eitaa logo
خوشخط شو
234 دنبال‌کننده
523 عکس
465 ویدیو
18 فایل
لینک ناشناس جهت ارتباط با شما بزرگواران https://daigo.ir/secret/6331800835 @Amir_Rezaei2024
مشاهده در ایتا
دانلود
🖤 محرم که میرسه دلم یجوری میشه… نه میتونم ساکت بمونم، نه بی‌تفاوت رد شم... دوباره بوی خاک کربلا پیچیده تو خیالم و مثل هر سال، نذر کردم یه گوشه‌ی دلمو بسپارم به موکبِ آقا همین‌قدری که بگم: آقا، منم هستم... اگه قابل باشم. 📿 یه لیوان چای، یه پرچم مشکی، یه سفره‌ی ساده برای دلایی که هنوز با شنیدن اسم “حسین”، اشکشون بی‌دعوت سرازیر میشه ✨ اگه دلت لرزید.. اگه حس کردی باید باشی هرچی در توانته، با هر نیتی که تو دلته… خوشحال میشم که شریک این نذر باشی. ✋ تو دستگاه امام حسین مبلغ مهم نیست هر کی هر قدمی که برمیداره، هر سهمی که میذاره، بین خودشه و آقاشه… من فقط یه وسیله‌ام. و خوب میدونم... آقایی که من می‌شناسم، هیچ‌وقت زیر منت کسی نمیمونه. اونی که برای دلِ حسین کاری میکنه، جوابشو جوری میگیره که اصلاً فکرشم نمیکرده. شاید نه همون لحظه، ولی درست تو وقتش، تو همون نقطه‌ای که دلت گرفت، همون‌جا که امیدت کم شد همون‌جا، آقا نشونت میده که دیده شدی. 🌾 پس اگه سهم کوچیکی هم گذاشتی، بدون که داری وارد یه معامله‌ی عاشقانه میشی و توی این معامله، طرفِ حساب تو، فقط خودِ حسین‌بن‌علیه 🤲 یکی برای شفا یکی برای گشایش یکی فقط دلش تنگه و می‌خواد یه کاری برای آقا کرده باشه... ✨ گاهی یه یاحسینِ آروم از ته دل، یا یه دعای خالصانه‌ی بی‌ریا، خیلی بیشتر از هر هزینه‌ی مالی ارزش داره... 🕊️ اگه الان شرایطت اجازه نمیده که کمک مالی کنی اصلاً حسرت نخور... همین که دلت با آقاجانه همین که یادت باشه و سعی میکنی برای رضای اون یه قدم برداری همین‌ها رو خودش میبینه... و ما بیشتر از هر چیزی به نگاهِ مهربونِ آقامون حسین نیاز داریم...
برای اونایی که نیت کردن و خواستن تو نذر موکب آقا اباعبدالله شریک باشن، شماره کارت اینجاست 👇 📌
5859831813614590
بانک تجارت _ علی کامکار
✍بزرگواران امسال هم مثل هر سال تصمیم دارم در روز تاسوعا و عاشورا خیمه عزای سیدالشهدا رو برپا کنم و حدود 6 میلیون کسری مالی داریم اگر دوست دارید در این مسیر عاشقانه شریک بشید و با آقا معامله کنید هر چقدر میخواید واریز بفرمایید مبلغ اصلا مهم نیست هر چقدر درتوان دارید حتی شده 1000 تومن میتونید واریز بفرمایید اگر امکانش بود رسید هم پیوی حقیر بفرستید @Amir_Rezaei2024 دوستان خرج برای آقا سیدالشهدا برکات دنیوی و اخروی فراوانی داره اگر رزقتون مشکل داره گرهی به کارتون افتاده که باز نمیشه مشکلی دارید برای مجلس عزای آقا خرج کنید مطمئن باشید هزار برابرش رو در همین دنیا از جایی که حتی تصور هم نمیکنید بهتون برمیگرده برکت به زندگیتون میاره بقول بزرگی می‌گفت : حسین زیر منت کسی نمیمونه
هر کسی آمد درِ این خانه، پشیمان نشد... سفره امام حسین برای اوناییه که بیچاره ان ! برای دل‌خسته ها و ورشکسته هاست ! برای اونایی که با گناه انقدر زمین خوردن که سر زانو هاشون زخمیه... این سفره مال اوناییه که جز آقا، پناهی ندارن. هر کی با هر حالی بیاد سمت اهل بیت علیهم‌السلام، بی‌جواب برنمی‌گرده...
راستش ما خیلی راحت برای چیزای معمولی خرج میکنیم... یه قهوه، یه غذای بیرون، یه لباسی که حتی لازم هم نبود... خرجای بی‌هوا، بی‌فکر، بی‌اثر... اما نوبت که میرسه به خرج برای مجلس امام حسین، یه‌دفعه پُر از حساب‌وکتاب میشیم. می‌گیم: «حالا چرا من؟ با همین مبلغ میشه کار دیگه کرد،؟» همین پول کوچیک، میتونه بشه یه پرچم روضه، یه لیوان چای، یه اشک رو گونه‌ی عاشقی که دلش تکه‌تکه‌ست... و همین کار کوچیک، تو دستگاه امام حسین، میتونه بشه بزرگ‌ترین معامله‌ی عمرت. 🌹 یه بزرگی می‌گفت: «خرج برای عزای حسین، لیاقت می‌خواد...» هر کسی دعوت نمیشه، باید آقا خودش نگات کنه، خودش بخوادت... اگه امروز دلت یه لحظه لرزید، بدون شاید همون نگاه امروز سمت تو افتاده... همین یه قدم کوچیک، میتونه حال دلتو، مسیر زندگیتو، حتی عاقبتتو عوض کنه... ✨ و بدون... هر مبلغی، حتی کم، وقتی خرج برای حسین بشه، دیگه «خرج» نیست... یه جور معامله‌ست... با کسی که همیشه بیشتر پس میده.
🖤 دلم میلرزه وقتی می‌خوام این چند خط رو بنویسم... چون دارم درباره‌ی عشقی می‌نویسم که با هیچی تو دنیا عوضش نمی‌کنم. توی تاسوعا و عاشورای امسال، با دل‌های گرم و دستای پرمهر شما عزیزای حسینی، خیمه‌ی عزای آقا رو برپا کردیم... و به لطف خدا و لطف شما بزرگوارا، بیش از ۱۰ میلیون تومن جمع شد و تمامش خرج شد پای خیمه‌ی ارباب... 🔸 راستش، عدد مهم نیست... اون دل‌هایی که بی‌ادعا کمک کردن، اون نیت‌های پاک، اون قطره‌قطره‌ی محبت‌هایی که جمع شد و شد یه دریا برای خیمه‌ی آقا... اون‌ها مهمه. 🤍 از ته دلم میگم: خوش به سعادت‌تون... خوش به حال‌تون که آقا بهتون نگاه کرد و لایق‌تون دونست شریکِ عزاش باشین... 💠 شما فقط کمک مالی نکردید... شما شریکِ یه نذر شدید... شریک یه عشق... و بدونید، این جور معامله‌ها با حسین، بی‌جواب نمی‌مونه... 🌱 چه اونایی که کمک کردن، چه اونایی که فقط دعا کردن، و حتی دل‌هایی که فقط با شنیدن اسم "حسین" لرزیدن... همه شریک این سفره بودن. ✨ اونی که برای حسین خرج می‌کنه، یه جا، یه وقت، یه جوری، همون‌جایی که فکرشم نمی‌کنه، جوابشو می‌گیره... درست از دست خود آقا... 🌸 از صمیم قلب دعا می‌کنم: ✅ هر چی نیت کردین، برآورده بشه ✅ هر دری بسته‌ست، به اسم حسین باز شه ✅ و این نذر، برکت بی‌صدایی بشه توی زندگی‌هاتون… 🤲 فقط دعا کنید... این راه، این خیمه، این نوکری، قسمت‌مون بمونه برای سال‌های بعد… یا حسین علیه‌السلام 🌿
«لا تَحْقِرَنَّ مِنَ الْمَعْرُوفِ شَيْئًا، وَلَوْ أَنْ تَلْقَى أَخَاكَ بِوَجْهٍ طَلْقٍ» هيچ نيكى‌ را کوچک نشمار، حتی اگر این باشد که با چهره گشاده به دیدار برادرت بروی. 🔸 راستش یه چیزی مدتیه ذهنم رو درگیر کرده... این‌که چرا ما آدما فکر می‌کنیم نیکی کردن یعنی یه کار بزرگ و عجیب؟ چرا وقتی حال‌مون خوب نیست، خیال میکنیم چیزی برای بخشیدن نداریم؟ 🤔 🔸 اما واقعیت اینه که حتی تو بدترین روزای زندگی‌مون هم، میتونیم یه چیز کوچیک به دنیا اضافه کنیم... یه نگاه مهربون، یه لبخند ساده، یه برخورد صادقانه. 🔸 روانشناسا میگن: بزرگ‌ترین نیاز آدم‌ها، بیشتر از پول و قدرت، اینه که "دیده بشن" و "مهم شمرده بشن" یه سلام صمیمی، یا یه چهره‌ی روشن، گاهی میتونه به یه دلِ خسته بگه: "تو دیده شدی... تو مهمی... تو تنها نیستی." 🔸 این فقط یه کار کوچیک نیست، یه تلنگر عمیقه به قلب یه آدم. یه نشونه که «هنوز هم دنیا جا برای مهربونی داره» 🔸 شاید فلسفه‌ی واقعی زندگی همین باشه... که ما با همین نیکی‌های کوچیک و بی‌ادعا، دنیای اطراف‌مون رو کم‌کم روشن‌تر کنیم. 🔸 یه لبخند از من... شاید نجات دلِ یکی باشه و اونه که بعداً همین نیکی رو پخش میکنه… مثل یه دومینو... مثل یه موج آروم… 🔸 من از امروز، حتی اگه خودم خسته باشم، انتخاب میکنم که با دل روشن، با لبخند، با نرمی با آدم‌ها روبرو بشم. نه فقط برای خودم... بلکه برای اونی که شاید دقیقاً همین یه ذره نیکی، 🌤 براش بشه امیدِ یه روز تازه... 🪶خط ثلث / رضایی
یه نکته خیلی بامزه ولی جدی درباره خوشنویسی هست که خیلی‌هامون باهاش درگیریم: 💡 خوشنویسی، تنها جاییه که هرچی بیشتر زور بزنی قشنگ بنویسی، زشت‌تر درمیاد! 🖋️ میدونی جالب‌ترین نکته‌ای که اساتید بزرگ خوشنویسی بارها گفتن چیه؟ این‌که زیبایی خط، محصول زور زدن نیست… محصول رها شدنه. 🎨 استاد کیخسرو خروش میگه: «وقتی هنرجو بیش از حد می‌خواد قشنگ بنویسه، قلمش قهر میکنه!» 😄 و استاد غلامحسین امیرخانی هم بارها گفته: «زیبایی در خوشنویسی، نه در فشار دسته‌، نه در تکرار بی‌وقفه؛ بلکه در آرامش و بی‌تکلفی حرکت قلمه.» 🕊️ 🤔 یعنی چی؟ یعنی اگه حین نوشتن مدام با خودت درگیری که: «این کشیده رو قشنگ‌تر بکشم» یا «این الف رو صاف‌تر دربیارم» نتیجه معمولاً یه چیز غیرطبیعیه که حس نمیده؛ درست مثل کسی که جلوی دوربین زورکی لبخند میزنه 😬 📌 در واقع، خوشنویسی مثل تنفسه: اگه زیادی بهش فکر کنی، قفل میکنی. 🎯 نتیجه؟ تو تمرین خط، به‌جای تمرکز افراطی روی "خوشگل‌نویسی"، تمرکز کن روی روند نوشتن: ✅ حرکت نرمِ مچ ✅ هماهنگی چشم و دست ✅ تنفس پشت نوشتن ✅ حضور ذهن موقع نوشتن ✨ اون‌وقته که حروف، خودشون کم‌کم خوشگل میشن، بدون زور زدن.
🔹 آقا جان... یه عمر فقط از ظهورت گفتم... بلد بودم شعر بخونم، اشک بریزم، حتی گاهی متن‌های قشنگ بنویسم... ولی هیچ‌وقت برای اومدنت “آدم” نشدم. 🔹 این روزا هر چی به خودم نگاه می‌کنم، می‌بینم فقط حرف بود... فقط ادعا... من حتی وقت دلتنگی‌هامم یاد تو نمی‌افتم. تو دنبال سیصد و اندی مردی... ولی من هنوز با بچگی‌هام درگیرم، با دلبستگی‌هام، با ترس‌هام، با راحت‌طلبی‌هام... 🔹 شرمنده‌ام آقا... که فقط وقتِ گریه‌هام، وقت بی‌پناهی، وقت شکست، یاد تو افتادم... وقت‌هایی که حتی دوست نداشتم خودم رو ببینم، تو رو صدا کردم... 🔹 میدونی؟ گاهی به خودم میگم شاید بهتره نباشم اون روزی که میای... شاید دیدن من، فقط دل تو رو بیشتر بسوزونه... من، مردِ یار بودن نبودم... 🔹 اما با همه‌ی این حرفا، هنوز یه چیزی تو دلم هست که پاک نشده... یه دلتنگی که هیچ‌وقت از بین نرفت... یه حسی که هنوز تو خلوت‌ترین شبام اسم تو رو زمزمه می‌کنه... اگه اومدی و من نبودم، فقط بدون... رفتم با دلی که هنوز دوستت داشت، حتی اگه لایق نبود باهات باشه... 💔 🪶فونت فرح / خانم محب علی
🎨وقتی هنرجو هنوز نمیتونه قلم رو هدایت کنه، استاد باید چیکار کنه؟ در مدتی که مشغول یادگیری خوشنویسی هستم، به یک نکته‌ی مهم رسیدم که دوست دارم با شما عزیزان به اشتراک بذارم: به‌نظر من یکی از مهم‌ترین نقش‌های استاد، مخصوصاً در ابتدای راه هنرجو، اینه که نذاره هنرجو به هر دلیلی پا پس بکشه. اما این موضوع به این معنی نیست که استاد مدام هنرجو رو تشویق کنه یا فقط بگه "عالیه" و "خوبه"... 🎯 بلکه باید حد تعادل رو رعایت کنه. هم دقت داشته باشه، هم دلسوزی. ✍️ در شروع کار، هنرجو هنوز تسلطی بر قلم نداره. در واقع، این قلم هست که هنرجو رو هدایت می‌کنه، نه هنرجو قلم رو. اینجاست که حضور مؤثر استاد معنی پیدا میکنه. 🔍 استاد باید با دقت اشتباهات هنرجو رو بشناسه تمرین‌های اختصاصی و هدفمند براش در نظر بگیره و قدم‌به‌قدم راه درست رو بهش نشون بده 💬 ولی نقش استاد فقط در آموزش نیست... استاد باید مثل یک مشاور، یک روانشناس و یک همراه روحی، مراقب حال و هوای هنرجو هم باشه. هرجا ناامیدی، خستگی یا شک سراغ هنرجو اومد، باید کنارش باشه، باهاش صحبت کنه، دلداری بده، و حس همدلی منتقل کنه. من شخصاً معتقدم: کسی که میخواد خوشنویسی یاد بگیره، باید اون رو از اعماق وجودش درک کنه... نه فقط به عنوان یه مهارت فیزیکی، بلکه به‌عنوان یه سفر روحی و هنری. ✨ خوشنویسی فقط نوشتن نیست... یک مسیر از درونه به بیرونه. و در این مسیر، استاد نقش یه راه‌بلد آگاه و دلسوز رو داره.
🕊یه چیزی همیشه تو دلم هست... یه دلتنگی عجیبی که نمیشه گفت دقیقاً چیه. مثل وقتی که میدونی باید کاری کنی، باید بایستی، ولی انگار یه چیز تو راه ایستاده... یه سنگ بزرگ توی مسیر. 🖤کربلا، حسین، محرم... این‌ها فقط یه اسم و یه مناسبت نیستن، یه حس عمیق توی دل من و توئه که گاهی وقتا یادمون میره. یادم میاد وقتی اشک می‌ریختم پای این قصه‌ها، یه چیزی تو دلم می‌گفت: فقط اشک ریختن کافیه؟ یا باید بشی کسی که خودش رو تغییر میده؟ یعنی اینکه تو این دنیای پر از سکوت و ظلم، من چقدر شجاعت دارم که صدای حق رو بلند کنم؟ ❓امروز واقعاً باید از خودم بپرسم: چند بار تو زندگیم، به خاطر حسین، از حق دفاع کردم؟ چند بار ایستادم وقتی همه ساکت بودن؟ یا فقط نشستم، نگاه کردم و گذشتم؟ 🍂این دلتنگی، این بغض گنگ، نباید فقط بهانه باشه برای اشک ریختن... باید شروع یه حرکت باشه، یه بیداری، یه تصمیم برای اینکه حسینی زندگی کنم، نه فقط تو حرف، تو عمل. ✨اگر تو هم این حس رو داری، بیاید با هم عهد ببندیم که این دلتنگی رو به انگیزه تبدیل کنیم. به احترام حسین، بایستیم، تغییر کنیم، و نذاریم ظلم ادامه پیدا کنه. شاید تمام این دلتنگی‌ها، بغض‌ها، بیداری‌ها... از همون تناقض مقدسیه که هنوز توی تاریخ زنده‌ست: "این تناقض تا ابد شیرین‌ترین مرثیه است سرترین آقای دنیا را خدا بی‌سر گذاشت" 🌿خط نستعلیق / خانم رضایی
🕊️گاهی همه چی خوبه... زندگی میگذره، سرت شلوغه، صبح بیدار میشی، میری، میای، میخندی ولی تهِ دلت یه چیزی کمه. یه خلأ که هیچ‌کس نمیتونه پُرش کنه. 🍃یه وقتایی نصف شب بیدار میشی، بی‌هیچ دلیل خاصی، فقط یه بغض بی‌صدا می‌شینه رو گلوت... و خودت هم نمیدونی دقیقاً چرا. نه عاشقی، نه شکست خوردی، نه حتی غمی داری که بشه براش گریه کرد... فقط یه حس گمشده‌ست. یه حس عجیب که زمزمه میکنه: "یه نفر نیست..." ‌ 🎭این روزا همه چیز یه جور عجیبی مصنوعی شده... لبخندا، دوستیا، دل‌گرمیا... انگار داریم فقط نقش بازی می‌کنیم. و توی این شلوغیِ پر از خلأ، گاهی فقط دلت میخواد یه نفر واقعی باشه، یکی که از حالِ دلِ ساکتت باخبر باشه... 🌙اون یه نفر هست... سال‌هاست هست. اسمش رو هزار بار شنیدی، ولی خیلی وقته که فراموشش کردی. ✨برای دلِ خسته‌ای مثل تو. دلِ بی‌صاحبی که فقط شبای جمعه یادش می‌افته کسی باید باشه که مرهمی بشه رو این دردها ... گاهی به جای اینکه بگی: ❓ "آقا چرا نمیای؟" باید از خودت بپرسی: "من اصلاً چند وقته یادم رفته یه امام دارم؟" نه توی استوری، نه توی پست، نه توی روضه و اشک و دعا... توی زندگی واقعیم. توی دل‌مشغولی‌هام... یه روزی قراره بیاد... اما قبل از اون، یه روزی باید بیدار شیم. نه با معجزه، نه با اتفاق خاص... با همین تلنگرای کوچیک. با همین خلأیی که این روزا، هی تکرار میشه و هیچ‌کس نمی‌تونه پُرش کنه...اللهم عجل لولیک الفرج... برای اینکه دوباره یادم بیاد، تو تنها کسی هستی که هیچ‌وقت فراموشم نکردی. 🍃خط نستعلیق / آقای همتی