eitaa logo
『شـُ℘َـدٰآۍِ‌ڪـَـرْبَلآۍِ۴🕊』
881 دنبال‌کننده
18.1هزار عکس
2.7هزار ویدیو
52 فایل
#تنهاڪانال‌شهدای‌ڪربلای۴🌾 دیر از آب💧 گرفتیـم تـورا ای ماهـی زیبا؛ امّا عجیـب عذابـی ڪہ ڪشیـدی تازه اسٺ #شهادت🌼 #شهادت🌼 #شهادت🌼 چه‌ڪلمه‌زیبایی... #غواص‌شهیدرضاعمادی و سلام‌بر ۱۷۵ غواص‌شهید #کپی‌ممنوع⛔ 🍃ادمیـن‌پاسخگو↓ @goomnaam_1366
مشاهده در ایتا
دانلود
نه پرِ پرواز فرشته هاست ڪه با آن آسمانے شوے و نه جــاروے هرے پاتر ڪه با آن احساس سبڪے و پرواز ڪنے! رمــز آلـود و قـصـه دار و پر هیجان هم نیست! ڪه منتظر باشے وقتے پوشیدے انقلاب و اتفاق خطیرے در تو رخ دهد! تـازه دسـت و پـاگـیر هـم هـسـت گاهے گرما و سر خوردن و جمع ڪردن هم دارد! ڪه امروز از دست تو بر مےآید تا شمارِ بے حجابان یڪے ڪمتر شود ، و شــمار با حجابان یڪے بیشتر...! سیاهے لشگرٍ فاطمه است ڪه مشڪے اش بیشتر مےآید اصـلــا لـبـاس اســت ...! رزم با نَفْسْ رزم با بے حـیایے رزم با بے حجابے لباس رزم ڪه عــاشقانه ندارد...! مےشود عاشقانه دوستش داشت اما ڪسے براے لباس رزم نـمـےگوید...! لباس رزم نشانه است رجز دارد و مثل چـفیه‌ے آن وقت اگر تاب آوردے و ماندے ...! شیرینےاش را با هیچ مدل و برند و مارڪے عوض نخواهے ڪرد! لشگرے ڪه لـباس دشـمن را تنش ڪند هرقدر هم پاڪ و وفادار و صادق باشد را دلسرد مےڪند. راستے سنگینے چادر مشڪے از ڪوله هاے شما بیشتر نیست یـارے مـان ڪـنید...!
『شـُ℘َـدٰآۍِ‌ڪـَـرْبَلآۍِ۴🕊』
🕊 #روز_آزادی آزاده سرافراز #علی_میرزاشاه_محمدی 🌸.... @Karbala_1365
🌷 از استان : 🌱🕊 ✨بسم الله الرحمن الرحیم شب خاطره آزادگان اردوگاه در ( خاطره آزاده گرانقدر مهدی فتحییان ) 🌷چند سالی بود که درد می کرد. انواع و اقسام را آنجا بر روی این دندان عمل کردیم. طب های اسارتی می گفت که باید از فیلتر برای ساکت شدن درد استفاده کرد. که واقعاً هم تأثیر داشت. فیلتر سیگارهایی که مصرف شده بود را کاغذش را می کندیم و می گذاشتم روی دندان آسیب دیده و خیلی خوب بود. مدتی درد را تسکین می داد. بعد از آن از نمک استفاده می کردیم بجای خمیر دندان. خلاصه نمی دانم این درد چند سال مرا اذیت کرد ولی آخر به این نتیجه رسیدم که به سراغ بروم.☺️ گفتم علی دندان من خیلی درد می کند . آن دندانم هم که درد می کرد از دندانهای آسیابم بود که معمولاً از بقیه ی دندانها بزرگتر است. علی میرزا گفت درستش می کنم. در ابتدا گفت شب عصبش را می کشیم. ما هم سر از این موضوع در نمی آوردیم که عصب را چطور می کشند. شب که شد، زیر پنجره ، هنگامی که نگهبان هم می آمد و می رفت.علی میرزا یکی دو تا از بچه ها به نگهبانی فرستاد تا نگهبانها متوجه کار ما نشوند و ما را نبینند. آسایشگاه هفت بودیم. بعد دو نفر را هم صدا کرد تا دست و پای من را گرفتند. من هم ساده ، ساده ،خوابیده بودم و با خود می گفتم هر چه بگوید انجام می دهم ،حتماًٌ با انجام این کار دندانم خوب می شود. یک شمعی آورد و یک تکه و آن را تیز کرده بود و انتهای آن را به صورت قلاب در آورده بود. نوک آن هم با استفاده از سطح زمین حسابی تیز بود. آن را بر روی شمع نگاه داشت و من هم اصلاً نمی دانستم که او چه کاری می خواهد با من انجام بدهدو فقط خیلی آرام خوابیده بودم. آن سیم خاردار نوک تیز بوسیله ی شمع حسابی سرخ سرخ شد. بعد ایشان به من گفت دهانت را باز کن و بگو کدام دندانت درد می کند. اشاره کردم به دندانم که درد می کرد و گفتم این. همین که من حرفم تمام شد علی میرزا این سیخ داغ را فرو کرد در میان دندان من. تصور کنید که میخ داغ را در برف فرو کرده باشند این سیخ داغ هم در میان دندانم فرو رفت.😖 خلاصه بجایی رسید که من شروع به فریاد زدن کردم.😫 مثل اینکه سیخ به عصب دندانم برخورد کرد.همین که سیخ به عصب دندانم برخورد کرد من از شُکِ برخورد تکان خوردم و سیخ از دست ایشان در رفت و افتاد. لب و بینی، همه را سوزاند.😖 درد دندان فراموش شد و به درد سوختن لب و صورتم تبدیل شد. فکر می کنم یک هفته ای طول کشید تا درد سوختن آن قسمت ها از بین رفت. من هم با وجود تحمل این همه درد فکر می کردم دیگر دندانم خوب شده باشد و دردی احساس نکنم. بعد از اینکه سوختگی خوب شد تازه متوجه شدم که هنوز هم دندانم درد می کند.☹️ به علی آقا متوسل شدم و گفتم بیا علی آقا از عملیات جراحیت استفاده کن. ایشان چون به بیرون می رفت و کارهای نجاری انجام می داد داشت که وسیله کارش بود و آن را پنهان از چشم عراقی ها با خود به داخل آسایشگاه می آورد. این مسئله را که به ایشان گفتم اول قبول نکرد و من اصرار کردم و ایشان انکار. علی میرزا به من گفت تو تحمل درد را نداری و این کار، کار سختی است. من گفتم دندانم خیلی درد می کند و اصرار کردم تا ایشان دندان مرا بکشد. بالاخره یک روز بعدازظهر قرار گذاشتیم تا ایشان دندان مرا بکشد. یک روز بعد از ظهر که همه بچه ها برای هواخوری به داخل محوطه رفتند ما پنهانی به داخل قسمت دستشویی ها رفتیم که اگر به یاد داشته باشید نیمچه دیوارهایی داشت . ایشان به من گفت در گوشه ای از کنج دیوارها بنشینم و قرار شد صدایم هم در نیاید که هیچ کس متوجه حضور ما در آن قسمت نشود. انبردست را آورد و انداخت پای دندان من. حالا نمی شد فریاد بزنی و از طرفی درد می کشیدم و همین طور مرتب عرق می ریختم.😢 علی میرزا هم مرتب را با انبردست پیچ و تاب می داد و دستش را می چرخاند. یکی دوبار انبردست را چرخاند و از انجام این کار منصرف شد و گفت هیچ نمی شود دندان را در آورد. من گفتم دیگر کار را به اتمام برسان و هر کاری می خواهی بکن. ایشان قبول کرد و گفت پس چیزی نگویی و من هم قبول کردم. علی میرزا پایش را بر روی سینه ام گذاشت و یکدفعه با کمک انبردست دندانم را بیرون کشید. دندان هم سالم بیرون آمد و این برایم خیلی جالب بود. وقتی دندانم را کشید خون بیرون زد. آب نمک غلیظی ایشان از قبل آماده کرده بود. آن را گرفتم و استفاده کردم و بعد از چند دقیقه ای خونریزی هم بند آمد. خلاصه ما هم از دندان درد راحت شدیم.😊 صبح فردای آن روز یک مراسم مختصری هم گرفتیم و فکر کنم دندان را در خاک باغچه دفنش کردیم.👇👇👇
ڪم ڪم بساط #روضہ و #ماتم بیاورید آرے دگر #سیاهے و #پرچم بیاورید #مهدے سیاهپوش عزاے #محرم اسٺ #پیراهن #عزاے مرا هم بیاورید #ارباب🌹 #من_زنده‌ام_فقط_بہ_هواے #محرمٺ❣
『شـُ℘َـدٰآۍِ‌ڪـَـرْبَلآۍِ۴🕊』
یک روز گرم تابستان ، مهندس ( ) دلاور لشکر 31 عاشورا از محور به قرا رگاه بازگشت. یکی از بچه ها که تشنگی مفرط او را دید ، یک کمپوت گیلاس خنک برای ایشان باز کرد ، مهدی قدری آن را در دست گرفت و به نزدیک دهان برد ، که ناگهان چهره اش تغییر کرد و پرسید : ( امروز به بچه های بسیجی هم کمپوت داده اید ؟ ) جواب دادند : نه ، جزء جیره امروز نبوده. مهدی با ناراحتی پرسید : پس چرا این کمپوت را برای من باز کردید ؟ گفتند : دیدیم شما خیلی خسته و تشنه اید و گفتیم کی بخورد بهتر از شما. مهدی این حرف ها را شنید ، با خشم پاسخ داد : ( از من بهتر ، بچه های بسیجی اند که بی هیچ چشمداشتی می جنگند و جان می دهند ). به او گفتند : حالا باز کرده ایم ، بخورید و به خودتان این قدر سخت نگیرید. با صدای گرفته ای به آن برادر پاسخ داد : ✨ (خودت بخور تا در آن دنیا جوابگو باشی !)✨ 🌸شادی روحش صلوات🌸
#دلنوشته...✍ زائر اربعین ارباب حواست هست #حسین زمانت #مهدی عج یست واوست آوره وتنها نکند #کوفی باشی و ندای یاری آقایت را نشنوی #اربعین گذرگاه ظهوراست اربعین یعنی چهل روز جنگیدن #زینب(س) چهل روز آوارگی چهل روز خون دل خوردن چهل روز جسارت چهل روزاسارت اربعین یعنی باید #زینبی باشی به پای امام زمانت یعنی چیزی نبینی جزء #زیبایی پس حواست باشد فقط #زائرنباشی که زائر بودن با پای دل هم میسراست وبه قول س
بهترین مردم هر زمان کسانی هستند که حضرت (عج) هستند. 📙بحارالانوار جلد ۵۲ ، صفحه ۱۲۲
⚘﷽⚘♠️ کلُّهُم نورٌ واحِد یعنی؛ 🏳 همان طور که نگاهت به پرچمِ سرخِ گنبد امام حسین می‌افتد و با هر تکانِ پرچم اش دلت ♥️تکان میخورد... 🤩چشمانت در چشمانِ فاطمه (عج) که گره بخورد با هر بار دیدنش دلت هزار بار میلرزد و هر بار هزار دفعه عاشقش میشوی😍 ♠️کُلُّهُم نورٌ واحِد یعنی؛ ✋🤚دستانت که به ضریح ارباب میرسید و تمامِ جانت آرام میشود😊 دست در دست ِ که بگذاری😇 تمــامِ وجودت آرام و قرار میگیرد... 😘 آه ...😔 چه ساده گذشتیم از لحظه های کنارِ بودن و هنــوز بیقرارِ دیدارت نشده ایم 😭 ما امام حسین را ندیده ایم و دلتنگ حرم و گنبدش میشویم♥️ ما امام حسین را ندیده ایم و با هر تکانِ پرچمِ گنبدش قرار از دست میدهیم...💔 💚ما اگر تو را ببینیم اگر دست در دستانت بگذاریم اگر دل به چشمانت بسپاریم از شوق برایت جان میدهیم آقا....😭 آه ...😭 امان از ما.....😔 🆔 @karbala_1365
🌸 برای مهدی... 🔹 یک بخش از وصیت‌نامه‌ شهید مدافع حرم حمیدرضا اسدللهی برای پسر کوچولویش محمد 🌹 زندگی کن برای #مهدی(عج)، درس بخوان برای مهدی، ورزش کن برای مهدی🌿 محمد... من تو را از خدا برای خودم نخواستم، تو را از خدا خواستم برای #مهدی❤️ ♥️•°‌‌‌‌|‌ⓙⓞⓘⓝ↓ @Karbala_1365
🍃🌼 هرکسی اسمش (ابالفضل) (علی) ، است به اسمش افتخارکنه♥️ این اسمهارو بی بی دوعالم (س) خریداره👌 🍃🌸🍃🌺
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺: «برادران و خواهران همانا ظهور مهدی(عج) و مسیح(ع) در آینده‌ای که در حال طلوع است نزدیک است.» امام عج
در سخـنرانۍ تلویزیونـی به مناسبت : بنـده متاسفـانه توفیـق دیـدار نزدیـک شمـا را نـدارم و ناچـار از دور با شمـا صحـبت می‌ڪنم، به هَـر حـال این هَـم تجـربه‌ای است. شایـد در تاریـخ بـشر ڪمتر دوره‌اۍ اتفـاق افتاده باشـد ڪه آحاد بشری و جامعه بشـری بِـه قـدر امـروز احـساس نـیاز به منجی داشته باشد. احسـاس نیـاز بِـه یـک ، به یڪ ، احسـاس نیـاز بِـه یک دسَـت قـدرت الهۍ، ، عصمت و هدایـت الهی. ۱۳۹۹/۱/۲۱ …❀ @Karbala_1365🌹 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄
💚 ما حلقه اگر بر در مقصود زدیم از بندگی حضرت معبود زدیم این الفت ما به دوست امروزی نیست یک عمر دم از (عج) موعود زدیم 💔 🌷 ……………………………………… @Karbala_1365
‏بجز غوغایِ عشقِ درونِ دل نمی‌یابد❤️ @Karbala_1365🌹 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄
🍀 برچهره ی همچو ماه «»🌸صلوات🍀 بر جذبه هر نگاه «»🌸صلوات🍀 ما را نَبُود چو هدیه ای درخور او بفرست به پیشگاه«»🌸صلوات🍀 اللهم صلعلی محمد 🍀وآل محمد🍀 وعجل فرجهم🌸 💐 …❀ @Karbala_1365🌹 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄
『شـُ℘َـدٰآۍِ‌ڪـَـرْبَلآۍِ۴🕊』
شهیدسعیدکاهویی
"تبرک لحظاتمان با شهید سعید کاهویی‌همدانی: 🌻بسم الله الرحمن الرحیم ✍با درود و سلام خدمت حضرت یگانه منجى عالم بشریت و نجات‌دهنده تمام جهان و با درود و سلام خدمت پیر جماران امام عزیز و با درود و سلام خدمت تمام شهداى اسلام از اول تاکنون و با درود و سلام به تمام اسراى جنگ و با آرزوى شفاى عاجل براى تمام مجروحین و جانبازان انقلاب اسلامى.  🔻خداوندا تو خود شاهد باش که من بنده کوچک و خوار فقط براى یارى کردن دین تو قدم به جبهه گذاشتم و این راه را شناختم و قدم بر آن گذاشتم. به عنوان بنده حقیر تو  شکر مى‌کنم که به من این توفیق حضور در را عطا کردى که قدم به این راه پر از سعادت بگذارم. از امام عزیزم تشکر مى‌کنم که این راه را به ما نشان داد و ما را راهنمایی کرد. اى امت الله بدانید که امام ما نایب امام زمان است و هر چه بگوید حرف حق است و بدانید راه امام راه خدمت است و دست از این مرد بزرگواربرندارید."....