eitaa logo
🇵🇸خانواده منتظران ⚜🇵🇸
1هزار دنبال‌کننده
10.9هزار عکس
5.9هزار ویدیو
419 فایل
❁﷽❁ 🌹وأن یَکادُالذینَ کفرولَیزلِقونَکَ بِأبصارِهِم لَمّاسَمِعوالذِکرَوَیَقولونَ إنَّهُ لَمجنونُ وَماهوَالاذِکرُللعالَمین🌹 . 🔹یه دورهمی #آخرالزمانی و #بهشتی همراه با خانواده منتظران❤ 🔹ارتباط🔻 @Sh2Barazandeh
مشاهده در ایتا
دانلود
بهترین جواب بدگویی: سکوت بهترین جواب خشم: صبر بهترین جواب درد: تحمل بهترین جواب تنهایی: تلاش بهترین جواب سختی: توکل بهترین جواب خوبی: تشکر بهترین جواب زندگی: قناعت بهترین جواب شکست: امیدواری یادمان باشد با شکستن پای دیگران ما بهتر راه نخواهیم رفت! یادمان باشد با شکستن دل دیگران ما خوشبخت تر نمی شویم! کاش بدانیم اگر دلیل اشک کسی شویم دیگر با او طرف نیستیم باخدای او طرفیم و کاش انسانها "انسان" بمانند... موفقیت شخصی و همسرداری در کانال خانواده منتظران 💪❤️ 👇 @KhanevadehMontazeran @BanovaneMontazer .
🍃 گفتن جمله‌ی «معذرت ميخوام» هم درست مثل جمله‌ی «دوستت دارم» اندازه و جايی دارد! 👈 از به زبان اوردنش نه خيلی اجتناب كنيد و نه بيش از حد استفاده كنيد! اگر بيشتر از حد معمول، بابت كارهای نكرده عذر بخواهيم كاملا محسوس خودمان را به دست خودمان گناهكار كرده‌ايم! 👈 و اگر هم بابت كارهای خطايی كه كرده‌ايم عذر خواهی نكنيم، قطعا آدمهای زيادی را در راهِ اين خودخواهی و غرور از دست می‌دهيم! 👈 اشتباه از هركسی ممكن است سر بزند؛ اما مهم اين است كه برای جبرانش چه كاری انجام دهيم! 👈 خيلی از اطرافيان ما تنها منتظر يک عذرخواهی از سوی ما هستند تا راه را برای برگشتمان بازكنند و دلشان صاف شود! 👈 و با همين يك جملهٔ ساده و استفاده‌ی به موقع از آن ميشود هزاران رابطه را زنده كرد! ✅ پس از گفتنش هراس نداشته باشيد؛ چرا كه نگفتنش ميتواند ضررهای بيشتری را بار اورد! موفقیت شخصی و همسرداری در کانال خانواده منتظران 💪❤️ 👇 @KhanevadehMontazeran @BanovaneMontazer .
#نكته_مهم 🔷🔹 برای بیان خواسته ها و مشکلاتتان اطرافیان را واسطه صحبتهایتان نکنید! 🔷🔹 خودتان بهترین کسی هستید که میتوانید منظورتان را کامل و واضح به همسرتان بفهمانید. @KhanevadehMontazeran @BanovaneMontazer #انتشار_فقط_با_لینک_مجاز_و_شرعی_میباشد.
✨ گاهی یک #مرد بهانه دلخوشی یک #زن می‌شود و یک زن بانی خوشبختی یک مرد!!! زندگی کوتاه است کاش بهانه و بانی باشیم... @KhanevadehMontazeran @BanovaneMontazer #انتشار_فقط_با_لینک_مجاز_و_شرعی_میباشد.
یه مردِخوب مردیِ که وقتی خانمش خوابیده گل بزاره بالاسرش بعدش بوسش کنه توخواب بغلش کنه وقتی خانمش صبح بیدارشد میبینه دستای مردش توموهاشه همونجا،همون لحظه یباردیگه عاشقش میشه @KhanevadehMontazeran @BanovaneMontazer #انتشار_فقط_با_لینک_مجاز_و_شرعی_میباشد.
هدایت شده از موسسه مصاف
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👤 پلیس:راننده لندکروز جلو بیمارستان به من حمله کرد و گفت٣میلیارد کنار می‌گذارم و همینجا خاکت می‌کنم 🔺گفت فقط قیمت کفش من سه میلیون تومان است و تو با حقوق هشتصد هزار تومانی نمی‌توانی بامن طرف شوی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مراقب باشیم 🌺یادمــــون باشــه... 🌼تو خـــونه ای که ؛ 🌸بزرگتـرها کوچیـک میشن ، 🌼کوچیـکترها 🌺هرگز بزرگ نمیشـن ...! @KhanevadehMontazeran @BanovaneMontazer #انتشار_فقط_با_لینک_مجاز_و_شرعی_میباشد.
هدایت شده از جبهه فرهنگی، مذهبی یا زهرا(س)
آوای مادرانه - مولا 3(1).mp3
14.48M
اینبار روایت گر آنهایی است که امامشان را رها کردند!! قسمت سوم: ‌طمع
🇵🇸خانواده منتظران ⚜🇵🇸
بسم الله الرحمن الرحیم #رمان_دا #قسمت_صد_وهشتم: گفت:چرا.مثل اینکه یه کمی چاق و سرش خلوت بوده . ب
بسم الله الرحمن الرحیم : یکدفعه متوجه شدم بلند بلند حرف می زنم و با خدا راز و نیاز می کنم.از خدا می خواستم اگر کسی از خانواده من شهید شده است این قدرت را به من بدهد,بتوانم تحمل کنم.تا به حال عزیزی را از دست نداده بودم.نمی دانستم چه طور باید برخورد کنم.رفتار داغ دیده های توی جنت آباد در این چند روز از جلوی چشمانم می گذشت.دلم نمی خواست رفتارم باعث تضعیف روحیه دیگران شود.حرف علی در گوشم زنگ خورد:مثل مادر عباس باشید.هر وقت روضه داشتیم,ما هم پای صحبت علویه ای که زن سیده ای بود,می نشستیم.از همان روز ها شخصیت حضرت زینب برایم شخصیت بزرگ و بی نظیری می آمد.وقتی علویه می گفت:حضرا زینب داغ عزیزانش را دید.مصائب دوران اسارت را به جان خرید و دست آخر در مقابل نماد ظلم ایستاد و گفت:جز زیبایی ندیدم,اورا ستایش می کردم و همیشه از خودم می پرسیدم,چطور می شود معرفت یک انسان با این درجه برسد که این به ظاهر کشته شدن ها و مصیبت ها را زیبایی ببیند. با این فکر ها رسیدم جنت آباد.از جلوی در فضای آنجا را از نظر گذراندم.آدم زیادی در قبرستان نبود.چند نفر جلوی غسالخانه ایستاده بودند.زنی آن طرف تر روی زمین نشسته بود.زار می زد و خاک های اطرافش را چنگ می زد و به سر و رویش می ریخت. چندتا بچه هم دور و برش بودند.دلم لرزید.نزدیک تر شدم.زنی که بین بچه ها بود,شیون می کرد و صورت می خراشید,دا بود.هیچ وقت طاقت دیدن ناراحتی اش را نداشتم.حالا چه شده بود که او این طور می کرد؟خدایا چه برسر ما آمده؟تا چند لحظه دیگر چه می شنوم؟چه می خواهم ببینم؟ احسلس می کردم چنان فشاری بر من وارد می شود که دیگر نمی توانم قدم از قدم بر دارم.حس غریبی داشتم .با اینکه می خواستم جلو بروم و ببینم چه اتفاقی افتاده است ولی یک نیروی درونی می گفت:برگرد.واقعا هم می خواستم فرار کنم و از آن فضا دور شوم.بعد هم تصور کنم چیز هایی را که می بینم صحنه ای از یک خواب است و من بیدار نیستم.درست مثل کابوس های این چند شب. اما نگاه های آدم ها یکدفعه به طرفم برگشت.دلم هری پایین ریخت.دا هم متوجه من شد.صدای ناله اش بالاتر رفت.بلند شد و افتان و خیزان به طرفم آمد.آنقدر خاک بر سر و رویش ریخته بود که رنگ صورت و لباسش برگشته بود.انگار خمیده شده بود.یکی,دو بار عبا از سرش افتاد.عبا را جمع کرد و دوباره به صورتش چنگ انداخت و به سینه اش مشت کوبید. انگار کسی هولم داده باشد به طرف او قدم برداشتم.به هم نرسیده,دا با سوز جگر خراشی گفت:دیدی بابات شهید شد,دیدی؟ دا چه می گفت.باورم نمی شد.بغض سنگین راه گلویم را بست.بدنم می لرزید.دا را بغل کردم.خیلی دلم می خواست کسی آنجا نبود.آن وقت راحت با دا عقده گشایی می کردم.راحت و با صدا,با تمام وجود اشک می ریختم و بغضی را که تشت راه گلویم را می فشرد و خفه ام می کرد,آزاد می کردم.ولی نمی شد.نگاه سربازها و یکی ,دو تا پاسدار و بقیه آدم هایی که آنجا بودند به من بود.باید دا را آرام می کردم.نمی خواستم رفتار ما باعث تزلزل روحیه آنها شود.همان طور که دا را بغل کرده بودم,بوسیدمش و به سرش دستی کشیدم و گفتم:دا,صبر داشته باش.بابا خودش این راه روانتخاب کرد.چرا ناراحتی می کنی؟مگه بابا خودش نخواسته بود؟ مگه خودش نگفت این راه شهادت داره,اسارت داره,مجروحیت داره؟ حتی ممکنه دست و پام قطع بشه.این را که گفتم,شروع کرد به چنگ انداختن به صورتش و پاره کردن یقه لباسش.می خواست سینه اش را بشکافد.دست هایش را گرغتم و گفتم:خدا قهرش می یاد.روح بابا هم آزار می بینه.این کارها را نکن. ادامه دارد .... کتاب دا/خاطرات سیده زهرا حسینی ⭕️ارسال و کپی برداری بدون لینک از نظر شرعی حرام است.⛔️ 📩 http://eitaa.com/joinchat/1574174720Cadfb011798