غدیر.pdf
حجم:
2.38M
هدایت شده از روش مطالعه، تحقیق و نگارش
#نامه به #معلم_ریاضی ام که در دوره #راهنمایی اخلاق و حساب را با هم به ما یاد داد. #حسین_صفره تاریخ نامه. 10/30/ 1381 است.
⏱ #نماز_اوّل_وقت
#حدیث
1)عَنْ قُتَيْبَةَ الْأَعْشَى عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ: إِنَّ فَضْلَ الْوَقْتِ الْأَوَّلِ عَلَى الْآخِرِ كَفَضْلِ الْآخِرَةِ عَلَى الدُّنْيَا. (كافي، ج3، ص274)
حضرت صادق علیه السلام فرمود: برتری نماز اول وقت بر نماز آخر وقت، همچون برتری آخرت بر دنیاست.
2)عَنْ زُرَارَةَ قَالَ: قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ علیه السلام: اعْلَمْ أَنَّ أَوَّلَ الْوَقْتِ أَبَداً أَفْضَلُ، فَعَجِّلْ بِالْخَيْرِ مَا اسْتَطَعْتَ. (كافي، ج3، ص274-275)
حضرت #باقر علیه السلام به زرارۀ فرمود: بدان! همیشه نماز اوّل وقت برتر است، پس تا می توانی در این کار خیر شتاب کن.
3)عَنِ الصّادِقِ علیه السلام قَالَ: فَضْلُ الْوَقْتِ الْأَوَّلِ عَلَى الْأَخِيرِ خَيْرٌ لِلْمُؤْمِنِ مِنْ وُلْدِهِ وَ مَالِهِ. (مكارم الأخلاق، ص301)
حضرت صادق علیه السلام فرمود: براى مؤمن، فضیلت (و فایده اختیار کردنِ) نماز اوّل وقت بر نماز آخر وقت، از مال و فرزندش بيشتر است.
4)عَنْ زُرَارَةَ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي جَعْفَرٍ علیه السلام: أَصْلَحَكَ اللَّهُ! وَقْتُ كُلِّ صَلَاةٍ أَوَّلُ الْوَقْتِ أَفْضَلُ أَوْ أَوْسَطُهُ أَوْ آخِرُهُ؟ فَقَالَ: أَوَّلُهُ، إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ صلّی الله علیه و آله قَالَ: إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يُحِبُّ مِنَ الْخَيْرِ مَا يُعَجَّلُ. (كافي، ج3، ص274)
زرارۀ گفت: به حضرت #صادق علیه السلام عرض کردم: خدا خیرت دهد! برای هر نماز، کدام وقت افضل است، اوّل، یا وسط یا آخر وقت؟ فرمود: اوّلِ آن. رسول خدا صلّی الله علیه و آله می فرمود: همانا خداوند عزّوجلّ آن کار خیری را دوست دارد که در آن عجله شود.
✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
✳️ مرحوم آیت الله #حائری_شیرازی در #تمثیلی فوقالعاده زیبا این #سنت_خداوندی را چنین تبیین مینمایند:
👈 اگر #سینی_چای را جلوی شما گرفتند؛ شما یک استکان برداشتی دادی به کناریت، یکی دیگر برداشتی برای شخص دیگر، یکی دیگر برای شخص دیگر و... تا وقتی از سینی استکان برمیداری برای دیگری، سینی را در مقابل شما نگه میدارند؛
اما اگر سینی را آوردند و برای خودت برداشتی سینی را میبرند برای دیگری؛
عطای خدا هم چنین است
اگر از #عطای_خدا به خودت، به دیگران هم دادی، سینی عطا را از مقابلت بر نمیدارند؛
هم حاجت خود را رفع میکنی، هم سبب رسیدن عطای خدا به #دیگران هم میشوی؛
به جای آنکه دستت جلوی خلق دراز باشد (با ذلت و منت و ...) دستت با #عزت در سینی عطای خداست و به دستت #خیر نیز برای دیگران جاری میشود.
#مهرتان_ پایدار
⏱ #نماز_اوّل_وقت
عَنْ أَبِي بَصِيرٍ قَالَ: سَمِعْتُ أَبَا جَعْفَرٍ علیه السلام يَقُولُ: كَانَ عَلَى عَهْدِ رَسُولِ اللَّهِ صلّی الله علیه و آله مُؤْمِنٌ فَقِيرٌ شَدِيدُ الْحَاجَةِ مِنْ أَهْلِ الصُّفَّةِ، وَ كَانَ مُلَازِماً لِرَسُولِ اللَّهِ صلّی الله علیه و آله عِنْدَ مَوَاقِيتِ الصَّلَاةِ كُلِّهَا، لَا يَفْقِدُهُ فِي شَيْءٍ مِنْهَا، وَ كَانَ رَسُولُ اللَّهِ صلّی الله علیه و آله يَرِقُّ لَهُ وَ يَنْظُرُ إِلَى حَاجَتِهِ وَ غُرْبَتِهِ، فَيَقُولُ: يَا سَعْدُ! لَوْ قَدْ جَاءَنِي شَيْءٌ لَأَغْنَيْتُكَ. قَالَ: فَأَبْطَأَ ذَلِكَ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ صلّی الله علیه و آله، فَاشْتَدَّ غَمُّ رَسُولِ اللَّهِ صلّی الله علیه و آله لِسَعْدٍ، فَعَلِمَ اللَّهُ سُبْحَانَهُ مَا دَخَلَ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ مِنْ غَمِّهِ لِسَعْدٍ، فَأَهْبَطَ عَلَيْهِ جَبْرَئِيلَ علیه السلام وَ مَعَهُ دِرْهَمَانِ، فَقَالَ لَهُ: يَا مُحَمَّدُ! إِنَّ اللَّهَ قَدْ عَلِمَ مَا قَدْ دَخَلَكَ مِنَ الْغَمِّ لِسَعْدٍ، أَ فَتُحِبُّ أَنْ تُغْنِيَهُ؟ فَقَالَ: نَعَمْ. فَقَالَ لَهُ: فَهَاكَ هَذَيْنِ الدِّرْهَمَيْنِ فَأَعْطِهِمَا إِيَّاهُ وَ مُرْهُ أَنْ يَتَّجِرَ بِهِمَا. قَالَ: فَأَخَذَ رَسُولُ اللَّهِ صلّی الله علیه و آله ثُمَّ خَرَجَ إِلَى صَلَاةِ الظُّهْرِ، وَ سَعْدٌ قَائِمٌ عَلَى بَابِ حُجُرَاتِ رَسُولِ اللَّهِ صلّی الله علیه و آله يَنْتَظِرُه. فَلَمَّا رَآهُ رَسُولُ اللَّهِ صلّی الله علیه و آله قَالَ: يَا سَعْدُ! أَ تُحْسِنُ التِّجَارَةَ؟ فَقَالَ لَهُ سَعْدٌ: وَ اللَّهِ مَا أَصْبَحْتُ أَمْلِكُ مَالًا أَتَّجِرُ بِهِ! فَأَعْطَاهُ النَّبِيُّ صلّی الله علیه و آله الدِّرْهَمَيْنِ وَ قَالَ لَهُ: اتَّجِرْ بِهِمَا وَ تَصَرَّفْ لِرِزْقِ اللَّهِ. فَأَخَذَهُمَا سَعْدٌ وَ مَضَى مَعَ النَّبِيِّ صلّی الله علیه و آله حَتَّى صَلَّى مَعَهُ الظُّهْرَ وَ الْعَصْرَ، فَقَالَ لَهُ النَّبِيُّ صلّی الله علیه و آله: قُمْ فَاطْلُبِ الرِّزْقَ، فَقَدْ كُنْتُ بِحَالِكَ مُغْتَمّاً يَا سَعْدُ! قَالَ: فَأَقْبَلَ سَعْدٌ لَا يَشْتَرِي بِدِرْهَمٍ شَيْئاً إِلَّا بَاعَهُ بِدِرْهَمَيْنِ، وَ لَا يَشْتَرِي شَيْئاً بِدِرْهَمَيْنِ إِلَّا بَاعَهُ بِأَرْبَعَةِ دَرَاهِمَ، فَأَقْبَلَتِ الدُّنْيَا عَلَى سَعْدٍ فَكَثُرَ مَتَاعُهُ وَ مَالُهُ، وَ عَظُمَتْ تِجَارَتُهُ، فَاتَّخَذَ عَلَى بَابِ الْمَسْجِدِ مَوْضِعاً وَ جَلَسَ فِيهِ، فَجَمَعَ تِجَارَتَهُ إِلَيْهِ، وَ كَانَ رَسُولُ اللَّهِ صلّی الله علیه و آله إِذَا أَقَامَ بِلَالٌ لِلصَّلَاةِ يَخْرُجُ وَ سَعْدٌ مَشْغُولٌ بِالدُّنْيَا لَمْ يَتَطَهَّرْ وَ لَمْ يَتَهَيَّأْ كَمَا كَانَ يَفْعَلُ قَبْلَ أَنْ يَتَشَاغَلَ بِالدُّنْيَا، فَكَانَ النَّبِيُّ صلّی الله علیه و آله يَقُولُ: يَا سَعْدُ! شَغَلَتْكَ الدُّنْيَا عَنِ الصَّلَاةِ! فَكَانَ يَقُولُ: مَا أَصْنَعُ أُضَيِّعُ مَالِي، هَذَا رَجُلٌ قَدْ بِعْتُهُ فَأُرِيدُ أَنْ أَسْتَوْفِيَ مِنْهُ، وَ هَذَا رَجُلٌ قَدِ اشْتَرَيْتُ مِنْهُ فَأُرِيدُ أَنْ أُوفِيَهُ. قَالَ: فَدَخَلَ رَسُولَ اللَّهِ صلّی الله علیه و آله مِنْ أَمْرِ سَعْدٍ غَمٌّ أَشَدُّ مِنْ غَمِّهِ بِفَقْرِهِ، فَهَبَطَ عَلَيْهِ جَبْرَئِيلُ علیه السلام فَقَالَ: يَا مُحَمَّدُ، إِنَّ اللَّهَ قَدْ عَلِمَ غَمَّكَ بِسَعْدٍ، فَأَيُّمَا أَحَبُّ إِلَيْكَ، حَالُهُ الْأُولَى أَوْ حَالُهُ هَذِهِ؟ فَقَالَ لَهُ النَّبِيُّ صلّی الله علیه و آله: يَا جَبْرَئِيلُ، بَلْ حَالُهُ الْأُولَى قَدْ أَذْهَبَتْ دُنْيَاهُ بِآخِرَتِهِ. فَقَالَ لَهُ جَبْرَئِيلُ علیه السلام: إِنَّ حُبَّ الدُّنْيَا وَ الْأَمْوَالِ فِتْنَةٌ وَ مَشْغَلَةٌ عَنِ الْآخِرَةِ، قُلْ لِسَعْدٍ: يَرُدُّ عَلَيْكَ الدِّرْهَمَيْنِ اللَّذَيْنِ دَفَعْتَهُمَا إِلَيْهِ، فَإِنَّ أَمْرَهُ سَيَصِيرُ إِلَى الْحَالَةِ الَّتِي كَانَ عَلَيْهَا أَوَّلًا. قَالَ: فَخَرَجَ النَّبِيُّ صلّی الله علیه و آله فَمَرَّ بِسَعْدٍ فَقَالَ لَهُ: يَا سَعْدُ! أَ مَا تُرِيدُ أَنْ تَرُدَّ عَلَيَّ الدِّرْهَمَيْنِ اللَّذَيْنِ أَعْطَيْتُكَهُمَا؟ فَقَالَ سَعْدٌ: بَلَى وَ مِائَتَيْنِ. فَقَالَ لَهُ: لَسْتُ أُرِيدُ مِنْكَ يَا سَعْدُ إِلَّا الدِّرْهَمَيْنِ، فَأَعْطَاهُ سَعْدٌ دِرْهَمَيْنِ. قَالَ: فَأَدْبَرَتِ الدُّنْيَا عَلَى سَعْدٍ حَتَّى ذَهَبَ مَا كَانَ جَمَعَ وَ عَادَ إِلَى حَالِهِ الَّتِي كَانَ عَلَيْهَا. ( #كافي، ج5، ص312- 313) #حدیث
#ابو_بصير از حضرت امام #محمدباقر عليه السلام روايت میكند كه فرمود: در زمان #رسول_خدا صلّى الله عليه و آله #مؤمن تنگدست بسيار نيازمندى از اهل صفه به نام #سعد بود كه همه نمازهايش را بدون استثنا همراه رسول خدا صلّى الله عليه و آله می خواند. رسول خداصلى الله عليه و آله با مشاهده تهيدستى و غريبى او، دلش به حال وى میسوخت و میفرمو
د: اى سعد! اگر چيزى به دستم رسيد، تو را بی نياز خواهم كرد. مدّتى گذشت و چيزى به دست رسول خدا صلّى الله عليه و آله نرسيد. اين وضعيت بر اندوه وى نسبت به سعد افزود. خداوند سبحان با آگاهى از اندوه رسول خدا صلّى الله عليه و آله نسبت به سعد، جبرئيل را با دو درهم بر رسول خدا صلّى الله عليه و آله فرستاد و به آن حضرت گفت: اى محمد! همانا خداوند از اندوه تو براى سعد آگاه است. آيا دوست دارى او را بی نياز كنى؟رسول خدا صلّى الله عليه و آله فرمود: بله. جبرئيل گفت: اين دو درهم را بگير، به سعد ببخش و به او دستور بده با آنها تجارت كند. رسول خدا صلّى الله عليه و آله آن دو درهم را گرفت و براى نماز ظهر بيرون آمد. سعد نزديك درِ خانه رسول خدا صلى الله عليه و آله منتظر وى بود. رسول خدا صلى الله عليه و آله با مشاهده سعد فرمود: اى سعد! آيا میتوانى خوب تجارت كنى؟ سعد گفت: به خدا سوگند تا كنون مالى نداشتهام كه با آن تجارت كنم. رسول خدا صلّى الله عليه و آله دو درهم را به وى داد و فرمود: با اين دو درهم تجارت و روزى خدا را به سوى خود جذب كن. سعد دو درهم را گرفت و نماز ظهر و عصر را همراه رسول خدا صلى الله عليه و آله خواند. پس از نماز عصر، #رسول_خدا صلى الله عليه و آله به وى فرمود: اى سعد! در جستجوى روزى به پاخيز، كه من نسبت به تو اندوهگينم. سعد وارد بازار شد. هر چه را به يك درهم میخريد به دو درهم میفروخت، و هر چه را به دو درهم میخريد به چهار درهم مىفروخت. به اين صورت دنيا به سعد روى آورد، و مال و ثروتش زياد شد و تجارتش بالا گرفت. وى نزديك مسجد جايى گرفت و در آنجا مشغول تجارت گرديد. وقتى بلال اذان میگفت، رسول خدا صلّى الله عليه و آله براى نماز بيرون مىآمد، ولى سعد بر خلاف گذشته مشغول دنيا بود و هنوز وضو نگرفته بود و آماده نماز نشده بود. رسول خداصلى الله عليه و آله به وى فرمود: اى سعد! دنيا تو را از نماز بازداشت. سعد میگفت: چه كنم؟ آيا مالم را تباه كنم؟ به اين يكى جنس فروخته ام و میخواهم پولش را بگيرم و از آن يكى جنس خريدهام و میخواهم پولش را به وى بپردازم. مشاهده وضعيت سعد براى رسول خدا صلى الله عليه و آله اندوه بارتر از مشاهده تنگدستى و فقر وى در گذشته بود. از اين رو جبرئيل بر رسول خدا صلّى الله عليه و آله فرود آمد و گفت: اى محمد! خداوند از اندوه تو نسبت به سعد آگاه است. وضعيت گذشته وى براى تو محبوبتر است يا وضع كنونى او؟ رسول خدا صلّى الله عليه و آله فرمود: اى جبرئيل! بلكه وضع گذشته وى براى من محبوبتر است. دنياى سعد آخرتش را بر باد داد. جبرئيل گفت: همانا دوستى دنيا و اموال، فريبنده و باعث فراموشى آخرت است. به سعد بگو: دو درهمى را كه به وى دادى به تو بازگرداند؛ چرا كه كارش را به سرعت به وضعيت گذشته بازمیگرداند. وقتى رسول خدا صلّى الله عليه و آله بيرون رفت و با سعد ديدار كرد، به وى گفت: اى سعد! آيا نمیخواهى دو درهمى را كه به تو دادم به من بازگردانى؟ سعد گفت: آرى؛ بلكه به جاى آن دو درهم، دويست درهم میدهم. رسول خدا صلّى الله عليه و آله فرمود: اى سعد! من فقط آن دو درهم را میخواهم. سعد دو درهم به رسول خدا صلّى الله عليه و آله داد. پس از آن دنيا از سعد روى گرداند تا همه اموالش از دست رفت و به همان وضعيت پيشين بازگشت.
✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»