eitaa logo
.کافـهـ‌‌گـانــدو‌|حامیــن .
1.2هزار دنبال‌کننده
2.7هزار عکس
2.2هزار ویدیو
18 فایل
📿. (إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ...:)+ پاتوق‌مامورای‌امنیتی‌وقاری‌های‌آینده🕶️ "حبیبی‌کپی‌درشأن‌شمانیست تبلیغات‌وتبادل‌نداریم «دمتگرم‌که‌هستی‌پیشمون» آیدیم:https://eitaa.com/jsbxjhs نویسنده: @F_Jenab 🍅
مشاهده در ایتا
دانلود
ࡅ߭ܦ‌ـ‌ࡐ‌🩸ܥ‌‌‌ܘ ܦ‌ـߊ‌ࡅ߳ـ🩸ܠܙ ࡅ߭ߊ‌ܩـܝ‌ئـ🩸ـے پـارتـ⁵ نشستیم روی صندلی و من شروع کردم... همه منتظر آقا محمد بودیم موضوع این جلسه مهم و فوری همه رو کنجکاو کرده بود ... سکوت بدی فضا رو اشغال کرده بود ... نتونستم تحمل کنم و گفتم:_وای بچه ها یه چیزی بگین دیگه ... فرشید : چی بگیم ته تغاری؟ من : تو باز به من گفتی ته تغاری زردک ؟ ( حرصی ) رسول: خب ته تغاریی دیگه ( خنده ) من: رسوللل د... با ورود آقامحمد حرفم نصفه موند ... همگی سلام کردیم ... آقامحمد جدی گفت : میرم سراغ اصل مطلب میخوام یه پرونده جدید دست بگیرم اما این پرونده با بقیه پرونده هایی ک حل شده فرق میکنه و این موضوع هم باید مخفی بمونه ... رسول: اقا میشه یکم بیشتر در مورد پرونده توضیح بدین ؟ آقا محمد خودکار رو انداخت روی میز و بلند شد و گفت: پرونده ای با ژانر جنایی ، ترسناک و معمایی ... قاتلی ک فکر میکنه خیلی زرنگه ... قاتلی ک دست همه قاتل ها رو از پشت بسته ... قاتلی ک با حل معما هایی ک خودش به جا میزاره باید پیداش کرد ... قاتلی ک همه تا دو قدمیش رسیدن و نتونستن پیداش کنن ... قاتلی ک به خاطر همین به قاتل نامرئی بودن معروفه ... [ ادامه دارد ... ]