✨💫✨✨💫✨
#تنها_گریه_کن
#قسمت_هفت
آن قدر به پهلوی فاطمه سیخونک می زدم و نق و نوق می کردم که مجبور می شد به حرفم گوش کند.
فاطمه ،روی حساب بزرگ تری احساس مسئولیت داشت.سعی می کرد مجابم کند باید کار را زودتر تمام کنیم و فرصتی برای بازیگوشی نداریم؛ولی راستش زورش به من نمی رسید حریف زبانم نمی شد ،گاهی هم حریف کارهایم،شانه ی قالی را قایم می کردم ،نخ را زیر دستش می کشیدم ،نقشه را نمی خواندم؛خلاصه هر طوری بود او را همراه خودم می کردم .بعضی وقت ها می رفتیم توی حیاط و طناب بازی می کردیم.
یک مرغ داشتیم که هر روز تخم می کرد می رفتم سروقتش ،تا می دیدم کسی حواسش بهم نیست ،تخم مرغ را بر می داشتم و زیر خاک قایم می کردم .خانه که خلوت می شد و مادرم می رفت خرید پیدایش می کردم و می رفتم توی مطبخ،نیمرو درست می کردم هی فاطمه را صدا می زدم،فکر می کرد دوباره رفته ام پی بازیگوشی؛می ترسید کار مردم عقب بیفتد. از همان جا داد می زدم:"نیای همه رو خودم می خورما"می توانستم تصور کنم پوفی می کند و با دودلی و ترس از روی تخته ی دار بلند می شود و می آید سمت مطبخ ،چشمش که به سفره می افتاد می نشست کنارش مثل همیشه هول کار را می زد ولی من بی خیال دنیا می گفتم بخور فقط به کسی نگی تخم مرغ رو من برداشته بودما.
آقا جانمان ،بنایی می کرد .صبح زود می رفت سر ساختمان و شب خسته و کوفته بر می گشت.یادم هست که یک بار سرحال بود از جیب لباسش یک چیزی درآورد و من و فاطمه را صدا زد توی دست هر کداممان یک جفت گوشواره و یک گردن بند عین هم گذاشت ،یک توپک طلایی کوچک بود با پرپرکی های کوتاه آویزان،خیلی ذوق کردیم تا چند وقت حسابی چسبیده بودیم به کار و قالی زیر دستمان تند تند رج هایش بالا می رفت.نمی دانم شاید با مادر صلاح و مشورت کرده بودند و خواسته بودند یک جورهایی دلگرممان کنند.هر چه که بود کار خودش را کرد می نشستم پشت دار،روی تخته ی قالی بافی و سفت و سخت دل می دادیم به کار،من تند تند می خواندم لاکی پیش رفت فیروزه ای جاخواه توش چهرهای سفید جاخواه،توش بید مشکی،سفید جاخواه،چهار چین چین.... و بر می گشتم می دیدم فاطمه دستش را گرفته به گردن بند دور گردنش ،نگاهش می کند و لبخند می زند .با آرنج می زدم به پهلویش و می گفتم آهای دو تایی پقی می خندیدیم و از هول ،دست تند می کردیم ،آن قالی زودتر از بقیه از دار پایین آمد.یک کناره ی سه متری بود.
به خاطر کار پدرم ،ما چندین بار در تهران و قم خانه عوض کردیم.اثاث مختصرمان ،پشتمان بود.بالاخره دفعه آخری که تهران خانه گرفتیم ،همان جا ماندگار شدیم،یک خانه حوالی میدان خراسان ،انگار آن خانه برای آقاجان آمد داشت .از آن به بعد اوضاع مالی اش خوب شد.
❤️ادامه دارد.....
#یاد_شهدا_با_ذکر_صلوات
💠 مرکز فرهنگی خانواده «آ_ش»
💞@MF_khanevadeh
4_721038705925554901.mp3
7.46M
🔰 شرح و تفسیر #ادعیه_روزانه ماه رمضان
💠 دعای روز چهاردهم
✨اللَّهُمَّ لا تُؤَاخِذْنِي فِيهِ بِالْعَثَرَاتِ وَ أَقِلْنِي فِيهِ مِنَ الْخَطَايَا وَ الْهَفَوَاتِ وَ لا تَجْعَلْنِي فِيهِ غَرَضاً لِلْبَلايَا وَ الْآفَاتِ بِعِزَّتِكَ يَا عِزَّ الْمُسْلِمِينَ.
خدايا مرا در اين ماه بر لغزش ها مواخذه مكن، و از خطاها و افتادن در گناهان دور بدار، و هدف بلاها و آفات قرار مده، به عزّتت اى عزّت مسلمانان.✨
🎤 با بیان شیرین آیت الله مجتهدی تهرانی رحمت الله علیه
👌 به همراه بیان یک نکته شرعی مورد توجه در #ماه_رمضان
🌹صوت تندخوانی جزء چهاردهم باصدای معتزآقایی
http://cdn.ahlolbait.com/files/12/download/Tahdir%20joze14.mp3
❤️ #با_خدا_همکلام_شویم 👌
⭐️ ما مسئول زن و بچه مان هم هستيم.
⭐️ فقط مسئول خودمان نيستيم،
⭐️ بايد زن و بچه تان هم جهنمي نشود.
🍀 اگر به آنها مسئله ياد ندهي،
🍀 احكام ياد ندهي،
🍀 قرآن ياد ندهي،
🍀 آنها هم از مسائل بي بهره باشند،
🍀 در قيامت گرفتاري.
🌙 آيه قرآن ميفرمايد كه بايد زن و بچهات را هم از آتش جهنم حفظ كني
⚜️ یا أَیُّهَا الَّذیٖنَ آمَنوا قُوا اَنْفُسَکـُم وَ اَهْلیٖکُم نَاراً⚜️/ تحریم، آیه ۶
📚 مرحوم آیتالله مجتهدی
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
💞@MF_khanevadeh
👬👬👭👭
#تربیت_فرزند
#ذکر_برای_کودکان
سوال مجری: بهش بگوییم چی؟ بگوییم بگو لااله الّا الله؟
حاج آقا: هیچ خدایی جز خدا نیست. همین. آنوقت کمکم برای بچه سؤال ایجاد میشود، خدا یعنی چی؟ اینقدر این کلمۀ خدا را در استعمال اطرافیانش میبیند، که حس میکند، دریافت میکند این خدا باید یک موجودی باشد که نمیبینیمش، بزرگتر از همه است، همه با احترام دارند ازش یاد میکنند، و وحدانیّتاش را هم بر آن تأکید همه دارند میکنند، به او یاد دادند. همین آگاهیها نشست میکند در روح بچه، بچه هر موقع به پرسشگری رسید پرسشهایی میکند و متناسب با پرسشهای او ما پاسخهایی خواهیم داد. این کلمۀ لااله الّا الله در سنّ.
سوال مجری: توحید هم باید برایش بگوییم حاج آقا حالا در کلاس پایینتر؟
بله بله یقیناً. یعنی کلمۀ لااله الّا الله کلمۀ توحید است. اثر عجیبی دارد وقتی شما دارید تأکید میکنید برای فرزندتان که هیچ خدایی جز خدا نیست. همراه با آموزش الله تبارک و تعالی، لااله را هم دارید یاد میدهید و این شیوۀ آموزش یک شیوۀ آموزشی است که با روح انسان کار خودش را انجام خواهد داد. .........
[ادامه دارد.........]📝
✍#استاد_پناهیان
💞@MF_khanevadeh
📚 #همسر_دوست_داشتنی
✍#مهدی_خدامیان_آرامی
خدایا، خیر دنیا و آخرت را به من بده! یادت هست که چگونه عشق زیارت امام رضا (علیه السلام) تو را به مشهد کشاند. و چون به مشهد رسیدی غسل زیارت نمودی و وضو ساخته و آرام آرام به سوی حرم حرکت کردی. وارد صحن و سرای با صفای امام رضا (علیه السلام) شدی و با نهایت ادب و تواضع پیش رفتی تا روبروی ضریح رسیدی و شروع به خواند زیارتنامه کردی: «السلام علیک یا ولی اللّه ». شاید به خاطر داری که در این زیارت نامه از خدا چه خواستی. تو از آنانی نیستی که طوطی وار، دعایی را میخوانند و نمی فهمند که چه گفتند! کاش همه ما وقتی دعاهای عربی را میخواندیم در معنای آن هم دقّت میکردیم که چه میگوییم و از خدا چه میخواهیم. به هر حال در آن زیارتنامه این چنین گفتی: «بار خدایا، خیر دنیا و آخرت به من کرم بفرما».......
✍#مرکز_فرهنگی_خانواده
💞@MF_khanevadeh
#آیامیدانیداحکامی
آیـا میدانیـد ⁉️
✍️مواردى كه روزه باطل است ولى نبايد خورد:
1⃣👈 اگر كسى در شب جنب شود ولى غسل🚿 را فراموش كند، تا اين كه در روز متوجه شود.
2⃣👈 اگر شخصى با اعتقاد به اين كه اذان صبح را نگفته اند، مشغول سحرى شود سپس متوجه شود كه وقت اذان صبح گذشته است، روزه اش باطل است و بايد قضا كند ولى حق ندارد افطار كند.
3⃣👈 اگر روزه دار قصد كرده كه روزه نباشد یا قصد کند چیزی بخورد ولی بعد منصرف شود اگر چه روزه او باطل است، ولى نبايد چيزى بخورد.
👌در موارد فوق 👆 روزه باطل است و قضا دارد، ولى روزه دار نبايد چيزى بخورد و اگر بخورد كفاره هم بر او واجب مى شود.
۲. توضیح المسایل مراجع ج ۱ ص ۹۲۶ م ۱۶۵۸
💦💥☔️💞
💞@MF_khanevadeh
💐💐 نیمه ماه مبارک رمضان، شب میلاد با سر سعادت حضرت مُعِزّ المومنین کریم آل الله امام حسن مجتبی سلام الله علیه مبارک باد💐💐
💞@MF_khanevadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#تربیت
⭕️ موضوع : بازی و تفریح با فرزند
🎙 سخنران : آیت الله حائری شیرازی
همچنین برای مشاهده تمام کلیپ ها وارد لینک زیر شوید:
👉 https://shamiim.ir/Category/List
💞 @MF_khanevadeh
#شرکت_در_پویش
فاطمه وامیرحسین کوشافر
💞@MF_khanevadeh
❄️ مرکز فرهنگی ❄️خانواده ❄️آذربایجانشرقی ❄️
✨💫✨✨💫✨ #تنها_گریه_کن #قسمت_هفت آن قدر به پهلوی فاطمه سیخونک می زدم و نق و نوق می کردم که مجبور می
✨💫✨✨💫✨
#تنها_گریه_کن
#قسمت_هشت
آقاجان اجازه نداد دیگر قالی ببافیم .می گفت :نمی خواهم دخترهام برای مردم کار کنن گفتیم :چشم
حق مدرسه رفتن هم نداشتیم قدیمی ها فکر می کردند درس خواندن به درد دختر نمی خورد .می گفتند:دختر باید شوهر داری و بچه داری کند باز هم گفتیم:چشم .من فقط یک سال رفتم مدرسه و بعدش مجبور شدم بمانم خانه تقریبا دوازده سالم شده بود خانم فاطمه عروسی کرده و رفته بود چیزی از عروسی اش یادم نیست .فقط یادم می آید بعدش من،خیال برم داشته بود که شده ام رئیس خانه،نه که خودم هیچ کاری نکنم ،ولی بگویی نگویی دستور می دادم .کارهای خانه را نوبتی کرده بودیم یک روز ظرف شستن با من بود غذا پختن با خواهر دیگرم اعظم سادات،جارو کردن با آن یکی خواهرم و روز بعد برعکس.
تا پانزده سالم بشود مادرم نگذاشت از رفت و آمد خواستگارها چیزی بفهمم البته دانستن و ندانستن من هم توفیری نداشت آن وقت ها اصلا به حرف و دل دختر نبودند که .می نشاندندمان سر سفره عقد و باید به انتخاب پدر یا بزرگترها بله می گفتیم.کسی نظر ما را نمی پرسید .آن موقع ها خیلی اتفاقی فقط از یکی شان با خبر شدم.
فصل دوم
سرنوشتی خوش
پولدار بود ،آن قدر که گفته بودند جهیزیه نمی خواهیم ،عقدش می کنیم ،یک چادر می اندازیم سرش و می بریم .داماد کار و بارش سکه است و همه چیز دارد.این ها یواشکی وقتی زن عموی مادرم داشت برای مادرم تعریف می کرد شنیدم .خانواده اش هم آن قدر خوب بودند که می دانستم آقاجان نه نمی آورد .زن عموی مادرم واسطه شان بود .
روزها داشتند بلند می شدند که یک بعدازظهر با خواهرهای پسر آمدند خانه مان ،زیر چشمی نگاهم می کردند و از لبخند رضایتشان می شد فهمید مورد پسندشان شده ام .سینی چای به دست ،گونه هایم شده بود گل آتش ،عکس داماد را که در آوردند و دست به دست کردند تا نشان مادرم دهند،عزیز همان طور که لبخند به لب داشت،سرش را گرداند سمت من.با گوشه ی چشم و ابرویش ،در را نشانم داد که بروم بیرون،سینی را گذاشتم وسط اتاق و پکر آمدم بیرون،ولی من هم زبلی های خودم را داشتم .یواشکی از لای در نگاه می کردم .دیدم مادر عکس را گرفت ،نگاهی انداخت و با همان لبخندش ،حرف را ادامه داد و ازشان اجازه گرفت که عکس را نشان آقاجان بدهد .از جایش بلند شد و رفت عکس را گذاشت لای قران سر طاقچه ،مهمان ها خداحافظی کردند و رفتند ولی من جرائت نداشتم از مادرم چیزی بپرسم .مدام فکر می کردم یعنی قیافه اش چه شکلیه؟قدش چقدره؟
❣️#ادامه_دارد_...
#یاد_شهدا_با_ذکر_صلوات
#شبتون_شهدایی💫
💠 مرکز فرهنگی خانواده «آ_ش»
💞@MF_khanevadeh
4_721038705925554913.mp3
4.57M
🔰 شرح و تفسیر #ادعیه_روزانه ماه رمضان
💠 دعای روز پانزدهم
✨اللَّهُمَّ ارْزُقْنِي فِيهِ طَاعَةَ الْخَاشِعِينَ وَ اشْرَحْ فِيهِ صَدْرِي بِإِنَابَةِ الْمُخْبِتِينَ بِأَمَانِكَ يَا أَمَانَ الْخَائِفِينَ.
خدايا در در اين ماه طاعت فروتنان را نصيبم كن، و سينه ام را براى انابه همانند بازگشت خاضعان باز كن به امان دادنت اى امان ده هراسندگان.✨
🎤 با بیان شیرین آیت الله مجتهدی تهرانی رحمت الله علیه
👌 به همراه بیان یک نکته شرعی مورد توجه در #ماه_رمضان
🌷صوت تندخوانی جزء پانزدهم باصدای معتزآقایی
http://cdn.ahlolbait.com/files/12/download/Tahdir%20joze15.mp3
❤️ #با_خدا_همکلام_شویم 👌
❀گلچینی ازآیات شریفه جزء پانزدهم با
مفهوم موضوعی ❀
🥀100اسراء)عجب بخیل! 😳
بگو اگر گنجهای رحمت پروردگارم از
شما بود باز از بیم فقر و تنگدستی آنرا
خرج نمی کردید زیرا انسان فرومایه و
بخیل است.»
💐84کهف)
قرآن را به حق نازل کردیم وبه حق نازل شد و تو را جز برای بشارت و هشدار
نفرستادیم. و هرگونه مثلی را برای
مردم بیان کردیم.
🌹6و7کهف) پیامبر غمخوار!! 🥺
اگر ایمان نیاورند شاید از غمخواری بسیار بر آنها خود را هلاک کنی.
ما هرآنچه را که در زمین است زینت
ساختیم تا بیازماییم کدامشان نیکوکار ترند.
🌸23و 24کهف) اِن شاءالله....
هرگز نگو فردا چنین می کنم، مگر اینکه
خدا بخواهد و چون از یاد بردی،
پروردگارت را به یاد آور و بگو امیدوارم
که پروردگارم مرا به راهی روشنتر از این هدایت کند.
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
#ماه_رمضان
💞@MF_khanevadeh
✍ همیشه رسیدن، در رفتن نیست!
گاهی برای رسیدن باید نرفت !
باید ایستاد!
ـ گاهی رسیدن، در کشف بزنگاههای ایستادنها،
و جرأت ورود به محکمهی قضاوتهای این و آن است!
🌟 گاهی برای آنکه شهید باشی،
برای آنکه شاهد باشی،
باید با سکوت، فقــط بایستی ...
میلادت مبارک؛ "کریم آل طه"علیهالسلام 💫
💠 حدیثرمضان
🌹پیامبر مهربانی صلیاللهعلیهوآله:
🌱 خواب روزه دار ، عبادت است
و نفَس كشيدن او ، تسبيح
📚قرب الإسناد: ۹۵/۳۲۴
🔴احکام
‼️نحوه غذا دادن به شصت فقیر
🔷کسی که برای کفارهی روزه میخواهد به شصت فقیر غذا دهد (به شرحی که در مسائل قبل گفته شد) اگر به شصت فقیر دسترسی دارد نمیتواند سهم دو نفر یا بیشتر را به یک نفر بدهد، بلکه لازم است به تمام شصت نفر به اندازهی سهم هر یک غذا بدهد. البته میتواند به عدد افراد خانوادهی شخص فقیر مقدار سهم آنان را به او واگذار کند و او آن را مصرف آنان نماید. و در فقیر تفاوتی میان بچه و بزرگ و زن و مرد نیست.
📕منبع: leader.ir
#کریم_آل_طه
💞 @MF_khanevadeh
#تربیت_فرزند
#ذکر_برای_کودکان
بعد میفرماید که او را رها کنید تا هفت ماه بگذرد. حتی حالا با جزئیات بیشتری هم هست، هفت ماه و مثلاً بیست روز بگذرد بعد برایش این کلمه را بگویید محمدٌ رسولالله(ص). پیامبری که فرستادۀ خداست را به او بشناسانید. بداند، اسمش را بداند. بچه کنجکاویهایش شروع شده، با هر چیزی دوست دارد آشنا بشود. این نامها همان موقع در ذهن او قرار بگیرد.
مجری: خیلی خوب. پس سهسالگی لااله الّا الله، سه سال و در واقع هفت ماه محمدٌ رسولالله(ص).
حاج آقا: بعد او را رها میکنید تا به چهارسالگی میرسد. چهار سالش که شد، درود بر پیامبر اکرم را صلوات را بهش یاد میدهیم. صلیالله علی محمدٍ و آله. اللهم صلّ علی محمدٍ و آل محمد را چهار سالگی باید به بچه یاد داد. یک دفعهای بچه احساس میکند، حالا ببینید ما حجاب زبان هم داریم ها! باید این حجاب زبان را هم در ما که فارس هستیم برطرف بکنیم.
سوال مجری: یعنی چی حجاب زبان داریم؟
حاج آقا: یعنی ذکر صلوات را این اذکار را معنایش را ممکن است متوجه نشود، معنایش را باید متوجه کنیم، به بچه یاد بدهیم معنایش را.............
✍#استاد_پناهیان
💞@MF_khanevadeh
📚#همسر_دوست_داشتنی
✍#مهدی_خدامیان_آرامی
این خواسته تو بود که در هنگام زیارت امام رضا (علیه السلام) از خداوند طلب کردی. سفر به پایان میرسد و تو به شهر و دیار خود باز میگردی! حالا که این کتاب را میخوانی از تو سؤل میکنم: آیا آن دعای تو مستجاب شد؟ نشانه آن چیست؟ شاید بگویی که توفیق اعمال نیک بیشتری پیدا کرده ام. ولی متأسفانه این جواب تو درست نیست. اگر بگویی که توجّه من به نماز و عبادتم بیشتر شده است. من میگویم که این جواب هم صحیح نیست. می گویی که بعد از آن که از مشهد آمدم رسیدگی من به فقرا بیشتر شده است. ولی این هم جواب صحیح نیست. آیا میخواهی بدانی که نشانه مستجاب شدن آن دعای مهم چیست؟ این سخن پیامبر (صلی علیه و آله) است که وقتی خداوند بخواهد به کسی خیر دنیا و آخرت را بدهد به او توفیق خدمت به خانواده اش را میدهد. [۱] وقتی که از مشهد باز گشتی اگر در خانه به همسر خود بیشتر کمک کردی، معلوم است که آن دعای تو در حرم امام رضا (علیه السلام) مستجاب شده است.........
[ادامه دارد........]📝
#مرکز_فرهنگی_خانواده
💞@MF_khanevadeh
#لطیفه_افطاری
#لطیفه😊😁😘
👇😂
اگر #ثواب زیاد میخواهید .
اگر کلید #بهشت را میخواهید.
اگر دوست دارید #حوریان بهشتی شما را در آغوش گرفته.
اگر میخواهید در رحمت #خدا به روی شما باز شود.
👇
👇
👇
👇
👇
#فقرا را #افطار دعوت کنید 😁👻
😂😂😂😂😂
🌷🌹🌷🌹🌹🌹🌹
#احکام_افطاری
#احکامشرعی
افطاری دادن خیلی #ثواب دارد. طبق روایات #ثواب آزاد کردن یک بنده وهمچنین آمرزش تمام #گناهان گذشته را دارد.👌
لکن باید دقت داشته باشیم که چنین ثواب بزرگی در مورد #افطاری دادن به روزه دار است❗️ نه کسی که روزه نمیگیرد و اگر به کسی که #روزه نیست افطاری دهیم این مقدار #ثواب را ندارد ⚖️
🛍پس باید اولویت ما در #افطاری دادن ،به #روزه داران و #فقرا باشد نه اینکه #خدای ناکرده به افراد خاصی بدون اخلاص #افطاری دهیم.
💞@MF_khanevadeh
انسان شناسی ۴۹.mp3
11.63M
#انسان_شناسی ۴۹
#رهبری
#استاد_شجاعی
⭕️ من چرا نمیتونم زیباییهای دیگران رو ببینم، و همش به بقیه بدبینم؟
❌من چرا نمیتونم حسود نباشم؟
همش فقط دارم مخفیاش میکنم، اما در وجودم ریشه داره ...
⭕️من چرا نمیتونم اهل "کرامت و بخشش" باشم؟
همیشه ذهنم درگیر حساب و کتابه ...
چرا؟ / چرا؟ / چرا .....
💞@MF_khanevadeh
❄️ مرکز فرهنگی ❄️خانواده ❄️آذربایجانشرقی ❄️
✨💫✨✨💫✨ #تنها_گریه_کن #قسمت_هشت آقاجان اجازه نداد دیگر قالی ببافیم .می گفت :نمی خواهم دخترهام برای
💫✨💫✨💫✨
#تنها_گریه_کن
#قسمت_نه
وقتی دیدم حریف کنجکاوی ام نمی شوم و نمی توانم بی خیال باشم.یک دستمال دستم گرفتم و رفتم مثلا گردگیری کنم.همین طور که با دستمال ایینه را تمیز می کردم،خودم را رساندم به قران ،برگشتم و پشت سرم را نگاه کردم.صدای قلبم را می شنیدم ،به گمانم ،صورتم هم قرمز شده بود .تا دیدم خبری نیست و کسی نمی آید،یواشکی جلد قران را با انگشت گرفتم و بازش کردم،عکس را که دیدم ،چشم هایم چهار تا شد .باور نمی کردم،ابروهایم هشتی شده بودند و لب و لوچه ام آویزان ،وا رفتم.کاش فقط کچل بود؛شاید دلم را خوش می کردم که عوضش پولدار است،ولی مردی که داشتم عکسش را نگاه می کردم،هم مو نداشت و هم سنش زیاد بود.با غصه و کلافه چرخیدم و خواستم برگردم ،دامنم گرفت به شیر سماور .دسته اش چرخید و شیر باز شد آب جوش ریخت روی پایم و از سوزشش نفسم بند آمد.
جرائت نداشتم صدایم را در بیاورم.لب هایم را بهم فشار دادم.اما نتوانستم خیلی تحمل کنم،بالاخره اشکم در آمد .هی پایم را فوت می کردم بلکه کمی خنک شود،ولی تاثیری نداشت حرصم گرفته بود.داماد آن شکلی از آب در امده بود که هیچ ،خودم را هم سوزانده بودم توی دلم می گفتم ای کاش کمی جوان تر بود و بر و رویی داشت تا حداقل برای آن همه سختی پلیس بازی و پای سوخته،دلم نمی سوخت ؛ولی زهی خیال باطل ؛از جایم بلند شدم و سعی کردم لنگان لنگان هم شده،خودم را برسانم پیش بقیه که شک نکنند.راه می رفتم و با دامنم پایم را باد می زدم تا سوزشش بیفتد ،خدا رحم کرد که قد دامن بلند بود و کسی نمی توانست سرخی پایم را ببیند.
اگر عزیز می فهمید ،برایم بد می شد ،خجالت می کشیدم .دوست نداشتم فکر کنند سروگوشم می جنبد ،شب ،رختخواب ها را پهن کردم و دراز کشیدم توی جایم مدام خدا خدا می کردم اتفاقی نیفتد .هی پیش خودم می گفتم چطور به پدرم بگویم من این آدم را نمی خواهم ،ازش خوشم نیامده هر طوری نقشه می کشیدم ،شدنی نبود.آرزو می کردم کاش کسی نظر من را هم بخواهد ،آن وقت حرفم را می زدم ،ولی خیلی خوب می دانستم محال است کسی از من بپرسد این ادم را می خواهی یا نه بد خواب شده بودم.این قدر این پهلو به آن پهلو چرخیدم که بالاخره چشم هایم گرم شد و فکر کنم نزدیک سحر خوابم برد.
صبح،دل و دماغ نداشتم سرم را به کار مشغول کردم،بلکه کمتر فکر و خیال کنم داشتم پتوها را جمع می کردم که در خانه را زدند .درست بود مهمانی رفتن های قدیم حساب و کتاب نداشت،ولی صبح به آن زودی هم کسی خانه ی کسی سر نمی زد؛مگر اینکه اتفاقی افتاده باشد .پتو به دست ،سرک می کشیدم نبینم چه خبر است که دیدم خواهر های حاج حبیب ،همین حاج آقای خودمان ،آمدند توی اتاق ما تازه بیدار شده بودیم ،نه صبحانه خورده بودیم و نه آقا جان از خانه زده بود بیرون.
❣️#ادامه_دارد.....
#یاد_شهدا_با_ذکر_صلوات
#شبتون_شهدایی💫
💠 مرکز فرهنگی خانواده «آ_ش»
💞@MF_khanevadeh
- ناشناس.mp3
5.25M
🔰 شرح و تفسیر #ادعیه_روزانه ماه رمضان
دعای روز شانزدهم ماه رمضان
اللهمّ وَفّقْنی فیهِ لِموافَقَةِ الأبْرارِ وجَنّبْنی فیهِ مُرافَقَةِ الأشْرارِ وأوِنی فیهِ بِرَحْمَتِكَ الى دارِ القَرارِبالهِیّتَكِ یا إلَهَ العالَمین.
خدایا توفیقم ده در آن به سازش كردن نیكان و دورم دار در آن از رفاقت بدان و جایم ده در آن با مهرت به سوى خانه آرامش به خدایى خودت اى معبـود جهانیان.
🎤 با بیان شیرین آیت الله مجتهدی تهرانی رحمت الله علیه
👌 به همراه بیان یک نکته شرعی مورد توجه در #ماه_رمضان
📖صوت تندخوانی جزء شانزدهم باصدای معتزآقایی 👇
http://cdn.ahlolbait.com/files/12/download/Tahdir%20joze16.mp3
❤️ #با_خدا_همکلام_شویم 👌
🔷گذری بر نکات مهم جزء شانزدهم قرآن/ عاقبت کسی که چشم به دست دیگری دارد
💢آیه 132 سوره طه؛ «وَأْمُرْ أَهْلَکَ بِالصَّلَاةِ وَاصْطَبِرْ عَلَیْهَا لَا نَسْأَلُکَ رِزْقًا نَحْنُ نَرْزُقُکَ وَالْعَاقِبَةُ لِلتَّقْوَىٰ»
«اصْطَبِرْ عَلَیْهَا» یعنى هم در انجام نماز و هم در امر به آن تأکید و پایدارى کن.
💢ـ آیه 131 سوره طه؛ «وَلَا تَمُدَّنَّ عَیْنَیْکَ إِلَىٰ مَا مَتَّعْنَا بِهِ أَزْوَاجًا مِنْهُمْ زَهْرَةَ الْحَیَاةِ الدُّنْیَا لِنَفْتِنَهُمْ فِیهِ وَرِزْقُ رَبِّکَ خَیْرٌ وَأَبْقَىٰ»
از امام صادق علیهالسلام نقل شده است که فرمود: هر کس چشم به دست مردم داشته باشد، غم او طولانى شود و غیظش باقى ماند. (تفسیر المیزان)
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
💞 @MF_khanevadeh
🍃🌺 ۲۹ فروردین روز ارتش جمهوری اسلامی ایران گرامی باد.🍃🌺
💠 مقام معظم رهبری (مدظله العالی):
ارتش یک سرمایه، ذخیره و اندوخته برای این ملت است .
💞 @MF_khanevadeh
👬👭👬
#تربیت_فرزند
#ذکر_برای_کودکان
درود خدا بر پیامبر و خانوادهاش. میگوید چرا پدر من، مادر من درود میفرستند به پیامبر و آلش؟ و بچه تو چهار سالگی ببیند اینجاهایی که مردم همه دارند صلوات میفرستند، اینها همه درود میفرستند به پیامبر و اهلبیتش. بگذارید این دلنشین بشود، تهنشین بشود، در روح او، در اندیشۀ او.
ما بچه را در فضای آشنایی با احترامی که همه به پیامبر و اهلبیت میگذارند از چهارسالگی بزرگ میکنیم. دقت فرمودید؟ و به خودش هم میگوییم تو اینها را بگو.
مجری: سه سالگی تا چهارسالگی یعنی طی یکسال ما سه تا مفهوم و سه تا ذکر را در واقع به بچه یاد میدهیم. تو این فاصله هیچ کار دیگری باهاش نداشته باشیم؟
حاج آقا: نه، چی میخواهیم بهش بگوییم؟
مجری: مثلاً مفاهیم اخلاقیای که مثلاً حالا احیاناً.
نه نیازی نیست. دیگر بقیه را باهاش خوب زندگی میکنیم. در پنج سالگی.
مجری: این هم در همان حدیث است.
بله در همان حدیث. در پنج سالگی دست چپ و راستش را بهش یاد بدهید و مثلاً مشرق کدامطرف است، مغرب کدامطرف است و اینها، نه به دلیل اینکه جهتها را بهش یاد بدهیم، آن که تربیت، یعنی انتقال مفهوم دینی نیست، یک اتفاقی است که باید تو بچهها بیفتد و، ولی قبله را بهش میشناسانیم و سجده را. میگوییم ببین این، این سمت که الآن وایمیستی به سمت خانۀ خداست، و اینجا یک سجده بکن. یک سجده بهش یاد میدهیم. نه نماز خواندن را بهش یاد بدهیم. پنج سالگی سجده را بهش یاد بدهیم. خب بس است، بلند شو. خیلی زیباست. هر کودکی اولین خاطرهای که دارد از یک رفتار دینی و یک نماز سجده باشد.........
✍#استادپناهیان
💞@MF_khanevadeh
📚#همسر_دوست_داشتنی
✍#مهدی_خدامیان_آرامی
💠همسر عزیزم، دوستت دارم!
وقتی یک گلدان زیبا را خریداری میکنی و به خانه میآوری، آیا آن گلدان را به حال خود رها میکنی؟ نه، بلکه هر روز از آن گلدان مواظبت میکنی و مرتب آن را آب میدهی. زیرا اگر به گلدان خود آب ندهی بعد از مدّتی پژمرده میشود. پس چرا بهترین گلِ زندگی خود را فراموش کرده ای؟ همسرت را میگویم. یادت هست با چه عشقی به خواستگاری او رفتی! آری، بهترین لحظهها برای تو لحظه ای بود که او قدم به خانه تو گذاشت و شما زندگی مشترک را با هم شروع کردید. چرا چند روزی است از این گل زندگی خود غافل شده ای؟ اگر میبینی که زندگیت دیگر آن صفا را ندارد برای این است که خودت از گل زندگیت غفلت کردی..........
[ادامه دارد......]📝
✍#مرکز_فرهنگی_خانواده
💞@MF_khanevadeh