✨🌿✨🌿✨🌿✨
⁉️چه کسی برای حسینم گریه می کند؟⁉️
هنگامی که پیامبر(ص) شهادت حسین(ع) و سایر مصیبت های او را به دختر خود، خبر داد; فاطمه(س) سخت گریه نمود و عرض کرد:
"پدرجان! این گرفتاری چه زمانی رخ می دهد؟"
رسول خدا فرمود:
"زمانی که من و تو و علی در دنیا نباشیم."
آن گاه گریه ی فاطمه شدیدتر شد. عرض کرد:
"چه کسی بر حسینم گریه می کند و به عزاداری او قیام می نماید؟"
پیامبر فرمود:
"فاطمه! زنان امتم بر زنان اهل بیتم و مردان بر مردان گریه می کنند و در هرسال، عزاداری او را تجدید می کنند.
روز قیامت که فرا رسد، تو برای زنان شفاعت میکنی و من برای مردان، و هر که بر گرفتاری حسین گریه کند، دست او را می گیریم و داخل بهشت میکنیم....
فاطمه جان! تمام دیده ها روز قیامت گریان است، مگر چشمی که بر مصیبت حسین گریه کند! آن چشم برای رسیدن به نعمت های بهشت خندان است!
❁﷽❁
📝دعوتنامه #خانواده_منتظران تقدیم به مولامون صاحب الزمان .عج. 🌤
#همراهی_آخرالزمانی
با مطالب
#خودسازی
#خانوادگی
#آنچه_آقایون_باید_بدونن
#سیاسی...
#التماس_دعای_فرج☀️
📩
http://eitaa.com/joinchat/1574174720Cadfb011798
پل ارتباطی
@Sh2Barazandeh
🇵🇸خانواده منتظران ⚜🇵🇸
بسم الله الرحمن الرحیم #رمان_دا #قسمت_صد_و_بیست_چهار: بقچه سنگین بود و اذیتم می کرد.انگار رمقی ب
بسم الله الرحمن الرحیم
#رمان_دا
#قسمت_صد_و_بیست_پنج:
لیلا هم لب ار لب باز نمی کرد.می دانستم بغض و گریه دارد او را هم خفه می کند,ولی جلوی من خودداری می کند..فکر کردم اگر من اشک بریزم لیلا هم به تاسی از من راحت گریه می کند.اما نباید این اتفاق می افتاد.بیچاره غسال ها چه گناهی داشتند.بعد از این همه کار کفن و دفن یک ساعت دور هم نشسته بودند تا استراحتی بکنند و از آن حال و هوای غسالخانه بیرون بیایند.آن وقت روا نبود ما با گریه و زاری ناراحت شان کنیم.
سعی کردم سکوت را بشکنم و خیلی عادی با زینب و مریم و خدیجه خانم همراه شوم.بین صحبت های ما گاه پیرمردها هم چیزی می گفتند و اوضاع را تحلیل می کردند.دقایق سختی بر من می گذشت.فضا برایم خیلی سنگین بود.دوست نداشتم آنجا بشینم و نقش بازی کنم.می خواستم فرار کنم.این ملاحظه کردن ها حالم را بدتر می کرد.زنگ تلفن به فریادم رسید.این صدا انگار بهانه ای برای فرار از آن وضعیت بود.یکی از پیرمردها بلند شد و رفت گوشی را جواب بدهد.من هم فرصت را غنیمت دانستم که از بین جمع بلند شوم.همان موقع پیرمرد صدایم کرد و گفت:دختر سید با تو کار دارند.خواستن سریع تر خودت رو برسونی مسجد جامع.
تعجب کردم.فکر نمی کردم کسی آنقدر مرا بشناسد که دنبالم بفرستد.از بلند شدم و همزمان با حرکت سر و چشم از زینب خانم خواستم که هوای لیلا را داشته باشد.سری تکان داد که خیالت راحت باشد.خم شدم.دستم را دور گردن لیلا انداختم.صورتش را بوسیدم و آرام گفتم:غصه نخور.جای افتخار داره بابامون شهید شده.شهادت عزت داره.بعد خداحافظی کردم.دلم می خواست بروم سر مزار ولی گفته بودندسریع تر خودم را به مسجد جامع برسانم.رفتم جلوتر تا حداقل سلامی بکنم.جلوی تابلوی اعلانات ایستادم.تابلو جایی دور تر از اتاق ها بود و کسی مرا نمی دید.انگار این تابلو هم برایم عزیز شده بود.حای مشت بابا را که روی تابلو فرو رفته بود,بوسیدم.رو به مزارش ایستادم.توی آن تاریکی و از دور به مزار نگاه کردم.دلم خیلی برایش تنگ شده بود.قبلا دو,سه روز که نمی دیدمش ,دلتنگش می شدم ولی الان فقط چند ساعتی از ندیدنش می گذشت و قلبم از این جدایی سخت گرفته بود.یاد شیطنت هایم
یاد مواقعی که اذیتش کرده یا حرفش را گوش نکرده بودم,بدجور آزارم می داد.دلم می خواست مرا ببخشد.با این حال این فکر ها را از سرم بیرون کردم و گفتم:سلام بابای با وفا.چطور دلت اومد تنها بزاری بری؟چطور از زینب دل کندی و رفتی؟مگه به دا قول نداده بودی که نذاری سختی بکشه؟الان که بدتر شد.چرا به قولت وفا نکردی؟لااقل صبر می کردی علی می اومد,بعد می رفتی.
ادامه دارد...
کتاب دا/ خاطرات سیده زهرا حسینی
خاطره نگار/سیده اعظم حسینی
⭕️ارسال و کپی برداری بدون لینک از نظر شرعی حرام است.⛔️
📩 http://eitaa.com/joinchat/1574174720Cadfb011798
#العطش💦
♣️انگار ڪه در علقمه غوغا شده آری
🔺خونبارتـرین واقعه برپا شده آری
♣️دربـزم جنون نوبت #سقا شده آری
🔺دیـگر پسر فاطمه تنها شده آری
#السلام_علیک_یاعلمدار_ڪربلا💔
@KhanevadeHMontazeran
♦️یکی از دوستانم با یک زن بازیگر معروف که فوقالعاده زیبا است ازدواج کرد. اما درست زمانی که همه به خوشبختی این زن و شوهر غبطه میخوردند، آنها از هم جدا شدند. طولی نکشید که دوستم دوباره ازدواج کرد. همسر دومش یک دختر عادی با چهرهای بسیار معمولی است. اما به نظر میرسد که دوستم بیشتر و عمیقتر از گذشته عاشق همسرش است.
عدهای آدم فضول در اطراف از او میپرسند: فکر نمیکنی همسر قبلیات خوشگلتر بود؟
دوستم با قاطعیت به آنها جواب میدهد: نه! اصلاً! اتفاقا وقتی از چیزی عصبانی میشد و فریاد می زد، خیلی وحشی و زشت به نظرم میرسید. اما هسمر کنونیام این طور نیست. به نظر من او همیشه زیبا، با سلیقه و باهوش است.
وقتی این حرف را میزند، دوستانش میخندند و میگویند : کاملا متوجه شدیم.
میگویند :
زنها به خاطر زیبا بودنشان دوست داشتنی نمیشوند، بلکه اگر دوست داشتنی باشند، زیبا به نظر میرسند. بچهها هرگز مادرشان را زشت نمیدانند، سگها اصلا به صاحبان فقیرشان پارس نمیکنند، اسکیموها هم از سرمای آلاسکا بدشان نمیآید، اگر کسی یا جایی را دوست داشته باشید، آنها را زیبا هم خواهید یافت، زیرا "حس زیبا دیدن" همان عشق است.
@KhanevadehMontazeran
@BanovaneMontazer
#انتشار_فقط_با_لینک_مجاز_و_شرعی_میباشد.
التماس دعای فرج
هدایت شده از مهدیاران | mahdiaran
نامه ای برای علمدار کربلا:
پشت نامه مینویسم زمان #رجعت خوانده شود
یا #عباس در زمان ما هیچکس به فکر مهدی فاطمه نبود
برای فرق شکسته تو گریه میکردند ولی امام زمانشان #تنها بود..
◾️نهم #محرم
@mahdiaran