eitaa logo
معارف اسلامی
597 دنبال‌کننده
2.5هزار عکس
2.6هزار ویدیو
250 فایل
🔷 برای ارتباط با ادمین از این آیدی استفاده کنید 👇🏻 @drhosseins
مشاهده در ایتا
دانلود
غدیر.pdf
حجم: 2.38M
🔰🔰 📚عنوان: شناسی و پاسخ به ✍نویسنده : علی اصغر 📖موضوع : واقعه 📄تعداد صفحات : ۳۲۲ صفحه 🔰پیشنهاد شده توسط مخاطبان محترم 📌 فقط با ذکر منبع مجاز است
به ام که در دوره اخلاق و حساب را با هم به ما یاد داد. تاریخ نامه. 10/30/ 1381 است.
1)عَنْ قُتَيْبَةَ الْأَعْشَى عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ: إِنَّ فَضْلَ الْوَقْتِ الْأَوَّلِ عَلَى الْآخِرِ كَفَضْلِ الْآخِرَةِ عَلَى الدُّنْيَا. (كافي، ج‏3، ص274) حضرت صادق علیه السلام فرمود: برتری نماز اول وقت بر نماز آخر وقت، همچون برتری آخرت بر دنیاست. 2)عَنْ زُرَارَةَ قَالَ: قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ علیه السلام:‏ اعْلَمْ أَنَّ أَوَّلَ الْوَقْتِ أَبَداً أَفْضَلُ، فَعَجِّلْ بِالْخَيْرِ مَا اسْتَطَعْتَ. (كافي، ج‏3، ص274-275) حضرت علیه السلام به زرارۀ فرمود: بدان! همیشه نماز اوّل وقت برتر است، پس تا می توانی در این کار خیر شتاب کن. 3)عَنِ الصّادِقِ علیه السلام قَالَ:‏ فَضْلُ الْوَقْتِ الْأَوَّلِ عَلَى الْأَخِيرِ خَيْرٌ لِلْمُؤْمِنِ مِنْ وُلْدِهِ وَ مَالِهِ‏. (مكارم الأخلاق، ص301) حضرت صادق علیه السلام فرمود: براى مؤمن، فضیلت (و فایده اختیار کردنِ) نماز اوّل‏ وقت بر نماز آخر وقت،‏ از مال و فرزندش بيشتر است. 4)عَنْ زُرَارَةَ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي جَعْفَرٍ علیه السلام: أَصْلَحَكَ اللَّهُ! وَقْتُ كُلِّ صَلَاةٍ أَوَّلُ‏ الْوَقْتِ‏ أَفْضَلُ أَوْ أَوْسَطُهُ أَوْ آخِرُهُ؟ فَقَالَ: أَوَّلُهُ، إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ صلّی الله علیه و آله قَالَ: إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يُحِبُّ مِنَ الْخَيْرِ مَا يُعَجَّلُ. (كافي، ج‏3، ص274) زرارۀ گفت: به حضرت علیه السلام عرض کردم: خدا خیرت دهد! برای هر نماز، کدام وقت افضل است، اوّل، یا وسط یا آخر وقت؟ فرمود: اوّلِ آن. رسول خدا صلّی الله علیه و آله می فرمود: همانا خداوند عزّوجلّ آن کار خیری را دوست دارد که در آن عجله شود. ✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
احادیث و مطالبی ناب در باره رایج میان مردم یعنی کردن
✳️ مرحوم آیت الله در فوق‌العاده زیبا این را چنین تبیین می‌نمایند: 👈 اگر را جلوی شما گرفتند؛ شما یک استکان برداشتی دادی به کناریت، یکی دیگر برداشتی برای شخص دیگر، یکی دیگر برای شخص دیگر و... تا وقتی از سینی استکان برمی‌داری برای دیگری، سینی را در مقابل شما نگه می‌دارند؛ اما اگر سینی را آوردند و برای خودت برداشتی سینی را می‌برند برای دیگری؛ عطای خدا هم چنین است اگر از به خودت، به دیگران هم دادی، سینی عطا را از مقابلت بر نمی‌دارند؛ هم حاجت خود را رفع می‌کنی، هم سبب رسیدن عطای خدا به هم‌ می‌شوی؛ به جای آنکه دستت جلوی خلق دراز باشد (با ذلت و منت و ...) دستت با در سینی عطای خداست و به دستت نیز برای دیگران جاری می‌شود. پایدار
عَنْ أَبِي بَصِيرٍ قَالَ: سَمِعْتُ أَبَا جَعْفَرٍ علیه السلام يَقُولُ:‏ كَانَ عَلَى عَهْدِ رَسُولِ اللَّهِ صلّی الله علیه و آله مُؤْمِنٌ فَقِيرٌ شَدِيدُ الْحَاجَةِ مِنْ‏ أَهْلِ‏ الصُّفَّةِ، وَ كَانَ مُلَازِماً لِرَسُولِ اللَّهِ صلّی الله علیه و آله عِنْدَ مَوَاقِيتِ الصَّلَاةِ كُلِّهَا، لَا يَفْقِدُهُ فِي شَيْ‏ءٍ مِنْهَا، وَ كَانَ رَسُولُ اللَّهِ صلّی الله علیه و آله يَرِقُّ لَهُ وَ يَنْظُرُ إِلَى حَاجَتِهِ وَ غُرْبَتِهِ، فَيَقُولُ: يَا سَعْدُ! لَوْ قَدْ جَاءَنِي شَيْ‏ءٌ لَأَغْنَيْتُكَ. قَالَ: فَأَبْطَأَ ذَلِكَ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ صلّی الله علیه و آله، فَاشْتَدَّ غَمُّ رَسُولِ اللَّهِ صلّی الله علیه و آله لِسَعْدٍ، فَعَلِمَ اللَّهُ سُبْحَانَهُ مَا دَخَلَ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ مِنْ غَمِّهِ لِسَعْدٍ، فَأَهْبَطَ عَلَيْهِ جَبْرَئِيلَ علیه السلام وَ مَعَهُ دِرْهَمَانِ، فَقَالَ لَهُ: يَا مُحَمَّدُ! إِنَّ اللَّهَ قَدْ عَلِمَ مَا قَدْ دَخَلَكَ مِنَ الْغَمِّ لِسَعْدٍ، أَ فَتُحِبُّ أَنْ تُغْنِيَهُ؟ فَقَالَ: نَعَمْ. فَقَالَ لَهُ: فَهَاكَ هَذَيْنِ الدِّرْهَمَيْنِ فَأَعْطِهِمَا إِيَّاهُ وَ مُرْهُ أَنْ يَتَّجِرَ بِهِمَا. قَالَ: فَأَخَذَ رَسُولُ اللَّهِ صلّی الله علیه و آله ثُمَّ خَرَجَ إِلَى صَلَاةِ الظُّهْرِ، وَ سَعْدٌ قَائِمٌ عَلَى بَابِ حُجُرَاتِ رَسُولِ اللَّهِ صلّی الله علیه و آله يَنْتَظِرُه. فَلَمَّا رَآهُ رَسُولُ اللَّهِ صلّی الله علیه و آله قَالَ: يَا سَعْدُ! أَ تُحْسِنُ التِّجَارَةَ؟ فَقَالَ لَهُ سَعْدٌ: وَ اللَّهِ مَا أَصْبَحْتُ أَمْلِكُ مَالًا أَتَّجِرُ بِهِ! فَأَعْطَاهُ النَّبِيُّ صلّی الله علیه و آله الدِّرْهَمَيْنِ وَ قَالَ لَهُ: اتَّجِرْ بِهِمَا وَ تَصَرَّفْ لِرِزْقِ اللَّهِ. فَأَخَذَهُمَا سَعْدٌ وَ مَضَى مَعَ النَّبِيِّ صلّی الله علیه و آله حَتَّى صَلَّى مَعَهُ الظُّهْرَ وَ الْعَصْرَ، فَقَالَ لَهُ النَّبِيُّ صلّی الله علیه و آله: ‏قُمْ فَاطْلُبِ الرِّزْقَ، فَقَدْ كُنْتُ بِحَالِكَ مُغْتَمّاً يَا سَعْدُ! قَالَ: فَأَقْبَلَ سَعْدٌ لَا يَشْتَرِي بِدِرْهَمٍ شَيْئاً إِلَّا بَاعَهُ بِدِرْهَمَيْنِ، وَ لَا يَشْتَرِي شَيْئاً بِدِرْهَمَيْنِ إِلَّا بَاعَهُ بِأَرْبَعَةِ دَرَاهِمَ، فَأَقْبَلَتِ الدُّنْيَا عَلَى سَعْدٍ فَكَثُرَ مَتَاعُهُ وَ مَالُهُ، وَ عَظُمَتْ تِجَارَتُهُ، فَاتَّخَذَ عَلَى بَابِ الْمَسْجِدِ مَوْضِعاً وَ جَلَسَ فِيهِ، فَجَمَعَ تِجَارَتَهُ إِلَيْهِ، وَ كَانَ رَسُولُ اللَّهِ صلّی الله علیه و آله إِذَا أَقَامَ بِلَالٌ لِلصَّلَاةِ يَخْرُجُ وَ سَعْدٌ مَشْغُولٌ بِالدُّنْيَا لَمْ يَتَطَهَّرْ وَ لَمْ يَتَهَيَّأْ كَمَا كَانَ يَفْعَلُ قَبْلَ أَنْ يَتَشَاغَلَ بِالدُّنْيَا، فَكَانَ النَّبِيُّ صلّی الله علیه و آله يَقُولُ: يَا سَعْدُ! شَغَلَتْكَ الدُّنْيَا عَنِ الصَّلَاةِ! فَكَانَ يَقُولُ: مَا أَصْنَعُ أُضَيِّعُ مَالِي، هَذَا رَجُلٌ قَدْ بِعْتُهُ فَأُرِيدُ أَنْ أَسْتَوْفِيَ مِنْهُ، وَ هَذَا رَجُلٌ قَدِ اشْتَرَيْتُ مِنْهُ فَأُرِيدُ أَنْ أُوفِيَهُ. قَالَ: فَدَخَلَ رَسُولَ اللَّهِ صلّی الله علیه و آله مِنْ أَمْرِ سَعْدٍ غَمٌّ أَشَدُّ مِنْ غَمِّهِ بِفَقْرِهِ، فَهَبَطَ عَلَيْهِ جَبْرَئِيلُ علیه السلام فَقَالَ: يَا مُحَمَّدُ، إِنَّ اللَّهَ قَدْ عَلِمَ غَمَّكَ بِسَعْدٍ، فَأَيُّمَا أَحَبُّ إِلَيْكَ، حَالُهُ الْأُولَى أَوْ حَالُهُ هَذِهِ؟ فَقَالَ لَهُ النَّبِيُّ صلّی الله علیه و آله: يَا جَبْرَئِيلُ، بَلْ حَالُهُ الْأُولَى قَدْ أَذْهَبَتْ دُنْيَاهُ بِآخِرَتِهِ. فَقَالَ لَهُ جَبْرَئِيلُ علیه السلام: إِنَّ حُبَّ الدُّنْيَا وَ الْأَمْوَالِ فِتْنَةٌ وَ مَشْغَلَةٌ عَنِ الْآخِرَةِ، قُلْ لِسَعْدٍ: يَرُدُّ عَلَيْكَ الدِّرْهَمَيْنِ اللَّذَيْنِ دَفَعْتَهُمَا إِلَيْهِ، فَإِنَّ أَمْرَهُ سَيَصِيرُ إِلَى الْحَالَةِ الَّتِي كَانَ عَلَيْهَا أَوَّلًا. قَالَ: فَخَرَجَ النَّبِيُّ صلّی الله علیه و آله فَمَرَّ بِسَعْدٍ فَقَالَ لَهُ: يَا سَعْدُ! أَ مَا تُرِيدُ أَنْ تَرُدَّ عَلَيَّ الدِّرْهَمَيْنِ اللَّذَيْنِ أَعْطَيْتُكَهُمَا؟ فَقَالَ سَعْدٌ: بَلَى وَ مِائَتَيْنِ. فَقَالَ لَهُ: لَسْتُ أُرِيدُ مِنْكَ يَا سَعْدُ إِلَّا الدِّرْهَمَيْنِ، فَأَعْطَاهُ سَعْدٌ دِرْهَمَيْنِ. قَالَ: فَأَدْبَرَتِ الدُّنْيَا عَلَى سَعْدٍ حَتَّى ذَهَبَ مَا كَانَ جَمَعَ وَ عَادَ إِلَى حَالِهِ الَّتِي كَانَ عَلَيْهَا. ( ، ج‏5، ص312- 313) از حضرت امام عليه السلام روايت می‏كند كه فرمود: در زمان صلّى الله عليه و آله تنگدست بسيار نيازمندى از اهل صفه به نام بود كه همه نمازهايش را بدون استثنا همراه رسول خدا صلّى الله عليه و آله می خواند. رسول خداصلى الله عليه و آله با مشاهده تهيدستى و غريبى او، دلش به حال وى می‏سوخت و می‏فرمو
د: اى سعد! اگر چيزى به دستم رسيد، تو را بی ‏نياز خواهم كرد. مدّتى گذشت و چيزى به دست رسول خدا صلّى الله عليه و آله نرسيد. اين وضعيت بر اندوه وى نسبت به سعد افزود. خداوند سبحان با آگاهى از اندوه رسول خدا صلّى الله عليه و آله نسبت به سعد، جبرئيل را با دو درهم بر رسول خدا صلّى الله عليه و آله فرستاد و به آن حضرت گفت: اى محمد! همانا خداوند از اندوه تو براى سعد آگاه است. آيا دوست دارى او را بی ‏نياز كنى؟رسول خدا صلّى الله عليه و آله فرمود: بله. جبرئيل گفت: اين دو درهم را بگير، به سعد ببخش و به او دستور بده با آنها تجارت كند. رسول خدا صلّى الله عليه و آله آن دو درهم را گرفت و براى نماز ظهر بيرون آمد. سعد نزديك درِ خانه رسول خدا صلى الله عليه و آله منتظر وى بود. رسول خدا صلى الله عليه و آله با مشاهده سعد فرمود: اى سعد! آيا می‏توانى خوب تجارت كنى؟ سعد گفت: به خدا سوگند تا كنون مالى نداشته‏ام كه با آن تجارت كنم. رسول خدا صلّى الله عليه و آله دو درهم را به وى داد و فرمود: با اين دو درهم تجارت و روزى خدا را به سوى خود جذب كن. سعد دو درهم را گرفت و نماز ظهر و عصر را همراه رسول خدا صلى الله عليه و آله خواند. پس از نماز عصر، صلى الله عليه و آله به وى فرمود: اى سعد! در جستجوى روزى به پاخيز، كه من نسبت به تو اندوهگينم. سعد وارد بازار شد. هر چه را به يك درهم میخريد به دو درهم میفروخت، و هر چه را به دو درهم می‏خريد به چهار درهم مى‏فروخت. به اين صورت دنيا به سعد روى آورد، و مال و ثروتش زياد شد و تجارتش بالا گرفت. وى نزديك مسجد جايى گرفت و در آنجا مشغول تجارت گرديد. وقتى بلال اذان می‏گفت، رسول خدا صلّى الله عليه و آله براى نماز بيرون مى‏آمد، ولى سعد بر خلاف گذشته مشغول دنيا بود و هنوز وضو نگرفته بود و آماده نماز نشده بود. رسول خداصلى الله عليه و آله به وى فرمود: اى سعد! دنيا تو را از نماز بازداشت. سعد می‏گفت: چه كنم؟ آيا مالم را تباه كنم؟ به اين يكى جنس فروخته‏ ام و می‏خواهم پولش را بگيرم و از آن يكى جنس خريده‏ام و می‏خواهم پولش را به وى بپردازم. مشاهده وضعيت سعد براى رسول خدا صلى الله عليه و آله اندوه بارتر از مشاهده تنگدستى و فقر وى در گذشته بود. از اين رو جبرئيل بر رسول خدا صلّى الله عليه و آله فرود آمد و گفت: اى محمد! خداوند از اندوه تو نسبت به سعد آگاه است. وضعيت گذشته وى براى تو محبوب‏تر است يا وضع كنونى او؟ رسول خدا صلّى الله عليه و آله فرمود: اى جبرئيل! بلكه وضع گذشته وى براى من محبوب‏تر است. دنياى سعد آخرتش را بر باد داد. جبرئيل گفت: همانا دوستى دنيا و اموال، فريبنده و باعث فراموشى آخرت است. به سعد بگو: دو درهمى را كه به وى دادى به تو بازگرداند؛ چرا كه كارش را به سرعت به وضعيت گذشته بازمی‏گرداند. وقتى رسول خدا صلّى الله عليه و آله بيرون رفت و با سعد ديدار كرد، به وى گفت: اى سعد! آيا نمی‏خواهى دو درهمى را كه به تو دادم به من بازگردانى؟ سعد گفت: آرى؛ بلكه به جاى آن دو درهم، دويست درهم میدهم. رسول خدا صلّى الله عليه و آله فرمود: اى سعد! من فقط آن دو درهم را می‏خواهم. سعد دو درهم به رسول خدا صلّى الله عليه و آله داد. پس از آن دنيا از سعد روى گرداند تا همه اموالش از دست رفت و به همان وضعيت پيشين بازگشت. ✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
🗓 حضرت عليه السلام إنَّ مَكرَمَةً صَنَعتَها إلى أحَدٍ مِن النّاسِ ، إنّما أكرَمتَ بِها نَفسَكَ و زَيَّنتَ بِها عِرضَكَ، فَلا تَطلُب مِن غَيرِكَ شُكرَ ما صَنَعتَ إلى نَفسِكَ؛ ‏ اگر به كسى خوبى كردى در واقع با اين كار خود را گرامى داشته اى و به خودت آبرو داده اى، پس به سبب خوبى اى كه به خودت كرده اى از ديگران خواهان تشكر مباش . تصنيف و درر الكلم ص382 و  383 ، ح8695 🍃🍃🍃➖➖➖🍃🍃🍃 🌹کانال 🌹 ✨✨✨✨✨✨ 🆔 @dars_akhlaq