eitaa logo
『شـُ℘َـدٰآۍِ‌ڪـَـرْبَلآۍِ۴🕊』
1.1هزار دنبال‌کننده
19.7هزار عکس
3هزار ویدیو
53 فایل
#تنهاڪانال‌شهدای‌ڪربلای۴🌾 دیر از آب💧 گرفتیـم تـورا ای ماهـی زیبا؛ امّا عجیـب عذابـی ڪہ ڪشیـدی تازه اسٺ #شهادت🌼 #شهادت🌼 #شهادت🌼 چه‌ڪلمه‌زیبایی... #غواص‌شهیدرضاعمادی و سلام‌بر ۱۷۵ غواص‌شهید #کپی‌ممنوع⛔ 🍃ادمیـن‌پاسخگو↓ @goomnaam_1366
مشاهده در ایتا
دانلود
『شـُ℘َـدٰآۍِ‌ڪـَـرْبَلآۍِ۴🕊』
🌺🍃✨ 🍃✨ ✨ ❤️قراردل بی قرارها❤️ 🌾 ۴🌾 به راویت آزاده و یادگارعزیز 🌸 🌸 🍃🍂🍃 🌺درآنجا معمولا ما نداشتیم که کسی بخواهد واکس آنچنان بزند بیشتر چون در گِل بودیم از استفاده میکردند و معمولا با یکی شده بودیم و منعمان نمیکردند با لباس هم میخوابیدیم چون باید آموزشها پشت سرهم میشد. همه دوستانی که در یگان غواصی بودند بودند , مگر یکی مثل من که سنم نمیخورد دانشجو باشم وإلا کسایی که بودند معمولا کسانی بودند که مثل سال65 فوق لیسانس داشت که ایشان دانشگاه های ایران برایش نامه داده بودند. ایشان همدانیست اما غریب است. یا مگر کم کسی بود؟ مثلشان زیاد داشتیم. ولی دریغ از اینکه اینها یک دفعه مثلا برگردد بگوید من مدرکم این است من باید فلان شوم. 🌴 .. بحث اینها هم همین بود. رسیده بودند به جایی که و به غیر از خدا هم با کس دیگری نکرده بودند... 🌸..... @Karbala_1365
🌹 اسیر بازے دنیا نشیم! بخندیم به این بازے و با صاحب بازے ڪنیم ؛ ڪہ معاملہ اے سراسر سود است...✨ 💞 .................................. @Karbala_1365
🌹 اسیر بازے دنیا نشیم! بخندیم به این بازے و با صاحب بازے ڪنیم ؛ ڪہ معاملہ اے سراسر سود است...✨ 💞 🦋 🦋 .................................. @Karbala_1365
『شـُ℘َـدٰآۍِ‌ڪـَـرْبَلآۍِ۴🕊』
لباس‌دامادی‌هم‌گرفتہ بودندولےلباس‌ #غواصے پوشیدندوبہ‌معشوق‌رسیدند🕊🥀 #شهدای_غواص_کربلای۴ #شبتون_شهد
🌺🍃✨ 🍃✨ ✨ ❤️قراردل بی قرارها❤️ 🌾 ۴🌾 به راویت آزاده و یادگارعزیز 🌸 🌸 🍃🍂🍃 🌺درآنجا معمولا ما نداشتیم که کسی بخواهد واکس آنچنان بزند بیشتر چون در گِل بودیم از استفاده میکردند و معمولا با یکی شده بودیم و منعمان نمیکردند با لباس هم میخوابیدیم چون باید آموزشها پشت سرهم میشد. همه دوستانی که در یگان غواصی بودند بودند , مگر یکی مثل من که سنم نمیخورد دانشجو باشم وإلا کسایی که بودند معمولا کسانی بودند که مثل سال65 فوق لیسانس داشت که ایشان دانشگاه های ایران برایش نامه داده بودند. ایشان همدانیست اما غریب است. یا مگر کم کسی بود؟ مثلشان زیاد داشتیم. ولی دریغ از اینکه اینها یک دفعه مثلا برگردد بگوید من مدرکم این است من باید فلان شوم. 🌴 .. بحث اینها هم همین بود. رسیده بودند به جایی که و به غیر از خدا هم با کس دیگری نکرده بودند... ⊰❀⊱ ۴ 👣 …❀ @Karbala_1365🌾 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄
🔻وقتی باز شد متوجه شدم که برادر خودم علیرضا است که در جعبه ارمیده است و گویی به خواب رفته ، یک لحظه دنیا برایم تبره و تار شد . چون آقایانیکه پیکر شهدا را پیاده می کردند مرا نمی شناختند ، گفتند: ای بابا چی شد؟یکی از کارکنان بیمارستان آمد و گفت این برادر شهید است آنان آرام آرام مرا از آن مکان خارج کردند و بعد از مدتی که حالم بهتر شد از برادر حسینی ( ایشان نیز بعد به خیل شهدا پیوستند) خواستم اجازه یک دیدار دیکر به من بدهد ، ایشان مرا به همراه خودش به برد و من پیکر شهید را یک بار دیگر زیارت کردم گویی کوهی از عظمت و ایمان به خدا بر مرکب عشق سوار است بعد از دیدن شهید برادر حسینی به من گفت انسان بایستی در سختی ها صبور باشد ... ♦️ شما بایستی این خبررابه خانواده ات تا هر زمان که ما اعلام نکرده ایم نگویی ( این راز سنگین دو روز درقلب من باقی ماند) تا اینکه قرار شد پیکر شهدا تشیع شود و تعاون سپاه به منزل ما آمد و خبر شهادت را کردندو شهر آماده شهدا شد با شنیدن این خبر حاج آقا که خود رزمنده بود مارا جمع کرد و گفت هیچ کس حق گریه و زاری ندارد چون شهادت با لاترین درجه نزدیکی به خدا است همگی برای زیارت این نوگل باغ ولایت به سرد خانه رفتیم ، پدرم با متانت هرچه تمامتر پیکر شهید را دید و گفت: خدایا من با تو کردم و در معامله باتو کسی ضرر ندیده است اشک هایش را پاک کرد و با شهید خداحافظی نمود و گفت دیدار به قیامت. تشیع پیکر شهدای در بسیار با شکوه یزگزار گردید چون پدرم از من خواسته بود شعار گوی این بدرقه آخر باشم از جلو تا میدان حضرت امام (ره) شعار این مراسم را من دادم و در میدان امام (ره) بر شهدا نماز خوانده شد و جهت خا ک سپاری به گلزار شهدای برده شد ودر آنجا خاک سپاری گردید... ♦️بعد از گذشت 24 ساعت از تشییع پیکر شهید و ساک دستی او از طریق تعاون سپاه ( توسط شهید الله نظری) بدست ما رسید ایشان در وصیت نامه اش نوشته بود برای من سیاه نپوشید و نکنید وقنی وصیت نامه خوانده شد پدرم اولین کسی بود که پیراهن مشکیش را از تن در آ ورد و از همه خواست لباسهای مشکبشان را در آورند.بعد از گذشت دو روز از پیکر شهید برادرم حاج محمد که از ناحیه گردن مجروح شده بود برای دیدار برادر شهیدش آمده بود که متاسفانه این دیدار میسر نشد مدتی بعد از شهید مدرک تحصیلی نامبرده از طریق آموزش و پرورش به ما تحویل داده شد از شهید یک برک وصیت نامه – یک برگ نامه — یک کاست صوت از صدای شهید و تعدادی عکس باقی مانده است که تعدادی از آن از شهید است 🍃💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠🍃🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🍃 شادی روح شهدا صلوات