ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ؟ ﭼﻮﻥ ﺣﻀﺮﺕ ﻫﻤﻪ ﺭﺍ ﺧﺒﺮ ﺩﺍﺩ ﮔﻔﺖ: ﺭﺍﺳﺖ ﻣﻰ ﮔﻮﺋﻰ ﺍﻟﺤﺎﻝ ﺑﻪ ﺗﻮ ﺍﻳﻤﺎﻥ ﺁﻭﺭﺩﻡ ﻭ ﻣﺴﻠﻤﺎﻥ ﺷﺪﻡ.
🌱 ﺣﻀﺮﺕ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﺑﻠﻜﻪ ﺍﻟﺤﺎﻝ #ایمان ﺁﻭﺭﺩﻯ ﻭ ﭘﻴﺸﺘﺮ ﭼﻮﻥ ﻛﻠﻤﺘﻴﻦ ﻣﻰ ﮔﻔﺘﻰ #مسلمان ﺑﻮﺩﻯ ﻭ ﺍﺳﻠﺎﻡ ﭘﻴﺶ ﺍﺯ ﺍﻳﻤﺎﻥ ﺑﻬﻢ ﻣﻰ ﺭﺳﺪ ﻭ ﺍﺣﻜﺎﻡ ﺩﻧﻴﺎ ﺍﺯ ﻣﻴﺮﺍﺙ ﻭ #نکاح ﻭ ﻏﻴﺮ ﺁﻧﻬﺎ ﺑﺮ ﺍﺳﻠﺎﻡ ﻣﺘﺮﺗّﺐ ﻣﻰ ﺷﻮﺩ ﻭ ﺛﻮﺍﺏ ﺁﺧﺮﺕ ﺑﺮ ﺍﻳﻤﺎﻥ ﻣﻰ ﺑﺎﺷﺪ، ﻭ ﺗﺎ ﺍﻋﺘﻘﺎﺩ ﺑﻪ ﺍﻣﺎﻣﺖ ﺍﺋﻤﻪ ﻧﻜﻨﻨﺪ ﻣﺴﺘﺤﻖّ #بهشت ﻧﻤﻰ ﺷﻮﻧﺪ.
🌻 ﺷﺎﻣﻰ ﮔﻔﺖ: ﺭﺍﺳﺖ ﮔﻔﺘﻰ ﻣﻦ ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﺳﺎﻋﺖ ﮔﻮﺍﻫﻰ ﺑﻪ ﻳﮕﺎﻧﮕﻰ ﺧﺪﺍ ﻭ ﺭﺳﺎﻟﺖ ﺣﻀﺮﺕ ﺭﺳﻮﻝ ﺻﻠّﻰ ﺍﻟﻠّﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﻭ ﺳﻠّﻢ ﻣﻰ ﺩﻫﻢ ﻭ ﮔﻮﺍﻫﻰ ﻣﻰ ﺩﻫﻢ ﻛﻪ ﺗﻮ #وصی ﺍﻭﺻﻴﺎﺋﻰ.
#حدیث #امام_شناسی
📚 حیات القلوب / ج5 / ص31-33
🌼 من بشارت مولای خود می باشم 🌼
✍🏻 قطب راوندى روايت كرده از هبة اللّه بن ابى منصور موصلى كه گفت :
❔در ديار ربيعه كاتبى بود نصرانى از اهل كفرتوثا نام او يوسف بن يعقوب بود و ما بين او و پدرم صداقت و دوستى بود پس وقتى وارد شد بر پدرم ، پدرم از او پرسيد كه براى چه در اين وقت آمدى؟
❕گفت : مرا متوكل طلبيده و نمى دانم مرا براى چه خواسته الا آنكه من سلامتى خود را از خود خريدم به صد اشرفى و آن پول را با خود برداشته ام كه به حضرت على بن محمّد بن رضا عليه السلام بدهم ، پدرم به وى گفت كه موفق شدى در اين قصدى كه كردى.
❕پس آن نصرانى بيرون رفت به سوى متوكل و بعد از چند روز كمى برگشت به سوى ما خوشحال و شادان ، پدرم به وى گفت كه خبر خود را براى ما نقل كن.
❗️گفت: رفتم به سرّ من راءى و من هرگز به سرّ من راءى نرفته بودم و در خانه اى فرود آمدم و با خود گفتم خوب است كه اين صد اشرفى را برسانم به ابن الرضا عليه السلام پيش از رفتن خود به نزد متوكل و پيش از آنكه كسى بشناسد مرا و بفهمد آمدن مرا و معلوم شد مرا كه متوكل منع كرده ابن الرضا عليه السلام را از سوار شدن و ملازم خانه مى باشد.
❗️پس با خود گفتم چه كنم من مردى هستم نصرانى اگر سوال كنم از خانه ابن الرضا عليه السلام ايمن نيستم از آنكه اين خبر زودتر به متوكل برسد و اين باعث شود زيادتى آنچه را كه من از آن مى ترسيدم پس فكر كردم ساعتى در امر آن پس در دلم افتاد كه سوار شوم خر خود را و بگردم در بلد و بگذارم خر را به حال خود هر كجا خواهد برود شايد در بين مطلع شوم بر خانه آن حضرت بدون آنكه از احدى سوال كنم ، پس پول ها را در كاغذى كردم و در كيسه خود گذاشتم و سوار خر خود شدم پس آن حيوان به ميل خود مى رفت تا آنكه از كوچه و بازار گذشت تا رسيد به در خانه اى ايستاد پس كوشش كردم كه برود از جاى خود حركت نكرد.
❓گفتم به غلام خود كه بپرس اين خانه كيست ؟ گفتند: اين خانه ابن الرضا است ! گفتم : اللّه اكبر، به خدا قسم اين دليل است كافى ، ناگاه خادم سياهى بيرون آمد از خانه وگفت : تويى يوسف پسر يعقوب ؟
❗️گفتم : بلى!
❗️فرمود: فرود آى ، فرود آمدم پس نشانيد مرا در دهليز و خود داخل خانه شد، من در دل خود گفتم اين هم دليلى ديگر بود از كجا اين خادم اسم من را دانست و حال آنكه در اين بلد نيست كسى كه مرا بشناسد و من هرگز داخل اين بلند نشده ام. پس خادم بيرون آمد وگفت : صد اشرفى كه در كاغذ كرده اى و در كيسه گذاشته اى بيار، من آن پول را به او دادم و گفتم اين سه. پس برگشت آن خادم و گفت داخل شو، پس وارد شدم بر آن حضرت در حالى كه تنها در مجلس خود نشسته بود.
🌿 فرمود: اى يوسف ! آيا نرسيد وقت و هنگام هدايت تو؟ گفتم : اى مولاى من ! ظاهر شد براى من از برهان آن قدرى كه در آن كفايت است.
⏳فرمود: هيهات ! تو اسلام نخواهى آورد ولكن اسلام مى آورد پسر تو فلان و او از شيعه ما است ، اى يوسف ! همانا گروهى گمان كرده اند كه #ولایت و سرپرستى و دوستى ما نفع نمى بخشد امثال شما را #دروغ گفتند، واللّه ! همانا نفع مى بخشد امثال تو را، برو به سوى آنچه كه براى آن آمده اى پس به درستى كه خواهى ديد آنچه را كه دوست مى دارى .
❗️يوسف گفت : پس رفتم به سوى متوكل و رسيدم به آنچه اراده داشتم پس برگشتم .
🌻 هبة اللّه راوى گفت : من ملاقات كردم پسر او را بعد از موت پدرش و به خدا قسم كه او مسلمان و #شیعه خوبى بود، پس مرا خبر داد كه پدرش بر حال نصرانيت مرد و او اسلام آورد و بعد از مردن پدرش مى گفت كه من بشارت مولاى خود مى باشم.
#امام_شناسی #ولایت_پذیری #ولادت_امام_هادی علیه السلام
📚 منتهی الآمال / ج2 / ص477-478
امام شناسی
🌍 #شناسنامه_شیعه 3️⃣ اعلان رسمی #ولایت و امامت دوازده امام علیهم السلام 🌿 ای مردم! به خدا قسم پیام
☀️ «وَإِذَا قِيلَ لَهُمْ آمِنُوا بِمَا أَنزَلَ اللَّهُ قَالُوا نُؤْمِنُ بِمَا أُنزِلَ عَلَيْنَا وَيَكْفُرُونَ بِمَا وَرَاءَهُ وَهُوَ الْحَقُّ مُصَدِّقًا لِّمَا مَعَهُمْ ۗ قُلْ فَلِمَ تَقْتُلُونَ أَنبِيَاءَ اللَّهِ مِن قَبْلُ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ» (البقره/91) ☀️
☀️ و چون به یهود گویند: به قرآن که خدا فرستاده ایمان آرید، پاسخ دهند که تنها به تورات که بر ما نازل شده ایمان آوریم، و به غیر تورات کافر می شوند، در صورتی که قرآن کتاب حق است و کتاب آنها را تصدیق می کند. بگو: اگر شما در دعوی ایمان به تورات راستگویید پس چرا پیغمبران پیشین را می کشتید؟ ☀️
❄️☀️❄️☀️❄️☀️❄️☀️❄️
🔰 امام حسن عسكری علیه السلام فرمود:
❌ رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: خداوند متعال به یهودیان خبر داد كه هر كس به #قرآن ایمان نیاورد، به تورات ایمان نداشته است؛ چرا كه خداوند متعال فرمان داده به هر دو ایمان آورند. پس ایمان به یكی را بدون #ایمان به دیگری نمی پذیرد.
❌ وانگهی خداوند ایمان به #ولایت علی بن ابی طالب علیه السلام را همچون ایمان به محمّد صلی الله علیه و آله واجب كرده است. از این رو هر كس بگوید: به پیامبری محمّد صلی الله علیه و آله ایمان آوردم و از ولایت علی بن ابی طالب علیه السلام سرباز زدم، در حقیقت به پیامبری محمّد ایمان نیاورده است.
✅ به آن هنگام كه خداوند متعال همه آفریدگان را در روز #قیامت بر میانگیزد، ندا دهنده پروردگارمان برای بازشناختن آفریدگان در ایمان و كفرشان ندا سر می دهد: اللهاكبر اللهاكبر و منادی دیگری ندا می دهد: در این سخن او را همراهی كنید؛ امّا دهریون و معطلیون، #گنگ می شوند و زبان هایشان از این سخن باز می ماند؛ حال آن كه دیگر كسان پاسخ می دهند و اینگونه دهریون و معطلیون با گنگی زبان از دیگر مردمان بازشناخته می شوند.
✅ سپس منادی می گوید: گواهی می دهم كه هیچ خدایی جز #الله نیست. آنگاه تمامی آفریدگان این سخن بگویند به جز مجوسیان و نصرانی ها و بت پرستانی كه به خداوند #شرک ورزیده اند. این بار آنها گنگ می شوند و اینگونه از دیگر كسان بازشناخته می شوند.
✅ سپس منادی می گوید: گواهی می دهم كه محمّد فرستاده خداوند است، آنگاه تمامی #مسلمانان این را بگویند به جز یهودیان و نصرانی ها و دیگر مشركان كه گنگ می مانند. در این هنگام منادی دیگری در میان عرصات قیامت ندا می دهد: اینان را به خاطر گواهی بر پیامبری محمّد صلی الله علیه و آله به سوی #بهشت رهسپار كنید. ناگهان ندایی از جانب خداوند متعال سر می رسد: نه، بلكه 🔅 «وَقِفُوهُمْ إِنَّهُم مَّسْئُولُونَ» (الصافات/24) «بازداشتشان نمایید كه آنها مسؤولند». 🔅
🌴 فرشتگانی كه خطاب به مؤمنان گفته بودند: اینان را به خاطر گواهی بر پیامبری محمّد به سوی بهشت رهسپار كنید، از پروردگار علّت توقف آنان را جویا می شوند.
⚠️ خداوند متعال ندا دهد: «وَقِفُوهُمْ إِنَّهُم مَّسْئُولُونَ» درباره ولایت #علی_بن_ابی_طالب علیه السلام و خاندان محمّد صلی الله علیه و آله، ای زنان و مردان بنده من! همانا شما را به گواهی دیگری در كنار گواهی بر پیامبری محمّد فرمان داده ام، ای فرشتگان! اگر به آن امر گواهی دادند، #پاداش ایشان را افزون كنید و در منزلگاه های نیكو سكنی دهید؛ در غیر این صورت گواهی آنها بر پیامبری محمّد و پروردگاری من سودی به ایشان نخواهد رساند، پس هر كس به آن گواهی دهد در زمره رستگاران است و هر كس گواهی ندهد در زمره هلاك شدگان است.
‼️ در آن میان كسی گوید: من بر ولایت علی بن ابی طالب گواه بودم و خاندان محمّد را دوست می داشتم؛ حال آن كه #دروغ می گوید و می پندارد چنین دروغی نجاتش می دهد. خداوند به او فرماید: به زودی علی علیه السلام را بر این امر گواه خواهیم گرفت، و تو ای ابا الحسن گواهی می دهی و می گویی: بهشت بر دوستداران من و #دوزخ بر دشمنان من گواه باشد.
🍃 در آن دم، نسیم بهشت بر هر آنكس كه راستگوست وزیدن گیرد و او را برگیرد و به اتاق ها و جایگاه های والای بهشت وارد سازد و در سرای لطف پروردگارش فرود آورد و آنجا هیچ خستگی و فرسودگی به او دست ندهد، و باد گرم و سوزان دوزخ و دود سه شاخه آن، كه هیچ سایبان و پناهگاهی در برابر شعله های دوزخ به همراه ندارد، بر آنكس كه دروغگوست تاختن گیرد و او را برگیرد و بالا كشاند و در #آتش دوزخ وارد سازد. 🔥
🌾 سپس رسول خدا صلی الله علیه و آله خطاب به علی علیه السلام فرمود: و این گونه تو سهم بهشت و #جهنم را تقسیم می كنی و می گویی: این كس برای من و این كس برای تو.
#حدیث #امام_شناسی #غدیر #اشهد_ان_علیا_ولی_الله
📚 تفسیر امام حسن عسکری علیه السلام / ص403 / ح275-276
🔥❄️ ای کاش من هم #رافضی بودم! ❄️🔥
✍🏻 به امام صادق علیه السلام عرض کردند:
❕امروز عمار دهنی نزد ابن ابی لیلی قاضی کوفه شهادت داد ، قاضی به عمار گفت: ای #عمار بلند شو ما تو را می شناسیم و #شهادت تو را نمی پذیریم ، زیرا تو رافضی هستی ، (ردکننده و متعصب).
🔷 عمار از جا بلند شد در حالی که بدنش می لرزید و صدای گریه اش بلند بود ، پس ابن ابی لیلی به او گفت: تو مردی از اهل #علم و حدیث هستی ، اگر از اینکه به تو گفتم رافضی هستی ناراحت شدی ، پس از رافض بودنت برائت کن که از برادران ما خواهی بود.
🔶 عمار به او گفت: آنچه که تو خیال می کنی نیست ،من هم بر تو گریه کردم و هم بر خودم ، اما اینکه بر خودم گریه کردم این است که تو به من نسبتی شریف دادی که من اهل آن نیستم ، اینکه به من گفتی «رافضی» وای بر تو به من امام صادق علیه السلام فرمود: اول کسی که به کلمه رافضه موسوم شدند ساحرانی در زمان موسی علی نبینا و آله و علیه السلام بودند که با مشاهده آیات از عصای موسی (ع) به حضرت موسی (ع) #ایمان آوردند ، و از حضرت موسی (ع) اطاعت نمودند و امر فرعون را رفض (انکار) نمودند ، و تسلیم هر بلائی که فرعون بر سرشان آورد شدند. لذا فرعون آنان را رافضه نامید زیرا آنان #دین فرعون را رفض (انکار) نمودند. پس رافضی کسی است که هر چه را که خداوند تعالی نمی پسندد رفض (انکار و رَد) کند و هر چه را که خداوند امر کند آن را انجام دهد ، پس (ای ابن ابی لیلی) در این زمان چنین فردی کجا پیدا می شود؟
🔷 پس بر خودم به جهت این #گریه کردم که از خداوند تعالی ترسیدم که از حال دل من آگاه شود که من این نام شریف (رافضی) را برای خودم پسندیدم ، لذا مورد سرزنش او قرار گیرم و بگوید: ای عمار! آیا تو هر چه نادرست و #باطل است آن را رفض (رد) نموده ای؟ آیا تو هر چه را که خدا دستور داده اوامر خداوند را اطاعت و عمل کردی؟ پس اگر من تسامحاً اطاعت نکرده باشم این باعث تنقیص و کم شدن درجاتم خواهد شد ، و اگر عمداً اطاعت نکرده باشم این باعث می شود که گرفتار #عذاب شدید بشوم ، مگر اینکه آنان را که دوست دارم (محمد و آل محمد صلی الله علیه و آله و سلم) برای من #شفاعت کنند.
🔶 اما گریه من بر تو برای این است که تو به جهت نامیدن من به اسمی که من اهل آن نبودم و تو #دروغ بزرگی به من نسبت دادی و برای خودت دری از عذاب شدید را گشودی زیرا شریف ترین ام را به ذلیل ترین فرد نسبت دادی ، پس بدن تو چگونه عذاب شدید را تحمل خواهد نمود به جهت این یک کلمه که گفتی؟!
🌻 سپس حضرت امام صادق علیه السلام فرمود: اگر بر عمار گناهانی بود بزرگتر از آسمان ها و زمین ها به جهت کلماتی که گفت محو و آمرزیده شد و از طرف پروردگار در مقابل هر یک از حسناتش به اندازه ی دانه ی خردل هم که باشد حسناتی افزوده که هزار برابر از این #دنیا بزرگتر است.
#حدیث #امام_شناسی #تلنگر #ولایت_پذیری #اهل_بیت علیهم السلام
📚 تفسیر امام حسن عسکری علیه السلام / ترجمه سید انوار الکاظم حسنی / ج1 / ص585-587
⚠️ تلنگری برای من .... بسیار می دانیم و کم عمل می کنیم! ⚠️
♦️ آنها هم دقیق پیامبر (ص) را می شناختند!! ♦️
🔰 محمد بن منكدر، از پدرش، از جدش نقل كرده است: وقتی «سید» و «عاقب»، دو اسقف نجران، در یك گروه سواره هفتاد نفره نزد پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم می رفتند، من با آنها بودم. آنگاه كه «كزز»، مسئول هزینه های آنها، در حال حركت بود، ناگهان قاطرش لغزید و وی گفت: بدبخت است كسی كه نزد او می روی. مقصودش #پیامبر (ص) بود.
❌ دوست او «عاقب» به او گفت: تو بدبخت و شكست خورده هستی.
❓ گفت: چرا و به چه دلیل؟
❌ گفت: چون تو، پیامبر اُمّی، احمد صلی الله علیه و آله را بدبخت نامیدی.
❓ گفت: تو از كجا می دانی؟
🔆🌎🌏🔆🔅🌼🔅🔆🌎🌏🔆
🌳 گفت: مگر در باب چهارم وحی نخوانده ای كه به #مسیح می گوید: به بنی اسرائیل بگو: چقدر نادان هستید! خودتان را با عطر خوشبو می كنید تا به وسیله آن در بین اهل #دنیا و خانواده خودتان خوشبو باشید. در حالی كه درون و باطنتان در نزد من است كه مانند مردار است. ای بنی اسرائیل! به پیامبر من #ایمان بیاورید، آن فرستاده امّی كه در آخر زمان دارای چهره ای نورانی و شتر سرخ موی است. آن كه #نور ، او را فرا گرفته است و دارای شخصیتی نیكو است و لباسی خشن بر تن دارد. از نظر من سرور گذشتگان است و گرامی ترین بازماندگان در نزد من؛ آن كه به سنتّ های من پایبند است و در #بهشت من جای دارد. او به خاطر من با دست خود با مشركان به مبارزه می پردازد. پس بنی اسرائیل را به او بشارت بده و به آنها امر كن كه او را گرامی بدارند و به یاری او بشتابند.
🌳 عیسی گفت: بارالها! بارالها! كیست این بنده پاكی كه قلبم او را دوست دارد ولی چشمم او را ندیده است؟
🌳 گفت: او از تو و تو از او هستی و او #داماد خاندان تو است. تعداد بچه هایش كم است، ولی زن های زیادی دارد. در جایی مهم در مكه، ساكن است. ابراهیم، نسل او را از زنی پربركت به دنیا آورده است. و او هووی مادر تو در بهشت است. او جایگاه مهمی دارد؛ چشم هایش می خوابد ولی قلبش بیدار است؛ #هدیه را می پذیرد ولی #صدقه قبول نمی كند. او حوضی دارد از كرانه و چاه #زمزم تا غروبگاه خورشید. دو چشمه از رحیق و تسنیم (شراب و آب گوارا) در آن جاری است. جام های شرابش به شمار ستارگان آسمان است. هر كس از آن جرعه ای بنوشد، هرگز تشنه نمی شود.
🌳 به این دلیل من او را بر دیگر انبیا برتری داده ام كه حرف و عمل و نهان و آشكارش یكی است. خوشا به حال او و خوشا به حال امّت او، آنان كه بر طبق آیین او زندگی می كنند و براساس #سنت او می میرند و به اهل بیت او گرایش دارند. آنها در امن و امان هستند و به آنها مؤمن هستند و اطمینان دارند و در خیر و بركت زندگی می كنند.
🌳 او در زمان قحطی و خشك سالی ظهور می كند. او مرا می خواند و آسمان، باران خود را بر او نازل می كند. تا این كه اثر بركات آن را در اطراف آن مشاهده می كند. من بر هر چیزی كه او دست خود را بر آن می گذارد، خیر و بركت می دهم.
🌳 گفت: خدایا اسمش را بگو! گفت: بلی، او احمد است و 🌸محمّد🌸، فرستاده من برای همه این مردم. او در شأن و منزلت از همه به من نزدیك تر است و در #شفاعت كردن از همه حاضرتر است. او مردم را به هر چه دوست می دارم، امر می كند و از هر چه مرا خوشایند نیست، نهی می نماید.
🔆🌎🌏🔆🔅🌼🔅🔆🌎🌏🔆
❓ دوستش به او گفت: چگونه از ما میخواهی كه از كسی كه صفاتش این است بگذریم؟
⭕️ گفت: احوالش را مشاهده می كنیم و به نشانه هایش نگاه می كنیم؛ اگر خودش بود، در این كار به او كمك می كنیم و با اموال خود، او را از اهل #دین ما باز می داریم، به طوری كه متوجه نشود ما هستیم. ولی اگر دروغگو باشد، مانع می شویم كه به خداوند عز و جل #دروغ ببندد.
❓ گفت: اگر علامات را در او دیدی، چرا از او پیروی نمی كنی؟
‼️ گفت: آیا ندیدی این قوم با ما چه كردند؟ به ما احترام گذاشتند و با ما #دوستی كردند و معابد را در اختیار ما گذاشتند و یاد ما را در آن جا گرامی داشتند. اما چگونه پسندیده است كه آدمی در دینی وارد شود كه در آن اشراف و بردگان یكی باشند؟
#حدیث #امام_شناسی #ولایت_پذیری #مباهله
📚 الاختصاص / شیخ مفید / ص112 (بخشی از حدیث مباهله)
🔅🌐 اهل بیت در پناه فتنه ها 🌐🔅
🔵 به ناچار باید آسیابی باشد که گمراهی را خرد کند ، و آنگاه که آن را خرد کرد بر روی قطب و مرکزش قرار می گیرد. بدانید که خرد کردن آن خالص شدنی خواهد داشت و #خالص شدن آن انتهای آن است ، و شکستن آن با خداست.
🔷 بدانید که من و نیکانِ فرزندانم و پاکانِ اصل و نَسَبم در کودکی بردبارترینِ مردم و در بزرگی داناترین آنان هستیم. پرچم #حق و هدایت با ماست. هرکس از آن پیش رود با گمراهی و #بدعت از دین خارج می شود ، و هر کس آن را خوار کند نابود می شود ، و هر کس همراه آن باشد به مقصد می رسد.
🔵 ما اهل بیتی هستیم که #علم ما از علم خداست ، و گفته ی ما از حکم راستِ خداوند است و گفتار راستگو را شنیده ایم.
🔷 اگر تابع ما شوید با روشنگری های ما #هدایت می شوید ، و اگر از ما رو بگردانید خداوند شما را به دست ما و یا آنچنان که بخواهد عذاب می کند. ما افق #اسلام هستیم که کُندرو خود را به ما می رساند و توبه کننده به سوی ما باز می گردد.
🔵 به خداقسم اگر نبود اینکه عجله می کردید و حق به تأخیر می افتاد به شما خبر می دادم که در جوانان #عرب و غیر عرب چه رخ خواهد داد. پس قبل از آنکه وقتش برسد از #اهل_بیت محمد صلی الله علیه و آله و سلم درباره ی علم سوال نکنید ، و هنگام تنگدستی از ایشان مال طلب نکنید تا در نتیجه نسبت #بخل به آنان ندهید چرا که در آنان بخل نیست.
🔷 مانند گلیم ملازِم خانه ها باشید و #عجول و فاش کننده ی اسرار نباشید. از اهل حق باشید تا به آن شناخته شوید و طبق آن یکدیگر را بشناسید. خداوند مردم را به قدرت خویش خلق نموده و فضائل را بین آنان طبق علمش قرار داده است. از میان آنان بندگانی را برای خویش انتخاب کرده تا به وسیله ی آنان #حجت را بر مردم تمام کند.
🔵 علامت کسانی را که ارج نهاده اطاعت خود ، و علامت آنان که مورد #اهانت قرار داده معصیتش قرار داده است. #ثواب اهل طاعت را شکفته رویی در خانه ی امن و بهشتی قرار داده که اهل آن وحشت نمی کنند ، و عذاب اهل معصیتش را آتشی قرار داده که از غضبش شعله ور است. خدا به ایشان #ظلم نکرده بلکه آنان به خودشان ظلم کرده اند.
🔷 ای مردم! ما اهل بیتی هستیم که خداوند به وسیله ی ما #دروغ را روشن می کند و روزگار پُر از سختی ها را به آسایش می رساند و بندِ ذلت را از گردنتان بر می دارد. خداوند با ما شروع و به ما ختم می کند.
🔵 از ما و دشمنانمان ، و هدایت ما و آنان ، و روش ما و آنان ، و #مرگ ما و آنان عبرت بگیرید. آنان با سستی شکم (امراض ناشی از پرخوری) و زخم و دُمَل می میرند ، ولی ما با ناراحتی شکم (در اثر مسمومیت) و کشته شدن و #شهادت از دنیا می رویم.
#حدیث #امام_شناسی #ولایت_پذیری
📚 اسرار آل محمد علیهم السلام / خوئینی / ص183-184
⏳ زمان: 20 روز بعد از عاشورای سال 61 هجری قمری
🏘 مکان: شام (دمشق)
#قسمت_چهارم (روشنگری)
🌵🌵🌵🌵🌵🌵🌵🌵🌵
◾️ حضرت سجاد علیه السلام آنقدر به این حماسه مفاخره آمیز ادامه داد تا اینکه صدای مردم به ضجه و #گریه بلند شد. چون #یزید ترسید مبادا فتنه بپا شود لذا دستور داد تا مؤذن شروع به #اذان کرد و سخن امام سجاد را قطع نمود.
▫️ وقتی مؤذن گفت: اللَّهُ أَکْبَرُ اللَّهُ أَکْبَرُ
▫️ حضرت سجاد فرمود: چیزی از #خدا بزرگتر نیست.
▫️ هنگامی که مؤذن گفت: أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ
▫️ علی بن الحسین فرمود: مو، پوست، گوشت و خون من به یگانگی خدا #شهادت می دهند.
▫️ موقعی که گفت: أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللَّهِ
▫️ در این حال امام سجّاد علیه السلام عمامه خویش را از سر برداشت و خطاب به مؤذّن گفت: تو را به حقّ #محمد ساکت باش تا من سخنی بگویم. آنگاه از بالای منبر خطاب به یزید فرمودند:
◾️ ای یزید! این پیغمبر، #جد من است و یا جد تو؟ اگر گویی جد من است، همه می دانند که #دروغ می گویی، و اگر جد من است پس چرا پدر مرا از روی ستم کشتی و مال او را تاراج کردی و #اهل_بیت او را به اسارت گرفتی؟! حضرت این جملات را گفت و دست برد و گریبان چاک زد و گریست و گفت:
◾️ به خدا سوگند اگر در #جهان کسی باشد که جدش رسول خداست، آن منم، پس چرا این مرد، پدرم را کشت و ما را مانند رومیان #اسیر کرد؟! آنگاه فرمود: ای یزید! این جنایت را مرتکب شدی و باز می گویی: محمد رسول خداست؟! و روی به قبله می ایستی؟! وای بر تو! در روز #قیامت جد و پدر من در آن روز دشمن تو هستند.
◾️ در این هنگام یزید فریاد زد که مؤذن اقامه بگوید! و آنگاه در میان مردم هیاهویی برخاست، بعضی نماز گزاردند و گروهی #نماز نخوانده پراکنده شدند.
🔻 ادامه دارد... 🔻
#حدیث #امام_شناسی #ماه_صفر
📚 بحارالانوار /ج45 / ص137-140