الان دارم قیافه هاتون رو بعد از خوندن خط آخر پارت 18 تصور میکنم😅 پارت بعد؟ انشالله فردا

گاندو :)😎 #گاندو #کافه_گاندو #کپی_ممنوع #خفن_طور @Kafeh_Gandoo12😎

گاندو :)😎 #گاندو #کافه_گاندو #کپی_ممنوع #خفن_طور @Kafeh_Gandoo12😎

گاندو و ... #محمد #داوود #رسول #سعید #اکیپ #گاندو #فیلم_های_دیگه #کافه_گاندو 😎 @kafeh_gandoo12😎

گاندو #محمد #داوود #فرشید #سعید #اکیپ #گاندو #کافه_گاندو 😎 @kafeh_gandoo12😎

دقت کردین تا حالا از رسالت فعالیت نداشتیم🥺؟؟ #رسالت‌بوذری #کپی_ممنوع #کافه‌گاندو @kafeh_gandoo12😎

ببین چی آوردم براتون👆👆 وایی خوبی دارن 😍 #کپی_ممنوع #کافه‌گاندو @kafeh_gandoo12😎

رسالت بوذری دیدی دیدی درس مسلمانی را محمد ابراهیم شایان دیدی دیدی درس مسلمانی را محمد ابراهیم شایان دریا شده ای مادر گوهر باشی محمدرضا کاکایی دریا شده ای مادر گوهر باشی محمدرضا کاکایی خواهر کوچکتر مجید تال خواهر کوچکتر مجید تال سوریه رفتین مجید تال سوریه رفتین مجید تال نشسته ای سر سجاده روبروی خودت حمیدرضا برقعی نشسته ای سر سجاده روبروی خودت حمیدرضا برقعی در خواب دید مادر خورشید میشود آرش پورعلیزاده در خواب دید مادر خورشید میشود آرش پورعلیزاده نیستها را به نگاهش شبی از هست گرفت محسن ناصحی نیستها را به نگاهش شبی از هست گرفت محسن ناصحی زنم که آینگی حسن انتخاب من است فائزه زر افشان زنم که آینگی حسن انتخاب من است فائزه زر افشان دیدی دیدی درس مسلمانی را محمد ابراهیم شایان دیدی دیدی درس مسلمانی را محمد ابراهیم شایان دریا شده ای مادر گوهر باشی محمدرضا کاکایی دریا شده ای مادر گوهر باشی محمدرضا کاکایی خواهر کوچکتر مجید تال خواهر کوچکتر مجید تال سوریه رفتین مجید تال سوریه رفتین مجید تال + موارد مشابه سلام ام ابیها رسالت بوذری متن سلام ام ابیها رسالت بوذری سلام ام‌ ابیها ، منم ، گدای شما تمام بود و نبود جهان فدای شما سلام حامیِ حیدر ، سلام جان علی سلام مادرِ مظلوم شیعیان علی سلام مادر مظلومه‌ ام ، دلم تنگ است زمانه با من مسکین دوباره در جنگ است سلام «کشتی پهلوگرفته» در غم‌ ها سلام مادرِ همواره ی مُحرم‌ ها دوباره این پسرت مبتلاست ، مادر جان دوباره در دل من کربلاست ، مادرجان دوباره یاد تو افتادم و دلم خون شد دوباره طاقت و صبرم ز دست بیرون شد دوباره یاد تو آمد ، شکست شیشه ی دل دوباره زنده شد آن درد تا همیشه ی دل دوباره غربت مولا و تو ، دوباره فدک دوباره سفره ی ساده ، دوباره نان و نمک دوباره آتشِ بی‌ شرم و خانه ی مولا دوباره صبرِ علی ، زخم پهلوی زهرا دوباره آنچه شنیدم ، دوباره غیرت و خشم دوباره بارشی بارانِ بی‌ امان از چشم شنیده‌ ام نشنیدند حرفِ دردت را که پیش چشم تو بستند دست مردت را از آن زمان که شنیدم نصیبِ من غم بود که از قنوتِ نماز تو نیمه‌ ای کم بود شنیده‌ ام که علی‌ وار راه می‌ رفتی تو نیز دست به دیوار راه می‌ رفتی به یاد غربت مولا شکسته‌ می‌ خواندی شنیده‌ ام که نماز نشسته می‌ خواندی به حق آنچه شنیدم ، به حق آن‌ همه غم بگیر دست مرا و ببر از این عالم

شبتونو با یکی از شعرهای رسالت بوذری پایان بدید😁🥺 شب خوش @kafeh_gandoo12😎