eitaa logo
،، احکام و مسائل شرعی ،،
3.7هزار دنبال‌کننده
12.5هزار عکس
3.4هزار ویدیو
47 فایل
برای پرسیدن سوالات شرعی به آیدی زیر مراجعه فرمایید . @Javanmardi_Ahkam
مشاهده در ایتا
دانلود
﷽؛ علیه‌السلام 👈 در یکی از شهرهای ، شخصی از دوستان اهل‌البیت علیهم‌السلام ثروت فراوانی داشت ، هر سال در مجلس عزای علیه‌السلام بر پا می‌کرد و مال زیادی صرف می‌نمود ، و در روز و شب سفره می‌انداخت و فقراء و بیچارگان را اطعام می‌کرد ، تا آنکه نزد از او سعایت کردند و چون دشمن اهل‌البیت بود ، دستور داد او را حاضر کردند ، وی را دشنام داد و امر کرد که او را بزنند و اموال او را مصادره نمایند . 👈 تمام اموال او را گرفتند ، چون رسید و توانایی بر پا کردن مجلس عزا را نداشت بسیار ناراحت شد . 👈 زن صالحه‌ای داشت گفت : برای چه ناراحتی ، چرا گریه می‌کنی ؟ 👈 پاسخ داد : چون نمی‌توانم عزای آن حضرت بپا کنم . زن گفت : ناراحت نشو ، خویش را به شهری دور ببر و به اسم بفروش و پول آن را خرج عزاداری نما . 👈 آن مرد خوشحال شد ، سراغ جوانش آمده ، حکایت را بیان کرد ، آن جوان گفت : من خود را فدای می‌کنم . پس آن مرد جوانش را به شهری دور برد و او را در معرض فروش قرار داد . 👈 مردی جلیل القدر و نورانی را دید ، به او فرمود : چه اراده با این جوان داری ؟ گفت : او را می‌فروشم . آن بزرگوار بدون چانه زدن او را خرید . 👈 آن تاجر با خوشحالی به شهر خود باز گشت و به خانه رفت و جریان را برای زن خود نقل می‌کرد که جوان از در وارد شد . پدرش گفت : مگر فرار کردی ؟ گفت : نه ، گفت : برای چه آمدی ؟ 👈 جوان گفت : آنگاه که تو رفتی گریه گلویم را گرفت . آن بزرگوار به من فرمود : چرا گریه می‌کنی ؟ گفتم : برای فراق آقایم ، چون خوب مولایی داشتم به من نهایت احسان می‌نمود . 👈 آن بزرگوار فرمود : تو غلام او نیستی بلکه فرزند او می باشی . گفتم : ای سید و آقای من ! شما کیستید ؟! فرمود : من آنم که پدرت به خاطر من تو را فروخت . ناراحت نباش ، من تو را به پدرت بر می‌گردانم . چون برگشتی به او بگو : والی اموال تو را با زیادی همراه با احسان و نیکویی فراوان به تو برمی گرداند . آنگاه مرا برگردانید و از چشم من غایب شد . 👈 در این گفتگو بودند که درب خانه زده شد ، چون درب را گشودند شخصی گفت : امیر شما را می‌خواهد . 👈 چون آن مرد نزد امیر حاضر شد ، از او تجلیل کرد ، و عذر آورده ، و طلب حلیّت نمود، و هر چه از او گرفته بود با اضافاتی رد نمود ، و گفت : ای مرد صالح ! در تشکیل مجالس عزای علیه‌السلام کوشش کن ، من نیز هر سال ده هزار درهم برایت میفرستم . 👈 جناب علیه‌السلام را دیدم ، به من فرمودند : آیا اذیت می‌کنی کسی که عزای من را بر پا میکند ، و اموال او را می‌گیری ؟! هر چه از او مصادره کرده‌ای برگردان ، وگرنه به زمین دستور می‌دهم که تورا با اموالت فرو برد ، دراین کار تعجیل کن پیش از آنکه بلا بر تو نازل شود . و به برکت آن حضرت من و خانواده و بستگان و رفقایم همه هدایت یافتیم و شیعه شدیم . صَلِّ عَلی وَ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ @Javanmardi_langarudi ستاد ملی ترویج احکام دین 🌐 کارشناس احکام و مسائل شرعی حجت الاسلام والمسلمین سید شمس الدین جوانمردی لنگرودی 🌐
،، احکام و مسائل شرعی ،،
﷽؛ 🌷 « طولانی ترین آیه قرآن در مورد حق الناس است . #سوره_بقره_آیه282 👈 روز قیامت مردم از پنج نفر
﷽؛ مردم از فرار می کنند يَوْمَ يَفِرُّ الْمَرْءُ مِنْ أَخِيهِ 34 وَ أُمِّهِ وَ أَبِيهِ 35 وَ صاحِبَتِهِ وَ بَنِيهِ 36 ( زن ) ┈┉┅━❀💌❀━┅┉┈ (سلام الله علیها) شبانه و روز به هر خانه نگاه می کند ، پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرمود : " این پنج بار در اوقات پنجگانه نماز است تا ببیند آنها در موقع نماز چه می کنند . هر خانه که در آن به نماز ، در پنج وقت خود اهمیت داده شود ، حضرت عزرائیل شهادتین را تلقین صاحب آن خانه می کند ". ┈┉┅━❀💌❀━┅┉┈ @Javanmardi_langarudi 🔎💎{ کارشناس احکام و مسائل شرعی حجت الاسلام والمسلمین سیدشمس الدین جوانمردی لنگرودی }💎🔍
﷽؛ مردم از فرار می کنند يَوْمَ يَفِرُّ الْمَرْءُ مِنْ أَخِيهِ 34 وَ أُمِّهِ وَ أَبِيهِ 35 وَ صاحِبَتِهِ وَ بَنِيهِ 36 ( زن ) ┈┉┅━❀💌❀━┅┉┈ (سلام الله علیها) شبانه و روز به هر خانه نگاه می کند ، پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرمود : " این پنج بار در اوقات پنجگانه نماز است تا ببیند آنها در موقع نماز چه می کنند . هر خانه که در آن به نماز ، در پنج وقت خود اهمیت داده شود ، حضرت عزرائیل شهادتین را تلقین صاحب آن خانه می کند ". ┈┉┅━❀💌❀━┅┉┈ @Javanmardi_langarudi 🔎💎{ کارشناس احکام و مسائل شرعی حجت الاسلام والمسلمین سیدشمس الدین جوانمردی لنگرودی }💎🔍
﷽؛ مردم از فرار می کنند يَوْمَ يَفِرُّ الْمَرْءُ مِنْ أَخِيهِ 34 وَ أُمِّهِ وَ أَبِيهِ 35 وَ صاحِبَتِهِ وَ بَنِيهِ 36 ( زن ) ┈┉┅━❀💌❀━┅┉┈ (سلام الله علیها) شبانه و روز به هر خانه نگاه می کند ، پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرمود : " این پنج بار در اوقات پنجگانه نماز است تا ببیند آنها در موقع نماز چه می کنند . هر خانه که در آن به نماز ، در پنج وقت خود اهمیت داده شود ، حضرت عزرائیل شهادتین را تلقین صاحب آن خانه می کند ". ┈┉┅━❀💌❀━┅┉┈ @Javanmardi_langarudi 🔎💎{ کارشناس احکام و مسائل شرعی حجت الاسلام والمسلمین سیدشمس الدین جوانمردی لنگرودی }💎🔍
،، احکام و مسائل شرعی ،،
﷽؛ ✅ بیدار کردن دیگران برای نماز 📝 سؤال : آیا بیدار کردن افراد #خانواده برای #نمازصبح جایز است ؟
﷽؛ ✅ اهمیت و 📝 پرسش : آیا مستحب است و آیا و اشکال دارد ؟ 📖 پاسخ : است انسان را در بخواند و به آن اهمّيّت بسيار دهد و از كه ممكن است مايه خرابى نماز گردد جدّاً بپرهيزد . در حديث آمده است روزى مردى را در مسجد مشغول نماز ديد كه و را بطور كامل انجام نمى‏دهد ، فرمود : اگر اين مرد از دنيا برود در حالى كه اين‏گونه باشد به دين من از دنيا نخواهد رفت . ✅ بیدار کردن برای 📝 پرسش : آیا بر واجب است که خود را که به رسیده‌اند برای از خواب بیدار کنند ؟ 📖 پاسخ : مگر اینکه آنها عادت به کنند و آن را ، در این صورت به نحو مطلوبی آنها را بیدار کنند بنابراین در صورتی که علم به رضایت او دارد ، او را بیدار کند همچنین اگر بیدار نکردن آنها باعث هتک و کم ارزش شدن نزد آنها شود باید آنها را بیدار کنند و اگر شبها زودتر بخوابند و غذای سبک و کمتری بخورند راحت تر بیدار می‌شوند . ┈┉┅━❀💌❀━┅┉┈ ✅ بیدار کردن برای 📝 پرسش : آیا بیدار کردن افراد برای جایز است ؟ 📖 پاسخ : اگر بیدار نکردن موجب و نماز باشد ، باید آنها را بیدار کنید . ┈┉┅━❀💌❀━┅┉┈ @Javanmardi_langarudi 🌐 کارشناس احکام و مسائل شرعی حجّت الاسلام والمسلمین سیّد شمس الدّین جوانمردی لنگرودی 🌐
﷽؛ علیه‌السلام 👈 در یکی از شهرهای ، شخصی از دوستان اهل‌البیت علیهم‌السلام ثروت فراوانی داشت ، هر سال در مجلس عزای علیه‌السلام بر پا می‌کرد و مال زیادی صرف می‌نمود ، و در روز و شب سفره می‌انداخت و فقراء و بیچارگان را اطعام می‌کرد ، تا آنکه نزد از او سعایت کردند و چون دشمن اهل‌البیت بود ، دستور داد او را حاضر کردند ، وی را دشنام داد و امر کرد که او را بزنند و اموال او را مصادره نمایند . 👈 تمام اموال او را گرفتند ، چون رسید و توانایی بر پا کردن مجلس عزا را نداشت بسیار ناراحت شد . 👈 زن صالحه‌ای داشت گفت : برای چه ناراحتی ، چرا گریه می‌کنی ؟ 👈 پاسخ داد : چون نمی‌توانم عزای آن حضرت بپا کنم . زن گفت : ناراحت نشو ، خویش را به شهری دور ببر و به اسم بفروش و پول آن را خرج عزاداری نما . 👈 آن مرد خوشحال شد ، سراغ جوانش آمده ، حکایت را بیان کرد ، آن جوان گفت : من خود را فدای می‌کنم . پس آن مرد جوانش را به شهری دور برد و او را در معرض فروش قرار داد . 👈 مردی جلیل القدر و نورانی را دید ، به او فرمود : چه اراده با این جوان داری ؟ گفت : او را می‌فروشم . آن بزرگوار بدون چانه زدن او را خرید . 👈 آن تاجر با خوشحالی به شهر خود باز گشت و به خانه رفت و جریان را برای زن خود نقل می‌کرد که جوان از در وارد شد . پدرش گفت : مگر فرار کردی ؟ گفت : نه ، گفت : برای چه آمدی ؟ 👈 جوان گفت : آنگاه که تو رفتی گریه گلویم را گرفت . آن بزرگوار به من فرمود : چرا گریه می‌کنی ؟ گفتم : برای فراق آقایم ، چون خوب مولایی داشتم به من نهایت احسان می‌نمود . 👈 آن بزرگوار فرمود : تو غلام او نیستی بلکه فرزند او می باشی . گفتم : ای سید و آقای من ! شما کیستید ؟! فرمود : من آنم که پدرت به خاطر من تو را فروخت . ناراحت نباش ، من تو را به پدرت بر می‌گردانم . چون برگشتی به او بگو : والی اموال تو را با زیادی همراه با احسان و نیکویی فراوان به تو برمی گرداند . آنگاه مرا برگردانید و از چشم من غایب شد . 👈 در این گفتگو بودند که درب خانه زده شد ، چون درب را گشودند شخصی گفت : امیر شما را می‌خواهد . 👈 چون آن مرد نزد امیر حاضر شد ، از او تجلیل کرد ، و عذر آورده ، و طلب حلیّت نمود، و هر چه از او گرفته بود با اضافاتی رد نمود ، و گفت : ای مرد صالح ! در تشکیل مجالس عزای علیه‌السلام کوشش کن ، من نیز هر سال ده هزار درهم برایت میفرستم . 👈 جناب علیه‌السلام را دیدم ، به من فرمودند : آیا اذیت می‌کنی کسی که عزای من را بر پا میکند ، و اموال او را می‌گیری ؟! هر چه از او مصادره کرده‌ای برگردان ، وگرنه به زمین دستور می‌دهم که تورا با اموالت فرو برد ، دراین کار تعجیل کن پیش از آنکه بلا بر تو نازل شود . و به برکت آن حضرت من و خانواده و بستگان و رفقایم همه هدایت یافتیم و شیعه شدیم . صَلِّ عَلی وَ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ @Javanmardi_langarudi 🌐 کارشناس احکام و مسائل شرعی حجت الاسلام والمسلمین سید شمس الدین جوانمردی لنگرودی 🌐
﷽؛ علیه‌السلام 👈 در یکی از شهرهای ، شخصی از دوستان اهل‌البیت علیهم‌السلام ثروت فراوانی داشت ، هر سال در مجلس عزای علیه‌السلام بر پا می‌کرد و مال زیادی صرف می‌نمود ، و در روز و شب سفره می‌انداخت و فقراء و بیچارگان را اطعام می‌کرد ، تا آنکه نزد از او سعایت کردند و چون دشمن اهل‌البیت بود ، دستور داد او را حاضر کردند ، وی را دشنام داد و امر کرد که او را بزنند و اموال او را مصادره نمایند . 👈 تمام اموال او را گرفتند ، چون رسید و توانایی بر پا کردن مجلس عزا را نداشت بسیار ناراحت شد . 👈 زن صالحه‌ای داشت گفت : برای چه ناراحتی ، چرا گریه می‌کنی ؟ 👈 پاسخ داد : چون نمی‌توانم عزای آن حضرت بپا کنم . زن گفت : ناراحت نشو ، خویش را به شهری دور ببر و به اسم بفروش و پول آن را خرج عزاداری نما . 👈 آن مرد خوشحال شد ، سراغ جوانش آمده ، حکایت را بیان کرد ، آن جوان گفت : من خود را فدای می‌کنم . پس آن مرد جوانش را به شهری دور برد و او را در معرض فروش قرار داد . 👈 مردی جلیل القدر و نورانی را دید ، به او فرمود : چه اراده با این جوان داری ؟ گفت : او را می‌فروشم . آن بزرگوار بدون چانه زدن او را خرید . 👈 آن تاجر با خوشحالی به شهر خود باز گشت و به خانه رفت و جریان را برای زن خود نقل می‌کرد که جوان از در وارد شد . پدرش گفت : مگر فرار کردی ؟ گفت : نه ، گفت : برای چه آمدی ؟ 👈 جوان گفت : آنگاه که تو رفتی گریه گلویم را گرفت . آن بزرگوار به من فرمود : چرا گریه می‌کنی ؟ گفتم : برای فراق آقایم ، چون خوب مولایی داشتم به من نهایت احسان می‌نمود . 👈 آن بزرگوار فرمود : تو غلام او نیستی بلکه فرزند او می باشی . گفتم : ای سید و آقای من ! شما کیستید ؟! فرمود : من آنم که پدرت به خاطر من تو را فروخت . ناراحت نباش ، من تو را به پدرت بر می‌گردانم . چون برگشتی به او بگو : والی اموال تو را با زیادی همراه با احسان و نیکویی فراوان به تو برمی گرداند . آنگاه مرا برگردانید و از چشم من غایب شد . 👈 در این گفتگو بودند که درب خانه زده شد ، چون درب را گشودند شخصی گفت : امیر شما را می‌خواهد . 👈 چون آن مرد نزد امیر حاضر شد ، از او تجلیل کرد ، و عذر آورده ، و طلب حلیّت نمود، و هر چه از او گرفته بود با اضافاتی رد نمود ، و گفت : ای مرد صالح ! در تشکیل مجالس عزای علیه‌السلام کوشش کن ، من نیز هر سال ده هزار درهم برایت میفرستم . 👈 جناب علیه‌السلام را دیدم ، به من فرمودند : آیا اذیت می‌کنی کسی که عزای من را بر پا میکند ، و اموال او را می‌گیری ؟! هر چه از او مصادره کرده‌ای برگردان ، وگرنه به زمین دستور می‌دهم که تورا با اموالت فرو برد ، دراین کار تعجیل کن پیش از آنکه بلا بر تو نازل شود . و به برکت آن حضرت من و خانواده و بستگان و رفقایم همه هدایت یافتیم و شیعه شدیم . صَلِّ عَلی وَ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ @Javanmardi_langarudi ستاد ملی ترویج احکام دین 🌐 کارشناس احکام و مسائل شرعی حجت الاسلام والمسلمین سید شمس الدین جوانمردی لنگرودی 🌐
،، احکام و مسائل شرعی ،،
﷽؛ #سادات ز آدمیزاد به دور است آدم ز خاک و #سادات ز نور است #احترام‌به‌سادات و #ذريه‌حضرت‌زهرا سل
﷽؛ صلی‌الله‌علیه‌وآله دارای چند فرزند بود ؟ نامشان چه بود ؟ طبق آنچه را که در روایات آمده است ، صلی‌الله‌علیه‌وآله ، دارای بوده‌اند که همه آنان تنها از دو همسر و متولد شدند و آن حضرت از سایر همسران خود فرزندی نداشتند . صلی‌الله‌علیه‌وآله ، 4 فرزند دختر و 2 فرزند پسر از و 1 فرزند پسر از  داشت . آن حضرت از عبارت است از : سلام الله علیها (طاهر) [1] آن حضرت از    نام دارد [2] که در خردسالی از دنیا رفت . گفتنی است که همه فرزندان به جز سلام‌الله‌علیها در زمان حیات ایشان از دنیا رفتند . [1]. قرب الاسناد صفحه 27 . خصال جلد 2ـ صفحه 37 . [2]. کلینی محمد بن یعقوب ، الکافی جلد 5 صفحه 421 . صَلِّ عَلی وَ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ @Javanmardi_langarudi ستاد ملی ترویج احکام دین حجت الاسلام والمسلمین سید شمس الدین جوانمردی لنگرودی