eitaa logo
•| عشق‌یعنی‌ایستادگی |•
1.4هزار دنبال‌کننده
6.6هزار عکس
2.6هزار ویدیو
346 فایل
«پریدن یادمون داده همون که ما رو باور داشت..!» ❤️ کانال ناشناسمون: @Ista_nashenas ••• تـبادلات: @Razaqi48 ••• ارتباط با مدیریت: @Razaqi48 ••• شرایط ِ کپی و..: @Sharayeet 🗓 Channel Created: 1397/12/27
مشاهده در ایتا
دانلود
زخمای این زمونه بی رحمه! کسی درداتو نه نمیفهمه!!! @hamed_istaism81 ❤️ @ista_ista ❤️
•| عشق‌یعنی‌ایستادگی |•
مـــعـــج‍ـــزه_عـــشـــق رمان ناب و محتوایی #معجزه_عشق پـــارتـــ👑56👑 من تمام مدت تو فکر بودم .
مـــعــ‍ـجــ‍ـزه_عـــشــ‍ـق رمان ناب و محتوایی پـــارتـــ🌹57🌹 -میدونستید رفته سوریه؟؟!! +اِ .. وااای من چقدر خسته ام برم یکم استراحت کنم. مادرم اینو گفت و رفت به سمت اتاقش .. -مامان؟؟!! پس جواب سوال من چی میشه؟؟!! +حالا که هم خسته ام هم لباسامو عوض نکردم اومدم میگم برات .. برو به کارات برس!! -چشم شما بربد استراحت کنید ‌‌.. مادرم رفت به اتاقش و من موندم و یک عالم سوال بی جواب! رفتم سراغ وسایلم که مرتبشون کنم .‌ ولی هرکاری میکردم این سوالا از ذهنم نمیرفت .. همش له این فکر میکردم که اگر نادرم راضی نشه که برم .. وااای😨😨😵😱😱 اونموقع چیکار کنم؟؟!! خدایا خودت راضیشون کن .. هم پدرمو .. هم مادرمو از فاطمه خانم خیالم راحت بود ..‌ چون موافقتشونو اعلام کرده بودن .. ولی اجازه مادر و پدرم خیلی برام مهم بود .. ... مادر حامد: اومدم تو اتاقم نشستم روی تخت .. چطوری به حامد بگم من میدونستم صمیمی ترین دوستش رفته سوریه و داشته میمرده ولی بهش نگفتم .. میدونم حامد از اون بچه هایی نیست که داد بزنه و قهر کنه و ... ولی میدونم خیلی ناراحت میشه!! اصلا من چطوری راضی بشم به رفتنش!!! تنها بچمو بفرستم جایی که هر لحظه ممکنه جونش در خطر باشه اونم با اجازه خووودم!!! به اینا فکر میکردم و اروم اروم قطرات اشکم میریخت روی گونه هام! نمیتونستم بلند گریه کنم و گرنه صدای هق هق ام تا آسمون هفتم میرفت! نمیخواستم حامد و ناراحت کنم .. از طرفی هم اگر نزارم بره به خدا چه جوااابی بدم؟؟!! واااای😭😭😭 چه دوراهی سختی روبرومه!! چکار باید بکنم؟؟!! همین خدا میتونست خیلی وقت پیش حامدمو از من بگیره!! امانتش بود پیشم! درسته من خوب امانت داری نکردم .. ولی خودش حواسش بود! خدایا .. آخ من باید چه کاری بکنم؟؟! امیرم مثل من راضی نیست!!! اگر خودم هم راضی بتونم بکنم خودمو .. امیرو چیکار کنم؟؟!! هرکس ندونه من میدونم امیر واسه بدنیا اومدن حامد چقدر نذر و نیاز کرد .. با اینکه من اصلا اونموقع قبول نداشتم خدارو ولی امیر نا امید نشد! کلی دعا و نذر و ... کرد تا خدا حامد و داد به ما!!! ... حامد: همه کارام و کردم و تا به ساعت نگاه کردم دیدم دو سه دقیقه مونده به نماز .. سریع رفتم✨وضو✨گرفتم و صبر کردم تا پخش اذان از تلویزیون تموم بشه! بعدش سجادمو پهن کردم و نماز مغرب و عشامو خوندم! چه نمازی بود .. ذهنم آروم شد! بعد از نماز رفتم میز شامو چیدم! سالاد شیرازی درست کردم .. اینو از پدرم یاد گرفته بودم! ... داشتم غذا رو میکشیدم که پدرم اومد! -سلام باباجووون😃 خدا قوت +سلام پسرم ممنونم خسته نباشی .. غذا رو تو درست کردی؟؟!!! -سلامت باشید باباجون من با کمک علی درستش کردم! یعنی ببشترشو علی درست کرد😅 +خب بازم خسته نباشی! از علی آقا هم تشکر کن! -چشم حتما! +خب حالا غذا رو بکش تا من برم لباسمو عوض کنم . مادرت تو اتاقه؟؟!! -چشم ‌.. بله مامانم تو اتاقه!! ... میز شام رو چیدم و مامان و بابا رو صدا زدم . دوتاشون پکر بودن! چرا یک دفعه ای اینطوری شده بودن؟؟!! یعنی چی شده بود؟!!!! پـــایٕـــان پـــارتـــ٫57٫ ❤️عشق❤️ ✍: نویسنده/ یک ایستاده 😍 @ISTA_ISTA ❤️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
#نوشته تک ستاره ی عرصه ی موسیقی مبارزه😌😎✌ #حامد_زمانی ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ طراح: منصوره✌️ ✅ #حامد_زمانی #هوادارانه 🌹 @ISTA_ISTA ❤️
#نوشته آخـــریـــن_قـــدم چت یکی از رفقای عزیزم و بنده! پروفایل @ISTA_ISTA
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
#نوشته آخـــریـــن_قـــدمـــ چت بنده و یکی از رفقای عزیزم #حامد_زمانی #آخرین_قدم ادمین_ساخت @ISTA_ISTA
Hamed Zamani - labbak(128).mp3
4.41M
اصلا حرم ناموس ما شیعست! ناموس آدم تو دلش جاشه!! 🎶 @ISTA_ISTA 🎶
#نوشته چت من و یکی از دوستان عزیزم! پ.ن. به طور کل ما فقط متن آهنگ چت میکنیم!!! 😂😂😂😂😂 #حامد_زمانی #زیبایے_عشق ❤️ @ISTA_ISTA 😍
#نوشته هرکی میرسه به زیبایی عشق دیگه زیباییشو جار نمیزنه!!! #حامد_زمانی #زیبایے_عشق @ISTA_ISTA
#نوشته برای آخرین نفس بخون ترانه ای! که باید از تو بگذرم به هر بهانه ای! #حامد_زمانی #آخرین_قدم #ادمین_ساخت @hamed_istaism81 @ista_ista
بریم سراغ جوابمون به نظرسنجی👇👇👇👇
یکی از دوستان زحمت کشیدن و در این موضوع به بنده کمک میکنند
عَہـد ڪُݩ بآ وَلـے‌ِعَصـر مُعٰاصِـر باشٖے... ❤️ @ISTA_ISTA 🎶
•| عشق‌یعنی‌ایستادگی |•
مـــعــ‍ـجــ‍ـزه_عـــشــ‍ـق رمان ناب و محتوایی #معجزه_عشق پـــارتـــ🌹57🌹 -میدونستید رفته سوریه؟؟
مـــعـــجـــزه_عـــشـــق رمان ناب و محتوایی پــــارتـــ💞58💞 یعنی چی شده بود؟؟!!! ترجیح دادم نپرسم .. چون حدس میزدم مشکلشون چیه! 💭حتما تو این فاصله که با هم تو اتاق بودن صحبت کردن!! اخه خدایا چرا راضی نمیشدن؟؟!!😔 ... هر طور بود باید حالشونو عوض میکردم! به مامانم نگاه کردم و گفتم: -راستی مامانجون قراری که با خانواده تهرانی واسه نامزدیمون گذاشته بودین واسه جمعه این هفتست؟؟! +اره پسرم دیگه نزدیکم هست😌 آماده هستی؟؟!! -اوه اوه .. شما دارید آمادم میکنید دیگه!!😄 +وااا من چرا؟؟!! -چون همین غذایی که داریم میخوریم رو گفتید من آماده کنم دیگه!!😉 +باید یاد بگیری خووو😀 -اونکه بله .. گردن ما در برابر شما از مو باریکتره!😉😁 +بایدم باااشه😠😉 -😂😂😂😂😂😂😂 🔹موفق شدم حالشونو عوض کنم .. حالا دیگه هر دوشون خنده رو لباشون بود🔹 +اجازه میدی غذامونو بخوریم؟؟!!❓ -بــللله .. اجازه مام دست شماست💯 +میشه نباشه؟؟!!😠😉 -نهههههه اصلا😨😂😂😂 خب حالا بفرمایید بخورید ‌‌.. امید وارم خوشتون بیاد😋😊 +آفرین .. تا ببینیم!!😎😏 و شروع کردیم به غذا خوردن ..🍝🍝🍝 بعد از غذا خودم پا شدم و ظرفارو جمع کردم و شستم. نذاشتم مادرم پاشه و کاری بکنه .. براشون چایی ریختم و بردم!☕️ یکمم کنارشون نشستم و ساعت یازده خداحافظی کردم و تنهاشون گذاشتم .. دلم میخواست یکم قدم بزنم. رفتم بیرون و حدود یک ساعتی قدم زدم .. آخرای پاییز بود . نم نمکی 💦💦 بارونم میومد! .. ساعت ۱۲ اومدم خونه! مامان و بابام خوابیده بودن!😴😴 منم رفتم توی اتاقم و خوابیدم .. امروز چهارشنبه بود .. فردا پنجشنبست .. پس فردا جمعست .. پس دوروز تا محرم شدنمون مونده بود!! تو همین فکرا بودم که خوابم برد!!😴 ... صبح با صدای پدرم بیدار شدم. خیلی وقت بود صبحا نمیومد بیدارم کنه! آخه زودتر میرفت سرکار! با انرژی زیاد از جام بلند شدم و رفتم توی آشپزخونه .. سلام کردم و رفتم دست و رومو شستم!! عجیب بود امروز پدرم نرفته بود شرکت!! مادرم هم نشسته بود سر میز! 😳وااای خدایا چرا اینا اینطوری شدن امروز؟؟!!😳 همه چیز فرق کرده!! ... با همین فکرا صبحونمو خوردم. میخواستم برم بهشت زهرا! خیلی وقت بود نرفته بودم! باید میرفتم و با دوست شهیدم صحبت میکردم .. اخه از فردا مسئولیت مهمی رو قرار بود به دوش بکشم!! صبحونمو که خوردم؛اومدم میزو جمع کنم که مادرم گفت لازم نیست و خودمون جمع میکنیم!!! منم نخواستم رو حرفش حرفی بزنم!! پس اومدم تو اتاقم و لباسهام رو عوض کردم!! پـــایـــان پــــارت٫58٫ ❤️عشق❤️ ✍:نویسنده/یک ایستاده 💗 @ISTA_ISTA
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
#نوشته چت بنده و یکی از دوستانم ❤️عـــشـــق_پـــاك❤️ #حامد_زمانی #پروفایل ادمین_ساخت @hamed_istaism81 @ISTA_ISTA
#نوشته چت ادمین و یکی از رفقای عزیزش #پروفایل #شمشیر #حامد_زمانی ادمین_ساخت @hamed_istaism81 @ISTA_ISTA
#نوشته برای آخرین نفس بخون ترانه ای که باید از تو بگذرم به هر بهانه ای! #پروفایل #آخرین_قدم #ادمین_ساخت @hamed_istaism81 @ISTA_ISTA
❤گویَند که هیچ سَراَنجام نَدارید شُما❤ ❤ماییم که بی هیچ سَراَنجام خوشیم❤ منبع: @hamedzamanifan2 در ایتا! @ista_ista
از هر طرف بر قلبمان زخمی است . زخمی که آهش سخت میگیرد . آهی که دامن گیر نامردان . آهی که تاج و تخت میگیرد منبع: @hamedzamanifan2 در ایتا! @ISTA_ISTA
هدایت شده از سلاح ایستادگی✌️
بسم الله الرحمن الرحیم سلام خدمت همه دوستان... قبل اینکه یه توضیحی راجب خودم بدم،و چون فکر می کنم کلیپی که قراره منتشر کنم، انقدر ساده و مفهوم هست که نیاز به توضیح نداره؛و شاید یه اعلام همکاری و یه حرکت بزرگ ،بدور از هر بزرگْ ادمینِ فن پیج و طرح های سازمانی بهم ریخته باشه، میخوام راجب این حرکتی که کردم، حرف بزنم؛ که میخوام ادامش با بچه ها باشه. حرکتی که دلم میخواد خود همین بچه هایی که پای زحمت های جناب نشستن و ایستادگی کردن و رسانه ای بودن و جنگیدن و.... خودشون بکنند.. خودشون بیان توی این وضع و اوضاع جلوگیری بکنند از هر اتفاقی که ساده ترینش هست. تا برسد به که بزرگ ترینشون هست ( اصلا به اینجا نرسیدیم، ولی اگه بذاریم بمونه خودمون با دستای خودمون این کار و کردیم) همه شما حواستون جمع تر از منه که فضامون رسانه ای است، خییلی راحت با یک نشر بی مورد و ساده می تونیم بدترین و بهترین رو رغم بزنیم.. هر اتفاقی که الان میفته، جنجالی که پیش میاد (بزرگش نمی کنم) ، اصلا بحثی که به وجود میاد و به آقای بیدهندی ( برسام) گفته میشه و سوال های به نظرم بی جواب میمونه چون دیگه اون جواب درسته و اصلیه و کامله نیست.. حالا این رو بگم که: خودمون باید حلش کنیم( گرچه اتفاقی که افتاده این شبهه های زیاد و بدون جواب که جوابگوش آقای برسام نیست) تا زمانی که از اونا بخواییم جوابگو باشن اون فرصت طلبا راه خودشون و رفتن و از ما جلو تر افتادن... دوستان بعضی از بچه ها رفتن، ریزش بی مورد داشتیم.. تزلزل از بچه ها نبوده، نهه، موقعیت طوری شده که خییلی ها زمینه داشتن برن....
هدایت شده از سلاح ایستادگی✌️
چون اَنگِ "تو ایستاده نیستی بهشون خورد و تو بعضی دعوا ها... قبلا اینا کم بود کوچیک بود و خییلی چیز های دیگه که دیگه باعث شد جذابیت این فضا و محبت بچه ها براشون از بین بره و باعث رفتنشون بشه.. اما الان خودتون بگید.... خییلی چیزها بزرگ شد که نباید میشد و خییلی چیزها بی اهمیت واقع موند که نباید می موند.. ازهمتون میخوام حالا یابه عنوان درد دل و یا نظر پیشنهاد و مهم تر از همه خودتون ببینید الان تو چه وضعیتی هستیم نسبت به قبل و دیدگاهتون رو بگید بحث می کنیم نظر ها رو تو کانال میذاریم... ( گروه نزدم چون دوست ندارم خودم دعوا برا خواهرام بسازم) این کانال فعلا فقط و فقط مخصوص خواهران چون بنظرم ما الان بهتر از برادرا می تونیم این جبهه ای که داره به وجود میاد رو به دست بگیریم.. بی تفاوت نشینید خواهشا ایستاده گری و غیرت ايستادگیتون و نشون بدید قسم میخورم اصلا سعی به بزرگ نمایی نداشتم و کاملا صادق در پس اطلاعات یک ساله ام نوشتم ( نمیخوام ادعا دو سال بکنم که تحقیق کردم و).. من کوچیک تر از اونی هستم که بخوام حرفی بزنم ولی یکسال علی رغم میل باطن از بالا نشستم نگاه کردم لذت نشراهنگ و لایو و... همه رو کنار گذاشتم تا بیام این حرف ها رو بزنم منتظر در کنار ام.. هر سوالی دارید جوابگو هستم.. اگر دوست داشتید راجب خودمم توضیح میدم
هدایت شده از سلاح ایستادگی✌️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کنفرانس_مجازی_یه_ایستاده با کمترین امکانات... #لابی #لابی_چیست؟ #چطور_لابی_میگیرن؟ #foyer #lobbying