eitaa logo
خوشخط شو
234 دنبال‌کننده
523 عکس
465 ویدیو
18 فایل
لینک ناشناس جهت ارتباط با شما بزرگواران https://daigo.ir/secret/6331800835 @Amir_Rezaei2024
مشاهده در ایتا
دانلود
1.93M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌙 خدایا... چطور دلم راضی بشه که این ماه قشنگ تموم شده؟ چطور باور کنم که دیگه خبری از اون سحرهای نورانی، از اون لحظه‌های بی‌نظیر که فقط من بودم و تو، نیست؟ 🔹 خدایا... دلم پر از حس عجیبه... یه جور دلتنگی قشنگ، یه بغضِ پر از عشق، یه ترسِ شیرین! می‌ترسم! می‌ترسم این حالِ ناب، توی شلوغی زندگی گم بشه... می‌ترسم دوباره اون آدمی بشم که یه روز ازش خسته بودم... می‌ترسم یادم بره چقدر قشنگ بود لحظه‌هایی که برای تو گریه می‌کردم، چقدر سبک می‌شدم وقتی دستامو رو به آسمون بلند می‌کردم و اسمتو صدا می‌زدم... 🌿✨ اما خدایا! مگه نه اینکه تو مهربون‌تر از همه‌ی این ترس‌هایی؟ مگه نه اینکه توی این ماه، هر شب توی گوشم زمزمه کردی که "برگرد، من همیشه اینجام..."؟ مگه نه اینکه با هر سحر، با هر اشک، با هر دعا، یه قدم بهت نزدیک‌تر شدم؟ 🕊 پس نذار برگردم! نذار این اشک‌ها خشک بشه... نذار دلم دوباره از تو دور بشه... نذار اون عهدهایی که توی دل شب بستم، یادم بره... بذار این دلتنگی، این حال خوب، این نور، تا همیشه توی دلم بمونه... 💛 عیدیِ منو همین امشب بده، خدایا! یه دل که تا ابد بوی رمضان بده... یه چشم که تا همیشه برای تو گریه کنه... یه مسیری که هیچ‌وقت از تو دور نشه... 🌙✨ عیدتون مبارک! امیدوارم این اشکای قشنگ، این دلتنگی عاشقانه، همیشه مسیرتون رو روشن نگه داره... 💛🕊
سلام و عرض ادب خدمت هنرمندان عاشق✍✨ گاهی لازمه یک لحظه متوقف بشیم و از خودمون بپرسیم: چرا این مسیر رو انتخاب کردیم؟ چرا خوشنویسی؟ تو دنیایی که همه دنبال سرعت هستن، ما تصمیم گرفتیم آروم، دقیق و عمیق حرکت کنیم. ما به جای اینکه فقط "بنویسیم"، انتخاب کردیم "خلق کنیم"... نه برای لایک، نه برای تأیید دیگران، برای دل خودمون، برای زیبایی، برای اون چیزی که اسمش هنره، اصالته، روحه.🎨 خوشنویسی فقط هنر نیست، یه جور تربیته... تربیت چشم، برای دیدن زیبایی تربیت دست، برای دقت و از همه مهم‌تر، تربیت دل، برای صبر و عشق... هر بار که قلم رو برمیداری، داری با خودت تمرین میکنی: تمرین تمرکز، تمرین نظم، تمرین ظرافت... تو داری خودتو شکل میدی، نه فقط حروفو. و آره! شاید گاهی کند پیش بری، شاید نتیجه دلخواه نباشه، ولی بدون که همین پافشاری، همین ایستادگی، همون چیزیه که تو رو از بقیه جدا می‌کنه.⏳✨ ما با هنر یاد می‌گیریم زندگی رو زیباتر ببینیم. اگر امروز خطت بهتر شد، عالیه! اگر نشد، باز هم عالیه! چون تو در مسیری هستی که هر قدمش پر از رشد و ارزشه.🌱 پس این مسیر رو رها نکن، چون: یه روز نه‌چندان دور، همین خطاهایی که امروز فکر میکنی نقص هستن، میشن بخشی از امضای هنری منحصر به فردت و عامل موفقیتت...✍️ ما اینجاییم که بسازیم، نه بسنجیم. ما با هم یاد می‌گیریم، با هم رشد می‌کنیم، و با هم افکار و عقایدمون رو فریاد می‌زنیم...❤️‍🔥
یه وقتایی دیگه طاقت نداری... نه حرف کسی آرومت میکنه، نه آغوشی، نه حتی گریه... فقط یه جمله تو دلت تکرار میشه: "خدایا... خودت می‌بینی، مگه نه؟" و همون‌جا توی دل این آشوب، یاد امام حسین می‌افتی...🕊️ همون لحظه‌ای که بچه‌ی شیرخوارشو گرفت سمت آسمون... و تیر خورد... ولی نگفت "خدایا چرا؟" نگفت "مگه تو نمیدیدی؟" فقط زمزمه کرد: "هَوَّنَ عَلَیَّ ما نَزَلَ بِأَنَّهُ بِعَینِ الله..." (تحملش آسونه... چون خدا داره نگام میکنه) 💔 بغض میکنی... چون تو اون لحظه‌ها، یه پدر، دل‌شکسته بود... ولی دلش قرص بود، به نگاه خدا... اون‌جاست که می‌فهمی... سختی وقتی آسون میشه، که بدونی "دیده" میشی... اگه الان دلت تنگه... اگه خسته‌ای... اگه شبا با اشک می‌خوابی و کسی نمیفهمه ... بدون، خدا داره می‌بینه تحمل کن... برای خدا برای اونی که حتی وقتی هیچ کس اشکاتو ندید، یکی‌یکی شمردشون و این یعنی تمومِ دلتنگی‌هات دارن به آسمون میرن... با هر اشکی که میریزه، یه فرشته خبر می‌بره که: "یکی هنوز، به نگاه خدا دل بسته..."🕊️ بغضت رو نگه دار برای دعا... اشکت رو بریز، ولی جلو خدا... 🪶فونت هما و دستنویس / خانم سلامی
«منتظر باش، نه تماشاگر...» می‌خوای منتظر مهدی باشی؟ اول باید بدونی منتظر بودن یعنی چی... منتظران امام حسین، از قبیله سکوت بودن... نماز می‌خوندن، دعا می‌کردن، اهل گریه بودن... اما وقتی وقت یاری رسید، امام حسین رو تنها گذاشتن... 🕊️ نه شمشیر کشیدن، نه سنگ انداختن... فقط تماشا کردن و این، همون‌قدر کشنده بود! منتظر واقعی بودن یعنی برخلاف موج رفتن... یعنی وقتی حق تنهاست، تو هم‌رزمش باشی، نه فقط تماشاگرش... حواست باشه! ما هم اگه فقط بشینیم و اشک بریزیم اگه دل‌مون پر بزنه ولی قدمی برنداریم اگه فقط منتظر باشیم و کاری نکنیم... شاید دوباره "منتظران" بلای جان ولی خدا بشن... 💔 🪶خط نستعلیق / خانم عطایی 🕊️
«اگر دوباره زمان داشتیم، چه می‌کردیم؟» گاهی وقتا وقتی تنهام و با خودم روبه‌رو میشم، یه سوال که همیشه توی ذهنم هست، ذهنم رو درگیر میکنه: چرا هیچ وقت نفهمیدم؟ چرا وقتی که همه چیز پیش روم بود، وقتی فرصت هنوز بود، قدر این لحظه ها رو ندونستم؟ چرا اینقدر دیر فهمیدم که وقت همیشه به سرعت از دست میره؟ 💔 ما همیشه فکر می‌کنیم زمان داریم، فکر می‌کنیم هنوز فرصت هست، اما خیلی وقتا نمی‌فهمیم که هر لحظه‌ای که از دست میره، دیگه برنمی‌گرده. هر لحظه، هر دقیقه‌ای که فکر می‌کردیم شاید فردا جبرانش کنیم، امروز دیگه نیست. امروز که دلم پر از حسرت شده، می‌فهمم که بعضی از چیزا رو هیچ وقت نمیشه جبران کرد. من امروز از حرف‌هایی که نگفتم، از کارهایی که نکردم، از آدم‌هایی که هیچ وقت قدرشون رو ندونستم دلم پر از درد شده. چرا همیشه اینقدر دیر به خودمون میایم؟ چرا همیشه باید وقتی چیزا رو از دست دادیم، بفهمیم که چقدر اشتباه کردیم؟ حس می‌کنم خیلی چیزا هنوز ناتمام مونده. دلتنگی‌ها، حرف‌هایی که باید زده میشد، محبت‌هایی که باید بیشتر می‌کردیم، اشک‌هایی که باید ریخته می‌شد... همه چیز مونده، ولی دیگه وقت برگشتن نیست. گاهی نمیدونی چه چیزی توی دلته، اما یه حس سنگین و خالی بهت میگه که زندگی توی لحظه‌هاشه و ما همه این لحظه‌ها رو نادیده گرفتیم. شاید الآن وقتشه که بفهمیم چقدر چیزهایی که داریم رو باید محکم نگه داریم. ممکنه این آخرین فرصت باشه. یاد بگیریم که حالا، امروز، این لحظه خیلی مهم‌تر از فرداست.
وقتی هیچ‌کس نبود، زینب بود… وقتی هیچ‌کس نشنید، زینب شنید… امشب، خودتو بسپار به دل اون که دلش هنوز داغه… ببین... یه وقتایی دلت میخواد هیچ‌کس صدات نکنه... هیچ‌کس حالتو نپرسه... هیچ‌کس نباشه... فقط یه گوشه‌ی تاریک باشه، یه دل پر، یه بغض گنده... و یه اسم... زینب...💔 بسه دیگه، جدی بسه... اینهمه صبر... اینهمه داغ... اینهمه نگاه سنگین... اینهمه راه رفتن با پاشنه‌ی شکسته... مگه یه دل چقدر جا داره واسه اینهمه مصیبت؟ بی‌بی جان... ما اگه یه غم کوچیک بیاد سمتمون، له میشیم... تو چجوری رفتی وایستادی بالای جنازه‌ی ارباب، بعد گفتی: "جز زیبایی ندیدم..."؟💔 بغض داشتی؟ نه... تو بغضتو خوردی... تو گریه نکردی، که زمین گریه نکنه... تو فریاد نزدی، که آسمون فرو نریزه...🕊 ولی من چی؟ من هر شب با دلتنگی تو، تکه‌تکه میمیرم... نه چون کربلا رو ندیدم... چون فقط یه لحظه خودمو گذاشتم جای تو... جای یه خواهری که صدای ناله‌ی بچه‌ها رو شنید و هیچ کاری ازش برنیومد... جای یه زنی که با سر بریده‌ی برادرش حرف زد و فقط خدا شنید...🥀 امشب، بی‌بی جان... تا خودِ سحر می‌خوام بشینم تو خرابه‌ی دلم و برات گریه کنم... تو رو به حق اون شبی که نخوابیدی و فقط بوی خاکستر و خون اومد... تو رو به حق اون زخم‌هایی که هیچ‌کس ندیدشون... یه نگاهی به دل بی‌صبر ما بنداز...🖤
سلام و عرض ارادت به همه خوشنویسان عزیز و همراهان هنرمند قبل از اینکه خبر خوب و مهم درباره‌ی موجودی جدید قلم جاوا رو خدمتتون بگم، یه خواهش کوچیک دارم: اگه تا حالا با قلم جاوا (اندونزی) آشنا نشدید یا یادتون رفته چه ویژگی‌های خاصی داره، حتماً چند دقیقه وقت بذارید و این پیام معرفی رو با دقت بخونید. توش با دل و جون توضیح دادم که این قلم دقیقاً چه فرقی با بقیه داره و چرا برای خطوط نسخ و ثلث یه انتخاب واقعاً بینظیره! "اگه نخوندی هنوز، اول برو اینو ببین" از ساختار نوک و جذب مرکب گرفته تا ظرافت و استحکام، همه‌چی رو گفتم که راحت‌تر تصمیم بگیرید و این فرصت رو از دست ندید!✍️✨ منتظر باشید چون تو پیام بعدی، جزئیات موجودی جدید و قیمت‌های به‌روز رو میفرستم، اونم با یه سورپرایز کوچیک! با ما همراه باشید...
📩 فرصت طلایی که خیلیا دنبالش بودن برگشته:قلم جاوا دوباره موجود شد ✨ سلام به همه‌ی دوستان هنرمند و خوشنویس بالاخره قلم جاوا دوباره رسید! بله، همون قلم کمیاب و بی‌نظیری که خیلیا عاشقش شدن و سری قبل در عرض چند روز تمام موجودیاش تموم شد... حتی خود من هم بهش نرسیدم! اما حالا یه فرصت طلایی دیگه پیش اومده! اگه سری قبل جا موندی، این بار دیگه از دستش نده... موجودی و قیمت‌های جدید قلم جاوا (اندونزی): 🔸 قلم شاخه‌ای ۲۲ سانتی (ریز) : ۴۰ تومان 🔸 قلم شاخه‌ای متوسط : ۶۰ تومان 🔸 قلم تراش‌خورده با دسته (آماده‌ی استفاده) : فقط ۲۰۰ تومان این قلم‌ها کاملاً اصل اندونزی هستن و مستقیم توسط یک دوست خوشنویس اهل اندونزی آورده شدن. تجربه‌ی شخصی من با این قلم‌ها محشر بود: ✔️ انعطاف‌پذیری بالا ✔️ جذب مرکب فوق‌العاده ✔️ نوک دقیق و استوار برای کنترل بهتر ✔️ مناسب برای نوشتن‌های طولانی چه برای کتابت‌های ظریف نسخ، چه برای حرکت‌های قوی و نمایشی ثلث، این قلم یه انتخاب طلاییه! برای تهیه‌ی این قلم‌ها می‌تونید مستقیم به ایشون پیام بدید: 📱 اینستاگرام: hasan_fathullah 📞 واتساپ: 09335796160 (حتماً بفرمایید از طرف «آقای رضایی» هستید تا بهتر راهنمایی‌تون کنن.) تعداد خیلی محدوده و با توجه به تجربه‌ی سری قبل، ممکنه خیلی زود تموم شه... اگه دنبال یه قلم خاص، با کیفیت بی‌نظیر و حس واقعی خوشنویسی هستی، این فرصت رو از دست نده! ✒️ قلم خوب یعنی حس خوب، خط خوب، و تمرین‌های پربارتر... برای اونایی که فرق بین یه قلم معمولی و یه قلم حرفه‌ای رو خوب میدونن، جاوا یعنی وقتی "دل و دست" با هم هماهنگ میشن برای خلق زیبایی... ان‌شاءالله هر قلمی که به دست می‌گیرید، با برکت و روشنایی خداوند همراه باشه و همیشه در مسیر هنر و موفقیت پیش برید.✨
«اگر دوباره زمان داشتیم، چه می‌کردیم؟» گاهی وقتا که با خودم خلوت می‌کنم، یه سوال همیشه ذهنم رو درگیر میکنه: چرا نفهمیدم؟ چرا وقتی همه چیز جلوم بود و فرصت هنوز بود، قدر لحظه‌ها رو ندونستم؟ چرا این‌قدر دیر فهمیدم که زمان، همیشه بی‌صدا می‌گذره و هیچ‌وقت منتظر ما نمی‌مونه؟💔 ما همیشه فکر می‌کنیم وقت داریم، هنوز فرصت هست... ولی خیلی وقتا نمی‌فهمیم که هر لحظه‌ای که از دست می‌ره، دیگه هیچ‌وقت برنمیگرده. اون لحظه‌هایی که گفتیم "بعداً"، همون لحظه‌هایی بودن که امروز دیگه وجود ندارن. و امروز... دلم پر از حسرت شده. حسرتِ حرف‌هایی که نگفتم، کارهایی که نکردم، و آدم‌هایی که قدرشون رو وقتی بودن، ندونستم... چرا همیشه باید وقتی از دستشون دادیم، بفهمیم که اشتباه کردیم؟ چرا فهمیدن‌هامون همیشه این‌قدر دیر میان؟ احساس می‌کنم خیلی چیزا هنوز ناتموم موندن... دلتنگی‌هایی که گفته نشدن، محبت‌هایی که باید بیشتر می‌کردیم، اشک‌هایی که باید ریخته میشدن، و لحظه‌هایی که باید با تمام وجود زندگی می‌کردیم... اما نکردیم. گاهی حتی نمی‌دونی دقیقاً چی توی دلت سنگینی میکنه، اما یه حس خالیِ عمیق بهت می‌گه که زندگی، همون لحظه‌هایی بود که ساده ازشون گذشتیم. شاید وقتشه بفهمیم که همین «الآن»، همین «امروز»،خیلی مهم‌تر از فرداییه که هیچ‌وقت نمیاد. محکم بغلشون کن... لحظه‌هاتو، عزیزاتو، زندگی رو... شاید این، آخرین فرصته.⌛️
از گناه تا آغوش... 🕊️🖤 اومدم... نه با پاکی، با یه دنیا خطا اما با همون دلی که هنوز وقتی اسمت میاد، می‌لرزه... چون تویی که می‌بخشی، نه می‌پرسی چرا؟ اومدم... نه با لب پرخنده، با دل شکسته با چشمایی که خیلی وقته خیسه ولی میدونم... تو به دلای خسته زودتر نگاه میکنی... نه برای حاجت، نه برای آرزو فقط اومدم بگم: هنوزم دلم پیش توئه، با همه‌ی خجالت، با همه‌ی دوری... آقا... من اومدم با یه چمدونِ گناه ولی با یه قلب که هنوز تهش یه امید روشنه: تو میتونی نجاتم بدی... مثل همیشه من خراب، تو کریم من دور، تو نزدیک من افتاده، تو بلند… بذار بیام... نه واسه توبه‌های قشنگ، واسه یه بغلِ امن، یه گوش شنوا، یه دل مهربون... فقط بذار بیام حرم، بشینم یه گوشه و بگم: رسیدم آقا... با همه‌ی دردام، ولی رسیدم...
اگر احساس کردی دیگه نمیتونی ادامه بدی… اینو بخون دلنوشته‌ای برای لحظه‌ای که فکر میکنی ته خطی گاهی زندگی طوری زمینت میزنه… که حس میکنی دیگه توان بلند شدن نداری. صداها خاموش میشن، لبخندها گم میشن، و تنها چیزی که میمونه یه "سکوت خفه‌کننده‌ست"… ولی بدون: این حالت، نشونه‌ی نابود شدن تو نیست… نشونه‌ی «تولد دوباره‌ تو هست» از نگاه روان‌شناسی، لحظه‌ای که حس میکنی "هیچ راهی نمونده" دقیقاً همون نقطه‌ایه که مغز و قلبت آماده‌ هستن برای "تحول درونی". تو داری از پیله‌ی درد عبور میکنی... درست مثل یه پروانه قبل از پرواز.🦋 خدا هم دقیقاً این لحظه رو دیده… اون‌جا که میفرماید: "أم حسبتم أن تدخلوا الجنة ولمّا یأتکم مثل الذین خلوا من قبلکم..." آیا گمان کردید وارد بهشت میشوید، در حالی‌که هنوز سختی‌هایی که بر گذشتگان آمد، به شما نرسیده؟ 📖 (سوره بقره - آیه ۲۱۴) بدون رنج، رشد ممکن نیست. بدون تاریکی، نور معنا نداره.روان‌شناسی میگه: دردها اگر درست دیده بشن، تبدیل میشن به انگیزه. دین میگه: "مصیبت"، کفاره‌ست، تربیته، تلنگره برای بیدار شدن… و حالا تو این لحظه، بین همه این دردها، یه صدا تو قلبت میپیچه: "وَ نَحْنُ أَقْرَبُ إِلَيْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِيدِ..." (و ما از رگ گردن به او نزدیک‌تریم...) 📿 (سوره ق - آیه ۱۶) تو تنها نیستی... هر قطره اشکت داره ثبت میشه… هر آهت شنیده میشه… هر لحظه‌ی شکستنت، یه فرصت برای ساخته‌شدنه. به آخر خط رسیدی؟ خیلی خوبه… چون اونجا دقیقاً جایِ ورود خداست.🕊 "إن مع العسر یسرا" — بی‌تردید با سختی، آسانی‌ست. و نگفت بعد از سختی… گفت همراه باهاش… بلند شو… حتی اگه با گریه‌ست نفس بکش… حتی اگه سنگینه حرکت کن… حتی اگه آهسته‌ست🚶‍♂️ چون تو از جنس آدمایی هستی که زمین میخورن ولی بلند میشن… و خدا این بنده‌ها رو خیلی دوست داره.✨ رسول خدا (ص) میفرماید: "عجباً لأمر المؤمن! إن أمره كله له خير..." شگفتا از حال مؤمن! تمام امورش برای او خیر است...🌸 تو شکست نخوردی… تو در حال ساخته‌شدنی. و یه روزی به خودت نگاه میکنی و با لبخند میگی: "اون روزا هم گذشت… و من قوی‌تر از همیشه برگشتم."☀️
یه جاهایی از زندگی، انگار بقیه دست به کار میشن که دکمه‌ی «حذف» تو بزنن... ❌ با حرفاشون، قضاوتاشون، نادیده گرفتنت… می‌خوان دفنت کنن، نه به‌خاطر اینکه چیزی نداری… بلکه چون خیلی چیزها داری که خودشون ندارن. ولی اونا یه چیز مهمو نمیدونن: ما بذر بودیم. 🌱 و بذر، فقط وقتی زیر خاک بره، شروع به رشد میکنه. نه ضعیف شدیم، نه شکستیم... فقط داشتیم ریشه میزدیم، توی سکوت، توی تاریکی. 🌑 بر اساس روانشناسی، آدمایی که تو سکوت، با درد و فشار کنار میان و خودشونو بازسازی میکنن، قوی‌ترین شکل رشد رو تجربه میکنن: رشد از درون. 💪✨ و حالا وقتشه... سرتو بالا بگیر، چون چیزی که درونت ساختی، از بیرون هیچ‌وقت شکست نمیخوره! 🌱 وقتی نمیتونی نور رو پیدا کنی... خودت نور شو. ✨ 🪶خط نسخ عربی / آقای سجادی نژاد