eitaa logo
🇵🇸خانواده منتظران ⚜🇵🇸
1هزار دنبال‌کننده
10.8هزار عکس
5.8هزار ویدیو
418 فایل
❁﷽❁ 🌹وأن یَکادُالذینَ کفرولَیزلِقونَکَ بِأبصارِهِم لَمّاسَمِعوالذِکرَوَیَقولونَ إنَّهُ لَمجنونُ وَماهوَالاذِکرُللعالَمین🌹 . 🔹یه دورهمی #آخرالزمانی و #بهشتی همراه با خانواده منتظران❤ 🔹ارتباط🔻 @Sh2Barazandeh
مشاهده در ایتا
دانلود
🔵 لطفا با دقت بخونین 👇 حتماً شنیدین که تو کلاس های سخنوری، میگن فکر کن مخاطبین ت سیب زمینی هستن و راحت صحبت کن؟ افرادی که به سمینار یا کلاس میرن یا عضو کانالمون هستن و اومدن که چیزی یاد بگیرن، 2 دسته هستن : 💥 دسته اول با سوال میرن و اینکه آموزش ببینن 💥 دسته دوم با جواب میرن و اینکه سخنران یا استاد، جواب های اینا رو تایید کنه و هر جا حرف مخالفی با نظر اینا بگه، مخالفت می کنن و در کل هیچی یاد نمیگیرن و اصلا در فرکانس آموزش نیستن ✅ من خودم هر وقت سمیناری یا کلاسی میرم، فکر می کنم که خودم هستم و همه دانسته هام رو کنار میذارم و سعی می کنم مثل بی سواد ترین فرد جلسه، بشینم و کامل بدون آنالیز و مقایسه کردن مطالب استاد با دانسته های خودم، فقط و فقط یاد بگیرم 😎 اینجوری خیلی چیزا یاد میگیرم که اگه با این ذهنیت نباشم و فکر کنم که خیلی بلدم، قطعا کمتر از نصف اینا رو هم نمی تونم یاد بگیرم. ❌ پس از شما دوستان خوبم هم می خوام که حداقل مطالب 21 روز اخیر کانالمون رو بدون دخالت دادن دانسته های قبلی تون مطالعه کنین و سپس تصمیم بگیرین که دوست دارین به روشی که تو کانال یاد میگیرید ، زندگی کنین و از آموزش های کانال استفاده کنین، یا برگردین و به روش قبلی خودتون زندگی کنین. قطعا اینجا هستین که زندگی تون رو عوض کنین، مگه نه؟ ✔️ پس دقت کنین که اگه به روشی که تا الان فکر و عمل می کردین، ادامه بدین، بازم نتایج تون همینی خواهد شد که هستن ... و اگه دنبال نتایج متفاوت تر هستین، باید نوع نگرش و فکرتون رو هم تغییر بدین ... با احترام - خادمین خانواده منتظران موفقیت شخصی و همسرداری همراه خانواده منتظران💪❤️ 👇 @KhanevadehMontazeran http://eitaa.com/joinchat/1574174720Cadfb011798 .
من از امروز تصمیم میگیرم که برای رسیدن به سلامت جسمی و روحی و رفتاری، کار زیر رو به عادت دایمی خودم و خانوادم تبدیل کنم 😍👇 ➖➖➖➖➖ از امروز تصمیم میگیرم که حواسم به باورهای کمبود در ذهنم باشه ... همون باورهای مخربی که نمیذارن رشد کنم. برای مثال : ✔️ شوهر یا زن خوب پیدا نمیشه که تو این زمونه ✔️ بازار خرابه / مردم پول ندارن که ✔️ آب کمبود هست و جنگ بعدی روی آب خواهد بود ✔️ نفت و سوخت تموم خواهد شد و بدبخت میشیم ✔️ خوشبختی کجا بود تو این زمونه یا تو این کشور ✔️ اگه برم یه کشور خارجی خوشبخت تر میشم ✔️ اگه تو یه خانواده دیگه به دنیا میومدم یا اگه تو فلان شرکت کار می کردم یا اگه رئیس جمهور اون یکی میشد من موفق میشدم ✔️ امروز یه آبمیوه واسه خودم نخرم چون باید همین 3 - 4 هزار تومن هام رو پس انداز کنم تا در آینده به مشکل برنخورم / چون پول خیلی سخت به دست میاد ✔️ موقع خرید هی چونه بزنم واسه چند هزار تومن و هی بگم که آقا تو رو خدا تخفیف بده ما فقیر هستیم ما بدبخت هستیم و ... ✔️ دنبال یه داماد باشم که حقوق بگیر باشه و کارمند / داماد پولدار و شغل آزاد و باهوش مالی نخواستیم، یه آب باریکه ای داشته باشه کافیه و هزار تا از همین دست باورهایی که نتیجه ش نگاه کمبودانه به دنیا و سیستم آفرینش هست ... ➖➖➖➖➖ موفقیت شخصی و همسرداری همراه خانواده منتظران💪❤️ 👇 @KhanevadehMontazeran @BanovaneMontazer . 👈بودن شما در این کانال، اتفاقی نیست👉 ✖️✖️✖️✖️✖️✖️ دوستان خودتون رو هم به جمع مون دعوت کنین
✅ همچنان تاکید می کنم که به دنبال هوش مالی باشین ... تغییرات فضای کسب و کار و فضای اقتصادی دنیا و کشورها همچنین کشور ایران به شدت سریع هست ... دیگه گذشت زمان دلخوش بودن به حقوق های ثابت و کارمندی و بیمه یه نگاهی به وضع فعلی زندگی تون بکنین ... اگه بالای 6 سال هست که شاغل هستین ( خودتون یا همسرتون یا جفت تون / و اگه مجرد هستین پدرتون )، باید تا امروز به ثبات نسبی اقتصادی رسیده باشین. 💯 در غیر اینصورت، هوش مالی تون ضعیف هست و باید و باید آموزش ببینین ثبات اقتصادی در مهر ماه 1397 حداقل ش اینه که از راه حلال و درست، اینا رو الان داشته باشین 👇 1- یک خونه ی حدود 100 متری 2- یک ماشین 50 میلیون تومنی به بالا 3- بدهی و وام و قرض صفر باشن 4- درآمدتون نه تنها افت نکنه، بلکه بلد باشین هر شش ماه درآمدتون رو به اندازه دوبل تورم افزایش بدین 5- یک محل کسب و کار مناسب 6- حساب بانکی با حداقل 150 میلیون تومن پس انداز خالص 7- بلد بودن اصول کسب و کار و بازاریابی 8- بلد بودن ایجاد بالانس مناسب بین دارایی و هزینه و بدهی و درآمد 9- بلد بودن اصول سرمایه گذاری ( چه مسکن / چه بورس / چه طلا / چه کسب و کار ) ❇️ این نه مورد بالا حداقل هایی هستن که باید داشته باشین ... اگه دارین که خوبه و تلاش کنین بیشتر و بیشتر ش کنین 💪 اگه اینا رو ندارین، باید با هوش باشین و شروع کنین ... بهانه هم نیارین ... افراد عضو کانال ما حق ندارن بگن نمیشه نشد چجوری 😉 ✅ یه تلنگر خوب در ماه های اخیر با نوسانات ارز و قیمت ها به همه مون زده شد ... خوشا به حال آنان که درس بگیرن و خودشون رو برای شرایط جدید آتی آماده کنن و اقدام کنن برای تغییر مثبت ... و وای به حال اونا که فکر کنن ترامپ باعث این چیزا شده بود و دیگه همه چی تموم شد و دلار اومد زیر 10 هزار تومن و همه چی گل و بلبل شد و می تونن به روش سال های گذشته، در آینده هم زندگی شون رو پیش ببرن. با احترام - خادمین خانواده منتظران موفقیت شخصی و همسرداری همراه خانواده منتظران 💪❤️ 👇 @KhanevadehMontazeran @BanovaneMontazer . البته نکته ریز نمیشه گفت ها 🙄 نکته خیلی درشت امروز بود ☺️💫
👇 ❌ وقتی شریک عاطفیتون ( همسر / فرزند / والدین / خواهر / برادر ) یه چیزی رو براتون تعریف میکنه 👈🏻 خییییلی با اشتیاق و علاقه بهش گوش بدید و طوری نشون بدید که حرفاش خیییلی براتون جذاب و هیجان انگیزه... 👈🏻 سعی کنید حتما حتما تو چشماش نگاه کنید وقتی داره صحبت میکنه و اینجوری نباشه که اون برای خودش صحبت کنه و شما یه طرف دیگه را نگاه کنید و یا حواستون به یه جای دیگه باشه و یا مشغول کار خودتون باشید... 👈🏻 از یه سری کلمات و آواها استفاده کنید موقعی که دارید به حرفاش گوش میدید ✔️ مثلا: ⇦ آها... ⇦ عه چه جالب... ⇦ جدی؟؟؟ ⇦ وای چه باحال... ⇦ بعدش چی شد؟ ⇦ عجب... ⇦ که اینطور... موفقیت شخصی و همسرداری همراه خانواده منتظران 💪❤️ 👇 @KhanevadehMontazeran @BanovaneMontazer .
حمله قلبی در هنگام رابطه ج.ن.سی اتفاق نادری است با این وجود 75 درصد این آمار را مردانی تشکیل می‌دهند که در حال خیانت به همسر خود هستند @KhanevadehMontazeran http://eitaa.com/joinchat/1574174720Cadfb011798 #اللهم_عجل_لولیک_الفرج_بحق_زینب_کبری_سلام_الله_علیها #اللهم_صل_علے_محمد_وآل_محمد_وعجل_فرجهم #انتشار_فقط_با_لینک_مجاز_و_شرعی_میباشد.
"بخند تصدق لبخندت" تو را کجا ببرم که فقط تو باشی و من؟ کجا! که آسمان باشد و نسیمی ‌که: موهایت را به‌رقص در بیاورند که خدا باشد و تو که ببیند "چطور جان می‌دهم برایت"؟ @KhanevadehMontazeran http://eitaa.com/joinchat/1574174720Cadfb011798 #اللهم_عجل_لولیک_الفرج_بحق_زینب_کبری_سلام_الله_علیها #اللهم_صل_علے_محمد_وآل_محمد_وعجل_فرجهم #انتشار_فقط_با_لینک_مجاز_و_شرعی_میباشد.
زنان ودختران غرب به خیابان آمده اند و فریاد میزنند: «ما وسیله وکالا نیستیم» امروز غرب انتهای دردناک مسیریست که برخی از زنان ایرانی تازه آن را انتخاب و شروع کرده اند! @KhanevadehMontazeran
هدایت شده از سلامت منتظران
▪️#امام_سجاد فرمودند: منتظرین واقعی در عصرغیبت،برتر ازمردم تمام زمانها هستند؛زیرا آنقدر از سوی خدا عقل و معرفت پیدا میکنند که غیبت و شُهود برایشان فرق نمیکند مصباحُ الهُدی ص۳۱۹ #شهادت_امام_سجاد_تسلیت http://eitaa.com/joinchat/1574764544C07cbd413d0
✅ هیچ‌گاه برای كارها و گذشت‌هایی كه در زندگی كرده‌اید ، سرهمدیگر نگذارید. 💟 هر كاری كرده‌اید برای زندگی خودتان بوده و خودتان خواسته‌اید ، پس با منت آن را بی‌ارزش نكنید. @KhanevadehMontazeran @BanovaneMontazer .
🇵🇸خانواده منتظران ⚜🇵🇸
بسم الله الرحمن الرحیم #رمان_دا #قسمت_صد_و_سی_هفت: گریه هایم را کردم و عقده هایم را بیرون ریختم.
بسم الله الرحمن الرحیم : همان طور که چهره بابا را هنگام کار با این وسایل به خاطر می آوردم,چشمم به وان پلاستیکی که ماهی های عید را توی آن نگه می داشتیم,افتاد.وان زیر طارمه بود.به لیلا گفتم:لیلا ماهی ها. دو تایی به طرف وان دویدیم.روی آب وان,لایه سیاهی از چربی و دود ایستاده بود.این دود ناشی از سوختن نفت خام پالایشگاه آبادان بود که هنوز مهار نشده بود.بین دود و خاک و خاشاک سطح آب ,جسد ماهی های قرمز عیدمان شناور بود.دستم را در آب فرو بردم و آن را هم زدم.به لیلا نگاه کردم.چشمش به ماهی ها بود و بی صدا اشک می ریخت.می دانستم به چه چیزی فکر می کند.سفره هفت سین نوروز ۱۳۵۹ یعنی همین شش ماه پیش. این دومین بار بود که توی خانه مان سفره عید پهن می کردیم.بابا قبل آن چندان راضی به این کار نبود و حالا که رضایت داده بود ما با ذوق و شوق وسایل سفره را خریدیم و آماده کردیم.روز عید سفره را توی پذیرایی انداختیم و هر کدام چیزی در آن گذاشتیم.دا کلوچه های زنجبیلی,کنجدی و دارچینی را که خمیرش را آماده کرده,به نانوایی سرکوچه داده بود تا در تنورش بپزد,توی ظرف در داری چید و سر سفره گذاشت.بعد رفت حنا خیس کرد تا دست و پای ما را برای عید حنا بگیرد.بابا همان طور که قرآن می خواند,پول هایی را که می خواست به عنوان عیدی به ما بدهد,لای صفحات قرآن می گذاشت.من و لیلا هم در عین اینکه مواظب بودیم پسرها چیزی از توی سفره کش نروند,میوه ها و آجیل را توی دوری های بلور و سرامیک می ریختیم.یه زینب ,سعید,حسن و منصور گفته بودم؛بیایند هر کدام تخم مرغ های خودشان را رنگ کنند.تا بچه خا به این کار مشغول بودند آینه ای را که قاب چوبی داشت و یادگار خانه مان در بصره بود,پاک کردم همراه شعمدان های نقره ای که اخیرا بابا خریده بود,سر سفره گذاشتم.آینه را روبه رو ی تنگ قرار دادم تا تصویر ماهی ها که مدام توی تنگ چرخ می خوردند در آینه دیده شود.عود و گلاب پاش را هم آوردم.دقایقی قبل از تحویل سال شمع ها و عود را روشن کردم.همه دور سفره نشستیم .با اینکه کلی حرص خورده بودم,بچه ها لباس های عیدشان را کثیف نکنند,ولی باز کار خودشان را کرده بودند. ادامه دارد... رمان دا/خاطرات سیده زهرا حسینی خاطره نگار/سیده اعظم حسینی ⭕️ارسال و کپی,برداری بدون لینک از نظر شرعی حرام است.⛔️ 📩 http://eitaa.com/joinchat/1574174720Cadfb011798
🇵🇸خانواده منتظران ⚜🇵🇸
بسم الله الرحمن الرحیم #رمان_دا #قسمت_صد_و_سی_هشت: همان طور که چهره بابا را هنگام کار با این وسای
بسم الله الرحمن الرحیم : این دومین سالی بود که برای همه بچه ها لباس عید خریده بودند.کوچک تر که بودم,وقتی عید می شد و توی کوچه بازار بچه های هم سن و سال خودم را می دیدم لباس های رنگی و نو به تن دارند و بازی می کنند,اشکم در می آمد.آخر دا برای ما لباس نمی خرید.می آمدم به دا می گفتم:دا چرا برای ما لباس نمی خری؟دا می گفت:از کجا بیارم,باباتون پول نداره.بعد دستی به سرم می کشید و می گفت:جلوی بابات چیزی نگی ها ناراحت می شه.حالا هر وقت ثول دستش اومد براتون می خرم. من هم می نشستم به امید روزی که پول دستشان بیاید.در رویاهایم به خودم می گفتم:وقتی بزرگ شدم هر طور شده برای بچه هایم لباس عید می خرم. در عالم بازی هایم همیشه بابا ها به مامان ها پول زیادی می دادند و بچه هایشان را پارک می بردند.دخترها با بلوزهای توری و دامن های چین دار سوار وسایل بازی می شدند و همه در خوشبختی به سر می بردند. به خاطر همین رویاهایم بود که از نوریه و کیفیه _زن های خیاطی که نسبت دور فامیلی با ما داشتند و در محله مان زندگی می کردند_پارچه های دم قیچی می گرفتم و دایما برای عروسک های پلاستیکی ام لباس می دوختم. از سر وان که بلند شدیم,رفتیم داخل خانه.در هال قفل بود.همین که در را باز کردم,چشمم به دنبال عکس های روی دیوار پذیرایی دوید.عکس بابا را که دیدم اشک هایم راه افتاد.با اینکه تا آن موقع مواظب بودم لیلا چیزی از حالت هایم نفهمد ولی دیگر بی اختیار شده بودم.این عکس را همین عید آخر یکی از فامیل ها از او گرفته بود بابا هم آن را بزرگ کرده بود.جلو رفتم.عکسش را بوسیدم.به چهره اش دقیق شدم.همان چشمان خسته و کم خواب را با همان آرامش همیشگی در آن دیدم.در عکس بابا پیراهن منتی گل(پیراهن مردانه جلو بسته,یقه دار و سه دگمه)آستین بلند با شلوار سبز پوشیده بود و زینب را که چهار سال بیشتر نداشت در بغل گرفته بود.دایی ها و چند مرد دیگر از فامیل ها هم توی عکس بودند اما توی صورت هیچ کدام آن چیزی را که در صورت بابا می دیدم,پیدا نکردم.رفتم توی اتاق کوچکی که بابا وسایل و مدارک کارش را در آنجا می گذاشت.نوارهای قرآن و سخنرانی های مرحوم کافی را یکی یکی برداشتم و نگاه کردم.چندتا از نوارهایش نبودند.یادم افتاد موقع دفن بابا ,یکی از سربازها چندتا نوار دست دا داد و گفت:اینا مال آقا سیده. خیلی وقت ها می آمد.توی این اتاق می نشست و نوارهای آیت الله مطهری و بهشتی را گوش می داد یا با روضه های کافی گریه می کرد.طوری که وقتی از اتاق بیرون می آمد,صورتش سرخ شده بود.این حرف هایش خوب یادم مانده که می گفت:خمینی فرزند امام حسین(ع) است.اگر ما به امام حسین می گوییم؛ای کاش آن زمان بودیم و یاریت می کردیم.حالا باید خمینی را یاری کنیم تا فقط حرف نزده باشیم و در عمل هم ثابت کنیم که ما یاران حسینیم. نوارهایش را بوسیدم در بغل گرفتم و گفتم:بابایی,حرف ها را خوب گوش کردی,خوب هم عمل کردی. بعد میل ها و دمبل هایش را دیدم.آمده بودم خانه تا با دیدن عکسش آرام بگیرم ,بدتر شدم.تازه دلم بیشتر برایش تنگ شد.هیچ چیز نمی توانست جای یک لحظه دیدن و در بغل گرفتنش را برایم پر کند.حاضر بودم هرچه دارم بدهم.ولی افسوس که چنین چیزی امکان نداشت و فقط حسرتی بود که روح و جانم را به هم می ریخت.به قفسه سینه ام چنگ می زدم تا قلبم را بیرون بکشم.این قلبی را که چیزی نداشتم تا با آن آرامش کنم,همان بهتر که خودش هم نباشد. وقتی به خودم آمدم دیدم یک ساعتی هست ما به خانه آمدیم و باید هرچه زودتر برگردیم.از اتاق بیرون آمدم و لیلا را صدا کردم.جوابی نشنیدم.در اتاق خودمان را باز کردم.لیلا لبه تخت نشسته بود.معلوم بود که خیلی گریه کرده.رفتم کنارش نشستم و در سکوت به در و دیوار که هر کدامشان کلی حرف برای گفتن داشتند,خیره شدم.روزی که زمین های شهرک کارکنان شهرداری قرعه کشی شد,همه مان دلشوره داشتیم نکند,اسم ما در نیاید.وقتی فهمیدیم به ما زمین تعلق نگرفته است خیلی پکر شدیم.برای مرحله دوم قرعه کشی باز دست به دعا شدیم.خدا را شکر اسم ما هم جزو صاحبان زمین در آمد.همه خیلی خوشحال بودیم که بالاخره دوران خانه به دوشی به سر آمده است .از همان روزی که محدوده خانه ها و.نقشه کوچه ها را با گچ کشیدند,ما برای دیدن خانه نساخته مان آنجا می رفتیم تا روزی که داخل خانه ساکن شدیم.یک روز پی اش را کندند,یک روز اسکلت ساختمان را جوشکاری کردند.دیوارها را بالا آوردند و سقف زدند و ...با گذر از هر مرحله ذوق و شوق ما هم بیشتر می شد و با حساسیت بیشتری منتظر تکمیل و واگذاری خانه بودیم.بالخره هم فشارها و دردسر های مستاجری باعث شد بابا ما را به خانه نیمه ساز بیاورد و خودش به تدریج با کمک پسرها کارخانه را تمام کنند. ادامه دارد... رمان دا/خاطرات سیده زهرا حسینی خاطره نگار/سیده اعظم حسینی ⭕️ارسال و کپی,برداری بدون لینک از نظر شرعی حرام است.⛔️ 📩 http://eitaa.com/joinchat/1574174720C
یادمان باشد❗️ وقت عصبانیت: 1 - تصمیم عجولانه نگیریم؛ 2 - بدون در نظر گرفتن شرایط هر حرفی که به ذهنمون میاد رو روی زبون نیاریم. 3 - مسائلی که پیش میاد رو زود فراموش کنیم. @KhanevadehMontazeran @BanovaneMontazer .
📌 ✍آیت الله بهجت (ره) 💠 رسیدگی به همسر و فرزندان : 🎀 یکی از توصیه هایی که آیت الله بهجت داشتند این بود که می فرمودند : به خانه که می رسید کتاب ها را بگذارید پشت در ولی مراقب باشید که ندزدند! ♻️ یعنی طوری نشود که وقتی به خانه می روید ، تازه بخواهید چیزی بنویسید و کتابی بخوانید و بند کتاب و کامپیوتر و ... بشوید ; ✨ دیگر الان باید یک وقتی را بگذارید برای زن و فرزند و اهل خانه. @KhanevadehMontazeran @BanovaneMontazer .
اللهم عجل لولیک الفرج بحق زینب کبری سلام الله علیها اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ســــــــلام ظهر زیباتون بخیر لبتون گل چشماتون نور کامتون عسل لحنتون مهر حرفاتون غزل حستون عشق دلتون گرم حالتون خوبِ خوبِ خوب روزگارتون بکام @KhanevadehMontazeran @BanovaneMontazer #انتشار_فقط_با_لینک_مجاز_و_شرعی_میباشد.
#رابطه ♨️ وقتی اونقدر به طرف مقابل نزدیک بشیم که فضای شخصیش رو محدود کنیم و اینکه انتظار داشته باشیم هر کاری انجام میده حتما به ما ربطی داشته باشه، در حقیقت اون فرد رو بیشتر از دست خواهیم داد. بهتره دست برداریم از این احساس مالکیت آزار دهنده و بی معنا. @KhanevadehMontazeran @BanovaneMontazer #انتشار_فقط_با_لینک_مجاز_و_شرعی_میباشد.
من از امروز تصمیم میگیرم که برای رسیدن به سلامت جسمی و روحی و رفتاری، کار زیر رو به عادت دایمی خودم و خانوادم تبدیل کنم 😍👇 ➖➖➖➖➖ از امروز تصمیم میگیرم که " حاضر جواب " نباشم ! نمیدونم کی به ما گفته که حاضر جواب بودن و سریع جواب دادن خوبه! در حالی که اکثر سوء تفاهم ها و کلمات اشتباهی از عجله ای جواب دادن منشا میگیرن همیشه یادتون باشه که مهم سرعت واکنش و پاسخ شما نیست، بلکه مهم کیفیت کلماتی هست که از زبان شما بیرون میاد و متاسفانه اگه این کلمات عاقلانه نباشن، کار دست ما و روابط مون میدن سعی کنین همیشه حتی شده 30 ثانیه به پاسخی که می خواین بدین فکر کنین و در دهان تون اونو بپزین بعدش جواب بدین و حرف بزنین. ➖➖➖➖➖ موفقیت شخصی و همسرداری همراه خانواده منتظران💪❤️ 👇 @KhanevadehMontazeran @BanovaneMontazer . 👈بودن شما در این کانال، اتفاقی نیست👉 ✖️✖️✖️✖️✖️✖️ دوستان خودتون رو هم به جمع مون دعوت کنین
🐚نعمت ارامش🐚 اگر اسمش رو گذاشته بودم ننه ارامش جدا كار بي ربطي نكرده بودم. 👵🏻 تو حياط روبروي حوض وسط خونه كه دور تا دورش گلدون هاي شمعدوني چيده شده بود و رو تختي كه با ي قاليجه قرمز و سماور كنارش دلبري ميكرد ؛ هميشه بعد از ظهر ميشست و كتاب دعاشو ميگرفت تو دستش و شروع ميكرد به خوندن. ☘️ هميشه ي خدا يك قصه تازه و جذاب داشت براي تعريف كردن و ميخ كوب كردن ما📌 تو بچگي فكر ميكردم ننه ارامش اصلا تو زندگي مشكل زيادي نداشته كه تونسته اينقدر به قول ما امروزي ها ريلكس باشه. 😌 ولي بعدها كه يكم بزرگتر شدم و هر روز تابستان بعد از ظهر ميشستم و به داستان زندگيش گوش ميدادم تازه فهميدم كه زندگي ننه ارامش برعكس ؛ عجب زندگي پر تلاطم و سختي بوده. 👵🏻😪 هميشه دوست داشتم بفهمم كه ننه ارامش اين همه ارامش رو از كجا بدست اورده. ❤️🌸 اما فهميدنش خيلي سخت نبود ؛ به مرور زمان وقتي ميديم كه ننه چطوري با قران خوندن گل از گلش ميشكفه و دعاها رو چطوري با عشق ميخونه كاملا متوجه شدم كه همه اين رضايت از زندگي و ارام بودن هديه از طرف خداست. ☘️🐚☘️🐚 ❤️الا بذكر الله تطمئن القلوب❤️ ❤️دل ارام گيرد به ياد خدا❤️ هيج وقت از قصه زندگي ننه ارامش خسته نميشم😍😍 تصميم دارم به زودي ي كتاب بنويسم و اسمش رو بزارم ننه ارامش👵🏻😌 مطمئنم خيلي طرفدار پيدا ميكنه و حسابي معروف ميشه. ☺️✌🏻 🌸خدايا دلمون رو با ياد خودت ارامش ببخش.🌸 خداي مهربون شكرت💋 خداي مهربون شكرت💋 موفقیت شخصی و همسرداری همراه خانواده منتظران💪❤️ 👇 @KhanevadehMontazeran @BanovaneMontazer .
امام رضا علیه السلام : «مراسم عروسی در شب، سنت پیامبر اسلام است، 🌗چرا که خداوند شب را مایه آرامش قرار داده 👰 و زن هم #آرامش_خاطر است.» 📚 وسائل الشیعه، ج20، ص91 @KhanevadehMontazeran @BanovaneMontazer #انتشار_فقط_با_لینک_مجاز_و_شرعی_میباشد.
🍂🌼🍂🌼🍂🌼🍂 هر دو بخوانید بعد از دعوا با عشقتان ، این کارها را نکنید👇 🔺سکوت نکنید 🔺حرف هایی را که همسرتان گفته است، در حافظه تان نگه ندارید 🔺تنها بر زبان آوردن «ببخشید» کافی نیست 🔺برای برخورد تندتان، بهانه تراشی نکنید 🔺از دعوا فرار نکنید! 🔺آزار کلامی ممنوع 🔺بر روی دلیل دعوا تمرکز نکنید 🔺نگویید: «منظورم این نبود!» 🔺بعد از دعوا خود را سرزنش نکنید @KhanevadehMontazeran @BanovaneMontazer .
🔸۱۴ مهر ۹۷| دهقان، نماینده مجلس(مخالف FATF): 💠 اجرای FATF به معنای قفل کردن اقتصاد کشور است/ علت دلار ۱۹ هرار تومانی اجرای الزامات FATF است
با توجه به اینکه فردا صبح ساعت ۷ به بعد لایحه استعماری FATF به رای نمایندگان مجلس گذاشته میشود دانشجویان، طلاب و مردم به روش های مختلف در حال اعتراض به این لایحه هستند و این لایحه را و مینامند و با هشتگ های در حال مخالفت با این طرح استعماری اند چیزی که واضح و روشن است این است که اگر این لایحه استعماری رای بیاورد قطعا بخاطر جابجایی رای نمایندگان فراکسیون به اصطلاح ولایی مجلس است که تحت مدیریت مستقیم علی لاریجانی اند همچنین شایان ذکر است که کاربران شبکه های اجتماعی بیش از رئیس جمهور از علی لاریجانی ( که سابقه خوبی هم در تصویب لایحه های استعماری ندارد) عصبانی اند و معتقدند کسی که در پرونده خود تصویب ۲۰ دقیقه ای برجام را دارد نمیتواند شخص هوشمندی برای ریاست بر قوه مقننه باشد
موج ارسال پیامک مخالفت با FATF به نمایندگان به شبکه های اجتماعی رسید کاربران روشنفکر و باغیرت شبکه های مجازی شروع به اعلام مخالفت کرده اند گروهی با حمله به پیج های نمایندگان و رئیس جمهور گروهی با ارسال پیامک و گروهی در حال آماده شدن برای تجمعات فردا در مقابل مجلس