#سوال
سلام وخسته نباشید
💔 آیا تمام خیانت کاران با هدف خیانت به همسرشان وارد رابطه ای دیگر شده اند
#پاسخ مشاور👇
سلام نه ابداً ،خیانت معمولا از جایی شروع میشه که تصورش را هم نمی کنید:
📌از یک درد دل ساده با همکارتان ،دوست دوران مدرسه ، همسر دوست صمیمی و…
📌 اول فکر میکنید چقدر خوب درکتان میکند
📌بعد تصور میکنید به عنوان یک انسان با او نزدیکی فکری دارید
📌به مرور دلتان می خواهد بیشتر با او صحبت کنید
👈چون حرف های او روی شما تأثیر دیگری دارد
🔺کم کم فکر میکنید فقط وقتی با او صحبت میکنید برایتان همه چیز خوب است
حتی گاهی هیچ گله و شکایتی از همسرتان ندارید
🔺ولی برای دردودل با او از همسرتان شکایت میسازید
‼️ (همسرم زشته، اصلا نمی فهمه من چی میگم ،منو درک نمی کنه و…)
بعد یواش یواش دلتان می خواهد او را بیشتر ببینید وطولانی تر ببینید و بعد کم کم ذهنتان درگیر مقایسه او با همسرتان میشود و در بیشتر اوقات همسرتان در این مقایسه بازنده است.
‼️ همین باعث میشود روابطتان سرد وسرد تر شود
چون شما کسی را دارید که با او درد ودل کنید وبرایش ناز کنید
‼️دیگر حوصله همسرتان را نخواهید داشت ودیگر به آن راحتی که رابطه را آغاز کردید نمی توانید از آن خارج شوید.
❌دیدید خیانت مثل جانوری خزنده بی صدا ، بی دعوت وارد زندگی تان میشود وهمه آن را به خطر می اندازد .
👌مراقب مرزهایتان باشید
‼️ این تصور واهی من با دیگران فرق دارم ودر دام خیانت نمیافتم را دور بریزید
❌ میلیون ها نفر با همین تصور اشتباه در همین دام افتاده اند. ...........
@KhanevadehMontazeran
@BanovaneMontazer
#انتشار_فقط_با_لینک_مجاز_و_شرعی_میباشد.
🇵🇸خانواده منتظران ⚜🇵🇸
بسم الله الرحمن الرحیم #رمان_دا #قسمت_صد_و_چهل_هفت: به عقب برگشت.مرا دید و جواب سلامم را داد.گفت
بسم الله الرحمن الرحیم
#رمان_دا
#قسمت_صد_و_چهل_هشت:
دست هر کدامشان برنو یا ام _یک بود.فقط آن روحانی که شیخ شریف صدایش می کردند,ژ_سه داشت.
نگاهش کردم ببینم چه طور آدمی است.چه کار می خواهد بکند.اگر حرفی به او بزنم اهل عمل هست یا نه؟
وقتی دیدم از بین جمع بیرون آمد و به طرف مریم امجدی و زهره فرهادی رفت,دنبالش رفتم.روحانی که دیگر می دانستم اسمش شیخ شریف است به مریم و زهره که رسید ,سلام کرد و گفت:یکی تون عبای من رو امانت نگه می داره؟
مریم گفت:آقا معلوم نیست ما تا کی اینجا باشیم.بعد به راه پله اشاره کرد و گفت:من عباتون رو می ذارم اینجا,زیر راه پله,کنار مهمات.البته به برادر فرخی هم می سپارم.هر وقت اومدید به ایشون بگید بهتون بدن.
من معطل نکردم و گفتم:حاج آقا می خواید برید خط؟
با حالت سوال برانگیزی نگاهم کرد و گفت:اگه خدا بخواد.
گفتم:حاج آقا منم می خوام برم خط.منم را با خودتون می برید؟
گفت:الان نیازی به شماها نیست که برید خط.ماها هستیم.هر وقت لازم شد اون وقت شماها رو می بریم.الان اینجا به وجود شما بیشتر نیازه.کاری که من دیدم خواهر ها دارن انجام می دن,کمتر از کاری که ما تو خط می کنیم نیست.شاید هم بیشتر باشه.ارزش نجات دادن جان یک انسان کمتر از جنگیدن نیست.چه بسا بالاتره.ما برلی نجات جان انسان ها می ریم.شما هم برای نجات انسان تلاش می کنید.پس فرقی نداره.شما خواهران زینب,شما رهروان زینب هستید.
گفتم:ولی حاج آقا این کارها منو راضی نمی کنه.من دوست دارم بیام رو در رو با دشمن بجنگم.
مریم هم با اینکه سپرده بودم این قدر مساله شهادت بابا را به این و آن نگوید,دوباره گفت:حاج آقا ایشون پدرش به شهادت رسیده .خودشون دفنش کردن.
خجالت کشیدم و ساکت شدم.شیخ شریف با ملایمت و ملاطفت بیشتری گفت:من برای همینه که معتقدم خواهر ها بمونن.هزار ماشاءالله هر کدام از شما یه شیر زن هستید.شما باعث سربلندی ما مردها هستید.وجود شما,کمک های شما باعث می شه ما با دلگرمی بیشتری توی خط بجنگیم.
بعد گفتن این حرف ها چند جعبه نان خشک,مقداری کنسرو و کمپوت دست نیروهایش داد و سریع از مسجد خارج شد.حس کردم این آدم چقدر با بقیه فرق می کند.چقدر با ماندن خانم ها موافق است. غرق حرف های شیخ شریف بودم که شنیدم آقای سلیمانی که از معتمدین شهر بود و این روزها توی مسجد فعالیت می کرد,در حال کل کل کردن با مش ممد,متولی مسجد است.آقای سلیمانی پارچه کتان سرمه ای رنگی را که قبلا پرده حایل بین نماز خانم ها و آقایان بود,در دست داشت.از روزی که مردم به مسجد پناه آورده بودند,این پرده و چند تکه از فرش ها را جمع کرده بودند.حالا آقای سلیمانی می خواست پرده را به آقای نجار بدهد.آنها می خواستند دور قسمتی که درمانگاه شده بود را با این پرده محصور کنند.مش ممد از این کار عصبانی بود و با حرص می گفت:این پرده اونجا خونی می شه,کثیف می شه.این پرده مسجده.می خوایم دوباره برای نماز پرده بزنیم.
آقای سلیمانی با ملایمت گفت:حاجی ناراحت نباش.این کثیف هم شد,شد.حالا کو تا دوباره اینجا بخواد نماز جماعت خونده بشه.این آتیشی که من می بینم معلوم نیست کی می خواد خاموش بشه.حالا تو دعا کن جنگ زود تموم بشه.من خودم پرده اینجا رو می خرم,می یارم.
وقتی مشغول نصب پرده شدند مش ممد نگاهشان می کرد.
ادامه دارد...
رمان دا/خاطرات سیده زهرا حسینی
خاطره نگار/سیده اعظم حسینی
⭕️ارسال و کپی,برداری بدون لینک از نظر شرعی حرام است.⛔️
📩 http://eitaa.com/joinchat/1574174720Cadfb011798
1_29947180.mp3
7.5M
#خانواده_متعالی
#استاد_پناهیان
#جلسه_اول(کمحجم)
📝 موضوع:
" 💞اهمیت فوق العاده خانواده💞 "
شما هم بشنوید💕
🔈 @KhanevadehMontazeran
@BanovaneMontazer
#انتشار_فقط_با_لینک_مجاز_و_شرعی_میباشد.
🍂🌼🍂🌼🍂🌼🍂🌼🍂
⛔️ شوخیهای زشت ممنوع
خانم میپرسد: "تا این وقت شب کجا بودی؟"
و شما پاسخ میدهید: "خونه زن دومم
یا همسر شما میگوید: "اگر یک ماه آشپزی نکنم چیکار میکنی؟"
میگویید:"خب طلاقت میدم!"
بعد هم غش غش میخندید و در پاسخ ناراحتی همسرتان میگویید :"بابا شوخی کردم" همسر شما هم ناراحت میشود و شما او را "بیجنبه" خطاب میکنید.
اما واقعا او بیجنبه نیست بلکه شوخی شما بسیار زشت و زننده است.
بنابراین هرگز چنین شوخیهایی نکنید چون به راحتی جنجال به پا میشود
@KhanevadehMontazeran
@EnshaAllahKheyreh
@SalamateMontazeran
@KoodakeShieh
#انتشار_فقط_با_لینک_مجاز_و_شرعی_میباشد.
🌺ذکر روز دوشنبه ۱۰۰ مرتبه
❤️ای برآورندهی حاجتها
🌺يا قاضِي الحاجات
❤️این ذکر موجب کثرت مال میشود
@KhanevadehMontazeran
@BanovaneMontazer
#انتشار_فقط_با_لینک_مجاز_و_شرعی_میباشد.
🌹متنی واقعا زیبا🌹
🌺"ﻣﺮﺩ" ﺭﺍ ﺑﻪ "ﻋﻘﻠﺶ" ﺑﻨﮕﺮ ؛ ﻧﻪ ﺑﻪ "ﺛﺮﻭﺗﺶ"
🌼"ﺯﻥ" ﺭﺍ ﺑﻪ "ﻭﻓﺎﯾﺶ" بنگر ؛ ﻧﻪ ﺑﻪ "ﺟﻤﺎﻟﺶ"
🌸"ﺩﻭﺳﺖ" ﺭﺍ ﺑﻪ "ﻣﺤﺒﺘﺶ" بنگر ؛ ﻧﻪ ﺑﻪ "ﮐﻼﻣﺶ"
🌺"ﻋﺎﺷﻖ" ﺭﺍ ﺑﻪ "ﺻﺒﺮﺵ" بنگر ؛ ﻧﻪ ﺑﻪ "ﺍﺩﻋﺎﯾﺶ"
🌼"ﻣﺎﻝ" ﺭﺍ ﺑﻪ "ﺑﺮﮐﺘﺶ" بنگر ؛ ﻧﻪ ﺑﻪ "ﻣﻘﺪﺍﺭﺵ"
🌸"ﺧﺎﻧﻪ" ﺭﺍ ﺑﻪ "ﺁﺭﺍﻣﺸﺶ" بنگر ؛ ﻧﻪ ﺑﻪ "ﺑﺰﺭﮔﻴﺶ"
🌺"ﺩﻝ" ﺭﺍ ﺑﻪ "ﭘﺎﮐﯿﺶ" بنگر ؛ ﻧﻪ ﺑﻪ "ﺻﺎﺣﺒﺶ"
🌼"فرزند" را به "ایمانش" بنگر ؛ نه به وفاداریش"
🌸"پدر" و "مادر" را فقط ؛ بنگر !! هر چه بیشتر ؛ بهتر
@KhanevadehMontazeran
@BanovaneMontazer
#انتشار_فقط_با_لینک_مجاز_و_شرعی_میباشد.