eitaa logo
معارف اسلامی
575 دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
2.3هزار ویدیو
237 فایل
@drhosseins برای ارتباط با مدیر کانال از این آی دی استفاده کنید.
مشاهده در ایتا
دانلود
چهل حدیث از حضرت زهرا س.pdf
612.1K
از حضرت فاطمه سلام الله علیها
💯 سنت‌های معنوی با تجربه به دست نمی‌آید 📝 حجت‌الاسلام والمسلمین محسن عباسی ولدی در درس‌گفتار «مبانی رشد و تربیت اسلامی‌؛ با رویکرد قرآنی و روایی» بیان داشت؛ ❇️ یکی از زیر مجموعه‌های بحث ربوبیت کلی عالم، سنت‌های معنوی است، سنت‌های معنوی، قانون‌های حقیقی هستند و به صورت مستقیم در تربیت مؤثرند. اگر کسی درباره سنت‌های معنوی علم نداشته باشد نمی‌تواند نقشه تربیت بریزد. ❇️ سنت‌های معنوی با تجربه به دست نمی‌آید و تنها راه آگاهی از سنت‌های معنوی، وحی است. وحی یعنی پیام همان ربّی که جاعل همین قانون‌ها و سنت‌های معنوی است. ❇️ شاید بشود برای برخی از سنت‌های معنوی، توجیه مادی پیدا کرد؛ امّا برای همه آن‌ها نمی‌شود چنین توجیهاتی یافت. ❇️ به عنوان مثال امام صادق(ع) فرمودند «مَنْ يَمُوتُ بِالذُّنُوبِ أَكْثَرُ مِمَّنْ يَمُوتُ بِالْآجَالِ، وَ مَنْ يَعِيشُ بِالْإِحْسَانِ أَكْثَرُ مِمَّنْ‏ يَعِيشُ‏ بِالْأَعْمَارِ؛ کسانی که به خاطر گناهان می‌میرند، بیشتر از کسانی هستند که با سررسیدن اجل از دنیا می‌روند و کسانی که با نیکی کردن زندگی می‌کنند، بیشتر از کسانی هستند که با عمر طبیعی زندگی می‌کنند.»(الأمالی (طوسی)، ص 305) ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽 در کشور یک جوان تصمیم می گیرد کار عجیب و خطرناکی را انجام بدهد و تمام مراحل کار را با یک دوربین ضبط می‌کند. 🔸این جوان در بین همشهریان مذهب که در بین آنها حتی افراد متمایل به داعش و همچنین سنی مذهب هایی که گرایش داعشی ندارند اما پایبندی مذهبی قوی دارند برخورد می‌کند. 🔸این جوان نزد همشهریان سنی مذهب، خودش را یک جوان نشان می‌دهد که بدنبال مکانی برای انجام فریضه نماز است و از مردم سوال می‌کند که من یک شیعه هستم و میخواهم نمازم را بخوانم و درخواست مکانی برای نماز خواندن می‌کند. 🔸سپس در ایام همایش جهانی اربعین در بین زائرین و موکب ها خودش را یک جوان سنی مذهب معرفی می‌کند و درخواست مکانی برای نماز خواندن خود می‌کند. 🔸به دور از هرگونه تعصب، نوع رفتار مردم و نوع برخورد و نوع گفتار هر دو را مقایسه کنید. 🔸برخورد و گفتار افراد سنی مذهب با یک جوان شیعه که فقط بدنبال مکانی برای ادای فریضه واجب نماز است و نوع برخورد و رفتار و گفتار افراد شیعه با یک جوان سنی که بدنبال مکانی برای ادای فریضه واجب نماز است، هردو رفتار بسیار دیدنی و حیرت انگیز است. 🔸نکته اشتراکات این دو جمعیت: خدا، پیامبر، دین و قبله.
نظریه ای هست که می گوید: «بنویس تا اتفاق بیفتد.» خود نگارنده در این باره تجربه های جالب و شگفتی دارد. شما نیز اتفاقات خوب و اهدافی را که می خواهید بدان دست یابید در دفتری به طور خوانا بنویسید و هر از چند گاهی _ هر روزه بهتر است_ آنها را مرور و بر آنها تأکید کنید و تاریخ آن را هم بنویسید تا بعدا شگفت زده شوید. 🌴در علم «تأثیر کلام» می گویند: اگر شما بگویی انجام کاری سخت است، سخت می شود. اگر شما بگویی راحت است! راحت می شود. اگر شما بگویی نمی شود! نمی شود! شما اگر بگویی حالم عالیه، تمام عوامل متافیزیکی دست به کار می شوند تا حال شما عالی شود! اگر شما بگویی امروز چه روز عالییه! می بینی که کائنات چقدر سریع به این فرمان شما جواب مثبت میده. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمودند: «از کلام تو، بر تو حکم می شود.» کسی که کلمات قوی بر زبان جاری کند و اهل تلاش باشد نتایج قوی دریافت می‌کند. کسی که کلمات ضعیف و منفی ارسال کند، نتایج ضعیف دریافت می کند. می توانید از همین الان امتحان کنید. 🌸 وقتی کلام این قدر مؤثر است، اثر نوشتن و ثبت چقدر خواهد بود؟! البته به دستور قرآن ما همه را مشروط به مشیئت الهی می کنیم و می گوییم: «ان شاء الله» که این خود تضمین تحقق خواسته های حق است. /حسین صفره/
🌸🍃یاوری امام زمان(عج) یعنی؛ ↩️ *موقع شروع غیبت دیگران بگیم؛ خب بیا حرف دیگه بزنیم*❗ ⛔ اینطوری بقیه میفهمن که ما تمایلی به شنیدن غیبت نداریم. ♦️ *بگید نترسین....دیگران راحت حرفهای حرام میزنند...اونا باید از خدابترسن...چرا شما بترسی که از حقی میخوای دفاع کنی؟* ♻️غیبت کننده ها با این واکنش شما، ازت یاد میگیرن که این کارشون قبیحه و دیگه نتنها جلوی شما انجام نمیدن؛ بلکه میدونن شماهم هیچ وقت پشت سرشون غیبت نمی کنین. ✅ با رفتار وگفتارمون الگو باشیم. امام جعفرصادق(ع): 💠 غیبت كردن بر هر مسلمانی حرام است. *غیبت مانند آتشی كه هیزم را با حرص و وَلع می‌خورد حَسنات انسان را به كلی از بین می‌برد.*🔥 📚 مستدرك، ج ٩، ص ١١٧ 👈 *نگذاریم گوشهامون گواه چیزی باشه که چشمهامون ندیده است،* نگذاریم زبانمان چیزی را بگوید که قلبمان باور نکرده است... "صادقانه زندگی کنیم" التماس دعا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
عرق شرم بر تن ادم ‌می نشیند! حال که عده ای از مجلسی ها دنبال شاسی بلند و دنا پلاس هستن یادی از سخنان کوبنده رهبری معظم انقلاب علیه این نوع آدما. این چه وضعی است؟ بی حساب و کتاب جلو هر وزارت خانه ای ده ها ماشین مال مسئولینه؟..... از همه بدتر از فرصت شغلی سوء استفاده می کنن ماشین را ارزان قیمت می خرن دیگه تا همیشه مال خودشونه! دوباره نفر بعدی که میاد همین آش و کاسه!.....
روایتی که برای نجات ما کافیست گروهی از شیعیان کوفه، از امام‌صادق علیه‌السلام خواستند تا آنها را نصیحت کنند. امام صادق فرمودند: "شما را به تقوای الهی و اطاعت از خدا و دوری از گناه توصیه می‌نمایم و وصیت می‌کنم که مُبلّغ ساکت ما باشید." آنها پرسیدند: "چگونه در سکوت، مردم را به سوی شما دعوت نماییم؟" امام صادق علیه السلام فرمودند: "با مردم به دوستی، عدالت و امانت تعامل کنید. اگر مردم چیزی جز خوبی از شما نبینند، تنها با مشاهده شما خواهند گفت: خداوند امامشان را رحمت کند که چنین اصحابی را تربیت کرده است!" دعائم الاسلام ، جلد ۱ ، صفحه ۵۵ ‏
غدیر.pdf
2.38M
🔰🔰 📚عنوان: شناسی و پاسخ به ✍نویسنده : علی اصغر 📖موضوع : واقعه 📄تعداد صفحات : ۳۲۲ صفحه 🔰پیشنهاد شده توسط مخاطبان محترم 📌 فقط با ذکر منبع مجاز است
به ام که در دوره اخلاق و حساب را با هم به ما یاد داد. تاریخ نامه. 10/30/ 1381 است.
1)عَنْ قُتَيْبَةَ الْأَعْشَى عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ: إِنَّ فَضْلَ الْوَقْتِ الْأَوَّلِ عَلَى الْآخِرِ كَفَضْلِ الْآخِرَةِ عَلَى الدُّنْيَا. (كافي، ج‏3، ص274) حضرت صادق علیه السلام فرمود: برتری نماز اول وقت بر نماز آخر وقت، همچون برتری آخرت بر دنیاست. 2)عَنْ زُرَارَةَ قَالَ: قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ علیه السلام:‏ اعْلَمْ أَنَّ أَوَّلَ الْوَقْتِ أَبَداً أَفْضَلُ، فَعَجِّلْ بِالْخَيْرِ مَا اسْتَطَعْتَ. (كافي، ج‏3، ص274-275) حضرت علیه السلام به زرارۀ فرمود: بدان! همیشه نماز اوّل وقت برتر است، پس تا می توانی در این کار خیر شتاب کن. 3)عَنِ الصّادِقِ علیه السلام قَالَ:‏ فَضْلُ الْوَقْتِ الْأَوَّلِ عَلَى الْأَخِيرِ خَيْرٌ لِلْمُؤْمِنِ مِنْ وُلْدِهِ وَ مَالِهِ‏. (مكارم الأخلاق، ص301) حضرت صادق علیه السلام فرمود: براى مؤمن، فضیلت (و فایده اختیار کردنِ) نماز اوّل‏ وقت بر نماز آخر وقت،‏ از مال و فرزندش بيشتر است. 4)عَنْ زُرَارَةَ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي جَعْفَرٍ علیه السلام: أَصْلَحَكَ اللَّهُ! وَقْتُ كُلِّ صَلَاةٍ أَوَّلُ‏ الْوَقْتِ‏ أَفْضَلُ أَوْ أَوْسَطُهُ أَوْ آخِرُهُ؟ فَقَالَ: أَوَّلُهُ، إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ صلّی الله علیه و آله قَالَ: إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يُحِبُّ مِنَ الْخَيْرِ مَا يُعَجَّلُ. (كافي، ج‏3، ص274) زرارۀ گفت: به حضرت علیه السلام عرض کردم: خدا خیرت دهد! برای هر نماز، کدام وقت افضل است، اوّل، یا وسط یا آخر وقت؟ فرمود: اوّلِ آن. رسول خدا صلّی الله علیه و آله می فرمود: همانا خداوند عزّوجلّ آن کار خیری را دوست دارد که در آن عجله شود. ✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
احادیث و مطالبی ناب در باره رایج میان مردم یعنی کردن
✳️ مرحوم آیت الله در فوق‌العاده زیبا این را چنین تبیین می‌نمایند: 👈 اگر را جلوی شما گرفتند؛ شما یک استکان برداشتی دادی به کناریت، یکی دیگر برداشتی برای شخص دیگر، یکی دیگر برای شخص دیگر و... تا وقتی از سینی استکان برمی‌داری برای دیگری، سینی را در مقابل شما نگه می‌دارند؛ اما اگر سینی را آوردند و برای خودت برداشتی سینی را می‌برند برای دیگری؛ عطای خدا هم چنین است اگر از به خودت، به دیگران هم دادی، سینی عطا را از مقابلت بر نمی‌دارند؛ هم حاجت خود را رفع می‌کنی، هم سبب رسیدن عطای خدا به هم‌ می‌شوی؛ به جای آنکه دستت جلوی خلق دراز باشد (با ذلت و منت و ...) دستت با در سینی عطای خداست و به دستت نیز برای دیگران جاری می‌شود. پایدار
عَنْ أَبِي بَصِيرٍ قَالَ: سَمِعْتُ أَبَا جَعْفَرٍ علیه السلام يَقُولُ:‏ كَانَ عَلَى عَهْدِ رَسُولِ اللَّهِ صلّی الله علیه و آله مُؤْمِنٌ فَقِيرٌ شَدِيدُ الْحَاجَةِ مِنْ‏ أَهْلِ‏ الصُّفَّةِ، وَ كَانَ مُلَازِماً لِرَسُولِ اللَّهِ صلّی الله علیه و آله عِنْدَ مَوَاقِيتِ الصَّلَاةِ كُلِّهَا، لَا يَفْقِدُهُ فِي شَيْ‏ءٍ مِنْهَا، وَ كَانَ رَسُولُ اللَّهِ صلّی الله علیه و آله يَرِقُّ لَهُ وَ يَنْظُرُ إِلَى حَاجَتِهِ وَ غُرْبَتِهِ، فَيَقُولُ: يَا سَعْدُ! لَوْ قَدْ جَاءَنِي شَيْ‏ءٌ لَأَغْنَيْتُكَ. قَالَ: فَأَبْطَأَ ذَلِكَ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ صلّی الله علیه و آله، فَاشْتَدَّ غَمُّ رَسُولِ اللَّهِ صلّی الله علیه و آله لِسَعْدٍ، فَعَلِمَ اللَّهُ سُبْحَانَهُ مَا دَخَلَ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ مِنْ غَمِّهِ لِسَعْدٍ، فَأَهْبَطَ عَلَيْهِ جَبْرَئِيلَ علیه السلام وَ مَعَهُ دِرْهَمَانِ، فَقَالَ لَهُ: يَا مُحَمَّدُ! إِنَّ اللَّهَ قَدْ عَلِمَ مَا قَدْ دَخَلَكَ مِنَ الْغَمِّ لِسَعْدٍ، أَ فَتُحِبُّ أَنْ تُغْنِيَهُ؟ فَقَالَ: نَعَمْ. فَقَالَ لَهُ: فَهَاكَ هَذَيْنِ الدِّرْهَمَيْنِ فَأَعْطِهِمَا إِيَّاهُ وَ مُرْهُ أَنْ يَتَّجِرَ بِهِمَا. قَالَ: فَأَخَذَ رَسُولُ اللَّهِ صلّی الله علیه و آله ثُمَّ خَرَجَ إِلَى صَلَاةِ الظُّهْرِ، وَ سَعْدٌ قَائِمٌ عَلَى بَابِ حُجُرَاتِ رَسُولِ اللَّهِ صلّی الله علیه و آله يَنْتَظِرُه. فَلَمَّا رَآهُ رَسُولُ اللَّهِ صلّی الله علیه و آله قَالَ: يَا سَعْدُ! أَ تُحْسِنُ التِّجَارَةَ؟ فَقَالَ لَهُ سَعْدٌ: وَ اللَّهِ مَا أَصْبَحْتُ أَمْلِكُ مَالًا أَتَّجِرُ بِهِ! فَأَعْطَاهُ النَّبِيُّ صلّی الله علیه و آله الدِّرْهَمَيْنِ وَ قَالَ لَهُ: اتَّجِرْ بِهِمَا وَ تَصَرَّفْ لِرِزْقِ اللَّهِ. فَأَخَذَهُمَا سَعْدٌ وَ مَضَى مَعَ النَّبِيِّ صلّی الله علیه و آله حَتَّى صَلَّى مَعَهُ الظُّهْرَ وَ الْعَصْرَ، فَقَالَ لَهُ النَّبِيُّ صلّی الله علیه و آله: ‏قُمْ فَاطْلُبِ الرِّزْقَ، فَقَدْ كُنْتُ بِحَالِكَ مُغْتَمّاً يَا سَعْدُ! قَالَ: فَأَقْبَلَ سَعْدٌ لَا يَشْتَرِي بِدِرْهَمٍ شَيْئاً إِلَّا بَاعَهُ بِدِرْهَمَيْنِ، وَ لَا يَشْتَرِي شَيْئاً بِدِرْهَمَيْنِ إِلَّا بَاعَهُ بِأَرْبَعَةِ دَرَاهِمَ، فَأَقْبَلَتِ الدُّنْيَا عَلَى سَعْدٍ فَكَثُرَ مَتَاعُهُ وَ مَالُهُ، وَ عَظُمَتْ تِجَارَتُهُ، فَاتَّخَذَ عَلَى بَابِ الْمَسْجِدِ مَوْضِعاً وَ جَلَسَ فِيهِ، فَجَمَعَ تِجَارَتَهُ إِلَيْهِ، وَ كَانَ رَسُولُ اللَّهِ صلّی الله علیه و آله إِذَا أَقَامَ بِلَالٌ لِلصَّلَاةِ يَخْرُجُ وَ سَعْدٌ مَشْغُولٌ بِالدُّنْيَا لَمْ يَتَطَهَّرْ وَ لَمْ يَتَهَيَّأْ كَمَا كَانَ يَفْعَلُ قَبْلَ أَنْ يَتَشَاغَلَ بِالدُّنْيَا، فَكَانَ النَّبِيُّ صلّی الله علیه و آله يَقُولُ: يَا سَعْدُ! شَغَلَتْكَ الدُّنْيَا عَنِ الصَّلَاةِ! فَكَانَ يَقُولُ: مَا أَصْنَعُ أُضَيِّعُ مَالِي، هَذَا رَجُلٌ قَدْ بِعْتُهُ فَأُرِيدُ أَنْ أَسْتَوْفِيَ مِنْهُ، وَ هَذَا رَجُلٌ قَدِ اشْتَرَيْتُ مِنْهُ فَأُرِيدُ أَنْ أُوفِيَهُ. قَالَ: فَدَخَلَ رَسُولَ اللَّهِ صلّی الله علیه و آله مِنْ أَمْرِ سَعْدٍ غَمٌّ أَشَدُّ مِنْ غَمِّهِ بِفَقْرِهِ، فَهَبَطَ عَلَيْهِ جَبْرَئِيلُ علیه السلام فَقَالَ: يَا مُحَمَّدُ، إِنَّ اللَّهَ قَدْ عَلِمَ غَمَّكَ بِسَعْدٍ، فَأَيُّمَا أَحَبُّ إِلَيْكَ، حَالُهُ الْأُولَى أَوْ حَالُهُ هَذِهِ؟ فَقَالَ لَهُ النَّبِيُّ صلّی الله علیه و آله: يَا جَبْرَئِيلُ، بَلْ حَالُهُ الْأُولَى قَدْ أَذْهَبَتْ دُنْيَاهُ بِآخِرَتِهِ. فَقَالَ لَهُ جَبْرَئِيلُ علیه السلام: إِنَّ حُبَّ الدُّنْيَا وَ الْأَمْوَالِ فِتْنَةٌ وَ مَشْغَلَةٌ عَنِ الْآخِرَةِ، قُلْ لِسَعْدٍ: يَرُدُّ عَلَيْكَ الدِّرْهَمَيْنِ اللَّذَيْنِ دَفَعْتَهُمَا إِلَيْهِ، فَإِنَّ أَمْرَهُ سَيَصِيرُ إِلَى الْحَالَةِ الَّتِي كَانَ عَلَيْهَا أَوَّلًا. قَالَ: فَخَرَجَ النَّبِيُّ صلّی الله علیه و آله فَمَرَّ بِسَعْدٍ فَقَالَ لَهُ: يَا سَعْدُ! أَ مَا تُرِيدُ أَنْ تَرُدَّ عَلَيَّ الدِّرْهَمَيْنِ اللَّذَيْنِ أَعْطَيْتُكَهُمَا؟ فَقَالَ سَعْدٌ: بَلَى وَ مِائَتَيْنِ. فَقَالَ لَهُ: لَسْتُ أُرِيدُ مِنْكَ يَا سَعْدُ إِلَّا الدِّرْهَمَيْنِ، فَأَعْطَاهُ سَعْدٌ دِرْهَمَيْنِ. قَالَ: فَأَدْبَرَتِ الدُّنْيَا عَلَى سَعْدٍ حَتَّى ذَهَبَ مَا كَانَ جَمَعَ وَ عَادَ إِلَى حَالِهِ الَّتِي كَانَ عَلَيْهَا. ( ، ج‏5، ص312- 313) از حضرت امام عليه السلام روايت می‏كند كه فرمود: در زمان صلّى الله عليه و آله تنگدست بسيار نيازمندى از اهل صفه به نام بود كه همه نمازهايش را بدون استثنا همراه رسول خدا صلّى الله عليه و آله می خواند. رسول خداصلى الله عليه و آله با مشاهده تهيدستى و غريبى او، دلش به حال وى می‏سوخت و می‏فرمو
د: اى سعد! اگر چيزى به دستم رسيد، تو را بی ‏نياز خواهم كرد. مدّتى گذشت و چيزى به دست رسول خدا صلّى الله عليه و آله نرسيد. اين وضعيت بر اندوه وى نسبت به سعد افزود. خداوند سبحان با آگاهى از اندوه رسول خدا صلّى الله عليه و آله نسبت به سعد، جبرئيل را با دو درهم بر رسول خدا صلّى الله عليه و آله فرستاد و به آن حضرت گفت: اى محمد! همانا خداوند از اندوه تو براى سعد آگاه است. آيا دوست دارى او را بی ‏نياز كنى؟رسول خدا صلّى الله عليه و آله فرمود: بله. جبرئيل گفت: اين دو درهم را بگير، به سعد ببخش و به او دستور بده با آنها تجارت كند. رسول خدا صلّى الله عليه و آله آن دو درهم را گرفت و براى نماز ظهر بيرون آمد. سعد نزديك درِ خانه رسول خدا صلى الله عليه و آله منتظر وى بود. رسول خدا صلى الله عليه و آله با مشاهده سعد فرمود: اى سعد! آيا می‏توانى خوب تجارت كنى؟ سعد گفت: به خدا سوگند تا كنون مالى نداشته‏ام كه با آن تجارت كنم. رسول خدا صلّى الله عليه و آله دو درهم را به وى داد و فرمود: با اين دو درهم تجارت و روزى خدا را به سوى خود جذب كن. سعد دو درهم را گرفت و نماز ظهر و عصر را همراه رسول خدا صلى الله عليه و آله خواند. پس از نماز عصر، صلى الله عليه و آله به وى فرمود: اى سعد! در جستجوى روزى به پاخيز، كه من نسبت به تو اندوهگينم. سعد وارد بازار شد. هر چه را به يك درهم میخريد به دو درهم میفروخت، و هر چه را به دو درهم می‏خريد به چهار درهم مى‏فروخت. به اين صورت دنيا به سعد روى آورد، و مال و ثروتش زياد شد و تجارتش بالا گرفت. وى نزديك مسجد جايى گرفت و در آنجا مشغول تجارت گرديد. وقتى بلال اذان می‏گفت، رسول خدا صلّى الله عليه و آله براى نماز بيرون مى‏آمد، ولى سعد بر خلاف گذشته مشغول دنيا بود و هنوز وضو نگرفته بود و آماده نماز نشده بود. رسول خداصلى الله عليه و آله به وى فرمود: اى سعد! دنيا تو را از نماز بازداشت. سعد می‏گفت: چه كنم؟ آيا مالم را تباه كنم؟ به اين يكى جنس فروخته‏ ام و می‏خواهم پولش را بگيرم و از آن يكى جنس خريده‏ام و می‏خواهم پولش را به وى بپردازم. مشاهده وضعيت سعد براى رسول خدا صلى الله عليه و آله اندوه بارتر از مشاهده تنگدستى و فقر وى در گذشته بود. از اين رو جبرئيل بر رسول خدا صلّى الله عليه و آله فرود آمد و گفت: اى محمد! خداوند از اندوه تو نسبت به سعد آگاه است. وضعيت گذشته وى براى تو محبوب‏تر است يا وضع كنونى او؟ رسول خدا صلّى الله عليه و آله فرمود: اى جبرئيل! بلكه وضع گذشته وى براى من محبوب‏تر است. دنياى سعد آخرتش را بر باد داد. جبرئيل گفت: همانا دوستى دنيا و اموال، فريبنده و باعث فراموشى آخرت است. به سعد بگو: دو درهمى را كه به وى دادى به تو بازگرداند؛ چرا كه كارش را به سرعت به وضعيت گذشته بازمی‏گرداند. وقتى رسول خدا صلّى الله عليه و آله بيرون رفت و با سعد ديدار كرد، به وى گفت: اى سعد! آيا نمی‏خواهى دو درهمى را كه به تو دادم به من بازگردانى؟ سعد گفت: آرى؛ بلكه به جاى آن دو درهم، دويست درهم میدهم. رسول خدا صلّى الله عليه و آله فرمود: اى سعد! من فقط آن دو درهم را می‏خواهم. سعد دو درهم به رسول خدا صلّى الله عليه و آله داد. پس از آن دنيا از سعد روى گرداند تا همه اموالش از دست رفت و به همان وضعيت پيشين بازگشت. ✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
🗓 حضرت عليه السلام إنَّ مَكرَمَةً صَنَعتَها إلى أحَدٍ مِن النّاسِ ، إنّما أكرَمتَ بِها نَفسَكَ و زَيَّنتَ بِها عِرضَكَ، فَلا تَطلُب مِن غَيرِكَ شُكرَ ما صَنَعتَ إلى نَفسِكَ؛ ‏ اگر به كسى خوبى كردى در واقع با اين كار خود را گرامى داشته اى و به خودت آبرو داده اى، پس به سبب خوبى اى كه به خودت كرده اى از ديگران خواهان تشكر مباش . تصنيف و درر الكلم ص382 و  383 ، ح8695 🍃🍃🍃➖➖➖🍃🍃🍃 🌹کانال 🌹 ✨✨✨✨✨✨ 🆔 @dars_akhlaq
به نام خدا «خوبان اگر بد شوند، از همه بدترند.» این عبارت مثل معروف زیر را تداعی می‌کند: «هرچه بگندد نمکش می‌زنند، وای به روزی که بگندد نمک» خدای متعال در قرآن کریم می‌فرماید: «... هَلْ يَسْتَوِي‏ الَّذينَ‏ يَعْلَمُونَ‏ وَ الَّذينَ لا يَعْلَمُونَ إِنَّما يَتَذَكَّرُ أُولُوا الْأَلْبابِ» (زمر: 9) «آيا كسانى كه مى‏دانند و كسانى كه نمى‏دانند يكسانند؟» تنها خردمندانند كه پندپذيرند. مفهوم آیه‌ی شریفه و استفهام انکاری آن این است که آنان که می‌دانند، برترند. و این مسأله‌ای است که هر عاقل و خردمندی به آن گواهی می‌دهد. امّا این برتری مسئولیت زاست. و اگر عالمی به مسئولیت خود در برابر علم اعتنا و عمل نکند، به بدترین موجود در نظر خدا و خلق تبدیل خواهد. همان طور که آیه‌ی شریفه بر برتری عالمان دلالت دارد، مردم نیز ازعالم و افراد برتری که جزء خوبان جامعه به حساب می‌آیند، توقع بیشتری دارند، همان‌طور که از پزشک و متخصص تغذیه رعایت بیشتر بهداشت و سلامتی را انتطار دارند. و این حقیقتی است که عقل و نقل آن را تأیید می‌کند. امام علی بن الحسين عليه السّلام فرموده است: «مَكتوبٌ في الانجيلِ لا تطلبوا علمَ ما لا تعلمونَ و لمّا تعمَلوا بما عَلِمتُم فانَّ العلم إذا لم يُعمَل بِه لم يزدد صاحبَه إلّا كُفراً و لم يزدد منَ اللّه إلّا بُعداً.» (منهاج البراعة، ج6، ص184) در انجیل نوشته شده است: وقتی که هنوز به آنچه می‌دانید عمل نکرده‌اید، در پی دانستن آنچه نمی‌دانید نباشید؛ زیرا علم وقتی به آن عمل نشود، جز به کفر صاحبش و دوری‌اش از خدا نیفزاید. امام صادق(ع): «إذا رأيتم العالم محبّاً لدنياه فاتّهموه على دينكم، فانّ كلّ محبّ شي‏ء يحوط ما أحبّ...» هرگاه عالم را دنیا دوست دیدید، او را نسبت به دین خود متّهم کنید، زیرا دوستدار هر چیز به گرد محبوب خود می‌گردد.» شارح خویی نهج البلاغه راز این قضیه را دو چیز می‌داند: 1. وقتی عالم اهل عصیان باشد، با عصیان او مردم بسیاری بلغزند، چنان که گفته شده: «إذا فَسَدَ العالِمُ‏ فَسَدَ العالَمُ» هر گاه عالِم فاسد شود، عالَم فاسد می‌شود. مثلاً کسی که خود مرتکب حرام شود و مردم را از آن بازدارد، مردم او را مسخره می‌کنند و بر آنچه نهی می‌کند، حریص‌تر می‌شوند و در کار بدش بسیاری از مردم به او اقتدا می‌کنند. – مثل آنکه از برخی مردم کوچه و بازار شنیده می‌شود درباره یک مدیر فاسد اختلاسگر می‌گویند: وقتی بخور بخوره، ما چرا نخوریم؟! یعنی وقتی برخی مسئولان دزدند، برخی از مردم دزدی را بر خود جایز می‌دانند. در این خصوص امام صادق عليه السّلام فرموده است: «قطع ظهري اثنان‏: عالمٌ‏ متهتّك‏، و جاهلٌ متنسّكٌ، هذا يصدّ الناسَ عن علمه بتهتكه، و هذا يصدّ الناسَ عن نسكه بجهله» . دو تن پشت مرا شکستند: عالمی که پروا ندارد آبرویش برود- آشکارا گناه می‌کند- و جاهل کوشا در عبادت، این مردم را با پرده دری اش از علم باز می‌دارد و آن با جهلش مردم را از عبادت دور می‌کند. (نوادر الأخبار فيما يتعلق بأصول الدين فيض کاشانی، ص30) 2. عصيان عالم با داشتن صفت علم از پلیدی شدید طینت او و بدذاتی‌اش و نهایت جسارتش نسبت به مولا پرده برمی‌دارد. و این بر خلاف جاهل است که یا چنان ساده است که تکلیفی به عهده اش نیست، و یا جاهلی فی الجملة است که شناختی مانند عالم ندارد و خدا به تناسب به او پاداش می‌دهد. (منهاج البراعة في شرح نهج البلاغة خوئى)، ج‏6، ص: 186) افزون بر عالمان بی‌عمل، در جامعه گروه دیگری نیز پیدا می‌شوند که عالم‌نما یا عالم دروغین و حقّه‌بازند. و چون برتری علم و عالم را در نظر مردم را فی الجمله می‌شناسند، بدون داشتن علم و صلاحیت خود را صاحب آن برتری جامی‌زنند. امام علی علیه السلام در خطبه 87 نهج البلاغه ضمن اینکه اینان را «مرده متحرک» می‌خواند در وصف شان می‌فرماید: «و ديگرى كه او را دانشمند نامند امّا از دانش بى‏بهره است، يک دسته از نادانى‏ها را از جمعى نادان فرا گرفته، و مطالب گمراه كننده را از گمراهان آموخته، و به هم بافته، و دام‏هايى از طناب‏هاى غرور و گفته‏هاى دروغين بر سر راه مردم افكنده، قرآن را بر اميال و خواسته‏هاى خود تطبيق مى‏دهد، و حق را به هوس‏هاى خود تفسير مى‏كند. مردم را از گناهان بزرگ ايمن مى‏سازد، و جرائم بزرگ را سبك جلوه مى‏دهد. ادّعا مى‏كند از ارتكاب شبهات پرهيز دارد امّا در آنها غوطه مى‏خورد. مى‏گويد: از بدعت‏ها دورم، ولى در آنها غرق شده است. چهره ظاهر او چهره انسان، و قلبش قلب حيوان درنده است، راه هدايت را نمى‏شناسد كه از آن سو برود، و راه خطا و باطل را نمى‏داند كه از آن بپرهيزد، پس مرده‏اى است در ميان زندگان.» (نهج البلاغة، ترجمه دشتى، ص: 149) وقتی عالمان بی‌عمل بدترین باشند، عالم‌نما و عالم قلابی چه خواهد بود! در ادبیات عالم بی عمل را هم به درخت بی ثمر تشبیه کرده‌اند و هم به زنبور بی‌عسل! /حسین صفره/