کانال خبر و تحلیل
۲۶ دی سالروز فرار شاه بی غیرت پهلوی
🔴 ماجرای لقب شاه چمدانی چیست؟
ماروین زونیس استاد آمریکایی و نویسنده کتاب #شکست_شاهانه در صفحه ۱۸۰ کتاب خود از #محمدرضا_پهلوی با این عنوان یاد میکند:
شاه چمدانی
این صفت را نشریات اروپایی به #شاه داده بودند زیرا همواره در میان خطر و معرکه از کشور فرار میکرد. نخستین باری که #محمدرضا از کشور گریخت به مرداد سال ۱۳۳۲ باز میگردد.
وقتی به بغداد و از آنجا به رُم پناه برد.
او در بحرانها از قلب حادثه گریزان بود و به تعریف خواهرش #اشرف روحیه مُرغدلی داشت. در همان سال، در اوج دعوای با #مصدق بخصوص پس از کشتار معروف سی تیر که بیش از ۲۵۰ نفر در یک روز پس از استعفای مصدق کشته شدند بار دیگر #شاه مورد عتاب قرار میگیرد. اما این بار از جانب همسری که همیشه دوستش داشت: ثریا
#ثریا در خاطراتش اشاره میکند که با لحن تندی با شاه صحبت کرده است:
"خودت را جمع کن و کشور را از #فقر و کمونیسم نجات بده. آدم دلش به تو میسوزد. تو حق نداری با این حالت افسردگی زندگی را سر کنی. تو باید مرد باشی که زمانی بودی و من به او احترام می گذاشتم."
Anderw Cooper, The fall of heaven. Op. Cit. P 75.
۲۶ دی ۱۳۵۷ محمدرضا پهلوی پس از مجموعه اقداماتی یک ساله برای بقا در قدرت وقتی با شکست همه طرح ها روبرو شد از ایران فرار کرد. او برای بقای در قدرت طرح های گوناگونی پیاده کرد اما به نتیجه نرسید از تغییر چند نخست وزیر، خواندن اعلامیه معروف، بازداشت هویدا، احتمال وقوع کودتا، انحلال ساواک، برپایی حکومت نظامی و.... شاه بیش از ۴۰۰ روز متوالی مقاومت کرد اما مردم دیگر به خانه بازنگشتند. در سالهای اخیر افراد شاخصی نظیر دکتر زیباکلام با انکار این ۴۰۰ روز مقابله شاه با مردم، این گزاره را در ذهنها تثبیت کردند که شاه به اختیار رفت! چون مردم او را می نمیخواستند! البته این نخستین فرار شاه در وسط معرکه نبود. نخستین بار ۲۵ مرداد سال ۳۲ در جدال با دکتر مصدق از ایران فرارکرد و به ایتالیا رفت. آن زمان سفیر مصدقی ایران در رُم حتی به ملاقات شاه نرفت و یک تاجر یهودی ایرانی هزینه های اقامت شاه را پرداخت کرد. از آن به بعد شاه تصمیم گرفت بخشی از دارایی خود را اساسا خارج از کشور ذخیره کند و اصلا وارد کشور نشود. سال ۵۷ شاه از این تجربه بهره برد. چون نیازی نداشت حسابهای خارج از کشور را پر کند. بهبهانیان پیشکار مالی و رازدار دارایی شاه بود که بعدا سر خانواده شاه پس از مرگ شاه کلاه گذاشت و ناپدید شد. هیچ گاه هم مصاحبه نکرد.
علیرضا زادبر
.....
....
✳️ وقتی جلال ذوقزده شد!
با جلال رفتیم قم. سر یککوچه نگه داشت و دوتا کتابش را برداشت: غربزدگی توی یک دستش بود و یک کتاب دیگر توی دست دیگرش. گفتیم: «کجا داری می روی؟» گفت: «صدایش را در نیاورید، دارم میروم پیش خمینی!»
-بعد از ۱۵ خرداد بود؟
بله توی آن اوضاع! گفتیم «آنجا چرا؟» گفت: «بعداً میگویم». خلاصه توی ماشین منتطر ماندیم. بعد از چند دقیقهای آلاحمد آمد.
دیدیم یک کتابش را اینطرفی پرت کرد، یکی را آن.طرفی.
گفتیم: «پس چه شد؟» فریاد زد: «آی! #خمینی [جگر] دارد این هوا!» دستش را به اندازهٔ یک هندوانه باز کرد و [ادامه داد]: « #مصدق [جگر] دارد این.قدر!» و به اندازهٔ یک ارزن را نشان داد...
#محمود_گلابدرهای
#یادآور [کتاب ماه]
شماره سوم: شهریور، مهر و آبان ۱۳۸۷
#مگر_روشنفکر_بود_که_بترسد؟
گفتوگو درباره #جلال_آلاحمد
مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران
صفحه ۷۴.
....
....